[1/2]
با وجود تلفنهای همراه هوشمند این روزها عکس گرفتن از هر چیزی و هر کسی تبدیل به یک کار روزمره شده است. من هم در تمام سالیان گذشته از این قائده مستثنی نبودم. تا جایی هم که حافظهام یاری میکند بیشتر عکسهایی هم که گرفتهام به درخواست دیگران بوده یا برای ثبت یک خاطره، و گاهی به قصد رسیدن به هر دو مقصود صفحه موبایل را لمس کردهام، اما در این میان دفعات بسیاری بوده که نه به خاطر ثبت یک خاطره، بلکه احساس کردهام به چیزی که نمیدانم چیست بدهکارم، گویی کفه ترازوی زشتیهایم سنگینی کرده باشد و در آن لحظه با دیدن منظرهای خواستهام آذوقهای روشن بر کفه دیگر ترازویم بگذارم.
@SpiralSalar
مخاطب محترمی زحمت کشیدند و تصوری که از ریریا (دختر گوئانیر) در مجموعه فرزندان نور و تاریکی بنده رو داشتند به تصویر کشیدند. ضمن تشکر از ایشون دوست داشتم این تصویر رو با دیگران هم به اشتراک بگذارم.
یوزرنیم ایشون در تلگرام: @VAL_ENT_INE
متاسفانه صفحهای در شبکههای اجتماعی ندارند.
#Artwork
@SpiralSalar
🎭 عنوان: گذری بر سری Metal Gear و معرفی آن
https://www.youtube.com/watch?v=KvQfRA2UI-o
#Video
@SpiralSalar
صفحه آغازین،
صفحه پایانی،
کتاب دیگری به پایان رسید...
چیزی نزدیک به دو ماه از زمانی که نگارش کتاب بعدی مجموعه فررزندان نور و تاریکی را به اتمام رساندهام گذشته است. قصد داشتم تا پیش از سال جدید روخوانی و ویرایشهای لازم را انجام دهم و برای چاپ اقدام کنم، اما اتفاقی درگیر یک پروژه غیر شخصی شدم. یک پروژه ویدیو گیم که لطف کردهاند بخش خلق و نگارش داستان آن را به من سپردهاند.
سعی میشود در اسرع وقت ویرایش "خراش" را به پایان برسانم و برای چاپ آن اقدام کنم.
به سبب تمرکز بیشتر بر روی عناصر فانتزی-تاریک در این کتاب و تا حد زیادی فاصله گرفتن از عناصر حماسی-فانتزی (در دو کتاب قبلی دقیقا برعکس این بوده است)، خراش نقطه عطف مهمی در کارنامه کاری من محسوب میشود.
@SpiralSalar
با قدردانی ویژه از سالار عزیز بابت ترجمه این فیلم🌹
#ترجمه_اختصاصی
@tributetoartistic
🎞The Forbidden Room (2015)
👥Directors: Guy Maddin, Evan
Johnson
🎥Cinematography: Benjamin Kasulke
🕰Time: 2h 10m
🎭Genre: Comedy, Mystery
@tributetoartistic
وقت همه شما همراهان بخیر باشه.
تا چند مدت دیگر جلسهای در باب اهمیت فیکشن یا همان ادبیات داستانی برگذار میشه که میدونم به دلیل پراکندگی محل سکونت شما عزیزان همه نمیتونید در این جلسه شرکت کنید. به همین دلیل جدای از جلسه حضوری، تصمیمی گرفتم که به همین جهت به صورت مجازی هم این جلسه رو برگذار کنم.
موضوعاتی که در این جلسه به آنها پرداخته میشود به شرح زیر است:
1. داستان چیست؟
2. اهمیت داستان.
2. چگونه داستان بر انسان تاثیر میگذارد و به دنبال آن حقایق را دستخوش تغییر میکند؟
3. شرح یک اشتباه رایج: قرار دادن آثار رئال در برابر آثار غیر رئال به خصوص فانتزی و مبنا قرار دادن آن برای ارزش گذاری.
4. فرهنگسازی و فهم صحیح در رابطه با آثار غیر رئال.
تاریخ و زمان برگذاری این جلسه: سه روز دیگر، شنبه 20 آذر ماه، ساعت 7 عصر.
مکان برگذاری این لایو در همین کانال به آدرس @SpiralSalar خواهد بود.
لطفا به دوستان خود و علاقهمندان اطلاع دهید.
@SpiralSalar
از طریق لینک زیر میتونید در این مسابقه شرکت کنید.
https://www.instagram.com/p/CWYoDViF_B5/?utm_medium=copy_link
@SpiralSalar
❗️این چیزها تخیلی است و مناسب من به عنوان یک بزرگسال نیست!
❗️(بخش چهارم)
-فانتزی
در این نمونه آثار فیکشن نویسنده میکوشد تا به وضوح از عناصری مانند ماوراءطبیعه و جادو استفاده کند. چنین چیزی به این معنا است که خالق اثر باید چیزی (اتفاقات، موجودات، شیوه، پدیدهای) را خلق کند که از قوانین طبیعت ما پیشی بگیرد و حد و مرزهای آن را در هم بشکند، به همین جهت اگر پیگیر علت و ریشه چنین چیزهایی بشوید در نهایت یا آنها با ذهن آدمی قابل درک نیستند و یا اگر باشند آشکارا یک خطا و نقض در قوانین طبیعت محسوب میشوند که چنین امری را در واقعیت غیر ممکن میسازد. این موارد شامل حال شخصیت پردازی، خصوصیات رفتاری، عناصر انسانی و روانی نمیشوند. فانتزی نیز مثل بیشتر ژانرهای دیگر زیر شاخههای متعددی دارد که لازم میدانم دو شاخه از مهمترینهایشان را معرفی کنم، زیرا تقریبا تمام آثار فانتزی زیر مجموعه یک و یا در موارد نادری زیر مجموعه هر دو اینها قرار میگیرند.
اگر وقایع یک فیکشن طبق توضیحی که در بالا دادم در یک دنیای کاملا خیالی و ساختگی رخ دهد به آن (های فانتزی) میگویند. در (های فانتزی) خالق اثر میکوشد تا جهانی جدید خلق کند، به همین جهت ممکن است حتی به سراغ ساخت زبان و گویش جدید نیز برود و دست به خلق نژادهای جدید نیز بزند. محیط زیست جدیدی خلق کند، قوانین جدیدی برای همین دنیا در نظر بگیرد که ممکن است موارد بسیاری از آن با قوانین طبیعت ما مغایرت داشته باشد. مردمان جدیدی را به تصویر بکشد و فرهنگ جدیدی برای آنها پدید آورد. برای مثال در این رابطه میتوان به آثاری چون وارکرفت، آثار جناب تالکین، مونگَدِر، شیوه پادشاهان، سرگذشت نارنیا، و مجموعه فرزندان نور و تاریکی خود اشاره کنم.
حال اگر جریان داستان در زمین، بر روی یکی از سیارهها یا کهکشانهای همسایه، یا به طور کلی در جهان ما رخ بدهد آن را (لو فانتزی) مینامند. در (لو فانتزی) تاکید بر روی این عناصر ممکن است تا به جایی کمتر باشد که تنها مرز میان واقعیت (قوانین طبیعت) و مسائل روانشناختی یا مسائل ماوراء طبیعه مشخص شود، اما از طرفی نمونه آثاری که در آن مسائل ماوراءطبیعه و جادو با غلظت زیادی استفاده میشوند هم بسیار است. در اینجا نویسنده به اندازه یک اثر (های فانتزی) نیازی به خلق هرچیز جدیدی ندارد، او میتواند از مردم نواحی مختلف زمین، آداب و فرهنگهای ما انسانها، زبان خودمان و حتی مناسبات روز یا مناسباتی مهم و یا نه چندان مهم در گذشته، و خلاصه چیزهایی که از پیش همه با آن آشنایی داریم استفاده کند. برای مثال در این رابطه میتوان به آثاری چون حماسه دارن شان، هری پاتر، خانه نهم، ماجراجویی پینوکیو و ارتش تاریکی اشاره کرد.
فیکشنِ فانتزی خود، یکی از زیرمجموعههای اسپِکولِتیو فیکشن است که در ایران با نام "گمانهزن" از آن یاد شده است. به طور کلی از دیرباز به این جهت به آن اسپِکولِتیو میگویند زیرا که مرسوم بوده است این نمونه آثار بیشتر بر اساس شیوه نظری و ایجاد حس حدس و گمان خلق شوند تا بر اساس تکیه به فکت و دانش در رابطه با قوانین طبیعت. البته این روزها دیگر کسی به راحتی در دام این شک و تردیدها نمیافتد که آیا وقایع داستانی مثل هری پاتر واقعی است یا خیر و مثل روز برایش روشن است که عوامل جادویی و نقص قوانین طبیعت که نقش ابزار را دارند ارتباطی به واقعیت ندارند. اما در گذشته به دلیل سطح سواد کم مردم و کمبود امکانات شناختی شک و تردید در مردم تا حد زیادی رایج بوده است. به همین دلیل فانتزیهای مدرن بیشتر به سمت و سویی رفتهاند که به جای توجه زیاد بر روی مسائل ماوراءطبیعه برای هرچه شگفتزدهتر کردن مردم بر روی جنبههای شخصیتی و روانی تمرکز میکنند و مشغول به کند و کاو شخصیتها و روابطشان با یکدیگر و پیرامونشان میشوند.
به دلیل عناصری که در در فیکشن فانتزی وجود دارد این امکان برای نویسنده فراهم میشود که به نسبت فیکشنهای غیرفانتزی آزادی عمل بیشتری در شرح مسائل داشته باشد که چنین چیزی در فیکشن غیر فانتزی محدودیتهایی دارد، به خصوص که اگر آن داستان کاملا واقعگرایانه باشد و از منظر راوی اول شخص شرح داده شود.
ادامه دارد...
#سالار_ز_ج
آبان 400
@SpiralSalar
❗️خطر اسپویل
بریدهای از مجموعه Star wars برای آشنایی چشمان شما عزیزان با ژانر ساینس فیکشن. امید است که بعد از خواندن مطالب بالا و تماشای این ویدیو از این پس از سر نبود آگاهی و دانش نگاهی تحقیر آمیز به این ژانر نداشته باشیم.
با تشکر از تیم @StarWarsTherapy برای ترجمه و زیرنویس این ویدیو.
@SpiralSalar
❗️این چیزها تخیلی است و مناسب من به عنوان یک بزرگسال نیست!
❗️(بخش اول)
در این چند مدت اخیر که مشغول به معرفی مجموعه کتابهایم در سطح اینترنت بودم متوجه شدم که بسیاری از مردم اطلاع درستی از فیکشن (ادبیات داستانی) ندارند. این عده از مردم لغت "تخیلی" را به هرچه میخواهند نسبت میدهند و به گونهای در رابطه با آن صحبت میکنند که گویی هرچیز هرچند کم یا زیاد اگر زاده ذهن آدمی باشد مخاطبش تنها نوجوانان و کودکان هستند. مسئله از جایی زشت و زننده میشود که از این لغت و توضیحات من در آوردی خود به نحوی برای تحقیر علاقهمندان به این آثار و خود را خردمند جلوه دادن استفاده میکنند. گاهی هم در ادامه تاکید میکنند که دیگر "بزرگسال" هستند که یک وقت کسی زبانم لال جسارت نکند به آنها کتابی به غیر از "عقاید یک دلقک" و "سمفونی مردگان" معرفی کند، البته بماند که همین دو مورد هم فیکشن هستند!
به هر جهت تصمیم گرفتم که در قالب چند پست فیکشن و تعدادی از زیرمجموعههای آن را، به علاوه ارتباطشان با واقعیت، موضوعات و رده سنی را توضیح دهم. امید است که بعد از نگارش و انتشار این مجموعه پستها رفته رفته این فرهنگ غلط از بین برود و دیگر تا به این اندازه سطحی و سبکسرانه با این مسئله برخورد نکنیم و نظرات عجیب و اشتباه را اشاعه ندهیم.
اصلا تخیلی به چه معناست؟ فیکشن چیست؟ در این فانتزی کجا قرار میگیرد؟
سادهترین تعریف برای آشنایی با فیکشن این است:
فیکشن یا ادبیات داستانی که بسیاری در ایران از آن به عنوان داستان تخیلی یاد میکنند به هر فعالیت و اثر آفریده شدهای گفته میشود که دارای (روایت) است و مردم، وقایع و مکانهایی را به تصویر میکشد/توصیف میکند که که عمدتا بر اساس فکت و رویدادهای تاریخی نیستند. یعنی این اتفاقات و این اشخاص خیالی هستند، یا به عبارت دیگری ساخته ذهن نویسنده هستند. اما این به این معنا نیست که همیشه فیکشن صفر تا صدش با فکت و یا حتی رویدادهای تاریخی مغایرت دارد. ساختار هر کدام از این ژانرها پیچیده تر از آن چیزی است که فکرش را میکنید. اما لازم است همینجا بگویم که در تمامی این موارد عناصر انسانی به لحاظ روانی، شخصیتی و ارتباط میان این عناصر با یکدیگر مغایرتی با واقعیت ما انسانها ندارد. به چه علت، چطور و چگونه؟ برای پاسخ به این سوالات از شما دعوت میکنم ادامه پست را مطالعه فرمایید.
فیکشن زیرمجموعههای (ژانرهای) زیادی را زیر چتر خود جا داده است که هرکدام فرمول ساختارش با دیگری متفاوت است. در ادامه چند ژانر را هرچند کوتاه معرفی خواهم کرد تا متوجه تفاوت آنها با یکدیگر و ارتباطشان با واقعیت و رویدادهای تاریخی بشوید.
از انواع فیکشن میتوان به فانتزی، فیکشن تاریخی، فیکشن علمی، فیکشن سیاسی، دِمِستیک فیکشن (فیکشن خانوادگی /روابط خانوادگی) و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد.
ادامه دارد....
#سالار_ز_ج
آبان 400
@SpiralSalar
[2/2]
هرگز به چشم یک حرفه به عکاسی نگاه نکرده بودم، تا آنکه پنج سال پیش برای اولین بار دیدگاهم نسبت به آن تغییر کرد. آن روزها میخواستم عکاسی را در کنار نگارش کتابهایم به عنوان یک حرفه دنبال کنم، اصول و قوائد آن را از بر شوم، نور و سایه و رنگها را هرچه بهتر بشناسم، مهندسیوار ابزاری به نام دوربین را بررسی کنم. اما هیچگاه اینکار را نکردم...
گرچه هیچگاه در هنر عکاسی شیرجه نزده و فرو نرفتم اما هنوز هم گاهی بدهیهایی را به خود پرداخت میکنم.
عکسهای بالا، نمونهای از بدهیهای پرداخت شده هستند.
@SpiralSalar
تقریبا از تمام شخصیتهای جلد اول مجموعه فرزندان نور و تاریکی توسط یکی از مخاطبین عزیز دیگر آرت ورکی به دستم رسیده است، اما متاسفانه به دلایلی اجازه ندارم آنها را به اشتراک بگذارم. مخاطبین عزیز اگر دوست داشتید میتونید طرحهای خود را برای بنده ارسال کنید تا در تلگرام و اینستاگرام آنها را به نمایش بگذارم.
@SpiralSalar
🎭 عنوان: متال گیِر: هنر یا تنها سرگرمی؟
📝بررسی سری متال گیِر از منظر هنر
https://www.youtube.com/watch?v=-PwY5nDrHyc
#Video
@SpiralSalar
با توجه به نشانهها و شواهد در رابطه با وضعیت اینترنت، حتی با وجود عدم دسترسی به صفحات اجتماعی در آینده، به هیچ وجه حاضر نیستم از اپلیکیشنهای داخلی استفاده کنم. قطعا تبلیغ و معرفی و ارتباط با مخاطبینم سخت یا بهتر است بگویم تا حد زیادی غیر ممکن خواهد شد، اما کار درست، کار درست است.
@SpiralSalar
چیزی در رابطه با بیداری بر زبان بران
از آن طغیانی که پیشتر احساس کردی
برخیز، مسیرت را تغییر ده
قوانین خود پیروی خواهند کرد
شروعی دوباره، هسته را دوباره به راه انداز
برخیز
خودت را نشان بده
اکنون بیدار شدهای
مشتت را به هوا ببر
خودت را پنهان کرده بودی
اما اکنون خود را به دل طوفان پرتاب کردهای
بایست، توانت را جمع کن، چشم به بالا بدوز
از شیاطینی که با آنها رو به رو میشوی نهراس
#سالار_ز_ج
#Music
#Lyrics
@SpiralSalar
لیشیون فوراً برخواست و شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید و با دو دست بالا برد، سپس فریاد زد «کسی در میان ما هست که بخواهد جسدش بر روی این زمین لعنتی بپوسد؟»
صدای سربازهایی که صدایش به آن ها رسیده بود بالا رفت و دشت را که در خواب فرو رفته بود بیدار کرد.
-«هیچ کس.»
این بار تیکاش فریاد کشید «هرکس کشته شود خودم جسدش را با اسب لگدمال میکنم.»
سربازان مشتها و سلاحهایشان را در هوا تکان میدادند و خشم و ارادهشان را با صدای بلندشان به نمایش میگذاشتند. بار دیگر در شیپورهای جنگی دمیده شد...
اما طولی نکشید که به جای صداهای بلند ناشی از شور و هیجان، صدای داد و فریاد و برخورد فلزهای سرد به یکدیگر فضا را پر کرد.
📚فرزندان نور و تاریکی/ کتاب دوم: جهنم تردید
🖌سالار زمان جهرمی
#Book
#Admin
@SpiralSalar
📝در این ادغام غیر خطی، خدمه زیردریایی و یک مرد جنگلی راه خود را از طریق سفری از تجربیات عجیب و غریب طی می کنند و..
#فیلم_مهجور
@tributetoartistic
فایل صوتی لایو 20 آذرماه 1400
موضوعاتی که در این جلسه به آنها پرداخته شد به شرح زیر است:
1. داستان چیست؟
2. اهمیت داستان.
2. چگونه داستان بر انسان تاثیر میگذارد و به دنبال آن حقایق را دستخوش تغییر میکند؟
3. شرح یک اشتباه رایج: قرار دادن آثار رئال در برابر آثار غیر رئال به خصوص فانتزی و مبنا قرار دادن آن برای ارزش گذاری.
4. فرهنگسازی و فهم صحیح در رابطه با آثار غیر رئال.
برگذار کنند: سالار زمانجهرمی
مدت زمان: یک ساعت و سیزده دقیقه
@SpiralSalar
❗️این چیزها تخیلی است و مناسب من به عنوان یک بزرگسال نیست!
❗️(بخش پنجم)
موضوعاتی که در یک فیکشن فانتزی به آن پرداخته میشود درست مثل دیگر ژانرها شامل موضوعات متفاوتی است. ممکن است یک داستان فانتزی به مسائلی بپردازد که مناسب کودکان و نوجوانان باشد و یا ممکن است به مسائلی بپردازد که مناسب بزرگسالان باشد و یا شاید موضوعاتی که مناسب هر دو این گروههای سنی باشد، به نحوی که هر شخص با هر سن و سالی بسته به تجربیات و دانش خود در زندگی برداشتها متفاوتی از اتفاقات و رفتار شخصیتهای داستان داشته باشد. گاهی در فانتزی بر روی مسائل سیاسی اجتماعی تمرکز میشود، و گاهی بر روی سفر یک و یا چند شخصیت که در این مسیر تجربیات بسیاری کسب میکنند و سردی و گرمی زندگی را میچشند. گاهی داستان بر روی مسائلی چون اعتماد و خیانت و عدالت تمرکز میکند و گاهی بر روی سوالات فلسفی و دغدغههای روانی این شخصیتها.
و باز هم مثل چند پست گذشته لازم است تاکید کنم که تمامی این مسائل جادویی و ماوراءطبیعی و اسرارآمیز، همه و همه در خدمت عناصر انسانی هستند تا شرح حال و وضعیت عناصر انسانی را هرچه بهتر به نسبت شرایط عادی شرح داده شوند. گاهی داستانهایی تنها به قصد سرگرم کردن خط و رسم میشوند اما اینطور نیست که هر داستانی تنها دارایی یک بعد و آن هم بعد سرگرمی باشد، و این موضوع تنها ارتباطی به فانتزی ندارد و در رابطه با همۀ ژانرها صدق میکند.
حال چیزی که ذهن مرا به خود مشغول کرده است این است که حقیقتا واقعگرایی که عدهای سنگش را با سینه میزنند تا به چه اندازه ممکن است واقعی باشد. صبح از خواب بیدار میشویم، فیلمی را پخش میکنیم یا کتابی را به دست میگیریم که بر روی آن برچسب "واقعگرایانه" خورده است. همان اتفاقات همیشگی، همین شیوه و عملکرد تکراری. عدهای انسان که با دغدغههای روزمره هر انسانی کلنجار میروند، خاک و دود ماشین به حلقشان میرود، نان شب برای خوردن ندارند در خانهای آجرنما زندگی میکنند. پلیس برای پاس نشدن چک و بدهی هر شب در خانه را میکوبد، سپس بعد از چند دقیقه و ورق که داستان جلوتر میرود میبینیم ده نفر در همان خانه دور هم جمع شدهاند تا پسر بزرگ خانواده را به عقد خانومی با همان سطح کیفی زندگی در آورند و نیشششان هم تا بنا گوش باز است و پسر و دختر هم در اتاقی نشستهاند و از تعداد بچههایی که در نظر دارند داشته باشند صحبت میکنند. مخاطبانی هم به وجد میآیند و با خشنودی برایشان کف میزنند بی آن که بدانند کجای کارند و اصلا چه خبر است!
اگر متوجه امر غیر واقعی و مضحک مثال بالا نمیشوید عجیب است و به جد باید فکری به حال خود کنید. به شخصه جزو کسانی هستم که دیگر این روزها کاملا با قرار دادن رئالیسم در مقابل هر نوع فیکشنی مخالف هستم. استفاده از کوچه و بازار و خیابانی که هر انسانی تا به الان در آنها قدم زده است، استفاده از دغدغههایی که هر روز با آنها دست و پنجه نرم میکنیم یا میبینیم که کسی با آنها دست و پنجه نرم میکند به این معنا نیست که نتیجه گیریها و جهت دهی شخصیتها و روابط آنها با یکدیگر و پیرامونشان بر اساس واقعیت باشد، بلکه کاملا برعکس ممکن است احمقانه، مضحک و حتی جهت گیری سیاسی و اجتماعی نیز داشته باشد. همانطور که در هر اثر غیر رئالیسمی ممکن است چنین باشد. پس این به جد نادرست است که هر اثری که برچسب رئالیسم بر آن خورده را مقدس و مناسب فلان سن و سال بدانید.
از طرفی در ژانر فانتزی یا هر فیکشن دیگری آثاری داریم که روابط علت و معلولیشان کاملا طبیعی و صحیح است. در این آثار هوش، ذکاوت، عملکرد و رفتار شخصیتهای داستان برای آن چه که نویسنده میخواهد ذهن شما را به سوی آن ببرد فلج و مصلح نشده است. حقیقتا این روزها در آثار رئال بیشتر با مناسبات و رفتارهای غیر واقعی برخورد میکنم. کنش و واکنش هری و ولدمورت نسبت به رفتار و عملکرد یکدیگر کمتر مو لای درزش میرود. آناکین در جنگ ستارگان بیشتر از عماد در فروشنده نسبت به آسیبی که عزیزش دیده است در جهت دفاع از او و آیندهاش، ارزشهایش و جراحات احساسی و روانیای که دیده است واکنش طبیعی نشان میدهد.
پس یک بار دیگر میگویم: ژانر لزوما و همیشه ارتباطی به رده سنی ندارد.
#سالار_ز_ج
آبان 400
@SpiralSalar
❗️این چیزها تخیلی است و مناسب من به عنوان یک بزرگسال نیست!
❗️(بخش سوم)
-هیستوریکال فیکشن (ادبیات داستانی تاریخی، یا به قول عدهای تاریخی تخیلی):
به طور عمده در این نمونه فیکشنها نویسنده/خالق اثر شخصیتهایی خیالی را در یک واقع تاریخی حقیقی که ذر گذشته رخ داده است قرار میدهند، به همین جهت روایت داستان در گذشته (نسبت به زمان حال حقیقی) بیان میشود. در این ژانر تمرکز زیادی بر روی آداب فرهنگ و مردم یک منطقه و همچنین موقعیتها و مناسبات اجتماعی میشود. به علاوه آن که گاها نویسندگان در این ژانر تلاش میکنند با قرار دادن شخصیتهای تاریخی در دل داستان این مسائل را بررسی کرده و واکنش این شخصیتها و تاثیراتشان را بر پیرامون و انسانهای دیگر نشان دهند. گاهی این شخصیتها کاملا بر اساس شخصیتهای واقعی نگارش میشوند و گاهی کم و بیش با شخصیت حقیقی خود در گذشته تفاوت دارند، و البته گاهی هم این شخصیتها کاملا خیالی هستند.
برای مثال در رمان (فارست گامپ) به قلم "وینستون گروم" که برای اولین بار در سال 1986 منتشر شد، شخصیت اصلی این رمان یعنی "فارست" کاملا یک شخصیت خیالی است اما در برههای از زندگی خود در جنگ ویتنام که در واقعیت مابین سالهای 1955 تا 1975 رخ داد حضور پیدا میکند، با این حضور از منظر یک انسان صادق و سادهزیست بخشی از میدان جنگ را مرور میکنیم.
یا در مثالی دیگر، در سریال (وایکینگها) یکی از شخصیتهای کلیدی داستان یعنی "رگنار لاثبروک" شخصیتی است که بر اساس یک انسان واقعی با همین نام خلق شده است، بخشی از سرگذشت او که مربوط به حمله به پاریس میشود هم مطابق با مستندات تاریخی است اما باقی فعالیتها و مسائل دیگر مربوط به او بر اساس واقعیت نیست. در واقع هیچ فکت و مستندی برای آشنایی بیشتر با این انسان یافت نشده است. نویسنده و خالق این اثر یعنی "مایکل هِرست" تلاش کرده که با استفاده از پیش زمینه تاریخی برههای از وقایع مردمان نورس را در دوره قرون وسطای آغازین اسکاندیناوی به تصویر بکشد. ترکیبی از مستندات تاریخی با کمک محققان و تاریخ نگاران و متخصصها به علاوه چاشنی خیال، که نتیجه آن آشنایی مردم با مناسبات و حال و هوای آن دوران است.
فیلم فاخری چون پیانیست جناب پولانسکی نیز به شکلی دیگر، فیلمنامه این فیلم که به گفته بسیاری حتی ارزش تاریخی هم دارد. علت آن هم تطابق جزئیات و دقت بالای وقایع درون فیلم با مستندات تاریخی است، اما در اینجا ما به این فیلم یک مستند تاریخی نمیگوییم، بلکه همچنان آن را یک فیکشن تاریخی در نظر میگیرند، چون فرم آن کاملا روایی است و همین کافیست که آن را در دسته فیکشن طبقه بندی کنیم و نه یک مستند تاریخی.
از طرفی فیکشنهایی چون فیلم (هزارتوی پن) داستان را در دورهای روایت میکند که منطقهای زیر سلطه آلمان نازی است. اما از عناصری چون جادو و مسائل اسرار آمیز نیز استفاده میکند که همین باعث میشود این داستان در حالی که یک فیکشن تاریخی است، فانتزی هم باشد. (در رابطه با فانتزی در پست آینده توضیح خواهم داد).
پس همانطور که توجه فرمودید و پیش از این نیز گفته به آن اشاره کرده بودم مسئله پیچیدهتر از آن چیزیست که ممکن است فکرش را بکنید، در یک داستان تاریخی خیالی ممکن است که به لحاظ فکت قسمت و گوشهای از داستان ارزش تاریخی داشته باشد یا نداشته باشد، اما لزوما تمرکز و فعالیت نویسنده در جهت به تصویر کشیدن دقیق وقایع تاریخی نیست، یا به عبارتی با یک مستند تاریخ طرف نیستیم. اما همین آثار میتوانند شما را با دورههای متعددی آشنا کنند و حتی شما را ترغیب کنند که به سراغ تحقیق در رابطه با فرهنگها، مناسبات، و شخصیتهایی بروید که هیچ بعید نیست کم و بیش با واقعیت و مستندات تاریخی مطابقت داشته باشند.
همانطور که در چند پست قبل نیز به آن اشاره کردم در واقع علم و تکنولوژی، تاریخ، جادو و رویدادهای اسرار آمیز (به طور کلی عناصر یک ژانر) همه و همه در جهت به خدمت گرفتن عناصر انسانی هستند و شما نمیتوانید با در نظر گرفتن آنها رده سنی یک اثر را مشخص کنید، یا آن را فاقد ارزش و یا با ارزش بدانید.
ارزش اصلی این فیکشنها (بخوانید داستانها) هم مثل هر فیکشن دیگری در این است که با مرور زندگی مردمان یک منطقه و سرگذشت عدهای انسان قرار است هرچه بهتر با ابعاد انسانی و تاثیرشان بر یکدیگر و پیرامون خود آشنا شویم و حتی از آنها درس بگیریم، و با شخصیتهایی که ممکن است هیچگاه آنها را فراموش نکنیم لحظات شگفت انگیزی را تجربه کنیم که ما را به اشکال متفاوتی متاثر کنند و یا حتی به معرفتمان اضافه کنند. پس فراموش نکنید که این مسائل در هر داستانی با هر ژانری وجود دارند و عناصر تعریف کننده یک ژانر نمیتواند رده سنی و ارزش یک اثر را مشخص کنند.
ادامه دارد...
#سالار_ز_ج
آبان 400
@SpiralSalar
❗️این چیزها تخیلی است و مناسب من به عنوان یک بزرگسال نیست!
❗️(بخش دوم)
-ساینس فیکشن (ادبیات داستانی علمی، یا به قول بسیاری علمی تخیلی):
در این ژانر تکنولوژی و علم نقش بسیار مهم و کلیدیای را ایفا میکنند. بیشتر آثار تولید شده در این ژانر نگاهی آینده نگارانه به مسئله علم و تکنولوژی دارد و به گونهای از آنها استفاده میکند که در واقعیت امروزمان تا به این حد و اندازه در علم پیشرفت نکردهایم. اما گاها پیش میآید که واقعهای در این نمونه فیکشنها رخ داده که بعدها در واقعیت ما نیز به وقوع پیوسته است.
برای مثال در رمان (از زمین تا به کره ماه) به قلم جناب ژول وِرن که در سال 1965 به چاپ رسید، انسانهای برای اولین بار بر روی کره ماه قدم میگذارند. و درست چهار سال بعد یعنی در سال 1969 باز آلدرین و نِیل آرمسترانگ قدم بر ماه میگذارند و بدین ترتیب انسانها موفق میشوند در واقعیت به این موفقیت دست پیدا کنند.
حال لازم است به این مهم اشاره کنم که ساینس فیکشن به دو بخش عمده تقسیم میشود که از آن با عنوانهای (سافت ساینس فیکشن) و (هارد ساینس فیکشن) یاد میشود. در ساینس فیکشن سافت یا به عبارتی همان نرم، مسائلی که در حوزه علم و تکنولوژی به آن پرداخته میشود ممکن است بسیار از واقعیت به دور باشد، برای مثال وجود سفینه و کهکشان پیماها. سلاحهایی خاص که توانایی شلیک پلاسما دارند، جهشهای ژنتیکیای که تغییرات بسیار پیچیده و قابل توجهای را پدید میآورند و غیره.
اما در ساینس فیکشن هارد یا به عبارتی همان سخت، مسائلی که در حوزه علم و تکنولوژی به آن پرداخته میشود نه تنها به واقعیت نزدیک است و یا حتی کاملا با واقعیت مطابقت دارد، بلکه شیوه و عملکرد این مسائل و ابزارها با دقت بسیار بالایی از منظر فیزیک، ریاضی، شیمی، مهندسی، پزشکی و به طور کلی از منظر شاخههای علمی توضیح داده میشود. تا به جایی که بیشترین مخاطب این نمونه فیکشنها را قشرهای به خصوصی که در زمینه علم فعالیت میکنند و یا تخصصی در این رشتهها دارند تشکیل میدهند، چون برای مخاطبی که سر رشتهای در این مسائل علمی ندارد مطالب غیر قابل فهم هستند و جذابیت چندانی ندارند.
در انتها به نکتهای اساسی و مهم باید اشاره کنم. اینکه درست است که کم و بیش در این ژانر با ابزارها و رویدادهای مهمی که در واقعیت وجود دارند رو به رو نیستیم اما همچنان با عناصر انسانی طرف هستیم. ابزارها، علم و تکنولوژی همه در خدمت شخصیتهای داستان هستند تا ماجراجویی و زندگی آنها را در شرایطی متفاوت مرور کنیم، اما چنین چیزی به این معنا نیست که رفتار شخصیتها و وقایع داستانی مناسب مخاطب بزرگسال نیستند. چه بسی که بسیاری از این آثار مخاطب اصلیشان بزرگسالان هستند. ترسها، آرزوها، شکستها، بحرانهای روانی، روابط پیچیده میان شخصیتها، دردها، شادیها، امیال و غیره این شخصیتها همچنان به قوت خود باقیست.
پس از این پس زمانی که دیدید بر روی پرده نمایش سفینهای از سویی به سوی دیگر با سرعت نور حرکت میکند و عدهای شمشیرهای پلاسمایی به دست گرفتهاند تصور نکنید که با برنامه کودک طرف هستید!
بلکه با فیکشنی طرف خواهید بود که در آن سرگذشت انسانی با استعداد، دلسوز و رنجور را از از نوجوانی تا به میانسالی به تصویر خواهد کشید، اینکه چگونه آن جوان از سر وحشت و دلهره، تصمیمهای نادرستی میگیرد و در نهایت به دام تاریکی میافتد، اینکه چگونه در این مسیر از انسانی دلسوز به یک قاتل و دیکتاتور بدل میشود.
پس فراموش نکنید ژانر همیشه لزوما ارتباطی به رده سنی ندارد.
❕(به همین پست ویدیویی برای آشنایی بصری با یک نمونه از آثار برجسته در این ژانر پیوست خواهد شد.)
ادامه دارد....
#سالار_ز_ج
آبان 400
@SpiralSalar
آدرس پست: https://www.instagram.com/p/CVs1BImoYuj/
بلاگر کتاب: https://www.instagram.com/cheshmeye.ketab/
عزیزانی که بلاگر هستند میتوانند به بنده پیان بدن و یک نسخه رایگان از کتاب رو دریافت کنند. بعد از مطالعه کتاب هم خوشحال میشم هر نظری دارند به اشتراک بگذارند.
-«...این خراش چرکین زیر پوست جامعه که کسی آن را نمیبیند را تمیز و مداوا خواهم کرد و دیگر کاری با هیچکس نخواهم داشت.... به خاطر رابتو، به خاطر نایالا... به خاطر خودم...»
📚مجموعه فرزندان نور و تاریکی
📖جلد سوم (خراش) - بریدهای از فصل دهم
🖌 سالار زمان جهرمی
جلد بعدی مجموعه فرزندان نور و تاریکی بالعکس دو جلد قبل یا همان کتاب پیشین یعنی (جهنم تردید) تا حد زیادی از فضای حماسی فاصله میگیرد و به شرح گوشه دیگری از "گروندا" میپردازد، گوشهای که در آن نه خبری از پادشاه و روسای قبایل و انسانهای مشهور سرزمین است، و نه خبری از نبردهای سرنوشت ساز در در چشم مردم.
داستان از تمام این نمونه فضاها و اتفاقات فاصله میگیرد و به سراغ اتفاقاتی میرود که به موازات وقایع "جهنم تردید" رخ میدهد اما کسی از آنها خبر ندارد، داستان بر روی روابط پیچیده گروه کوچکی از مردم متمرکز میشود و به بررسی ترس و نگرانیها، جاه طلبیها و شب و روزهایشان میپردازد، شبهای سرد، روزهای بدون آفتاب و دستان نسبتا کوچکی که در جستجوی گرمای آن به هر سو دراز میشوند...
جایی در گوشهای از سرزمین به دست عدهای ناشناس سالهاست اتفاقاتی در جریان است، جایی در لابهلای زندگی روزمره انسانهای عامی.... جایی از میان (خراشی) بهبود نیافته در گذر تاریخ گروندا که کسی به آن اهمیتی نمیدهد قطرات سفید و چرکین درد و رنج عدهای بر دل سیاه این سرزمین خواهد پاشید و برای همیشه دنیا را دستخوش تغییر خواهد کرد.
#سالار_ز_ج
آبان 400
#Book
#Admin
@SpiralSalar