.
تذكر مرگ
ويادآورى دردها ورنجها،
غرورها رامى شكند وآرزوهارا
مى خشكاند وانسان را
به راه مى اندازد.
(على صفايى حائرى ،
مسئوليت وسازندگی)
.
تو؟
تو نجات دهندهای، تو مرهمی، تو حامی هستی، تو بادِ پاییزی نیمهٔ اکتبری هستی که تمامِ غمِ تابستان را در خود میبلعد، تو امروزِ من و فردایم هستی، تو همه آن چیزی هستی که من هیچوقت نمیدانستم میخواهم، تو کاشف روح خسته و خفتهٔ من هستی، تو شمع پروانههای دلم هستی، تو کوهِ من و دریای منی، تو نور چشمهایم شدی؛
و تو، خودِ خودِ تو، خانه من هستی؛ امن، آرام و زیبا.
یا امام رضا!
یک عمر گذشت و سر و سامان نگرفتم
ای کاش فقط بی سر و سامان تو بودم.
عیدتون مبارک🌹
برای شادی روح مدیر مدرسه مون
آیت الله امامی کاشانی اگر مقدور بود فاتحه ای قرائت کنید🖤
عیدکم مبروک…🌱
روز مرد بر آن مردانی که
در این وانفسای اقتصادی ،فرهنگی
هنوز پای انقلابشان ایستادند،
مبارک.
تاکید میکنم
ارزشهای انقلاب
نه ارزش های مسئولین :)
.
امیرالمؤمنین امام علی عليهالسلام:
لا تُشْعِرْ قَلبَكَ الهَمَّ على ما فاتَ، فيَشْغَلَكَ عَمّا هُو آتٍ؛
براى آنچه از دست رفته است اندوه به دلت راه مده، كه تو را از آنچه مىآيد بازمىدارد.
.
تو حرم امام رضا
یه مرد مسن شیرازیه مضطری را دیدم
گفتم چه شده پدر
گفت بعد از۳۰سال زندگیه
عاشقانه همسرم رو تو کرونا از دست دادم و…
خلاصه از جایی که مهریه به ارث میرسه
مادر خانمش در سن۷۵سالگی
مشرف به گور
درخواست مطالبه مهریه دادن
این معلم بازنشسته مظلوم
بعد عمری کار کردن
حقوق بازنشستگی شو واریز کردن
اما خب توقیف شده برای مهریه…
حالا ببنیم چرا مردم بگیر نیستن…
با این رسومات و عرف غلط…
خلاصه که هیچی
مهریه۲۲ملیاردی
تصور میکنم که «دلتنگی» اون چیزیه که برای زنده موندن لازمه هرچند کافی نیست...
انگار کسی یا چیزی تو رو به زندگیت که تقریبا هیچ تعلق خاطری بهش نداری با تار مویی متصل میکنه و نمیذاره رهاش کنی...
سهم ما هم همیشه این بوده
زنده باشیم با نسیم حرم
کربلایی حساب کن مارا
با همین پخش مستقیم حرم…
میدونی چرا چند روز ساکت بودم؟
چند روزه این جمله دائما توی ذهنم مرور میشه
چقدر همه چیز این عالم جدیست
خب شاید برایت سوال شود چرا اینگونه ام؟
خانواده ای بمدت شش سال منو آزار دادند
هرطور ک فکرش را بکنی
از ترور شخصیت گرفته تا حربه های علوم غریبه ای تا پرونده سازی کیفری
خب خداروشکر هیچیم نشد
و فقط اثار زخمش بر روحم ماندگار شد
همیشه برایم سوال بود
چرا من؟
من همیشه سعی داشتم به کسی ظلم نکنم
تا اینکه با پوست و خون و جونم معنی چوب خدا صدا نداره را درک کردم
اتفاقی یکی از دوستانِ ظالمین رو در حرم اقا امام رضا دیدم
صحبتی کوتاه با او از روی کراهت کردم
اما متوجه حقیقت ماجرا شد
و از من حلالیت طلبید و متوجه شدم
ظالمین بعد ظلم عظیمی ک بمن کردند گویا روی خوش ندیدن
از فوت شدن بستگان جوانی که آب به آسیاب میریختند گرفته تا فقر مطلق خودشان
راوی میگفت ما براشون بسته معیشتی تهیه میکنیم و چندی قبل فرش هدیه کردیم خدمتشون…
من قلبا ازین موضوع ناراحت شدم
چون همان ابتدا از همه شون گذشت کردم
اما برای اعمالم ترسیدم
ازکار های خواسته و نا خواسته ام ترسیدم
شما هم بترسین
مرنجین و مرنجانین
کارما کیلوچنده؟
آقا ماشالا راست میگه…