یه زن نمیتونه دوستت داشته باشه
بعد دوستت نداشته باشه
بعد دوباره دوستت داشته باشه!
یه زن فقط میتونه دوستت داشته باشه
دوستت داشته باشه
دوستت داشته باشه
و بعد دیگه
هیچوقت دوستت نداشته باشه!
📚خداحافظ گاری کوپر
👤رومن گاری
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
از لحاظ روحی نیاز دارم یک کتاب فروشی چوبی توی پاریس داشته باشم و همونطور که بیرون داره بارون می زنه بوی کاغذ نو، چوب و قهوه داخلش بپیچه و بتونم آهنگای مورد علاقمو توش پخش کنم.
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
اژدهای کوچک گفت: «گاهی فکر میکنم اونقدر که باید خوب نیستم.»
پاندای بزرگ گفت: «درخت گیلاس خودش رو با درختهای دیگه مقایسه نمیکنه. فقط شکوفه میده.»
📚پاندای بزرگ و اژدهای کوچک
👤جیمز نوربری
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
«مثل ستاره پخشمان کردهاند توی این صفحه سیاه که هرکداممان جایی برای خودمان سوسو بزنیم که مثلا هستیم. اما نمیدانیم در کدام منظومه میچرخیم، برای چی میچرخیم، و چقدر میچرخیم. به قول عبدالناصر آخرش همهمان به خودمان بدهکار شدیم.»
👤عباس معروفی
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
در عطش یک «دوست داشتنِ آرمانی» به سر بردن، وقت آدم را هدر میدهد. هرگز کسی تمام نیازهای ما را رفع نخواهد کرد و تمام جاهای خالی را نمیتواند پُر کند. چنین توقعی، دیگری را در وضعی «طاقتفرسا» قرار میدهد.
انتظارات بزرگ، اساسا عشق را دستنیافتنی خواهد کرد. «این به عهدهی طرف مقابلتان نیست که تضمین کند به زندگیتان معنایی ببخشد که در تمنای آن میسوزید. شما هرگز موفق نخواهید شد کسی را بیاید، که با او تفاهمی تام داشته باشيد»
👤معین دهاز
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
... و اما چیزی که برای رفع تنهاییام قول دادهای بفرستی، چیست؟ عروسک است؟ عکس است؟ چیست؟ من که نفهمیدم.
شاید همین دسته کوچک مویت بود که در کاغذهایت چیزی از آن ننوشته بودی، ولی لای کاغذهایت بود. فعلا که برای رفع تنهایی حقیر همین یک دسته کوچک مو کافی است. تا به حال بیست بار آن را بوییدهام. آنها را دانه دانه مرتب کردهام و وسط آن را با یک نوار کوچک چسب روی یکی از عکسهایت چسباندهام و بو میکنم و راستی چه خوب بوی تو را دارد. بوی موهایت را. ته بوی آن هم چیزی از عطر هست.
💬 از نامه های جلال به سیمین دانشور
۳ بعدازظهر یکشنبه ۱۲ بهمن
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
هیچ کس از تنها موندن خوشش نمی آد. اما به محض این که به هم نزدیک می شیم، همه ی چیزهایی که یه روزی قندتوی دلمون آب می کرد، می شه یه چیزی که دیگه بودنش فرقی نمی کنه و نبودنش مثل گم کردن یه کلید، یه کتاب، یه چیزیه که باید باشه.
📚پرتره مرد ناتمام
👤امیرحسین یزدانبُد
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
من فکر نمیکنم که اندوه یک آدم به هنگام ترک چیزی ناشی از این باشد که دارد چیزی را که دوست دارد ترک میکند. اندوه آدم ممکن است ناشی از نقطهی مقابلش باشد. آدم احساس میکند که پیوندها چه آسان پاره میشود و نیز اینکه دیگران چه آسان از آدم جدا میشوند. در واقع آدم هم به آزادی نیاز دارد و هم به وابستگی، اما هر کدام بهجای خود، و آدم با ناراحتی درمییابد که جاها را با هم قاطی کرده است.
📚نامهی فرانتس کافکا به گرته بلوخ
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
توی یه دنیای دیگه پستچیام!
صب به صب از خواب که بیدار میشم، نامههایی که روز قبل بردم و کسی نبوده تحویل بگیره رو مرتب میکنم و میچینم روی میز. بعد اسمها رو نگاه میکنم و میبینم که از کجا اومدن. بعضیاشون که راهشون خیلی دوره برام غمانگیز ترن! چونکه خیلی راه اومدن که برسن دست کسی که میخواستتشون! اما حالا کسی نبوده که تحویلشون بگیره. دیر رسیدن شاید. روشون یه برچسب بزرگ میزنن که نوشته «برگشت خورد!»
من برای برگشتخوردهها بیشتر غصه میخورم. برای تنهاییشون بعد از اینهمه انتظار، برای نرسیدنشون، برای بلاتکلیفی سرسامآوری که دارن تجربه میکنن…
بلاتکلیفی خیلی بده! آدمو دیوونه میکنه. نمیدونی الان چی شد؟! خونه نبودن؟! منو نخواستن؟! دیر اومدم؟! اصن نکنه رفتن! نکنه مردن! نکنه اصلا اشتباهه این نشونی! نکنه دیگه هیچوقت نرسم! نکنه بمونم تو تاریکخونهی پست تا بپوسم! نکنه بپوسم و هیچکس نیاد سراغم! نکنه بپوسم…
بعد اسم و نشونی همشونو مینویسم توی یه سالنامهی قهوهای قدیمی که نخهای شیرازهش زده بیرون. دفتره پر از این اسم و نشونیاس. نشونی برگشتیا!
شبا که از سرکار برمیگردم، تا سیبزمینیا آبپز بشن، یه چایی میریزم میشینم پشت میز گرد وسط آشپزخونه، سیگارمو روشن میکنم و براشون نامه مینویسم! براشون مینویسم که یه چیزی، یه جایی توی تاریکترین قسمت یه شهر هست که منتظرشونه! مینویسم نذارید بپوسه! مینویسم بلاتکلیفی بد دردیه! مینویسم چشم انتظاری از اون بدتره…
بعد که بوی پوست سوختهی سیب زمینیا اومد یادم میافته که تو همیشه از بوی پوست سیبزمینی سوخته خوشت میاومد! مییام میشینم جلوی تلویزیون، همینطوری که سیبزمینیا رو پوست میکنم، خیره میشم به مسابقهی اسبدوانی توی یه کشور دور که حالا اونجا روزه و به این فکر میکنم که چقدر خونه تاریکه.
توی یه دنیای دیگه یه پستچیام که نامهی خودش خیلی وقته برگشت خورده…
👤سیمین کشاورز
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
#نغمه_دل
شب است اما نیست ماهم 🌝
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
#نغمه_دل
بدون تو نمیخوام آسمون بارون بباره ☔️
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
#نغمه_دل
🎶🌙☕️
نتهای این موزیک عطر قهوه فرانسه رو داره...
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
بزرگترین خوشبختی این است که ما را بخاطر خودمان و برای آنچه واقعاً هستیم، دوست بدارند...
👤ویکتور هوگو
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
من اصلاً آدمِ زرنگی نبودم هیچوقت.
مثلا توی مدرسه با اونی گَشتم که باحالتر بود، نه درسخونتر.
بین دوستام با اونی رفاقت کردم که پایهتر بود نه پولدارتر.
به همکارم مثل خانوادهم نگاه کردم نه رقیب.
هیچوقت بلد نبودم پولامو تنهایی خرج کنم.
رفیقم داشت میبُرد، دَست میزدم گوشه زمین با ذوق.
خوبیای آدما رو بیشتر از زرنگ بازیشون باور کردم :)
طرف تحقیرم کرد وُ لِه کرد علاقهمو، من باز موقع رفتن بهش گفتم جایی کاری پیش اومد بگو بهم.
اصلاً وقتی فکر میکنم گریهم میگیره واسه خودم. اما اشتباهه! کارای من نه! حرف آدمایی که میگن باخت دادی.
اگه ماهیت زندگی معامله کردن بود، حتما غصه میخوردم واسه زرنگ نبودنم. اما خب آدما دیر میفهمن که بُرد چیه دقیقا!
که زندگی معامله نیست!
👤علی سلطانی
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
#نغمه_دل
میشه چشمها رو بست و بارها و بارها بهش گوش داد.
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
پشت هر خط زخم به میزان چشمگیری داستان و قصه پنهان شده و هیچکس در این دنیای فانی، سواد کافی برای زخم خوانی را ندارد. زخمها، راویان مسکوت این جهاناند.
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
دههی ۲۰ سالگی زندگیت اینجوریه که: من خیلی جوونم اما خیلی هم پیرم، باید همه کار انجام بدم اما باید استراحت هم بکنم، میخوام کارایی که میخوامو انجام بدم اما باید مواظب هم باشم. من الان یه فرد بالغم اما از یه فرد بالغ دیگه هم کمک میخوام. من خیلی باهوشم اما احمق هم هستم. باید ترک کنم جاهایی که دوستشون دارمو اما میخوام بمونم. میخوام دوباره بچه باشم اما میخوام زودتر بزرگ تر هم بشم. تا الان کارهای زیادی رو انجام دادم اما انگار هیچ کاری نکردم، میخوام تنها باشم ولی خیلی تنهام. و پر از احساسات متناقض.
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
روزی میرسد که نسبت به همه چیز بی تفاوت میشوی. نه از بدگویی های دیگران میرنجی و نه دلخوش به حرف های عاشقانهی اطرافت؛ به آن روز میگویند: "پیری" . آن روز، ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشته اند؛ فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد. این دیگر به چگونه تا کردن زندگی با انسان ها بستگی دارد!
👤گابریل گارسیا مارکز
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨
حالِ بهتری میخواهید؟
از آدم ها نپرسید چرا ازدواج نمیکنی!
وقتی ازدواج کردند، نپرسید کی بچه دار میشی!
وقتی بچه دار شدند، نپرسید کی براش یه همبازی میاری!
از بچه ها نپرسید پدرتو بیشتر دوست داری یا مادرت!
تو تربیت فرزند دیگران، حتی نوههایتان در آینده هیچ دخالتی نکنید!
هرگاه برای تولد بچه ای کادو میبرید، اگر خواهر یا برادر دارد،
حتما برای آنها هم چیزی ببرید.
تو مترو و اتوبوس به افراد زل نزنید!
موقع رانندگی، داخل ماشین بغلی را نگاه نکنید!
وقتی چراغ سبز میشود، با بوق اعلان نکنید!
به رانندگی خانوم ها خرده نگیرید!
وقتی دوستانتان را بعد مدتی میبینید، هرگز نگویید
چقدر پیر شدی یا از بین رفتی!
تمام وقتتان را صرف سریال های بی سر و ته نکنید،
به ورزش و مطالعه هم بها دهید!
پول های شما برای بانک های شهر نیستند؛ بیشتر خرج خودتان کنید
و تا جایی که امکان دارد، به مسافرت بروید..
•••••••••••••••••••••••••••
@ketabddooooni | کتابدونی ✨