(مِهر مولای رئوف«ع»)
دفتر جرم و گناهم می شود امحا شود؟
حکم آزادی من از بند نفس امضا شود؟
می شود توفیق توبه شامل حال من و..
رأی بخشش صادر و در لحظه هم اجرا شود؟
بار سنگین گناهانی که بر دوش من است..
می شود آیا که تبدیلِ به نیکی ها شود؟
آری آری می شود در محضر مولا رضا(ع)..
مشکلات و معضلات حلّ و گرها وا شود.
می شود بر مِهر مولای رئوفم دل سپرد.
می شود مِهر رضا(ع)مُهر نجات ما شود.
آهوی دل را که در بند گنه گشته اسیر...
شک ندارم می شود آزاده ی مولا شود.
شک ندارم عشق مولا آسمانی می کند..
آن دلی را که رهین رأفتِ آقا شود.
با زیارت نامه ی مخصوص مولایم رضا(ع)
می شود عشق خدا در قلبِ ما احیا شود.
سینه ی لبریز عشق بی بدیل سرمدی..
لاجرم از وسعت مهر خدا، دریا شود.
در دل دریای مهر و مهربانی می شود..
با سلام خاصه موج عاشقی برپا شود.
عطر ایمان و وفا در سینه جاری و سپس..
عشقِ مغفولِ«اَلستُ رَبکُم.َّ.» احیا شود.
مرغ دل هم می شود تا اوج عرفان و خضوع..
پر کشیده،..عشق حق در سینه ها ابقا شود.
#عرش
@soroosh_arsh
1399/11/14
https://t.me/joinchat/AAAAAD2G6aTGmXjCGdIb0Q
حرم مطهر رضوی(صحن آزادی)
ارتباط با شاعر
@arsh_id
به یار ما خداوندا سلامت..
و طول عمر و عرفان و سعادت..
عطا فرموده و ما را کنارش..
غرور و همّت و تقوا و عزّت.
#عرش
@soroosh_arsh
دلم خوش بوده دل نزدِ شما ماند.
امانت گونه پیش آشنا ماند.
ندانستم شما یغما شمردید..
و دل رفت و فقط حسرت به ما ماند.
#عرش
@soroosh_arsh
نگاه نافذ و لبخندت ای یار.
چه حُسن یوسفی آورده بازار.
ولی در بین جمع دل سپاران ..
منم مشتاق دیدار و خریدار.
#عرش
@soroosh_arsh
ندارد دلبر دلداده حاشا..
که باور کرده است احساس ما را.
و می داند که عشق بی بدیلش..
شده فخر و غرور و عزّت ما.
#عرش
@soroosh_arsh
به هنگام پریشانی خدا را..
بخوان و در نهان و آشکارا..
توکّل کن به او با مهر و هرگز...
مده ره بر دل خود غصّه ها را !
#عرش
@soroosh_arsh
غزالِ وحشی چشمانِ یارم.
ز دستِ من ربوده اختیارم.
اگر چه من پلنگِ تیز چنگم..
ولی در دامِ دلدارم شکارم.
#عرش
@soroosh_arsh
ز دل آرام اگر بردی دلارام.
و شیر خشمِ دل را کردی آرام.
فراهم کن در آغوشت قفس تا..
کنی این وحشی بی خانه را رام.
#عرش
@soroosh_arsh
بیا یارا ! که این دل خانه ی توست.
سرا و منزل و کاشانه ی توست.
بیا که رونق از دل رفته و دل..
خراب و واله و ویرانه ی توست.
#عرش
@soroosh_arsh
عزیزی که مرا کرده پریشان.
چنان آرامشی داره به چشمان.
که گرمای نگاه مهربانش..
دوای پیری است، آرامش جان.
#عرش
@soroosh_arsh
حقیقت دارد اینکه سیب حوّا..
نشسته روی لب های تو یارا..
که اینگونه مرا با سِحرِ بوسه..
رساندی بر بهشتِ عشق و رویا.
#عرش
@soroosh_arsh
یقین دارم که می دانی دلم را..
به سِحرِ دلبری بردی به یغما.
نمی دانی به عنوانِ غرامت..
تو هم باید دهی دل بر غمِ ما؟
#عرش
@soroosh_arsh
به دل عشق و به سر، سودای دلبر..
ندارم غیر از این دو شورِ دیگر.
چرا که عشقِ دلدارِ دلارام..
به من داده نشاطی فوقِ باور.
#عرش
@soroosh_arsh
قسم بر خالقِ یکتای دادار..
سرای دل شده آماده،.. ای یار !
لذا لطفی نما در خانه ی دل..
قدم بگذار و غم از سینه بردار !
#عرش
@soroosh_arsh
علی رغم غرور و اقتدارم..
که ترس از گَلّه ی شیران ندارم.
مطیع و رام و آرامم،..چرا که..
دگر در دام چشمان نگارم.
#عرش
@soroosh_arsh
مادر
بوسه بر دستان مادر افتخارست، افتخار.
افتخاری که ز دلها می برد صبر و قرار.
عشق و مهر و عاطفه بر سینه می افشاند و..
سینه را سرشار رافت می کند بی ساز و کار.
عزت نوع بشر را هم ضمانت می کند.
چون به انسان می دهد شرحی ز عشق ماندگار.
نوری از انوار لطف بی حساب سرمدی.
هدیه ی دستان مهر مادران جان نثار.
قلب مادر شیشه ی لبریز عطر باور است.
بشکند یا نشکند دنیای عطر است و بهار.
باغ رضوان فرش سبز زیر پای مادرست.
رد پایش در بهشت مهربانی،یادگار.
عشق مادر پرتویی از نور عشق ایزدی.
دست مادر جلوه ی مهر رئوف کردگار.
الغرض مادر، تمام دین و دنیای من است.
من لذا می گویم این جمله به رسم اختصار.
مادرا ! جانم نثار خاک پاک مقدمت.
قلب من تقدیم تو با شوق و عشق و افتخار.
#عرش
مشهد مقدس
ساعت20،20. 1397/11/15
@arsh_id
https://t.me/joinchat/AAAAAD2G6aTGmXjCGdIb0Q
صراحیِّ لبان دلبر من..
چنان آورده مستی بر سر من..
که خود را برده ام از یاد و یارم..
شده تنها یقین و باور من.
#عرش
@soroosh_arsh
بر این عشقی که دل را کرده ویران..
صبوری می کنم امّا نه ارزان.
چرا که می ستاند آخر از من..
همین عشق وصبوری، گوهرِ جان.
#عرش
@soroosh_arsh
وفا و مهر و صبر دلبر من.
گذشته از کمند باور من.
و با حُسن و کمال و مهربانی..
شده آرام قلب و سرور من.
#عرش
@soroosh_arsh
چنان مستم ز جام مهر یارم.
که جز مهرش به دل مهری ندارم.
و با این مهر جانسوز دل افروز..
به مرز عشق حق پا می گذارم.
#عرش
@soroosh_arsh
گل رُز را که هدیه از خدایه..
شکستن زیر پا آیا سزایه؟
دلِ گل را که پرچمدار عشق است..
پریشان کردنش هم ناروایه.
@soroosh_arsh
به پای خود اگر در دام رفتم.
به شوق و با دلی آرام رفتم.
چرا که دلبرم صیّاد و من هم..
به سوی بهترین فرجام رفتم.
#عرش
@soroosh_arsh
به پای خود اگر در دام رفتم.
به شوق و با دلی آرام رفتم.
چرا که دلبرم صیّاد و من هم..
به سوی بهترین فرجام رفتم.
#عرش
@soroosh_arsh
ز دل آرام اگر بردی دلارام.
و شیر خشمِ دل را کردی آرام.
فراهم کن در آغوشت قفس تا..
کنی این وحشی بی خانه را رام.
#عرش
@soroosh_arsh
ستایش های ناب دلبرانه..
که گاهی در غزل، گاهی ترانه..
به پای دلبرم می ریزم،.. اَلحق..
نشان است از غرور عاشقانه.
#عرش
@soroosh_arsh
کمان آرشی داری به ابرو.
و مُشک و نافه و عنبر به گیسو.
و از هر رهگذر دل می بری با..
طلسم کاری چشمان جادو.
#عرش
@soroosh_arsh
وثوق من به میثاق دلارام..
بدین عهدِ خوشْ آغاز و خوشْ انجام..
چنان نیرو و قوّت داده من را..
که دائم مستِ مستم بی می و جام.
#عرش
@soroosh_arsh
مرا با لشکر غم واگذارید!
که این حکمِ دل است،..اجرا گذارید!
ولی در خلوت اینجانب و غم..
رفیقانم!..مبادا پا گذارید!
#عرش
@soroosh_arsh
زمستان
آذر آمد نگران، بلکه به یلدا برسد.
زده بر جاده به بزم شب سرما برسد.
رنجه فرموده قدم همره پاییز پدر.
آمده تا به شب گیسوی لیلا برسد.
آمده بلکه دهد بوسه ی شیرین وداع.
تا به یک بوسه ی یلدا ی پریسا برسد.
آمده شانه زند بر خم موهای سیاه.
تا چو چون زلف بلندش به بلندا برسد..
آمده ناز کند ، شکوه به سرما ببرد.
با همه ناز و ادا بر دی شیدا برسد.
دی دلداه و یلدای سیه موی سپید..
دیده بر ره ، نگران تا ننه سرما برسد.
ننه سرما که دگر رخت سفیدش به تن است.
کرده نیت به شب جشن مسیحا برسد.
شب جشن است و فقط چله بزرگ آمده است .
چله کوچک نگران است نرسد یا برسد.
چله ها هر دو به شوق نفس بهمن و دی.
نگران،..ماه کهنسال به اینجا برسد.
هر دو با قلب یخی بر سر کوه های بلند.
گرم بازار سخن تا شبِ فردا برسد.
سخن از سردی و از برف و گهی یخبندان.
سخن از چین و چچن تا به اروپا برسد.
گفتگوییست فقط بین دوتا چله ولی..
ممکنست باز که این بحث به دعوا برسد.
در ده دی که گهی سرد و گهی کولاک است
سال میلادی به یمن دم عیسی برسد.
چله گر عزم سفر کرده ، از این خانه رود.
وقت سرمای شش و غائله ی دا برسد.
کم کمک نور بیاید ز پس پرده ی ابر..
گرمی و شور و شعف بر همه ی ما برسد.
گفته اسفند من از شهر شما می گذرم.
تا که ریحان و گل و لاله به هرجا برسد.
بعد بوران دی و بهمن و اسفند سپید.
عطر نوروز دگر از دل صحرا برسد.
منتظر جمله که نوروز بیاید ز سفر..
تا که مشق هنر سبزه به امضا برسد.
چون خورد مهر به پای ورق برف سفید.
نوبت سبزه و همراهی گلها برسد.
بی خبر می رود اسفند و زمستان و دگر..
قاصدی از طرف کشور گرما برسد.
می دهد این خبر و مژده که بیدار همه !
تا خبرهای خوش و تازه و زیبا برسد.
کم کم آهسته رسد قافله ی فصل بهار. وقت پایان مه و بهمن و سرما برسد.
#عرش
1396/10/20
مشهد مقدس
@soroosh_arsh
https://t.me/joinchat/AAAAAD2G6aTGmXjCGdIb0Q
«سردار دل ها»
اندیشه کردم با خودم،شاید بدانم؛که چرا؟
سردار دلها می برد دل را به عرش کبریا.
شوری ز ایمان بر سر و عطری ز عرفان در نَفَس.
بر تارِکْ جان می زند نقش و نشان ابتلا.
مِهر و مروّت بر دل و نور فتوت بر جبین.
بر سینه ها حکّ می کند عشق شهید کربلا.
اشک غرور و عاطفه،لبخند شوق و افتخار.
از دیده و بر روی لب،بر چهره ها نورِ وفا...
جاری،..سپس با عشق حق جان را به آتش می کشد.
خود را ز خود بیگانه تر، ضمنِ عروج تا خدا.
رنگ خدایی می دهد، بی انتهایی می دهد.
بر عشق پاک و ساده و با مهر آل مصطفی.
فخر آفرین و فاتحِ دلهای عاشق می شود.
جانی دوباره می دمد واماندگان خسته را.
لرزه به جان دشمن و رأفت به قلب بیدلان.
افکنده و دل می برد از دشمن و از آشنا.
اندیشه هرچه کرده و از هر کسی پرسیده ام.
از جمله ی اهل دل و از بیدلان با صفا.
وز عالمان و عارفان یا اهل دین و معرفت.
یا مردم اهل وفا، یا زاهدان بی ریا.
جمله جواب این بوده که دل را به مهرش بسپرید.
سردار دلها عاشق است و عارف بی ادّعا.
جان را به کف بگرفته و با عشق پاک و بی ریا.
در راه دین و میهن و در راه حق و اعتلا.
نذر شهادت کرده و غرق ولایت گشته است.
قاسم که دل را می برد تا منزل قرب و رضا.
#عرش
@soroosh_arsh
1398/10/24
حرم مطهر رضوی«صحن آزادی»
ساعت4صبح
ارتباط با شاعر
@arsh_id
ارتباط با شاعر
@arsh_id
https://t.me/joinchat/AAAAAD2G6aTGmXjCGdIb0Q