sheroadabi1 | Unsorted

Telegram-канал sheroadabi1 - جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

1337

... ارتباط با ما @mani079 ارسال مطالب @mani079 leave channel .

Subscribe to a channel

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

ما آمده‌ایم که با حضورمان جهان را دگرگون کنیم، نیامده‌ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی‌آزارتر بود و از گاو هم مظلوم‌تر.
ما باید وجودمان و نفس کشیدن‌مان و راه رفتن‌مان و نگاه‌کردن‌مان و لبخندزدن‌مان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود...
ما نیامده‌ایم فقط به‌خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگ‌مان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایش‌مان کنند...


#نادر_ابراهیمی
- ابوالمشاغل -

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

فقط با سايه‌ی خودم خوب می‌توانم حرف بزنم، اوست كه مرا وادار به حرف زدن می‌كند. فقط او می‌تواند مرا بشناسد، اوست که حتما می‌فهمد.

#صادق_هدایت


@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

حتی در غم انگیزترین زندگی‌ها نیز ،
به لحظاتی درخشان برمی‌خوریم ...
و حتی در میان شن و سنگ هم ،
گل‌های کوچک شادی می‌روید ...

✍🏾 #هرمان_هسه
📕 گرگ بيابان

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

مترسک را دار زدند
به جرم دوستی با پرنده ..!!!
که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد ...
راست میگفت سهراب ...
" اینجا قحطی عاطفه است "

#فریدون_مشیری

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

گفتند به او:
جهان پر از زيبايي ست
برگرد بيا كه آسمان رويايي ست
.
.
.
حالا كه پرنده از قفس دل كنده؛
پرواز پُر از واهمه ي تنهايي ست...

#اميرحسين_پناهنده


@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

الفبا برای سخن گفتن نیست
برای نوشتن نام توست
اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستادند
تا راز زادروز تو را بدانند
دست‌های من
برای جست‌و‌جوی تو پیدا شدند
دهانم
کشف دهان توست


#شمس_لنگرودی


@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

‏دل ما همیشه شکسته‌ست فرزند!

‏اما "امیدواری"هیچ‌وقت از جیبِ چپِ پیراهن‌مان
‏کم نشد.


#ناظم_حكمت


@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

ما مردمان خاورمیانه‌ایم...
بعضی‌هایمان در
جنگ كشته می‌شویم، بعضی در زندان...
بعضی‌هایمان در جاده می‌میریم، بعضی در دریا،
حتی بلندترین كوه‌ها هم، انتقام تنهاییِ‌شان را از ما می‌گیرند،

چرا كه ما شغل‌ِمان ”مُردن” است.


#نشاط_حمدان

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

دلم تنگِ تو که می‌شود،
کلمۀ سیب را می‌بوسم
یا کبریتی روشن می‌کنم
یا شیر آب را برای ساعات طولانی باز می‌گذارم و
گوشم را می‌دهم با آب برود
یا دستمالی به‌دست می‎گیرم و
اندوه را
از تک‌تک استخوان‌هایم پاک می‌کنم

دلم تنگِ تو که می‌شود،
کلمۀ زن را می‌بوسم
کلمه‌ای را که تو بودی!

برگها به‌هوای تو دوستم داشتند
ای کسی‌که این خیابان را
زیباترین خیابان این شهر می‌کردی!
و وقتی به این خانه می‌آمدی
درخت‌های خیابان پاسداران
از گنجشک سنگین می‌شدند.


#حسین_شکربیگی
ـ از اندوهی به اندوهی دیگر
ـ نشر نگاه

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

مُرد دیگر! آدم‌ها می‌میرند، سکته می‌کنند یا زیر ماشین می‌روند. گاهی حتی کسی عمداً از بالای صخره‌ای پرتشان می‌کند پایین. این‌ها البته مهم است، ولی مهم‌تر همان نبودن آن‌هاست. این که آدم بیدار شود و ببیند که نیستش، کنار تو خالی است. بعد دیگر جای خالیششان می‌ماند روی بالش. حتی روی صندلی که آدم بعد از مردنشان خریده است. آن وقت است که آدم حسابی گریه‌اش می‌گیرد. بیش‌تر برای خودش که چرا باید این چیزها را تحمل کند.


#هوشنگ_گلشیری
- آینه‌های دردار

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

پاسخ چلچله‌ها را تو بگو
قصهء ابر و هوا را تو بخوان
تو بمان با من، تنها تو بمان
در رگ ساغر هستی تو بجوش

من همین یک‌نفس از جرعهء جانم باقی‌ست
آخرین جرعهء این جام تهی را تو بنوش


#فریدون_مشیری

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

و این جهان
پر از صدای حرکت پاهای مردمی‌ست
که همچنان که تو را می‌بوسند
در ذهن خود
طناب دار تو را می‌بافند


#فروغ_فرخزاد

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

به خودم می‌خندیدم، به زندگانی می‌خندیدم. می‌دانستم که در این بازیگرخانهٔ بزرگ دنیا، هر کسی یک‌جور بازی می‌کند تا هنگام مرگش برسد!


#صادق_هدایت
- زنده‌به‌گور

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

ما اهالی رنج بودیم
و در کارخانه
با پیراهن هایی پرشور
عرق می ریختیم
ما
نقاط مشترک فراوانی داشتیم
و فقر
در سفره های باریک مان
پهن بود
اما راز بین اعداد و کلمات را می شناختیم
پس جدایمان کردند
تعدادی از ما در انفرادی
و تعدادی دیگر نیز
در انفرادی بودیم
اما همچنان نقاط مشترک فراوانی داشتیم
و هر کدام از ما
در شبکه ای تلویزیونی
برعلیه خودمان اعتراف می کردیم !
ما دیگری بودیم
اما هنوز نقاط مشترک فراوانی داشتیم
آن ها اما
دور از چشم تلویزیون ها
زیر پیراهن های پرشور ما
نقاشی شلاق را
پنهان کرده بودند!


#بکتاش_آبتین

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

آلبومی قدیمی‌ام
در زیرزمینِ خانه‌ای کلنگی
که واحدهایش را پیش‌فروش کرده‌اند
در انتظار دستی جامانده در اعماق
که شاید آجرها نمی‌گذارند
خاطره‌ای فروریخته را ورق بزند

نجاتم بده!
در من
هنوز لبخندی هست
که می‌تواند چیزی یادت بیاورد


#لیلا_کردبچه

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

دوستت داشتم
گویی هنوز هم دوستت می‌دارم
و این احساس مدتی پابرجاست
امّا بگذار عشقم بیش از این تو را نیازارد
آرزویم این نیست که سبب درد و رنج تو باشم

دوستت داشتم و
با تو شناختم نومیدی را
رشک و شرم را، اگرچه بیهوده

در جستجوی عشقی لطیف‌تر و حقیقی‌تر از عشق من باش
چرا که خدا به تو بخشیده
فرصت دوباره عاشق شدن را.

#الکساندر_پوشکین



@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

زمانی
با تكه‌ای نان سیر می‌شدم
و با لبخندی
به خانه می‌رفتم
اتوبوس‌های انبوه از مسافر را
دوست داشتم
انتظار نداشتم
كسی به من در آفتاب
صندلي تعارف كند
در انتظار گل سرخی بودم


#احمدرضا_احمدی


@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

جایی از سریال "New Pope"
کاردینال گوتیرز در توضیح عشق میگه:
عشق مثل خداست؛
به صورت دقیق نمی‌دونیم وجود داره یا نه، اما به شدت محتاجیم که وجود داشته باشه.
فکرکنم این درست‌ترین تعریف از عشق و خداونده که من تا حالا شنیدم...

#حميد_سليمی



@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

خانه ام مي گويد : ترک ام مکن که گذشته ات در من نهفته است. 
راه نيز مي گويد: در پي من بيا که آينده ات منم . 
اما من به خانه و راه مي گويم : مرا گذشته و آينده اي نيست. اگر بمانم، در ماندنم رفتن است و اگربروم، در رفتنم ماندن، 
که تنها محبت و مرگ، همه چيز را دگرگون توانند کرد.

📕 ماسه و کف
👤 #جبران_خلیل_جبران

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

سفر چرا کنم
چرا سفر کنم؟
من که می توانم سرگردان باشم
سال ها حوالی خانه ام.

#بیژن_الهی

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

فقط دشمن‌ها هستند که همیشه حرف هم را بی‌هیچ کم‎وکاستی می‌فهمند. اغلب هم لبخندی چاشنی گفت‌وگویشان است. دوستی همیشه با سوءتفاهم همراه است، عشق خیلی بیشتر...!


#حسین_سناپور

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

روباه گفت:
کاش سر همان ساعت دیروز آمده بودی.
اگر مثلا سر ساعت چهار بعد از ظهر بیایی
من از ساعت سه تو دلم قند آب می شود
و هر چه ساعت جلوتر برود
بیش تر احساس شادی و خوش بختی می کنم.

ساعت چهار که شد
دلم بنا می کند شور زدن و نگران شدن.
آن وقت است که قدر خوشبختی را می فهمم!
امّا اگر تو وقت و بی وقت بیایی
من از کجا بدانم چه ساعتی باید دلم را برای دیدارت آماده کنم؟!
هر چیزی برای خودش رسم و رسومی دارد.



#شازده_کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

محبوب من!
عدالت یعنی هرچیزی، هرکسی، سرجای خودش باشد.
عدل این است که شما در دل ما باشید.


#محمد_صالح‌علا

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

مثل دری که بر پاشنهٔ فراموشی می‌چرخد
به‌آرامی از نظر محو شد
زنی که دوستش داشتم
و بارها میان نوازش‌های من
همچون گوزنی مکانیکی به خواب رفته بود
و من در سکوت فلزی رٶیاهایش درد کشیده بودم.


#ریچارد_براتیگان

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

قناری ها سرود صبح می خوانند!
من آنجا چشم در راه توأم ناگاه
تو را از دور می بینم که می آیی
تو را از دور می بینم که می‌خندی
تو را از دورمی بینم،
که می خندی و می آیی!

نگاهم باز،
حیرانِ تو خواهد ماند!
سراپا چشم خواهم شد،
تو را در بازوان خویش خواهم دید!
سرشک اشتیاقم،
شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد!
تنم را از شراب شعر چشمان تو
خواهم سوخت! 
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند!
 
تبسم های شیرین تو را
با بوسه خواهم چید
و گر بختم کند یاری
در آغوش تو ای افسوس
سیاهی تار می بندد!


 #فریدون_مشیری


قناری ها سرود صبح می خوانند!
من آنجا چشم در راه توأم ناگاه
تو را از دور می بینم که می آیی
تو را از دور می بینم که می‌خندی
تو را از دورمی بینم،
که می خندی و می آیی!

نگاهم باز،
حیرانِ تو خواهد ماند!
سراپا چشم خواهم شد،
تو را در بازوان خویش خواهم دید!
سرشک اشتیاقم،
شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد!
تنم را از شراب شعر چشمان تو
خواهم سوخت! 
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند!
 
تبسم های شیرین تو را
با بوسه خواهم چید
و گر بختم کند یاری
در آغوش تو ای افسوس
سیاهی تار می بندد!


 #فریدون_مشیری

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

مجنون به نصیحتِ دلم آمده است
بنگر به کجا رسیده دیوانگی‌ام

#ابوسعید_ابوالخیر

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

ما با خودمان حرف می‌زنیم. وقتی‌که هیچ هم‌سخنی، همدلی، همراهی، هم‌ذائقه‌ای گیر نمی‌آوریم، مجبوریم با خودمان حرف بزنیم. یعنی اولین قدم‌ها را به‌طرف جنون برمی‌داریم . این ممکن است مقدس باشد، ممکن هم هست که دیگر به‌کلی منحرف‌کننده باشد و سر از دارالمجانین درآورنده.

#احمد_شاملو

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

نمی‌گنجد این قلب در تنم
این تن در اتاقم
این اتاق در خانه‌ام
این خانه در دنیا و
این دنیای من در جهان

ویران خواهم شد
دردم را درد می‌کشم در سکوت
سکوتی که در آسمان هم نمی‌گنجد

چگونه بازگویم این رنج را با دیگران
تنگ است این دل برای عشقم
این سر برای مغزم
که می‌خواهد ترک بردارد و
از هم بپاشد.


#عزیز_نسین


@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

آه،نگهبانان،
خسته نیستید آیا؟
از جست‌و‌جوی نور
در نمکزارِ ما
خسته نیستید آیا؟
از جست‌وجوی آتش گل سرخ
در زخم‌های ما
آه، نگهبانان،
خسته نیستید آیا؟



#محمود_درویش

@sheroadabi1

Читать полностью…

جوكانه(شعر و ادبيات فاز سنگين)

تا به حال
افتادن شاه‌توت را دیده‌ای
که چگونه سرخی‌اش را
با خاک قسمت می‌کند؟
_هیچ‌چیز مثل افتادن دردآور نیست_
من کارگرهای زیادی را دیدم
از ساختمان که می‌افتادند
شاه‌توت می‌شدند...!

سابیر هاکا
شاعر کورد - کرمانشاه

◼ @sheroadabi1

Читать полностью…
Subscribe to a channel