از هر چه که بگذريم،
از چشمانت نميشود گذشت...
...
وقتي که ساکتی،،،
این تیله های جذاب
مادرزاد شاعرند!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
@sheroadabi1
ما برای خودمان تمدن و ثروت و آزادی و آبادی داشتیم و فقر را فخر نمی دانستیم ، همهٔ اینها را از ما گرفتند و به جایش فقر و پریشانی و مرده پرستی و گریه و گدائی و تعصب و اطاعت از خدایِ غدار و قهار و آداب کونشوئی و خلا رفتن برایمان آوردند ! همه چیزشان آمیخته با کثافت و پستی و سودپرستی و بی ذوقی و مرگ و بدبختی است - چرا ریختشان غمناک و موذی است و شعرشان مرثیه و آوازشان چُس ناله است ؟ چون که با نُدبه و زوزه و پرستش اموات همه اش سر و کار دارند ...
#توپ_مرواری
#صادق_هدايت
@sheroadabi1
در انتظار تو هستم
که خود را به من نمیرسانی
روزها و شبهای سختی دارم
همهاش کنار جاده ایستادهام
تمام سایهها فریبم میدهند
تمام عابران دروغ میگویند
مگر میشود زنی را ندیده باشند
با پیراهن آبی
موهای شانه کرده
کفشهای سفید
که میرقصد
شعر میخواند
و میآید
#محمود_درویش
@sheroadabi1
محبوبم !
به رغم آنانی که چشمانت را توقیف کردند
دشتها و جنگلها را سوزاندند،
به رغم آنانی که شکوفههای گل را توقیف کردند،
میگویم:
هیچ فاتحی جز گل سرخ نیست ...
محبوبم !
هیچ فاتحی جز آبها و شکوفههای گل سرخ نیست.
بهرغم پژمردگی روحمان
کمی باران و ابرهای پراکنده،
بهرغم شبهای بلند در چشمهامان
باید روز فاتح شود ...
نزار قبانی
@sheroadabi1
آنقدر دوستت دارم که
یادم نمی آید از کجا شروع شد!
داستان ما نه شروع دارد و نه پایان...
تو یکهو پایت را
همان جایی گذاشتی که باید میگذاشتی!
دیگر هم از من نپرس تا کی دوستم داری؟!
مگر میشود جلوی راه اوقیانوس ها را بست!
مگر میشود جلوی خورشید
چیزی قرار داد که دیگر نتابد!
برای دوست داشتن های من
هیچ پایانی وجود ندارد!
اگر تو نباشی و حتی اگر تو نخواهی!
این نویسنده داستان خودش را مینویسد!
📝 محسن دعاوی
@sheroadabi1
@sheroadabi1
از این سرای زشت
پناه میبرم به شعر!
پناه میبرم به عشق!
عشق تو است،
که رخشان کند زندگانیم!
عشق تو،
چلچراغی که در دل من روشنی دهد.
#نزار_قبانی
از همين ميترسم که به کسى يا چيزى عادت کنى، اون وقت اون کس يا اون چيز قالت بذاره...
اون موقع ديگه هيچى برات باقى نميمونه...
ميفهمى چى ميخوام بگم؟
از کسايى که ميزارن ميرن خوشم نمياد...
واسه همينم اول از همه خودم ميرم...
اينجورى خاطرم جمع تره!
📝 رومن گارى
@sheroadabi1
قاطری لنگم!
عاشق شیهه کشیدنهای
مادیانی گریز پا.
...
نه جراتِ تاختنم هست وُ،
نه یارای دل بریدن!
¤
--میل سقط شدن دارم!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#کتاب_اعجاز_عشق
@sheroadabi1
Happiness is a choice, not a result. Nothing will make you happy until you choose to be happy.
خوشحالی یک انتخابه نه یک نتیجه هیچ چیز تورو خوشحال نمیکنه تا وقتی تصمیم بگیری که خوشحال باشی.
شعرهایم را،،،
مُثله کردم وُ،
به آتش انداختم...
...
تو اما؛
ابراهیم بودی که،
از شعله و دود-
به پا خواستی!
#لیلا_طیبی (رها)
#کتاب_اعجاز_عشق
@sheroadabi1
.
اولش رنج می کشی، یه خرده بیشتر، یه خرده کمتر. بعد جدایی ها برات عادی میشن. زندگی همینه. دیگه هی جدایی پشت جدایی. زندگی جمع شدن نیست، جدا شدنه.
#کارلوس_فوئنتس
کتاب:آب_سوخته
@sheroadabi1
چشم در چشمِ
پنجرههای شهر شدهام
اما تو،،،
پشت هیچ پنجرهای نیستی!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
@sheroadabi1
یوسفِ من!
من از تبار یعقوب ام..
نگاه کن؛
چه صبورانه درد می کشم
دوری ات را!؟
#لیلا_طیبی (رها)
@sheroadabi1
به خودم میخندیدم، به زندگانی میخندیدم. میدانستم که در این بازیگرخانهٔ بزرگ دنیا، هر کسی یکجور بازی میکند تا هنگام مرگش برسد!
#صادق_هدایت
- زندهبهگور
@akseshgh
به دندان کشیده،
--برهی خیالم را...
...
"کفتار"،
نامِ دیگرِ تنهایی ست.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#کتاب_چشم_های_تو
@sheroadabi1
روز مرگی،،،
دوری از توست که
هر شب در گلویم گیر میکند،
--بغض میشود وُ
با قطره های اشک،
فرو میریزد!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#کتاب_چشم_های_تو
@sheroadabi1
کفِ ماهیتابهها،
جای ماهیهایِ ترسوست!
ما که شیرماهیایم،،
در عمق اقیانوسها،،،
--جای داریم.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#کتاب_چشم_های_تو
@sheroadabi1
عقربههای ساعتم--
زیر خروارها جرم و زنگ،
خواب رفتهاند..
***
در خانهای که چشمهای تو طلوع نمیکند
گذر زمان معنایی ندارد؟!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#کتاب_اعجاز_عشق
@sheroadabi1
هیچ چیز ﺑﻪ ﺣﺠﻢ تنهاییایم ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ!
هیچ چیز،
--جز موهای سپید،
و روزهای کسل کنندهی پیشرو
و وعدهای مرگی،
که وعدهایست،
--ناگریز!
#لیلا_طیبی (رها)
@sheroadabi1
و سالهاست
انتهای کوچه خرداد
به وقت گرمای سوزان
قرار عاشقانه بهار است با تابستان
که با ناز نگاه بهار و
عطش بی پایان تابستان
"تیر" آغوش می گشاید
برای گرمای پر تب و تاب
#فریبا_الف
@sheroadabi1
مردم میمیرند و بدی کار این است که به این مرگ تدریجی عادت کردهاند. شیوههایی برای زندگی پیدا شده که به این مرگ میانجامد. مرگومیر اطفال، کار کمرشکن زنها، گرسنگی مزمن همه، خاصّه سالخوردگان، چیزی نیست که پنهان باشد.
مردم بهتدریج به جایی رسیدهاند که سیاهی روزگار خود را نمیبینند و شکایتی نمیکنند و به این ترتیب ما هم خیال میکنیم که این وضع طبیعی است و جز این نباید باشد.
#رستاخیز
#لئو_تولستوی
@sheroadabi1
اونا شاید بدن من رو شکنجه بدند، استخوانهای من رو بشکنند یا حتی من رو بکشند. بعدش اونا جسد من رو خواهند داشت نه فرمانبرداری من را
#دیالوگ / فیلم سینمایی گاندی
نویسنده: جان بریلی
کارگردان: ریچارد اتنبرا
@sheroadabi
بهجز حضور تو،
هيچچيزِ اين جهان بيكرانه را جدی نگرفتهام،
حتّی عشق را!
#حسین_پناهی
@sheroadabi1
اغلب جهان را
خیاطی میبینم
با سوزنی در دست
از این همه خلق
بسیارند در حلقم
تنها تویی که بیرون میآیی
و خیاط
که میدوزد و میدوزد و میدوزد
به حیرت مینگرد
به لبانِ دوختهام
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
@sheroadabi1
لازم نیست نگران من باشید
من به اندازه ی کافی نگران خودم هستم
خودم را خوب میشناسم
بهتر از هر کسی
و میدانم چطور خودم را خوشحال کنم .. همیشه
به محض اینکه به خانه رسیدم ٬
در را برای خودم باز میکنم
تا ناراحت نشوم
چون من میدانم از پشت در ایستادن خوشم نمی آید
من یاد گرفته ام
جای خالی همه را با خودم پر میکنم ...
👤 ماردین امینی نبی
@sheroadabi1
با نگاهی تازه سفره انداختهست
چشم های من...
♡ بیا…
پیش از آن که بیات شود!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
@sheroadabi1
دوست عزیز و همراه کانال
چون عشق نزد ما
احساسی درجه سه است
و زن
شهروندی درجه سه است
و کتاب های شعر
کتابهایی درجه سهاند
به همین خاطر ما را
مردم جهان سوم مینامند.
#سعاد_الصباح/شاعر و نویسنده کویتی
@sheroadabi1
آدمهایی را که زیاد دوستت دارند، بیشتر دوست داشته باش
و آنهایی را که زود ترکت میکنند، زودتر فراموش کن
زندگی همین است
تعادل میان عشق و نفرت
تعادل میان بودن ها و نبودن ها
تعادل میان آمدن ها و رفتن ها
زندگی مرزی ست که میگذاری تا کسی هستیِ تو را نیست نکند
مرزی برای آنهایی که میگویند "دوستت دارم" و "همیشه با تو خواهم ماند"
نیکی فیروز کوهی
@sheroadabi1
... هان
دختر بی قرار خيال و علف
برای قلب قشنگِ هياهوگرت چه بفرستم؟
چه بفرستم از اين راه دور
که شادمانت کند:
جغجغه ای برای دلت
رنگين کمانی برای چشمانت
يا پرسشی خوف انگيز برای انديشهات؟
بانوی بهار!
از نيلوفر انتظار
تا ارغوان آغوش
چند قرن فاصله است
به ساعت علفی؟
#منوچهر_آتشی
@akseshgh