1448
✅وبسایت رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهماالسلام: 🌐www.sibtayn.com ✅کانال تلگرام به زبان عربی: 🆔t.me/alsibtayn ✅پیج اینستاگرام : 🆔instagram.com/sibtayn_fa ✅ کانال ما در پیام رسان ایتا : 🆔 eitaa.com/sibtayn 🙍♂️ارتباط با ادمین 🆔 @sibtaynadmin
آیا بعد از محرم و صفر عزاداری بشود؟
استاد معاونیان
@Sibtayn
🎬انتخاب نام حضرت محسن علیه السلام قبل از ولادت
🎤حجت الاسلام احمدی اصفهانی
🎤حجت الاسلام بندانی نیشابوری
🔺شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها - 1399
📌تهیه و تدوین : مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
مشاهده در : آپارات - Youtube
#حجت_الاسلام_احمدی_اصفهانی
#حجت_الاسلام_بندانی_نیشابوری
#فاطمیه_خط_مقدم(10)
#ویژه_برنامه_فاطمیه
🔎 كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در تلگرام
╔═.🖤.══════╗
🆔 @Sibtayn
╚══════.🖤.═╝
🔥هجوم وحوش صدر اسلام به بیت شریف وحی
🔹ثم إن أبا بکر بعث عمر بن الخطاب إِلى علی ومن معه لیخرجهم من بیت فاطمة رضی اللّه عنها، وقال: إِن أبوا علیك فقاتلهم.
فأقبل عمر بشیء من نار علی أن یضرم الدار، فلقیته فاطمة رضی اللّه عنها وقالت: إِلى أین یا ابن الخطاب؟ أجئت لتحرق دارنا؟
قال: نعم.
🔸سپس ابابکر عُمَر را به سمتِ علی (علیه السّلام) و همراهان آن حضرت فرستاد تا از خانۀ فاطمه (سلام اللّه علیها) خارج شوند
و ابوبکر گفت: اگر خارج نشدند، با آنان بجنگ.
عُمَر با آتشی آمد تا خانه را بسوزاند.
فاطمه (سلام اللّه علیها) با او بر خورد کرد و فرمود : ای پسر خطاب! به کجا ؟ آیا میخواهی خانۀ ما را آتش زنی؟
عُمَر گفت آری.
📚تاریخ أبی الفداء ، جلد ۱، صفحه ۲۱۹، ط دارالکتب العلمیة
@Sibtayn
قسمتی از نوا نمایش بیرق ماندگار
بیان توطئه های منافقین پیش از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
@Sibtayn
صَحیفه مَلعونه
یا صحیفه مشئومه ، پیماننامه تعدادی از صحابه پیامبر(صلی الله علیه و اله) با هدف غصب خلافت از امام علی(علیه السلام) اندکی پیش از رحلت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله).
بنابر منابع شیعی، گروهی از صحابه پیش از واقعه غدیر با هم پیمان بستند که نگذارند خلافت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و اله) برسد.
آنان میخواستند رسول خدا را در گردنه کوه هَرشا به قتل برسانند.
پس از واقعه غدیر نیز در مدینه جمع شدند و بر پیمان خود تأکید کردند و این جمع، صحیفه ملعونه دوم خوانده شده است.
پیامبر(صلی الله علیه و اله) در خطبه غدیر اصحاب صحیفه را اهل آتش دانسته و از آنان بیزاری جست.
بخشی از مفاد آن که در ماه محرم سال دهم از هجرت تنظیم شده عبارت است از:
این متن مورد توافق تمام مهاجرین و انصار است.
▪️ انگیزه نوشتن این صحیفه، گمراه نشدن مسلمانان، و اقتدای مسلمانان آینده به آن است.
▪️حضرت محمد(صلی الله علیه و اله) از پیامبران الهی بوده و خداوند دستور ابلاغ دین اسلام را به او داده است. وی پس از مرگ خود جانشینی برای خود انتخاب نکرد و انتخاب جانشین خود را به مردم واگذار کرد.
▪️اگر شخصی ادعا کند رسول الله شخص معینی را به عنوان جانشین خود معرفی و اسم و نسب او را بیان کرده، دروغ گفته است.
▪️ پیامبر(صلی الله علیه و اله) فرمود:
اصحاب من مانند ستارگانند. به هر کدام از آنان اقتدا کنید، هدایت میشوید. شخصی که ادعا کند بر دیگران برتری داشته و امام است، حرف باطلی گفته است.
▪️طبق حدیث «ما انبیاء از خود ارث نمیگذاریم و آنچه از ما باقی میماند صدقه است»، اهل بیت رسول خدا خلیفه نیستند؛ زیرا نزدیکی خویشاوندی با پیامبر، دلیل بر خلافت نمیشود.
▪️کسی که به کتاب خدا و سنت پیامبر تمسک کند گمراه نمیشود. اگر شخصی این عقیده را نداشت، دشمن است و باید او را کشت.
📚 بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۱۰۴.
@Sibtayn
در کتاب تورات آمده است:
«ای موسی! من تورا برگزیدم و برای تو وزیری انتخاب نمودم -که برادر پدری و مادری توست (حضرت هارون)- چنانکه برای محمد «صلی الله علیه وآله» «إلیا» را اختیار کردم که او برادر و وزیر و وصیّ و جانشین پس از اوست.
خوشا بر حال شما دو برادر! و خوشا بر حال آن دو برادر!
إلیا پدر دو سبط (پیامبر زاده) حسن و حسین «علیهما السلام» است؛
سومین فرزند او محسن نام دارد؛
همان گونه که برای برادر تو -هارون- شبر و شبیر و مشبّر را قرار داده ام».
***************************
منابع:
- مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۵۶.
- بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۵.
به نقل از کتاب «ترجمه الهجوم علی بیت فاطمه علیهاالسلام»، تألیف عبدالزهراء مهدی
@Sibtayn
بشارت حلول ربیعالأول؟!
🔸 معمولاً در اواخر ماه «صفر الخیر» بسیاری از افراد نقل میکنند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودهاند:
«هر کس که مرا به خروج ماه صفر بشارت دهد بهشت برای اوست». آیا این مطلب صحت دارد یا خیر؟
♦️ اصل این حدیث در کتاب «علل الشرایع» نقل شده و غالب منابع دیگر نیز این حدیث را از این کتاب نقل کردهاند، اما اصل حدیث با آنچه که در میان مردم مشهور است تفاوتهای مهمی دارد. و اما متن حدیث:
✨ روزی پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در مسجد قبا نشسته بودند و فرمودند: «اولین کسی که هم اکنون وارد مسجد شود مردی از اهل بهشت است». برخی از اصحاب با شنیدن این سخن از مسجد خارج شدند تا سپس بازگردند و مصداق سخن شوند. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نیز که این را فهمیدند، در حالی که آن عده از اصحاب خارج شده و سخنان پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را نمیشنیدند شرط دیگری بر آن اضافه کردند و فرمودند: «جماعتی وارد میشوند و کسی که وارد شود و مرا به خروج ماه آذار بشارت دهد او مردی از اهل بهشت است».
🌀 جماعتی داخل شدند و ابوذر رحمة الله علیه هم میان آنان بود. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله به آنان فرمودند: «الان در کدام ماه رومی هستیم؟» ابوذر عرض کرد: «ای رسول خدا ماه آذار تمام شد». پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند: «ای ابوذر این را میدانستم اما دوست داشتم که این قوم بدانند که تو مردی از اهل بهشت هستی و چگونه این چنین نباشی در حالی که بعد از من تو را از این شهر تبعید خواهند کرد، چرا که تو دوستدار اهل بیت من هستی و به تنهایی زندگی خواهی کرد و تنها هم خواهی مُرد و جماعتی کفن و دفن تو را انجام خواهند داد که آنان رفیقان من در بهشت خواهند بود، بهشتی که به متّقین وعده داده شده است».
◽️ علل الشرایع، ج۱، ص۱۷۵
🔰 اما نکاتی که دربارهی این حدیث باید دانست:
🔸۱. این حدیث از نظر سند مشکلی ندارد و علمای شیعه آن را قبول دارند.
🔸۲. در این حدیث هیچ اشارهای به ماه «صفر» نشده، بلکه در تمام احادیث مشابه فقط ماه «آذار» آمده که از ماههای رومی است و با ماههای قمری سنخیّت زمانی ندارد و ممکن است که به صورت اتفاقی در آن سال ماه «آذار» و «صفر» بر هم منطبق شده باشند.
🔸۳. «آذار» ماهی است ۳۱ روزه قبل از «نیسان» و بعد از «شباط» که تقریباً با «فروردین» برابر است.
🔸۴. تنها در یک نقل از این روایت در کتاب «الرواشح السماویة فی شرح احادیث الامامیة» به جای «آذار»، «صفر» آمده که برای آن سندی ذکر نشده است.
🔸۵. با اندک دقّتی در حدیث در مییابیم که موضوع این حدیث بشارت به خروج ماه نیست و فرقی نمیکند که «صفر» باشد یا «آذار»! بلکه این حدیث یکی دیگر از احادیث فضائل شیعیان اهل بیت علیهم السلام است که اتفاقاً در متن حدیث نیز پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله به این موضوع تصریح فرمودهاندکه: «ای ابوذر هدف من از این پرسش فقط این بود که مردم بدانند که تو اهل بهشت خواهی بود... چرا که تو از دوستداران اهل بیت من هستی». پس در واقع ملاک بهشتیشدن در این حدیث خروج ماه و وارد شدن بر پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نیست، بلکه ملاک محبّت اهل بیت علیهم السلام است و بس!
🔸۶. از آنجا که این حدیث، شامل فضائل اهل بیت علیهمالسلام و شیعیان ایشان است، عالمان اهل تسنن طبق معمول با آن به مخالف پرداختهاند و گفتهاند: «لا اصل له»، «صحت ندارد».
🔹 «احمد بن حنبل» این حدیث را جزء چهار حدیثی میداند که در بین مردم شائع هستند اما سند ندارند.
◽️ (طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب ابن علی سبکی، ص۱۵۱).
🔹 «ابن جوزی» در کتاب «الموضوعات» دربارهی این حدیث چنین نوشته:
«وَ یُذکَرُ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ قَالَ: مَن بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ بَشَّرتُهُ بِالجَنَّةِ. قَالَ أَحمَدُ بنُ حَنبَل: لاَ أَصلَ لِهَذَا»،
«گفته میشود که رسول الله صلّی الله علیه و سلّم فرمودند: هر کس مرا به خروج ماه آذار بشارت دهد، او را به بهشت بشارت خواهم داد، امّا احمد بن حنبل میگوید: این حدیث صحّت ندارد».
◽️ (الموضوعات، ابن الجوزی، ج۲، ص۷۴).
🔹 این حدیث به فضائل اهل بیت علیهم السلام و فضائل شیعیان ایشان صراحت دارد و اگر این را برای ابوذر بپذیرند، مخالفت او با عثمان را چه کنند؟! تبعید او توسط عثمان و درگیریهای او با معاویه را چگونه توجیه نمایند؟!
⛔️ به این نکته توجه نماییم که این بشارت حلول ماه فقط مربوط به ابوذر بوده است؛ بنابراین تبریک گفتن به یکدیگر به این مناسبت بهخصوص در ایام سوگ اهلبیت علیهمالسلام برای هجوم به خانهی حضرت زهرا سلام الله علیها، پسندیده نیست.
@Sibtayn
📌سخت ترین روز برای اهل بیت علیهم السلام
قالَ الصّادق سلام الله علیه: وَ لَا كَيَوْمِ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلَا وَ إِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَ إِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةَ وَ قَتْلِ مُحَسِّن بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ وَ أَمَرُّ لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ الْفِرَاشِ.
📌امام صادق علیهالسلام فرمودند:
روزی به سختی واقعه کربلا نیست مگر روز سقیفه و ایام آتش زدن درب خانه امیرالمومنین علی و فاطمه و حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و فضه (صلوات الله علیهم)
و شهادت حضرت محسن صلوات الله علیه با لگد که برای ما بزرگتر و تلخ تر است زیرا آن روز اصل پهن شدن این بساط است.
📚الهدایه الکبری ،ص۴۱۷
📚عوالم العلوم،ج۲، ص۵۹۷،ح۱۸
📚مأساة الزهراء عليها السلام،ج۲، ص۶۲
📚نوائب الدهور، للسيد الميرجهاني، ص۱۹۴
📚فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى ج۲، ص۵۳۲
📚الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء، ج۵، ص۴۱۵
@Sibtayn
📌 جنایتی به نام سقیفه
🔈 حجت الاسلام حسینی قمی
#حضرت_زهرا
🔶 كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در تلگرام
🆔 @Sibtayn
┗━🌿🌹━━━┛
مباهات خداوند به امیرالمومنین علیه السلام در کتب عامه
حجت الاسلام ابوالقاسمی
@Sibtayn
ثواب یک نفس از نفس های امیرالمومنین علیه السلام در لیله المبیت
📜 امام حسن عسکری علیه السلام :
در قیامت، کسانی که در راه ولایت امیر المومنین علیه السلام به شهادت رسیدهاند، در عوض ظلمهایی که در دنیا به علت تمسک به ولایت امیر المومنین از طرف مخالفین به آنها شده، به نزد حضرت شاه ولایت امیر المومنین علیه السلام آورده میشوند و آن حضرت به آنها میگوید:
«آنچه از ثواب و پاداش در برابر ستمی که به شما شده را از من بخواهید تا عطا کنم.»
آنها نیز به حضرت امیر المومنین علیه السلام میگویند: «ای برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله، فقط ثواب یک نفسکشیدن تو را در آن شبی که در جایگاه پیامبر خوابیدی تا جان او را حفظ کنی را از تو درخواست میکنیم.»
امیر المومنین علیه السلام هم میپذیرد و ثواب یک نفسکشیدن در آن شب را به آنها میبخشد.
در ادامه روایت هم آمده که خداوند در عوض چنان نعمات و قصرها و جایگاهی به آنها میدهد که آنها گمان میکنند کل بهشت به آنها عطا شده است و خداوند تاکید میکند که اینها در عوض فقط یک نفس امیر المومنین در آن شب است.
📚التفسير العسکری علیه السلام ج۱ ص۱۲۷
@Sibtayn
🔷 گنج مخفی زیر دیوار در داستان حضرت خضر و موسی 🔷
▪️علی بن اسباط گوید شنیدم حضرت رضا علیهالسّلام میفرمودند: آن گنجی که زیر دیوار مخفی بود، لوح طلایی بود که در آن چنین نوشته شده بود:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْمَوْتِ كَيْفَ يَفْرَحُ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْقَدَرِ كَيْفَ يَحْزَنُ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ رَأَى الدُّنْيَا وَ تَقَلُّبَهَا بِأَهْلِهَا كَيْفَ يَرْكَنُ إِلَيْهَا وَ يَنْبَغِي لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَا يَتَّهِمَ اللَّهَ فِي قَضَائِهِ وَ لَا يَسْتَبْطِئَهُ فِي رِزْقِهِ»
به نام خداوند بخشنده مهربان
● تعجب میکنم برای کسی که یقین به مرگ دارد چگونه شادی مستانه میکند؟
● تعجب میکنم برای کسی که یقین به قضا و قدر الهی دارد، چگونه اندوهگین میشود؟
● تعجب میکنم برای کسی که دنیا و دگرگونیهای آن را با اهلش مینگرد، چگونه بر آن اعتماد میکند؟
● و سزاوار است آن کسی که خداوند را با عقل شناخته، خدا را در قضاوتش متهم نکند، و در رزق و روزی رساندن او را به کندی و تاخیر یاد ننماید.
عرض كردم: قربانت گردم، ميخواهم اين را بنويسم، بخدا كه خود حضرت دست برد تا دوات را پيش من گذارد، من دستش را گرفتم و بوسيدم، و دوات را برداشتم و نوشتم.
📚الكافي؛ ج۲؛ ص۵۹
💠 غلوّ در بیان امام رضا صلواتاللهعلیه
حضرت می فرماید :
1⃣مَنِ اِدَّعَى لِلْأَنْبِيَاءِ رُبُوبِيَّةً
2⃣وَ اِدَّعَى لِلْأَئِمَّةِ رُبُوبِيَّةً أَوْ نُبُوَّةً
3⃣أَوْ لِغَيْرِ اَلْأَئِمَّةِ إِمَامَةً
فَنَحْنُ مِنْهُ بُرَءَاءُ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ.
هر کسی برای
1⃣ انبیاء ربوبیت
2⃣و برای ائمه، ربوبیت یا نبوت،
3⃣و برای غیر ائمه، ادّعای امامت کند،
ما در دنیا و آخرت از او بیزاریم.
📚 عيونأخبارالرضا/ج۲/ص۲۰۰
کرداذ و نا کرداذ
کردید انچه نباید می کردید
بلاذری با سند صحیح از سلمان فارسی روایت کرده است:
١١٩٧- المَدائِنِيُّ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ سُلَيْمانَ الضَّبْعِيِّ [١]، عَنْ أبى عمران الجَوْنِيِّ قالَ،
قالَ سَلْمانُ الفارِسِيُّ حِينَ بُويِعَ أبُو بَكْرٍ:
«كرداذ وناكرداذ»، أيْ عَمِلْتُمْ وما عَمِلْتُمْ، لَوْ بايَعُوا عَلِيًّا لأكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ ومِن تَحْتِ أرْجُلِهِمْ.
📙أنساب الأشراف للبلاذري ١/٥٩١ — البلاذري (ت ٢٧٩) | تحقيق: سهيل زكار ورياض الزركلي| الناشر: دار الفكر - بيروت | الطبعة: الأولى، ١٤١٧ هـ - ١٩٩٦ م
چون با ابوبكر بيعت شد، سلمان فرمود:
کرداذ و ناکرداذ [کردید آنچه نباید می کردید]! عمل نمودید آنچه نباید بدان عمل مینمودید! اگر با على عليه السلام بيعت میكردند، نعمت از آسمان و زمين، آنان را فرا می گرفت!
@Sibtayn
Читать полностью…
شکوه عاشقان در تصویری از حضور باشکوه زائران در حرم رضوی در شب شهادت امام رئوف(علیهالسلام)
Читать полностью…
مناظره امام رضا علیه السلام با یحیی بن ضحاک سمرقندی
استاد حسینی قزوینی
@Sibtayn
اولین پرونده ای که در روز قیامت مورد بررسی قرار می گیرد
استاد بندانی
@Sibtayn
دوازده صحابی منافق
مسلم بن حجاج از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) چنین می نویسد:
قال النبي صلى الله عليه وسلم
في أَصْحَابِي اثْنَا عَشَرَ مُنَافِقًا فِيهِمْ ثَمَانِيَةٌ ولا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حتى يَلِجَ الْجَمَلُ في سَمِّ الْخِيَاطِ.
در ميان اصحاب من، دوازده نفر منافق وجود دارند كه هشت نفر از آنان هرگز وارد بهشت نمى شوند؛ مگر آنكه شتر از سوراخ سوزن خياطى عبور كن.
نقش پررنگ بنی اسلم در آینده سیاسی اسلام
پس از شهادت پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلم) (1) اجتماعی در سقیفه بنی ساعده شکل گرفت که نتیجه آن پس از جدال و مشاجره فراوان، خلافت ابوبکر با پنج رأی موافق بود.
اجتماع کنندگان هنوز پراکنده نشده بودند که عدهای سواره و پیاده در شهر خودنمایی کردند.
قبیله بنی اسلم که وابسته مهاجران بودند، وارد مدینه شدند، به آن سان که عدهای از آنها لباس رزم بر تن داشتند و کوچه و بازارها را پر کرده بودند و با ابوبکر بیعت نمودند(2).
▫️شیخ مفید به روایت از ابومخنف آورده است که بنی اسلم برای تهیه خواروبار به مدینه آمده بودند.
به آنان گفته شد: اگر به ما یاری دهید که برای جانشین پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلم) بیعت ستانیم، به شما خواروبار میدهیم.
تعداد قبیله بنی اسلم آنقدر زیاد بود که در کوچه و بازار مدینه دیگر جای سوزن انداختن نبود و حتی اگر مردم مدینه هم میخواستند از این کودتای سقیفهای جلوگیری کنند چنین قدرتی نداشتند.
پس بنی اسلم به یاری جریان سقیفه برخاستند، تا آنجا که هر کس را که از بیعت خودداری میکرد با ضرب و زور بدین کار مجبور میساختند(3).
بیسبب نبود که عمر میگفت: تا بنی اسلم نیامده بودند من به پیروزی اطمینان نیافتم(4)
📚(1) علامه حلی شهادت رسول خدا را به وسیله سم ذکر میکند. منتهی المطلب حلی ج۲، ص۸۸۷ . در کتاب جامع الرواه آمده است: پیامبر در مدینه مسموم درگذشت. جامع الرواه محمد علی اردبیلی ج۲، ص۴۶۳. شیخ طوسی میگوید: رسول خدا دو شب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری مسموم درگذشت. تهذیب الاحکام ج۶ص۱ و بحار الانوار ج۲۲، ص۵۱۴. بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت: اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده است برایم محبوبتر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است به جهت اینکه خداوند او را پیامبر شهید قرار داده است. السیره النبویه ابن کثیر دمشقی ج۴، ص۴۴۹. حاکم نیشابور کشته شدن رسول خدا را تایید کرده است. آنجا که میگوید: شعبی گفته است: بخدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سم کشته شدند و عمر و عثمان و علی بن ابیطالب با شمشیر کشته شدند و حسن بن علی با سم و حسین بن علی با شمشیر کشته شد. المستدرک. ج۳، ص۶۰.
(2) تاریخ طبری، ج 3، ص 205.
(3) الجمل، شیخ مفید، ص 59؛ لامنس بااستناد بر مطالب تاریخ ابن فرات نوشته است این گروه سه نفره (ابوبکر، عمر، ابو عبیده) از همکاری بنی اسلم مطمئن شده بودند. ص142، حاشیه 7.
(4) الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 244، ناشر: دار الكتب العلمية ـ بيروت؛ الماوردي البصري الشافعي، علي بن محمد بن حبيب (متوفاي450هـ)، الحاوي الكبير في فقه مذهب الإمام الشافعي وهو شرح مختصر المزني، ج 14، ص 99، تحقيق الشيخ علي محمد معوض ـ الشيخ عادل أحمد عبد الموجود، ناشر: دار الكتب العلمية ـ بيروت ـ لبنان، الطبعة: الأولي، 1419 هـ ـ1999 م؛ النويري، شهاب الدين أحمد بن عبد الوهاب (متوفاي733هـ)، نهاية الأرب في فنون الأدب، ج 19، ص 21، تحقيق مفيد قمحية وجماعة، ناشر: دار الكتب العلمية ـ بيروت، الطبعة: الأولي، 1424هـ ـ 2004م.
@Sibtayn
سخنان معاذ بن جبل هنگام مرگ
ابان مىگويد: از سليم بن قيس شنيدم كه مىگفت: از عبد الرحمن بن غنم ازدى ثمالى- پدر زن معاذ بن جبل كه دخترش همسر او بود- و فقيهترين اهل شام و پرتلاشترين ايشان بود، شنيدم كه گفت:
معاذ بن جبل به مرض طاعون از دنيا رفت. روزى كه مرد نزد او حاضر بودم، در حالى كه مردم به طاعون مشغول بودند. وقتى به حال احتضار افتاد در خانه كسى جز من نزد او نبود و اين در زمان حكومت عمر بن خطاب بود، از او شنيدم كه مىگفت: واى بر من! واى بر من! واى بر من! واى بر من!
با خود گفتم: گرفتاران به مرض طاعون هذيان مىگويند و حرف مىزنند و سخنان عجيب مىگويند!
لذا به او گفتم: خدا تو را رحمت كند، هذيان مىگويى؟
گفت: نه!
گفتم: پس چرا صداى واى بر من بلند كردهاى؟
گفت: بخاطر قبول ولايت دشمن خدا بر عليه ولىّ خدا !
گفتم: چه كسى؟
گفت: قبول ولايت دشمن خدا عتيق (ابو بكر) و عمر بر ضد خليفه و وصى پيامبر على بن ابى طالب.
گفتم: هذيان مىگوئى؟!
گفت: اى ابن غنم، بخدا قسم هذيان نمىگويم. اين پيامبر و على بن ابى طالب هستند كه مىگويند: اى معاذ بن جبل، بشارت باد به آتش! تو و اصحابت را كه گفتيد: «اگر پيامبر از دنيا رفت يا كشته شد خلافت را از على منع مىكنيم كه هرگز به آن نرسد»، تو و عتيق و عمر و ابو عبيده و سالم.
گفتم: اى معاذ، اين چه زمانى بود؟
گفت: در حجة الوداع، كه گفتيم: «بر ضد على يك ديگر را كمك مىكنيم كه تا ما زندهايم به خلافت دست نيابد».
وقتى پيامبر از دنيا رفت به آنان گفتم: «من از جهت قوم خود انصار شما را كفايت مىكنم، شما هم از جهت قريش مرا كفايت كنيد».
سپس در زمان پيامبر، بشير بن سعيد و اسيد بن حضير را به آنچه معاهده كرده بوديم دعوت كردم، و آن دو بر سر اين با من بيعت كردند.
گفتم: اى معاذ، گويا هذيان مىگوئى؟
گفت: «صورتم را بر زمين بگذار»، و همچنان صداى واى و ويل بلند كرده بود تا از دنيا رفت.
📙أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي ج : 1 ص : 497
@Sibtayn
بلاذرى (متوفى 279 ه. ق) در كتاب خود به نام «انساب الأشراف» چاپ مصر جلد اوّل صفحه 586، تحت عنوان «امرالسقیفه» در حدیث شماره 1184 چنین مى نویسد:
«ابابكر براى بیعت گرفتن از على، به دنبال وى فرستاد، پس على بیعت نكرد.
در این هنگام عمر با شعله اى آتش روانه خانه على شد، فاطمه در پشت درب با او مواجه شده و گفت: اى پسر خطاب! آیا تو را در حال آتش زدن خانه ام مى بینم؟!
عمر گفت: آرى! اینكار من از دین پدر تو محكم تر است.»
@Sibtayn
محل دفن حضرت محسن سلام الله عليه
امير المومنين (صلوات الله عليه) بعد از شهادت محسن (صلوات الله عليه) به فضه فرمود :
فواريه بقعر البيت فإنه لاحق بجدِّه (صلي الله عليه و آله)[1]
او را در انتهاي خانه دفن كن ، او به جدش(صلي الله عليه و آله) پيوست.
به خلاصه ي ترجمه كلام حاج ملا اسماعيل سبزواري توجه كنيد:
ثم جاءفضه بعد ساعه و هي تحمل لفافه فقال(صلوات الله عليه) لها:ما معك يا فضه ؟ قالت: يا سيدي ولدك المحسن الذي اُسقط!
قال : واريه في فناءالبيت.[2]
... بعد از ساعتي فضه آمد ، در حالي كه چيزي را درون پارچه اي پيچيده و در دست گرفته بود ؛حضرت فرمود :چه همراه داري ؟ عرض كرد :آقاي من ! فرزندتان محسن (صلوات الله عليه) است كه شهيد شده ! فرمود :در آخر (يا آستانه) خانه ،او را به خاك بسپار.
-----------------------------------------
[1] : الهدايه الكبري 408 .
[2] : جامع النورين 206
@Sibtayn
آیا می دانید چرا امیرالمومنین علیه السلام برای احقاق حقش قیام نکرد ؟
بهتر است بپرسیم ایا امیرمومنان علی علیه السلام در مقابل غصب خلافت سکوت کرد و از حقش کوتاه امد ؟
با مراجعه به کتب حدیث و سیره به این نتیجه خواهیم رسید که حضرت امیر علیه السلام بارها و بارها در مورد حق غصب شده اش احتجاج فرموده و هرگز سکوت نکردند .
پس از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و حوادثی که در سقیفه رخ داد که در نهایت به غصب خلافت از امیرمومنان علیه السلام انجامید ، حضرت به منبر مسجد مدینه رفتند و خطبه ای سراسر عتاب امیز مسلمانان را خطاب قرار دادند که این خطبه به نام خطبه طالوتیه معروف شده است .
حضرت امیر علیه السلام پس از حمد خداوند در قسمتی از خطبه چنین فرمودند :
هان! كه (بخدا سوگند) اگر باندازۀ اصحاب طالوت (1) يا به شمارۀ اهل بدر ياور داشتم كه آنها همطراز و مانند شما بودند هر آينه شما را با شمشير مي زدم تا بسوى حق باز گرديد و براستى گرائيد، و اين كار براى بستن شكاف (كه در دين نمودار شده) بهتر و با رفق و نرمش موافقتر بود.
خدايا تو ميان ما بحق حكم فرما كه بهترين داوران هستى.
راوى گويد: سپس آن حضرت از مسجد بيرون رفت و به يك چهار ديوارى رسيد كه در آن حدود سى رأس گوسفند بود، فرمود: بخدا سوگند اگر براى من مردانى بعدد اين گوسفندان بودند كه براى خدا و رسولش خيرخواهى كنند هر آينه پسر زن مگس خوار را از فرمانروائى و رياستش برمي داشتم.
چون شام شد سيصد و شصت نفر با او بيعت به مرگ كردند (كه تا پاى جان استقامت ورزند)
امير مؤمنان عليه السّلام به آنها فرمود: فردا صبح همگى سر تراشيده در كنار «احجار الزيت»(نام جايى در اطراف مدينه بوده) حاضر شويد (و دستور سر تراشيدن را براى علامت وفادارى معين فرمود) خود امير المؤمنين عليه السّلام سرش را تراشيد ولى روز ديگر از آن سيصد و شصت نفر جز ابو ذر و مقداد و حذيفه بن يمان و عمار بن ياسر و سلمان كه او نيز در آخر كار رسيد كسى سر تراشيده در وعدهگاه حاضر نشد.
على عليه السّلام (كه چنان ديد) دست بسوى آسمان بلند كرد و فرمود: خدايا اين مردم مرا خوار شمردند هم چنان كه بنى اسرائيل هارون را خوار شمردند، خدايا تو بخوبى ميدانى آنچه را ما پنهان كنيم و آنچه را آشكار كنيم، و چيزى در آسمان و زمين بر تو پوشيده نيست، مرا مسلمان بميران و بشايستگان ملحقم فرما.
هان! كه سوگند بخانۀ كعبه و آنكه بسوى كعبه رود (يا دست بخانۀ كعبه سايد)- و در نسخه ايست كه فرمود: و بمزدلفة و شتابندگان براى رمى جمره - اگر سفارشى كه پيامبر امى به من كرده است در كار نبود هر آينه مخالفين را به درياى مرگ مي ريختم و باران برق دار مرگ را بر سرشان مي ريختم و بزودى خواهند دانست.(2)
1-امام باقر علیه السلام در روایتی تعداد اصحاب طالوت را 313 نفر اعلام فرموده اند .
📗الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 8 صفحه : 316
2-الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 8 صفحه : 31
@Sibtayn
سید حمید رضا برقعی
محمد صلی الله علیه و آله خود او بود نفهمید کسی
لیلة المبیت
@Sibtayn
شان نزول ایه {وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ}
در تفاسیر اهل تسنن
ثعلبی مفسر سرشناس اهل تسنن در کتاب خود می نویسد :
در بعضی از کتاب ها دیدم که هنگامی که رسول الله صلی الله علیه واله قصد هجرت به مدینه فرمود ، علی بن ابی طالب را برای ادای دیون و بازگرداندن امانتی هایی که نزدشان بود ، جانشین خود کرد و در ان شبی که به سمت غار از مکه خارج شد و مشرکین خانه اش را احاطه کرده بودند ؛ به وی دستور داد که در بسترش بخوابد و به او فرمود : خود را در برد حضرمی من بپوشان ، به اراده پروردگارهیچ اسیبی به تو وارد نمی شود .
علی علیه السلام دستور پیامبر صلی الله علیه و اله را انجام داد .
پس از این بود که خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی فرمود که من میان شما دو ملک برادری قرار دادم و عمر یکی را بیشتر از دیگری قرار دادم . کدام یک از شما حاضر است که عمر بیشتر به برادرش برسد ؟
جبرئیل و میکائیل هر کدام عمر طولانی را برای خود انتخاب کردند.
پس خداوند و به ایشان وحی فرمود : هیچکدام مانند علی علیه السلام نبودید
میان او و پیامبرم محمد برادری قرار دادم و علی در بستر برادرش خوابید تا جان خود را فدای او کند و زندگی طولانی تر را برای او خواست .
به زمین فرو روید و او را از دشمنانش حفظ کنید
پس دو ملک به زمین فرود امدند و جبرئیل بالای سر علی علیه السلام و میکائیل نزد پایش قرار گرفتند . جبرئیل ندا داد : به به چه کسی شبیه توست ای پسر ابی طالب که خدا به او مباهات به ملائکه کند .
پس خداوند این ایه را بر پیامبرش صلی الله علیه و اله که در راه مدینه بود در شان علی علیه السلام نازل فرمود :
{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ} سوره بقره ایه 207
و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى فروشد و خدا نسبت به [اين] بندگان مهربان است
📚تفسير الثعلبي (الكشف والبيان) نویسنده : الثعلبي جلد : 2 صفحه : 126
اسد الغابه - ط العلميه نویسنده : ابن الأثير، عزالدین جلد : 4 صفحه : 87
@Sibtayn
دعای حضرت مولانا امیرالمومنین علیه السلام در بستر رسول خدا صلی الله علیه و اله
دُعَاء اميرالمؤمنين علي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي اَلصَّبَاحِ وَ اَلْمَسَاءِ وَ هُوَ دُعَاءُ لَيْلَةِ اَلْمَبِيتِ عَلَى فِرَاشِ اَلنَّبِيِّ (صلى الله عليه و اله)
أَمْسَيْتُ اَللَّهُمَّ مُعْتَصِماً بِذِمَامِكَ اَلْمَنِيعِ اَلَّذِي لاَ يُحَاوَلُ وَ لاَ يُطَاوَلُ مِنْ شَرِّ كُلِّ غَاشِمٍ وَ طَارِقٍ مِنْ سَائِرِ مَا خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِكَ اَلصَّامِتِ وَ اَلنَّاطِقِ فِي جُنَّةٍ مِنْ كُلِّ مَخُوفٍ بِلِبَاسٍ سَابِغَةٍ بِوَلاَءِ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ مُحْتَجِباً مِنْ كُلِّ قَاصِدٍ لِى بِأَذِيَّةٍ بِجِدَارٍ حَصِينٍ اَلْإِخْلاَصِ فِي اَلاِعْتِرَافِ بِحَقِّهِمْ وَ اَلتَّمَسُّكِ بِحَبْلِهِمْ مُوقِناً بِأَنَّ اَلْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ فِيهِمْ وَ بِهِمْ وَ مِنْهُمْ وَ إِلَيْهِمْ أُوَالِي مَنْ وَالَوْا وَ أُعَادِي مَنْ عَادَوْا وَ أُجَانِبُ مَنْ جَانَبُوا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِذْنِي اَللَّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَا أَتَّقِيهِ يَا عَظِيمُ حَجَزْتُ اَلْأَعَادِيَ عَنِّي بِبَدِيعِ اَلسَّمَوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ جَعَلْنٰا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنٰاهُمْ فَهُمْ لاٰ يُبْصِرُونَ
📚الصحیفة العلویّة ج ۱، ص ۲۸۶
@sibtayn
📆 1 ربيع الاول
١ ـ جریان لیله المبیت
٢ ـ رحلت «زینب بنت خزیمه» همسر پیامبراكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در مدینه
٣ ـ دفن بدن مطهر پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)
٤ ـ شهادت امام حسن عسكری (علیه السلام)
ـ هجرت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از مكه به مدینه(مبدأ تاریخ اسلام)
پس از آنكه كفار قریش از جریان بیعت دوم عقبه آگاه شدند، در صدد كشتن پیامبراكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) برآمدند؛ كه برای انجام دادن این توطئه، پیشنهاد ابوجهل مورد موافقت همه سران قریش واقع شد؛ لذا از هر طایفة قریشی، جوان دلیری برگزیده شد تا آنها شبانه به خانه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) حمله ور شوند و به صورت دست جمعی آن حضرت را به قتل برسانند.
خداوند به وسیله جبرئیل، پیامبرخود را از این توطئه باخبر نمود و به او دستور داد تا شبانه مكه را به مقصد مدینه ترك كند . این واقعه در اول ربیع الاول سال سیزدهم بعثت اتفاق افتاد و بعدها به پیشنهاد امیرمؤمنان امام علی(علیه السلام) رویداد هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از مكه به مدینه را مبدأ تاریخ اسلام قرار دادند.
📚مصباح کفعمی: ج 2، ص 596
ـ جریان لیله المبیت
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در شـب اول ربیع الاول سـال سـیزده بعثت، به دسـتور پروردگار برای نجات از توطئة كفار قریش به جانب مدینه هجرت كرد. برای گمراه كردن كفار، امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در بستر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خوابیدند و بعد از آنكه جوانان قریش به منظور كشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به داخل خانة آن حضرت آمدند، در كمال شگفتی با حضرت علی(علیه السلام) مواجه شدند و شكست خورده، ناكام از خانه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خارج شدند . پس از این رویداد، این آیه شریفه در شأن امیر مؤمنان(علیه السلام) نازل شد:
موَمِنَ النّاسِ مَن يَشری نَفسَهُ ابتِغآءَ مَرضاتِ اللهِ و اللهُ رَؤُفٌ بِالعِبادِ ؛
از مردم كسی هست كه جان خویش را در راه رضایت خداوند می فروشد و خدا بر بندگان، مهربان است».
▫️سوره بقره: آیه 207.
در روایتی چنین آمده است: در آن شبی كه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در بستر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خوابید از جانب حضرت حق به جبرئیل و میكائیل خطاب رسید كه من بین شما دو نفر، برادری تعیین کردم و عمر یكی از شما را بیش از دیگری قرار دادم. كدامیك از شما ایثار میكنید تا عمر طولانی از آن دیگری باشد؟
پس هر دو عمر طولانی را اختیار كردند.
آن گاه خطاب آمد: «به زمین من نگاه كنید و ببینید كه چگونه علی بن ابیطالب(علیه السلام) حیات خویش را در راه برادرش ، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خویش را فدای او مینماید؛
پس به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ كنید».
آنها آمدند و جبرئیل بالای سر امیرمؤمنان(علیه السلام) و میكائیل سمت پاهای آن حضرت نشستند و ندا كردند: «مرحبا! چه كسی مثل تو است ای پسر ابی طالب! خداوند بر جمیع ملائكه، به تو مباهات فرمود»؛
در اینجا آیه شریفه « ومِنَ النّاسِ من یشری ....» نازل شد .
📚الاحتجاج: ج 1، ص 160
بحارالانوار: ج 19، ص 39.
@Sibtayn
سلمان فارسى سه روز پس از دفن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله خطبه اى بدين شرح ايراد نمود:
اى مردم! كلامى از من گوش كرده سپس در باره اش انديشه كنيد، بدانيد كه اطّلاعات بسيارى در فضائل على بن ابى طالب دارم، كه اگر قصد نقل تمام آنها را داشته باشم گروهى از شما مرا ديوانه انگاشته و گروهى خونم را مباح سازيد....
📖احتجاج، ج1، ص: 252 تا 254
@sibtayn
احتجاج سلمان فارسی عليه السّلام پس از وفات پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در نكوهش امّت در عهدشكنى از حضرت امير عليه السّلام
از امام صادق عليه السّلام به واسطه پدران گرامش نقل شده كه سلمان فارسى سه روز پس از دفن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله خطبه اى بدين شرح ايراد نمود:
اى مردم! كلامى از من گوش كرده سپس در باره اش انديشه كنيد، بدانيد كه اطّلاعات بسيارى در فضائل على بن ابى طالب دارم، كه اگر قصد نقل تمام آنها را داشته باشم گروهى از شما مرا ديوانه انگاشته و گروهى خونم را مباح سازيد.
بدانيد كه شما را تقديراتى است كه پيش آمدهاى گوناگونى در پى آن می آيد و اين را بدانيد كه نزد على بن ابى طالب عليه السّلام است علم منايا (مقدّرات) و علم بلايا (گرفتاريهايى كه متوجّه مردم می شود) و ميراث وصايا (ثمره سفارشات پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله) و فصل خطاب و اصل و ريشه انساب (نسبهاى مردم)، همان گونه كه هارون بن عمران از موسى شنيد او نيز از پيامبر شنيد كه فرمود: «تو وصى من در خانواده و جانشين و خليفه در امّتم هستى و نسبت تو به من همچون نسبت هارون است به موسى»، ولى افسوس كه شما امّت شيوه قوم بنى اسرائيل را پيش گرفته و آگاهانه راه خطا را پيموديد. به خدا سوگند كه قدم به قدم مانند بنى اسرائيل همان خطاها را مرتكب خواهيد شد!
به خدايى كه جان سلمان در دست اوست سوگند، اگر علی را پيشوا و والى خود ساخته بوديد، هر آينه بركت و نعمت از آسمان و زمين اطراف شماها را فرا می گرفت، تا آنجا كه پرندگان آسمان دعوت شما را اجابت می كردند و ماهيهاى دريا خواسته شما را می پذيرفتند و ديگر هيچ دوست و بنده خدايى فقير نشده و هيچ سهم از فرائض الهى از بين نمی رفت و هيچ دو نفرى در حكم خدا اختلاف نمی كردند. ولى افسوس كه شما مخالفت نموده و مسند خلافت را به فرد ديگرى سپرديد، پس در انتظار گرفتارى و بلا باشيد و دست از خوشبختى بشوئيد، من حقيقت امر را براى تك تك شما روشن ساختم، پس بدانيد از امروز به بعد رشته محبّت و دوستى ميان من و شما بريده شد.
دست از دامن آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله بر نداريد، زيرا تنها ايشان راهنماى به سوى بهشت و در روز قيامت خوانندگان به آن خواهند بود.
بر شما باد به فرمانبرى اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام، كه به خدا سوگند كه ما به دفعات در حضور پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله تحت عنوان ولايت و امارت بر او سلام نموديم و پيوسته رسول خدا با تأكيد، ما را بدان كار وامىداشت، حال مردم را چه شده با علم به فضائلش بر او حسد می برند؟! عاقبت حسادت قابيل بر هابيل كشتن او بود، يا مانند قوم بنى اسرائيل كارشان به كفر و ارتداد كشيده، شما را چه شده؟! اى مردم، واى بر شما، ما را با أبو فلان و فلان چه كار؟! آيا به جهل افتاده يا خود را به نادانى می زنيد؟ يا حسد ورزيده يا خود را به حسادت زده ايد؟ به خدا سوگند كه شما مرتدّ و كافر شده و با شمشير به جان هم خواهيد افتاد تا آنجا كه با شهادت دروغ ناجی هاى خود را محكوم به مرگ نموده و كافران را تبرئه و آزاد كنيد، بدانيد كه من حرف خود را زدم و تسليم پيامبرم شدم و از مولاى خود و تمام امّت؛ على بن ابى طالب عليه السّلام پيروى نمودم، همو كه سيّد و سرور اوصياء و پيشواى پيشانى سفيدان و رهبر راستگويان و شهيدان و صالحان است.
📖احتجاج، ج1، ص: 252 تا 254
@sibtayn
✍شیخ عباس قمی در فوائدالرضوی نقل می کند: کاروانی از سرخس آمدند به پابوسی امام رضا علیه السلام. پیرمرد نابینایی با آن کاروان بود، به نام حیدر قلی. آمدندحرم امام زیارت کردند و از مشهد خارج شدند و در منزلی در مشهد اُطراق کردند. به اندازه یک روز راه از مشهد دور شده بودند.
🍂شب جوانها گفتند برویم مقداری سر به سر این حیدر قلی بگذاریم، خسته ایم ، بخندیم و سر گرم بشیم!
کاغذهای خالی برداشتند گرفتند جلو و تکان میدادند، بعد به هم می گفتند،تو از این برگه ها گرفتی؟ یکی می گفت: بله حضرت مرحمت کردند، فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: بله من هم یکی گرفتم.
🍂حیدر قلی کنجکاو شد و گفت: چی گرفتید؟
گفتند: مگر تو نداری؟
گفت : نه من اصلا خبر ندارم!
گفتند : امام رضا علیه السلام برگ سبز دست مردم می داد.
گفت : این برگ سبزها چیست؟
🍂گفتند : امان نامه از آتش جهنم است. ما این را می گذاریم در کفن هایمان قیامت دیگر نمی سوزیم، جهنم نمی رویم چون از امام رضا علیه السلام گرفته ایم.
🍂تا این را گفتند پیرمرد دلش شکست با خود گفت: امام رضا علیه السلام از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بگذاری، حتما من فقیر بودم، کور بودم و از قلم افتادم که به من اعتنایی نکردی!
🍂بلند شد و عصای خود را برداشت، راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه را نگیرم به سرخس نمی آیم باید بگیرم.
🍂گفتند: آقا ما شوخی کردیم ما هم نداریم! ولی هرچه کردند آرام نمی گرفت خیال می کرد که آنها برای دلداری به او این را می گویند.
🍂شیخ عباس نقل می کند: هنوز یک ساعت نشده بود که دیدند حیدر قلی دارد می آید یک برگه هم در دستش که با خط نور نوشته شده است «اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این چیست که در دست داری؟
🍂گفت: همین که یک مقدار از شما در بیابان فاصله گرفتم آقا را دیدم ایشان خودشان به استقبالم آمدند، گفتند حیدر قلی خسته ای برگرد این هم برگه برائت از آتش تو بگذار در کفنت شب اول قبر خودم می آیم پیشت. امام رضا علیه السلام به من هم برگ امان نامه دادند.
🔴 تولد شرمآور مأمون عباسی ملعون ...
در نقلهای متقدّم اهل تسنن نیز این حکایت آمده است:
🔹 مأمون عباسی ملعون پس از کشتن امین (برادر خود) با زبیده, مادر امین ملاقات کرد و عذرهای فراوان خواست ولی هر چه عذرخواهی می نمود جوابی نمیشنید. در این بین متوجه شد که مادر أمین زیر زبان سخنانی میگوید ولی معنای آن را متوجه نمیشود.
🔸مأمون گفت: مادر! مرا نفرین میکنی؟ گفت: نه. ولی مأمون همچنان اصرار ورزید تا بداند مادر أمین چه میگوید!؟ تا این که زبیده چنین گفت: من به یاد میآورم مطلبی را که تمام مقدّرات تو در کشتن پسرم (حتی به قتل رساندن امام رضا علیهالسلام توسط وی در آینده) از همان ماجرا رقم می خورد! و آن ماجرا این است:
🔹روزی با پدرت هارون، شطرنج بازی میکردیم، به شرط آن که هر کس بُرد، آنچه از فرد بازنده خواست، عملی کند. در این بین پدرت بر من پیروز گردید و شرط عجیب خود را برای گذاشت: هارون گفت: باید دور قصر را برهنه و عریان بگردی! و من هر چه عذر خواستم قبول نکرد و بالاخره خواستهی او را عملی کردم.
🔸پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم،
📋فأمَرتُهُ أنْ يَذهَبَ إلى المَطبخ، فَيَطَأ أقبَحَ جاريةٍ و أوشَهَها خِلقَةً
🔻او را امر کردم که باید در آشپزخانه قصر با زشتترین و بَدبوترین کنیز، همبستر را بدهی!
🔹پدرت هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که خراج یک سال مصر را به من میدهد، ولی من قبول نکردم و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه، و خوب گشتم و کنیزی بدشکلتر و نجستر از مادر تو «مراجل» پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، همبستر شوی! او اجباراً این عمل را انجام داد و نطفهی تو منعقد شد.
🔸حالا در ذهنم این ماجرا به یاد آمد و داشتم بر زیر لب به خود میگفتم: خدا لعنت کند مرا که به فشار و اصرار، سبب قتل پسر خودم شدم! مأمون ملعون هم گفت: آری؛ خدا اصرارکننده را لعنت کند؛ اگر من هم اصرار نمیکردم تو این ماجرا را برای من برملا نمیکردی!
📚حیاة الحیوان،دمیری، ج۱ ص۱۱۵
📚نوادر الخلفاء،إتلیدی، ج۱ ص۲۳۵
✍️ و چه زیبا و دقیق، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
📋 یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُکُمْ إِلَّا ثَلَاثَةٌ وَلَدُ زِنًا وَ مُنَافِقٌ وَ مَنْ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ وَ هِیَ حَائِضٌ
🔻یاعلی! با شما اهلبیت، دشمنی نمیورزد مگر سه نفر: ولد زنا، منافق و کسی که مادرش در حال حیض به او حامله شده است.
📚علل الشرائع،ص۵۸
@Sibtayn