#نمایش_رادیویی 📻
وارث قتل
اثر: اد لیسی
اد لیسی (Ed Lacy)، نویسنده آمریکایی، در ۱۹۱۱ میلادی به دنیا آمد .
او به عنوان نویسنده رمانهای جنایی و معمایی شناخته میشود و برای خلق داستانهای کارآگاهی با تمهای اجتماعی و نژادی شهرت دارد.
@soutidastan
میزان انسانیت یک فرد از نحوه ی برخورد او با دیگرانی که برای وی هیچ کاری نکرده اند، مشخص می شود.
آن لندرز
@soutidastan
دو سیاستمدار داشتند در داخل یک رستوران با هم بحث می کردند
گارسون از آنها پرسید: در مورد چه چیزی بحث می کنید؟
سیاستمدار: ما داشتیم برای کشتن ١۴ هزار نفر انسان و یک الاغ برنامه ریزی می کردیم
گارسون: چرا یک الاغ ؟!
سپس سیاستمدار رو به همکارش کرد و گفت: ببین، نگفتم با این روش هیچکس به ١۴ هزار نفر انسان اهمیتی نمی دهد!
خیلی مسائل جزئی و کم اهمیت که در رسانهها مطرح میشود، برای این است که مسائل مهم و اصلی را به حاشیه ببرد و توجه کسی به آنها جلب نشود.
📚 @soutidastan
#معرفی_و_ارائه_کتاب 📜
معرفی کتاب به کشتنش می ارزد اثر پیتر سوانسن
کتاب «به کشتنش می ارزد» رمانی نوشته ی «پیتر سوانسن» است که نخستین بار در سال 2015 انتشار یافت. وقتی کارآفرینی ثروتمند اهل بوستون به نام «تد سهونسن»، و زنی جذاب به نام «لی لی کینتنر» به صورت اتفاقی در فرودگاه با هم ملاقات می کنند، رازهایی کاملا خصوصی میان آن ها رد و بدل می شود: «تد» می خواهد همسر بی وفایش «میراندا» را به قتل برساند—و «لی لی» که تقریبا هم سن و سال «میراندا» است، می خواهد به «تد» کمک کند. «تد» اما نمی داند که «لی لی» اصلا با قتل ناآشنا نیست و گذشته ای خونین دارد. همزمان با این که «تد» و «لی لی» در بوستون مشغول طراحی نقشه ی مرگبار خود هستند، کارآگاهی به نام «هنری کیمبال» در تلاش است تا گره از معمای زندگی پر حیله و فریب «لی لی» بگشاید.
قسمت هایی از کتاب به کشتنش می ارزد
به دست کک مکی و رنگ پریده ی پشت صندلی خالی کنارم در کافه ی سالن بیزنس کلاس فرودگاه «هیترو» لندن نگاهی انداختم و سپس به چهره ی آن غریبه.
سوال کردم: «من شما رو می شناسم؟» خیلی آشنا به نظر نمی رسید، ولی لهجه ی آمریکایی اش، پیراهن سفید چسبان و شلوار جینی که پاچه هایش را داخل پوتین های ساق بلندش کرده بود، باعث می شد شبیه یکی از دوستان مزخرف همسرم باشد.
خودش را معرفی کرد. اسمی که بلافاصله از یادم رفت. و من هم اسمم را به او گفتم، فقط «تد»، و نه «تد سیورسان»، حداقل نه همان موقع. در سالن بیش از حد خالی و روشن فرودگاه «هیترو» نشستیم و نوشیدنی هایمان را نوشیدیم، چند جمله ای رد و بدل کردیم و معلوم شد هر دویمان منتظر پرواز مستقیم به فرودگاه «لوگان» بوستون هستیم.
@soutidastan
#مستند 📺📚
#مستند_صوتی 🎙
مستند صوتی تاریخ ایران مجموعه ای است حاوی اطلاعات علمی و ارزشمند با زبانی ساده جهت آشنایی با تاریخ ایران از پیش از ورود آریایی ها به ایران تا عصر حاضر
گوینده: اسماعیل وفا یغمایی
قسمت صد و هشتم : تاریخ ایران پس از حمله اعراب بخش چهل و هشتم
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
#مستند_صوتی
را لمس کنید دو جهت ظاهر می شود به وسیله جهت ها بین بخش های مختلف جا به جا شوید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
#تله_تئاتر
#فیلم_تئاتر
بانو آئویی│
نویسنده و کارگردان: بهرام بیضایی
سال تولید: ۱۳۷۷
با اقتباس از «بانو آئویی» نوشته یوکیو میشیما
بازیگران: پارسا پیروزفر، مژده شمسایی، مهشاد مخبری
✍بیضایی، پس از هجده سال دوری از صحنهٔ نمایش، سالِ ۱۳۷۶ از اقامتی کوتاه در استراسبورگ به تهران بازگشت تا کارنامهی بُندارِ بیدَخش را به نمایش درآورد. همین زمان همسرش، مژده شمسایی، میبایست در نمایشی بازی میکرد تا از دانشگاه فارغالتّحصیلِ بازیگری میشد. شمسایی دربارهٔ کیوگن پژوهش کرده بود و نمایشنامهای هم که برای بازی برگزیده بود نوی نوینِ بانو آئویی کارِ میشیما بود. بیضایی که سالیانی پیشتر آئویی نو اوئه را به فارسی درآورده بود، استادیِ همسرش را بر عهده گرفت و ترجمهٔ فارسیِ نمایشنامهای را که میشیما بر اساس آن نوی کهن نوشته بود تدارک و کارگردانی کرد و به نمایش درآورد. ...
@soutidastan
#نمایش_رادیویی 📺📚
در میان باند جوراب قرمزها
از مجموعه نمایش های رادیویی ارادتمند جانی دالر
زمانی كه كلنل آرنولد در ماموریت نفوذ به باند جوراب قرمزها كشته می شود، جانی دالر تصمیم می گیرد برای انهدام باند وارد این گروه خلافكار شود. هوور رئیس پلیسFBI با طرح نقشه ای كارآگاه دالر را در كشته شدن آرنولد مقصر معرفی می كند. زمانی كه پلیس در عملیاتی به محل اختفای دالر در هتل چانگ لی حمله می كند دالر با اطلاع از این حمله در میان گلوله باران هتل به سمت شیكاگو فرار می كند.
@soutidastan
مجموعه سه جلدی نفیس و نایاب
#کمدی_الهی
اثر: #دانته_الیگیری
ترجمه: شجاع الدین شفا
نسخه بدون سانسور و پیش از انقلاب
@soutidastan
دلم میسوزد وقتی میبینم توی شهرداری حقوق آنهایی که جدول حل میکنند ،بیشتر از آنهایی است که جدول تمیز میکنند!
سقف خانه ی ما سوراخ است، ولی در عوض مناره های مسجدِ خالی سر به فلک کشیده است... همسایه مان هر ساله مکه میرود، میگوید خدا طلبیده ...
خدایا، خسته نمیشوی از قیافه تکراریَش؟
دوستانت چه قیافه های خاصی دارند...
ریش،تسبیح،سجاده، با اسمت چه احترامی دارند... اگر دوست بی ریش و تسبیح قبول میکنی، ما هم هستیم. اینجا میگویند برو دعایت را به فلانی بگو پیش خدا آبرو دارد، شاید دعایت پذیرفته شود. خدایا نگو که پارتی بازی به عرش هم رسیده ...
من به این جماعت دیوانه کـافر شده ام فقط تو را میشناسم و بس ...
#حسین_پناهی
@soutidastan
ــــــــــــــــــــــ
هنگام قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان
بسیار ازین نفير نفسگیرتان گذشت
کو افعیای که نعره زند در جوابتان
غوکنامه
محمدرضا شفیعی کدکنی
@soutidastan
#سمک_عیار
بخش 19
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید. سپس با جهت های ظاهر شده بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
@soutidastan
#سمک_عیار
بخش 17
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید. سپس با جهت های ظاهر شده بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
@soutidastan
نخستین وظیفهی ما ناامیدنشدن است. نباید بیش از اندازه به کسانی گوش فرادهیم که فریاد میزنند دنیا به آخر رسیده ...
تمدن های جهانی به این راحتی محدود نمی شوند و اگر هم قرار باشد فرو بریزد -بیتردید- پس از دنیاهایی دیگر فرو خواهد ریخت.
این کاملاً درست است که ما در عصری مصیبت بار زندگی میکنیم. اما بسیاری از مردم مصیبت را با ناامیدی اشتباه میگیرند. لارنس اظهار میداشت: "مشکلات باید همانند تازیانهای محکم باشد که بر سیهروزی فرود آید."
این تفکری سالم است که باید بیدرنگ عملی گردد.
#آلبر_کامو
کتاب: عشق به زندگی
ترجمه: امیر لاهوتی
@soutidastan
#داستان_کوتاه
📗عصرها در مزرعه دیکانکا
✍ #نیکلای_گوگول
🔸یک فایل
راوی: #بهروز_رضوی
✍جوانی به نام لوکو که پسر کدخداست، قصد دارد با هانا (دختر ۱۷ سالهای که نامزدش است) عروسی کند؛ اما پدرش با این اتفاق چندان موافق نیست....
روزی لوکو، ساز در دست، به دیدن نامزدش (هانا) که در کلبهای قدیمی زندگی میکند، میرود. لوکو با نواختن ساز سعی دارد هانا را از حضور خود باخبر سازد. هانا با شنیدن ساز ترسیده، به اطرافش نگاه میکند و متوجه حضور لوکو میشود. او با دیدن لوکو از وی سؤال میکند که با پدرش حرف زده است یا نه. لوکو نیز برایش تعریف میکند که با پدرش صحبت کرده و به او گفته که قصد عروسی با هانا را دارد، اما پدر خود را به نشنیدن زده است. لوکو به هانا اطمینان می دهد که پدرش را راضی خواهد کرد. ساعتی بعد که لوکو هانا را ترک میکند، متوجه میشود که در آن حوالی پدرش مشغول صحبت کردن با هاناست و کدخدا قصد دارد هانا را برای خود خواستگاری کند. پسر آزرده خاطر نزد دوستانش میرود و تصمیم میگیرند کدخدا را بیازارند...
@soutidastan
هیچ کس به هدف و علاقهاش نمیرسه❌
همه فقط به چیزی میرسن که در فرکانسش قرار دارن💫
🔴✨اگه تا حالا در زمینه مالی و کاری، روابط، سلامتی، تحصیلی و ... به چیزهایی که میخوای نرسیدی، مشکل تو فقط در سطح فرکانسته✨🔴
توی دوره هک ذهن میتونی فرکانسهایی که جلوی پیشرفتت رو گرفتن، پیدا کنی و اصلاحشون کنی✅
🎉ارزش دوره هک ذهن، ۲/۰۰۰/۰۰۰ تومنه ولی الان به شکل رایگان در اختیارته🎉
برای شرکت توی دوره هک ذهن، بزن روی لینک زیر👇
@mahdikardan_mindhack
@mahdikardan_mindhack
@mahdikardan_mindhack
#داستان_کوتاه 📜
📗 خسرو
از کتاب عمو غلام
✍نویسنده: #عبدالحسین_وجدانی
🎙راوی: #ح_پرهام
✍نویسنده در داستان خسرو ضمن پرداختن به سرگذشت شخصیت اصلی اثر، تعبیری اخلاقی از زندگی ارائه می دهد و خاطره خود را بی پرده پوشی و بی ریا روایت می کند.
در این داستان فضای کلاس و مدرسه به ویژه ساعت پرخاطره انشا و شیوه انشانویسیی دانش آموزان سالهای دور به تصویر و تصور درمی آید و وضعیت عمومی مدرسه به طور کلی تشریح می شود.
@soutidastan
داستانی با رنگ و بوی فیلمهای هیچکاک
کتاب صوتی
📘 #به_کشتنش_می_ارزد
✍اثر: #پیتر_سوانسون
📝ترجمه:علی قانع
خوانش: بانو بنفش ( تهیه شده در کانال گوینده)
@soutidastan
#موسیقی 🎼
🎼 Serenade Schubert
🎙 Nana Mouskouri
ترانه های من از میان شب تاریک
دست تمنا به سوی تو می گشایند
@soutidastan
«هرقدر انسان، شریف تر و نجیب تر و حساس تر باشد از دیگران بیشتر رنج میبرد! و این دو علت دارد یکی اینکه خود را مستحق خیانت نمیبیند و دیگر اینکه انتظار ندارد بقیه با او جوری رفتار کنند که خودِ او با بقیه رفتار نکرده است..!»
الکساندر دوما
سه تفنگدار
@soutidastan
کاش اینا رو زود تر میفهمیدم:
1. در سکوت کار کن.در سکوت جشن بگیر.در کل ساکت باش.
2. هیچ وقت کسی رو مجبور نکن تو رو انتخاب کنه، یاد بگیر وقتت رو تنهایی بگذرونی.
3. احساسات رو کنترل کن، یک ذهن آروم میتونه هر مشکلی رو حل کنه.
4. همه خود واقعیشون رو بلاخره بهت نشون میدن، فقط باید صبور باشی.
5. تو با خودت در آرامش نیستی، وقتی که ذهنت آشفته است، پس آرومش کن.
6. برای هیچ کس مهم نیستی، پس سخت تر کار کن.
7. خانواده ای که از دوستات میسازی، خیلی مهم تر از خانواده ایه که ازش اومدی. دوستات رو با دقت انتخاب کن.
8. در مورد گذشتت پشیمون نباش، فقط ازش برای بهتر شدن استفاده کن.
9. اگه کسی رو پیدا کردی که ازت بهتره باهاش رقابت نکن، در عوض باهم کار کنین.
10. نزار آدمایی که راه تو رو نرفتن نصیحتت کنن، اونا هیچ ایده ای از کار تو ندارن.
11. زندگی منتظر تو نمیمونه تا خوب بشی، هر روز بلند شو و سخت تلاش کن.
12. اگه زندگی خودت رو نسازی یه نفر دیگه برای اهداف خودش ازت سوء استفاده میکنه.
13. مطمئن شو از خودت محافظت میکنی، چون اگه مشکلی برات پیش بیاد، رحمی در کار نخواهد بود.
@soutidastan
#معرفی_و_ارائه_کتاب 📜
📝مجموعه کتاب های کمدی الهی، که شامل عناوین دوزخ، برزخ و بهشت می شود، روایتی بلند در قالب شعر است که نگارش آن به قلم دانته آلیگری، در سال 1304 میلادی آغاز شد و تا یک سال قبل از مرگ دانته، یعنی در سال 1321 میلادی به طول انجامید.
این کتاب، به شکل گسترده به عنوان برجسته ترین اثر در ادبیات ایتالیا شناخته می شود.
درباره کتاب کمدی الهی تنها می توان گفت اگر میلیونها عنوان کتاب تا کنون در جهان چاپ شده باشد که بیش از صدهزار عنوان کتاب ادبی شامل این فهرست باشد به جرات یکی از یک تا ده عنوان برتر شاهکار های ادبی جهان می باشد.
کتاب کمدی الهی شاهکار دانته یک ابر کتاب است یک شاهکار بینظیر ادبی به قولی سفر دانته در سه دیار در سرزمین دوزخ ,برزخ و بهشت.از اینرو چاپ این اثر میلیون ها بار به اکثر زبانهای دنیا ترجمه شده است.
کتابی که قدرت نویسنده را در اوج به تصویر می کشاند.بسیاری کتاب تفسیر راجع به کمدی الهی موجود است که برای درک بهتر این رمان توصیه میشود مطالعه نمایید
📝 کمدی الهی، داستان سقوط دانته به دوزخ به همراهی راهنمایی به نام ویرجیل، عروج او به برزخ و ملاقاتش با معشوقه اش و در نهایت، رسیدن او به بهشت را روایت می کند. این شاهکار بزرگ تاریخ ادبیات به مسائلی چون ایمان، آرزو و روشن ضمیری می پردازد و با ارائه ی تصاویری خیره کننده و به یاد ماندنی از دنیای بعد از مرگ، قصه ی تمثیلی شگفت آور و تکان دهنده ای از مسیر سعادتمندی بشر است.
📝این کتاب سه جلد دارد و دانته عدد ۳ را نماد تثلیث پدر و پسر و روح القدوس میداند و به همین دلیل هر جلد آن ۳۳ فصل دارد و با فصل مقدمه دارای ۱۰۰ فصل میباشد.و دوزخ وبرزخ و بهشت هر کدام دارای ۹ طبقه هستند.
در فصل دوزخ نوشته های دانته حالت آشفته دارد و این بیانگر افراد جهنم است.در برزخ حالت نوشته ها یکم معمولی تر میشود چون روح انسان با خدا در ارتباط است و در آخر در فصل بهشت به دلیل بودن انسان ها با خدا در بهشت هست خیلی یکدست و یکپارچه نوشته شده.
این کتاب که ۱۳ سال نوشتن اون به طول انجامید از اولین کتاب های زبان ایتالیایی هست و در جهان نیز جزو برترین هاست.
دانته نام این کتاب را کمدی انتخاب کرده بود اما بعد ها یکی از نویسنده های همان زمان، واژه ی الهی را به آن اضافه کرد.
در سفر دانته به دوزخ و برزخ راهنمای او ویرژیل شاعر رومی است و در بهشت راهنمایش بئاتریس پورتیناری میباشد که دانته نیز در دنیای واقعی به او علاقه داشته و در یکی از کتاب هایش به نام زندگانی نو از علاقه اش نسبت به اون گفته است.
دانته در سفر خود با اشخاص مهمی روبرو میشود ،مثلا در دوزخ با ابو علی سینا و صلاح الدین ایوبی و ارسطو دیدار میکند و در آخر به ملاقات خدا میرود.
@soutidastan
#داستان_کوتاه
انفجار بزرگ
نویسنده: #هوشنگ_گلشیری
با صدای نویسنده
✍میگویم چرا یکی زنگ نمیزند بگوید: «فضلالله خان! اولین دندان پسرم کیومرث، همین امروز صبح نیش زد؟»
میشنوی امینه آغا؟ اینها همهشان فقط بلدند نفوس بد بزنند، ناله کنند که: «عمهجانم فوت کرده.»
دندههام، این دندهی راستم، اینجا، درد میکند. آنوقت من حرفی نمیزنم. چندین و چند سال است، میشنوی زن، پای راستم دائم انگار که گر گرفته باشد، میسوزد. اما من حرفی نمیزنم. رفیق راه پیری من است این درد، گفتن ندارد. به قول استاد: «کلوخهی غم را باید به آب دهان خیس کرد و به زبان هی چرخاند و چرخاند و بعد فرو داد.» گفتن ندارد
@soutidastan
اگر بخواهی به هر چیزی که به تو گفته میشود واکنشی عاطفی نشان بدهی، به رنج بردن ادامه خواهی داد.
قدرت حقیقی در عقب رفتن و مشاهدهگر بودن است. قدرت در خودداری است. اگر اجازه بدهی کلماتِ دیگران تو را کنترل کند، هرچیز دیگری هم تو را زیر سلطه خواهد گرفت. نفس بکش و بگذار بگذرد.
#وارن_بافت
@soutidastan
#سمک_عیار
بخش 18
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید. سپس با جهت های ظاهر شده بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
@soutidastan
📚 #داستان_کوتاه
سماور
✍ اثر: #هوشنگ_مرادی_کرمانی
🎙 کیفیت اجرا: خیلی خوب
گوینده: میترا بیات
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
✍بیبی و چند تا از همسایهها پول گذاشته بودند روی هم تا برای دختر طاهره خانم چشم روشنی درست و حسابی و چشمگیری بخرند. دختر طاهره خانم عروس شده بود و ما را هم دعوت کرده بودند. حقش بود که برایش چیز به درد بخوری ببریم. بیبی، که سن و سالی ازش گذشته بود و مویی سفید کرده بود، بین زنهای همسایه و قوم و خویشها به پختگی و آدابدانی و سلیقه معروف بود. روی همین حساب مأمور شد، که پیش از خریدن چشم روشنی به بهانهای برود خانهی عروس، سر و گوشی آب بدهد و ببیند چه چیزی کم و کسر دارند تا همان چیز را بخرند.
@soutidastan