کانال حرف و حدیث های هنری و کلا هرچی دل تنگمون بخواد !!! بفرمایین تو بیرون بده!
رفقاونارفقای روزهای سخت! جبارآذین تاچندی قبل که مانندامروز،همچنان صدای اهالی هنر وقلم ورسانه ومردم بودم، صدها دوست و مشفق!با من همراهی می کردند، ولی از زمان ممنوع القلم شدنم به جرم حق وحقیقت گویی ودفاع از فرهنگ و هنر و هنرمندان سلامت اندیش و زحمتکشان کشور وعدالتخواهی،توسط حقیقت گریزان وتاریک اندیشان! --گرچه غریب نیست وردپای منافع طلبی وبزدلی در این رخداد مشخص است! _ از همراهی خیل دوست نمایان پیشین محروم شدم.تنهافرهیختگان وآزادگانی ازآن جمع،همدلی و همراهی خودرابامن ادامه داده وثابت کردندکه رفقای دوران سخت هم هستند.رفقا وانسان های شریفی مانند: مسعودجعفری جوزانی، سعیدمطلبی،غلامرضاگمرکی،محسن دامادی،تاجبخش فناییان،محمدنشاط، ناصر شفق،حسن اورازانی،قاسم جعفری، محمدرضا ممتازواحد،رحیم محمدی،حمیدتاج دولتی،محمددیندار، محمدتقی فهیم،حبیب اسماعیلی، ماهان هریسی،امید هاشمی، مسعودتوکلی، اصغر نعیمی، محسن حاجی یوسفی،عباس علمایی، مجید شادمان، عزیزالله حاجی مشهدی،خسروامیرصادقی، محمدهاشمی، شاهپور محمدی ، محسن شایان فر، سعیدکیخسروی و رجایی، منافی، بزرگی، برومند، شجاعی وافشارو...و هادی زعیم گرامی که زحمت انتشار یادداشتهای مرادراینستاگرام به عهده دارد. همچنین خانم های ارجمند: مدرس، دولت آبادی، مظفری،علیزاده،شعبانپور،ماهی صفت،جهانشاهی، محمدی و.....و کاشان که مهربانانه، مطالب مرادر گروه های هنری واجتماعی منتشرمی کنند.درچنین برهه سخت وتلخ وباوجودانواع آزارها و فشارها و تنگناهای مادی و معنوی،من،بزرگترین هدیه هنری دوران زندگی خودراازاستاد فرزانه سینماوتلویزیون "سعیدمطلبی" دریافت کردم. هدیه ای ارزشمنددر قالب هنروشخصیت یک مجموعه تلویزیونی.ازمطلبی بزرگ والطاف تمام رفقای فرهیخته و همدل روزگار سخت سپاسگزارم و به رغم تمام موانع ومعضلات و ممنوعیتهابه استفاده شرافتمندانه از قلم خود ادامه می دهم. درودها.
Читать полностью…دوران"نقد وپند" درایران بسرآمده است! جبارآذین سال هااست که دوران نقدهای حرفه ای وسازنده و کلاسیک،نقدهای مکش مرگ ما و بحث وپند و موعظه درکشورمابه پایان رسیده و جای آنهارا انتقادهای تند واعتراض گرفته است.درروزگارانی که نقدخواننده و خریدارداشت،آدم های اشتباهی مملکت واشتباه های آن ها کم و کوچک و قابل اصلاح بودند و گوش هایی برای شنیدن وجود داشت و اگرنسبت به عملکردفرد، جریان ودستگاهی نقدمی شد،به دلیل وجودوجدان و درک نسبی ازسازندگی نقد،طرف انتقاد می کوشید تابه اصلاح خود و عملکردها وآثارش بپردازد.درواقع هنوزخطاهاکوچک بودند ومدیران بیش ازمیزبه اخلاق گرایش داشتند، دزدها،تخم مرغ دزدبودند و همچنان بوی فرهنگ و معنویت درفضای جامعه جریان داشت ومنافع وسوداگری ومقام،افرادرانفریفته وسرمایه سالاری درکشورحاکم نشده بود.این اوضاع،دست کم تانیمه دهه دوم انقلاب وجود داشت، ولی به مرور، اشتباه ها،انحراف ها،بی هنری ها وحیف ومیل ها گسترده شدوتخم مرغ دزدها،شتردزدشدند و..درآن دوران، نقد محترمانه، محققانه و سازنده، کارکرد داشت،امادر دوران جدیدکه بسیاری از چیزها تغییر کرده بود، شیوه نقدسابق،دیگرپاسخگونبود وبایدبه موازات تندروی ها وانحرافهای سیاسی وفرهنگی واقتصادی،نقدملایم ومطبوع،جای خودرابه نقدتند و اعتراضی می داد. این پدیده درشرایطی رخ داد و می دهدکه جماعتی ازمنقدان همانجاودرهمان دوران پیشین ماندندودرجا زده ومی زنند.این وضع اسفناک به گونه ای است که گروهی از منتقدان قدیمی و منفعل،همچنان باعشقبازی های "کازابلانکا"سرگرم هستند وتغییرات اجتماعی و اقتصادی وفرهنگی و سینمایی کشور ونیازهای روزمخاطب رانمی بینند. به عبارتی روشنفکران و پرچمداران فرهنگ، بازهم ازجامعه، عقب ماندند. مردم درمواجهه با مشکلات ونابسامانی ها،شیوه اعتراض رادرپیش گرفتند،اما منقدان،درهمان حال وهوای سابق مانده اند! طیف هایی از نسل جوان هم که شناخت کافی ازاوضاع مملکت،مسوولان،هنرمندان و..ندارندواغلب عشق هنر،سینماوشهرت هستند،دچارمحدودنگری ومحدود نویسی شده وبه جای پرداختن به علت ها،ساختارها واسباب مشکلات،بامسایل کوچک ومعلول هاسروکله می زنند.درچنین اوضاع است که بازهم باصدای بلند می نویسم: افراط هاوانحراف ها وفسادهای موجود بانقدهای کلاسیک و رایج،سازگارنیست و نقدامروز بایدتند،صریح وشفاف والبته منصفانه باشد وبه علت ها ومسبب هابپردازد. گرچه این نوع نقد عوارض و غرامت دارد، ولی اگر ادعای منقدی و نقدنویسی داریم،بایدصبورباشیم و تبعات آن را بپذیریم، درغیر این صورت بهتراست به صف چرندنویسان،چاپلوسان وخورندگان مال مردم بپیوندیم!
Читать полностью…تبریک وتمجیدازباندهای افتخارآفرین! جبارآذین این یادداشت "نقد" نیست، "تمجید" است. نقد، غرامت سنگین داردکه کمترین آن"ممنوع القلم"شدن محترمانه! است. دراین نوع"تنبیه" و پرداخت غرامت،امکان انتشار یادداشت ازنویسنده،سلب وارتباط اوبادیگران قطع می شود تا نوشته هایش به کسی وجریانی صدمه نزند!به همین دلیل یادداشت حاضر"تمجیدنامه"است.اگرکشور مادربسیاری چیزهاازجمله اقتصادوفرهنگ،ازدیگرکشور هاعقب است،ولی دریک چیز پیشتازودرصدراست.ظهور وپیدایش انواع باندهای سیاسی،اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، و درحوزه هایی مانندخودرو،مرغ،تخم مرغ، لبنیات،لاستیک،سیگار،اکران سینما،قطعات یدکی،لوازم خانگی،وسایل بهداشتی،برنج،میوه،حبوبات و.....سبب شده که کشورما درزایش و پرورش باندهای مختلف، گوی سبقت رادرجهان برباید وبرسکوی نخست جهانی بایستد.دیروزمانندهرروز،همراه سیل مسافران مترو برقطارسواربودم که نزدیک یکی ازایستگاه ها،درداخل قطار،مشاجره وبلافاصله زدوخوردمیان دو دستفروش ازمیان خیل دستفروشان مترودرگرفت ودراندک مدت، نزاع دونفره به هشت نفره ارتقایافت. وقتی قطاردر ایستگاه توقف کرد،دستفروشان درگیرکه جوان بودند ،درفضای تشویق دیگر دستفروش های زن و مرد و کودک،بساط بزن بزن خودرابه ایستگاه کشاندند.تاقطار ،مجددبه حرکت درآمد، زد و خوردآن ها را که ادامه داشت،ازپشت شیشه پنجره های قطارمی دیدم. کاشف به عمل آمدکه اعضای یکی از شش باندفعال دستفروشان مترو!به حریم کسب بانددیگرورودکرده ودعوابرسرآن بوده است. دختردستفروش، برایم از وجود و فعالیت باندهای کردها،ترک ها،لرها،فارس ها،شمالی هاوجنوبی هادرمتروو اینکه،آنها چگونه ازمردم گرفتارکه به ناچار درمترودستفروشی می کنند،سواستفاده می نمایند.و...گفت.باپیدایش باند های مترو،آماربی سابقه وجودباندها،ایران راوارد "گینس" کرده و کشورمان را درجهان، بدون رقیب ساخته است. ازهمین رو،توسعه و ظهورو فعالیت باندهای گوناگون و محترم! و کسب افتخارومدال نخست جهانی دراین رشته های انساندوستانه!را تبریک گفته واززحمات تمام کسانی که درپیدایش ویکه تازی باندهای مختلف،نقش تاریخی ایفاکرده اند،قدردانی و ازآن ها تمجید می شود!
Читать полностью…پیمان جبلی وکوه مشکلات صدا وسیما! جبارآذین دوره حاکمیت آقای علی عسکری و رفقا هم به پایان رسیدودرامتدادهمصدایی بادولت آقای رییسی ودیگر قوا،آقای پیمان جبلی،رییس صداوسیما شد.سازمانی که روزگاری قراربودرسانه ملی،تریبون صداوسیمای مشکلات مردم،دانشگاه جامعه وترویجگرزندگی سبک ایرانی و اسلامی باشد، امادربرابرباندبازی، رفاقت محوری،سرمایه سالاری، اسپانسر نوازی، سلیقه و ممیزی مداری مدیران، سوداگری بعضی عوامل، بیکاری خیل کارکنان و متخصصان وکارشناسان صدا و سیما وهنرمندان،دوری ازمردم،میدان دادن به بی هنران وکپی برداری ازروی برنامه ها،فیلمهاوسریال های ماهواره ای،زانوزدوازمردم،اهداف وآرمانهای ارزشی، اجتماعی و مردمی فاصله گرفت و باراه اندازی بازارمکاره های سیما فیلم و شبکه خانگی، سازمان عریض وطویل صداوسیماراباتمام امکانات و بودجه هابه زمین زد و اعتماد واطمینان ملی را خدشه داردکرد.درواقع آقای پیمان جبلی وارث دم و دستگاهی شده که در تمام ابعاد و بخش های مدیریتی،سیاستگذاری،مناسباتی وتولیدوپخش به یک انقلاب اساسی فکری، فرهنگی وکارشناسی نیازدارد.آیااوویارانش موفق به ایجادتحولاتی ملی ومردمی می شوند، یااو وهمفکرانش هم تسلیم شرایط،مناسبات،تحمیل هاودیکته هاومجیزگویی هاومنافق گری هنرمندنماها وکارشناس نماهای سینما وصداوسیما شده وشعارهاواهداف امروز خودرابه قیمت حفظ مقام وصندلی ازیادخواهند برد. فردا همین امروز است!
Читать полностью…آخرین مردایستاده! جبارآذین یکی ازسینماگران بزرگ و ارجمندکشور ازسرلطف،در پای یادداشت من باعنوان :"آن ها که رفتند و آن ها که ماندند!" نوشته است: "سلام به آخرین مردایستاده.چه خوش گفتی رفیق.فروختند.نفربه نفر.خاکریزبه خاکریز رامی فروشند و می خورند و پیش می آیند.تابه همت بازماندگان فرهنگ وهنر چه پیش آید." هم اودرانتهای یادداشت دیروزمن باتیتر"سلطان وشبان"نگاشته است : "عزیزم، می دانم که با نوشتن هریک ازکلمات،بغضی رافرو می دهی، ای کاش دست های کاشته درباغچه نخشکیده بودند،رفیق!"تعبیر وتعریف او،مرابه یاد فیلم های حماسی و تاریخی کره ای و صحنه هایی که یک مبارزبه تنهایی دربرابریک لشکرایستاده است،انداخت. این رفیق شفیق وسینماگرخردمند وفرزانه کشور،نیک گفته است، چراکه سال هااست، قلم به یکدست و بیل در دست دیگر،درمیانه آوردگاه خیر و شرایستاده ام. اطرافم ،پشته ها از کشته ها، پشت سرم، شهرزخمی، تبداروخسته و درمقابلم، لشکر مغول قراردارد. مغول های تادندان مسلح، سواربرپیلهای سرمایه فاسد،ارابه های سیاست بیمارویابوهای قدرت وثروت نامشروع به قصدتصرف وویرانی شهربدون دفاع وبرگزاری مراسم کتابسوزان،پیش می آیند.من باشم یانه،شهرخواهدماند وشهر برای مانایی، به مردان ایستاده نیازدارد. شیپور های عدالت خواهی ومبارزه بافقر وفساد ومغول های بیت المال، جامعه، اقتصاد، سیاست وفرهنگ به صدا در آمده اند.کجایندمردان بی ادعا!
@shiriynghalam
جدایی آقای سرمایه از خانم فرهنگ! جبارآذین ملت بزرگ وشریف ایران،سنت زیبای خانه تکانی رااز یاد نبرده اند، ولی گویا آنقدرگرفتار و سرگرم اند که خانه تکانی ملی وطن، ازآلودگی ها، فسادها، اضافات واشتباهی هارافراموش کرده اند!حقیقت اینکه،درنبرد آسمانی و معنوی روح با جسم زمینی ومادی، پیوسته این جسم ومادیات است که پبش می تازد. درآغازقرار بودکه بامدیریت عقل،روح وجسم،باهم ودرکنارهم"من" و"تن"رابه تکامل رسانند، اماجسم،عصیان کرد، پندهای عقل رانادیده گرفت و سلطان تن شد. همین اوضاع بر جامعه هم سیطره داردوتمناهای مادی وجسمی برنیاز های معنوی وفرهنگی،حاکم شده اند.اگرتن پوش غبار گرفته وشعارزده کشورراکنارزنیم،درپس آن با"هیولای سرمایه" روبرو می شویم.سرمایه نعمتی است که در دستان نااهلان ونامحرمان به نفمت تبدیل شده وبرهمه چیز و همه کس حکومت می کند. تخت نشینی سرمایه در ایرانی که دغدغه مردمسالاری داشت، به سرمایه سالاری منجرشده است وکابینه آن را غلامان اقتصاد و سیاست وفرهنگ تشکیل داده اند.آنچه سلطان سرمایه حکم می راند، غلامان اجرامی کنند و هیچ کس قدرت اعتراض به حاکمیت سرمایه مستبد را ندارد و گاه که فرزندان خانواده فرهنگ،ازسررنج ودرد وعدالتخواهی، شکوامی کنند،به دستورسرمایه، اقتصاد جلوی نانشان رامی گیرد و سیاست، تنبیه اشان می کند! این طبیعت سرمایه است وتاآنجا بافرهنگ،مماشات می کند که در خدمت و فرمانش باشد،درغیراین صورت ازدرباربه انبار تبعیدمی گردد.به همین دلایل است که گوش ها،انتقاد هاواعتراض هارانمی شنوند و سلطان سرمایه،راه خود رامی رودوغلامان هم مطیع ومجری اوامرسرمایه اند. تغییرمهره های سیاسی،فرهنگی واقتصادی تا سلطان عاصی و طاغی سرمایه حاکم است،نمایش و درخدمت آن است.قدرت و سلطه سرمایه درکشورتا بدانجااست که گنده پولداران فرهنگ و سینما،برای تبلیغ و فروش کالاهای خودماننددوران برده داری،آگهی های تبلیغ بر گردن نیازمندان انداخته و آن ها را درخیابان های شهر می گردانند. در دوران حاکمیت سرمایه، روزبه روزبر خیل کوخ نشینان افزوده می شود و...آیا وطن به خانه تکانی نیاز ندارد و آیاسال جدید هم سال خواب است؟
@shiriynghalam
شب و پدر و مهر جبارآذین شب بود و فقروبی عدالتی،پدررفت. شب است؛پدربانان و مهرولبخند آمد. .................................... .................................... شب است و فقر و بی عدالتی، پدر رفت. .................................. شب است؛فقروبی عدالتی وبیماری آمدند، ولی پدر و نان و مهر و لبخند نیامدند! روزپدربرمردان وپدران بامعرفت،درروزگارنامردی ها، نامردمی ها و نامرادی هامبارک.
Читать полностью…"مادر"درانتظارمهر"فرزند"! جبارآذین "مادر"رنج بسیار تحمل کردتانوزادش با درد وشوق در سال پنجاه وهفت متولد شد.نوزاد بادیگرنوزادان جهان، تفاوت هایی درجسم و روح داشت؛درشت تر ودرخشان ترازبقیه بود وخیلی زود به حرکت درآمد و سخن گفت. تولد،ویژگی ها و حرف هایش، نظرهارابه سویش جلب کردوبه سرعت دوستداران ودوستنداران زیادی یافت تا آنجاکه فراوان کوشیدندتا آن رادر نوزادی و کودکی از میان بردارند، ولی بیداری و هوشیاری مادر،خودش و دوستداران، کودک را حفظ کرد تابه مراحل نوجوانی و جوانی رسید و اکنون برای خود، شخصیتی چهل و سه ساله است ومسیرپیرشدن راطی می کند.نامش انقلاب است وانواع مقاومتها و مقابله ها،آن راباتجربه و پخته کرده است.تهدیدها وتحریم ها و تعدی ها، باعث شدتا بیشترین فکر و ذکرانقلاب،به دفع تهاجم دوستندارانش معطوف شود.توجه به این استراتژی،باعث شدتاانقلاب ازاستراتژی داخلی ومردمی،غافل بماند و فرصت طلب ها و سواستفاده کنندگان ومفسدان به تعدی و سرقت اموال مادربپردازند و برای خودکاخ ها وقصرها و برج هاو...بسازند تاجایی که امروز حال مادرازمنظرعدالت ورفاه و گسترش فقر و گرانی و دورشدن ازفرهنگ و باورها واعتقادها،غم انگیزشده است.گرچه این کاراکتر باثروت مادر،توانست خودرامجهز به ابزارمدرن دفاعی کند،ولی نتوانست ماماها ودوستدارانش رادرحدشان و مقام وحقوقشان، موردلطف قراردهد. این روند داخلی درصورت تداوم،می تواندعامل ریزش بیشتردوستداران وقدرتمندشدن دوستنداران آن شود. "انقلاب" درصورت وفاداری،محبت ورسیدگی به مادر است که می تواند، فرزند خوب اوبماند و ارزش ها و احترام هاو دستاورد هایش راحفظ کندواین مهم،باشعاروبازی های سیاسی و ادامه حضورناخلف ها ونااهلان ونامحرمان وسارقان بیت المال وبی توجهی به مردم،تحقق نخواهدیافت.آیا این فرزند چهل وسه ساله،مادروطن رادرخواهد یافت!
Читать полностью…به نام هنرمندان و به کام بی هنران! جبارآذین شمایان که به ناحق درجایگاه متولیان،متخصصان متعهد ،کاربلدان ومشاوران فرهنگ وهنروسینماتکیه زده اید، ازکدامین هنر و فرهنگ و موسیقی و سینماسخن می گویید؟ امروزبه لطف شما! ازفرهنگ و هنر وادبیات، ویرانکده ای بیش نمانده است. درباره کدام تولیدات هنری وسینمایی شاخص و استاندارد وملی ومردمی، بیانیه فریبای سیاسی صادر می کنید؟ به کدام مجور انسانی واخلاقی وکارشناسی،با پول ملت فقروکرونا زده،به نام"هنروهنرمند" وبه کام خود،بزم هاوجشنپاره های هنری وادبی وسینمایی و...برپامی کنید؟از کدام هنرمندان شایسته و خرسند!صحبت می کنید؟ازآنها که ماه هااست درکنج خانه ها بیکارنشسته اند؛ کسانی که به حیات خلوت شما راه ندارند، هنرمندان آزاده بایکوت شده ای که نمی خواهند فیلم های سیاسی سفارشی و تبلیغاتی بسازند و حرفه ای هایی که به دلیل سنگ اندازی های ایادی شما، نمی توانندآثارهنری،سینمایی وتلویزیونی تولید کنند،یاهنرمندنماهای خودوهنرفروش وکف زن ها وکیف کش هایتان؟ به چه کسان و چه چیز ها،کادو و جایزه و مرغ و...می دهید؟ اینان،همان نور چشمی ها، مزد بگیران، مجیزگویان،سفارش شده چی چی زاده ها،هزارفامیل،سیاسیون واقتصادیون و...... نیستند؟کاش ازوجدان و شرم و حیا و حفظ امانت بیت المال،بویی می بردید. به قول زنده یاد بیژن ترقی: "گریزم هنربود، به صد شرم و حیا بود اکنون نه هنر مانده و نه شرم وحیایی!"
Читать полностью…"چه فکرمی کردیم، چه شد!" جبارآذین بسیاری،جمله:"چه فکرمی کردیم،چه شد!" رابارهااز زبان باورمندان انقلاب شنیده اند وماهم به دفعات آن راتکرارکرده ایم. این جمله،زبان حال کسانی است که باشعارها،آرمان ها وانتظارهای انقلاب، عجین وهمدل وهمراه بودند و پبش رو"مدینه فاضله"یا"آرمانشهر"ی همراه عدالت،امید،شادی،آرامش،دوستی ودرخشندگی درتمام اموراجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دینی،ملی و فرهنگی تصورمی کردند و شهدایی که برای اجرایی شدن این امورو تحقق شعارها و آرمان ها،جانفشانی کردند رابه یاد دارند.این روزها یادآور ومیثاق ملی با اهداف و آرمان هایی است که متاسفانه امروز فقط شعارهایی کمرنگ ازآنهاباقی مانده است. بااین همه، گروه های امتحان پس داده و مردودشده، همچنان به بهانه دهه فجر،انواع مراسم،دورهمی،جشن وجشنپاره های ریز ودرشت به ظاهرسینمایی، فرهنگی وهنری، تلویزیونی و اجتماعی و... باثروت ملی مردم تنگدست برگزار می کنندو خورندگان و برندگان اموال مردم و نابودگران فرهنگ وهنروتخریبگران انسانیت واخلاقیات، به دورازهرگونه باور واعتقاد وپایبندی به ارزش ها و آرمانها،گردفروپاشیده دستاوردهای اجتماعی،اقتصادی ،فرهنگی وسیاسی و....پایکوبی می کنند.این درحالی است که جمله معروف: "چه فکرمی کردیم، چه شد!" مستمرازدهانهابازگومی شود. دربهارآزادی،به راستی جای شهدا، اهداف و آرمانها و دستاوردهای انقلابی، فرهنگی و هنری و ملی و مردمی خالی!
@shiriynghalam
نهضت احیا و بازسازی فرهنگ کشور جبارآذین "کلام آخرانتقاد های کارشناسی و راهکاراستراتژیک شمابرای حل معضلات فرهنگ وهنرکشورراباورداریم، ولی جهت رسیدن به چنین مرحله، راهکارهایی لازم است،لطفا ازراه های درمان هم بگوئید.انصاف نیست اکنون که به ماانگیزه داده اید،تنهایمان گذارید. " آنچه خواندید،بخشی ازیادداشت یکی ازمدیران خوشنام پیشین فرهنگ کشوراست که خواستارنگارش یادداشت حاضر شده است. به احترام او و دیگرانی چون او،چند کلمه ای دراین ارتباط قلمی می کنم وبه انتظار حرکت تحول طلبانه فرزانگان،دلسوزان و پیشگامان فرهنگ و هنرکشورمی مانم تاچنانچه ضرورت داشت بازهم قلم خودرا درفضای فرهنگ به حرکت درآورم. من درمقام نویسنده ومنقد و مدرس، درچهل سال اخیر،نزدیک به دوهزاریادداشت،مقاله،نقد وتحلیل درموردآثارهنری و ضرورت بازنگری وایجاداصلاحات وتحولات بنیادین امور فرهنگی هنری نوشته ودرکنارصدهامصاحبه رادیویی، تلویزیونی و رسانه ای، درده هانشست کارشناسی با حضورمتولیان سازمان هاوجریان های هنری وسینمایی کشورشرکت کرده ونظرهاودیدگاه های خودو راهکار های حل مشکلات فرهنگ راشرح داده ام،امامتاسفانه به رغم برخی صداقت هاوصمیمیت ها،دراغلب جلسات، جهل،منافع،رقابت،نگرانی،واهمه،سلیقه مداری وگروه گرایی آقایان، موانع اصلی اجرایی شدن راهکارهای پیشنهادی بوده است. بااین حال، یکباردیگرباتاکید می نویسم، برای رسیدن به قله تحول استراتژیک اشاره شده فرهنگ وهنر،ایران، نیازمندتغییرنگرش مسوولان کشور وجایگزین کردن نگاه ملی به جای نگرش های فردی وحزبی است.اگرچنین فرزندی زاده شود وباعزم وهمت آن هاواهالی هنرهمراه گردد،"تشکیل ستاداحیا و بازسازی فرهنگ کشور" دربطن یک نهضت فرهنگی ملی،متشکل از چندکارگروه متخصص و متعهدبه عدد هنرهای مختلف،می تواندگام نخست باشد.این زایمان، ساده وبدون دردنخواهدبود،زیراآن هاکه نانشان درآب گل آلوداست،مقاومت و مقابله خواهندکرد ومن بارها آماج حملات آنها قرارگرفته وصدمه ها دیده ام.مردان میدان می خواهدکه به جزیک،دوتن،کسی رانمی بینم. هرگاه تحولات فکری مسوولان و جمع شدن عزم و همت هنرمندان به نتیجه رسیدوضرورت تشکیل ستاد ونهضت موردبحث،درک و فهم شد،من به عنوان خادم کوچک فرهنگ ایران زمین،همراه بزرگان این عرصه، باطرح ها وبرنامه ها واجرایی کردن آن هادر خدمت خواهیم بود.
@shiriynghalam
شبکه خانگی تلویزیون؛قربانگاه سرمایه و هنر جبارآذین تلویزیون انحصاری واسپانسری وسرمایه سالارکشور دراوج ناتوانی درسریال سازی،همچنان باسریال های ضعیف و زیرمتوسط،آنتن های خود راپرمی کند.سیما این روزهاباپخش مجموعه های"بیگانه ای بامن است" که به رغم کارگردانی خوب ،به کمک تزریق ماجراها و حوادث فرعی بجا ونابجا،سعی دارد خط اصلی داستان سریال را سرپا نگهدارد و سریال ضعیف ترازکارهای قبلی تلویزیونی برزونیک نژاد با نام "باخانمان"باشعار طنزتلویزیوتی وسریال بسیارضعیف،شعاری وسطجی "روزهای ابدی"مسیربیگانه بانیازهاوسلیقه های مردم رادربیراه های اسپانسرپسندطی می کند.شبکه خانگی که درغیبت سریال های خوب تلویزیونی وکجروی های سیما و ارادت آن به سلیقه اسپانسرها و سلیقه های نازل مدیران خود وکپی سازی از فیلمها وسریال های ماهواره های خارجی،به هنگام وجوددرتشکل قبلی،در رقابت باتلویزیون،گوی سبقت راازآن ربوده بود،بعداز وصل تحمیلی به عنوان زیرمجموعه سیما، به سرعت مسیرسقوط را دردره های بی هنری و بی محتوایی می پیماید.تولید و پخش سریال هایی که دست های اسپانسرهای معلوم و مجهول و مشکوک، دربطن و حاشیه آن هاخودنمایی می کند،درقدوقواره های زیر متوسط،ثابت می کند،شبکه خانگی به قربانگاه سرمایه ها واستعدادهاتبدیل شده وبرای متولیان آن،فقط حفظ قدرت وموقعیت و سیاست مهم است.هومن سیدی که درسینما در مقام کارگردان، قابل تامل ظاهر شده و مغزهای کوچک زنگ زده او ارفیلم های درخشان نسل جوان سینما است با سریال آشفته درمضمون و محتوا، داستان و ساختار و لبریزازآدمک های بدون شناسنامه وحوادث کاریکاتوری،نشان می دهد که درسریالسازی ناموفق است واگردراین حوزه قورباغه که هیچ،خرچنگ وتمساح هم بسازد،بااین روند به جایی نمی رسد. درکارنامه تلویزیونی حسین سهیلی زاده هم باآنکه یک، دوسریال بالای متوسط مخاطب پسندبه چشم می خورد ، اماتولیدسریال بدون دروپیکر وضعیف "ملکه گدایان" نمایانگرعقبگرداین مجموعه ساز است. ازسریالک های همرفیق و...به دلیل ضعفهای مفرط درساختار ومحتوا نمی شود سخن گفت. شبکه خانگی در جاده انحرافی صداوسیمای دورشده ازمردم،باچترسوراخ سرمایه ها و سیاست های مشکوک، بدون سرنشینان فرهنگی و هنری،به سرعت،سقوط آزاددردره ابتذال را تجربه می کند.
@shiriynghalam
دعوت به مناظره سینمایی درپیشگاه ملت جبارآذین سینمای ایران به انواع بیماری های فکری، اقتصادی، فرهنگی واجتماعی مبتلا است.این بیماری هاازآمریکا، چین وانگلیس واردکشور،فرهنگ و سینما وصداوسیما نشده اندکه محصول وجوداشتباهی ها،سیاسی کارها ،ندانم کارها،باندبازها ونگرش های سیاسی حزبی اند. ازهمین روسینمابه اصلاحات اساسی درتمام حوزه های مدیریتی،اجرایی و مناسباتی نیازدارد. نگاه غیرملی و غیرمردمی، سبب شده است، فرهنگ ایران ازمدارملی خارج شده وبه رغم تولیدبرخی آثارهنری ملی به همت هنرمندان ملی، سینما،تاترو صداوسیمای ملی نداشته باشیم. اگربراین معضلات،نبودتعاریف مدون و هدفمند قانونی و صنعت نبودن سینمارا هم اضافه کنیم، درمی یابیم آنچه درعرصه فرهنگ جریان دارد، بازارمکاره ای پرازهرج ومرج است. این درحالی است که مدافعان و درمانگران سینمادرمیان سینماگران کشورهستند.اکنون که صداهای انتقادواعتراض فردی وگروهی اهالی هنر به حرکتهای حق طلبانه فرزانگان هنرباپیشگامی تاتری هامنجرشده،مدیران اشتباهی به خودنیامده و همچنان ناشنواونابینانظاره گراند. دولتی بودن سینماوحزبی و نهادی گرایی درفضای فرهنگ وهنربه آشفتگی وتفرقه ،رقابت کور،حسادت، هدررفت بیت المال،موازی کاری، بی توجهی،بیکاری وفقرروزافزون اهالی هنروسینماو تولیدات هنری انجامیده است.وجودیک سازمان ستادی استاندارد باحضور معماران،متخصصان وکارشناسان و سینماگران متعهد درراس سینمای سلامت کشور، یک ضرورت تام است، ولی آنچه اکنون به عنوان سازمان سینمایی در وزارت ارشادقراردارد،تشکلی نابسامان، اشتباهی باعملکردهای غلط ومجمعی ازاشتباهی های سینمااست.یکی ازمدیران اشتباهی دربرابراعتراضهای اهالی سینما و تاتری ها اظهارفضل فرموده است که، " مامشکلات رامی دانیم و خود به موقع، آن ها راحل می کنیم.ما اهل گفتمان هستیم!"درپاسخ به این خیلی مدیر بلانسبت محترم بایدگفت:" شمایان اگر این کاره بودید و می دانستید که حال و روزسینمااینگونه نبود. شمادروغ می گوییدکه اهل گفتمان هستید،شمایان در این سالهاثابت کردیدکه انتقادواصلاح ناپذیرید، گفتمان پیشکش.بااینهمه اگربه راستی مدعی گفتمان هستید، شمارا به مناظره فرهنگی،رسانه ای واجتماعی دعوت می کنم.بدون تردیدبزرگان،دلسوزان وسلامت اندیشان سینماهم دراین مناظره مرایاری خواهند کرد.امااگراین کاره هم نیستید و شجاعت کناره گیری ازمناصب ناحق خود را ندارید، منتظرگسترش اعتراض ها و جاروب و پاکسازی فرهنگ و هنرو سینما وسیمابه همت اهالی فرهنگ وهنر باشید.
@shiriynghalam
یکسال دیگر گذشت جبارآذین امروزشصت و پنج ساله شدم.ازده سالگی که به روی صحنه تاتررفتم تاکنون،کتاب،هنر،فرهنگ وقلم وآزادگی وعدالتخواهی وخدمت به مردم،بامن همراه بوده است. تادیروز، دوستان به دلیل مبارزات مستمر حق جویانه وعدالتخواهانه من درعرصه های قرهنگ و هنر بویژه سینما وسیما، مرالشکریکنفره می حواندند،خوشحالم که کوشش های چندین ساله روشنگرانه ام بدون ثمر نبوده و سرانجام سبب سازحرکتهای عدالتخواه گروه های فرهیخته فرهنگ شده است.نمونه بارزآن، حرکت خوب و ضروری و تاثیرگذارتاتری های شریف است. امیدکه این نوع اقدامهای حق طلبانه فرهنگی تابرچیده شدن بساط اشتباهی ها، انحرافی ها و نادرست ها و غارتگران بیت المال ازدامان فرهنگ و هنرتداوم یابد. "چنین گذشت،عمری که در زمین به من بخشیده بودند"
@shiriynghalam
تجلیل یک فیلمنامه نویس حرفه ای ومتعهد جبارآذین یکی ازدستاوردهای مهم و ارزشمندسینما و تلویزیون درچهاردهه اخیر،ظهورفیلمنامه نویسان کاربلدومستعد است. اگردرسینما و تلویزیون سال های دور،به ندرت فیلمنامه نویس قوی وفیلمنامه خوب دیده می شد،ولی اکنون کمترفیلمنامه نویس وفیلمنامه های ضعیف وجود دارد.جداازکارگردان هایی که فیلمنامه های آثارخودرا می نویسند وصرفنظرازکمیت وکیفیت آنها،این گروه، فیلمنامه نویس حرفه ای محسوب نمی شوند.همچنین حساب فیلمنامه نویسان سفارشی و بازاری بویژه در حوزه تلویزیون که به جای هنروتخصص،کشدارکردن و آب بستن به سریالهاودرآمدبرایشان دراولویت است،از حساب فیلمنامه نویسان هنرمند ومتعهدجدااست.باآنکه فیلمنامه نویس، خالق اصلی آثارسینمایی و تلویزیونی است،امابه غلط همیشه نام واثرش درسایه عناوین تهیه کننده،بازیگر وکارگردان قراردارد.درواقع این فیلمنامه نویس است که باآفریدن فیلمنامه،بسترومسیروساختار اساسی داستان و تصویر آثارسینمایی و تلویزیونی را شکل می بخشد.سوادادبی،نمایشی وسینمایی،شاخص اصلی آثاراغلب فیلمنامه نویسان امروز است.بااینهمه، فیلمنامه همچنان، چشم اسفندیارفیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی تلقی می شود.چراکه فیلمنامه هاازمنظرسه موضوع بنیادین دچار مشکل اند.نخست: پژوهش لازم و مکفی سوژه ها. دو: داستان پردازی مناسب و باورپذیر.وسه:شخصیت سازی کامل. همین نواقص وکاستی ها،بارهاسبب انتقادمنقدان واعتراض مخاطبان شده است.درمیان فیلمنامه نویسان حرفه ای وهنرمند،جابرقاسمعلی ازبهترین هااست. اوباپشتوانه آگاهی های اجتماعی،تاریخی،ادبی،نمایشی،سینمایی و نقدنویسی درکنارتعهد و تخصص،آثارش رابه نگارش درمی آورد.قاسمعلی نوشتن هفت فیلم،نه سریال ونه فیلم تلویزیونی رابه عهده داشته است.سلامت،صداقت ونقدپذیری این هنرمندراهمگان به هنگام پخش سریال وارش که اوفیلمنامه اش رانوشته،شاهدبودند. طیفی ازمخاطبان سریال به چگونگی پرداخت بعضی شخصیت ها ورخدادهای وارش اعتراض داشتند و قاسمعلی بر خلاف برخی همکارانش که دراین مواقع سکوت و یا مساله راتوجیه می کنند،دریک ویدیو درفضای مجازی، ضمن پذیرش کاستیهای سریال ازمخاطبان تشکرکرد. قاسمعلی اکنون که بازارکار و تولید درسینما وسیما رونق ندارد،درفضای مجازی باراه اندازی سلسله بحث هایی درباره سینما و فیلمنامه نویسی به سینما و فن وهنرفیلمنامه نویسی می پردازدوبرنامه اش مخاطبان فراوان دارد.درودهابر جابرقاسمعلی.
@shiriynghalam
لطفا کتاب نخوانید! جبارآذین لطفابه شعارهایی مانند کتاب بخوانید،علم بهترازثروت است،زگهواره تاگوردانش بجوی و...توجه نکنیدوخدای ناکرده به سوی آنها نرویدکه شاعر می فرماید:"کاش آگاهی نصیبم نمی شد، باعث رنج و فریبم نمی شد." عزیزان!فریب شیاطین رانخوریدوبه دنبال کتاب و علم ودانش نروید.چراکه ممکن است اهل فضل وکمال و دانش و خردشوید و این اصلا خوب نیست، زیراامکان دارد،روزی عالم،نویسنده وهنرمندشوید وچون دارای علم ودانش و فضیلت هستید،مورد غضب ثروتمداران وسیاست بازان و خورندگان اموال ملت قرارگیرید و ممنوع السخن،ممنوع القلم، ممنوع التصویر و ممنوع الکارشوید! باوربفرمایید، خواندن کتاب، نه تنها هیچ کمکی به شما وزندگی تان نمی کند که باعث رنج و فقر و عذاب شما هم می شود. نگاه کنید و ببینید؛ مملکت پراست از کسانی که در تمام عمرخود، یک کتاب هم نخوانده اند وجزورجال،مالکان ومقامداران کشور شده اند. بنابراین اگرمی خواهید، ثروتمند، صاحب مقام وارجمندباشید، گردعلم ودانش وسواد و کتاب نگردید وزگهواره تاگوربه دنبال جاه ومقام وثروت باشید.یک عمرماراباکتابخواندن وکسب علم فریب دادند.لطفاشمادیگرفریب نخوریدوبه فرزندان هم نصیحت و وصیت کنیدکه هرجاکتاب دیدند،آن را پاره کرده ویابسوزانندوبعدبرروی صندلیهای قدرت وثروت ومکنت وفریب بنشینندوبه شعله های زیبای مراسم کتابسوزان چشم بدوزند و به ریش هرچه و هرکه کتاب و کتابخوان و عالم و نویسنده وهنرمند است،بخندند.باورکنید،هرچه بی سوادترباشید،مقام وثروت وجایگاهتان دراین کشوربالاتراست.به همین دلایل، اگرمی خواهید بیکار، بی پول،بی مسکن و بدون جاه و مقام نباشید، درپی پارتی و زد وبند و آموزش ترفندهای کلاه گذاری،کلاه برداری وحیف ومیل بیت المال باشید و عضو باندهای مافیایی و گروه های سیاسی و اقتصادی شوید تا دررفاه و خوشبختی زندگی کنید!
Читать полностью…"قهرمان"نماینده سینما،فرهنگ وملت ایران نیست! جبارآذین گرچه درمجمع سفارشی/فرمایشی گزینشگران فیلم ایرانی به عنوان "نماینده سینمای ایران" در مراسم سینمایی/ سیاسی اسکار، افراد موجه و محترم هم حضوردارند،ولی ازآنجاکه سینمای ایران به دلیل سیل اشتباه ها،انحراف ها،کجروی هاوغفلت های نامدیران سینما، باندهای فاسدسینما وبرخی سینماگران منافع طلب وزدوبندها....بیماراست وبه تبع آن زیرمجموعه هاوتشکل های مرتبط باآن ومحصولات سینما که تولید فیلم است هم ازبیماری مصون نمانده اند، مجمع یاد شده نیز دچار ییماری سیاسی بازی، رفیق نوازی و معامله و پذیرش سفارش وتوصیه است.ازهمین رو، حاصل گزینش آن، خالی ازمساله واماواگرنیست. از آنسو،برای پذیرش وگزینش،نمایش،برگزیده شدن و دریافت جوایزاسکار، فیلم هابایدازهزارتوی سیاست وسرمایه و لابی ها بگذرند، بدیهی است، حتااگریک شاهکارمسلم سینمایی که ازمنظرساختاروفرم،فوق استانداربوده،امامضمون ومحتوای آن دربسترفرهنگ ایرانی/اسلامی باشد،در ایران ساخته شود،به علت سیاسی بودن اسکار، هرگز امکان راه یابی به این مراسم رانمی یابد. بااین همه، شرکت هوشمندانه ومستقل فیلمهای ایرانی، به مثابه نماینده سینما و فرهنگ و ملت ایران،یک فرصت تبلیفاتی مغتنم است که نباید ازآن چشم پوشیدوبایدازآن برای عرض اندام سینمای ایران باتمام معضلات آن وارایه پیام ایرانیان، برای مخاطبان جهانی بهره برد. هرچند از سینمای ایران و نه "سینمای ملی ایران" که وجود خارجی ندارد، به لطف غلط های نامدیران و نامسوولان و سینماگرنماها، جز ویرانه هایی دردل فرهنگ بیمار کشورباقی نمانده وکرونا هم کمک کرده که دردو سال اخیررکودبرسینما حاکم شود وتولیدجدید وقابل تامل وتوجه دیده نشود،ولی اصغر فرهادی،سینماگر سرگردان،اسکاری وجهانی ایران،برای چندمین باربا استفاده ازسرمایه گذاران خارجی ولابی های آن ها موفق شده،فیلم جدیدش "قهرمان" رابسازد. قهرمان فیلم بدی نیست،ولی ازآنجاکه طبیعی است کارگردان برای ساختن آن بایدازمیان فرهنگ مختلط فرانسوی/ایرانی،فیلمش راعبوردهد،قهرمان او،ملی و ایرانی نیست وگرچه نام قهرمان وفضای تنفس او ایرانی و ایران است،لیکن تنفس او در ایران آلوده، پژمرده و غم انگیزوناامیداست واین هاهمان عناصرمورد پسند سیاسی اسکاری ها و دیگرجشنواره های سیاسی/سینمایی آمریکاوغرب است که فرهادی بازیرکی آن هارادرفیلمش گنجانیده است.ازهمین رو،گرچه قهرمان ازمنظرساختارسینمایی،حرف جدیدی برای گفتن ندارد و به لحاظ محتواهم تازه نیست، ولی به علت حضور و سرمایه خارجی و لابی، شانس مطرح شدن دراسکار رادارد. بااین حال این به معنای گزینش آن به عنوان فیلم خارجی برترنیست،چراکه قهرمان درنگاه اسکاری ها خارجی نیست و"خودی" است.قهرمان بهترین فیلم فرهادی وسینمای ایران نیست وچون نماینده فرهنگ ایرانیان نیزنیست،نماینده سینما وفرهنگ و ملت ایران هم تلقی نمی شود!
Читать полностью…آقایان خزاعی ونیرومند،تبریک و هشدار! جبارآذین گزینش آقایان محمدخزاعی ومحمدحسین نیرومند با توجه به شناخت وشرافتی که از هردو این دوستان قدیم سراغ دارم، برای مقام های ریاست سازمان سینمایی ومعاونت هنری وزارت ارشاد،به هر دلیل که باشد، خوشایند اهالی فرهنگ و هنراست، ولی این خوشایندی به معنای آن نیست که این دوستان توانامی توانند، توانایی ها و قابلیت های مدیریتی خودرابه درستی برای اصلاح و رونق هنر و سینما خرج کنند،چراکه آن ها وارث مخروبه هایی به نام فرهنگ و هنرشده اندکه فساد وابتذال ازسروکول آن بالامی رودوانواع باندهای ناسالم برساختارهای فرسوده وآلوده آن خیمه منافع زده اند.توصیه ام به نیرومندعزیز،همان توصیه ام به آقای خزاعی است که یابایدتسلیم اوضاع وشرایط ناسالم وقدرتمداران فاسدخزیده درخانه فرهنگ وهنرشوندوچشم وگوش های خودراببندندومدیریت فرمایشی کنندیاباسلامت وصداقت وبرنامه به جنگ نابرابرمشکلات ومعضلات وبحرانهای جاری درفضای فرهنگ وهنربیمارکشور روندکه متاسفانه بایدشفاف بگویم که موفقیت یار آنهانخواهدشدومفسدان ومنافع طلبان و سیاسیون وکاسبان این حوزه ها ، آن ها راترورشخصیت واز مقام خوددروخواهندکرد! بنابراین این میدان، مردم میدان می خواهد و صبوری دربرابرنام و ننگ تابه یاری خداوند ومعماران ومتخصصان سلامت اندیش فرهنگ و هنربتوانندگام هایی کوچک،امامفیددراین راه بردارند.واقعیت اینکه،فرهنگ وهنربویژه سینما و درهمین امتدادتاتر وموسیقی وهنرهای تجسمی آلوده وبیمارشده اند و به عبارتی به کرونای فساد مبتلااند. ازهمین رو آقایان خزاعی و هنرمند با پنج مساله اساسی که روی ساختارهای پوسیده فرهنگ وهنر چادر ارتجاع کشیده اند، روبروهستند: "وجود کرونای فساددرهنر وسینما"؛ "اشاعه دهندگان این کرونا"،بیماران کرونایی فاسد فرهنگی!،"محافظت ازهنرمندان برای آلوده نشدن به کرونای فساد" و" پاک و سالم سازی فضای فرهنگ و هنر ازکرونای ابتذال وفساد"اگر دوستان یادشده توصیه من مبتنی بر خدمت درجبهه وسنگرفرهنگی دیگرجدازازوزارت محتاج ارشاد وپاکسازی را جدی نگیرندوبخواهندبه هر دلیل و قیمت،صندلی نشین مقام های مهم خود باشند، بایدبه موارد پنجگانه مذکور توجه و درجهت اجرایی شدن آنها باتمام قدرت اقدام کنند،حتی اگر این مهم به ترور وآزارآن هابینجامد ونتوانندبه طور کامل آنهارااجرایی کنند.حرف آخراینکه، لازم است، این دوستان ارجمندهمچنان سلامت،شرافت وصداقت خودراحفظ کنند وآنهارابامیزوریاست و مقام و قدرت وسیاست و یا تسلیم و منافع معامله نکنند. یاحق
Читать полностью…پول مردم خوب است،ولی خود آن ها نه! جبارآذین هنربویژه هنرهای سینما،تاتر،موسیقی و رسانه هایی مانندتلویزیون،حیات وقوام وارتقای خودرامدیون مردم اند و درواقع سرمایه اصلی هنر، مردم هستند و هنر، صنعت و رسانه ای چون سینما،نمی تواند بدون حضور وحمایت مردم به زندگی خود ادامه دهد. ازهمین رو، مخاطب و مردم، عامل اساسی تجلی هنرهنرمندان و تداوم بخش گردش چرخ زندگی آنها هستند.کسانی که مدعی اند،صرفا برای خود وبه سلیقه خود، هنرآفرینی می کنند،بایدبدانندکه مخاطب این نوع هنر،تنهاخودشان هستند و باید آثارشان را در خانه برای خود به نمایش گذارند! صدالبته این گروه، چندان راست گفتار نیستند، چرا که در حسرت نگاه و نظردیگران، یعنی مخاطب و مردم اند. درسال پنجاه و دو، زنده یاد استادنعمت الله اسداللهی،نمایشی را نوشته وکارگردانی کرده بودبه نام"بار". این نمایش درمسابقات استانی و کشوری به اجرادرآمد ودرخشید.من هم دراین نمایش بازی داشتم. داورمسابقه استانی زنده یادعزت الله انتظامی بود.در آخرین اجرای باردرسنندج، استادانتظامی ازاجراتعریف وآن را بهترین نمایش مسابقه اعلام کرد، ولی درباره محتوای سیاسی اجتماعی نمایش گفت:من یک بازیگرم، برای من،نمایش ومحتوا وکاراکترفرق نمی کند،ممکن است دریک اثر،نقش ارباب و دردیگری نقش کارگر را داشته باشم، به همین دلیل، برایم نقش مهم است، نه مسائل دیگر. اوگفت ، ازنظرمن، مهم نیست که دریک نمایش،ارباب پیروزشودیاکارگرودر"بار"کارگرهاپیروز می شدند! عقیده ونظرانتظامی،مرام ومسلک بسیاری ازهنرمندان دیگرهم است که به هرشکل و قیمت،فقط کار خود را می کنند و مردم، نزدایشان، تنها در مقام خریداران بلیت های فیلم وتاتروکنسرت و...آنها مطرح اندوزندگی،مسائل وگرفتاری های مردم برایشان مهم نیست.این جماعت،شایدهنرمندباشند،اماهنرمندان ملی ومردمی نیستند.امروز ملت ایران با انواع گرفتاریهاو ناداری ها،بیماری ها و آزارها،حق کشی هاوناعدالتی هاروبرواند، ولی اغلب هنرمندان که جزو پیشگامان و طلایه داران فرهنگ کشور محسوب می شوند، دراین ارتباط،بی اعتنا، خنثی و بی تفاوت اند.به راستی چرا این گونه اند؟
@shiriynghalam
آن ها که رفتند و آن ها که ماندند! جبارآذین ازفرهنگ وهنروسینماوتلویزیون ایران سرمایه سالار، جزخدمت به اهداف و اوامرسرمایه،انتظاری نیست و هرگونه کوشش و انتقاد وراهکارصادقانه و سازنده، عمدتا آب درهاون کوفتن است،چراکه درچنین اوضاع، گوش شنواواراده اصلاح وجودنداردوسرمایه سالارها ترجیح می دهند،آب فرهنگ وهنرهم مانند حوزه های اقتصاد وسیاست و جامعه،گل آلودباشدتاآن هابتوانند همچنان ماهی های خودراصیدکنند! ازهمین روبه جز وابستگان وخادمان سرمایه،اهالی سلامت اندیش هنر وفرهنگ،قادربه هنرنمایی وزندگی هنری وخانوادگی واجتماعی نیستند.مجیدمجیدیها،ابراهیم حاتمی کیاها، نرگس آبیارها،محمدحسین مهدوی هاو...سینماگرانی مانند رخشان بنی اعتمادها، جعفرپناهی ها، مسعود جعفری جوزانی ها،اصغر فرهادی ها، بهرام بیضایی ها،محسن مخملباف هاو....محصول نشوونما درچنین فضا و محیط هستند. آن ها که باحمایت سرمایه ها و سیاست ها،همچنان به کاردربازارمکاره های سینما و تلویزیون وشرایط ملوک الطوایفی وارباب ورعیتی هنر وفرهنگ مشغول اند، وفاداران و وابسته ها هستند و کسانی که موردپسندسرمایه وسیاست نیستند،درانزوا می سوزند و می سازند، یامانندبیضایی هامهاجر،مثل فرهادی ها،مارکوپولو؛شبیه رامبدجوان ها،خوش نشین خارج ویاامثال مخملباف ها،اپوزیسیون شده اند.پرسش اینکه،به راستی چرااینگونه شده اند؟آیاتمام آنهامشکل سیاسی،فکری واخلاقی داشته اند یامعضل،جای دیگر، درتنگناها،فشارها،تبعیض ها وبی توجهی ها، سانسور ها،سرمایه خواری ها،فسادها،بی بند وباری ها،زدوبند هاوآشفتگی هااست.پاسخ با شما!
@shiriynghalam
آسوده بخوابید،زیراکه همه خواب اند! جبارآذین اصلاح فرهنگ وهنرنابسامان وجهل ودزدزده کشور،تنها می تواند به همت هنرمندان کاربلد و متعهد و مدیران متخصص سینما ورسانه و مردم شناس، اجرایی شود. مدیران اشتباهی باکارنامه مردودی خودنشان دادندکه فاقدتخصص،دانش،اعتبارواعتماداند.می ماندهنرمندان. واقعیت اینکه،به جزچندفرهیخته،اهالی فرهنگ وهنر و رسانه، نه فقط اهل عزم و رزم برای اصلاح فرهنگ و هنرکشورنیستند که شجاعت شرکت دراین رستاخیز و آوردگاه را هم ندارند! نهایت دلاوری آن هااینکه،مانند بعضی سینمایی ها،جهت گرفتن امتیاز وپرشدن کاسه های خود و رفقای همکاسه، ازپشت درهای بسته، به انتقادمحترمانه! ازنوع نه سیخ بسوزد و نه کباب،بیانیه صادرکنند.دوستان فرهنگی،هنری و رسانه ای،آسوده بخوابند،زیراآن ها که نقاب تزویر ونفاق بر چهره زده وکیسه های پراز زر باعلایم دروغین فرهنگی،هنری، سینمایی،تاتری،موسیقایی،سیمایی و...برپشت دارند، سارق نیستند،شبگرد وبازیگران نازنین خیمه شب بازی اند! عزیزان!آسوده بخوابید،همه چیزآرام است و همه درخواب اند وآنچه به گوش می رسد،سمفونی دلربای خمیازه خفتگان است!
@shiriynghalam
چشم های میرای اسفندیار نامیرا ! جبارآذین "اسفندیار"ملت! با غسل درچشمه باورها، اعتقادها و اعتمادها و بهره ازثروت مادر،امروزرویین تن شده و دربرابرتعدی هاوتجاوزهاایستاده است.بااینهمه،آن هم همسان تمام پهلوانان اسطوره ای، نقطه ضعف دارد. ضعف اسفندیارایران،چشمهای"بی عدالتی وفسادهای اقتصادی واجتماعی"و "فقرمادی و فرهنگی عمومی" آن است. ناکارآمدی و انحراف یک فرد و گروه و جناح ونفوذفرصت طلبها،تنهاعلت معضل چشمهای این دلاور نیست،غفلتها وعملکردهای غلط اصلاح طلب ها، اصول گراها ومیانه روها در چهارده اخیر عوامل اصلی اند. اسفندیاربرای نامیرایی،باید چشم های خودراهم نامیرا کند.اسفندیارستیزان خارجی باایجادنقب هاوکانال هاو تونل هاتوسط اسفندیارستیزان اقتصادی و سیاسی و فرهنگی داخلی،می توانند، چشم های اسفندیاررا تیر باران کنندکه می کنند.آب حیات چشمهای اسفندیار در دست های مهر ملت است!
Читать полностью…خودکرده را تدبیرنیست! جبارآذین به نظرمی رسد، قشرهایی ازمردم، هنرمندان،رسانه ای هاومسوولان، چنان باآلودگی ها،انحراف هاوفساد هاخوگرفته اندکه هیچ نوع پندوموعظه و انتقادوارشاد وهشداردرآنهاکارگرنیست و باعزت،حرمت،انسانیت و اخلاقیات،سلامت وفرهنگ،بیگانه شده اند.تداوم تخریب فرهنگ وهنربابرگزاری جشنپاره هاوشرکت جمعی از هنرمندان، رسانه ای ها و سینما دوستان در شرایط کرونایی دراین محافل و ادامه سفرهای غیرضرور و گسترده شدن دامنه فقر وگرانی اجتماعی ورهاشدن اموراجتماعی،اقتصادی،سیاسی وفرهنگی به حال خود ،نشانگرتن سپردن به بیماریها،آلودگی هاوفساداست. بااین وصف،بایداذعان کردکه چون گوش ها وچشم ها بسته است، متاسفانه هربلایی برسراین جماعت بیاید، نتیجه اعمال نادرست آنهااست و ازآنجاکه عزم وهمت برای اصلاح خود و زندگی و جامعه ندارند، هیچ کس نمی تواندبرایشان کاری انجام دهد، چراکه خودکرده راتدبیرنیست و نمی توان خودبه خواب زده هارابیدار کرد!
Читать полностью…زندگی کارگری به روایت یک کارگر! جبارآذین من یک کارگرهستم ودریک خانواده کارگری متولد شده ام.در زمان پهلوی،پدرم کارمی کرد و داخل سفره خانواده هفت نفره ما، همیشه نان بود. او بازنشسته شد،من شدم کارگرونان آورخانوارهفت نفره وهنوزدرون سفره مانان بود. *چهل سال بعد؛من هنوزکارگرهستم و شش عضو دیگرحانواده هم کارمی کنند وهمگی داخل سفره، دنبال نان می گردیم! روزی خبرنگاری ازمن پرسید: شنیده ایم حقوق شما سه برابرشده است،قبلا چقدر می گرفتید؟ گفتم:هیچی!
Читать полностью…"...اکنون نه هنر مانده و نه شرم وحیایی"! جبارآذین سالارعقیلی خواننده خوش صدای کشور دربرنامه دورهمی مهران مدیری،ازشاعروترانه سرای نامدار ایران، زنده یادبیژن ترقی شعری خواند که توصیف دقیق،کامل وزیبای اوضاع فرهنگ وهنرامروزکشور ازشعروترانه وموسیقی تاسینماوتاتروتلویزیون بود. غارتگران بیت المال، همچنان به بهانه های مختلف، مراسم وجشن وجشنپاره برگزار وجیب های خود را پرکنند وبه ریش ملت واهالی سربزیرفرهنگ و هنر بخندند! وشعربیژن ترقی: ازخون جوانان وطن لاله دمیده ای عارف قزوینی ایران به کجایی گشتندهمه شاعر وخواننده مشهور خوانند،ولیکن به چه آهنگ وصدایی بازیچه اطفال شده شعر و ترانه مبهوتم ازاین هرزگی وهرزه درآیی گربزم هنربود،به صد شرم وحیابود اکنون نه هنرمانده ونه شرم و حیایی!
@shiriynghalam
کلام آخر! جبارآذین دیگران جای خود،خودراگول نزنیم؛چون کودکان سرگرم بازیچه ها و بازی سایه هانشویم،شترسواری که دولا، دولانمی شود! مشکل،بدکاری برف پاکن یاشیشه های کثیف ترک خورده سینما و سیمانیست! معضل اساسی فرهنگ وزیرمجموعه های شاخص آن؛سینما،تاتر،صداو سیما،موسیقی و... ..این است که، ازمنظر چهار چرخ "فرهنگ"، "مدیریت"، "مناسبات"و "اقتصاد" پنچراست. به همین دلیل، این چهاربدون چرخ زمینگیر، بادستکاری برف پاکن، تمیزی شیشه ها و هل دادن بانیت خیر هم نمی تواند حرکت کند، چون فرسوده و زهوار دررفته است،حتااگرخبره ترین رانندگان هم پشت فرمان کج و کوله آن نشینند! فرهنگ کشور و زیرمجموعه های آن به تحولات بنیادین وریل گذاری نوین وبروز وراهبران متخصص ومتعهدنواندیش نیازدارد! دراین سال ها به جرم حق گویی،بارهاسنگم زدند،خاکستربرسرم ریختند، نان خانواده ام رابریدند.و...اکنون دیگروظیفه و تکلیف راازخودساقط می بینم ودینی برگردن ندارم. این کلام آخرامروز است تافرداخداچه خواهد. "هرکسی کودور ماند ازاصل خویش بازجوید روزگاروصل خویش."
@shiriynghalam
کاسه داغ ترازآش و توصیه های چندپا! جبارآذین سینماگری که هنوز نمی داند و درواقع نمی خواهد بداند، جایگاهش درمیان سینماگران است یا نامدیران اشتباهی سینما ویکپایش درحیات خلوت اشتباهی ها وپای دیگرش دربین سینماگران است و معلوم نیست اگرهزارپابود،پاهای دیگرش راکجاهاکه نمی گذاشت، در زیر یادداشت اخیر من با عنوان "دعوت به مناظره سینمایی درپیشگاه ملت"نوشته است:"سینما مال ما است.این ماهستیم که درآن کاروفعالیت وتولیدوپخش می کنیم،شماچراکاسه داغ ترازآش شده وخودراوکیل مدافع سینما وسینماگران می دانید وچپ وراست ضد مدیران زحمتکش سینما،نقدوتحلیل می نویسید.ماخود به مشکلات سینمارسیدگی می کنیم." ازاین سینماگر تشکرکرده وازهمدلی و همراهی و حمایت وقدردانی هنرمندان و سینماگران واهالی فرهیخته هنر وفرهنگ ازگفتارونوشتارم،چیزی ننوشتم، ولی برای اونوشتم: "حق باشمااست،وقتی سینماگرانی چون شماازچندجا می خورند و عزم و همت جهت اصلاح امور نابسامان سینماوجودندارد،کوشش های امثال من درراه رسیدن به مقصدشکوفاشدن فرهنگ و هنر وسینما و سیما با مواتع روبرومی شودوچه بساتامدت هابه نتیجه نرسد. آری،درشرایطی که مانندهای شما ازفرهنگ،احساس مسوولیت،عدالت ووفاداری ملی،بویی نبرده اند،اقدام های من وخردمندان ودلسوزان ومصلحان سینما وهنر، همانندکاسه داغ ترازآش وکاتولیک ترازپاپ است.بااین همه،خوب است بدانید،هیچ گاه کهنه ها و کهنه پرست هانتوانسته انددربرابرنوهاونوگراهاوحق وعدالت،زمان طولانی دوام آورندوسرانجام شکست خورده اند.بدون تردید این سرنوشت در انتظارکهنه ها، گذشته گراها، اشتباهی ها،منحرفان،مزدوران و حیف ومیل کنندگان بیت المال درعرصه های فرهنگ وهنر وسینما ودیگر حوزه های اجتماع هم خواهدبود.
@shiriynghalam
یاد جهان پهلوان تختی گرامی باد جبارآذین ملت قدرشناس ایران، یاد جهان پهلوان خود "غلامرضا تختی"رادرسالگرد اوگرامی داشته اند، آن وقت بنیاد هزارفامیل پهلوی"فارابی سابق"،بازوی علیل سازمان اشتباهی سینمایی با تولید فیلم ضدملی و اهانت آمیز "غلامرضاتختی"پهلوان مردم راازاوج ملی بودن به خاک دلت می کشاند وباتولیدوحمایت ازدوفیلم معلوم الحال، ریگی جنایتکار راتامرر"ملی"مطرح می کند!!
Читать полностью…آب زنیدراه را.... جبارآذین همراه سیاووش ازآتش غیرت و عزت وآبرومی گذشتم که صدای پای اسبی آشنا، اتاقکم رابه لرزه درآورد.از پنجره، رخش را دیدم، به تاخت نزدیک می شد. بادپای شاهنامه که برای آوردن رستم به غار تنهایی او رفته بود،اکنون سوارخود را جسته و همراه یل سیستان به سوی دیارخاموشان می رفت.هلهله پابرهنگان،نادارها وپیشاهنگان،گوش زمین وآسمان راپرکرده است. زنده بادزندگی. آب زنیدراه را......
Читать полностью…سوختن وساختن یاحرکت؟ جبارآذین "عادت"ازسرتسلیم،بی تفاوتی،بی خیالی،مزدوری و گذران اموربه سبک بدون منطق هرچه پیش آید،خوش آید،شیوه ای نکوهیده و ناپسند و مخل و مانع حرکت و تکامل است. درپیدایش ظلم ونادرستی،فقط ظالم و نادرست ها، نقش آفرین نیستند، مظلوم واقع شدگان ناآگاه،منفعل وظلم پذیران که برای تغییروضع خود به حرکت درنمی آیند وبه زیستن درکنارنادرستی ها،ظلم وفساد و فقرو گرانی عادت کرده اند، مقصراند. این قاعده ،استثنانمی پذیرد و تمام انسان ها و گروه هارا دربرمی گیردوعادت پیشگان بامنش وروش اشتباه خود ،تداوم وجودظلم و ظالم و مظلوم رابیمه می کنند. متاسفانه درمیان عادت نشینان،اهالی فرهنگ وهنر که باید پرچمدار وپیشتازتحولات فرهنگی واجتماعی وحتا اقتصادی باشند، به جای پیشاهنگی حرکت های تحول آفرین، درردیف های جلو عادت نشینان،نشسته ومانند سایرین،روش سوختن وساختن رادربرابرمشکلات خود، فرهنگ وهنر وسیما وسینمادرپیش گرفته اند.تا زمانی که اوضاع چنین است، هیچ اتفاق مبارکی درکشور رخ نخواهدافتاد. اینان ازیادبرده اند که خداوند سرنوشت انسان ها را فقط به دست خود آن ها تغییر می دهد!
@shiriynghalam