soltanghazal | Unsorted

Telegram-канал soltanghazal - سلطان غزل

214

telegram.me/soltanghazal @nahidashoori

Subscribe to a channel

سلطان غزل

میان غنچه و گل از تو گفت و گو شده‌است
که باد خوش نفس و باغ مشک بو شده‌است

تو بر فکنده‌ای از خویش پرده، ای خورشید
که شهر خواب زده، غرق‌های و هو شده‌است

درون دیده‌ی من آفتابگردانی است
که در هوای تو چرخان به چارسو شده‌است

به تابناکی و پاکی تو را نشان داده است
ز هر ستاره ی رخشان که پرس و جو شده‌است

تنت ز لطف و طراوت به سوسنی ماند
که در شمیم گل سرخ شست و شو شده‌است

برابر تو چه یارای عرض اندامش
که پیش روی تو دست بهار رو شده‌است

چگونه آینه لاف برابری زندت؟
که از تو صاحب این آب و رنگ و بو شده‌است

تو آن بهشت برینی که جان خاکی من
برای داشتنت عین آرزو شده‌است


#حسین_منزوی


/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

ترسم که موج فتنه دلم را به خون کشد
وین کشتی شکسته، به کام اندرون کشد

گرداب می‌برد به حضیضت دلا! مگر،
زین ورطه‌های هول، امیدت برون کشد

همت نمود همرهی ای عشق! با هنر،
تا نقش پایدار تو، بر بیستون کشد

بر آب و رنگ و نقش و نگارش نیاز نیست
طرحی که عشق با قلم ذوفنون کشد

حکم ستم نوشت خزان، خون گل بخواه
تا خطّ سرخ بر ورق چند و چون کشد

حالی فراق می‌زندم تیغ تا وصال،
کی انتقامم از فلک واژگون کشد

اکنون به دیر پایی ِ خود غرّه‌ای، ولیک
شمشیر عشق، آخرت ای غم! به خون کشد

#حسین_منزوی


/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

بالاخره یک روز صبح بیدار می‌شویم و
می‌بینیم که باران باریده.
اشک‌ها را شسته،
غم‌ها را برده
و دکه‌های روزنامه فروشی و کلمات دروغ روزنامه‌ها را آب برده...

#پرهام_جعفری♥️

Читать полностью…

سلطان غزل

هر چند
خط کشیده بر
آیینه‌ات زمان
در چشمم
از تمامی خوبان،
سری هنوز

#حسین_منزوی
@soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

ای یاد ِدور دست که دل می‌بری هنوز
چون آتش نهفته به خاکستری هنوز

هرچند خط کشیده بر آیینه‌ات، زمان
در چشمم از تمامی خوبان سری هنوز

#حسین_منزوی
@soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

ای یاد دور دست که دل می‌بری هنوز
چون آتش نهفته به خاکستری هنوز

هر چند خط کشیده بر آیینه‌ات زمان
در چشمم از تمامی خوبان ، سری هنوز

سودای دلنشین نخستین و آخرین !
عمرم گذشته است و توام در سری هنوز

ای چلچراغ کهنه که زآن سوی سال‌ها
از هر چراغ تازه ، فروزان‌تری هنوز

بالین و بسترم ، همه از گل بیا کنی
شب بر حریم خوابم اگر بگذری هنوز

ای نازنین درخت نخستین گناه من !
از میوه های وسوسه ، بار آوری هنوز

آن سیب‌های راه به پرهیز بسته را
در سایه سار زلف تو می‌پروری هنوز

وان سفره‌ی شبانه‌ی نان و شراب را
بر میزهای خواب ، تو می‌گستری هنوز

با جرعه‌ای ز بوی تو از خویش می‌روم
آه ای شراب کهنه ! که در ساغری هنوز


#حسین_منزوی

/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

آرام باش ماه من
درست می شود
نه هیچ شبی ونه هیچ زمستان
دائمی نیست
آفتاب می تابد،
و شاخه ها جوانه می زنند
و تمام شکوفه های در انتظار،
متولد خواهند شد.

#نرگس_صرافیان_طوفان

سلام صبح بخیر

Читать полностью…

سلطان غزل

مرا به بلبل تصویر
رحم می آید

که در هوای تو
بال و پری به هم نزده ست!

#صائب_تبریزی

۱۰ تیر ماه روز بزرگداشت شاعر بزرگ سبک هندی صائب تبریزی گرامی باد

Читать полностью…

سلطان غزل

در کوله بار قسمتِ ما، غم زیاد بود
کم بود عمرِ ما و همین کم زیاد بود

آن‌سوی شوق و شادی و شور و نشاط ما
اندوه و رنج و غصه و ماتم زیاد بود

این یک دو روز را که به آن عمر گفته‌اند
یک‌دم نبود بیش و همان دم زیاد بود

گیرم چکید قطره‌ای از عشق روی خاک
آن هم برای عالم و آدم زیاد بود

چیزی نصیب من نشد از کارگاه عشق
غیر از غمی که از سر من هم زیاد بود

✍🏻#فاضل_نظری
📚#وجود
📝#تقدیر

/channel/fazelnazariii

Читать полностью…

سلطان غزل

جنگ پایان خواهد یافت
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت

و باقى می‌ماند آن مادر پیرى که چشم به راه فرزند شهیدش است
و آن دختر جوانى که منتظر معشوق خویش است و فرزندانى که به انتظار پدر قهرمان‌شان نشسته‌اند
نمی‌دانم چه کسى وطن را فروخت اما دیدم چه کسى بهاى آن را پرداخت...

#محمود_درویش

.

Читать полностью…

سلطان غزل

شهرِ منْ رقصِ کوچه‌هایش را باز می‌یابد.
هیچ کجا هیچ زمان فریادِ زندگی بی‌جواب نمانده است.
به صداهایِ دور گوش می‌دهم از دور به صدایِ منْ گوش می‌دهند
من زنده‌ام
فریادِ من بی‌جواب نیست، قلبِ خوبِ تو جوابِ فریادِ من است.

احمد شاملو

Читать полностью…

سلطان غزل

طوفان آروم می‌گیره،
  شب تموم می‌شه،
   درد و رنج محو می‌شن،
   و امید هیچ‌وقت اون‌قدر گم نمی‌شه
   که نشه دوباره پیداش کرد.
  امیدت رو از دست نده و نگران نباش ...
😊


   امید و آرامش
  قرین لحظات شما عزیزان 🙏

Читать полностью…

سلطان غزل

سیاه چشم! به چشم کرم ببخش مرا
ترا به چشم سیاهت قسم، ببخش مرا

مرا به خبط و خطای زبان و دست مگیر
به مروه و به صفای دلم ببخش مرا

اگر به زیب و فر شادی‌ام نمی‌بخشی
به شأن و شوکت اندوه و غم ببخش مرا

به ماه _ پولک سیمین شاه‌ماهی شب
به آفتاب _ گل صبحدم ببخش مرا

به خاطر غم بسیار اگر نمی‌بخشی
برای شادی بسیار کم، ببخش مرا

به رمز پروری خاتم سلیمانی
به رازگُستری جام جم ببخش مرا

مرا که مُرده‌ام از لطف خویش احیاکن
دوباره هستی بعد از عدم ببخش مرا

هزار مرتبه بخشیده‌ای مرا، باری
بدین هزار و یکم باز هم ببخش مرا

#حسین_منزوی

/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

تو جلوه‌یِ ابدیت
به لحظه می‌بخشی،
که من هنوزم و
در من همیشه‌وار تویی ...

#حسین_منزوی

Читать полностью…

سلطان غزل

و اين مملكت
هر شب ما را
با حسی از درماندگی و ناچارى
به خواب می‌برد
و صبح روز بعد
با احساسی از شرمساری
که متعلق به ما نیست ،
بیدار می‌کند!

#اجه_تملکوران

سلام روزتان عالی

Читать полностью…

سلطان غزل

آرزو میکنم کتاب های خوب بخوانی، آهنگ های خوب گوش کنی، عطر های خوب ببویی، با آدمهای خوب حرف بزنی
و فراموش نکنی که هیچ وقت دیر نیست بودن چیزی که دوست داری باشی!

✒: #روزبه_معین
.
.

سلام دوستان صبح بخیر

Читать полностью…

سلطان غزل

انسان همیشه مثل ملَک سربه‌زیر نیست
لغزیده‌ایم و کیست که لغزش‌‌پذیر نیست

گیرم به مقصدی نرسید اشتیاق ما
مقصد بهانه بود، سفر جز مسیر نیست

کو بازگشته‌ای که بگوید به دیگران
غیر از سراب منظره‌ای در کویر نیست

چشم از طمع بپوش که دنیای اغنیا
چندان که می‌رسد به نظر، چشم‌گیر نیست

پیچیده نیست مسألهٔ جبر و اختیار
تا مرگ هست هیچ کسی ناگزیر نیست

فهمیدم آن زمان که به تشییعم آمدی
هرگز برای هم‌قدمی با تو دیر نیست

✍🏻#فاضل_نظری
📚#وجود
📝#لغزش
/channel/fazelnazariii

Читать полностью…

سلطان غزل

تا مطرب عشق، خسته می‌خواند
ساز دل ما، شکسته می‌خواند

گل مرده مگر؟ که اين «چکاوک» خوان
خونين ز گلوی خسته می‌خواند

مرغ سحری بدين غم‌آوايی
در سوک سحر نشسته می‌خواند

افسانه‌ی يک جهان پريشانی است
کاين چنگ ز هم گسسته می‌خواند

ای ساز هنر! حزين بخوان تا عشق،
در ماتم آن خجسته می‌خواند

تا مطرب عشق، خسته می‌خواند
ساز دل ما، شکسته می‌خواند

گل مرده مگر؟ که اين «چکاوک» خوان
خونين ز گلوی خسته می‌خواند

مرغ سحری بدين غم‌آوايی
در سوک سحر نشسته می‌خواند

افسانه‌ی يک جهان پريشانی است
کاين چنگ ز هم گسسته می‌خواند

ای ساز هنر! حزين بخوان تا عشق،
در ماتم آن خجسته می‌خواند

#حسین_منزوی

استاد در مورد این غزل گفته اند :این غزل را در سال 63 و به بهانه‌ی مرگ محمودکریمی سروده ام اما در واقع این غزل سوک‌نامه هنر است چرا که هم‌زمان با مرگ کریمی چند تن دیگر از خانواده هنر، رخت از جهان بربسته بودند از جمله، بهرام صادقی،بیژن مفید و اگر اشتباه نکنم استاد شهنازی و چند تن دیگر....


/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

ای یاد ِدور دست که دل می بری هنوز
چون آتش نهفته به خاکستری هنوز

شعرو دکلمه #حسین_منزوی
@soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

از بین 5 اثر زیر کدام کتاب استاد حسین منزوی را بیشتر می پسندید؟

حنجرهٔ زخمی تغزل – 7
👍👍👍👍👍👍👍 41%

به همین سادگی – 4
👍👍👍👍 24%

این کاغذین جامه – 3
👍👍👍 18%

حیدربابا – 2
👍👍 12%

این ترک پارسی گوی – 1
👍 6%

👥 17 people voted so far.

Читать полностью…

سلطان غزل

تویی آن که عاشقت را ، دل پاره پاره باید
به نشان عشقی از خون ، تن پر ستاره باید

به هر آنکه دل ببازد ، به وصال می برازد
که از او کشیده در خون ، سر چوب پاره باید*

هنری نبود در صالح و در خلیل و موسا
که به باد و آتش و آب ز تو اشاره باید

نه به دیدگان نماید ، هنری که از تو آید
که به چشم جان ، در این بوالعجبی نظاره باید

به فراقم از تو زخم است و به وصلم از تو مرهم
که چو دردم از تو آید ، ز تو نیز چاره باید

نه تو هرچه را بسوزی و نه من ز هر که سوزم
که به خرمن من از آتش تو ، شراره باید

همه دل زدن به دریاست ، مرام پاک بازان
خود اگر نوشته گرداب و اگر کناره باید

به فلق بپوشی آن را که بمیرد از برایت
کفن شهیدت آری ، هم از این قوراه باید


#حسین_منزوی

/channel/soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

نیست بوی آشنا را
تاب غربت بیش ازین؛

از نسیم صبح
بوی یار می باید کشید...

#صائب تبریزی

درود دوستان
#صبح_دهم_تیرماه

Читать полностью…

سلطان غزل

فخر است برایش که بخوانند فقیرش
شاهی که به درگاه تو افتاد مسیرش

پیش تو که بر خاک و بر افلاک امیری
خاکش به سر آن کس که بخوانند امیرش

هر کس که به انکار تو و قدر تو پرداخت
سلطان هم اگر بود کشیدند به زیرش

بی‌مهر تو این گمشده سیارۀ تاریک
آبستن رنج است چه دریا چه کویرش

دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل، یتیم است در آغوش بگیرش

پیش تو مرا پیشکشی نیست جز این شعر
منت به سر من بگذار و بپذیرش

✍🏻#فاضل_نظری
📚#وجود
📝#بوتراب

/channel/fazelnazariii

Читать полностью…

سلطان غزل

بهار نیست ، زمستان پس از زمستان است
که خود به هم زده تقویم من ، توالی را

هنوز مسأله ات مرگ و زندگی است ، اگر
جواب می دهم این جمله ی سؤالی را :

#حسین_منزوی

@soltanghazal

Читать полностью…

سلطان غزل

ما تشنهٔ یک قطره، تو سیلاب محیطی
ساقی قدحِ نیمه ز لطف تو بعیدست!

#کلیم_کاشانی


اگر زنده ماندم و یک روزی باهم چای خوردیم،
برایت تعریف می‌کنم
که این روزها چقدر سخت و
دیر و دور گذشت...


درود دوستان صبحتان عالی

Читать полностью…

سلطان غزل

آواز من هر چند ایرانم! غم‌انگیز است
با این همه از عشق، از عشقِ تو لبریز است

#حسین_منزوى

Читать полностью…

سلطان غزل

🇮🇷سرزمینم صبوری کن؛
دوباره خواهی درخشید،
حتی از دل خاکستر !

Читать полностью…

سلطان غزل

الهی

آرامم کن
مثل رودی که
به آغوش دریا می‌رسد

شادم کن
همانند کویری که باران می‌بیند

غم‌هایم را از دلم بزدای
چون مادری که فرزند گمگشته‌اش را می‌یابد

کنارم باش
مثلِ خیالی که لحظه‌ای رهایم نمی‌کند...

#امیـد_قهـرمانے

Читать полностью…

سلطان غزل

خوشبختی نگاه خداست.
امیدوارم خدا ازتون چشم برنداره.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به قول مولانای جان:
گر جملهٔ خلق قصد جان تو کنند،
دل تنگ مکن، از آن ما باش و مترس.

💫💫صبح‌تون بخیر💐💐

Читать полностью…

سلطان غزل

دلواپسم که بر لبت امروز نام کیست
گوش‌ات به نغمه‌ی که و چشمت به جام کیست

تصویر شاه‌بیت درخشان چشم تو
ای عشق! مطلع غزل ناتمام کیست

گودال آب و عکس تو ای ماه! ای دریغ!
زیبایی حلال تو امشب حرام کیست

من بوی گل شنیده‌ام از باد هرزه‌گرد
جز من شمیم پیرهنت در مشام کیست

من آه، من ملال، من افسوس، من دریغ
از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست

✍🏻#فاضل_نظری
📚#وجود
📝#هرزه‌گرد

/channel/fazelnazariii

Читать полностью…
Subscribe to a channel