تور 15روزه برزیل با علیبابا
سفر به قلب آمازون ویژه ماجراجویان جسور
✈️ پرواز با هواپیمایی قطر ایرویز + 4 پرواز داخلی در کشور برزیل
🏨 اقامت در هتلهای 4ستاره و لوژ در جنگل آمازون
🍽 11 وعده صبحانه + 2 وعده ناهار + 2 وعده شام
📅 برگزاری فقط یک بار در بهمن
💰 شروع قیمت از 70 میلیون تومان + 3150 دلار
برای مشاوره و رزرو تور پیام بدید 👇
@alibaba_toursales
@alibaba_toursales
@alibaba_toursales
بخش های ۱۰ و ۱۱ و ۱۲رمان صوتی جذاب
📚 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم
✍ اثر: #زویا_پیرزاد
🎙 گوینده: خانم فرح قاسمی
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم 👉
را بزنید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
را لمس کنید
@soutidastan
✍️ «زمانی که از آنان پرسیده میشد که چرا از سیاستهای ظالمانه حکومت اطاعت کردهاند، عموما پاسخ میدادند که ما فقط ماندیم و همکاری کردیم تا اوضاع از آن بدتر نشود، باور داشتیم که همراهی ما قرار است از ستمهای بیشتر جلوگیری کند، همکاری ما قرار است حداقل تعدادی را نجات دهد. اما همچنان که قساوت ظالمانه حکومت ادامه پیدا کرد و نه تنها تغییری در شرایط ایجاد نشد بلکه ظلم حتی ساختارمندتر هم شد، آنان گفتند که ما در واقع قدرتی برای تغییر شرایط نداشتیم.»
هانا آرنت
@soutidastan
#درسگفتار
🔸 #اساطیر_یونان
قسمت ۴۹: پالادیوم، بخت تروا
قسمت ۵۰: اسب تروا
به روایت : سیاوش پاکراه
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #اساطیر_یونان 👉
را لمس کنید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
🔻🔻🔻
@soutidastan
#مستند 📺📚
#مستند_صوتی 🎙
مستند صوتی تاریخ ایران مجموعه ای است حاوی اطلاعات علمی و ارزشمند با زبانی ساده جهت آشنایی با تاریخ ایران از پیش از ورود آریایی ها به ایران تا عصر حاضر
گوینده: اسماعیل وفا یغمایی
قسمت صد و پنجم : تاریخ ایران پس از حمله اعراب بخش چهل و پنجم
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
#مستند_صوتی
را لمس کنید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
بخش های ۷ و ۸ و ۹ رمان صوتی جذاب
📚 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم
✍ اثر: #زویا_پیرزاد
🎙 گوینده: خانم فرح قاسمی
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم 👉
را بزنید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
را لمس کنید
@soutidastan
بارها و بارها به داشتن رهبران بهتر امیدوار میشویم ولی اغلب این امیدها به یأس تبدیل میشوند.
پروفسور کلنتر میگوید دلیلش این است که قدرت باعث میشود افراد آن مهربانی و فروتنی را که باعث انتخاب شدنشان شده بود از دست بدهند، شاید هم از اول این صفات را نداشتند.
در اجتماعی که سلسله مراتبی سازماندهی شده است، تابعان ماکیاولی همواره یک قدم جلوتر هستند. آنها سلاح مخفی و برتری دارند که با آن رقبای خود را شکست دهند. بیشرم هستند... در همچین دنیایی، مهربانترین و همدلترین افراد نیستند که به قله میرسند، قطبهای مخالف آنها به قله میرسند. این دنیا، دنیای بقای بیشرمان است.
#روتخر_برگمان
کتاب: آدمی یک تاریخ نویدبخش
ترجمه: مزدا موحد
@soutidastan
خوانش، شرح و تفسیر کتاب
#کلیله_و_دمنه
توسط دکتر #رضا_داوری
قسمت بیست و هفتم
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #کلیله_و_دمنه 👉
را بزنید و بین بخش ها جا به جا شوید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
#سمک_عیار
بخش دوم
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید
#معرفی_و_ارائه_کتاب
#سمک_عیار
اثر: #فرامرز_بن_خداداد
با روایت: سید علی میرفتاح
پخش به صورت سریالی و روزانه
✍ سمک عیار رمانی است مشهور و قدیمی به زبان فارسی که در سدهٔ ششم هجری نوشته شده است. داستانهای این کتاب سه جلدی به دست فرامرز پسر خداداد پسر عبدالله نویسنده (کاتب) ارجانی (ارگان یا بهبهان کنونی در استان خوزستان) جمعآوری شده است.
سمک عیار یکی از داستانهای عامیانهٔ فارسی است که سینه به سینه نقل شده و سدهها مایهٔ سرگرمی مردم ایران بودهاست. قهرمان داستان پسر شاه حلب است که دلباختهٔ دختر فغفور شاه چین شده و سپس به جنگ پادشاه ماچین رفتهاست. بیشتر رویدادهای جلدهای یکم و دوم در چین و ماچین میگذرد.
کتاب سمکِ عیار این مزیّت را دارد که چون داستانهای آن روایت مردم بوده و در میان عوام مشهور و محبوب بودهاند، زبان کتاب نیز زبان عمومی آن دوره را نشان میدهد و به همین خاطر بسیار ساده و روان است.
صحنههای این داستان در ایران و سرزمینهای نزدیک به آن اتّفاق میافتند. بیشتر شخصیتها و قهرمانان این کتاب نامهای ایرانی دارند.
شخصیت اصلی این کتاب پهلوانی نامآور به نام سمکِ عیار است که در طی ماجراهایی با خورشیدشاه سوگند برادری میخورد.
ماجرای اصلی کتاب داستان شاهزاده ای جوانمرد از شهر حلب به نام خورشید شاه، فرزند مرزبانشاه است که خلاف میل باطنیاش که از عشق و عاشقی دوری میجست و بر عاشقان میخندید، به عشق مهپری، دختر فغفور ، پادشاه چین گرفتار میشود و حوادثی شیرین و جذاب بهوجود میآورد.
@soutidastan
📻 #قصه_ظهر_جمعه
📚 عنوان قصه: استن کوچولو
🎙 راوی: #محمدرضا_سرشار
📝 قصهٔ ظهر جمعه قدیمیترین برنامه رادیو ایران است که از سال ۱۳۱۹ آغاز شد و هر ظهر جمعه به نقل قصهای منتخب میپرداخت و مخاطبان بسیار در سنین مختلف یافته بود.
برنامه قصه ظهر جمعه توسط فضلالله مهتدی (صبحی) به فاصله یک هفته از آغاز پخش اخبار رادیو ایران، و یکماه از تأسیس رادیو ایران بنیانگذاری شد. صبحی خود حدود ۲۴ سال قصه گویی این برنامه را بر عهده داشت و پس از او علی جواهر کلام، ایرج گلسرخی، حمید عاملی، مصطفی موسوی گرمارودی هر یک چند ماه تا حداکثر پنج سال گویندگی این برنامه را برعهده داشتند و از بهمن ۱۳۶۰ تا مهر ۱۳۸۴ محمد رضا سرشار (رضا رهگذر) راوی داستانهای ظهر جمعه بود.
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
بخشهای ۲۴ و ۲۵ (پایانی)
کتاب صوتی جنایی
#دختری_که_زنده_ماند
✍اثر: #کریستوفر_گریسون
ترجمه: لیلا فرح
🎙️اجرا: #ایوب_آقاخانی
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد:
👈 #دختری_که_زنده_ماند 👉
را لمس کنید و بین بخش ها جا به جا شوید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
رمان صوتی جذاب
📚 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم
(سه بخش اول)
بقیه بخش ها به صورت روزانه در کانال قرار داده می شود
✍ اثر: #زویا_پیرزاد
🎙 گوینده: خانم فرح قاسمی
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
#شرح_مثنوی_مولوی
جلسه بیست و چهارم
دکتر سمیه شکری
مادر بتها، بت نفس شماست
زآنکه آن بت ، مارو و این بت اژدهاست
از بیت ۷۶۹ تا ۷۹۲ دفتر اول
عناوین این جلسه👇👇
✅ ادامه حکایت پادشاه جهود دیگر
✅ نفس در علم اخلاق
✅ شهوت و غضب
✅مادر بتها بت نفس شماست
برای مشاهده قسمت های قبل یا بعد
👈 #شرح_مثنوی_مولوی 👉
را لمس کنید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
من یک عمر است توی این مملکت دارم دنبال پدر و مادرم در ادبیات میگردم ؛
بیخود ی نیست که می روم تاریخ سیستان را میخوانم ؛
بیخودی نیست که می روم و مولوی را میخوانم و میخوام پیدا کنم پیشینه ام را ؛
میخواهم پیدا بکنم ؛ آخر تکه پاره کرده اند؛
هر کدامشان را یک گوشه خاک کرده اند ؛ هر کدام شان را سوزانده اند ؛
باید بنیاد گذاشته بشود ؛
یک سنت درست بایستی گذاشته بشود ؛
آخر ما بچه های پدر مادر گم کرده ای هستیم .
هر که آمد قتل عام کرد و رفت ؛
قلع و قمع کرد و سوزاند و رفت ؛
غارت کرد و سوزاند و برداشت و برد و رفت ؛
و آنهایی هم که بر قدرت ماندند کم از تاراجگران نیاوردند ؛
این است که من عطار را روی چشمم میگذارم ؛
یک بار کسی دید که من نیچه میخوانم ؛ طعنه زد که آقا را ؛؛ نیچه میخواند !!
گفتم خاک بر سر من ، آخر ما اگر یک نیچه می داشتیم ازش دو تا ماکسیم گورکی در می آمد .
در هر حال به نظر من آن حرف معروف نلپلئون کاملا درست است که انسان دنبال آن چیزی میرود که ندارد ؛
شاید رغبت و شیفتگی ما هم نسبت به گذشته و گذشتگان با چنین معنایی توجیه بشود ؛
اما درست یا نا درست ؛ من همیشه دنبال آن چیزی رفته ام که نداریم و نداشته ایم ؛
و کوشش کرده ام بعنوان پسری که پدرش را گم کرده این پدر را در خودش پیدا بکند ؛
کوششم را کرده ام ؛
اگر یک کوشش ارادی در کار من بوده ؛ همین است :
خود را باز یافتن.
خود را باز یافتن.
📕 #ما_نیز_مردمی_هستیم
✍ #محمود_دولت_آبادی
@soutidastan
#درسگفتار
🔸 بحثی دربارهٔ کتاب «فرسودگی شغلی و خستگی»
🎙دکتر #آذرخش_مکری
📌 خرداد ماه ۱۴۰۱
⏳ یک ساعت و ۱۶ دقیقه
برای مشاهده سایر درسفگتارهای دکتر مکری
👈 #آذرخش_مکری 👉 را لمس کنید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
🔻🔻🔻
@soutidastan
خائنانه ترین خیانت ها این است که وقتی یک جلیقه ی نجات در کمدت آویزان است، به خودت دروغ می گویی که احتمالا اندازه ی کسی که دارد غرق می شود نیست.
اینجوری است که نزول می کنیم و همینطور که به قعر می رویم تقصیر همه ی مشکلات دنیا را می اندازیم گردن دیگران ولی لازم نیست برای تقصیر اسم خاص درست کرد.
ریشه ی سقوط ما همین است:نفع شخصی
این هم در اتاق هیئت مدیره و اتاق جنگ
شروع نمی شود، در خانه آغاز می شود.
✍ #استیو_تولتز
@soutidastan
خوانش کتاب
#تاریخ_بیهقی
اثر: #ابوالفضل_بیهقی
اجرا: مسعود شریفی
بخش سی ام
برای مشاهده بخش های قبل و بعد
👈 #تاریخ_بیهقی 👉
را لمس کنید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
📚 #داستان_کوتاه
خوش اقبال
✍ اثر: #آنتون_چخوف
ترجمه: #سروژ_استپانیان
🎙 گوینده: ایرج حسن پور
داستان مرد ابلهی که خود را خوشبخت میپنداشت ....
برای مشاهده سایر داستانهای کوتاه موجود در کانال
👈 #داستان_کوتاه 👉
را لمس کنید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
#سمک_عیار
بخش سوم
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید
#سمک_عیار
بخش اول
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید
این من هستم در راه بازگشت به خانه بعد از شرکت در آزمون بازیگری در فیلم «کینگ کنگ» که به من گفته شد برای بازی در این فیلم بیش از اندازه « زشت» هستم.
این یک لحظهی سرنوشت ساز برای من بود.
این نظر بیرحمانه میتوانست رؤیاهایم برای بازیگر شدن را نابود کند
و یا اینکه من را وادار کند که خودم را بالا بکشم و به خودم ایمان داشته باشم
من نفس عمیقی کشیدم و در جواب گفتم
«متاسفم که شما من را برای بازی در فیلمتان زشت میدانید، اما شما تنها یک نظر هستید در دریایی از هزاران نظر و حالا منتظر یک جذر و مد مهربانتر در این دریا میمانم.»
نقل قولی از #مریل_استریپ
مریل استریپ 20 بار نامزد جایزه اسکار شده بیش از هر بازیگر دیگری. کافیست به خودت باور داشته باشی و حرفهای منفی را پله ای کنی برای بالا رفتن .
📚 @soutidastan
بخش های ۴ و ۵ و ۶ رمان صوتی جذاب
📚 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم
✍ اثر: #زویا_پیرزاد
🎙 گوینده: خانم فرح قاسمی
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
#معرفی_و_ارائه_کتاب 📜
کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم، رمانی نوشته ی زویا پیرزاد است که اولین بار در سال 2002 به چاپ رسید. داستان این رمان در جنوب ایران می گذرد و ماجرای مشکلات یک زن خانه دار ایرانی-ارمنی در برآورده کردن توقعات خانواده اش را روایت می کند. کلاریس که همسر و مادری نمونه است، زندگی بسیار معمولی و بی اتفاقی دارد. او تمام چیزی که همیشه می خواسته را دارد: شوهری موفق و سه فرزند که همگی با هم در محله ای خوب و آرام در آبادان زندگی می کنند. کلاریس در روتین تسلی بخش نظافت خانه، آشپزی، خیاطی و خرید زندگی می کند و بزرگترین نگرانی او، حفظ رابطه ی خوب خود با مادر سخت گیرش، خواهر مجردش، شوهر نه چندان صمیمی اش و بچه های شلوغ و بازیگوش خود است. اما این سکون و آرامش زمانی برای همیشه از بین می رود که یک خانواده ی ارمنی اسرارآمیز همسایه ی آن ها می شوند. پس از این اتفاق، کلاریس وارد دنیای جدیدی می شود که سردرگمی های زیادی برایش به همراه خواهد داشت.
ناگهان آمدند و ناگهان رفتند. مثل باران آبادان که تا می آمدی فکر کنی می بارد، دیگر نمی بارید.
نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن. هرکی هرچی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن. آدم ها عقیده ات را که می پرسند، نظرت را نمی خواهند. می خواهند با عقیده ی خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدم ها بی فایده ست.
آرتوش از دم در اتاق برگشت، آمد ایستاد رو به رویم و زل زد توی صورتم. «فاجعه هر روز اتفاق می افتد. نه فقط پنجاه سال پیش که همین حالا. نه خیلی دور که همین جا، ور دل آبادان سبز و امن و شیک و مدرن.» ساعتش را بست. گفت «در ضمن حق با توست. طفلک خاتون. طفلک همه ی آدم ها.» و از اتاق بیرون رفت.
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
📚 #داستان_کوتاه
دزد
✍ اثر: #آنتون_چخوف
ترجمه: #سروژ_استپانیان
داستان طنز کارمندی که بخاطر تجملات نامزدش دست به اختلاس می زند و....
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan