قانون اساسی (قسمت دوم)
اصل ششم
در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظائر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردیکه در اصول دیگر این قانون معین میگردد.
اصل هفتم
طبق دستور قرآن کریم: «و امرهم شوری بینهم» و «شاورهم فی الامر» شوراها:مجلس شورای ملی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظائر اینها از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشورند. موارد، طرز تشکیل و حدود اختیارات و وظایف شوراها را این قانون و قوانین ناشی از آن معین میکند.
اصل هشتم
در جمهوری اسلامی ایران دعوت بخیر، امر بمعروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آنرا قانون معین میکند. «والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عنالمنکر».
اصل نهم
در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد بنام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
اصل دهم
از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
اصل یازدهم
بحکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امتاند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی گیر بعمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
اصل دوازدهم
دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه ها رسمیت دارند و در هر منطقهای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.
اصل سیزدهم
ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل میکنند.
اصل چهاردهم
به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند
@vvakil
✍شهادت بر شهادت (شهادت فرع)
مسأله ۳۹:
تُقْبَلُ شَهادَةُ الفَرْعِ في سائِرِ حُقُوقِ اللَّهِ غَيْرُ الْحَدِّ كَالزَّكاةِ وَالخُمسِ وَأَوْقَافِ الْمَسَاجِدِ وَ الْجِهاتِ العَامِّۀِ بَل وَ الأهلۀِ أَيضاً.
«شهادت فرع در تمام حقوق الله غیر از حد قبول است، مانند زکات و خمس و اوقاف مسجدها و جهات عام، بلکه و همچنین هلال ماه ها.»
مسأله ۴۰:
لا تُقْبَلُ شَهَادَةُ فَرْعِ الْفَرْعِ كَالشَّهَادَةِ عَلَي الشَّهَادَةِ عَلَي الشَّهَادَةِ وهَكذا.
«شهادت فرعِ فرع، مانند شهادت بر شهادت بر شهادت و به همین صورت، قبول نیست.»
💠مساله ۴۱:
يُعْتَبَرُ فِي الشَّهَادَةِ عَلَي الشَّهَادَةِ مَا يُعْتَبَرُ فِي شَهَادَةِ الْأَصْلِ مِنَ الْعَدَدِ و الْأَوْصَافِ فَلا تَثبُتُ بِشَهادَةِ الواحِدِ .
«در شهادت بر شهادت، آنچه که در شهادت اصل از عدد و اوصاف معتبر است در شهادت فرع هم معتبر می باشد؛ پس با شهادت یک نفر ثابت نمی شود»
فَلَو شَهِدَ عَلَي كُلِّ واحِدٍ اثْنانِ أو شَهِدَ اثنانِ عَلَي شَهادَةِ كُلِّ واحِدٍ تُقْبَلُ وكَذَا لَوْ شَهِدَ شَاهِدُ أَصْلٍ وَ هُوَ مَعَ آخَرَ عَلَي شَهَادَةِ أَصْلٍ آخَرَ وكَذَا لَوْ شَهِدَ شَاهِدَانِ عَلَي شَهَادَةِ المَرْأَةِ فِيمَا جَازَتْ شَهَادَتُهَا.
«همچنین اگر شاهد اصلی در حالی که با دیگري باشد، بر شهادت شاهد اصلی دیگري شهادت بدهد قبول است همچنین اگر دو شاهد بر شهادت زن در جایی که شهادت زن جایز است شهادت بدهند، قبول است.»
مسألۀ ۴۲:
لاَ تُقْبَلُ شَهَادَةُ اَلنِّسَاءِ عَلَي الشَّهَادَةِ فِيمَا لاَ تُقْبَلُ فِيهَا شَهَادَتُهُنَّ مُنْفَرِداتٍ أو منضماتٍ فَهَلْ تُقْبَلُ فِيمَا تُقْبَلُ شَهَادَتُهُنَّ كَذَلِكَ فِيهِ قَوْلاَنِ أَشْبَهَهُمَا اَلْمَنْعُ.
«شهادت زنان بر شهادت، در جایی که شهادت زنان جداگانه یا به ضمیمۀ مردها قبول نمی شود، قبول نیست. آیا در جایی که شهادت آنها این چنین (جداگانه یا به ضمیمۀ مردان) قبول است، قبول می شود؟ در آن دو قول است که اشبه آنها منع می باشد.»
✅مساله ۴۳:
الأَقوَي عَدَمُ قَبُولِ شَهَادَةِ الفَرْعِ إلاَّلَعُذْرٍ يُمْنَعُ حُضُورَ شَاهِدِ اَلْأَصْلِ لِإِقَامَتِهَا لِمَرَضٍ أَوْ مَشِقۀٍ يَسْقُطُ بِهِمَا وُجُوبُ حُضُورِهِ أَوْ لِغَيْبٍۀ كانَ الحُضورُ مَعَها حَرَجاً ومَشَقَّۀً ومن المنعِ الحبسُ المانعِ عن الحضورِ.
«بنابر اقوي شهادت فرع قبول نیست، مگر این که عذري باشد که مانع حضور شاهد اصلی جهت اقامۀ شهادت است؛ مثلاً به خاطر بیماري یا مشقتی که وجوب حضور او به سبب آنها ساقط است یا به خاطر غائب بودنی که حضورش با آن حرج و مشقت داشته باشد و زندانی بودن که مانع حضور او باشد از این قبیل است.»
🚫مساله ۴۴:
لَو شَهِدَ الفَرْعُ عَلَي شَهَادَةِ اَلْأَصْلِ فَأَنْكَرَ شَاهِدُ الْأَصْلِ فَإِنْ كَانَ بَعْدَ حُكْمِ الْحَاكِمِ فَلا يَلْتَفِتُ إِلَي الْإِنْكَار.
«اگر فرع بر شهادت اصل شهادت بدهد، سپس شاهد اصلی انکار نماید پس اگر بعد از حکم حاکم است، اعتنایی به انکار او نمی شود.
وإِنْ كَانَ قَبْلَهُ فَهَلْ تُطْرَحُ بَيِّنَۀُ الْفَرْعِ أو يُعمَلُ بِأَعدَلِهِما وَمَعَ التَّساوي تُطرح الشهادةَ؟ وجهانِ.
و اگر قبل از حکم حاکم باشد آیا بینۀ فرع رد می شود یا به اعدل آنها عمل می شود؛ و با تساوي آنها، شهادت رد می گردد؟ دو وجه است.»
@vvakil
نکات آزمونی آدم
ماده 362 قانون آیین دادرسی مدنی
ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر مسموع نخواهد بود ولی موارد زیر ادعای جدید محسوب نمیشود:
1- مطالبه قیمت محکوم به که عین آن موضوع رای بدوی بوده و یا مطالبه عین مالی که قیمت آن در مرحله بدوی مورد حکم قرار گرفته است.
2- ادعای اجاره بهاء و مطالبه بقیه اقساط آن و اجرتالمثل و دیونی که موعد پرداخت آن درجریان رسیدگی بدوی، رسیده و سایر متفرعات از قبیل ضرر و زیان که در زمان جریان دعوا یا بعد از صدور رای بدوی به خواسته اصلی تعلق گرفته و مورد حکم واقع نشده یا موعد پرداخت آن بعد از صدور رای رسیده باشد.
3- تغییر عنوان خواسته از اجرت المسمی به اجرت المثل یا بالعکس.
ماده ۴۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی: دعاوی زیر قابل ارجاع به داوری نیست:
۱) دعوای ورشکستگی
۲) دعاوی راجع به اصل نکاح، فسخ آن، طلاق و نسب
پژوهشکده حقوق؛
When your past calls
Donot pick up , it has
Nothing new to say
وقتى گذشته ات زنگ ميزنه
جوابش رو نده
حرف تازه اى براى گفتن نداره...
@vvakil
✍نکات کیفری
📜 احاله
(مواد ۴۱۸-۴۱۹-۴۲۰ آیین دادرسی کیفری)
1⃣⇦متهم یا بیشتر متهمان در حوزه دادگاه دیگری اقامت داشته باشند.
2⃣⇦محل وقوع جرم از دادگاه صالح دور باشد به نحوی که دادگاه دیگر به علت نزدیک بودن به محل وقوع آن آسانتر بتواند به موضوع رسیدگی کند.
▒▒▒▒▒▒▒▒
✅احاله در حوزههای قضایی "یک استان"
👈به درخواست دادستان یا رییس حوزه قضایی مبدا + موافقت شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان
‼نکته : در "هرمرحله" از رسیدگی کیفری امکان پذیر است.
✅ احاله از حوزه قضایی "یکاستان به استان دیگر"
👈به درخواست دادستان
یا رییس حوزه قضایی مبدا + موافقت دیوان عالی کشور
✅احاله به منظور حفظ نظم و امنیت عمومی
👈پیشنهاد رییس قوه قضاییه یا دادستان کل کشور + تجویز دیوان عالی کشور
✅احاله در صلاحیت سازمان قضایی نیروهای مسلح
👈درخواست دادستان نظامی یا رییس سازمان قضایی استان + موافقت رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح
👈رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح (بدون درخواست یا تایید مقام دیگر)
□○□○□○□○□
📜قرار نظارت قضایی:
🔰مرجع صادر کننده:
بــازپــرس -- دادگــاه
🔰شامل یک یا چند دستور به شرح زیر:
1⃣مــعــرفی نــوبــه ای بــه مــراڪــز تــعــیــیــن شــده تــوســط بــازپــرس.
2⃣مــنع رانــنــدگـی بــا وســایــل نــقــلــیــه مــوتــوری.
3⃣مــنع اشــتــغــال بــا فــعــالــیــت مــرتــبــط بــا جــرم.
4⃣مــمــنــوعـیـت از نــگــهداری ســلــاح دارای مــجــوز.
5⃣مــمــنــوعـیت خــروج از ڪــشــور.
⭕اصل بر عدم صدور به تنهایی مگر در جرائم تعزیری ۷ و ۸ به شرطـ:ارائه تضمین مناسب برای جبران خسارت
⭕قابلیت شکایت ⇦ظرف ۱۰روز از ابلاغ قرار
〽مرجع اعتراض قرار:
⁉اگر بازپرس صادر کرده است👈🏼دادگاه صالح(م۲۷۱)
⁉اگردادگاه صادر کرده است👈🏼دادگاه تجدید نظر
□○□○□○□
♟ضمانت اجرای قرار نظارت قضایی:
⁉اگر به تنهایی صادر شده است👈🏼تبدیل به قرار تامین مناسب
⁉اگر همراه با قرار تامین صادر شده است 👈🏼لغو قرار نظارت قضایی+تشدید قرار تامین
@vvakil
هر جای ایران و جهان که هستید از صمیم قلبم بهترین سال را براتون آرزو میکنم ... عیدتون مبارک❤️🌿
@vvakil
پژوهشکده حقوق
سلام و ادب
عید سعید نوروز بر حضرتعالی و خانواده محترم مبارکباد❤️
به امید خدای مهربان؛سالی سرشار از تندرستی ،پیروزی و موفقیت داشته باشید🙏
با احترام💐
@vvakil
✍معامله فضولی چیست؟
معامله فضولی به معاملهای گفته میشود که شخص برای دیگری یا با مال دیگری، معامله کند؛ بدون این که نماینده یا مأذون از طرف او باشد. این نوع معامله، ممکن است تملیکی یا عهدی باشد.
در معامله فضولی تملیکی، شخصی مال فردی را بدون اذن مالک به دیگری میفروشد.
معامله فضولی عهدی نیز به این معنا است که شخص به حساب فرد دیگری متعهد میشود که عملی را برای طرف دیگر معامله انجام دهد. کسی که بدون داشتن نمایندگی و اذن، برای دیگری معامله را تشکیل میدهد، در اصطلاح فضول، طرف معامله او را اصیل و شخص دیگر را که معامله برای او یا به مال او انجام شده است، غیر میگویند.
در معامله فضولی ۳ شخص وجود دارد:
🔻مالک: کسی که مالک اصلی و واقعی مال است و درواقع رضایت این شخص برای انجام معامله ضرورت دارد.
🔻فضول: کسی است که بدون نمایندگی و رضایت اصیل اقدام به انجام معامله مینماید. (شخصی غیراز اصیل).
🔻اصیل: طرف معامله با فضول:
برای نمونه فرض کنید که علی مالک یک خودروی سواری است. رضا، بدون آنکه وکیل علی باشد، اقدام به فروش خودروی او به محمد میکند. در این مثال، علی مالک، رضا فضول و محمد اصیل است.
امکان دارد که شخص فضول، با سوءنیت (قصد و انگیزهی بد) یا حتی بدون سوءنیت مال دیگری را مورد معامله قرار دهد یا حتی به گمان اینکه از طرف صاحب مال، وکالت یا نمایندگی دارد، اقدام به انعقادب معامله نماید که در هر حال نیازمند رضایت مالک است و علاوهبر تبعات حقوقی درصورت وجود سوءنیت، آثار کیفری هم دارد.
🟨مسئولیت طرفین عقد فضولی و ایادی بعدی:
مطابق ماده ۲۵۹ قانون مدنی :« هر گاه معامل فضولی، مالی را که موضوع معامله بوده است به تصرف متعامل داده باشد و مالک، آن را اجازه نکند، متصرف ضامن عین و منافع بوده است.»در واقع تصرفات متصرف غیر ماذون (از طرف مالک) در حکم غصب است به عبارت دیگر اصیلی که مال مالک را به اذن فضول به تصرف گرفته است ضامن عین و منافع آن تلقی و در واقع غاصب محسوب می گردد چه آنکه برابر ماده ۳۰۸ قانون مدنی :«غصب، استیلاء بر حق غیر است به نحو عدوان، اثبات ید مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است.» ماده ۲۶۱ قانون مدنی در همین رابطه مقرر داشته است :«در صورتی که مبیع فضولی به تصرف مشتری داده شود، هر گاه مالک، معامله را اجازه نکرد مشتری نسبت به اصل مال و منافع مدتی که در تصرف او بوده ضمن است اگر چه منافع را استیفاء نکرده باشد و همچنین نسبت به هر عیبی که در مدت تصرف مشتری حادث شده باشد.» همانطوری که معروض شد در واقع تصرفات متصرف غیر ماذون غاصبانه بوده و «الغاصب یوخذ الاحوال»فلذا ید وی ضمانی بوده و ضامن تسلیم عین و منافع مال می باشد ولی آنکه از آن استیفاء نیز نکرده باشد و همین امر صادق است بر ایادی بعدی چه آنکه ماده ۳۲۳ همان قانون اعلام میکند :«اگر کسی ملک مغصوب را از غاصب بخرد آن کس نیز ضامن و مالک می تواند بر طرق مقررات مواد فوق به هر یک از بایع و مشتری رجوع کرده عین کرده و در صورت تلف شدن آن، مثل یا قیمت مال و همچنین منافع آن را در هر حال مطالبه نماید.»
🔻خریدار معامله فضولی همواره حق دارد جهت استرداد ثمن پرداختی به فضول مراجعه نماید و لیکن مطالبه خسارات از فضول مشروط به آن است که خریدار از فضولی بودن معامله اطلاعی نداشته باشد به همین علت ماده ۲۶۲ قانون مدنی مقرر داشته است :«در مورد ماده قبل (زمانی که مالک معامله را در نموده است) مشتری حق دارد که برای استرداد ثمن عیناً یا مثلاً یا قیمتاً به بایع فضولی رجوع کند.»و در ادامه ماده ۲۶۳ قانون مذکور اعلام می نماید :«هر گاه مالک معامله را اجازه نکند و مشتری هم بر فضولی بودن آن جاهل باشد، حق دارد که برای ثمن و کلیه غرامات به بایع فضولی رجوع کند و در صورت عالم بودن فقط حق رجوع برای ثمن را خواهد داشت.»
🔻لازم به ذکر می داند که برابر ماده ۲۶۰ ماده مدنی :«در صورتی که معامل فضولی، عوض مالی را که موضوع معامله بوده است گرفته و در نزد خود داشته باشد و مالک با اجازه معامله قبض عوض را نیز اجازه کند، دیگر حق رجوع به طرف دیگر را نخواهد داشت.» همانند ماده ۶۶۵ قانون که مقرر می دارد :«وکالت در بیع، وکالت در قبض ثمن نیست، مگر اینکه قرینه قطعی دلالت بر آن کند.» فلذا علی الاصول اعلام قبولی معامله فضولی از سوی مالک دلیل بر تأیید قبض عوض نیست مگر آنکه دلیل یا قرینه قطعی نیز بر تأیید قبض عوض وجود داشته باشد.
وضعیت و آثار معامله قبل از اجازه و رد
معامله فضولی پیش از آنکه از طرف مالک، تنفیذ یا رد شود، باطل نیست اما صحیح و معتبر نیز نبوده، بلکه یک عقد غیر نافذ است.
@vvakil
✍ رحم اجارهای
قیمت رحم اجاره ای ۴۰۰ میلیون تا ۹۰۰ میلیون تومان/ دهه هفتادیها روی بورس هستند
🔹مسئله رحم اجارهای سالیان زیادی است که نهتنها در کشور ما که در بسیاری از کشورهای دیگر وجود دارد. در واقع یکی از تجارت های پررونق به شمار می رود و پیش بینی می شود تجارت این بازار جهانی تا سال ۲۰۳۲ به ۱۲۸ میلیارد دلار برسد.
🔹قیمتها از ۴۰۰ میلیون تومان شروع میشود و بسته به شرایط فرد که شامل سن، سلامتی، زیبایی ظاهری و ... است گاهی به ۹۰۰ میلیون تومان هم میرسد.
🔹طاهره میرزایی، فوق تخصص زنان و زایمان، در این باره میگوید: اجاره رحم هم برای بسیاری از افرادی که داوطلب این کار میشوند مانند کسانی است که به دلیل مشکلات مالی و فقر اقتصادی حاضر به فروش اعضای بدن خود میشوند. در اکثر موارد زنان برای این کار داوطلب میشوند تا بتوانند مشکلات اقتصادی و معیشتی خود و خانوادههایشان را حل و فصل کنند./ تجارت نیوز
قانون ناظر بر قرارداد رحم اجاره ای کدام است؟
در خصوص رحم اجاره ای قانون مشخصی وجود ندارد که دقیقا ناظر بر این امر باشد اما در سال ۱۳۸۲ قانونی در خصوص اهدای جنین در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و شورای نگهبان نیز آن را در سال ۱۳۸۳ تایید کرد که می توان از آن در امر رحم اجاره ای نیز بهره برد اما در خصوص تنظیم قرارداد، ماده 10 قانون مدنی راه گشا خواهد بود که مقرر می دارد: قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده¬اند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.
@vvakil
قانون اساسی
اصل اوّل
حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینهاش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیتاللهالعظمی امام خمینی، در همهپرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادیالاولی سال یکهزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت ۹۸٫۲٪ کلیه کسانی که حق رأی داشتند، به آن رأی مثبت داد.
اصل دوم
جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:
خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.
معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا.
عدل خدا در خلقت و تشریع.
امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام.
کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا، که از راه:
اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین،
استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها،
نفی هر گونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری،
قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین میکند.
اصل سوم
دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد:
ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینههای با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر.
آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.
تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینههای علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.
طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.
محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی.
تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی.
ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور.
تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.
پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.
تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها.
تأمین حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم.
تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان.
اصل چهارم
کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهاء شورای نگهبان است.
اصل پنجم
در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهدهدار آن میگردد
@vvakil
✍معامله
مورد معامله:
ممکن است کار باشد که ایجاد کننده ی حق دینی و عقد عهدی ست .
ممکن است مال باشد که ایجاد کننده ی حق عینی و عقد تملیکی است .
موضوع معامله باید:
۱: مالیت داشته باشد←عرفا ارزش داد وستد را داشته باشد
2 :موجود باشد←عمل حقوقی بلاموضوع باطل است.
در معاملات کلی فی الذمه اگر مورد معامله حین العقد موجودنیست اما در زمان تسلیم موجود میشود معامله درست است .
یا تعهد به انجام کاری در آینده معتبر
است چون موعد اجرای تعهد ملاک است
موجود باشد:
مورد معامله اگر عین معین و کلی درمعین باشد باید حین العقد موجود باشند.
۳: مقدورالتسلیم باشد← در عقود تملیکی و مقدور الاجراست
در عقود عهدی←اگر نامقدور باشد قراداد باطل است.
اگرحین العقد مقدور بوده ولی بعد از عقد نامقدور شود←اگر موقتا باشد متعهد له خیار تعذر تسلیم دارد ←اگر مطلقا نامقدور باشد قراداد منفسخ میشود
اگر انجام کار قائم به شخص باشد و فرد بیمار گردد وضعیت قرار داد چگونه است؟
بیماری امری موقت است براساس خیار تعذر اجرا پس حق فسخ دارد.
اگر فردی با شما قرار داد ببندد که درخت ها را آبیاری کند و بیمار گردد در این حالت قرار داد قابل فسخ نیست چرا؟چون قائم
به شخص نیست و ثالثی هم میتواند آن را انجام دهد و انجام تعهد مقدوراست و باید ابتدا اورا الزام کنیم اگر الزام ممکن نشد انجام تعهد به هزینه ی متعهد توسط ثالث ممکن است در غیر این صورت فسخ میکنیم.
معلوم بودن موضوع معامله:
یعنی مجهول نباشد یا به عبارتی مبهم نباشد .
باید جنس ،مقدار،وصف مورد معامله مشخص باشد حال اگر درجه ی مرغوبیت در قرارداد تعیین نشود مهم نیست و باید چیزی را تحویل بدهیم که عرفا معیوب نباشد و از هر درجه ایی میتواند باشد .
اگر درعقد یا قراردادی اوصاف مورد معامله مشخص نباشد وضعیت آن چگونه است؟
عقد یا قراداد باطل است اگر مقدار ،جنس، اوصاف مشخص نباشد.
مقدار و وصف همان شرط صفت هستند.
برای مثال :
بعد از انعقاد عقد یکی از طرفین میگوید برنجی که خریدم ایرانی بود اما فروشنده میگوید برنج فروخته شده به شما خارجی بوده است .در این مسأله طرفین نسبت به اصل خرید و فروش برنج قطعیت دارند یا به عبارتی در وقوع عقد شکی نیست و مجرای اصل صحت میباشد در این مثال بایستی به قدر متیقن اکتفا کرد که همان برنج خارجی ست
براساس اصل عدم زیادت.
اگر کسی بعد از عقد ادعا کند دچار اشتباه یا اکراه شده یا سمت معاملی داشته ولی بی خبر از آن بوده اگر ثابت شود براساس هر مورد حکم مناسبی داده میشود و اگر اثبات نگردید قرار داد صحیح هست( اماره بر صحت قراداد میباشد)
علم اجمالی و علم تفصیلی :
در قرارداد علم ما بایستی تفصیلی باشد اما استثنا در پاره ایی از موارد مثال:
عقود مسامحه ایی ،عقود رایگان ،صلح
بلاعوض علم اجمالی نیز کافی ست مثل ضمان ،هبه .
اما اگر مجهول مطلق باشد←عقد باطل است پس حداقل علم اجمالی نیاز است.
مثال وقف: در زمره ی عقود احسانی و مسامحه ایی ست که علم اجمالی به موارد آن کافی ست اما اگر فرد بگوید چیزی
را وقف کردم وقف باطل است چون مجهول مطلق میباشد وقصد او به چیزی معلومی تعلق نگرفته.
@vvakil
پژوهشکده حقوق
بررسی تطبیقی قرارهای قابل تجدیدنظر به صورت جدولی در آیین دادرسی مدنی
@vvakil
✍حقوق تجارت
‼👈🏼مسؤوليت ضامن: اگر مضمون عنه ضامن، صادر كننده سفته باشد، همچنان كه براي مراجعه به اين مسؤول رعايت مواعد شرط نيست براي مراجعه به ضامن آن نيز رعايت مواعد شرط نيست.
‼👈🏼چنانچه مضمون عنه ضامن، ظهرنويس باشد براي مراجعه به ظهرنويس رعايت مواعد شرط است.پس براي مراجعه به ضامن او نيز رعايت مواعد شرط است.
‼👈🏼اگر شخص ثالثی ظهر سفته را بدون هیچ قیدی امضاء نماید این امر ظهور در ضمانت دارد.
‼👈🏼وظايف دارنده ی سفته:
1⃣اعتراض عدم تادیه ظرف ۱۰ روز مطابق م ۲۸۰ و در مورد سفتههاي عند المطالبه با توجه به مواد ۲۷۴ و ۳۰۹ اقدام مقتضي ظرف یک سال از تاريخ صدور سفته
2⃣اقامه ی دعوي ظرف یک يا دو سال از تاريخ اعتراض عدم تأديه
‼👈🏼مطالبه ی وجه سفته عندالمطالبه باید از طریق اظهارنامه به متعهد ابلاغ شود و زمان محاسبه ی واخواست از تاریخ ابلاغ اظهارنامه به مدیون محاسبه میشود.
‼👈🏼دارنده ی كاهل: دارندهاي است كه مواد ۲۷۴ و ۲۸۶ ق.ت را رعايت نميكند يعني سفتهاي را كه دارد در مواعد مقرر براي پرداخت به محال عليه ارائه نميدهد و يا در موعد مقرر اقامه دعوي نميكند كه در اين موارد حق مراجعه به ظهرنويسها و ضامن را ندارد.
‼👈🏼چک نوشته ای است که به موجب آن صادرکننده، وجوهی را که در نزد محال علیه دارد کلاً یا جزئاً به دیگری واگذار میکند.
‼👈🏼بر طبق قانون تجارت چک سندی حال محسوب میشود.
‼👈🏼صدور چک همانند سفته و برخلاف برات میتواند در وجه حامل باشد.
‼👈🏼صدور چک برخلاف برات و سفته فقط با امضای صادرکننده امکان دارد.
‼👈🏼بازرس نميتواند در معاملاتي كه با شركت يا به حساب شركت انجام ميگيرد به طور مستقيم يا غيرمستقيم ذينفع شود.
‼👈🏼مسؤولیت بازرسان در مورد اقدامات خود در برابر شرکت و اشخاص ثالث اشتراکی است.
‼👈🏼تغییرات در سرمایه شرکت: تغییر در سرمایه به دو صورت است: افزایش سرمایه و یا کاهش سرمایه.
‼👈🏼در هنگام افزایش سرمایه، خود شركت نمي تواند هنگام افزايش سرمايه سهام خود را بخرد.
‼👈🏼در زمان تشكيل شرکت، تأدية مبلغ اسميِ سهام به صورت غيرنقدی مجاز است به علاوه در افزايش سرمايه در شركتهاي سهامي خاص، تأديه ی مبلغ اسميِ سهام جديد مي تواند غيرنقد باشد اما در سهامي عام تأديه ی مبلغ اسميِ سهام جديد در افزايش سرمايه است باید نقدی باشد.
‼👈🏼در افزايش سرمايه انتقالِ اندوخته ی قانوني به سرمايه ممنوع است.
‼👈🏼اتخاذ تصمیم و اجازه افزایش سرمایه پس از پیشنهاد هیأت مدیره مبنی بر افزایش سرمایه و پس از قرائت گزارش بازرسان، به عهده ی مجمع عمومی فوق العاده شرکت میباشد.
@vvakil
جزوه جمع بندی اطلاعات عمومی ویژه آزمون سردفتری
تالیف : وحیدخلیفه
⚖چتر عدالت⚖
@chatr_edalatt
پژوهشکده حقوق:
✍نکات کاربردی درسندرسمی
👌٢٠ نکته كاربردى و مهم در خصوص سند رسمی
1 ـ سند رسمی درباره طرفین و وراث و قائم مقام آنها نافذ و معتبر است(ماده 1290قانون مدنی).
2- تاریخ سند رسمی معتبر است حتی بر علیه ثالث(ماده 1305 ق . م ).
3- انکار نسبت به مندرجات سند رسمی راجع به اخذ وجه یا مال یا تعهد به تأدیه وجه یا تسلیم مال مسموع نیست(ماده 1292ق . م وماده 70قانون ثبت اسناد ).
4- صرفاً و فقط سند رسمی است که به نقل و انتقال حق کسب و پیشه از مستأجر سابق به مستأجر جدید اعتبار می بخشد(تبصره 2 ماده 19 قانون مالک ومستاجر مصوب 1356).
5- نقل و انتقال سهم الشرکه در شرکت ها با مسئولیت محدود به عمل نمیآید، مگر با سند رسمی( ماده103قانون تجارت ).
6- مدلول تمامی اسناد رسمی راجع به دیون و سایر اموال منقول بدون احتیاج به حکمی از محاکم لازم الاجراست، مگر در مورد تسلیم عین منقولی که شخص ثالثی متصرف و مدعی مالکیت آن باشد(ماده 92 قانون ثبت اسناد ).
7- تمام اسناد رسمی راجع به معاملات املاک ثبت شده مستقلا و بدون مراجعه به محاکم لازم الاجراست(ماده 93 قانون ثبت اسناد).
8- مبلغ اجاره مقید در سند رسمی به عنوان ماخذ وصول مالیات مستغلات معتبر و ملاک عمل اداره امور مالیاتی به عنوان مبنای وصول مالیات است(ماده 54 قانون مالیاتهای مستقیم).
9- الزام به ایفای تعهدات در سند رسمی از جمله پرداخت بدهی در سر رسید وصول مطالبات و یا تخلیه اماکن استیجاری اعم از مسکونی و تجاری (باسندرسمی ) از طریق صدور اجرائیه از طریق دفترخانه تنظیم کننده سند و واحد اجرای ثبت حسب مورد ممکن و نیاز به دادرسی ندارد(بند الف ماده یک آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی ... مصوب 11/6/1387و بند الف ماده 2 همان آیین نامه و غیره).
10- وجود شخصی متخصص و معتمد و امین و عادل و متعهد و متبحر به عنوان سردفتر نیز به عنوان کاتبین سند رسمی از مزایای سند رسمی محسوب است.
11- سندی که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمی است تمامی محتویات و امضاهای مندرجه در آن معتبر است، مگر این که مجعولیت آن سند ثابت شو(ماده 70 قانون ثبت اسناد).
12- امکان دریافت رونوشت مصدق اسناد رسمی در صورت فقدان اصل اسناد از دفترخانه ممکن است و درصورت تصدیق مطابقت آن با ثبت دفتر به منزله اصل سند خواهدبود(ماده 74 قانون ثبت اسناد).
13- در صورتی که درخواست تأمین خواسته از دادگاه مستند به سند رسمی باشد، دادگاه مکلف به قبول درخواست است(بندالف ماده 108 ق.آ.د.ر.م).
14- در مواردی که دعاوی مستند به سند رسمی باشد، خوانده نمیتواند برای تأمین خسارات احتمالی خود درخواست تأمین کند(ماده 110 ق . آ . د. ر. م ).
15- هزینه تنظیم اسناد رسمی به مراتب کمتر از سند عادی است.
16- امکان وقوع معاملات معارض در معاملات با سند رسمی به مراتب کمتر است.
17- با تنظیم سند رسمی در خصوص پیش فروش ساختمان متعاملین و واسطه آنها مشمول مجازات های حقوقی و کیفری مقرر در قانون نخواهد شد(قانون پیش فروش ساختمان).
18- ترویج تنظیم سند رسمی نقش عمده ای در قضا زدایی خواهد داشت.
19 ـ پذیرفته شدن اسناد رسمی در مورد عقود و معاملات املاک ثبت شده (دردفتراملاک ) و نیز عقود و معاملات در مورد املاک ثبت نشده و نیز صلح نامه وهبه نامه در محاکم و ادارات دولتی(مواد 46، 47 و 48 قانون ثبت اسناد).
20- عدم اعتبار دادن به اسناد ثبت شده از طرف قضات و مأموران دیگر دولتی موجب مجازات و تعقیب انتطامی قضات و مأموران دولتی خواهدشد(ماده 73 قانون ثبت اسناد).
@vvakil
✍توبه در تعزیرات (نه در حدود)
توبه در تعزیرات درجه 6 الی 8 موجب سقوط مجازات است
توبه در تعزیرات 1 الی 5 از جهات نخفیف اختیاری است
در جرائم تعزیری، جرم چه قابل گذشت باشد و چه غیرقابل گذشت باشد، توبه درآن موثر است.
اما در تعدد جرم، توبه پذیرفته میشود.
رأی در نتیجه توبه مشمول فراغ دادرس نیست لذا قابل تغییر است یعنی اگر تظاهر مرتکب محرز شود،سقوط یا تخفیف مجازات، لغو میشود و در تعزیرات هم به حداکثر قانونی محکوم میگردد.
توبه ها در تمامی جرائم ادله مربوط به توبه را تا پیش از قطعیت رأی میتوان ارائه نمود. بنابراین توبه نزد مرجع تجدیدنظر هم امکان پذیر است.
دادستان(و نه شاکی)نسبت به سقوط یا تخفیف مجازات در نتیجه توبه، حق تجدیدنظرخواهی دارد.
@vvakil
✍تفاوت اقرار در امور مدنی وکیفری تعریف اقرارشرایط مقر و اقرار:
اقرار در لغت عبارت است از با گفتار خود ثابت کردن کاری، یا امری، اعتراف کردن، سخنی را آشکار و واضح بیان کردن و در اصطلاح به طور کلّی اخبار و بیان حقّی است به نفع دیگری و به ضرر خود در حقوق کیفری که غالبا به معنای قبول ارتکاب بزه، توسط متهم به کار میرود
☀️تفاوت اقرار در امور مدنی با اقرار در امور کیفری
علیرغم اینکه در امور مدنی اقرار جنبهی کاشفیّت از موضوع دارد و به تبع آن دلیل مقنن برای محکومیّت مقرّ محسوب میگردد. در امور کیفری، اقرار متهم موضوعیت ندارد و فقط ممکن است طریق علم و استنباط دادگاه در تشخیص تقصیر متهم واقع شود. به بیانی دیگر، اقرار در امور کیفری جنبهی طریقیت دارد و اصالتاً به ضرر متهم دلیل و حجت قانونی به شمار نمیآید؛ بلکه در مقام حکم به ارتکاب جرم، فقط دلایل و شواهد اقناع کننده حکم مناط اعتبار خواهد بود جز در مواردی که قانون صراحتا بیان کرده باشد. و نیز بر خلاف غیر قابل تجزیه بودن اقرار در امور مدنی ، اقرار در امور کیفری قابل تجزیه است زیرا قاضی در امور کیفری در اجرای احترام به اصل اعتقاد باطنی خود، هر قسمت از اقرار را که بتواند او را متقاعد به قبول اقرار نماید مورد توجه قرار میدهد. بدین ترتیب قاضی میتواند، مجرمیت بزهکار را بر اساس بخشی از اقرار متهم اعلام و مستنداتی را که متهم به منظور تخفیف مجرمیت خود به اقرار افزوده است را ردّ نماید.
البته اقراردر امور کیفری با اقرار در امور مدنی هرچند دارای اشتراک در برخی از موارد و شرائط، میباشند، اما تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند.
در نوشتار حاضر سعی بر تبیین و روشن نمودن اقرار در امور کیفری است و بحثی از اقرار در امور مدنی به میان نخواهد آمد.
☀️عناصر تعریف اقرار
◀️1)اخبار: اقرار نوعی اخبار است؛ یعنی از گذشته یا حال و یا آیندهی چیزی خبر دادن و اقرار کننده خبر میدهد که حقّی برای دیگری بر عهدهی وی میباشد.
◀️2)نفع غیر: عنصر سوم "وجود نفع برای غیر" است. غیر اعم از فرد حقیقی و حقوقی است و حتی اقرار به ارتکاب عملی که مستلزم حدّ یا مجازات تعزیری باشد؛ هرچند به نفع فرد خاصّی نیست، ولی با قدری مسامحه میتوان اقرار را به نفع جامعه دانست.
◀️3)ضرر مقرّ: اقرار باید مستلزم ورود ضرر و لطمهای به تمامیّت جسمانی (در امور کیفری) و یا صدمه و خسارت به اموال و حقوق مالی مقرّ (اقرار کننده) باشد. بنابراین اگر اقرار زیانی برای مقرّ نداشته باشد و متضمّن ضرر دیگری باشد، شهادت محسوب میشود.
☀️ارکان اقرار:
◀️1- اقرار کننده یا مقرِّ
◀️2- منتفع از اقرار یا مقرِِِِّّّ له
◀️3- موضوع اقرار یا مقرٌّ به
◀️4- صیغه یا لفظ اقرار.
☀️شرایط مقرّ:
1⃣بلوغ: اقرار صغیر اگرچه ممیّز باشد صحیح نیست.
2⃣عقل: اقرار کننده باید عاقل باشد؛ پس اقرار مجنون نافذ نیست. در صورتی که اقرار کننده مجنون ادواری باشد و در حالت افاقه و سلامت روانی اقرار کند، اقرار وی نافذ است.
3⃣رشد: اقرار سفیه در امور مالی مؤثر نیست. البته اقرار سفیه در اموری که جنبهی مالی ندارد، نافذ است. مثلا اقرار سفیه به ارتکاب جرمی که موجب حدّ یا قصاص یا تعزیر است مانند زنا یا قذف معتبر است.
4⃣قصد: اقرار کننده باید هنگام اقرار دارای قصد اخبار باشد و الفاظ یا اشاراتی که بدون قصد صورت گیرد، اثر حقوقی ندارد؛ پس اقرار شخص در خواب، بیهوشی ویا مستی، معتبر نمیباشد.
5⃣ اختیار: اقرار کننده باید در حال اختیار و بدون هیچگونه اکراهی اقرار کند
⚡️ @vvakil
✍بوی عیدی
فرهاد مِهراد
بوي عيدي بوي توپ بوي كاغذ رنــــگي
بوي تند ماهي دودي وسط سفره نــــو
بوي ياس جا نمازه ترمه مادر بــــــزرگ
با اينا زمستونو سر ميكنم با اينا خستگيمو در ميكنم
♫♫♫
شادي شكستن قلك پول
وحشت كم شدن سكه عيدي از شمردن زياد
بوي اسكناس تا نخورده لايه كتاب
با اينا زمستونو سر ميكنم با اينا خستگيمو در ميكنم
♫♫♫
فكر قاشق زدن يه دختر چادر سياه
شوق يك خيز بلند از روي بوته هايه نور
برق كفش جفت شده تو گنجه ها
با اينا زمستونو سر ميكنم با اينا خستگيمو در ميكنم
♫♫♫
عشق يك ستاره ساختن با د لك
ترس ناتموم گذاشتن جريمه هاي عيد مدرسه
بوي گل محمدي كه خشك شده لايه كتاب
با اينا زمستونو سر ميكنم با اينا خستگيمو در ميكنم
♫♫♫
بوي باغچه بوي حوض عطر خوب نذري
شب جمعه پيه فانوس توي كوچه گم شدن
توي جوي لاجوردي هوس يه آبتنـــي
با اينا زمستونو سر ميكنم با اينا خستگيمو در ميكنم
@vvakil