taaleshestan | Unsorted

Telegram-канал taaleshestan - 🌹تالــشــســتــان🌹

1117

🔼اولین و بزرگترین کانال اختصاصی تالش زبانان ایران و جهان🔼 سوالات و پیشنهادات بخش آشپزی @yas4344

Subscribe to a channel

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

اشغال گیلان توسط پترکبیر و دیدگاه مارکس در مورد پترکبیر و سنت اسلاوی

قسمت چهارم

چنانکه پیشتر نیز گفته شد، روسیه از گذشته، دستکم از زمان ایوان چهارم( میانه ی قرن شانزدهم میلادی در زمان شاه تهماسب، یعنی زمانی که آستاراخان را به تصرف خود آورده بود) همواره درصدد بود تا در قفقاز و کل سواحل دریای خزر  نفوذ کند.

دیدیم که در زمان شاه عباس اول هم حمایت بیدریغ این کشور از شاهان گرجستان و حاکمان
ایروان، از همین سیاست ناشی میشد و یکی از دلایل عدم توجه ی شاه عباس به تجارت
از راه روسیه نیز، همین سوءظن بود.
.ازاینرو پتر اول، بلافاصله بعد از سقوط اصفهان،
ارتش خود را به طرف جنوب به حرکت درآورد. لازم است یادآوری شود که اصفهان در ۱۲ اکتبر ۱۷۲۲ میلادی برابر با ۲۱ مهر ۱۱۰۱ خورشیدی ،برابر با ۱۲ محرم سال ۱۱۳۵ قمری ، به دست اشرف افغان سقوط کرد و رشت در ماه بعد، یعنی در نوامبر ۱۷۷۲ میلادی برابر با آبان ۱۱۰۱ خورشیدی   توسط ارتش پتر اشغال شد. بدین ترتیب بین سقوط اصفهان به دست اشرف افغان و سقوط رشت به دست پتر اول فقط حدود یک ماه فاصله افتاد.

از نکات جالب این تصرف این است که
بنادر ایرانیِ دربند و باکو، یعنی دو بندر مهم در ساحل غربی دریای خزر  که در سرِ راه
ارتش پتر قرار داشتند، پس از اشغال رشت   در سال ۱۷۳۲ میلادی به تصرف  درآمد.

به عبارت دیگر گویا اشغال گیلان برای ارتش پتر، از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار بود .

گزارش اشغال گیلان توسط ارتش پتر اول

اشغال گیلان توسط دولت پتر اول تأثیر گستردهای بر تاریخ گیلان گذاشت .
به طوری که نگارنده در مباحث دیگری در گذشته آن را " آغاز تاریخِ نوین گیلان " نام داده است.
ازاین رو لازم است، تحوّلات این اشغال با مکث بیشتری مورد بررسی قرار گیرد .

براساس اسنادی که موجود است گویا  دو درخواست به پتر اول برای تسخیر سواحل
دریای خزر   و گیلان پیشنهاد شده بود. پیشنهاد اصلی از طرف شاه تهماسب دوم فرزند شاه
سلطان حسین به عمل آمد که با محاصره ی اصفهان از این شهر بیرون آمده و اکنون در
اردبیل حضور داشت و با نزدیک شدن سقوط اصفهان، خود را نیز در خطر می دید.

""شاه طهماسب که در اردبیل اقامت داشت و مایل بود از مساعدت روسیه در مبارزه علیه
محمود شاه افغان برخوردار گردد، او  اسماعیل بک دیپلمات کارآزموده را به روسیه گسیل داشت "". (پیگولوسکایا: ۵۸۸)

پیشنهاد دوم از طرف حاکم گیلان بود:

"پتر اول پیش از آنکه از حاجی طرخان عازم شمال (ایران) شود، پیامی از حاکم گیلان دریافت داشت
به این مضمون که عده ای سرباز برای اشغال رشت به مرکز آن ایالت بفرستد، زیرا افاغنه
قصد تصرف آن را دارند (لاکهارت، ۲۰۹:۱۳۸۳).

طبق مواضعی که حاکم گیلان و تهماسب دوم بعداً اختیار کردند، نشان میدهد که آنها چندی بعد از نظر خود عدول کرده و پشیمان شده بودند. به نظر میرسد که آنان از تدارک وسیعی که پتر اول در اشغال این مناطق دیده بود، سخت به بیم و هراس افتاده بودند.

پایان قسمت چهارم

منبع

کتاب تاریخ گیلان  از بخش ورود شاه عباس اول به گيلان تا پایان انقلاب جنگل

نوشته آقای دکتر ناصر  عظیمی دوبخشری

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

اشغال گیلان توسط پترکبیر و دیدگاه مارکس در مورد پترکبیر و سنت اسلاوی

قسمت سوم

در این دو  مرکز یعنی در آستاراخان همه چیز مربوط  به گیلان توسط ارتش پتر اول به دقت ثبت، تحلیل و سپس گزارش میشد .

اهداف حمله ی پتر اول به سواحل دریای کاسپین  و گیلان

مورّخان شوروی در کتاب تاریخ ایرانِ خود، فصلی با عنوان ""مداخله ی روسیه"" آورده اند  و در آن توضیح داده اند که روسیه نه برای اشغال سواحل جنوبی دریای خزر،
بلکه برای جلوگیری از مداخله ی عثمانی بوده است که دست به این کار زده است:

"میتوان گفت که انگیزه ی عمده ی دولت پتر اول از لشکرکشی به کشورهای قفقاز این بود که نگذارد ترکیه ی عثمانی کشورهای مزبور و نواحی ساحلی بحر خزر را اشغال کرده، خطر بزرگی از لحاظ نظامی و تجاری برای روسیه ایجاد کند.
این خطر واقعیت داشت زیرا دولت سلطان احمد سوم در استانبول آشکارا تدارک هجوم به قفقاز و ایران را می دید"".(پیگولوسکایا ۵۸۷).

این البته بخشی از واقعیت است. دولت عثمانی از هرج و مرج در ایران و فقدان یک قدرت مرکزی درصدد سوءاستفاده بود و تلاش داشت
دستکم بخش هایی از ممالک محروسه ی ایران در قفقاز را به تصرف خود درآورد.
با این حال خود این نویسندگان در همین صفحه از کتاب، دیدگاه دیگری را ابراز داشته
و می نویسند"" :

پتر اول که جنگ با سوئد را با احراز موفقیت پایان داده بود سال ۱۷۲۱ م. ۱۱۳۴ هجری ـ از وضعی که در ایران پدید آمده و برای اشغال نواحی کرانه ی بحر خزر  توسط روسیه مساعد بود، استفاده کرد.

دولت پتر اول در نظر داشت نقاط سر راه ولگاـ
بحر خزر  را به انضمام نواحی ابریشم خیز سواحل بحر خزر  اشغال کند« (پیگولوسکایا ۵۸۶).
.
تردیدی وجود ندارد که پتر اول منتظر این فرصت بود،.
زیرا در بندِ دوم قراردادی که در سال ۱۷۲۳ میلادی، یعنی یک سال بعد از اشغال گیلان با اسماعیل بیک در پترزبورگ بسته شد و به قرارداد بین روسیه و ایران معروف است هم صحبت از
"موافقتنامه ی ابدی" و  "تصاحب ابدی" گیلان و سواحل جنوبی دریای خزر  شده است.

دستکم تا زمانی که پتر اول زنده بود، چنین هدفی در دستور کار قرار داشت.

اما از نکات جالب نوشته ی مورّخان شوروی سابق این است که نویسندگان به درستی به اهمیت محور ارتباطی – تجاری، رودخانه ی ولگا – خزر  – انزلی ـ پیربازار – رشت –
درّه ی سفیدرود و فلات مرکزی ایران با عنوان راه ولگا – کاسپین  تأکید کرده اند.

این راه اکنون نیز در دنیای جدید مثل  روسیه ی دورانِ پتر اول بسیار اهمیت پیدا کرده است

سیوری هم از مأموریت ولینسکی از جانب پتر تأیید میکند که این راه، به ویژه برای
تجارت ابریشم برای روسیه و پتر اول اهمیت داشت :

"او (ولینسکی در مأموریت از جانب پتر در دربار اصفهان) میبایست یک عهدنامه ای تجاری با ایران منعقد میکرد و به ویژه درصدد تغییر راه ترانزیتی تجارت ابریشم به سرزمین روسیه می بود که در آن زمان توسط بازرگانان ارمنی از طریق سوریه و ترکیه حمل میشد« (سیوری، الف: ۲۴۵)

پایان قسمت  سوم

منبع
کتاب تاریخ گیلان  بخش ورود شاه عباس اول  به گيلان تا پایان انقلاب جنگل

نوشته آقای دکتر  ناصر عظیمی دوبخشری

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز

اشغال گیلان توسط پترکبیر و دیدگاه
مارکس در مورد پترکبیر و سنت اسلاوی!

قسمت اول

گیلان در آستانه ی حمله پتر اول

سقوط اصفهان، پایتخت پُرشکوه ایران به دست اشرف افغان درسال ۱۱۳۵ هجری (۱۷۲۲میلادی )
و حمله ی او به قزوین، دستکم از نظر حاکمان گیلان، تردیدی باقی نگذاشته بود که گیلان هم در معرض خطر است. بنابراین بنا به گفته ی تقریباً همه ی مورّخان،  در یک شرایط ویژه بود که حاکم گیلان دستِ یاری به سوی روسیه دراز کرد.
در این زمان، تهماسب میرزا دوم، ولیعهد شاه سلطان حسین پادشاه ایران از اصفهان خارج شده و در آذربایجان و اردبیل استقرار یافته و مدعی تاج و تخت بود.

زیرا او به مصلحت دربار صفوی در آخرین لحظات محاصره به بیرون فرستاده شد تا بتواند کمکی به شکستن محاصره ی اصفهان نماید، اما او هم کاری از پیش نبرد.

بعد از آنکه محمود مردود(افغان ) اصفهان را محاصره نمود، کار بر مردم تنگ شد  و از هیچ طرف  به آنان کمکی نرسید و از قزلباش
و امداد  آنها همگی مایوس شدند،بنابر این  مصلحت را در آن دیدند که یکی از شاهزاده ها بیرون آورده، ولیعهد نمایند و در خفیه به سمتی روانه کنند که شاید جمعیتی نموده از بیرون
تواند بر سر افغان آید ( مستوفی: ۱۳۹ )

.شاه تهماسب به اردبیل رفت ولی برای تشکیل ارتش و حمله به نیروهای افغان نتوانست کاری از پیش ببرد ،در آنجا بود که پس از سقوط اصفهان و به خطر افتادن تمام قلمرو ایران ،به ناگزیر گوشه چشمی به روسیه و پتر اول نشان داد و او را به یاری طلبید .
روسیه که این زمان از جنگ با سوئد خلاص شده بود و در جریان آن جنگ موفق شده بود سواحل شرقی دریای بالتیک را از این کشور بگیرد ،اکنون که فرصت را برای نفوذ در سواحل جنوبی دریای کاسپین در دسترس می دید به سرعت دست به اقدام زد.
مورخان شوروی معتقدند که پیشنهاد تصرف
سواحل جنوبی دریای کاسپین و گیلان را بروگمان  سفیر المان در حدود ۱۰۰  سال پیش در سفری که همراه اولئاریوس از گیلان به روسیه داشت به تزار وقت روسیه پیشنهاد داد  اما روسیه در آن زمان به آن توجه ای نکرده بود.
)در سال ۱۶۳۷ م )(۱۰۴۷ هجری)

بروگمان سفیر گولیش تین که کارخانه های او ابریشم ایران و بیشتر ابریشم گیلان را مصرف
می کردند به ایران آمد .
.وی در مراجعت از ایران از طریق گیلان به همراه اولئاریوس در مسکو توقف کرد و به دولت مسکو نقشه اشغال نواحی مجاور کرانه دریای کاسپین را که مرکز مهم تولید ابریشم بود به وسیله نیروهای نظامی روسیه را عرضه داشت تا روسیه امتیازات چندی از صدور ابریشم به تجار گویش تینی بدهد .
دولت مسکو در آن روزگاران این نقشه را ماجراجویانه تلقی کرد ولی بعدها قسمتی از آن توسط پتر اول مجری گشت .
( پیگولوسکایا ۵۵۷،۵۵۸ ) .
اما به نظر می رسید آن پیشنهادکه مربوط به حدود پنجاه سال پیش از شروع حکومت پتر اول بود تاثیری در اقدام پتر نداشت ،بلکه حمله ی پتر  اول به سواحل جنوبی روسیه بیشتر بر مبنای سیاستهای پتر و گزارش های سفیر زیرک  او آرتمی ولینسکی صورت گرفته بود که  در سال ۱۱۲۷ هجری ،یعنی هشت سال پیش  از حمله افغانها ،تزار روس او را به دربار شاه سلطان حسین در اصفهان فرستاده‌ بود .
او گزارشی دقیق برای پتر تدوین کرد و در آن گفته بود که اوضاع ایران بسیار آشفته است و روسیه در آن زمان می تواند سواحل جنوبی دریای کاسپین را به تصرف خود در آورد.
به گفته سیوری : بدون شک گزارش ولینسکی پتر کبیر را به تعقیب سیاست توسعه طلبانه در ایران ترغیب کرد .ولینسکی ضعف فوق العاده ی ایران را شرح داد و پیش بینی کرد که اگر فرمانروایی قدرتمند و کاردانی جانشین شاه سلطان حسین نشود سلسله صفوی منقرض خواهد شد  پیش بینی  او تنها چند سال بعد تحقق یافت ،
به گفته نویسنده روسی پاولویچ در نامه های که ولینسکی سفیر پتر اول از  اصفهان درسال ۱۷۱۵ میلادی یعنی هفت سال پیش از سقوط اصفهان به پتر نوشت توضیح داد که در ایران به نظر من اگر تاج بر سر شاه تازه ای گذارده نشود،اثری از آن  بر جای نخواهد ماند .

پایان قسمت اول

منبع کتاب تاریخ گیلان
بخش :  از ورود شاه عباس به گيلان تا پایان انقلاب جنگل
نوشته آقای دکتر  ناصر عظیمی دوبخشری

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز گذری بر ارتفاعات تالش و قلمرو یخچالهای قدیمی

قسمت هفتم

مجموعه یخرفتها بافت متوسطی دارند، اما گاهی تراکم مواد ریز دانه رسی و لیمونی به صورت موضعی امکان گسترش باغها و مزارع مجاور روستا های مریان و ناوان را فراهم آورده است .

در داخل یخرفتها اغلب قطعات سنگی تیره رنگی از منشا یخچال بقرو (مگاپروفیت لاتیت) در داخل یخرفتهای ضخیم به چشم می خورند ‌.

از این قطعه سنک های بزرگ به احتمال زیاد در زمان ماقبل از تاریخ به منظور واحد های مسکونی استفاده شده است .

هنوز آثار تقریبا مدفون این مساکن در مجاور مریان و نوئه دی به سهولت قابل شناسایی هستند .

در جنوب روستای مریان و در  بستر قدیمی کرگانرود نشانه های از یک مرکز  تجمع انسانی مربوط به ماقبل تاریخ وجود دارد که از ارتفاعات مسلط به این دره به سهولت قابل مشاهده است .

اهمیت این مساکن وجود گورستانهای متعدد و اشیائی که اغلب به وسیله ساکنین محلی یافت شده و  همچنین آثارحکاکی شده ای بر  روی قطعه سنگ های بزرگ در مغرب روستای
دیر مانی و حاشیه راه ییلاقی کرگانرود به دریاچه نئور ،تلاش جداگانه ای می طلبد که در قلمرو مطالعه باستان شناسان می باشد. 

توپو گرافی کنونی یخرفتهای جانبی در خروج از دهانه اصلی سیرک یخچالی ،حداقل آثار دو دوره وفعالیت یخچالی را گواهی می‌دهد.

  ،مرحله دوم یا دوره دوم دوره  به طور نسبی از زبانه های یخچالی کمتری برخوردار بوده و کلا در داخل زبانه ای یخچالی قدیمی وری جا گرفته اند ،و در حال حاضر بصورت متداخل نسبت به بازوهای قدیمی قرار دارد .

محل این یخچال‌ عظیم در حال حاضر به عنوان ییلاق قبایل شاهسون مورد بهره برداری
می باشد .

اصولا مجموعه کوهستانهای تالش ،قلمرو ییلاقی  قبایل شاهسون ،تالش،و آذربایجان می باشند .

بطوری که اغلب در گذشته بر سر میزان استفاده از مراتع آن درگیری های قومی رخ می داده است.

در سر شاخه نیز آثار فعالیت یخچالها بصورت تراکم یخرفتها به چشم می خورند ، ویژگی یخرفت ها در شاخه های شمالی مشابهت زیادی با یخرفت های مریان دارند .

پایان قسمت هفتم
منبع فصلنامه تحقیقات تالش سال اول شماره اول پاییز ۱۳۸۰

نویسنده مطلب اقای دکتر فرج الله محمودی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

صبا وقت سحر گویی ز کوی یار می‌آید
که بوی او شفای جـان هـر بیمار می‌آید

نسیم خوش مگر از باغ جلوه میدهد گل را
که آواز خوش از هر سو ز خلقی زار می‌آید

                 #عراقی

🌸روزتون لطیف مثل بوی گـل صبحگاهی🌸

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز گذری بر ارتفاعات تالش، قلمرو یخچالهای قدیمی

قسمت چهارم

یکی از  ویژگی‌های بارز دوران چهارم تناوب دوره های سرد و گرم به ویژه در نیمکره شمالی است .

کشور ایران که جزئی از این قلمرو می باشد الزاما تحت تاثیر چنین شرایطی قرار داشته و ناهمواری‌های کنونی تالش انعکاس دخالت فرایندهای فرسایشی در همچون شرایط تقریبا متمادی بوده است .

شواهد محلی در قلمرو مراتع و حتی در بخشی از قلمرو جنگلی نشانگر دخالت فرایند های یخچالی ،مجاور یخچالی و آب های جاری و نفوذی می باشد .

دخالت این عناصر به صورت حفره‌های بزرگ و عمیق، دره های نسبتا متراکم و گود و صخره های عریان و تخریب شده بر چهره ناهمواریها نقش بسته اند .

از بین مجموعه این عوارض
مشخص ترین ،  ،فراوان ترین و گویاترین اشکال ،آثار بازمانده از یخچالهای قدیمی است که همه جا در مجاور قلل کوهستانها از گردنه هیران در شمال تا دره ماسوله در جنوب بطور پراکنده به چشم می خورند..

مطالعاتی که در این زمینه در البرز  انجام شده، مرز پایین برفهای  دائمی را در دوره های سرد در حدود ۳۴۰۰ متری و در دوره های گرم در ۴۵۰۰ متری می دانند ،.
اگر چنین شرایطی در کوههای تالش نيز وجود
می داشت از آنجا که مرتفع ترین قلل بغرو ۳۲۵۰ متر ارتفاع دارد می بایست هیچ آثاری از دوره یخچالی حتی در دوره های سرد در کوهستانهای تالش وجود نداشته باشد .

اما در اولین مشاهدات زمینی محققین به سادگی فرسایش یخچالی شامل سیرک ها،دره های یخچالی ،دره ها  وسیرک های معلق و یخرفتهای
فراوانی را مشاهده می کنند .

به همین دلیل می توان گفت که مرز پایین برف دائمی در تالش در ارتفاع بسیار پایین تری  وجود داشته است .

اگر میانگین ارتفاع کف سیرکهای یخچالی موجود را ملاک قرار دهیم ،با اطمینان می توان گفت که مرز پایین برف های دائمی یعنی تشکیل یخچال‌ها در دوره های سرد  از ارتفاع ۲۶۰۰-۲۷۰۰ به بالا امکان پذیر بوده است.

شواهد محلی بعد از گذشت چندین ده هزار سال از زمان حال وجود این شرایط را تایید می‌کند.
در همین ارتباط می توان گفت که مرز پایین فرسایش مجاور یخچالی یعنی جایی‌که زبانه های یخچالی بر اثر بالا رفتن دمای هوا ذوب
می شده اند ،در ارتفاع حدود ۹۰۰تا ۱۰۰۰ متر قرار داشته اند.

،شواهد این مسئله  جبهه یخرفت های پیشانی در دره های کرگانرود و ماسوله در چنین ارتفاع
می باشند .

پایان قسمت چهارم

منبع فصلنامه تحقیقاتی تالش شماره اول سال اول پاییز ۱۳۸۰

نویسنده مطلب اقای دکتر فرج الله محمودی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

گذری بر ارتفاعات تالش ،قلمرو یخچالهای های قدیمی

قسمت دوم

اغلب رسوبات دوران اول در این کوهستان شناسایی شده اند ،جنس و ویژگی‌های فیزیکی این رسوب ها نشانه نوسانات مکرر این قلمرو در طول دوران اول می باشد و فعالیت های ماگمائی نیز کم وبیش وجود داشته اند .

دوران دوم در ایجاد ناهمواری‌های تالش نقش تعیین کننده تری داشته است .

رسوب های دوره های تریاس و ژوراسیک و کرتاسه  به صور مختلف در تشکیل ناهمواریها حضور دارند .
بطوریکه می توان گفت که بخشی فراوانی از اسکلت کوهستان از سنگ های دوره ژوراسیک و کرتاسه تشکیل شده اند .

گسل های متعدد و چین خوردگیها ی مختلفی در سازندهای دوره دوم مشاهده می شوند هرچند گاهی محور تغییر ها شکل ناهمواریها امتداد شرقی -غربی دارند.
اما روند اصلی عناصر تشکیل دهنده ناهمواری‌های شمال غربی،جنوب‌شرقی است.

برخلاف سایر نواحي ایران ،بین سازندهای ژوراسیک و کرتاسه در تالش شیبی هم وجود دارد .
در دوران سوم بر اثر دخالت حرکات زمین ساختی پایان کرتاسه ،شرایط حوضه های رسوبی نسبت به گذشته به کلی تغییر می کند . کوههای جنوبي تالش از آب خارج شده ،در حالیکه نیمه شمالي قلمرو تالش در زیر دریاها اوائل دوران سوم باقی مانده و رسوب گالری در آن ادامه
می یافته است .

به همین دلیل در حال حاضر سنگ های دوران سوم در دامنه های شرقی و نیمه شمالي کوههای تالش اسکلت اصلی ناهمواری‌های را تشکیل
می دهند .

در دوران سوم زمان فعالیت ماگماتیسم در ایران بوده است  لذا بخش اعظم سنگ های دوران سوم از ماسه سنگ های توفی و توف های برشی و گذاره های آندریتی تشکیل شده‌اند.

تعداد زیادی از قلل کوهستان بکرو داغ از این نوع سنگ ها به وجود آمده اند .
سر انجام در اثنای آخرین حرکات زمین ساخت پلیو- کواترنر مجموعه ناهمواری های تالش لز آب خارج شده و به صورت سدی عظیم در حد فاصل دریای کاسپین و آدربایجان ظاهر شده است .

پایان قسمت

منبع فصلنامه تحقیقات تالش سال اول شماره اول پاییز ۱۳۸۰
نوشته آقای دکتر فرج الله محمودی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز

اشغال گیلان توسط پترکبیر و دیدگاه
مارکس در مورد پترکبیر و سنت اسلاوی!

قسمت اول

گیلان در آستانه ی حمله پتر اول

سقوط اصفهان، پایتخت پُرشکوه ایران به دست اشرف افغان درسال ۱۹۴۴ هجری و ۱۱۲۴ میلادی
و حمله ی او به قزوین، دستکم از نظر حاکمان گیلان، تردیدی باقی نگذاشته بود که گیلان هم در معرض خطر است. بنابراین بنا به گفته ی تقریباً همه ی مورّخان،  در یک شرایط ویژه بود که حاکم گیلان دستِ یاری به سوی روسیه دراز کرد.
در این زمان، تهماسب میرزا دوم، ولیعهد شاه سلطان حسین پادشاه ایران از اصفهان خارج شده و در آذربایجان و اردبیل استقرار یافته و مدعی تاج و تخت بود.

زیرا او به مصلحت دربار صفوی در آخرین لحظات محاصره به بیرون فرستاده شد تا بتواند کمکی به شکستن محاصره ی اصفهان نماید، اما او هم کاری از پیش نبرد.

بعد از آنکه محمود مردود(افغان ) اصفهان را محاصره نمود، کار بر مردم تنگ شد  و از هیچ طرف  به آنان کمکی نرسید و از قزلباش
و امداد  آنها همگی مایوس شدند،بنابر این  مصلحت را در آن دیدند که یکی از شاهزاده ها بیرون آورده، ولیعهد نمایند و در خفیه به سمتی روانه کنند که شاید جمعیتی نموده از بیرون
تواند بر سر افغان آید ( مستوفی: ۳۹۴ )

.شاه تهماسب به اردبیل رفت ولی برای تشکیل ارتش و حمله به نیروهای افغان نتوانست کاری از پیش ببرد ،در آنجا بود که پس از سقوط اصفهان و به خطر افتادن تمام قلمرو ایران ،به ناگزیر گوشه چشمی به روسیه و پتر اول نشان داد و او را به یاری طلبید .
روسیه که این زمان از جنگ با سوئد خلاص شده بود و در جریان آن جنگ موفق شده بود سواحل شرقی دریای بالتیک را از این کشور بگیرد ،اکنون که فرصت را برای نفوذ در سواحل جنوبی دریای کاسپین در دسترس می دید به سرعت دست به اقدام زد.
مورخان شوروی معتقدند که پیشنهاد تصرف
سواحل جنوبی دریای کاسپین و گیلان را بروگمان  سفیر المان در حدود ۴۱۱ سال پیش در سفری که همراه اولئاریوس از گیلان به روسیه داشت به تزار وقت روسیه پیشنهاد داد  اما روسیه در آن زمان به آن توجه ای نکرده بود.
بروگمان سفیر گولیش تین که کارخانه های او ابریشم ایران و بیشتر ابریشم گیلان را مصرف
می کردند به ایران آمد .
.وی در مراجعت از ایران از طریق گیلان به همراه اولئاریوس در مسکو توقف کرد و به دولت مسکو نقشه اشغال نواحی مجاور کرانه دریای کاسپین را که مرکز مهم تولید ابریشم بود به وسیله نیروهای نظامی روسیه را عرضه داشت تا روسیه امتیازات چندی از صدور ابریشم به تجار گویش تینی بدهد .
دولت مسکو در آن روزگاران این نقشه را ماجراجویانه تلقی کرد ولی بعدها قسمتی از آن توسط پتر اول مجری گشت ( پیگولوسکایا ۱۱۲،۱۱۵ ) .
اما به نظر می رسید آن پیشنهادکه مربوط به حدود پنجاه سال پیش از شروع حکومت پتر اول بود تاثیری در اقدام پتر نداشت ،بلکه حمله ی پتر کبیر اول به سواحل جنوبی روسیه بیشتر بر مبنای سیاستهای پتر و گزارش های سفیر زیرک  او آرتمی ولینسکی صورت گرفته بود که هشت سال پیش  از حمله افغانها ،تزار روس او را به دربار شاه سلطان حسین در اصفهان فرستاده‌ بود .
او گزارشی دقیق برای پتر تدوین کرد و در آن گفته بود که اوضاع ایران بسیار آشفته است و روسیه در آن زمان می تواند سواحل جنوبی دریای کاسپین را به تصرف خود در آورد.
به گفته سیوری : بدون شک گزارش ولینسکی پتر کبیر را به تعقیب سیاست توسعه طلبانه در ایران ترغیب کرد .ولینسکی ضعف فوق العاده ی ایران را شرح داد و پیش بینی کرد که اگر فرمانروایی قدرتمند و کاردانی جانشین شاه سلطان حسین نشود سلسله صفوی منقرض خواهد شد  پیش بینی  او تنها چند سال بعد تحقق یافت ،
به گفته نویسنده روسی پاولویچ در نامه های که ولینسکی سفیر پتر اول از  اصفهان درسال۱۴۲۴ م یعنی هفت سال پیش از سقوط اصفهان به پتر نوشت توضیح داد که در ایران به نظر من اگر تاج بر سر شاه تازه ای گذارده نشود،اثری از آن  بر جای نخواهد ماند .

پایان قسمت اول

منبع کتاب تاریخ گیلان
بخش :  از ورود شاه عباس به گيلان تا پایان انقلاب جنگل
نوشته آقای دکتر  ناصر عظیمی دوبخشری

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

بگردم

پیرَه تنها بشوم بندون بگردم
ت لیلی ببی از مجنون بگردم

چَکَه دیلی پِنَم جانی دوشی کا
ترا ملهَم ببوم، درمون بگردم

بگردم ام دییارون ، اَه دییارون
اشته خونِه را سرگردون بگردم

ناخش نیرَه منر آزون درییَه
خَسَه وَت تا به کی حیرون بگردم

بکش دَس وَستَه از موند آبیمَه موند
جانی را غش ترا قربون بگردم

مرا چِمَک مَژَن میجَه گوشَه نَ
ترسم سَحَر ببوم افسون بگردم

ژَنی چمن پَر و بالی ک تا اَز
اشته قفسی کا زیندون بگردم

وییَر کوری بدَی راهی نِدارم
دیلی خوناوَه کا غلتون بگردم


پیره: دوست داری
اشته خونه را: بخاطر تو
منر ازون درییه: برای شناختن بیشتر من درحال امتحان من هستی
موند: خسته
کوری: ازار، اذیت


#عاشوری شولمی
۱۴۰۴/۴/۱۷

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

دشمن ایران بدان، جان برسر پیمان کنیم
خاک عالم رابه روی آن سرت ،ویران کنیم

ما به عشق خاک خود ،پیمان به یزدان بسته ایم
آنچه درفکرت نمی گنجد،  همانا آن کنیم

ما که نسل آرشیم ورستم شیر افکنیم
چشم خواب آلوده ات را، ناگهان حیران کنيم

ملتی آزاده ایم وازتبارآریا..
اززمین تا آسمان، فریاد تاکیهان کنیم

هرچه درخواب خوشت  دیدی،حدیث کهنه ایست
چون شتربا پنبه دانه ،برسرت جولان کنیم

هست پیوندی میان خاک،باایمان ما..
جان خودرا مافدای کشورایران کنیم ..

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نام واژه های هران،هیران و حیران در گذرگاه زمان
قسمت نهم
فرضیه نهم - هایرن /هیرن/ ارمنی :
با توجه به اینکه در دوره تیکران دوم پادشاه ارمنستان بخش هایی از منطقه قومی تالش به ویژه شمال تالش  در اختیار ارمنی ها بود و هنوز هم یکی از یکی از پیچ های منطقه حیران پیچ ارمنی نامیده می شود .
لذا ممکن است این فرضیه به ذهن  برسد که هیران از کلمه های هایرن- هیرن  به معنی ارمنی گرفته شده است .در مورد حضور ارامنه در آستارا نمین و لنکران ان کوچه شان به این اراضی در دوره صفوی تا اوایل دوره پهلوی حوالی سال ۱۳۰۴ هجری خورشیدی و مهاجرت شان و نقاط دیگر اطلاعاتی وجود دارد .
چنین می‌نماید که این دیدگاه نمی‌تواند درست باشد چون پذیرفتنی نیست که گفته شود تالشان برای محل زندگی خود آبادی ها و گردنه حیران نامی نگذاشته  بودند و ارمنی‌ها پس از تصرف بخش های سرزمینشان که برای یک دوره بسیار کوتاه چند ساله در دوران باستان بوده برای نخستین بار بدانجا نام ارمنی نهاده اند .
در تحقیق میدانی و عمل آمده در حیرانبرخی قدمت  نام پیچ ارمنی را اداره قاجار پیوند می‌زدند گویا برخی از کارشناسان و مهندسانی  که راه آستارا به اردبیل را ساخته‌اند ارمنی تبار بوده اند و برای همین آن جا پیچ ارمنی گفته می شود.

فرضیه دهم -  هیران جایگاه یا گذرگاه های سه گانه سه راهی.
در  برخی از گویش های تالش شمالی به عدد ۳ هیه  گفته می‌شود اگر ران و نیز به معنای جایگاه یا راه ها محسوب گردد شاید بتوان  جاینام  هیرانرا با تسامح به معنای جایگاه  یا را ه‌ها یا گذرگاه های سه گانه - سه راهی  نامید.
آنچه مسلم است اینکه راه گردنه حیران از دوران باستان که میزبان بازرگانان راه ابریشم تا پیش از احداث جاده آسفالت آستارا به اردبیل، یک سه راهی مهم تجاری بوده است .راهی که شاخه ای از آن به سمت نمین  و اردبیل و سپس  تبریز منتهی می گردید.
شاخه‌ای از کنار قلعه شیندان آستارا عبور نموده پس از گذشتن از استارا به سوی لنکران سپس باکو‌ می رفت.
شاخه دیگر نیز با پشت سر نهادن  آستارای  کنونی در ایران به کرگانرود می رسید و سپس به رشت ختم می‌شد. با مد نظر قرار دادن دستور زبان تالشی در چگونگی ترکیب واژگان این فرضیه نیز اصولی به نظر نمی رسد و چندان گویا نیست.
فرضیه یازدهم
هی ران - جایگاه یا راههای هی کردن دام ها :
هی، هر، هیر، از جمله صداهایی هستند که چوپانان برای خطاب به دام های خود از آن استفاده می کنند . در مورد  هی ‌ذکر شعری از استاد  اکبر اکسیر خالی از لطف نیست:
همراه رمه و گوسفند و بز از برزکوه
جاری میشوم
در هی هی مداوم چوپان تالشی
تا کومه های گالی پوش مرتع سوباتان
در کوره های زغال پزان
آن هیمه ای که  زغال میشود
آواز جنگلی قبیله من است
علامه دهخدا درباره هر و هیر نوشته است که هر،راندن  گوسفند  و هیر آوازی است که بدان راندن ستور خواهند.
شمس الدین تاج  الشعرا محمدعلی سمرقندی معروف به سوزنی، این موضوع را در بیتی  آورده است:
در بار هجوشان  کشم از گوش تا به دم‌
خواهم به چوب رانمو خواهم به هیر وهر
بر اساس این فرضیه هیران به خاطر اینکه راه عبور دسته های متعدد دام  بوده و به وفور صدای  هی ،هر،هیر، چوپانان در آن می پیچیده.  بدین‌صورت نامیده شده است .
گرچه روی دادن این اتفاقات در گردنه حیران و هر منطقه کوهستانی که دارای چراگاه و مرتع است دور از ذهن نیست ولی نامگذاری  نام روستا و گردنه صرفاً به دلیل صدای هی کردن چوپانان کمی جای تامل  داشته و چندان قابل قبول نمی نماید .
پایان قسمت نهم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۵۰ صفحه ۱۱
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر و موسس نخستین انجمن علمی  ایران شناسی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نامواژه های هران،هیران،وحیران در گذر زمان

قسمت هشتم

  فرضیه هفتم-  هران- گذرگاه های باریک و مرتفع:

پژوهشگر و نویسنده سختکوش آقای فرامرز کوچکی زاد در کتاب فرهنگ معانی آبادی های گیلان درباره واژه هره چنین آورده است:
هره:  باریک، بلند ،کوه ،ایوان، دیوار نازک خشتی،
اگر بخش دوم حیران یعنی ران به معنی جایگاه گذرگاه ها و راه ها تصور گردد ،مفهوم گذرگاه های مرتفع و باریک حاصل می گردد .
بومیان حیران نقل می کنند در گذشته جاده آستارا به اردبیل بسیار باریک مرتفع و خطرناک بوده است به حدی که وقتی قاطر ها و شتر ها در مسیر مرتفع حیران حرکت می کردند ،گاهی در بخش‌هایی از گذرگاه پالان و بار آنان  ها به دیواره و صخره های سنگی کنار راه اصابت نموده و سائیده می شد .این راه باریک در بخش های بسیار مرتفع بوده است و  معمولاً هر از چند گاهی قاطری یا شتری به درون دره حیران نیز سقوط می کرده است.
اوژن  اوبن در شرح بدی راه و شیب بلند گذرگاه ایران چنین نوشته است :
رفته رفته را بدتر می شود. اسب ها روی گل ولای  لغزان  به زحمت حرکت می کنند...  نزدیک گردنه باتلاق درازی وجود دارد، زمین آنقدر لیز است که حتی پای پهن آنها نیز در جایی بند نمی شود در سرازیری بعدی راه شیب تندی دارد ....
سابق بر این راه اگر چه هر از چند گاهی در اثر ریزش سنگ ها بسته می‌شد ولی به هر حال خوب بوده است.
این راه از کنار گردنه  باریکی در امتداد رود آستارا، که خط مرزی است عبور می کند.
مارسل با زن و کریستیان برومبروژه نیز مسیر آستارا به اردبیل در حیران را مسیری ترس آور ولی به خاطر موقعیت خاصش  بسیار پر رفت و آمد دانسته‌اند. گرچه این فرضیه که هیران را به معنای جاده باریک و مرتفع معنا می نماید نیز من حیث المجموع می تواند تا حدودی حقیقی درباره وجه تسمیه ایران را درون خود داشته باشد ولی کامل نیست زیرا حتی اگر پذیرفته شود که دره و گذرگاه حیران را درون خود داشته باشد که دره و گذرگاه کوهستانیه حیران مرتفع و باریک است با این حال در آبادی‌های حیران علیا ،حیران وسطی، و حیران سفلی، که منطقه وسیعی را شامل می شوند ، مسیر و راه عبوری باریک و خطرناک نیست و برعکس جای بسیار دنج و باصفای بوده و نسبت به برخی از مناطق اطراف دارای چمنزارهای وسیع و همواری نیز هستند.

فرضیه هشتم- هییه ران - جایگاه یا راه های صاف کنار لبه:
همانطور که اشاره شد راه آستارا به اردبیل از کنار گردنه باریکی در امتداد رود آستارا عبور می‌کرده که لبه پرتگاه های خطرناکی را دارا بوده است .
در برخی گویش های زبان تالشی به قسمت مسطح و بالایی پلکان و نیز گاهی به صورت عام قسمت صاف راه های پلکانی در دامنه و ارتفاعات کوه ها هیره و هییه گفته می شود .
ممکن است به خاطر راه پلکانی مسیر آستارا و اردبیل که از جلگه آستارا شروع شده و به سمت ارتفاعات اردبیل یک راه پلکانی رو به بالا است بدان هییران  به معنای راه صاف پلکانی گفته شده باشد ،این فرضیه چندان محکم نیست چون در گویش تالشی آستارا چنین کلمه وجود ندارد یا حداقل نگارنده آن را نشنیده است و آن واژه در مناطق تالش جنوبی نظیر آالیان و فومنات رایج است .

پایان قسمت  هشتم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۵۰
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر و موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نامواژه های هران. هیران و حیران در گذر زمان

قسمت ششم
فرضیه سوم - خیران چراگاه دام های اهالی خیر:
این دیدگاه نیز توسط دکتر علی عبدلی در شماره ۶۱ مجله تالش به  تاریخ آذر ماه ۱۳۹۲ هجری خورشیدی درج گردیده است .بخشی از نوشته  ایشان بدین گونه است:
با توجه به اینکه یکی از کهن‌ترین آبادی های مجاور گردنه یادشده بخش هیر می باشد در گذشته مراتع آن گردنه چراگاه رمه ها وگله های هیرانی بود ، بدون هیچ تردیدی نام آن گردنه هیران است نه حیران
در حال حاضر بخش هیر اردبیل همسایگی جغرافیایی با شهرستان مرزی بندر آستارا و به ویژه دهستان حیران این  شهرستان ندارد ولی ممکن است در برهه ای   از تاریخ، اراضی تحت استیلای حاکم منطقه هیر اردبیل و در نتیجه مناطق تاریخی منسوب به حیران  گسترده تر از امروز بوده و زمانی با دهستان حیران آستارا همسایه بوده باشد و احتمالاً دیدگاه با ارزش استاد علی عبدلی بر مبنای چنین اندیشه ای شکل  گرفته است ،به نظر می‌رسد این فرضیه نیازمند تحقیقات کتابخانه‌ای و میدانی بیشتری است و چه برسه به اسنادی وجود داشته باشند که فرضیه ایشان را تایید نمایند.
با وجود این آنچه از تحقیقات میدانی در آبادی‌های حیران به دست آمد این است که حداقل در ۶۰-۷۰ سال اخیر تنها اهالی روستاهای دهستان کنونی حیران بخش مرکزی آستارا که از تالشان بودند در آنجا اقامتگاه چوپانی و چراگاه  اختصاصی برای دام هایشان داشته اند .
نکته دیگری که قابل بیان است این که اگر هیر برگرفته از اهالی منسوب به بخش هیر باشد باید نام این گردن یکی از اسامی هیری ،هیریانی،  و نه هران/هیران می بود.  به زبان دیگر نوشتن نام های منسوب به اهالی  یک منطقه برای نمونه رشت هیر قزوین و سالم به شکل رشت ،هیر، قزوین،اسالم،به شکل رشتان،هیران،قزوینان،اسالمان,  حداقل هم اکنون چندان رایج نیست و آن شیوه نوشتار بیشتر در جمع مردم اقوام و پیروان ادیان و مذاهب مانند تالشان، ترکان، فارسان، مسلمانان، جهودان به کار میرود.
فرضیه چهارم:هی ران (جایگاه آتش )
  در برخی از گونه‌های گویش شمالی زبان تالشی واژه هی به معنای شعله آتش و گاهی خود آتش کاربرد دارد .ران جمع رو به معنی راه ها، نیز دارای مفهوم است حال اگر این دو کلمه در کنار هم قرار بگیرند راه های آتش معنا می‌دهد که کمی گنگ و نامفهوم به نظر می‌رسد .همچنین آشکار است که پسوند هایی مانند دان ،لان، وان ،ران، جان،  کان ان، و به شکل متعدد و گسترده در نامگذاری اسامی شهرها و روستاها و مکان ها به عنوان پسوند مکان به معنای سرزمین و جایگاه مورد استفاده قرار گرفته اند  . مانند اردکان، اردجان، باکوان، سبلان.  اگر بخش دوم کلمه هیران به  معنای جایگاه فرض  شود، در مجموع می توان هیران را به معنای جایگاه آتش معنا نمود. مرحوم‌ بهروز نعمت الهی در اثر گرانسنگ خویش کتاب تاریخ جامعه آستارا و حکام نمین از آتشکده شیندان در مجاور گردنه حیران نام برده و نقل کرده است که برخی از اهالی آستارا تا دوره تیمور لنگ نیز همچنان  زرتشتی بوده اند .با این اوصاف تا زمانی که مستندات روشن و دقیق باستان شناختی دال وبر وجود آتشکده در منطقه حیران به دست نیابد، نمی‌توان به راحتی این جایگاه این دیدگاه را پذیرفت .
فرضیه پنجم - هی ران جایگاه یا راه‌های مزرعه.
در زبان تالشی منطقه آستارا هی به معنای جای خرمن و مزرعه و در برخی گونه های گویش شمالی نیز معنای  باغ  معنا میدهد. اگر بخش دوم جاینام های هیران یعنی ران  به معنای محل و مکان و جایگاه در نظر گرفته شود ،معنای جایگاه مزرعه به دست می‌آید. اگر ران به معنای راهها فرض گردد نیز مفهوم راه های مزرعه حاصل می شود. لیکن  با توجه به توصیفی که منابع تاریخی و بومیان  محلی از راه عبوری این منطقه در گذشته می کنند ،هیچ کدام از این دو معنا چندان درست به نظر نمی‌رسد خوب است دانسته شود مزرعه های  خاصی که زبانزد اهالی منطقه و در  مسیر یا مجاور راه آستارا اردبیل بوده باشد از سوی سیاحان ،محققان یا  بومیان گزارش نشده است. چراکه عبوری گردنه حیران بر اساس گفته بومیان از درون یا مجاور مزرعه یا باغ خاصی عبور نمی کرده است. دوم اینکه راه آستارا اردبیل چند راه نبود  که بتوان آنها را به صورت راه ها جمع بست  تنها یک راه سخت و کوهستانی بوده است که از دل صخره‌ها و کنار پرتگاه های مسیر گذر می کرده است .
پایان قسمت ششم
منبع
ماهنامه تالش شماره ۱۵۰ صفحه ۱۰و۱۱
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر و موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

ما زِ هر صاحب دلی
یک رشته فن آموختیم

عشق از لیلی و صبر از
کوه کن آموختیم

گریه از مرغ سحر ،
خودسازی از پروانه ها

صد سرا ویرانه شد
تا ساختن آموختیم

" شهریار " 🌷🌷

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

🩵🩵🩵


🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

🍃🌿🍃
سلام😊✋
صبحتون بهشت ☕️🍀

☀️صبح یعنی
      یک سلام سبز🍀
با بوی خوش زندگی
صبح یعنی نور امید✨
      برای شروعی زیبا👌

☀️طلوع صبحتون
به شادابی گلهای زیبا🍀
روزتون پر ازعطر خوشبختی
و
روزگارتون بخیر وشادی 🍀

‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
اشغال گیلان توسط پترکبیر و دیدگاه مارکس در مورد پترکبیر و سنت اسلاوی

قسمت دوم

"شاه فعلی گذشته از دشمن خارجی از اطرافیان خود نیز در امان نیست ،همه جا شورش بر پاست ،محل امن و آرامی وجود ندارد با ضعف  داخلی به این نتیجه  رسیده ام که ما در صورتی هم که در جنگ فعلی (جنگ سوئد) نتوانیم موفقیت پیدا کنیم،
باز بدون هیچ ترس و خیال میتوانیم شروع به عملیات (درایران) نماییم.
تنها با یک واحد کوچک نظامی میتوانیم سرزمینهای زیادی از ایران را به خاک روسیه ملحق سازیم و برای این کار هیچ فرصتی بهتر از حال در دست نیست. در آتیه با روی کار آمدن شاه جدید، وضع کارها حتماً عوض خواهد شد."" (پاولویچ: ۷۸).

این توصیه ی ولینسکی به پتر اول نقش مهمی در تصمیم گیری او در هفت سال بعد داشت.
بعد خواهیم دید که پتر روی مدیریت ولینسکی در حمله به گیلان، بسیار حساب کرد و او را حاکم آستاراخان و ناظر حمله به گیلان قرار داد.

ولینسکی به هنگام بازگشت از ایران :"از طریق شیروان از شاهزاده ی گرجی واختانگ، که
برادر زاده ی گورگی یازدهم  وبرادر کیخسرو (مقتول در قندهار بود) ،پیامی دریافت کرد که پیشنهاد همکاری با روسها را در صورت حمله ی
آنان به ایران میداد."" (سیوری، الف:۲۴۵).


اولین کنسولگری در گیلان

ولینسکی همچنین در زمانی که در اصفهان بود، موفق شد با شاه سلطان حسین برای استقرار یک کنسولگری در رشت، قراردادی منعقد نماید. این اولین جای پای دیپلماتیک روسیه در گیلان محسوب میشود که چند سال بعد در عمل، با تأسیس کنسولگری تحقق یافت.

به نظر میرسد پتر اول که به ولینسکی به عنوان یک کارشناسِ ایران، علاقه ی زیادی پیدا کرده بود، بلافاصله پس از بازگشت به روسیه، او را که در این زمان تنها سی سال داشت، حاکم آستاراخان (حاجی طرخان)، یعنی جایی که نزدیکترین  مکان به گیلان و ممالک محروسه ی ایران در قفقاز بود، منصوب کرد.
:"ولینسکی بعد از تسلیم گزارشِ ترغیب کننده اش   در ۱۲۱۹/۱۷۱۷  (پنج سال پیش از حمله به گیلان )به حکومت هشترخان (آستارخان) گمارده شده و دستور یافت اوضاع ایران را زیر نظر داشته باشد."
(همان  )
در نتیجه در زمان حمله ی پتر اول به سواحل جنوبی دریای خزر ، ولینسکی به عنوان یکی از باهوشترین دیپلماتهای روسیه، حاکم کلیدی ترین مرکز تجاری و سیاسی روسیه در سواحل دریای خزر ، یعنی آستاراخان بود.
روسیه در زمان حمله به گیلان و سواحل جنوبی دریای کاسپین ، براساس قراردادی که ولینسکی با شاه سلطان حسین منعقد کرده بود، دارای یک کنسولگری در شهر رشت شده بود که در رأس آن
»آورامف« قرار داشت.
ازاینرو بعد از انعقاد قرارداد ولینسکی با شاه سلطان حسین ومجوز گرفتن تأسیس یک کنسولگری در رشت، پتر اول در سال (۱۷۱۹ میلادی، ۱۱۳۲ هجری )سیمیون آورامف را به عنوان کنسول، روانه ی رشت کرد« (همان).

بنابراین در آستانه ی حمله به گیلان، ولینسکی در در آستاراخان حاکمیت داشت و در سال ۱۷۱۹ میلادی (سه سال پیش از حمله ی پتر) با تأسیس کنسولگری در رشت، آورامف در این شهر مستقر شده بود.

پایان قسمت دوم

منبع کتاب تاریخ گیلان
بخش از  ورود شاه عباس اول  به گيلان تا پایان انقلاب جنگل

نوشته آقای  دکتر ناصر عظیمی دوبخشری

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز گذری بر ارتفاعات تالش و قلمرو یخچالهای قدیمی

قسمت هشتم

زیرا سیرک های آنها در قلمرو یک نوع سنگ قرار داشته اند ،اما امتداد دره حسن دیرمانی که به علت دخالت گسل ها به طور محلی جهت شمال شرقی -جنوب غربی دارد.
بقایای یخرفتها که قبلا در سراسر عمق دره انباشته شده بودند، به صورت تپه نسبتا بزرگی بین دو خط القعر جدید از دوره یخچالی به جای مانده است ‌.

به علت تنوع سنگها در این حوضه و اختلاف مقاوت آنها، سیرک های اصلی در سرشاخه ها به کلی از بین رفته اما هنوز بخشی از محل حفره یخچال‌ها حالت قیفی شکل خود را حفظ کرده اند ،پرتگاههای گسلی در این دره ها از چندین متر تجاوز می کند .

دنباله فرسایش یخچالی در سایر ارتفاعات تالش به سمت جنوب مخصوصا در سر شاخه های اسالم به‌واسطه و سایر دره های مجاور کماکان قابل توجه است ‌.

به علت سستی نسبی سنگ ها چهره فرسایشی یخچالی در حوضه اسالم به شدت دستکاری شده بطوری که بازشناسی اشکال مربوط به یخچالی بسیار دشوار است .

.اما بخشی از آن بصورت سیرک های معلق، حتی در جبهه غربی مسلط به استان اردبیل  مشاهده می شود .
آثار تداوم فرسایش یخچالی ،در دره ماسوله نیز بسیار با اهمیت بوده است ،بازشناسی کامل سیرک های یخچالی در این دره نیز تا حدی مشکل است، زیرا حساسیت بعصی از  سنگ ها به ویژه شکست های قدیمی در برابر تخریب مکانیکی ،در هولوسن ،توپوگرافی آنرا به شدت تغییر داده است .

اما آثار تراکم یخرفت ها به صورت پراکنده و نامنظم گواه فعالیت های مهم یخچالی است .

.مهمترین توده از بقایای یخرفت ها بر سطح دامنه جنوبي دره اصلی یعنی درست در مقابل ماسوله  ،چهره یک عارضه ناهموار با تپه های مدور تقریبا گنبد ی را عرضه می کند .

حداکثر پیشروی این یخرفتها تا حوالی پل ورودی  ماسوله ادامه داشته است که مشابه یخرفتها ی انتهائی  دره کرگانرود در ارتفاع ۹۰۰ متری کنونی قرار دارند .

قسمتی از   بناهای ماسوله به ویژه در مجاورت
خط العقر و کمی دورتر در جنوب آن، بر سطح یخرفت ها ساخته شده اند .
قطعه سنگ های بسیار  بزرگ بر سطح دامنه جنوبی دره اصلی و در حاشیه رودخانه ،نشانه های مشخصی از یخرفت ها می باشند.
این تخته سنگها در خمیری رسی_مارنی قرار دارند .
حرکات لغزشی بر اثر نفوذ آبهای جاری و سپس تکان‌های ناشی از زلزله امواج پله مانندی در آنها بوجود آورده اند .

در مجموع ارتفاعات تالش از مرز فوقانی
جنگل ها به بالا ،یکی از غنی ترین مراکز یخچال های قدیمی دوران چهارم قدیم را عرصه
می کنند .

شناسایی کامل آن ها نیاز به مطالعات بیشتر و همت محققین علاقه‌مند دارند به امید آن روز .

پایان قسمت هشتم

منبع

فصلنامه تحقیقات تالش سال اول شماره اول پاییز ۱۳۸۰

نویسنده مطلب اقای دکتر فرج الله محمودی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

گذری بر ارتفاعات تالش و قلمرو یخچالهای قدیمی

قسمت ششم

سیرک شرقی ( سیرک یخچالی ساده ترین شکل های یخچالی است .چاله آب است به شکل نیم دایره که مشرف به دیواره های بلند و تند است )
بقروه احتمالا بزرگترین سیرک یخچالی کوهستان های تالش می باشد .

در شرق و جنوب مرتفع قله بقرو احتمالا بزرگترین سیرک یخچالی کوهستانی تالش می باشد .

.در شرق و جنوب مرتفع ترین قله بقرو با وسعتی زیاد یکی از مناظر دیدنی این کوهستان
می باشد .

با وجود گذشت هزاران سال از ذوب یخچال و دخالت فرایند یخ بندان و ذوب یخ در دوره های جدید (هولوسن) و متلاشی شدن شدید جدار پرتگاههای مسلط به سیرک یخچالی قدیمی، هنوز این عارضه به صورت حفره مرکب گود عظیمی با دیواره های سنگی پرشیب ،به چشم می خورد.

سیرک اصلی از جهات شمالي و غربی و جنوب غربی کاملا بسته ولی از سمت مشرق و جنوب شرقی باز  است .

قطر سیرک در امتداد شرقی -غربی حدود ۳۳۰۰ کیلومتر و عرض شمالی -جنوبي ان حدود یک کیلومتر است.
در کف آن به طور پراکنده ۳حوضچه استخر مانند وجود دارد که قطر بزرگترین آن حدود ۱۰ متر است .

دورتا دور این حوضچه از تخته سنگهای عظیمی پوشیده شده است .فرسایش آبهای جاری بعد از ذوب  یخچال دره هایی در حاشیه و کف سیرک به وجود آورده است ،بطوریکه در حال حاضر حوضچه های اب، در ارتفاعی بالاتر لز کف دره ها قرار گرفته اند .

حضور ۳ حوضچه آب ،احتمال وجود ۳ سیرک مجاور یخچالی را تقویت می کند که دیواره هائی نه چندان ضخیم آنها را از یگدیگر جدا نموده اند .

به احتمال زیاد در طول دوران چهارم جدید (هولوسن ) این مینابها بر اثر تخریب مکانیکی که از فرایندهای السلطنه فرسایش در دوره گرم کواترنر (کواترنر بخشی از زمان بندی زمین شناسی است که در حدود دو ونیم میلیون سال پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد ،به دلیل اینکه در این دوره یخچال ها توسعه زیادی داشته اند به آن دوره توسعه یخچال‌ها هم می گویند )
از بین رفته و اکنون به صورت حفره ای عظیم و یکپارچه و یکپارچه در آمده است .
در زمان حداکثر تغذیه برف در آخرین دوره سرد (احتمالا وورم،۱،۲) زبانه های یخی پر حجمی درجهت جنوب شرقی از آن خارج شده و همانگونه که قبلا گفته شد ،به سمت دره اصلی کرگانرود در حوالی روستای کنونی مریان سرازیر می شده اند .
در سردترین شرایط یعنی در زمان حداکثر تغذیه یخچال‌ها، ابتدا دره کرگانرود را در جنوب مریان مسدود ساخته و ادامه آن به سمت مشرق تا ارتفاع ۹۰۰ متری در مسیر اصلی دره پیش رفته است .
در حال حاضر یخرفتهایی انتهایی (پیشانی ) پرتگاهی به ارتفاع بیش از ۱۰۰ متد در چند
کیلو متری  شرق مریان در داخل کرگانرود به وجود آورده که پوشش متراکم جنگلی دارد .
رود اصیل این یخرفتها را مجددا شکافته و با
دره ای تنگ و عمیق مسیر قبلی را در دره  کرگانرود ادامه داده است .

پایان قسمت ششم

منبع فصلنامه تحقیقاتی تالش شماره اول سال اول پاییز ۱۳۸۰

نویسنده مطلب اقای دکتر فرج الله محمودی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
گذری بر ارتفاعات تالش و قلمرو یخچالهای قدیمی

قسمت پنجم

قلمروهای یخچالی

در دوره های سرد دوران چهارم هوای  پرفشار سیبری در قلمرو وسیعی از  جمله کوههای تالش استیلا می یافته است
. در این صورت بارش های جوی به احتمالی زیاد در ارتفاعات تالش به صورت برف نازل
می شده است .
تراکم برف در کوهستانهای این قلمرو به ویژه در نواحي مرتعی کنونی به اندازه ای بوده که بالا رفتن دما در فصل تابستان قادر به ذوب کلیه برف ها نبوده است .

تراکم برف مازاد ذوب نشده در دراز مدت ،ذخیره قابل توجهی در حفره های کوهستانی تشکیل
می داده و بدین ترتیب به تدریج سیرک های متعدد و غالبا بسیار بزرگ از یخ وبرف متراکم
می شده است .

بازدید های محلی نشان می دهند که وسیع ترین این حفره های یخچالی در حوالی قلل بقرو در نیمه شمالي تالش در سر حوضه های کرگانرود
وجنوب  دریاچه نئور به وجود آمده‌اند.
در مشرق و مغرب مرتفع ترین خط الراس کوه بقرو (۳۲۲۲ متر )دو سیرک یخچالی بزرگ تشکیل شده است .

زباله های یخچالی سیرک شرقی به سمت دره کرگانرود در حد فاصل روستای مکش و مریان سرازیر شده و یخچال غربی قله بقرو به سمت دریاچه نئور حرکت کرده است .

یخرفت های فراوان و پراکنده ای که در حال حاضر در جنوب دریاچه و در فاصله ای نه چندان دور از آن به چشم می خورد نشانه هائی ار فعالیت یخچال غربی قله بقرو می باشد .

در این توده یخرفتی قطعات پراکنده و غالبا بزرگی  از سنگها وجود دارند . احتماِ مواد
ریز دانه آنها در طول دوران چهارم جدید به وسیله جریان‌های سطحی حاصل از باران یا ذوب برف به سمت حفره دریاچه حمل شده اند .

همراه  این قطعه سنگهای نسبتا ساییده و قدیمی یخچالی و بر سطح مجموعه یخرفتها توده های ریزشی فراوانی به چشم می خورد که احتمالا مربوط به بعد از  ذوب یخچال و در کوارترنر  جدید بر اثر تخریب جدار سیرک یخچالی به وجود آمده اند .

خود دریاچه منشا ساختمانی دارد و  از تغییر شکل سنگهای محلی به صورت چینی ناودیسی و گسل شکل گرفته است . در حال حاضر آب دریاچه از ذوب برف های قلل بقرو  تامین
می شود .

در فصل سرد وسعت آن نسبتا زیاد است ولی در تابستان ابعاد آن کوچکتر می شود  .

آثار یخ آب زمان پر آبی ،بر روی دامنه های ساحلی ،قابل شناسایی است .ظاهرا آن مورد استفاده دام ها و کوچ نشينان محلی است و در زمان پرآبی برای پرورش ماهی مورد استفاده قرار می گیرد.

. این دریاچه از مناطق حفاظت شده می باشد و از آن مراقبت می شود ،و به ندرت در تابستان مورد بازدید کوچ نشینان و مردم قرار می گیرد .

پایان قسمت  پنجم

منبع فصلنامه تحقیقات تالش سال اول شماره اول پاییز سال ۱۳۸۰

نویسنده مطلب اقای دکتر فرج الله محمودی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

گذری بر ارتفاعات تالش ،قلمرو یخچالهای های قدیمی 

قسمت سوم

تحول پیکر شناسی تالش

پس از عملکرد آخرین و شاید نیرومندترین حرکات  زمین ساختی پلیو- کواترنر،مجموعه کوهستان تالش به عنوان بخشی از ناهمواری های ایران در ارتباط با شرایط ناحیه ای به صورت واحد
ژئو فورمولوژی مشخصی شکل گرفته است .
این واحد کوهستانی متناسب با شرایط حاکم بر آن در طول دوران چهارم به تحول خود ادامه داده و به شکل کنونی دست یافته است .

در دوران چهارم زمین جدید متعاقب تغییرات منطقه ای و محدود شدن هر چه بیشتر دریای کاسپین جلگه ظاهری به تدریج به وجود آمده و سبب گسترش قلمرو تالش شده است .

هر چند عوامل فرسایش در طول میلیون ها سال چهره اصلی این کوهستان را به شدت تغییر داده و دست کاری های عمیقی در آن صورت گرفته است .
اما نقش همین عوامل در کواترنر جدید ظاهرا آثار دخالت های قدیمی در آن صورت گرفته است .

اما نقش همین عوامل در کواترنر جدید ظاهرا آثار دخالت قدیمی دینامیک بیرونی را بکلی از بین برده و با توجه به شواهد موجود در محل ،مهمترین آثار بازمانده از آن عوارض مربوط به اواخر دوران چهارم قدیم می باشد .

چون کوههای تالش از نظر عرض جغرافيايي از ماسوله تا آستارا گسترش زیادی ندارد و موقع آن نسبت به دریای کاسپین از مشابهت زیادی برخوردار است ،بنابر این عوامل عرض جغرافیای در تغییر فرایند های دینامیک بیرونی نقش چندانی نداشته و شرایط اقلیمی با تفاوت اندکی از جنوب به شمال یکسان بوده است .

با وجود اين به دلیل اختلاف ارتفاع قابل توجه بین سطح دریای کاسپین و قلل کوههای تالش،نقش طبقات اقلیمی در تحول چهره ناهمواری‌های آن  بسیار تعیین کننده و کارساز بوده  است .
در اثنای عبور از یکی از محورهای شرقی-' غربی
این  کوهستان از  دریای کاسپین به سمت  آذربايجان ،می توان به سهولت آثار تغییراتی را که بر اثر اختلاف نقش عناصر اقلیمی بر چهره ناهمواری‌های آن به جا مانده ،مشاهده نمود.

در ارتباط با این تفاوت ها سه چهره مشخص مورفولوژی از ساحل به سمت کوهستان قابل شناسایی است که به ترتیب شامل‌:
جلگه ساحلی
قلمروجنگلی
وگستره مراتع ،در مجاور مرتفعترین قلل کوهستانی می باشند .

در ارتباط با امتداد شمالی،جنوبی کوهستانهای تالش و شرایط اقلیمی حاکم بر آن، مرز فوقانی جنگل‌های تقریبا در ارتفاع ۲۰۰۰ متری قرار دارد .

بنابر این به استثنای صخره های عریان سنگی از ارتفاع ۲۰۰۰ متر به بالا تا مرتفع ترین قلل (۳۲۵۰) متر قلمرو گسترش مراتع می باشند.

موضوع این مقاله تحولات شکل ناهمواریها ی همین قلمرو در طول دوران چهارم به ویژه در اواخر این دوران است .

پایان قسمت سوم

منبع فصلنامه تحقیقاتی تالش شماره اول سال اول پاییز ۱۳۸۰

نویسنده مقاله اقای دکتر فرج الله محمودی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

گذری برای ارتفاعات تالش ،قلمرو یخچالهای قدیمی

قسمت اول

سرزمین تالش بخش مهمی از استان گيلان که غرب و شمال آن را شامل می شود .هرچند به صورت  ظاهر دنباله کوهستانی مجموعه استان محسوب می شود ،اما از نظر تاریخچه پیدایش و تحول ناهمواری ها از استقلال نسبی برخوردار است و ویژگی‌های مربوط به خود را دارا می باشد .

به علت مجاورت با دریای کاسپین  همانند سایر نواحلی ساحلی یکی لز سرسبزترین ،زیباترین و حاصلخیز ترین قلمروهای ساحلی را به وجود آورده است.
وجود جلگه ساحلی هر چند کم عرض و مناطق جنگلی کوهستانی و مراتع نسبتا وسیع در ارتفاعات ،تالش را در شرایط مناسب کم نظیری نسبت به سایر نواحي ایران قرار داده است .

از سمت مشرق ارتباط گسترده‌ای با دریای کاسپین  ولی در مغرب از طریق گردن های هیران کرگانرود ،اسالم و ماسوله با آذربایجان در ارتباط است که طبیعتا با دشواری های طبیعی همراه هست .
در مجموع به صورت یک کوهستانی واحد
نامتقارن در امتداد شمالي _ جنوبي شکل گرفته و حاشیه غربی توده سخت کف دریای کاسپین در این جهت گیری نقش تعیین کننده داشته است .

تمام عوارض مهم ناهمواری از جمله گسل های مهم و محوز چین خوردگی های کوهستان تالش از این جهت تبعیت می کنند .

دامنه جنگلی و مرتعی شرقی کوهستان تالش با شیب نسبتا زیاد و دره های عمیق و نسبتا متراکم در جلگه باریک ساحلی مسلط است .
در حالیکه دامنه های غربی آن به صورت کوهستانهای کم ارتفاع با شیب ملایم به استان اردبیل ختم می شود .

،غالبا مه نسبتا متراکمی دامنه های شرقی این کوهستان را می پوشانند .
بطوری که قلل برجستگی های محلی همچون جزایری در اقیانوس مواج مه ،زمانی آشکار و گاهی ناپدید می شوند و بیش از بیش بر زیبایی مناظر طبیعی می افزایند .
با توجه به موقعیت جعرافیایی آن  در حاشیه دریای کاسپین از شرایط اقلیمی مساعدی برخوردار می باشد .
این مجموعه کوهستانی تاریخچه زمین شناسی بسیار طولانی و نسبتا پیچیده ای دارد .قدیمی ترین سنگهائی که دربخش جنوبي کوهستانهای تالش شناسایی شده اند مربوط به پرکامبرین
می باشند که به صورت اپیدوتیت، آمفی بولیت،
گنیس ها و...... در نواحي شاندرمن و اسالم در اسکلت ناهمواریها ظاهر شده و گاهی حتی در مرتفع ترین قلل کوهستان در نواحي ماسوله  به صورت میکاشیب و کوارتزیت به چشم می خورند این سنگها دوبار تحت تاثیر دگرگونی قرار گرفته اند .

پایان قسمت اول

منبع فصلنامه تحقیقات تالش
سال اول شماره اول پاییز ۱۳۸۰
نویسنده مطلب اقای  دکتر فرج الله محمودی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نامواژه های هران ،هیران،وحیران در گذر زمان

قسمت دوازدهم
۳- هر کان (هیرکانی) نام پارک   جنگلی در شهرستانهای  آستارا و لنکران جمهوری آذربایجان به ادامه جنگل‌های هیرکانی و درست  در  پایین گردنه هیران آستارا در آن‌سوی آستارا رود است.
۴- هره دشت  نام یکی  از آبادی‌های دهستان ویرمونی در بخش مرکزی شهرستان آستارا که بدانجا هیره دشت  نیز می گویند.و احتمالا از هره دشت بدانجا مهاجرت نموده اند .

۵- هره دشت   دهی جز دهستان لیسار  بخش کرگانرود شهرستان تالش است که محل سکونت ایل هره دشت است .
۶- هیر دهی از بخش مرکزی شهرستان اردبیل مرکز دهستان ۲۵ کیلومتری جنوب خاوری اردبیل
۷- هیر   نام یکی از دهستان‌های حومه شهرستان اردبیل این دهستان در سمت جنوب خاوری اردبیل واقع ،از شمال به بخش نمین از جنوب دهستان کیوی، از خاور به شهر تالش، از باختر به دهستان کورائیم محدود بوده ،از ۴۸  آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن بالغ بر ۱۶۷۶۱۸نفر شعیه ، مرکز این دهستان ده هیر و قرائ مهم آن  عبارت است: کسالار،ایوریق،(بلقاآباد)  کریق, خلیل‌آباد .
۸ - هیر  بزرگترین روستای بخش الموت غربی شهرستان قزوین واقع در استان قزوین میباشد روستای کوهستانی و سردسیر  بوده و مردمش خود را تات می‌نامند و با گویش الموتی صحبت می کند.
۹- هیر آباد  دهی جزء دهستان خدابنده لو بخش قیدار شهرستان زنجان کوهستانی سردسیر .

سخن آخر
هر آنچه امروزه در تابلوهای جغرافیایی و منابع مکتوب رسمی نوشته و دیده می شود قطعاً قابل احترام هستند ولی وحی منزل نیستند که مو
لای درز آنها نرود ، چه بسیار نام های منطقه تالش و دیگر نواحی ایران عزیزمان که با عدم دقت ماموران و مسئولان ثبت در گذشته،به سبب از میان رفتن زبان بومیان  که ریشه نام جای ها را می دانستند و نیز آمدن مهاجران متکلم به زبانی غیر از زبان بومیان که ریشه نام های محلی را نمی دانستند .  مسائلی از این دست، اسامی اماکن و نواحی گوناگون روستایی و شهری دچار  تغییر و تحول ها و تحریف های متعدد نگارشی گردیده است .
نیاز است تا پژوهش  های عمیق و متعدد میدانی و کتابخانه ای به وسیله محققان روی جاینام ها انجام گیرد تا غبار چند ده ساله از چهره گرد گرفته اماکن منطقه زوده شده و خورشید حقیقت از پشت ابرهای تحریف و تغییر جاینام ها  دوباره طلوع کند و بدرخشد .
بر هر شهروندی فرض است تا نام های درست و اصیل دیار خویش را بیاموزد ،بداند، بگوید، بنویسد و بشناساند .
در همین راستا گفتنی است که نام درست روستای حیران و گردنه  زیبا و کوهستانی آستارا هرآن است، هر آن نامی است که دارای پشتیبانی اساطیری تاریخی زبانشناختی و جغرافیایی است. تمام واژه هایی که در زبان تالشی دارای صدای ئ هستند هنگام فارسی نویسی به صورت ی  نوشته میشود برای نمونه جاینام روستای بجوره بن  و ونه بن ، ورمونی ، گله دی  گله ده  آستارا که همگی به زبان تالشی هستند هنگام فارسی نویسی به ترتیب  به صورت بیجاربین ،ونه بین ،ویرمونی،گیلدی،،گیلده، مبدل می گردند . دلیل اینکه در برخی از منابع تاریخی  جاینام هران به شکل هیران نوشته میشود نیز همین موضوع است .
نام این گذرگاه باستانی در داستان‌ها و افسانه‌های تالشی هران به معنای مه زار است .  زمینش دامان جنگل های مه زار  هیرکانی  است.
بلندایش سفره گسترده مه زار آسمانی است .
چون به  پشتش می نگری دشت مه زار هره دشت را می بینی ، وقتی به مقابلش نگاه می کنی ،مه زار هرکان  آنسوی  آستارا رود  را نظاره می کنی  آن هنگام که برگهای تاریخ را ورق بزنی هران  و مه زارش را در می یابی . وگر  به خویشتنش نظر افکنی ، سرزمین مه  و مه زارش را می‌یابی.
هم اکنون از خود بپرسیم چه نامی   بهتر از هرآن   وچه جامه ی  زیباتر و زیبنده تر  از  مه زار  برازنده قامت عروس سپید پوش آستارای ماست .
و این کوه ها      با برف قرار داد دارد
مه نیز
چک سفید هیران را امضا کرده است
پایان
منبع ماهنامه تالش شماره،۱۵۰ ص۱۲,۱۳
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر و موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نام واژه هران ،هیران،وحیران،  در گذر زمان
قسمت یازدهم
بنابراین اگر هر آن به صورت مه زار  سرزمین مه ، جایگاه مه الود، محل پر از مه، مکان مه گیر، معنا گردد
از نظر گویش  آستارایی درست تر  خواهد بود و خالی از لطف نخواهد بود اگر در این رهگذر به داستان اساطیری که در مورد آفرینش آب ها از جمله آب دریای کاسپین و دو رودی که مرزهای سرزمین تالش را در دو سوی این خطه زرخیز معین مشخص می‌کنند، اشاره رود.
حتی در محتوای این داستان اساطیری که در مورد میان بومیان آستارا-تالشان رواج دارد، نام گردنه آستارا هران بوده و وجه تسمیه  آن به مه غلیظی برمی گردد که در آن گذرگاه وجود دارد.
با وجود شنیدنی و مهیج بودن این حکایت ،برای پرهیز از زیاده گویی تنها بخش کوچکی از روایت نامبرده اکتفا می گردد.
در بخشی از محتوای داستان شخصیت افسانه‌ای به نام بارز که گویا ایزدبانوی بلندی ها با خواهرش سه بانو  (آسترا )است در مسیر منتهی به قلعه شندان آستارا که تختگاه پادشاه تالشان می باشد مه  ایجاد می‌کند تا دیو سیج که بسیار حیله گر و در صدد قتل پادشاه  تالش است نتواند به شندان وارد بشود و در این کار پیروز می گردد و در نهایت در اثر مه غلیظ ایجاد شده دیو سیج در گذرگاه هران  به اعماق دره ای سقوط می‌کند و از بین می‌رود و نمی‌تواند به نیت پلید   خویش نائل گردد.
نام واژه هر/هیر در جاینامهای جغرافیایی منطقه
گذشته از آبادی ها و گردنه زیبای هران آستارا، چند نقطه دیگر نیز وجود دارد که نام آنها هم درصدی کاملی با معنایی با هران دارد  اگرچه امروزه اهالی  برخی از اماکن نام برده شده زیر ترکی صحبت می کنند ولی بر اساس منابع قابل ارائه که پرداختن به آن مبعث از حوصله این نوشته خارج است ،درگذشته سکونتگاه  تالش زبانان یا حداقل مردمانی با گوشی نزدیک به تالشی بوده به ویژه زبان آذری باستانی یا تاتی  امروز بوده و با توجه به مه گیر بودن  آن منطقه بدین  نام نامیده شده اند .
۱-  هران :  دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل که در ۱۴ هزار گزی باختر گرمی و یک هزار گزی  راه شوسه  گرمی واقع و دارای ۲۱ تن سکنه است از چشمه  ها و رودخانه در آورد مشروب می شود محصول عمده اش  غلات و کار مردم زراعت و گله داری است.
۲- هرندان یا نصرت آباد نام روستایی در بخش هویق شهرستان تالش استان گیلان که در ۳۵ کیلومتری شهرستان مرزی آستارا قرار دارد .

پایان قسمت یازدهم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۵۰ ص۱۱,۱۲
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر و موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نامواژه هران ،هیران ،حیران  در گذر زمان

قسمت دهم
فرضیه دوازدهم :
هران /خیران/ مه زار / سرزمین مه / جایگاه مه آلود
این دیدگاه مورد تایید بومیان و اهل تحقیق آستارا می باشد، جغرافیای طبیعی و شرایط آب و هوایی روستا و گردنه هیران طوری است که در بیشتر زمان های سال زیر پوششی از مه قرار دارد این مسئله حتی در نوشته های سیاهان و محققان  خارجی هم ثبت  شده است.
از جمله اوژن اوبن  در حدود ۱۱۵ سال پیش درباره هیران نوشته است : ابرها نمی گذارند منظره اطراف دیده شود مارسل  با زن فرانسوی نیز همان نکته  را با عبارت : گردنه هیران اغلب به اب هایی که از دریای خزر می آیند امکان را می دهد ذکر نموده و بر درستی این مطلب صحه گذاشته است.
بر اساس این فرضیه، از آنجایی  که این گردنه زیبا و تاریخی در بیشتر زمان های سال زیر پوششی از مه قرار دارد هیران نامیده شده است و جاینام هیران برگرفته از واژه تالشی هر معنای ابر و مه، هوای ابری و مه آلود است.
در تایید این مطلب در  مصاحبه استاد ذبیح الله سما پور با نگارنده در ویژه‌نامه آستارا ضمیمه شماره ۶۳ ماهنامه سرزمین نوروز چنین آمده است هئران  به معنای ابر زار و مه زار است که به  هیران تغییر داده شده است همچنین محقق  پرتلاش تالش آقای ضیا طرقدار نیز معتقد است که در زبان تالشی آستارا  هر یا  ه‍یر به معنای ابر و مه و هوای مه آلود و ا ن  نیز پسوند مکان می باشد در نتیجه هیران یعنی مکان ابر و مه .
نکته جالب اینکه یکی از ویژگی‌های گردنه هیران این است که در بیشتر فصلهای سال پوشیده از ابر و مه است و هوای مه آلود ای دارد.
ترجمه هر ,هیر در زبان تالشی به معنای ابر و مه  که توسط پژوهشگران یاد شده بالا سماپور و طرقدار  دار ذکر گردیده درست است ولی نکته ای که نباید فراموش کرد اینکه بنده گمان می کنم   ابر و مه با وجود بودن در ساختار مولکولی و درصد رطوبت نسبتا یکسان، تفاوت های کوچکی با همدیگر دارند که نباید مورد غفلت واقع شوند .
از جمله اینکه ابرها در ارتفاعات خیلی بالا در آسمان تشکیل می شود ولی مه که شاید بتوان آن را به نوعی ابر به شمار آورد روی زمین و یا در نقاط کم ارتفاع و نزدیک به سطح زمین شکل میگیرد .
تفاوت دوم در ظاهر آنهاست ابر ممکن است به صورت تکه ای  یا به عبارت دیگر لکه ای  و در اشکال گوناگونی شبیه انسان ،حیوان ،گیاه ،اشیا و نقوش مختلف تشکیل گردد و قابل اشاره و شمارش است .
برای مثال میتوان با اشاره به دو تیکه ابر که یکی ظاهری مانند صورت انسان داشته و بالای سرمان قرار گرفته و دیگری شبیه پرنده بوده و یک وجب انورتراست اشاره نموده و آن دو  را از هم تمیز داد   و شمارش کرد. ولی همین مسئله در مورد مه منتفی است زیرا مه یک توله سپید رنگ یکدست و یکرنگ و فاقد شکل گیراست  که وقتی تشکیل می شود تمام منطقه تحت پوشش خود را اصطلاحاً به آغوش می کشد، یعنی نمی‌توان مهی که محلی را همانند شب از نظر پوشانندگی فرا گرفته به  چندین مه تفاوت قائل شد یا آن را به تعداد مجزا تقسیم نموده و مورد اشاره و شمارش قرارداد، برای مثال چنین گفت که مهی  اینجاست با آن مهی که یک وجب  آن طرف تر  است  فرق می کند .  درست مانند قطره های موجود در آب دریا به قابلیت اشاره جداگانه در شمارش در حالت غیرمسلح را ندارند.
زبان تالشی نیز به خاطر برخورداری از غنای واژگانی برای هر دو پدیده طبیعی، واژه های جداگانه دارد در گویش تالشی آستارا برای مه  فارسی  واژه  معادل هر تالشی وجود دارد و به جای ابر  فارسی نیز  اوه تالشی موجود است که در برخی از گونه‌های گویش شمالی به صورت اوه ( با فتحه. بر روی الف. و و ) رواج دارد
پایان قسمت دهم
منبع
ماهنامه تالش شماره ۱۵۰ ص ۱۱؛۱۲
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر و موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

جناب آقای حسین صفری سیدآبادی از محرم میگوید

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نامواژه های هران ،هیران،وحیران، در گذرگاه  زمان

قسمت هفتم


فرضیه ششم- ه -ران (جایگاه یا راه های خر رو)

در گونه آستارایی گویش شمالی زبان شمالی به خر ه گفته می شود اگر بخش دوم هیران یعنی ران به معنای جایگاه / گذرگاه ها / راه ها گرفته شود ، وجه تسمیه گویا و درستی برای این گردنه از آب در نمی آید .
چون به گفته محلی ها نه در گذشته و نه اکنون اهالی حیران و سکنه دیگر روستاهای آستارا از خر استفاده نمی کردند .حتی شنیده  شده است که در کل منطقه حیران و سکنه دیگر روستاهای اطراف تا نزدیکی نقاط شهری آستارا فقط یک نفر خر داشته و بیشتر اهالی و رهگذران از قاطر که برای رفت و آمد و بارکشی در مسیر کوهستانی و صعب العبور آستارا به اردبیل مناسب بود بهره می بردند .
افرادی هم که از دشت مغان و اردبیل و تبریز می‌آمدند ،بیشتر از شتر و گاهی از قاطر  استفاده می نمودند .
استفاده از اسب و خر اصلاً برای عبور و مرور در گردنه حیران صورت  نمی گرفته است.
به عبارت دیگر استفاده از خر و اسب  در این راه بسیار خطرناک و باریک منطقی نبوده است، زیرا خر و اسب را  توآن طی نمودن مسیر پر پیچ و خم حیران و بارکشی توامان با آن نیست.

اوژن اوبن فرانسوی مشاهدات خود را وقتی که از سمت نمین به گذرگاه حیران آستارا نزدیک می‌شد چنین نوشته است:

نزدیک گردنه باتلاق درازی وجود دارد کاروان‌هایی که از آستارا می‌آمدند، از دیشب آنجا گیر کرده و مانده اند،  شتر ها  به ناچار از حرکت ایستاده اند، زمین آنقدر لیز  است که تا پای پهن  آنها نیز در جایی ‌بند نمی شود.
همه جا پر از بشکه های نفت است برای سبک کردن بار حیوان ها آنها را خالی کرده اند .
تصویری از گردنه حیران وجود دارد که نشان می دهد، بارها عموما  توسط شترها  حمل می شده است اگر قرار بود نام این جاده به  حیوانات بارکش مربوط باشد باید نام آن شتر رو، یا
استررو‌ می‌گذاشتند، نه خر رو .
هران،ان هم با جمع بستن راه ?؟؟ در ضمن هیچ کس از بومیان هیران  را با فتحه روی ه تلفظ نمی کند .
پایان قسمت هفتم‌
منبع
ماهنامه تالش شماره  ۱۵۰ صفحه ۱۰

نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان  پژوهشگر و موسس  نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نام واژه های هران/هیرانو حیران در گذر زمان
قسمت پنجم

نکته سوم،:
برای  واژه عربی حیران ،معادل  آسیمه ،آسیمه سر ، بی قرار، خیره، درمانده ،سرگردان، سرگشته، شیفته ،فرومانده ،گیج، پریشان ،مدهوش، مردد، واله ،هاج و واج ،شیدا ، در زبان فارسی و جایگزین های مانند مت، mot وییون viyon,سر ser،،ماندmande، دماندdamande ،بشم bessem ،,ایه oya ، در زبان تالشی وجود دارند اگر تالشان که بومیان و ساکنان قدیمی و کنونی آن نوایی هستند میخواستند به سبب زیبایی گردنه حیران آنجا را به نامند قاعدتاً باید از واژه های اصیل موجود در زبان تالشی یا حداقل لغات زبان فارسی که از چند هزار سال پیش تاکنون زبان رسمی کشور میباشد، استفاده می کردند ،نه از واژه دخیل و عربی  حیران .
اگر هدف گذاشتن نام گردنه و روستا به خاطر مناظر زیبا و جنگلی آن  بود احتمالاً می بایستی از دیگر واژه های زیبای تالشی نظیر خوسه ویشه ،هاورزه دارون، استفاده نمایند.
نکته چهارم:
نه  تنها بومیان تالش زبان گردنه و سه پاره آبادی حیران و تمام اهالی بومی آستارا یا میانسال ویا کهنسالند بدانجا هرآن می‌گویند .بلکه ترک زبانان عمومی روستاهای نزدیک به حیران آستارا که ساکن شهرستان های نمین و اردبیل هستند از جمله اهالی روستاهای کل سر، ننه کران ،پته خور ،خشیران، نوده ،خانقاه ،دودران نیز آنجا را هرآن می نامند نه حیران .
در اینگونه  مسائل آن تلفظ و شیوه گفتاری افراد بومی که سن سالی از آنها گذشته و ساکن نقاط دور از تأثیرات مستقیم فرهنگ شهری بوده اساس کار محقق واقعی و بی طرف است و آنچه را که توسط اشخاص جوان و کم سن و سالی که تحت تاثیر مطالعه کتاب ها و مطالب مندرج در مطبوعات و فضای مجازی در سال‌های اخیر یا بر اثر مشاهده مستمر و تکرار نام رسمی و جدید نقش بسته بر روی تابلوی مناطقی همچون حیران   ابراز می کنند برای پژوهشگران اهمیت چندانی ندارد .
نکته پنجم :
بی فایده نیست دانسته شود که یکی از معانی کلمه حیر که در واژه حیران وجود دارد مه هست در لغت نامه دهخدا که در این باره چنین آمده است:
حیر - ابر  ابری که از باران ناشی و در آسمان سرگردان می شود. لازم به ذکر است بر اساس نوشته فرهنگ عمید :مه - بخاری که گاهی در هوای بارانی و مرطوب  تولید می شود فضا را تیره میکند .بخار آب پراکنده در هوای نزدیک زمین.  بخاری است که گاهی در هوای مرطوب تولید می‌شود و در فضا پراکنده می گردد مشخص می گردد ابری که از  باران ناشی می‌شود دهخدا  در توضیح واژه حیر  بیان کرده همان مه است .
فرضیه دوم- منسوب به مردم هوری :
این دیدگاه توسط دکتر علی عبدلی در کتاب  تاریخ تالش مطرح شده است،بنابر نوشته ایشان هوریان نام پیشین و اصلی گردنه حیران است، اقامت مرد هوری  در دوران باستان در منطقه تالش از نکاتی است که توسط دانشمندان تایید شده است .
برای مثال منابعی هستند که چنین نوشته اند :
اورارتویی ها به گمان نزدیک  به یقین ، همان هوری ها بودند. که بیشتر در نواحی کوهستانی جنوب غربی دریای کاسپین، بخشی از تالش و استان اردبیل می زیستند  و سپس به غرب کوچیدند .
دولت اورارتور در اواخر سده نهم  پیش از میلاد قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را افزایش داده و توانست قلمرو خود را در شرق تا اردبیل و لنکران گسترش دهد .
نگارنده مقاله در تحقیقات میدانی و کتابخانه ای که به عمل آورده تاکنون  با این نامواژه  عنوان جاینام گذر گاه حیران آستارا نگردیده است  با این اوصاف امکان اینکه ریشه باستانی نام این  منطقه در سالهای بسیار دور و کهن به قوم هوری یاهوریانی بازگردد دور از ذهن نیست و ممکن است که گمانه هایی نیز بررسی آن وجود دارد
  پایان قسمت پنجم
منبع
ماهنامه تالش  شماره ۱۵۰ صفحه ۹۹
نویسنده مطلب  آقای آرمین حیدریان پژوهشگر و موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

دلا تا می  توانی  پر گهر  باش

ز دوری و جدایی بر حذر باش

به    تنهایی    نیرزد   زندگانی

دلا  از  پوچی  آن  با  خبر باش

اگر شد قسمتت دل  یار باشی

رفیق هر چه راه  پر خطر باش

بگیری  دست محتاجی ره عمر

پناه مانده ره خونین جگر باش

چه  دلها  بیخبر  باشند  از  دل

توای دل درد دردمندی چاره گر
باش
دلی که درد  دردمند بیخبر  باد

نگویند دل، دلا شرمنده تر باش

هران دل راکه سوزی نیست دل
نیست
به خود ای و طی عمر چاره گر 
باش
"دوگاهه" حال  دل   پرسید  از
دل
بگفت با دل  رفیق هر گذر باش

محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…

🌹تالــشــســتــان🌹

خداوند محافظ همه عزیزان

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

Читать полностью…
Subscribe to a channel