«تاسیان»:
[گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست میدهد. دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن. دلتنگی غریب. غم فزاینده.
آیدایِ خودم؛آیدایِ احمد
شریک سرنوشت و رفیق راه من!
به خانه ی عشقت خوش آمدی! قدمت روی چشم های من!
از خدا دور افتاده بودم، خدا را با خودت به خانه ی من آوردی
نامه ی شاملو به آیدا 🥺💙
تکیهگاه. [ ت َ ی ِ ] (اِ مرکب ) محل تکیه، محل آسایش، محل سکون و استراحت؛ پشت و پناه
Читать полностью…"لا یَستَقیمُ العالَم
اِلا بِراسِ مائل علی کِتف مِن نحب"
جهان استوار نمی ماند؛
مگر با سری خمیده
بر روی شانه ی کسی که دوستش داریم🌿