دانش معنوی شما را بیدار و آگاه می کند،زندگی زیبا و شاد و ثروتمندی داشته باشید کانال ویژه با ترجمه های اختصاصی @spirit_science_vip ارتباط با ما: @Spirit_answerbot
http://95.38.47.225:800/mirror.mp4
http://95.38.47.225:800/time.mp4
http://95.38.47.225:800/gospel.mp4
http://95.38.47.225:800/messy.mp4
چهار ویدیو با زیرنویس فارسی از آنا برون. با تشکر از فردی که ارسال کرد
سخنان آنا برون. دوبله فارسی توسط هوش مصنوعی انجام گرفته است
Читать полностью…کتاب انگلیسی بسیار مفید که جا دارد ترجمه شود. تسلط بر سرنوشت از کریستین د لارسون ۱۹۱۰
Читать полностью…کتاب ما توقف ناپذیرها از نوح هراری. ۱۷۲صفحه. کتابی درباره پیدایش انسان خردمند و سیر تکامل آن
در این کتاب قدرت برتر انسان را نسبت به سایر گونه ها رویاپردازی و تخیل درباره چیزی که هنوز وجود ندارد می بیند و عامل دوم را قدرت همکاری با سایر انسانها برای رسیدن به اهداف می داند در واقع داستان بافی باعث ایجاد وحدت و باورهای جدید در انسان خردمند می شد و ایجاد دین.
در واقع هیچ وقت نمی توانید با وعده رفتن به بهشت یک موز را از یک میمون بگیرید ولی انسان این را می تواند باور کند
سال ۱۴۰۲ ، سالی خوب برای ایرانیان خواهد بود. زیرا سال را خود فرد و خود جامعه می سازد و هیچ سالی به خودی خود خوب یا بد نیست بلکه آگاهی افراد و تصمیماتشان هست که سالشان را می سازد.
Читать полностью…نویل گادارد می خواست به باربادوس برود و این خواسته را با عبدالله در میان گذاشت.
این در دوران رکود بزرگ بود ، نویل گفت که پس از 12 سال، او میل عمیقی برای رفتن به باربادوس دارد اما به دلیل کمبود پول قادر به رفتن نیست!
پاسخ عبدالله به سادگی این بود که "شما در باربادوس هستید".
عبدالله گفت که نویل می تواند آب و هوا، جو و خانه های کوچک منطقه را ببیند. در آن لحظه، نویل گیج شده بود، با این حال، وقتی به خواب رفت، حضور در باربادوس، فضا، عطرها و آشنایی اطراف را تصور کرد.
📌اما هیچ اتفاقی نیفتاد و او سعی کرد در این مورد با عبدالله ارتباط برقرار کند. اما عبدالله حتی اجازه ادامه گفتگو را نداد و گفت: "چگونه می توانند در مورد اینکه او می خواهد به باربادوس برود ، صحبت کنند ، در حالی که او در باربادوس است؟" 📌
این تعریف نگرش عبدالله است.
و در یک روز خوب، پیام برادرش آمد که برای رفتن به باربادوس بلیط و پول ترتیب داد. نویل خوشحال بود و سه ماه را با خوشحالی در آنجا گذراند.
این نگرش عبدالله در ابتدا باعث آزردگی نویل شد، اما بعداً به ده ها واقعیت منجر شد. عبدالله هرگز فرصتی برای بحث درباره این احتمال نداد که نویل به آنچه می خواست نرسید. در عوض، او همیشه این اعتقاد راسخ را داشت که نویل همان جایی است که میخواهد باشد.
@nevilgadard_napeluonHil
#بیدارشو
#بپاخیز
زمان #رستاخیز است
چیزی تا #رویداد نمانده
هرچند شمارش معکوس شروع شده
با من بشمار
/channel/XXIVDNA1111STARSEED
تصویری واضح و شفاف
تخیل خلق کننده است.
هر تصویری که وارد آگاهی شد و بر آن پایداری شود بی شک خلق می شود.
هرچه تصویری که در ذهن خلق می شود واضح تر و شفاف تر باشد باور آن برای ناخودآگاه آسان تر می شود و ایجاد آن زودتر شکل می گیرد.
سوال: چطور تصویری واضح و فول اچ دی و رنگی در ذهن ایجاد کنیم؟ اگر کسی چنین تصاویری می تواند در ذهن ببیند (به صورت استعدادی) لطفا پیام دهد.
اگر کسی راه آن را نیز بلد هست پیام دهد لطفا تا بیشتر یاد بگیریم.
دوباره
دوباره شادی به این سرزمین بازخواهد گشت...
دوباره زمستان ظلمت جای خود را به بهار خواهد داد
دوباره خورشید عشق بر بلندای کوه های ایران خواهد تابید
دوباره این ایران گربه چون شیر خواهد غرید
دوباره لبخند بر گل چهره ها خواهد شکفت...
دوباره نسیم آزادی در گیسوان ما خواهد وزید..
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ولی
ما دستان هم را به گرمی خواهیم فشرد
ای هم سیاره ای ببین، ما دوباره عزت خود را پایکوبی خواهیم کرد.
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت ، دائما یکسان نماند حال دوران غم مخور
نکات اساسی در تخیل:
1- فیلم تخیل یا تجسم خود را به صورت اول شخص ببیند یعنی ببیند که با دستانتان دارید کاری انجام می دهید. نه اینکه مانند یک خاطره خود را از بالا درون تخیل ببیند در این حال تصویر در گوشه بالا و چپ مغز شکل می گیرد. ولی وقتی اول شخص باشد تصویر دقیقا روبروی شماست و قسمت پیشانی و تاج مغز درگیر است.
2- در ذهنتان خود را به فاصله مکانی یا زمانی نبرید بلکه مکان و زمان را اینجا و اکنون بیاورید. مثلا فرض نکنید الان سه روز دیگه است یا فرض کنید در شهر یا اتاق دیگری هستید. بلکه اینک و اینجا باشید. یعنی ابتدا اطراف خود را به طور ذهنی پاک کنید سپس ان مکان مورد نظر را اطراف خود همینجا و الان بسازید. دور و بر خود را قصر خود بسازید همین الان نه یکسال دیگه. شما نمی توانید غیر از الان جایی باشید اگر همه چیز اینجا باشد ، ذهن آن را واقعی می شمارد و لذت می برد و احساسات برانگیخته می شود.
یکبار دقت کنید چطور از اتاقتان به طور واقعی و فیزیکی به حیاط می روید و صحنه ها چطور عوض می شود با دو چشمتان .مثل همین باید در ذهن ببیند هنگام تخیل با این تفاوت که در تخیل شما ثابتید و مکانها به شما نزدیک می شوند و رد می شوند
۳- یک فیلم را چندین بار تکرار کنید تکرار کنید از اول تا آخر و با چشمان و گوشان بسته و ساکت و با دور آرام آن را ببینید.
۴- با پنج حس خود ببیند، بشنوید، ببوید و لمس کنید و بچشید
۵- اگر قبل خواب انجام می دهید. اینقدر انجام دهید تا خوابتان ببرد
۶- این کار را به صورت بازی انجام دهید بدون انتظار و به کسی هم نگویید و هیچ خواهشی در این باره نکنید.
مثالی از نویل گادارد: در اتاق خدمت در ارتش به مدت ۹شب هر شب می دید در اتاقش در خانه اشان هست. خانه اشان را اطراف خودش ساخت هم اکنون و در آن به طور ذهنی راه می رفت به اتاقهای دیگر می رفت و ... فردا او فقط یک فرم تقاضای خروج از ارتش پر کرد. ابتدا با او مخالفت شد. او همچنان به تخیل خود ادامه داد. از ریسش خواهش نکرد . با دوستانش در این باره حرف نزد. دلیل نیاورد. زیرا او باور داشت که آنچه می بیند قویتر از اتفاقات بیرون است. بعد ۹ شب رییس او را فراخواند و برای او صدها دلیل آورد که ماندنش در ارتش به سود همه است و در نهایت از او پرسید آیا باز میخواهی بروی.او گفت بله .سپس فرم جدید به او داد آن را پر کرد و رییس امضا کرد و مرخص شد.
@spirit_science
سیستم مثلث آگاهی:
اگاهی برابر با قدرت و خرد است. هر کسی که آگاهی بیشتر دارد هم در اهداف شخصی و اهداف اجتماعی به موفقیت می رسد.
این مثلث از سه ضلع تشکیل شده کتاب خواندن، گوش دادن به فایلهای صوتی که شما را آگاه تر کند و شرکت در رویدادها، سمینارها و دورهمی ها
چشم وسط نیز علامت چشم مشاهده گر یا خودآگاهی هست.زیرا فرد تا خودآگاه نباشد همه قول و قرارهای با خودش را فراموش می کند.
خطهای دور نشانگر ارتعاشاتی است که یک فردی که از این سیستم پیروی می کند از خودش ساطع می کند.
این سیستم می گوید فرد باید هر روز کتاب بخواند حتی چند برگ. کتابهای خوب را ده ها بار بخواند تا جزیی از وجودش شود. نه هر کتابی بلکه کتابهای آگاه بخش فایلهای آگاهی بخش چه در زمینه معنویت چه موفقیت. کتابهایی که لیستش در این کانال هست یا لیست کتابهای ترودو. فایلهایی خودیاری.
فرد باید در این زمینه ها با دوستان هم ارتعاش جلسه بگیرد و تحت تاثیر هم قرار گیرند و هم افزایی داشته باشد.
هنگامی که یک فرد کتابی را می خواند، نویسنده ان کتاب پشتیبان اوست و تا زمانی که می خواند موفق است. هر بار که کتابی را مجدد میخواند او فردی دیگری با درک دیگری می شود.
https://www.instagram.com/tv/Cledxslog2e/?igshid=NTU1Mzc3ZGM=
صحبتهای جامع و زیبایی از آگاهی های پیش رو
توصیه می کنم ببینید
قدرت همزمانی:
شک داشتم که در مورد رویدادهای همزمان امروز بنویسم یا نه که دیدم تلویزیون فیلم about fate درباره سرنوشت را دارد پخش می کند و این خود یک نشانه یا همزمانی بود
همزمانی یک واژه علمی است که روانشناس بزرگ یونگ اولین بار به کار برد.
در همزمانی بین دو اتفاق رابطه علت و معلول نیست. تعریف آن چنین است: همزمانی به معنی وقوع دو رویداد یا مجموعه ای از چند رویداد تصادفی معنا دار و شگفت آور است.همزمانی زمانی رخ می دهد که مفهومی داشته باشد و تنها زمانی رخ می دهد که ما متوجه آن شویم
نوعی از همزمانی دژاوو یا آشنا پنداری یک واقعه است. کسانی که همسرشان فامیل نزدیک آنها نیست احتمالا رویدادهای همزمان را در آشنایی نخستشان دیده اند.
مثلا دو نفر همزمان سوار یک کشتی می شوند و همزمان سر راه هم قرار می گیرند و او کتابی در دست دارد که شما هم آن را دوست دارید یا تازه خواندید.
همزمانی نشانه آن ده درصدی است که قبلا گفتیم دست خدا به افرادی که دقت کنند کمک می کند.آن هوشمند کیهانی حاضر اگر خود را به او بسپارید. حتی اگر به او نسپارید هم نشانه ها را خواهید دید.
این کتاب به خوبی همزمانی را توضیح می دهد. یا کتاب پیشگویی آسمانی
این مطلب برای یک شخص و اهداف شخصی درست است و امتحان شده است ولی آیا برای یک جامعه یا ملت با اهداف واحد نیز درست است،؟
لایک شما یعنی برای جامعه و ملت نیز درست است و جامعه با تغییر درون ذهن اکثریت خود وادار به عمل می شود در جهت اصلاح خود.
دیس لایک یعنی برای جامعه نادرست است و جامعه باید برای سرنوشت خود تلاش کند و یا حتی بجنگد مخصوصا اگر با زورگویانی هم طرف باشد.
در ادامه مستندهای سامادهی، مستند عالی بیداری ذهن
@spirit_science
https://alishabani.com/2023/05/29/بخشیدن-و-صدقه-از-نظر-کوین-ترودو/
Читать полностью…چگونه دنیای خودمون رو با گفتگوی های درونی ایجاد کنیم ؟
💥
خیلی ساده " زندگی "رو که میخواهی، با این فرمول محرمانه میتونی خلقش کنی!
🌱
این ویدیو رو بنا به درخواست دوستان و اعضای مجموعه قهرمان موفقیت
به
کتاب کریستین دی لارسون با عنوان به خدا بسپار. ۱۸صفحه انگلیسی
Читать полностью…ادوین: پایداری در تخیل شده و وفاداری به تخیل و رفتن به مرحله بعد
Читать полностью…تخیل خالق است:
درباره تخیل و تجسم در پستهای قبلی نوشتم و اکنون ادامه می دهم:
✅تنها چیزی را تجربه خواهید کرد که آنرا دارید یا به عبارتی احساس داشتنش را دارید.دیگر احساس نیاز به آن نمی کنید. چون احساس نیاز ، نیاز می آورد. عجله ای برای آن دیگر ندارید چون آن را همین الان دارید.
✅مثال: شما مدتی پیش یک گوشی موبایل خوب می خواستید. نیاز داشتید به آن، شوق خواستن داشتید. اکنون آن را خریدید و یک هفته است دارید با آن کار می کنید. چه اتفاقی افتاد؟ دیگر نیاز به داشتن آن را احساس نمی کنید چون آن را دارید.
دیگر شوق خیلی زیاد ندارید چون تجربه اش کردید و شوقتان کمتر شده. زیر و بم آن را درک کردید.الان فقط شوق کار کردن با آن را دارید. گاهی آن موبایل جلوی چشمتان هست و در دستتان ، می بینید که آن را دارید به طور واقعی. گاهی موبایل در اتاق دیگر هست و شما آن را نمی بیند ولی هنوز حس داشتن آن را دارید چون خاطره کار کردن با آن را دارید و مطمئنید که در اتاق دیگر روی میز است.
✅دقیقا مانند مثال بالا یک شی را اینطور باید تخیل کنید مثل اینکه واقعا دارید. در حقیقت تخیل با واقعیت هیچ تفاوتی ندارد.آن گوشی کجاست؟ چشمها راببندید و با چشم درون در دستتان ببیند و با آن کار کنید و حس داشتنش را داشته باشید. نیاز نیست فکر خریدن آن باشید. آیا چیزی را که دارید مجدد می خرید؟ این تخیل ۱۰۰درصد خالق است.
@spirit_science
اکثر افراد و اکثر شما هنوز متوجه استفاده از تخیل، قدرت آن، طرز کار تخیل، چگونه تخیل کنیم؟ چطور فضا را در ذهن بسازیم و ... نشده اید با اینکه این مطالب را می خوانید ولی نمی دانید. چون به اندازه کافی تجربه اش نکردید. بروید مطالعه کنید در این زمینه و تجربه اش کنید.
مرزهای خود را بشکن:
هر انسانی زندانی ذهن خودش است. در واقع ذهن ابزاری قدرتمند است در دست انسان برای رسیدن به اهدافش ولی انسان با قرار دادن باورهایی و عقاید نادرستی در آن باعث می شود که یک حد و مرزی برای خودش ایجاد کند و به فراتر از آن نرود.
مرزهای خود را بشناسید و آن را بشکنید و هر دفعه کمی فراتر از آن بروید.
هر انسانی در مداری از باورها قرار دارد که با اعمال شجاعانه خود این مرز و مدار را چون پوسته ای می شکند و به مدار بالاتر می رود.
اعمال شجاعانه و جسارتهای انسان او را پیش می برد. ابتدا شجاعت تخیل کردن آنها سپس شجاعت فکر و حرف زدن و در نهایت شجاعت عمل به آن ،ذهن و جهان را گسترش می دهد.
همواره مرزهای خود را بشکنید. فردی که همواره ده هزار تومان کمک می کرد این بار ۲۰هزار کمک کند. فردی که در تمام عمرش در رستوران یک میلیون خرج نکرده باید جسارت کند و جایی برود و و عده گرانتری سفارش دهد. یا لباس گرانتری بخرد.
انسان با خودش می گوید ماهی فلان قدر حقوقم می باشد چطور می توانم چنین کنم؟ دقیقا همین مرز توست که باید بشکند . وقتی مرزهای شجاعتت را با باور به فراوانی جا به جا کردی ، درآمدت هم بیشتر می شود.
اگر همواره ۲۰ دقیقه ورزش می کردی این دفعه ۲۵ دقیقه اش کن.
اگر بیشترین مبلغ پس اندازت nمقدار بود حالا سعی مقداری بیشترش کنی.
مرز خود را بیشتر کن تا بیشتر شوی
حضور:
اولین وظیفه هر انسان چیست؟ اولین وظیفه هر انسان حضور است.
ما همواره باید چک کنیم که حضور داریم یا نه؟ کجا حضور داریم؟
در اینک و اینجا و در این بدن حضور داریم یا نه؟ یا به قولی هستیم یا نیستیم؟ آیا از بودن خود آگاهید؟
اینجا و اکنون و لحظه حال یک کلاس هست. آیا حاضرید در کلاس یا غایبید؟
الان چک کنید ببیند اینجا و اکنون حضور دارید؟ هوشیارید. صد در صد با خواندن این جمله حضور خواهید داشت ولی در طول روز غایب می شوید.
انسان با فکرش می رود. به آینده تخیلی، به گذشته رفته،به مکانهای دور. به نگرانی ها و ...در نتیجه حضور ندارد.
فرد بعد از خواندن کتابهایی، تصمیم می گیرد طبق باورهای جدیدش عمل کند. حتی یادداشت می کند.ولی برای اینکه این کار را کند اول باید حضور داشته باشد، هوشیار باشد سپس متوجه قولهایش به خودش می شود و بعد طبق آن عمل می کند.
پس حضور مقدم بر هر عمل جدیدی است. اعمال قدیمی و عادت شده معمولا اتوماتیک توسط ناخودآگاه انجام می گیرد و نیاز به حضور ندارد. ولی اعمال و باورهای جدید فرد را مترقی می کند و آن هم نیازمند تلاش برای حضور داشتن است.
حضور در حال حاضر به تنهایی یک کار مفید و عالیست و لازم نیست حتی کار دیگری برای ترقی انجام داد. چون حس خوب، آرامش، خدا، عشق، متصل شدن به طبیعت و ... همه با حضور بدست می اید
@spirit_science
بخشش:
بخشش از چهار قسمت تشکیل می شود؛
فرد بخشنده
کالای بخشیده شده( پول یا هرچیز مادی یا محبت و عشق)
فرد ی که به او بخشش شده
و در نهایت افکار فرد بخشنده قبل و هنگام بخشش
هنگامی که فردی مقداری پول را به دیگری می بخشد و از این کار حال و حس خوبی دارد(نه منت و ..) و هیچ فکری درباره فرد گیرنده نکند، او یک بخشنده واقعی است.
بخشنده واقعی ، ارتعاش بخشش را به جهان می فرستد و صفت بخشش را که جز صفات خدای درونش هست به نمایش می گذارد، بنابراین طبق قانون جذب او بخشنده بزرگتری خواهد شد. دوباره می بخشد و دوباره بخشنده بزرگتری می شود و بزرگتر و بزرگتر تا برسد به درجه فردی مثل حاتم طایی
آیا فردی که مرتب بخشنده بزرگتری می شود از بخشیدن تمام نمی شود؟ جواب این است که او داراتر می شود. چون هر بار باید پول بیشتری داشته باشد تا بتواند باز بیشتر ببخشد . والا چه چیزی را ببخشد؟ پس مرتب پول او بیشتر می شود و قدرت بخشش هم بیشتر می شود و این دو با هم رشد می کنند.
در کتاب معبد سکوت از قول اساتید گفته شده:" هرچقدر بیشتر بدهید بیشتر صاحب چیزهایی برای دادن خواهید بود و این وضعیت پایان ندارد زیرا از مخزنی نامحدود برداشت می کنید"
فرد در ابتدای باید به اندازه ای ببخشد که نترسد از نداشتن و این فرکانس را نفرستد. کم کم باید بخشش را بیشتر کند و هر بار حس خوب واقعی داشته باشد نه اینکه تلقین کند.
بخشش حضوری بسیار بهتر است چون چهار جز بخشش کنار هم هستند و بخشنده فرد دیگر را می بیند و در یک حس خوب شریک می شوند.
جاهایی گفتن به گدا یا کسی که سرچهار راه است نبخشید، این حرف اشتباست. زیرا بخشنده واقعی فکر نمی کند هنگام بخشش و دیگران را قضاوت نمی کند که ایا او واقعا محتاج است یا نه؟ آیا کلاهبردار است؟ آیا این کار باعث افزایش گداها نمی شود؟ قبل اینکه فکر بالا بیاید باید بخشش انجام شود بر اساس حس خوب درونی
در کتاب گفتگو با خدا از نیل دونالد واش آمده: "هنگام بخشش یا هر کار نیکی قبل از فکر کردن عمل کن. اگر فقیری را دیدی آن پول را به او بده سریع و بدون فکر، زیرا شهود فکر نمی کند. عمل سریع، باور جدید در تو ایجاد می کند. تو با خود می گویی من به فراوانی اعتقاد دارم ولی هنگام عمل می گویی نه صدهزار تومان زیاد است برای این فقیر و دنبال ده هزارتومانی می گردی.
این کار یعنی به فراونی پشت کردی و در آن لحظه تو با آن فقیر یکی هستی زیرا آن فقیر هم فکر می کند که پول نیست و باید از بقیه باید بگیرد. در صورتی که درونت می گوید بده و ببخش پول از منبع نامحدود می آید و این باور را باید با عملت نشان دهی و با این کار تو با آن فقیر فرق خواهی داشت."
به جای پول می توان محبت و عشق بخشید در این حالت هر روز عشق و محبت در شما زیادتر می شود تا به یک قدیس تبدیل شوید.
@spirit_science
این علامت را باید در اتاقتان نصب کنید و همواره به یاد داشته باشید که بخوانید و گوش دهید. این علامت روی یک دلاری هم هست آن را در بالای راس هرم قدرت کشیدن. این علامت گروه های بد نیست. بلکه علامتی است که به آنها یادآوری می کند قدرتشان از کجا می آید و آنها آن را همواره جلوی چشمشان قرار می دهند.
بعدها داستانهایی ساختند که مردم عادی سراغ این سیستم مثلث آگاهی و قدرت نروند و از آن بترسند.
https://www.instagram.com/tv/Cizi12yIVq8/?igshid=NTU1Mzc3ZGM=
Читать полностью…خشونت و صلح در نظر بودا
بودا: ""هیچگاه نفرت با نفرت پایان نمی یابد. بلکه با عشق پایان می یابد و این قانونی ابدی است.
در جدائی بزرگترین بدبختی جهان نهفته است در شفقت قدرت واقعی جهان نهفته است.
درد حتمی است ولی رنج اختیاری است.
تغییر هرگز رنج آور نبوده بلکه مقاومت در برابر تغییر رنج آور است.
هزاران شمع را میتوان با یک شمع روشن کرد. پس زندگی شمع کوتاه نخواهد بود اگر خوشبختی را با دیگران هم به اشتراک بگذارد.
اگر شما واقعاً خودتان را دوست داشته باشید. هرگز به دیگران آسیب نمیزنید.
صلح از درون شما آغاز میشود. در بیرون به دنبالش نباشید.
آرامش از درون می آید. آن را از برون جستجو نکن.
شما برای خشم خود مجازات نمیشوید. شما توسط خشم خود مجازات میشوید …""
@spirit_science
آیا واقعا خشونت با خشونت پایان نمی یابد و با عشق پایان می یابد؟ آیا به این معنی است که دشمن خود را دوست بدارید؟
یا آنطور که مسیح گفت: خدایا آنان را ببخش زیرا آنها نمی دانند.
✅پاسخ عملی از گاندی: "طریقه ملایمت و عدم خشونت مبارزه علیه کلیه بدیها است و از حس انتقام و کشتار قویتر و فعالتر است. نباید در برابر شمشیر متجاوز شمشیر بلندتری برداشت بلکه به جای مقاومت جسمی باید مقاومت روحی از خود نشان داد.
مقاومت روحی موجب میشود که متجاوز به تشویش افتاده و تسلیم بشود". "برای دفاع از خویشتن لازم نیست که قدرت کشتن دیگران را داشته باشیم بلکه باید قدرت مردن را دارا باشیم. وقتی شخصی کاملا آماده مردن بود میل ندارد که به هیچ عمل خشونت آمیزی بپردازد.
من با تجارب مسلم خود می توانم بگویم که میل کشتن دیگران با میل مردن نسبت معکوس دارد. تاریخ از موارد و شواهد بسیاری پر است که مردانی از راه قبول شهامت آمیز مرگ و در حالی که نسبت به دشمنان خود کلمات مهرآمیز و مشفقانه بر لب داشته اند، توانستند دلهای مخالفان سرسخت و متجاوز و خشن خود را منقلب سازند
بنابراین گاندی با تأکید بر وجه مثبت اندیشه عدم خشونت، تحمیل رنج به خویشتن را به جای تحمیل آن بردیگری توصیه میکند و انواعی از راههای غیرخشونتآمیز را برای مبارزه با دشمن به کار میگیرد. "عصیان مدنی کاملا انقلابی است، خالی از عنصر خشونت. شرکتکنندگان در عصیان مدنی سلطه دولت را فراموش کرده و علیه قانون ظلم و جور عصیان میکنند، مردم را دعوت میکنند که در مقابل قوانین خلاف عدالت اعتصاب کنند.
یقیناً من معتقدم که اگر قرار باشد اجباراً بین خشونت و ترس یکی را انتخاب بکنم، من خشونت را انتخاب خواهم کرد، زیرا به نظر من بهتر است هندوستان جهت دفاع از شرافت خود به اسلحه دست ببرد تا اینکه مانند پرستوها تماشاچی باقی مانده و به ننگ تماشاچی بودن تن در دهد. لیکن به نظر من اسماً خشن بودن به میزان غیرقابل قیاسی بهتر از خشن بودن در عمل است
✅نظر تولستوی از جمله بزرگانی است که بر اندیشه عدم خشونت تأکید میکنند. از نظر او باید از اعمال خشونت پرهیز کرد."خشونت، خشونت به وجود میآورد. تنها روش خلاصی از خشونت، عدم ارتکاب آن است. میخواهید بدی را با بدی از بین ببرید؟ این غیرممکن است، زیرا برای این که بدی انجام نشود، باید بدی نکنید.
پس از گاندی نیز افراد و جنبش های بسیاری این شیوه مبارزه را سرلوحه کار خویش قرار دادند و بر آن تاکید کردند. از جمله این خشونت پرهیزان می توان به مارتین لوتر کینگ، نلسون ماندلا، دزموند توتو، دالایی-لاما، مادر ترزا، آدولفو پرز اسکویول، دم هلدر کامارا، ریگوبرتا منچوتوم، مبارک اوراد، الیاس شکور و...اشاره کرد.
✅لوتر کینگ (گاندی سیاه) به درستی کاربرد روش های خشونت پرهیز را برخلاف روحیه تسلیم و انفعال می دانست. "در این مبارزه بحق، علیرغم تمام بدرفتاریها و ستمهایی که تحمل کرده ایم، با آرامش کامل، در جهتی قدم برمی داریم که با محبت، سفیدپوستان را به خود جلب کنیم. البته با شجاعت اعتراض می کنیم-شجاعتی هماهنگ با کلام خداوند بزرگ. ما می خواهیم تمام معیارهای مبارزاتی خشونت آمیز را به زباله دان تاریخ بسپاریم و درسی نو به بشریت تقدیم کنیم
پاسخ:
هر عملی قبل از اینکه صورت بگیرد باید در ذهن انجام شود باید در ذهن بالا و پایین شد تصور شود، ممکن شود سپس جرات به خرج داده شود و عمل شود.
پس برای جامعه نیز درست است. زیرا جامعه متشکل از اجزای خودش است.
جامعه تا آگاه نشود یعنی در ذهن خود آماده نشود و آینه خود را تمیز نکند اصولا زشتی را تشخیص نمی دهد.
جامعه ابتدا مدتها در ذهن می پرواند سپس می خواهد سپس بیان می کند و در آخر عمل می کند. عمل جامعه می تواند همان جنگیدن او نیز باشد.
افراد باید به طور مرتب و بی وقفه مثل یک مراقبه جمعی هرشب یا هر چند شب یکبار آرمان شهر خود را بدون توجه به وقایع اتفاقیه ، تصور کند. این عمل بی شک و بی شک تمام نیروهای مرئی و نامرئی را به حرکت در می آورد تا آنچه تصور شده است اتفاق بیفتد.
چگونگی آن هزاران راه ممکن است به خود بگیرد و هزار رویداد همزمان خوب و بد ممکن است اتفاق بیفتد. حتی ممکن است خشونت به خرج داده شود، یا خود فرد را به حرکتی وادارد، هرچیزی ممکن است ولی نتیجه همان خواهد شد.
توجه کنید که تصور کردن یعنی خواستن و خواستن یعنی تشخیص دادن. یعنی قبل تصور کردن افراد جامعه آگاه شده اند و آنچه نمی خواهند و آنچه می خواهند را تشخیص داده اند و این تشخیص با آگاهی بدست می آید. این اهمیت آگاهی است. اگاهی راستین. برای همین کتاب خواندن بسیار مهم است.
حال فرض کنیم ۵۰درصد جامعه چیزی را تصور کنند که ۵۰درصد دیگر نمی خواهند و یک رقابت تجسمی شکل بگیرد. آیا چنین چیزی ممکن است.؟ چنین چیزی ممکن نیست چون همواره هنگام تغییرات فقط بخشی از جامعه راضین و آنها که راضین هیچ تصور و ایده ای از تغییر ندارند و آنها نمی خواهند چیزی را تغییر دهند چون راضیند. آنان که ناراضیند آگاهانند و آنها تصور می کنند و تصور آنها مصور می شود.
توجه کنید که تصورات اکثریت لزوما هدف خوبی شاید نباشد آن را مرور زمان بعد از اتفاق افتادن مشخص می کند شاید هم خوب باشد. ولی چون تصورات عده زیادی در این راستا هست اتفاق خواهد افتاد. در واقع خواسته هایی که اکثریت ذهن ها آن درست بدانند و روی آن کار کنند شکل می گیرد.
کاری که یک فرد باید انجام دهد تمرکز روی تصورات مطلوب خودش از آرمانشهر یا کشور خود است و نگران سایر تصورات نباید باشد. حرکت جامعه به خوبی نشان دهنده خواسته های او هست.
✅کاری که انجام باید شود در این راه، پافشاری، ایمان ، سماجت و صبر در خواستن و تصورات است. شما فقط در این یک مورد نباید عقب بکشید بقیه موارد مهم نیست و خدا با صبرکنندگان است. خدا اینجا می تواند کامیابی و موفقیت هم معنی دهد. هیچ کس نمی تواند ذهن شما را از شما بگیرد اگر شما اجازه ندهید. نه رسانه ها نه وقایع اتفاقیه نه حرف بقیه
تصور یا تجسم به دو صورت مفید است اول هنگام استراحت و هنگام مراقبه با چشمان بسته. آن وضعیت نهایی شهر یا کشور خود را که مطلوب تان است تصور کنید.
دوم: وقتی در خیابان هستید،با چشمان باز، واقعیت افزوده ایجاد کنید یعنی مردم را آنطور که میخواهید تصور کنید. دیوارها را آنطور، بیلبوردها را آنطور و ...
در کتاب گفتگو با خدا از نیل دونالد واش آمده است از قول خدا: " فقط آنچه دارید را تجربه می کنید. "
منظور آن است که آنچه می بینید و احساسش را دارید تجربه خواهید کرد و تمام زمینی که می بینید به شما تعلق خواهد گرفت.
@spirit_science
چرا زندگی شما همچنان به همین شکل است؟
از تلاش برای تغییر دنیا دست بردارید،
زیرا دنیا فقط یک آینه است.
تلاش انسان برای تغییر جهان به زور،،
مانند شکستن آینه به امید تغییر چهره بی نتیجه است.
آینه را رها کنید و چهره خود را تغییر دهید.
دنیا را به حال خود رها کنید و تصورات خود را از خودتان تغییر دهید.
نویل گدارد
@nevilgadard_napeluonHil