🔼اولین و بزرگترین کانال اختصاصی تالش زبانان ایران و جهان🔼 سوالات و پیشنهادات بخش آشپزی @yas4344
جنگ است دوباره ای برادر، جنگ است
برخیز که وقت رستگاری تنگ است
بشتاب و به هر وسیله یاری برسان
زین معرکه خوف و رَم نمودن ننگ است
هرگز نَفتاده است از پای وطن
هر چند ز زخم تیغ، خونین رنگ است
#عاشوری
۱۴۰۴/۳/۲۹
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نامواژه های هران ،هیران،وحیران در گذر زمان
قسمت سوم
منبع دوم :
کتاب مقالات سید نیکی اثر خاص الدین صلابسرایی تالشی است،که تاریخ پایان نگارش کتاب سال ۱۲۳۴ هجری قمری برابر با ۱۸۱۹ میلادی و مصادف با ۱۳۹۸ هجری خورشیدی است.
اگر دو سال را هم به عنوان زمان آغاز و ادامه فرایند نگارش کتاب در نظر گرفته و آن را به تاریخ اتمام کتاب اضافه نماییم، قدمت نام واژه هران به عنوان گردنه ای در آستارا حداقل به حدود ۲۱۰ سال قمری پیش برمیگردد ،با توجه به اینکه محتوای کتاب خاص الدین شرح حال و روایت های دقیق از صوفیان و عرفای منطقه تالش بویژه شمال تالش در قرن های اول تا دهم هجری قمری است و نام کتاب وی مقالات سید
نیکی نام دارد، بنده معتقدم که احتمالاً این نوشته ها رو نوشتی از دست نوشته های سید نیکی فرزند سید جمال الدین متوفی ۶۵۱ هجری قمری و مدفون در روستای بوته سر (بنسر) آستارا است و خاص الدین نسخهای از نوشته های سید نیکی را در دست داشته است که شاید برای جلوگیری از نابودی و نسخه آن را بازنویسی نموده است .
عنوان کتاب که مقالات سید نیکی نام دارد بیشتر حاوی رویدادهای زمان زندگی سید نیکی است، این فرضیه را پشتیبانی می کند حال اگر
سید نیکی حدود ۵۰ سال پس از پدرش سید جمالدین زندگی نموده باشد و این مقالات را نیز در اواخر عمرش نوشته باشد باید اذعان نمود که نام گردنه حیران آستارا حداقل ضریب ۷۵۰ سال قمری پیش از این به صورت صحیح آن یعنی
هرآن که امروزه توسط تالشان آستارا بیان
می گردد ثبت شده است .
در آن کتاب چنین آمده است سید جمال الدین عیال خود را برگرفت به طرف گیلان روانه شد و چون به کرده هرآن رسید دیدند تمامی گیلان را ابر گرفته است عیان سید جمال الدین ملول شد خاطرش چون که جای چگونه جایی خواهد بود و چگونه به سر بریم درین غمامه جای مه آلود .
منبع سوم:
در گزارشی که مربوط به ۱۵ مهر ماه ۱۳۲۵ هجری خورشیدی یعنی متعلق به ۷۵ سال پیش است نام این گردنه به صورت هیران آمده است متن سند به این شرح است :
دفتر محرمانه ۱۳۲۵/۷/۲۵ گزارش روز سیزدهم ماه جاری یکی از مسافرین اردبیل موسوم به اسد بیک به تهران وارد شده و اظهارمی نمود در اردبیل در محله های آریا تپه هیران... یک طایفه از شاهسون ها ۵روز است با دموکراتها به شدیدترین درجه
منبع چهارم
در کتاب گرگان و دشت در ۴۰ سال اخیر و ایندیان که حدود ۵۸ سال خورشیدی پیش منتشر شده نام این گردنه به صورت هران درج گردیده است .
متن کتاب از این قرار است کوران سوم از اروپای غربی است که آن هم ناشی از اقیانوس اطلس و جنگل های مرطوب و اروپاست که وارد صحنه پهناور دریای کاسپین شده و بخار آب آن آمیخته وانوقت شعبه ای از آن متوجه جنوب شده بدو شعبه گردیده یکی جهت شمال شرقی رو به جنوب غربی از گردنه هران گردنه بین آستارا و اردبیل وارد آذربایجان
منبع پنجم:
در کتاب راهنمای آثار تاریخی آذربایجان شرقی که حدود۵۷ سال پیش نشر خودش گردیده از گردنه هیران بین آستارا و اردبیل نام برده شده است من به متن کتاب بدین شکل است:سرازیر شدن اراضی قرا ورید بهارستان ،کشفی و قلعه میان جنگل در کنار رودخانه آستارا به شهر کوچک آستارا واقع در ساحل بحر کاسپین میگردد اردبیل تا گردنه هیران قهوهخانه ۳۰ کیلومتر اردبیل تا آستارا ۷۲ کیلومتر
منبع ششم: در کتاب نامها و نامداران گیلان حدود ۲۸ سال خورشیدی پیش منتشر گردیده به نام درست گردنه زیبا و کوهستانی آستارا به صورت هیران اشاره شده است ،در نوشته سرتیپ پور چنین آمده است: مقر سلطنت مملکت اسپهبد شیندان نام دارد شیندان هنوز هم به همین نام با حصار های سنگی در آن سوی مرز آستارای ایران بالای گردنه حیران یا هیران محلی که گردنه حاج امیر خوانده میشود از دور نمایان است
منبع هفتم :
در پاورقی مقاله قلعه شندان نوشته پروفسور سید آقا عون الهی که در حدود ۲۶ سال خورشیدی پیش نگارش شده در ویژه تالش شناسی ضمیمه شماره ۲۵ نشریه گیله وا منتشر گردیده نام تاریخی گردنه حیران آستارا به صورت هیران که گریوه و راه گیلان است درج شده است با استناد به منابع بالا و قبول صحت دیدگاه نگارنده مشخص می گردد که حداقل از ۷۵۰ سال پیش نام واژه هران/ هیران به عنوان جای نام گردنه کوهستانی آستارا دارای پیشینه تاریخی بوده و استفاده تالشان به ویژه اهالی آستارا از شکل نگارشی هران/ هیران به جای شکل رسمی و عربی شده حیران متکی به منابع دسته اول و معتبر بوده و به طور کلی درست است
پایان قسمت سوم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۵۰ صفحه ۷۸
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نامواژه های هران، هیران و حیران در گذر زمان
قسمت دوم
عربی نویسی جاینام های نام های مناطق گوناگون
یکی از موضوعات روشن در پرداختن به مبحث وجه تسمیه جاینام ها در منابع مکتوب تاریخ ایرانی، عربی نویسی اماکن جغرافیایی در هنگام ثبت اسامی آنها است.
از میان صدها نمونه موجود می توان به مواردی نظیر طالش به جای تالش، طوالش به جای توالش طالشان به جای تالشان، طالشستان به جای تالشستان ،اصفهبد به جای اسپهبد طهران به جای تهران ، قزوین به جای کاسپین و دیگر موارد از این دست اشاره نمود .
با این تفصیل حیران نیز شکل عربی نوشته هیران است. موضوع تبدیل ه به جای ح در نام واژه حیران در اسامی دیگر روستاها و جاینام های مناطق تالش نشین نیز به چشم میخورد که برای نمونه می توان به دو جاینام هویق و هور اشاره کرد .
همانطور که همگان می دانند سالهاست که اسامی این دو روستا نیز به سرنوشت هیران آستارا دچار گردیده و با تبدیل حرف ه به ح به ترتیب به صورت حویق و حور نوشته می شود.
با نگاهی گذرا به متون تاریخی نیز بودن این گونه شیوه نوشتاری آشکار می گردد.
از جمله در سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان که سال ۱۲۷۷ ه ق یعنی حدود ۱۶۵سال پیش نوشته شده نام روستای حویق کنونی شهرستان تالش به شکل هویق آمده است، یا در کتاب
صفوه الصفای ابن بزاز اردبیلی که در حدود ۶۸۳ سال قمری پیش نوشته شده نام فعلی روستای حور با حرف هو به قالب هور/هار، درج گردیده است.
عکس این وسیله نیز رایج است برای مثال روستای نصرت آباد هرندان تالش که به درستی با ه نوشته می شود در برخی از منابع نظیر کتاب تاریخ جامعه آستارا و حکام نمین به گونه حیراندان مندرج است .
جاینام هران/ خیران/ آستارا در متون تاریخی و منابع جدید .
منبع اول
نخستین اشاره به نام واژه هیران به عنوان نام گردنه ای کوهستانی در آستارا به کتاب
صفوه الصفا اثر ابن بزاز اردبیلی بر میگردد که پایان نگارش آن به سال ۷۵۹ هجری قمری برابر با سال ۱۳۵۸ میلادی مصادف با ۷۳۷ هجری خورشیدی است.
اگر چند سال زمان گردآوری روایت ها و حکایات مربوط به شیخ صفی الدین اردبیلی از میان مریدان طریقت صفوی را به عنوان زمان آغاز تکمیل کتاب تاریخ پایان کتاب بیافزایم ،قدمت مکتوب شدن نام هیران تا جایی که به دست ما رسیده است به حدود ۶۹۰ سال قمری پیش باز می گردد .
ناگفته نماند ۶۹۰سال پیش فقط زمان مکتوب شدن نام هیران است .قطعا سال های پیش از آن نیز نام آن گردنه هیران بوده است که این بزاز اردبیلی نام آن را شنیده و مکتوب نموده است.
این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۲۹ هجری خورشیدی به دست میرزا احمد بن حاج کریم شبستری در بمبئی هندوستان و سپس در سال ۱۳۷۶ ه خورشیدی به وسیله غلامرضا طباطبایی مجدد تصحیح ومنتشر گردیده است و مهمترین کتاب در زمینه شناخت احوال شیخ صفی الدین اردبیلی جد خاندان و پادشاهان حکومت صفویه است .نوشته ابن بزاز به این صورت است:
که بعد از یک دو شب شیخ صفی الدین در عرض حال دید که بر گریوه هیران بودی که راه و گریوه گیلان است.
پایان قسمت دوم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۵۰ صفحه ۷
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر و موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالش
امروز آغاز فعالیت هنری بانو روح انگیز میرزایی (دختر گیلان ):
من درسال 1349برای آزمایش صدا به رادیو قدیم رشت که درآن زمان درخیابان شهناز بود رفتم .اساتیدی نشسته بودند و امتحان می گرفتند.درآن زمان باید امتحان صدا می دادی وباید کارهم می کردی تابتوانی بااساتیدکه در رادیو و تلویزیون که تلویزیون درآن زمان به رشت نیامده بود، کار می کردی. یکی از دلایل خواننده شدن من این بود که پدرم صدای خوشی داشت.مادرم هم همین طور صدای خوشی داشت.پدرم شعر فارسی را خوب می دانست وبا ادبیات و خط و نقاشی آشنایی خوبی داشت.اوشعر هم می گفت وشعر راهم خوب می شناخت.مادرم هم فولکلور تالشی می خواند و همین طور صدای خوشی داشت.گذشته از آن در زادگاه من ماسال ، من در وسط مزرعه ای بودم که پشت به کوه های ماسال داشت.زیبایی هایی که در این جا بود و زنانی که درحقیقت آموزگارهای اولیه من بودند. آن ها در مزارع می خواندند. برای شادی ها و دلتنگی های شان ودر عروسی ها می خواندند.من هم این صداهارا درخودم ضبط می کردم.این حنجره که در واقع از پدر و مادر قرض گرفته شده واز آنها به من ارث رسیده بود،این عشق را درمن بیشتر می کرد.پدرم نقاشی هم می کشید.این در خانواده ما هست.خطاطی و نقاشی و طراحی و خواندن آواز و شعر.چون به هرحال درهرخانواده ای استعدادهایی هست.این هم به صورت ارثی به من رسیده بود و من فوق العاده علاقمند بودم.زمانی هم که من از رادیو ها صدای هنرمندان زن را می شنیدم بیشتر تشویق می شدم که این راه را انتخاب بکنم و در آینده بتوانم بخوانم.در آن سال من دررادیو رشت امتحان دادم وجزو صداهایی که قبول شد،خواندن را شروع کردم.
منبع شماره گان 37 ماهنامه تالش ص 18
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش و کرگانرود
قسمت چهارم
نقش بازار کرگانرود
الف - توزیع کالا و فرآوردههای محلی مثل مواد غذایی ،محصولات لبنی، عسل، موم و برنج
ب- معاوضه و مبادله فرآوردهای روستایی با کالاهای اجناس شهری
ج- توزیع و پخش واردات که ازخارج وارد
می شدند .مانند قند ،پارچه،نفت ،لامپا یا چراغ روشنایی،گالش، چکمه دیگر محصولات صنعتی
بازارکرگانرود مرکز کارهای خدماتی و اجتماعی دیگری نیز بوده است ،از قبیل:
رسیدگی به اختلالات محلی وخانوادگی،خواستگاری و بستن قرادادهای کشاورزی استخدام کارگر برای فصل کاشت و خرید دام و بذر و نیازمندیهای دیگر .
بازارکرگانرود زیر نظر زمینداران وخان های محلی قرار داشته و بیش از ۱۰۰ دکان در انجا وجود داشته است .
مرحوم حاجی عبدالغنی و حاج علی اشرف جباری از بازرگانان عمده در کرگانرود بودند .
تلگراف خانه و گمرگ خانه آن فعالیت گسترده ای داشته است .
بقایای حمام شهر کرگانرود هنوز بر جای مانده است.
ساختمان گمرک آن تا سال ۱۳۳۶ پا برجا بود وپیرزنی به نام شیرین خانم که همسر یکی از کارکنان گمرک بوده دریکی از ساختمانها زندگی می کرد .
در آمد کرگانرود
در آمد سالانه کرگانرود به۱۱۸۴۲۱ قرآن و ۵۲ دینار می رسید و درآمد دهکده های قشلاق ۱۰۷۵۲۴ قرآن و ۷ دینار و دهکده های ییلاق ۱۰۸۰۷ قرآن و ۴۵ دینار و مالیات بازار کرگانرود ۹۰ قرآن شامل مالیات چهار پایان و غله و گوسفند بوده است .
فعالیت های اداری و سیاسی
.شهر کرگانرود بعد از شهر شفارود مدتی مرکز شهرستان تالش بود .علت انتقال مرکز شهرستان از شهر شفارود به شهر کرگانرود به دلیل موقعیت جغرافیایی آن در شهرستان تالش بوده است .
چون شهر شفارود در جنوب شرقی شهرستان تالش واقع بود و اداره امورشهرستان از آن مشکل بود ،لذا مرکز شهر ستان به شهر کرگانرود یا مرکز جغرافیایی این شهرستان منتقل گردید ،چرا که ارتباط با سایر نقاط شهرستان از اینجا راحتتر و آسانتر و اداره امور شهرستان از شهر کرگانرود بهتر صورت می گرفت .
شهر کرگانرود علاوه بر مرکزیت تجاری ،مرکز اداری شهرتالش نیز بوده است .
این شهر دارای اداره دارایی
و شهربانی ،پادگان نظامی و همچنین اداره گمرک بوده است ولی اداره تلگراف مدتها در شهر شفارود قرار داشت . کرگانرود دارای صید گاه و اداره گذرنامه نیز بوده است .
بعدها تاسیس خط تلگراف و مدرسه و گسترش فعالیت های پستی و تاسیس کارگاهها از طرف ایرانی ها و مهاجرین تحول زیادی در رونق بازار کرگانرود ایجاد کرد .
پایان قسمت چهارم
منبع فصلنامه تحقیقات تالش سال سوم شماره ۹،۱۰ سال ۱۳۸۲ ص ۹۷،۹۸
نویسنده مطلب اقای ایرج عبدالهی کارشناس ارشد جغرافیا
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هرروز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش و کرگانرود
قسمت دوم
وجه تسمیه کرگانرود
در احسن التقاسیم از کرگانرود به نام کهن رود نام برده شده که چندان درست به نطر نمی رسد .
در زبان تالشی کرگانرود را کرگری
می گویند ،پسوند گری یا کری در نام برخی لز آبادیهای تالش مانند دیره کری ،کواکری،
خلفه کری،قاسمه کری ونوا کری دیده می شود که معادل آباد و آبادی است .
به نظر می رسد کرگانرود واژه ترکیبی و فارسی شده کرگری و رود باشدکه نیاز به تحقیق بیشتر زبانشناسی دارد.
برخی کرگری را با تفکیک کرگه+ری از یکدیگر ارتباط قرار داده اند .کرگه در تالشی به معنای مرغ و پرنده است .
شاید در قدیم که جلگه اطراف این رود پوشیده از بیشه زار بوده و پرندگان زیادی در آنجا وجود داشتند ،کرگه ری به معنای مرغ زار یا زیستگاه پرندگان بکار رفته باشد که پس از آباد شدن همین نام را حفظ کرده است .
به هر حال کرگه ری،کرگه رو،کرگه رود و کرگانرود می توانند با هم مربوط باشند .
نام کرگری را می توان با کلمات کار و گری نیز در ارتباط قرار داد ،بدین معنی که تالشان قدیم که کوه نشین و غیر کشاورز بودند ،به کشتزارهای که در جلگه آباد می کردند ،کار-گری یا کرگری به معنای محل کشت و کار می گفتند که این نیز به مطالعات زبان شناسی دقیق تری نیاز دارد .
ویژگی های کلی
کرگانرود منطقه ای است جلگه اي ،کوهپایه ای و کوهستانی .
عرض جلگه در آن حدود ۶ کیلومتر می رسد که از فصل مشترک پای کوه تا ساحل دریا ادامه
می یابد .
درازای کرگانرود از شمال به جنوب ۴۸ کیلومتر و پهنای آن از شرق به غرب (خط الراس کوههای تالش) به حدود ۴۵ کیلومتر می رسد .
جمعیت ناحیه کرگانرود در اوایل قرن گذشته میلادی حدود ۲۵۰۰۰ نفر (۵۰۰۰ خانوار) بود .
جمعیت کل گیلان در این دوره ۳۳۸۳۰۰ نفر برآورد شده که در نتیجه ۱۳/۵ درصد جمعیت گیلان در ناحیه کرگانرود زندگی می کرده اند .
قصبات و دهکده های زیادی داشته که مهم ترین آنها قصبه پرجمعیت کرگانرود بوده است .
از دیر باز ارکان اصلی معیشت مردم ناحیه کرگانرود بر دامپروری ،کشاورزی، صنایع دستی و تجارت استوار بود .
پایان قسمت دوم
منبع فصلنامه تحقیقات تالش شماره ۹،۱۰ پاییز و زمستان سال ۱۳۸۲ ص ۹۳،۹۴
نویسنده مطلب اقای ایرج عبدالهی کارشناس ارشد جغرافیا
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
ساختمان نخستین مدرسه در هشتبر
قسمت اول
هنگامیکه شهرهشتبر بعنوان مرکز شهرستان تالش انتخاب شد ،کرگانرود که تا آن زمان علاوه بر مرکز تجاری ،مرکز اداری این شهرستان نیز بود رو به ویرانی نهاد و مردم و ادارات دولتی یکی پس از دیگری به هشتبر منتقل شدند.
بسیاری از ساختمانهای اداری مانند پست وتلگراف،شهربانی ،مرزبانی و تنهادبستان شهر در انسوی رودخانه کرگانرود ،یعنی شمال آن قرار داشتند.
پست و تلگراف در ساختمان دوطبقه ای متعلق به حاجی آبیش عباسقلی زاده مستقر شد و مرحوم سید محمد نیکرو رئُیس اداره پست و تلگراف بود .
شهربانی در ساختمانی کنار پل و نزدیک خانه کنونی مرحوم انور اشرف قرار داشت که اکنون مغازه های واقع در سه راه ییلاق به جای آن احداث شده اند .
مرزبانی در دوساختمان جداگانه در سه راه سینکی قرار داشت ،خوابگاه سربازان در خانه یک طبقه ای متعلق به مرحوم مشهدی ببرعلی بابایی ،درست در سر سه راهی سینکی بود وسربازان صبحها در چمن حیاط تمرین مشق کرده و یا مراسم صبحگاهی به جای می آوردند.
اما دفتر ستادی مرزبانی در ساختمان دو
طبقه ای ،روبروی سه راه سینکی در انتهای مسجد محمدیه قرار داشت و سرهنگی فرمانده مرزبانی منطقه را به عهده داشت .
تنها حمام شهر در همین قسمت شهر و درست بر سر سه راهی ییلاق احداث شده بود .
سالهای بعد حمام دیگری در پشت ساختمان کنونی شهرداری که از زمان سردار امجد برجای مانده بود بازسازی شد و بعنوان حمام قسمت نوساز شهر مورد استفاده قرار می گرفت .
نخستین پمپ بنزین هم توسط مرحوم حاجی بهرامی از بازرگانان هشتبر ،روبروی اداره کنونی منابع طبیعی ساخته شد که دو پمپ دستی شیشه ای داشت .
پایان قسمت اول
منبع
فصلنامه علمی تحقیقات تالش شماره ۹،۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۸۲ ص ۱۰۲،۱۰۳
نویسنده اقای دکتر محمد تقی رهنمایی استاد دانشگاه تهران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز گشت و نهضت جنگل
قسمت اول
با آمدن میرزا کوچک به رشت پس از مدتی مردم و نمایندگان دولت، به گونه ای از ورود و نیت وی با خبر شدند.
از سوی دیگر میرزا برای پشتیبانی و محل استقرار نیروی نهضت با مشورت کمیته اتحاد اسلام تصمیم گرفت با یکی از ملاکین صاحب نام مذهبی و خوشنام و مقتدر فومنات ،به
نام محمدتقی خان گشتی در این مورد به مذاکره پرداخته و وی را از نیات قلبی خود باخبر ساخته و با پذیرفتن وی به عنوان حامی، گشت را برای استقرار و پایگاه شروع نهضت خود انتخاب نماید.
و از سوی دیگر افرادی که از وضعیت موجود رشت خسته شده و منتظر فرصتی بودند ،سعی می نمودند ،میرزا را بیابند و به او بپیوندند .
قوای دولتی و قنسولگری روس هم به طریقی از این نیات باخبر شده ،لذا برای پیشگیری از هرگونه اقلا اختلال افرادی را به کلیه راه های فرعی و اصلی فومنات روان داشته، و آنان را از وجود حرکتی در کنار میرزا باخبر سازند .
گرچه از چگونگی ارتباط و همچنین علت انتخاب محل ملاقات میرزا کوچک ومحمد تقی خان در روستای نهزم که در ۴ کیلومتری جنوب شرقی شخص قرار دارد، اطلاعی در دست نیست، ولی به نظر میرسد انتخاب این محل به خاطر دور بودن از جاسوسان دولت و قنسولگری روس بوده است که نشان دهنده زیرکی طرفین میباشد.
انتخاب روستای گشت که در ۴ کیلومتری جنوب شهرستان فومن، قرار داشته و همچنین مالکی به نام محمد تقی خان گشتی ، دارای یک سری امتیازات و ویژگیهای بوده که میرزا کوچک خان آن محل را به عنوان محل استقرار نیروهای خود انتخاب نموده که مواردی از آن به شرح زیر اشاره می گردد :
۱- مالک گشت دارای پیشینه شناخته شده بود، زیرا از نسل هدایت الله خان بود.
۲- وجهه مذهبی داشت.
۳- مقتدر و با نفوذ بود.
۴ -املاک فراوانی داشت .
۵ -خوشنام بود.
۶ -عضو هیئت عام المنفعه بود.
۷- با توجه به گذشتهاش بقیه مالکان از او حرف شنوی داشتند.
۸- دست و دلباز بود.
۹- اهل سیاست بود .
۱۰- مکان گشت نیز با توجه به اهداف میرزا محل مناسبی برای نهضت جنگل بود، زیرا قبلا مقر حاکمان قبلی بود، نسبت به مکانهای دیگر، مناسبتر به نظر میرسید.
۱۱- آگاهی از دژ محکم قله روخون و انتقال نیروها به ، در موقعیتهای ضروری نیز از مزیتهای دیگر گشت بود .
۱۲ - گشت از جمله روستاهای به شمار میرفت، که دارای جاده بود(، گشت، ماسوله ،شفت)
پایان قسمت اول
منبع کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه حسین خان کسمایی ص ۲۷۶,۲۷۷
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطالب آقای عبدالله وارث
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت هشتم
پایان کار
نهضت جنگل، به جهت بروز حوادث تاثیرگذار بر سرنوشتش، و اصولاً خوششانس نبود نه تنها و تحولات سیاسی داخل ایران همچون کودتای اسفند ۱۲۹۹ شمسی برایش گران تمام شد، بلکه پیش از آن نیز وقوع انقلاب روسیه اندیشه صدور انقلاب بلشویکی به دو دستگی و پیدایش یک جناح چپ گرا به رهبری احسان الله در آن منجر شده بود.
اما در درون جنگل نیز اوضاع خوشایندی حاکم نبود، وزیر جنگ با حضور در گیلان، اکنون بر
نکته ی تاکید داشت که تالش را از همان آغاز در همکاری با نهضت جنگل به آن می اندیشیدند برقراری آرامش و امنیت .
در سال پایانی نهضت جنگل ،میرزا کوچک و جناح چپ ،با اندک رمقی که برایشان مانده بود به جان هم افتادند و همان توان اندک خود را به طور کامل تحلیل بردند .
در حالی که نیروهای قزاق دولت مرکزی، بر منطقه تسلط یافته بودند، همکاری جمعی از عناصر را به خود جلب کردند.
برای حسن خان، میرزا کوچک و دیگر نیروهای های باقی مانده، تنها راه بقا ،تلاش برای حفظ جان خود و سپردن سرنوشت خویش به دست تقدیر بود.
در شرایطی که یافتن میرزاکوچکخان ،حسنخان و بقایای نهضت جنگل در دستور کار قزاقها قرار داشت آنان به طور پراکنده در آبادیهای منطقه
پنهان شدند، برای میرزا کوچک خان میزبانی محکم و استواری در نظر گرفته شد، کربلایی رحمانی میان رزی.
گفته میشود میرزا حدود یک ماه پایان زندگی خود را مهمان پنهان او بود. کربلایی رحمان با پذیرفتن خطر تمامی حوادث پیش رو با این اقدام باردیگر شجاعت بلندنظری و فداکاری خود را اثبات کرد .
آخرین راهپیمایی جنگلی ها از منطقه از آلیان به سوی گیلوان، زمانی آغاز شد که قزاق ها از یافتن آنان عاجز مانده بودند، اما میرزاکوچک ادامه ماندن در منطقه را یاس آور میدانست.
در اینجا روایات قابل توجهی وجود دارد که برساخته های فیلم ها و سریال ها و آثار و تصویری را در این پایان کار کاملا نادرست می نمایاند .
ما به لطف حضورو گزارش های مرحوم مشهدی رجب خانوانه ای ، مرحوم فرضی موسا کویی تو چند تن دیگر ،در آخرین سفر، نه تنها قادریم مسیر پیموده شده را از آغاز تا پایان بشناسیم بلکه از تحولات طی مسیر نیز اخباری در دست داریم.
در این مسیر میرزا کوچک و حسن خان با جمعیتی در حدود ۱۲ نفر حرکت می کردند .
در حالی که کربلایی نقره ،به همراه جمعی دیگر و گروهی از قزاق ها ، نیز در تعقیب آنان بودند.
با توجه به فراخنای جنگل، وجود مناطق صعب العبور و و پوشیده از بیشه و درخت، صخره ها و گذرگاه های پر خطر ، در صورت نبود راهنمایان محلی، قزاق ها هرگز قادر به پیمایش این مسیر نبودند. در تعقیب و گریز دو طرف پا به پای هم از آلیان تا نزدیک دهرا، در پای قله توروشم و سپس با حرکت به جناح راست از بالای منطقه چسلی تا بی آوه بره پیش رفتند .
پایان قسمت هشتم
منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۹ و ۲۷۰
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نوشته نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی .
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هرصبح دوچشمم به جمالت روشن
بر عارض تو به خط وخالت روشن
مارا همه جانیست امیدی جز تو ..
بروصل تو وشوق وصالت روشن
زیباتر از آن رنگ ورخت نیست که نیست
در خواب ،همیشه به خیالت روشن
مارهگذران را به نگاهی دریاب
بر قامت رعنا وکمالت روشن
یکدم تو رها مکن مرا از خویشم
امید منی و بر وصالت روشن
من تشنه یک جرعه می ناب توام
برچشمه جوشان وزلالت روشن
محتاج تو و مهر وتمنای توام
بر لطف پراز جاه وجلالت روشن
# غلامرضا نوروزی لاسکی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت پنجم
علت سوم امکانات مالی و اقتصادی منطقه بود، اشاره گیلک به اینکه مخارج جنگل منحصراً از راه دریافت کمک های محلی بود اصولا درست است .
ما در میان اسامی بزرگان قوم تالش در این زمان، به وفور نام کسانی را می شنویم که پیشوند یا پسوند حاجی ،کربلایی، بک ،بیگ و یا خان دارند.
اینان عمدتاً افرادی با شرایط مناسب اقتصادی بودند ،تعدادی تعداد گوسفندان برخی از این افراد را بیش از هزار راس ذکر کرده اند ،به علاوه کشاورزی منطقه ،نیز پر رونق بود ،چنانچه عشریه ای که زارعان به بزرگ قوم، حسن خان میپرداختند، گاه تا سیصد یا ۴۰۰ گونی برنجچمپا، برشمردهاند از این رو به جهت نبود که کوچک خان و همراه آن پس از استقرار در منطقه از دغدغه آب و نان بی نیاز گشتند.
دلیل چهارم ،را عشق و ازدواج فراهم ساخته بود ازدواج میرزا رحیم برادر کوچکخان ،با کربلایی رقیه یکی از دختران حسن خان از بزرگان قوم تالش منطقه ،این مورد باعث نزدیکی هر چه بیشتر کوچک خان و حسن خان و به تبع آن موجب تحکیم روابط طرفین شد .
کربلایی رقیه دختر دیگر حسن خان کربلایی سکینه،از زنان خوشنام در حافظه تاریخی مردم منطقه محسوب می شوند.
آگاهان بر این نکته تاکید دارند که این دو زن چنان پر مهر و محبت بودند که اگر غریبه ای به سرای آنان در میآمد غیر ممکن بود دستکم بدون خوردن یک وعده غذا از آنجا خارج شود .
پنجمین عامل را باید وجود شخصی به نام حسن خان آلیانی دانست.
بی تردید حسن خان برجسته ترین چهره در بین بزرگان قوم تالش منطقه بود.
پدرش حاج آقابگ از اهالی کیشه دره آلیان بود، پسوند بگ، در اینجا حکایت از جایگاه اجتماعی بالای یک شخص دارد.
حسن خان بعدها به روستای زیده در جوار منطقه آلیان آمد .او انسانی باسواد و در عین حال ثروتمند بود، اموال و املاک بسیار داشت پول فراوانی به پای نهضت جنگل ریخت .
حسن خان را شخصی با هوش مقتدر ، قاطع ، چهره شناس، پر جنب وجوش ،دقیق سختگیر و عملگرا توصیف کرده اند .
برخی راویان یادآور شده اند که یکی از موارد اختلاف حسن خان و میرزا کوچک که هر از چندی شدت پیدا میکرد دیدگاه بدبینانه بود که وی درباره خالو قربان داشت.
حسن خان خالو قربان را فردی بی ریشه در منطقه و غیر قابل اعتماد می دانست. کوچکخان وجودش را به عنوان یک جنگجوی مورد نیاز نهضت میپذیرفت.
گفته میشود حسنخان بارها درباره رفتارهای خالو قربان به میرزا کوچک تذکر داده بود.
پرداختن به زندگی حسن خان نقش و سهم او در نهضت جنگل خود نیازمند نوشتاری بلند در حد یک کتاب است ،اما در هر حال بهای سنگین مشارکت در نهضت جنگل را با شکل های گوناگون پرداخت ،که غم انگیز ترین آن کشته شدن میرزا نعمت الله داماد وی بود .
پایان قسمت پنجم
منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۴ و ۲۶۵
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
چاپ کتاب ۳جلدی «شاهنامهی فردوسی به زبان تالشی» به کوشش رمضان نیکنهاد، برگردان یک دوره کامل از شاهنامه است که با هدف پویایی زبان تالشی و بازآفرینی شاهنامه فردوسی از نظم فارسی به نثر ساده و روان تالشی بدون بهکارگیری از واژگان بیگانه و جایگزینی با واژگان ناب تالشی بیش از پانزده سال دوران فراغت از سی سال آموزگاری تهیه شده است.
این مجموعه کتاب که مزین به مقدمه دکتر فرزاد بختیاری است با بیش از هزار و سیصد صفحه متن تالشی در قطع وزیری در فروردین ۱۴۰۴ توسط انتشارات ترجمان نگار چاپ شده است. این کتابها علاوه بر نسخه چاپی ، دارای نسخه الکترونیکی است که در اپلیکشن طاقچه و... در دسترس قرار میگیرد.
در آغازین کتابها، مترجم، با قدردانی از همه فرهیختگان تالش در تدوین از چند بزرگوار، دکتر فرزاد بختیاری، دکتر آرمین فریدی، شادروان دکتر علی عبدلی و استاد علی ماسالی و سرکار خانم بانو آزاد شولمی تشکر مینماید.
نیک نهاد خود را شاگرد کوچکی از مکتب ادب تالشی میداند، امیدوار است، این هدیه و اثر کوچک در کنار خدمات بسیار ارزشمند فرهیختگان تالشی گامی مثبت برای پویایی و دوام زبان تالشی باشد.
با احترام
رمضان نیک نهاد ماکلوانی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
جاده اسالم به خلخال
بهار 1373
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت اول
هرچند هرچند نهضت جنگل و رویکرد مسلحانه مبتنی بر شیوه چریکی جلوهگر شد، اما آرمانی تقریباً مطابق با دموکراسی داشت.
این موضوع در واقع برای این حرکت امتیاز مثبتی تلقی می شود ،کما اینکه از دید یک نویسنده این امر وجه اشتراک بین این نهضت و انقلاب مشروطه نیز به شمار میرود .
به نظر برخی محققین از این جهت نهضت جنگل به لحاظ ایدئولوژی به انقلاب مشروطه شباهت پیدا می کند ، بلکه مهم تر این که به نظر نگارنده پیدایش این نهضت ریشه در انقلاب مشروطه و تحولات پس از آن دارد .
انقلاب مشروطه ۱۲۸۵ شمسی برابر با ۱۹۰۶ میلادی
ایران اگرچه در زمره انقلابهای بسیار کم خشونت قرن بیستم قرار می گیرد، اما در مقابل پیروزی آسان و کم دردسرش، سرنوشت دشوار و پر دردسر پیدا کرد.
مشروطهخواهان نتوانستند ساز و کارهای مناسب برای استقرار یک حاکمیت مقتدر و برنامهریز، کارآمد و مسلط به اوضاع و احوال کشور را ایجاد کنند، در نتیجه کشور در گردابی از انواع گرفتاری های امنیتی، اجتماعی، سیاسی ،فرهنگی و غیره گرفتار شد.
رژیم پس از مشروطه چنان درمانده و ناتوان بود که خلایق حسرت وار شرایط امنیتی بهتر پیش از مشروطه را به یاد میآورند .
در ده سال بین انقلاب مشروطه تا آغاز نهضت جنگل دل مشغولی اصلی ایرانیان چگونگی خروج از گرداب مشکلات وخلاصی ای از اوضاع قمر در عقرب در آن روزگار بود. این بیان ما را به ریشه اصلی پیدایی نهضت جنگل بسیار نزدیک میسازد.
انقلاب مشروطه اگرچه به جهت طرح اندیشه های نو در سیاست و حکومت و گشودن شدن فضای تازهای برای تفکر سیاسی در ایران تا حدود بسیاری کامیاب بود ،اما در استقرار رژیم کارآمد ناکام ماند.
پیدایش نهضت جنگل هم چون برخی دیگر از حرکت های سیاسی آن روزگار ریشه در ناکامی انقلاب مشروطه داشت.
در تحلیل نهایی این ناکامی حتی بر افتادن سلسله قاجار و استقرار یک نظامی در اریکه پادشاهی را نیز در پی داشت.
میرزا کوچک رهبر پرآوازه ،اما بد فرجام نهضت جنگل عنوان جوانی ۲۵ ساله امیدوارانه در انقلاب مشروطه شرکت داشت، این مشروطهخواه جوان اما ۱۰ سال بعد ناچارشد اسلحه به دست گرفته و نبرد قهرآمیز را برای اندیشهای دموکراتیک دنبال کند.
پس ازآغاز نهضت جنگل ،دو منطقه به کانونهای اصلی آن تبدیل شدند، کسما وآلیان حلقه وصل این دو کانون البته گوراب زرمیخ بود، اما با دقت در سیر تحول نهضت جنگل آشکار می شود که هر قدر این جنبش ادامه مییافت بیشتر به منطقه آلیان تکیه می کرد.
این مقاله به اختصار به نقش قوم تالش منطقه آلیان در نهضت جنگل میپردازد، هرچند شاید بهتر باشد که این نوشتار در حکم یک مقدمه برای بحث گسترده تر در این خصوص به حساب آید .
همچنانکه در تاریخ شفاهی مربوط به تحولات معاصر ایران به طور عام ،کمتر مورد توجه اهل تحقیق قرار گرفته، به همان نسبت به این امر، در خصوص نهضت جنگل نیز واقعیتی انکارناپذیر است .
اغلب افراد برای آگاهی از سر گذشت نهضت جنگل بیشتر به دو کتاب سردار جنگل مرحوم ابراهیم فخرایی و کتاب تاریخ انقلاب جنگل اثر مرحوم محمد علی گیلک مراجعه میکنند.
اگرچه هر دو این اثر از تاریخ شفاهی نیز بهره برده اند .اما تحولات مربوط به منطقه آلیان در ارتباط با نهضت جنگل در آنان چندان پررنگ نیست علاوه بر این دو اثر ،که البته پاره ای از حوادث نظامی منطقه مربوط به منطقه آلیان از جمله نبرد ماکلوان و ماسوله را یادآور شدند در آثار در آثار پژوهشی که در سالهای اخیر منتشر شدهاند .به مناسبت نامی از منطقه آلیان و قوم تالش نیز برده شده است، این نقص را کتاب حسن خان الیانی نوشته دکتر شاپور آلیانی از نوادگان حسن خان، تا حدودی جبران کرده است، اما این اثر بیشتر به
گونه ای ستایش گرایانه به کارنامه حسن خان و زندگی وی اختصاص یافته است.
پایان قسمت اول
امنبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسن خان کسمایی ص ۲۵۸,۲۵۹
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مقاله آقای فریدون واحدی پور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
كجايي تالش و كيستي تالشان
قسمت اول
تالش كجاست و تالشان كيستند ؟
بسياري از ما هميشه مورد اين پرسش قرار گرفته ايم .
بويژه دوستان جوان در مدارس و دانشگاهها، هنگاميكه با ساير هموطنان خود روبرو مي شوند، در پاسخگويي درست به آن با مشكلات زيادي روبرو مي شوند و غالباً مي گويند جايي است بين انزلي و آستارا. چرا تالش اينقدر ناشناخته و يا كم شناخته است ؟
اين مقاله را من ابتدا با سبك و سياق ديگري كه بدرد پژوهشهاي علمي مي خورد نوشتم.
مروري بر آن كردم، ديدم خيلي به درد نسل جوان ما كه در جستجوي هويت خود با زبان ساده هستند نمي خورد.
از همين رو آنرا با انشا و مضموني ساده نوشتم كه اينك مي خوانيد.
وقتي مي گوييم تالش يعني سرزميني كه در امتداد سواحل غربي درياي کاسپین از شمال تالاب انزلي تا دلتاها و مصب رودخانه كورا در تالش شمالي كشيده شده است.
مرزهاي غربي آن با خط الراس كوههاي تالش از استان اردبيل جدا مي شود و نوشته هاي قديمي، مرز جنوبي آنرا رودخانه سفيدرود و رودبار امروزي نوشته اند .
منطقه تالش سرزمين وسيعي است كه از شمال به جنوب در امتداد سواحل غربي درياي کاسپین كشيده شده است .
.محدوده جغرافيايي قومي آن بمراتب از محدوده جغرافيايي سياسي . يعني واحدهاي سياسي و اداري كه در قالب آن اداره مي شود، وسيعتر است .
نواحي تالش شمالي با مركزيت لنكران و شهرهاي لريك، ساليان، يار دملي، ماسللي، جليل آباد و آستاراي آنسوي مرز، بدنبال جنگهاي ايران و روس در نيمه اول قرن نوزدهم ميلادي، بعنوان غرامت جنگي به روسها واگذار شد. بعبارت بهتر واگذاري تالش به روسها بهايي بود كه تالشان براي بقاي حكومت قاجارها پرداختند
پایان قسمت اول
نویسنده مقاله اقای دکتر رهنمایی محقق و استاد دانشگاه
انتخاب متن
گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
*باز مرگ آورد با خود این یهود*
کاش بود این گویِ گردون بی بشر
نه گیاهی نه دَدی ، نی جانور
خالی از اب و هوا بود این زمین
تا نمی رویید هرجا تخم کین
بود چون سیاره های دیگری
نه ز اب و نه ز خاکش زیوری
همچو تیر و هرمز و ناهید بود
خالی از هر درد و رنج و کید بود
اّب و خاکِ این گویِ گردون، زمین
شد به خون مردمان خود عجین
تا به کی باید در این خاک خدا
هرکسی نالَد به ساز خود جدا
عمر کوتاه است و رویا بس بلند
بس فکنده هر کجا رویا کمند
تا چه حاصل آید از این عمر کم
من که دانم ، نیست چیزی جز عدم
چشم تا بر هم زنی عمرت رَمَد
می روی در خواب نوشین تا ابد
ای رَوَندِه در طریق نیستی
گو به من، اخر کِه هستی، کیستی؟
این همه جنگ وجَدَل از بهر چیست
هفت و هشتادی مگر عمر تو نیست ؟
تا دو چشم نَرگِسَت پلکی بزَد
جسم ناز تو به زیرِ گِل خزد
بس کنید ای دست و پا داران خاک
چشم روشن بین خود سازید پاک
تا به کی جنگ است و کشتار و جدال
آدمیّت زین مصایب در زوال
کشت عیسی را یهودا، بس نبود
باز مرگ اورد با خود این یهود
#شیرمحمدعاشوری
۱۴۰۴/۳/۲۵
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
بی تو حتی دل درون سینه ام، انگار نیست
شایدهمراه توهست وبامن بیمارنیست
دردل دشت ودمن،یا هرکجا سرمی زنم..
یادرویت همدم من دردل گلزار نیست
بامن بیدل بیاومهربانی تازه کن..
می رودعمرگران وفرصت تکرار نیست
آنکه مست از جام می گردیده ومدهوش اوست
همچنان بیمارعشق است ودمی هشیارنیست
عشق هم رازیست پنهان،دردرون آدمی..
هیچکس آگه ازآن رمزواز آن اسرارنیست
شکر خالق می کنم، تا یک نفس دارم به جان..
هدیه ای باشد ازاو این قابل گفتارنیست
می کشد هرسو مرااین قلب عاشق پیشه ام..
یوسفم، امازلیخایی دراین بازارنیست
مهرتودرسینه ام باشدهمیشه جاودان..
عشق توباشدبه دل، درظاهر ورخسارنیست
ذره ای خاکم ،مرا لایق بگردان بعدازاین..
هرطرف مهرت عیان است و دراین اشعار نیست
# غلامرضانوروزی لاسکی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نام واژه های هران ،هیرانو حیران در گذر زمان
قسمت اول
دریا خورشید می زاید، کوه مه. درد مرا می زاید، باران شالی، نمی دانم دنیا باغچه خیس کجا میرود.
شهرام پور رستم
وجه تسمیه روستاهای آستارا،:
روستای حیران این روستای زیبا یکی از روستاهای ییلاقی شهرستان آستارا در استان گیلان می باشد که در سی کیلومتری مرکز شهر آستارا قرار دارد و خود از سه پارچه آبادی تشکیل شده است.
در فصل تابستان ساکنان آن به دو هزار نفر هم میرسد ولی در حالت عادی حدود ۳۰۰ نفر نفوس دائمی دارد تلفظ صحیح نام این روستا به صورت هران /هیران است. هر در زبان تالشی بومیان آستارا به معنای مه است ان موجود در این ترکیب نیز علامت جمع نشانه بسیاری و انبوهی میباشد.
بنابراین دیدگاه، نام روستا دارای ریشه تالشی بوده و به معنای جایگاه مه آلود است،
وجه تسمیه و نام روستا با وضعیت جوی و جغرافیایی آن تطبیق تام داشته و هر رهگذری که مدتی در این مسیر رفت و آمد کرده باشد، میداند که این روستا و گردنه بسیار زیبایش در بیشتر ایام سال درون هاله ای از مه چهره پنهان
می کند.
برای راحتی در گفتار، امروزه نام روستا بیشتر به صورت هیران تلفظ شده پدر منابع رسمی حیران نوشته می شود. علاوه بر بومیان بسیاری از اهالی شهر ها و روستاهای استان همجوار نیز به آن گردنه هران /هیران/میگویند.
همچنین هراندان نام روستای دیگری در شهرستان تالش است که امروز بیشتر به صورت هراندا ن (با کسره زیر ه تلفظ می شود. مانند نام روستای حیران ریشه در واژه هر تالشی به معنای مه داشته و به معنای دره های مه آلود است.
با گذشت زمان، اطلاع رسانی خودجوش اهالی و نیز افزایش سطح آگاهی توده های مردم منطقه درباره ریشه تالشی نام واژه حیران هم اکنون بسیاری نام گردنه حیران آستارا را در فضای مجازی نیز به شکل هران /هئران/ هیران
می نویسند. این کنش در واقع تلاش تالشان در راستای پاسداری از خرده فرهنگ بومی خویش و نیز جلوگیری از تحریفات بیشتر تاریخی در
جاینام های قدیمی منطقه است که بر پایه های مستحکم و استوار علمی بنا شده است.
باید توجه داشت که پاس داشت همین خرده فرهنگ ها و حفظ پیوستگی مجموعه آنها با همدیگر است که سازنده فرهنگ و تمدن غنی و مشترک مردم ایران بزرگ است.
معرفی مختصر دهستان حیران بندر آستارا
حیران، نام رسمی چند پاره روستا و دهستانی در بخش مرکزی شهرستان مرزی بندر آستارا در استان گیلان است که از قدیم الایام تاکنون بومیان آن را تالشان تشکیل می دهند .
دهستان حیران از نظر تقسیمات سیاسی شامل روستاهای ونه بن ،حاج امیر بالا ،حاجی امیر پایین، حیران علیا، حیران وسطا، حیران سفلی، آق مسجد ،فندق پشته، سیج ،
دگرمان کشی( اسیوکش) چملر(چمون)
مینه هونی، مومبی،کنه بن،زره ژیه،قودی،که وره,شاغلا،مشند،بهارستان،هولستون،باسکم چال،هوژیه،ودمیر اوغلی کش (شیدون کش )می باشد . از گذشته به پیچ های تند مسیر که از میان روستا های حاج امیر و حیران می گذرد به ترتیب گردنه حاج امیر و گردنه حیران گفته
می شود. پیشه بیشتر مردم بومی حیران کشاورزی، دامداری، زنبورداری، باغداری و فروش انواع غذاها ،فرآوردههای خوراکی ،میوه های فصلی محلی، صنایع دستی تالشی، در کنار جاده اصلی آستارا اردبیل به گردشگران بومی و مسافران غیر بومی و عبوری از گیلان است، .
در سالهای گذشته تعداد زیادی از هموطنان عزیزمان از دیگر نقاط کشور به روستای حیران و روستاهای اطراف آن مهاجرت نموده و به خرید یا ساخت ویلا های تفریحی و اقامتی اقدام نمودند که به از بین رفتن طبیعت بکر و همچنین زبان تالشی مردم روستا شتاب قابل توجهی بخشیده است.
پایان قسمت اول
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۵۰ صفحه ۶ و ۷
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان پژوهشگر،و موسس نخستین انجمن علمی ایران شناسی ایران
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هرروز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش و کرگانرود
قسمت پنجم
فعالیت های بندری .
بندر به عنوان گرهی که در آن وسایل ارتباطی دریای و خشکی به هم می رسند و راههای کشتیرانی ساحلی با باراندازها و اسکله ها ارتباط پیدا می کنند.
در واقع علت وجودی تعداد زیادی از شهرها وجودحمل ونقل و ارتباطات بوده است.
می توان گفت که در بافت و شکل شهرکرگانرود عوامل رفت و آمد و ارتباطی نقش قاطع و تعیین کننده داشته ،بطوریکه فضای شهر کاملا تحت این عوامل قرار داشته است .
نقش بندری شهر کرگانرود که در ساحل غربی دریای کاسپین قرار گرفته بود ،شامل ماهیگیری ،صادرات واردات و فعالیت های تدارکاتی و انباری بوده است .
.صادرات شهر کرگانرود عبارت بود از:
چوب ،هیزم ذغال چوب،عسل ،موم،برنج ،ابریشم ،و مواد غذایی که به روسیه ارمنستان ،باکو و دیگر مناطق صادر می شده است.
و واردات شهر کرگانرود عبارت بود از :
نمک ،قند،پارچه های کتانی ،نفت ،کنف،کتاب و تورهای صید حیوانات. و غیره .
علل فروپاشی شهرکرگانرود
همانطوریکه ذکر گردید علت وجودی تعداد زیادی از شهرهای امروزی وجود شبکه حمل و نقل و ارتباطی است .
در طی جنگ جهانی دوم ،متفقین به منظور رساندن قوای کمکی و تجهیزات نظامی به شوروی سابق ،با کمک دولت همیشه متجاوز روس
جاده ای از انزلی -تالش -آستارا ایجاد کرده و بر روی رودخانه کرگانرود درشش کیلومتری ساحل آن پل جدیدی احداث نمودند .
با ساخت پل و افزایش رفت وآمد از راه جدید خشکی ،بتدریج مغازه های شهر کرگانرود نیز به این طرف پل انتقال یافتند .
بدین ترتیب بود که هسته اولیه شهر جدید هشتبر بوجود آمد.
در نتیجه شهرکرگانرود ،مرکز تالش از این جاده بدور مانده و منزوی گردید و مرکز شهرستان تالش به شهر هشتبر انتقال یافت .
درحال حاضر از دهها باب مغازه و ادارات گمرک و سایر تاسیسات شهر کرگانرود فقط حمام مخروبه آن باقی مانده است .
دومین عامل فرو پاشی شهر کرگانرود و سایر شهرهای ساحلی تالش ،از دست دادن استقلال نسبی تجاری این شهرهای بندری بخاطر پیوند با اقتصاد ملی در ایران بوده است .
بدین معنی که با روی کار آمدن بلشویک ها در روسیه روابط تجاری باآن کشور محدود شد و شهرهای ساحلی تالش به کتار جاده ارتباطی کشانده شدند.
سومین دلیل ،دخالت دولت های خارجی در ایران بودکه به خاطر منافع استعماری (نفت ) سعی در وابسته کردن کشور به واردات از جنوب کشور و جلوگیری از صادرات کالا از بندرهای محلی درشمال داشتند .
پایان
منبع فصلنامه تحقیقات تالش شماره ۹،۱۰ پاییز و زمستان سال ۱۳۸۲ ص۹۸،۹۹،۱۰۰
نویسنده مطلب اقای ایرج عبدالهی کارشناس ارشد جغرافیا
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش و کرگانرود
قسمت سوم
پیدایش شهر کرگانرود و علل آن
۱-نقش عوامل طبیعی :
الف - تنوع ناهمواریها : دریای کاسپین در شرق آن
و کوههای تالش در غرب آن باعث ایجاد ناحیه باریک جلگه اي و قسمت کوهستانی شده است .شهر کرگانرود در ساحل دریا موقعیت مناسبی برای فعالیت های تجاری داشته است
ب-موقعیت خاص محلی از لحاظ راههای ارتباطی :
شهر کرگانرود در مصب یا دهانه رودخانه کرگانرود به دریای کاسپین واقع شده بود که می توانست ارتباط تالش را با مناطق دیگر برقرار سازد .
ج_ دسترسی به راه آبی : از طریق دریای کاسپین با دیگر نواحي گیلان و حتی خارج از کشور میسر می شد .
د- حاصل خیزی خاک :
حاصلخیزی خاک باعث افزایش و تنوع محصولات شده بود که مازاد آن می بایست از این شهر صادر می گردید .
۲- نقش عوامل انسانی و اقتصادی :
الف تمرکز جمعیت :
با توجه به مطالعات تاریخی ،پرجمعیت ترین قصبه تالش کرگانرود بوده است ،به همین دلیل مرکز جمعیتی بنام کرگانرودبا عملکرد شهری در
آنجا بوجود آمد .
ب- عوامل ارتباطی :
به جهت ارتباطات قوی دریایی آن زمان ، شهرهای ساحلی دارای استقلال نسبی بوده اند و
می توانستند با شهرهای باکو و لنکران کالا مبادله کنند .
ج - مرکزیت اقتصادی :
به عنوان بازار منطقه و بندر صادراتی و وارداتی ارزش و اهمیت داشت است ،کشش تجاری کرگانرود بیشتر با باکو و لنکران بوده و در بازار آن انواع کالاهای خارجی خرید و فروش می شد .
د -مرکزیت اداری و سیاسی :
مرکز شهرستان تالش شهر کرگانرود بوده که دارای فرمانداری ،مدرسه ،مسجد،درمانگاه ،پادگان و غیره بوده است .
فعالیت های عمده در شهر کرگانرود
کانون اصلی و هسته مهم هر جامعه شهری ،بازار یعنی مرکز تجارت شهر می باشد .
بازار کرگانرود ،نه تنها بنیانهای اقتصادی و اجتماعی روستائیان کرگانرود را تنطیم
می کرد .بلکه در ایجاد کانون اولیه شهر کرگانرود نیز نقش مهمی داشته است و این موضوع به ویژه در دوره های تاریخی یکی ازعوامل اصلی علت وجودی شهرکرگانرود شناخته شده است .
یعنی در قرون گذشته یکی از علل عمده ایجاد و گسترش شهر کرگانرود ،همانا عملکرد بندر تجاری و بازرگانی بوده که بازار کرگانرود کانون اصلی و اساسی فعالیت ها به شمار مي رفت .
گسترش روابط خارجی ،وجود مازاد محصولات کشاورزی ،خطوط کشتیرانی در دریای کاسپین و سهولت ارتباطات ،باعث ایجاد بازارهایی در سواحل دریای کاسپین گردید که یکی از آنان بازار کرگانرود بوده است که میعادگاهی برای سوداگران و بازرگانان ایرانی ،روسی و ارمنی بوده است
پایان قسمت سوم .
منبع فصلنامه تحقیقات تالش شماره ۹،۱۰ پاییز و زمستان سال ۱۳۸۲ ص ۹۵،۹۶
نویسنده مطلب اقای ایرج عبدالهی کارشناس ارشد جغرافیا
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز تالش و کرگانرود
قسمت اول
تالش تا سالهای ایر بعنوان یک شهرستان از استان گيلان دارای پنج بلوک به نام های کرگانرود ،اسالم ،تالشدولاب ،شاندرمن و ماسال بود .
به همین دلیل آنرا خمسه تالش یا بلوک پنجگانه تالش می گفتند ،مرکز خمسه تالش شهر شفارود در کنار دریای کاسپین بود ،با توجه به اینکه شهر شفارود در منتهی الیه جنوب شرق تالش قرار داشت و اداره امور از این نقطه مشکل می نمود، مرکز شهرستان تالش به کرگانرود انتقال یافت و مدتی بازار کرگانرود علاوه بر مرکزیت تجاری ،مرکز حکومتی تالش نیز بود .
سپس به واسطه احداث جاده انزلی-هشتبر-آستارا و احداث پل بر روی رودخانه کرگانرود ،در شش کیلومتری شهر کرگانرود ،مغازه ها بتدریج در کنار پل احداث گردیدند و مرکز شهرستان تالش هشتبر نامیده شد و به این مکان منتقل گردید .
متاسفانه در حال حاضر در سواحل منطقه تالش که حدود ۱۰۰ کیلومتر طول دارد ،هیچگونه سازه دریایی یا اسکله و بندر وجود ندارد .
به همین دلیل در این ساحل هیچگونه شهری نیز به وجود نیامده و شهرهای قدیمی گذشته در ساحل آن، همگی به پای کوه کشیده شده اند .
منطقه تالش یا بلوک پنجگانه تالش امروزه در قالب سه شهرستان تالش،رضوانشهر وماسال و شاندرمن اداره می شود ،این نوعی تقسیمات سیاسی و اداری است ونباید انرا عاملی برای جدایی فرهنگی و تاریخی تلقی کرد .
موقعیت شهر کرگانرود
کرگانرود در ۳۷ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۴ دقیقه طول شرقی قرار دارد ،ناحیه کرگانرود در ساحل غربی دریای کاسپین قرار گرفته و از شمال به آستارا ،از مغرب به اردبیل و خلخال و از جنوب به اسالم محدود می گردد.
همگی بازارهای منطقه تالش در مصعب رودخانه ها در ساحل دریای کاسپین قرار داشته که عبارت بودند از :
کرگانرود ،دیره کری،لیسار،حویق ،آلالان و اسالم ،علت اصلی آن را می توان در راه ارتباطی دانست ،چون رفتن به هشتبر بواسطه عدم وجود راه مناسب خالی از اشکال نبوده و رفت و آمد به آن از طریق دریا راحتتر بود درنتیجه همگی بازارهای آن در ساحل دریای کاسپین استقرار یافته بودند و ارتباط این بازارها ار طریق دریای کاسپین با خارج از کشور به مراتب بیشتر از شهرهای داخلی بود .
پایان قسمت اول
منبع فصلنامه تحقیقات تالش سال سوم شماره های ۹،۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۸۲ ص۹۲و۹۳
نویسنده مطلب اقای ایرج عبداللهی کارشناس ارشد جعرافیا
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز گشت و نهضت جنگل
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز گشت و نهضت جنگل
قسمت دوم
،با توجه به گزینههای موجود در این ملاقات در تابستان ۱۲۹۳ هجری شمسی، به دور از چشم قوای دولتی و بیگانه اتفاق افتاد، اما متاسفانه وضعیت با آن صورتی که انتظار می رفت پیش نیامد.
زیرا میرزا در مذاکره آرام و صمیمانه اش با محمد تقی خان گشتی در روستای نهزم که
مقسط الرس (زادگاه )حاج سید محمد باقر شفتی معروف به حجت الاسلام است .چنین استنباط نمود که این ارباب خوشنام و نیک سیرت با همه وجاهت و وقار ،رفتار مودبانه و آرامش، دست کمی از سایر ارباب ها ندارد .
زیرا از زیر و بم گفته هایش رایحه ناخشنودی آیند ،استشمام نمود، که میرزا را نه فقط به ترک از نهزم تهدید کرد ، بلکه به ترک تصمیم نیز نصیحت نمود .
محمد تقی خان گشتی، به میرزا گفت اگر جناب قونسول روس ،متوجه بشوند که او با میرزاکوچکخان تبعیدی ملاقات کرده و عهد و پیمان بسته، آیا می دانید که دمار از روزگارش درخواهد آورد و چگونه او را بسلابه خواهد کشید؟
در این گفته، میتوان میزان تسلط دولت روس بر ایران مخصوصاً گیلان را احساس نمود .
با وجودی که محل ملاقات در جایی به دور از محل زندگی محمد تقی خان گشتی بوده، اما ترس و وحشت از بیگانه، بیداد می کرد.
بدین صورت میرزا از این دیدار متوجه شد که روستای گشت ،محل مناسبی برای نهضت جنگل نیست .
محمد تقی خان گشتی، گرچه یکی از مالکان بزرگ و خوشنام منطقه بود و نمیخواست به خاطر کمک به میرزا یونس جایگاه خود را از دست بدهد و او هیچ کمکی نکرد ،زیرا کمک به میرزا را به نوعی آغاز خونریزی، جنگ و جدال و تاخت و تاز دولت روس و حکومت وقت به ظن خود، نوعی هرج و مرج می پنداشت اما بعدها به شهادت بسیاری از افراد کهنسال محل و فرزندان آنان که نقل میکنند به میرزا کمک نمود .
بعد از ملاقات، با توجه به نامهای که میرزا به کمک که کمیته اتحاد اسلام نوشته و جوابیه آن نامه مبنی بر اینکه کمیته وی را به رشت فراخوانده بود، میرزا در شب ۱۵ رمضان ۱۳۳۳ هجری قمری برابر با ۱۲۹۳ خورشیدی به رشت بازگشت.
میرزا بعد از مخالفت محمد تقی خان گشتی و جوابیه اتحاد اسلام، روستای خراط محله تولم و جنگلهای همت،( همت نام صاحب کلبه ای بود، که در آن محدوده از چوب درختان جنگلی زغال تهیه می کرد ) آن خطه را که در سه کیلومتری روستای سیاه درویشان قرار داشت و تحت اختیار شادروان میر احمد مدنی ،فرزند سید یحیی ،نوه سید حبیب الله مجتهد ،بانی مسجد کاسه فروشان رشت بود را ،به عنوان محل تمرکز قوای جنگل و نخستین پایگاه عملیاتی برگزید .
نهضتی که از اردیبهشت ۱۲۹۴ ه خورشیدی شروع و در ۱۱ آذر ماه هجری خورشیدی با شهادت میرزا کوچک جنگلی در حالی که ۴۳ سال بیش نداشت ،خاتمه یافت .
منبع کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی ص۲۷۷,۲۷۸
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای عبدالله وارث
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت نهم
البته در بین راه نیز، درگیری های کوتاه پیش آمده که درگیری در خرن پشت ، نمونهای از آن بود، در منطقه ای به نام گلی بره و نقطه ای موسم به انده چر ،میرزا نعمت الله داماد حسنخان کشته شد.
بی باک ترین و سرشناس ترین چریک نهضت جنگل بود، گلوله به طرف چپ سینه اش اصابت کرد و جعبه نقرهای رنگ سیگاری که در جیب جلیقه پشمی اش بود عبور کرد.
یک رمه دار تالش که در آن نزدیکی خیمه داشت صدای فریاد میرزا نعمت الله به هنگام اصابت گلوله را به وضوح شنیده بود ،صدایی رسا که به قول این راوی ،گویی جنگل و خیمه اش را به لرزه درآورد.
تقریباً در همین ناحیه گروه تحت فشار تعقیب کنندگان از هم پاشید ،میرزا و همراه آلمانی وی به سوی ییلاق های بالادست به قصد عبور از مرز گیلان و حسن خان و برخی دیگر به سوی مناطق جنگلی پاییندست متواری شدند ،شرح جزئیات این سفر خود به مقوله جداگانه نیاز دارد ،چنانچه چنان که نحوه دستگیری و فرار رجب خانوانه ای ،تسلیم حسن خان سرنوشت کربلای نقره و دیگران نیز خود نیازمند نوشتاری دیگرند .
سخن پایانی
همچنان که نهضت جنگل ناکام ماند ،زحمات قوم تالش نیز از بین رفت . عناصر شرکت کننده در نهضت جنگل ،در طی هفت سال مبارزه از ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۰چنان پیچیدگی یافتند که هیچگاه نتوانستند جنبش چریکی هماهنگ و منسجمی را تدارک ببینند.
قوم تالش نیز از این گرفتاری برکنار نبود از طرف دیگر آنگاه که جنبش های چریکی برای مدت طولانی سردرگم و بدون دستاورد ادامه دهند خود به خود خود به خطر فروپاشی دچار خواهند شد.
چرا که این امر، بر روح و روان عناصر نهضت را دچار فرسایش خواهد کرد. نمیتوان بدون در نظر داشتن مقتضیات زمان درباره تحولات سیاسی انقلاب ها و جنبش ها و افراد و قضاوت کرد.
از شخصیتهای قوم تالش آلیان حسنخان، نیروی بسیاری صرف جنبش کرد، شاید او در نظر داشت که کامیابی جنگلی ها ،به رهبری میرزا به بسط قدرت او نیز بیانجامد,اما در هر حال کوششهای او شایسته توجه بسیار است ،او در کنار مبارزه مسلحانه با عناصر آشوبگر محلی، اقدامات عمرانی را نیز فراموش نکرد. وی پایهگذار جاده ماسوله بود، مهندسی و نقشه کشی این راه را خود بر عهده گرفت، در نظرداشت کسما، گوراب زرمیخ ،زیده و ماسوله را به هم وصل کند همان مناطق که عمدتاً پهنه قدرت او و صفحه نهضت جنگل بودند .
ابزار نقشه کشی او طناب تهیه شده از ساقه برنج و کولوش بود، برای کندکاو مسیر ،سنگ چین ها، پل سازی و شن ریزی از همه افراد کمک گرفت. او تالش، گیلک کرد, رهگذر ,چهارپا دار، دلال و معامله گر و همه را به کار گرفت تا جاده ساخته شود.
حتی از حسن دورهگرد نفت فروش نیز خواست تا ده متر از جاده را شن ریزی کند ،طرفه آن که وقتی وی برای این میزان بهانه جویی کرد حسنخان گفت پس شما ۲۰ متر شن بریزید.
این جاده زمانی به بهرهبرداری رسید که بر دوش صدها نفر زخم ناشی از حمل شن و ماسه ظاهر شده بود .در آمیختن زندگی مردم منطقه با نهضت جنگل روزهای طاقت فرسایی را پیش آورد اما توان تالشها آنقدر بود که در سختترین شرایط زنده بمانند .مرحوم هدایت واحدی پور ،روزی را به یاد میآورد که برای پوست کندن و به اصطلاح کوبیدن شلتوک به آسیاب رفته بودند در نیمه کار با سر رسیدن قزاق ها شلتوک نیمه آماده را برداشته و در جنگل پناه می گیرند و چون فرصتی برای کامل کردن برنج کوبی دست نمی دهد ،به ناچار به همان شکل مصرف می کند واقعیت زندگی آدمیان، آن است که از پیروزی راحت تر، سخن می گویند و شکست را شایسته یادآوری نمیدانند ،اما پیروزی و شکست هر دو بخشی از داستان زندگی ما هستند ،به یاد آوردن رنج ها و مصائب برای پیروزی ،شوق آور است اما آنگونه که در برآوری درباره نهضت جنگل پیش آمد بی نتیجه ماندن رنج نیاکان مان را متاسف میسازد .
پایان قسمت نهم
منبع کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۷۰ و ۲۷۱
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت هفتم
از جمله بزرگان منطقه که پرداختن به نقش و خدمات و او به نهضت جنگل به مقوله جداگانه نیازمند است ،مرحوم کربلایی رحمانی میان رزی بود.
این مرد بزرگ، نمونهای که انسان راستین بود، در کار نیک همواره پیشتاز بود و درد رنج مردم، همیشه اولین فریاد رس .
او برای خدمت به جنگل خالصانه تلاش کرد اما حیف که نه در آثار نوشتاری و نه در تولیدات سینمایی نامی از او برده نمی شود.
به نقل از مرحوم ملا جعفر، منشی و همرزم میرزا کوچک در آن روزها میرزا با درد پای شدیدی روبرو بود ،بطوری که گاهی از رفتن کاملاً باز میماند و کربلایی رحمان او را بر کول خود حمل میکرد او نقل کرده که کربلایی رحمان چنان نیرومند بود که یکبار زمان برکشیدن میرزا و ابزار نظامی اش. از ملاجعفر نیز میخواهد که کوله پشتی خود را هم به او بدهد تا خود راحت حرکت کند.
قامتی بلند، هیکلی درشت بازوانی ستبر و قدرتی فراوان داشت.
جرات او مثال زدنی بود و کوچکخان تقریباً یک ماه پیش از مرگ را مخفیانه در روستای میان رز مهمان او بود.
کربلایی رحمان ،از آن دسته انسان هایی است که ما همواره دوست داریم که در جمع ما حضور داشته باشند .اکنون با گذشت چهل و چند سال از مرگ او در زادگاهش و روستاهای مجاور همچون قدیسی از او یاد می شود.
نمونه دیگری از بزرگان محلی کارساز در نهضت جنگل، جانعلی بگ - یا بیگ خانوانه ای بود.
خانه این مرد، بارها مورد هجوم قزاق ها در جستجوی کوچک خان قرار گرفت و خود و خانواده اش رنج بسیار دیدند.
او نیز مردی استوار بود و کارهای محوله در زادگاهش را سر و سامان میداد در سطح دوم ،از ساختار ذکر شده، در هر یک ازروستاها و آبادیهای آلیان و پیرامون ، افراد دیگری را می توان نام برد که تقریباً همگی پیشوند حاجی یا کربلایی دارند و از افراد معتبر آبادی خویش بودند.
سرانجام در سطح سوم به مجاهدان و چریک های عادی نهضت، در منطقه می رسیم، بیان اسامی ایران در مجال این نوشتار نیست، اما به مرحوم رجب خانوانه ای باید اشاره کرد ،چراکه از نگهبانان و محافظان میرزا کوچک و از همراهان وی در آخرین فرار جنگلی ها بود و خاطرات وی مورد استفاده نگارنده بوده است.
این چریک ها چه شبان چه کشاورز و چه عمله، به محض درخواست بزرگان آبادی خود،
گرد می آمدند و آماده انجام فرامینی می شدند که حسن خان صادر کرده بود، بیشتر آنها در حالت آماده باش شبها به منازل خود می رفتند و صبحگاه دوباره به محل ماموریت بازمی گشتند.
کشاکش های طولانی در جریان نهضت جنگل موجب فرسودگی این نیروها شد.
به ویژه این نکته که آنان با عناصر غارتگر نیز به طور مداوم درگیر بودند.
تداوم ناامنی چند ساله در منطقه،طبعا موجب کاهش توان اقتصادی توده مردم می شد و این امر، آن را در شرایط دشواری قرار میداد، منابع مالی آنان پایان یافت و تعیین های شدید اقتصادی، مانع از ادامه همکاری آنان می شد. مسائل جامعه شناختی، از این دست را در بررسی نهضت جنگل نباید از نظر دور داشت.
از گفتار بالا، نباید چنان برداشت شود که عناصر تالش در منطقه ،یک پارچه راه دوستی با نهضت جنگل را می پیمودند.
یکی از دلواپسی های بزرگ قوم تالش و در راس آنان حسن خان مخالفت و دشمنی برخی از عناصر محلی بود، برجسته ترین چهره این جریان، کربلایی نقره شالتوکی بود، وی با برخورداری از فرزندان نیرومند خود، را دارای پشتوانه قوی از این لحاظ می دانست و با حسن خان در تعارض بود، نقش او در تحولات روزهای پایانی نهضت جنگل بیشتر شد و در آخرین جنگ گریز جنگلی ها نقش عمده ای داشت و با همکاری با قزاق های رضاخان وزیر جنگ روی آورد،وی تیرانداز قابل بود به حدی که قادر بود ساقه ظریف و نازک بن یک گیاه یک برگ را از فاصله قابل دید هدف قرار دهد .
نام کربلایی نقره به عنوان کسی که در آخرین گریز جنگلی ها میرزا نعمت الله را هدف قرار داد نیز بر سر زبانها افتاد و فرزند فرازمند و سرکشش شمسی، نیز انتقام آن بعدها اعدام شد چراکه اگر چه درباره قاتل میرزا نعمت الله نام کسان دیگری نیز در میان است .
پایان قسمت هفتم
منبع کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۷ ۲۶۸ ۲۶۹
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت ششم
مروری کوتاه بر روند تحولات نهضت جنگل در آلیان
اگر چه نمی توان آرمان نهایی نهضت جنگل را در رهایی گیلان و سراسر ایران از وضع رنجآور امروز نادیده گرفت، اما گسترش آن به منطقه الیان و سپس استقرار در این منطقه شرایط ویژه ای را با توجه به مقتضیات نظامی جنبش پیش آورد .
مسئله مهم، برای بزرگان تالش و مردم منطقه چگونگی ایجاد تعادل بین آرمانهای کوچک خان و نیاز فوری مردم به امنیت و برچیدن چپاول و غارت عناصر بدگوهر بود.
واقعیت این است که پیوستن آلیان، نواحی اطراف و ماسوله روخون به نهضت جنگل به معنی کشیده شدن پای این پهنه به درگیریهای نظامی بین نیروهای جنبش و نهضت مخالف نیز بود، این خود
می توانست وضع موجود را که البته بد بود بدتر کند، هرچند امید آن بود که با پیروز شدن نهضت اوضاع تغییر کند .
محققان ، تاکید دارند که جنگلی ها جنبش خود را راهی برای مبارزه با هیات حاکم و نیز نفوذ خارجیان در ایران می دانستند.
از این رو هم نیروهای حکومتی و هم عناصر خارجی درآلیان حضور پیدا میکردند.
به دنبال اقداماتی که صورت گرفته بود، موقعیت جنگلی ها اکنون بهتر به نظر می رسید.
حسن خان با استفاده از پشتیبانی بزرگان تالش و حمایت اطاعت گونه توده ها، دست بالا داشت.
او در روستای زیده در جوار آلیان ساکن شده بود و با ساختن بنا های جدید، شامل یک عمارت که مجموعه ای از فضاهای لازم برای انبار ضروریات چریک ها را شامل می شد ،وضع مناسبی را برای رهبران جنگل فراهم کرده بود .
جمع آوری چریک ها با کمک بزرگان هر یک از آبادی ها، منظم تر و گردش کارها ،روان تر شده بود.
البته آنان همواره می باید در کار و آمادگی برای فراخوانی و رزم سیر می کردند.
نقل است که حسن خان خود، به آموزش نظامی و سازماندهی چریک ها توجه ویژه ای داشت، او کنجکاو بود و با ریختن باروت در بعضی از محفظه های محکم، قدرت آن را آزمایش می کرد .
برای جنگلی ها، در رویارویی نظامی از قضا، اول شاهنامه خوش بود.
در سال ۱۲۹۴ شمسی و در اولین برخورد که در ماکلوان سر راه آلیان به ماسوله روی داد، حدود ۳۰۰ قزاق روس و ۵۰ قزاق ایرانی با تجهیزات کامل از حدود ۶۰ چریک جنگل شکست خوردند .
تدبیر نظامی نبرد ماکلوان به حسن خان، نسبت داده می شود .
چریک های جنگل که در تپه های دو سوی راه ماسوله ،موضع گرفته بودند ،با استفاده از اصل غافلگیری و کمین ،به یک باره قزاق ها را هدف قرار دادند.
کشته های مجاهدین کمتر از ۱۰ نفر بود، آنان ضمن کسب یک پیروزی روحیهبخش، به غنائمی از جمله ۲۷۰ راس اسب ، و مقداری فشنگ، بالاپوش زمستانی و ابزار و وسایل جنگی دست یافتند و روز بعد ،در جانب غرب منطقه و در امتداد رودخانه رهسپار ماسوله شدند.
این اولین پیروزی اما گوارا نبود .چرا که بر سر نحوه تقسیم و نگهداری اسب ها بین سران اختلاف بروز کرد و کمی بعد در نبرد تلافی جویانه ای که روس ها تدارک دیدند ، شکست سنگینی در بهمن آن سال در ماسوله بر جنگلیها تحمیل شد.
اختلاف در نهضت جنگل واقعیتی است که اغلب محققان با آن به عنوان عامل مهم در تعیین سرنوشت و فرجام آن توجه کرده اند بین کوچک خان و حسن خان بر سر
رویه ای که باید نسبت به طرف مقابل در پیش گرفت، همواره تفاوت وجود داشت. کوچک خان شیوهای نرم خویانه و حسن خان روشی سرسختانه را در نظر داشت.
حسن خان معتقد بود که نباید بین دشمن داخلی و بیگانه تفاوتی قائل شد .
پایان قسمت ششم
منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۵ و ۲۶۶
به کوشش آقای دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت چهارم
نهضت جنگل در آلیان
چندی پس از آغاز نهضت جنگل ،در پاییز ۱۲۹۳ شمسی برابر با ۱۹۱۴ میلادی منطقه آلیان نیز در پیوند با این جنبش قرار گرفت و این همکاری، تا پایان راه ادامه یافت.
شایسته است اکنون با طرح این پرسش که دلیل رهبری نهضت جنگل وآلیان برای همکاری با یکدیگر چه عواملی می توانست باشد، بحث را ادامه دهیم .
این گفته یکی از عناصر حکومتی جنگل که بیم و نگرانی حسن خان و سایر بزرگان تالش از ضرغام السلطنه تالش ،معروف به امیر مقتدر یا سردار مقتدر خان و حاکم تالش دولاب، آلیانی ها را به سوی اتحاد با نهضت جنگل پیش برد درست به نظر
می رسد .
وی که نام اصلی اش نصرالله خان بود. شماری تفنگچی در اختیار داشت با وجود آن که مدت کوتاهی با نهضت جنگل همکاری کرد، اما اغلب با آنان به جنگ و درگیری گذراند .
فوری ترین نیاز مردم منطقه آلیان برخورداری از امنیت بود و یکی از عوامل مهمی که در این امر اختلال ایجاد میکرد، گرایش سردار مقتدر ،برای بسط نفوذ و سلطه خود بر این منطقه بود ،در نتیجه، این موضوع باعث نگرانی بزرگان تالش در منطقه آلیان شده بود.
از این گذشته دستگاههای چپاولگری که دامداران محلی را مورد تعرض قرار میدادند پایگاه خود را در محدوده مورد حمایت سردار مقتدر قرار میدادند ،و یا اصولاً مورد حمایت قرار میگرفتند غارت دام های مردم منطقه نه فقط در آن سالها وجود داشت بلکه تا چندین دهه پس از آن نیز ادامه یافت و فقط با استقرار تشکیلات امنیتی جدید از بین رفت.
به عبارت دیگر قوم تالش آلیان و بزرگ آنان حسنخان امیدوار بودند میرزا کوچک برای کامیابی آنان در غلبه بر ناامنی و هرج و مرج موثر باشد .
از این نظر میتوان بیان داشت که همکاری آلیان با نهضت جنگل در آغاز دلایل ایدئولوژیکی از نوعی که در اندیشه و گفتار میرزا کوچک تجلی یافته بود نداشت .
میرزا کوچک اما برای همکاری با منطقه آلیان و حتی با استقرار در آن، دلایل محکم و قابل اعتنایی داشت:
نخست شرایط جغرافیایی و مکانی منطقه بود. این منطقه در پیوست با کوهستانی بخش غربی اش تاماسوله وحتی تا گشت رودخون و قله روخون خون ،با دارا بودن جنگلهای انبوه، گذرگاههای سخت و دشوار، صخره ها و غارهای فراوان، مخفیگاه های قابل اطمینان، بهترین شرایط را برای مبارزات چریکی به آدمیان ارزانی می کرد بعید است که کوچک خآن به این امتیازات توجه نکرده باشد.
دلیل دوم شرایط اجتماعی و جمعیتی منطقه بود .
مناطق از آلیان تا ماسوله و اطراف، امکان گردآوری صدها نیروی جنگجو را داشت.
کما اینکه تالشهای منطقه، گاه با دستههای ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفری به مقابله با توسعه طلبی ضرغام السلطنه میپرداختند.
یک نقل قول قابل اعتماد حاکیست که بزرگان تالش یکبار برای مقابله با شخص مورد اشاره تا ۵۰۰ نیرو فراهم کرده بودند و این جنگجویان جمعی به تفنگ گروهی به سلاحهای سرد به ویژه فتره لس ( چوب دستی ساخته شده از درخت ازگیل) مجهز بودند .
برای کوچک خان گردآوری نیروی رزمی اصلی ترین اولویت در مبارزه بود ،پر واضح است که هیچ حرکت مسلحانه ای بدون نیروی رزمی کافی شانسی برای بقا نخواهد داشت.
پایان قسمت چهارم
منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۰۶ ۶۳ و ۲۶۴
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نوشته مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب به متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نگاهی کوتاه به نقش الیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت سوم
چگونگی پیوند آلیان با نهضت جنگل
منطقه زیبا و فرحبخش الیان در غرب شهرستان فومن از حدود ۲۰ روستا و آبادی تشکیل شده است.
این پهنه از یک سو به کوهستان تکیه داده و از سوی دیگر، پای خود را در دشت دراز کرده است، کوهستان ها در شمال الیان به سمت غرب تا ماسوله داغ امتداد می یابند و الیان بخش سردار جنگل ماکلوان و ماسوله رودخان، مجموعه یکپارچه،از سکونتگاههای را تشکیل می دهند که ساکنانش تالش زبانند
. مجموعه پهنه الیان تا ماسوله را می توان از چشم نواز ترین مناطق دنیا به شمار آورد.
موضوعی که هر گردشگری به آن اعتراف می کند.
ساکنان این پهنه عمدتاً به دامپروری و کشاورزی اشتغال دارند و چراگاه های کوهستان های این پهنه همواره مملو از هزاران راس بز و گوسفند و گاو اسب است که با آرامش کامل از سرسبزی فراوان آن بهره میگیرند .
کمی پس از آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۲۹۳شمسی برابر با سال ۱۹۱۴ میلادی این منطقه نیز دستخوش ناامنی و هرج و مرج گسترده ای شده، اگرچه این ناامنی، به شکل محدودتری از قبل نیز وجود داشت.
دستههای راهزن و غارتگر که از مناطق پیرامون آن شکل گرفته بودند ،به طور مداوم مشغول غارت و چپاول بودند و ناتوانی حاکمان محلی که خود از ضعف دولتهای پس از مشروطه ناشی میشد ،این امر را تشدید می کرد.
در چنین شرایطی حضور اشغالگران روس در منطقه مردم محلی با تعبیر کلی قزاق ها از آن یاد میکنند نیز اوضاع را بسیار وخیم تر می کرد.
قزاق ها در رویارویی با مردم ،هیچ ملاحظه را در نظر نمیگرفتند و هر آنچه را که اراده می کردند انجام می دادند .
در خصوص رفتار روسها با اهالی گزارشات تکاندهندهای نقل میشود به گفته یک راوی آنان خانه ما را- خانه مرحوم حاج اکبر الیانی متوفی به سال ۱۳۱۵ شمسی آتش زدند و ما شب با استفاده از روشنایی ناشی از سوختن و خاکستر شدن خانه به سویی دامنه دوال کوه فرار کردیم .
قزاق ها به ویژه زمانی که از مقاومت ها و سرسختی ساکنان عصبانی می شدند، به هیچ چیزی رحم نمی کردند، به نقل از یک شاهد عینی آنها یک بار از صومعه سرا به سوی ماسوله، نزدیک به ۳۰۰ خانه و کلبه را به آتش کشیدند.
حیوانات را تفریحی وار هدف میگرفتند برنج و سایر مایحتاج مردم را به غنیمت می بردند. گونیهای شالی را خوراک اسبان خود می کردند و حتی زنبورستان ها را به آتش می کشیدند و لانه های مرغان را میسوزاندند.
با اشغال خانهها مردم به کوهستان می گریختند و پس از ترک محل توسط قزاق ها ،خلایق دوباره باز می گشتند تا از ویرانه ها زندگی بسازند .
در چنین شرایطی و برای مقابله با خطر غارتگران منطقهای از یک سو و متجاوزان خارجی از سوی دیگر، بزرگان قوم تالش در منطقه در صدد چاره جویی بر آمدند و شخصی را که به تدبیر و شایستگی از پیش می شناختند و اکنون در کربلا مشغول کسب و کار بود به کمک و همکاری فراخواندند :حسن خان کیش دره ای معروف معروف به حسن خان آلیانی.
بازگشت حسن خان همزمان بود با شکلگیری و توسعه نهضت جنگل به سوی منطقه کسما. اقدامات فوری حسن خان که با حمایت اغلب و بزرگان تالش همراه بود در بهبود اوضاع امنیتی موثر واقع شد.
جسارت ،قاطعیت، سرعت عمل ،تیزهوشی و سخت گیری حسن خان باعث شد شهرت وی به گوش سران جنگل در کسما برسد و البته پیوستگی جغرافیایی کسما از طریق گوراب زرمیخ به آلیان نیز در این انتقال موثر بود .از این رو می توان پی برد که چرا کوچک خان دست یاری به سوی آلیان درست کرد و آلیان به نهضت جنگل پیوست.
پایان قسمت سوم
منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی ص۲۶۱؛۲۶۲
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت دوم
یکی از منابع اصلی و به نظر نگارنده بسیار پر اهمیت، خاطرات، اخبار و اطلاعات افرادی است که خود در صحنه تحولات در منطقه آلیان حضور داشته اند.
آنان مستقیم به عنوان نیروهای چریک نهضت و یا غیرمستقیم، به افراد ساکن در منطقه شاهد وقایع بوده اند اما اکنون از چریک های نهضت و یا نسل همزمان با نهضت در منطقه کسی در قید حیات نیست.
بدتر آن که ،حال با نسل دومی که از پدران خود اطلاعاتی از نهضت جنگل اندوخته اند، نیز در حال وداع هستیم.
چرا که آنان اصولاً در کهن سالی به سر میبرند، باید گفت اگر از علاقه مندان به تاریخ نهضت جنگل، فقط چند سالی هم درنگ کنند با فقدان این افراد تنها فرصت دسترسی ما به خاطرات و اخبار جالب آنان نیز از دست خواهد رفت .
به جهت آنکه زادگاه نگارنده دهکده ای از منطقه آلیان است. از سال ها پیش، کمابیش در جستجوی وقایع مربوط به نهضت جنگل در منطقه بوده ام و این جستجو تا تدوین مقاله ادامه داشته است .
در اینجا لازم می دانم از کسان بسیاری که با اطلاعات خود به تکمیل این مقاله کمک کرده اند سپاسگزار باشم خاطرات برخی از افراد، البته بیشتر سودمند بوده است از جمله خاطرات مرحوم هدایت واحدی پور، پدر بزرگ نگارنده که همزمان با نهضت جنگل دوران نوجوانی را سپری میکرد، پدرش مشهدی حیدر، از چریک های نهضت بود او همچنین خاطرات جالبی از کربلایی رحمان میان رزی داشت.
کسی که میرزا کوچک در روزهای پایانی نهضت، مدتی مخفیانه مهمان وی بود.
مرحوم مشهدی رجب خانوانه ای، که کوچک خان به خاطر قد کوتاهش به شوخی او را سرباز کوچولو صدا میکرد، در آخرین گریز جنگلی ها آنان را همراهی می کرد.
خاطرات و نقل های وی به واسطه فرزندش حبیب که اکنون ۸۱ سال دارد، مورد استفاده قرار گرفته است.
یکی از نزدیکترین افراد به نهضت جنگل و میرزا کوچک، مرحوم ملا جعفر آلیانی بود.
وی که در حدود ۱۳۴۷ شمسی از دنیا رفت منشی میرزا بود و بسیاری از نامه ها و اسناد، به قلم او که مردی اهل دانش بود نگارش یافته است.
منصور آلیانی، یکی از پسرانش که اکنون ۷۷ سال دارد ،با حافظه خوب خود، می تواند ساعت ها از نهضت جنگل و آلیان سخن بگوید، او به نقل از ملاجعفر ،قادر است بسیاری از حوادث را با ذکر جزئیات و نقش افراد بیان کند، کمک مقاله ارزشمند بود.
مشهدی حجت بلوری ساکن روستای شالتوک فرزند مرحوم نوروز از سربازان نهضت جنگل با سواد و دارای حافظه خوب و منظمی است.
مشهدی حجت هم به نقل از پدر و هم بسیاری دیگر ،اطلاعات خوبی برای عرضه دارد، سن او اکنون به ۹۰ نزدیک شده است.
آقای سید صدر فلاحی که همزمان با پایان نهضت جنگل به دنیا آمد، نیز اخباری از نهضت جنگل در ذهن خود دارد، علاوه بر این از خاطرات کسان دیگری جان محمد آلیانی حدود ۸۰ ساله، مرحوم حسن الیانی مرحوم خدیجه آلبانی و دیگران در این نوشتار استفاده شده است برای زندگانی بخش تندرستی و برای درگذشتگان و آرامش ملکوتی تمنا دارم.
پایان قسمت دوم
منبع
کتاب مجموعه مقالات جنگل نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی ص ۲۵۹؛۲۶۰
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مقاله آقای فریدون واحدی پور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
کجایی تالش و کیستی تالشان
قسمت دوم
نيك مي دانم كه قاجارها بدلايل مختلف تاريخي، سياسي، نظامي و قومي با تالشان كه از اقوام اصيل و بومي ايران بودند و هستند، ميانه خوبي نداشتند.
به همين دليل با واگذاري قسمتي از تالش به روسها هم از دست تالشان و يكپارچگي آنان راحت مي شدند و هم اينكه رضايت دولت تزاري روس را براي بقاي خود بدست مي آوردند.
از اينرو تالش در ميانه دو نيروي مخالف قرار گرفت كه ساليان دراز درگير يك جنگ ويرانگر بودند.
اين جنگها يكي از شوم ترين نتايج را براي منطقه تالش و تالشان ببار آورد.
بطوريكه در تالش شمالي سربازان ارتش روسيه ضمن تخريب شهرها، پلها، مساجد، ساختمانها و بناهاي تاريخي و منابع ثروتي تالش را به غارت بردند و به اين نيز بسنده نكرده، پس از بقدرت رسيدن كمونيستها، هويت قومي تالشان آنسوي مرز را مخدوش و پيوسته كم رنگتر كردند.
در اين سوي مرز نيز تالش و تالشان سرنوشتي بهتر پيدا نكردند. فتحعليشاه قاجار بدليل كينه اي كه از تالشان به دل داشت، اقوام غير بومي را با اعطاي لقب خان به آنان بر تالش مسلط كرد.
تا جاييكه درتمام دوره قاجار سركوب خانواده هاي قديمي تالش و تقويت حكام غير بومي در مقابل آنان ادامه داشت.
در سالهاي بعد از آن نيز براي گسستگي هر چه بيشتر ميان تالشان دو سوي مرز، شهرستان جديدي بنام آستارا بوجود آمد، تا تالش بيش از پيش منزوي و شكسته شود.
توسعه طلبي روسها و سپس شورويها و فشارهاي سياسي و نظامي كه از آنسوي مرز به تالش و گيلان وارد مي شد، حكومت پهلوي را بر آن داشت كه براي مقابله با اين فشارها، تالشان مرز نشين را مسلح كرده و بعنوان ديوار دفاعي در مقابل روسها قرار دهد.
تجربه و تاريخ نشان داد كه بدلايل تعلق هاي عميق ميهني و ديني همين مرزنشينان تالش بودند كه در كسوتهاي روحاني، خرده مالك، دامدار، رييس طايفه و كشاورز به مبارزه با روسها پرداختند و آنانرا از تالش و گيلان بيرون راندند.[1] ( برای اطلاع بیشتر در مورداین وقایع می توانید به کتاب های جستارهایی در تاریخ تالش تالیف عبدالکریم آقاجانی تالش و کتاب تالشان تالیف حسین احمدی و اخبار نامه نوشته میرزا احمد لنکرانی به اهتمام دکتر علی عبدلی هر دو از انتشارات وزارت امور خارجه مراجعه کنند )
امروزه در تالش ايران بومي و غير بومي مفهومي ندارد. آميزش و همپيوندي مردم به درك مشتركات آنها انجاميده و فارغ از اينكه به چه زبانی صحبت مي كنند، عميقاً در هم گره خورده اند
هستند کسانی در تالش كه به زبان آذری يا گيلكي و يا كردي صحبت مي كنند، ليكن اين افتراق زباني، همبستگي ميان آنان و بوميان تالش را مخدوش نكرده است. هركس كه در تالش بدنيا آمده و يا زندگي مي كند و از بركت كار و تلاش خود، معيشت خود را در حوزه جغرافيايي تالش تامين مي كند، بنوعي متعلق به تالش است و همگان در زير سقف و چتر يك كشور تاريخي و باستاني قرار داريم كه ايران ناميده مي شود و بشدت عزيزش مي داريم.
براساس همين درك آگاهانه است كه بازماندگان همان حكام و افراد غير بومي دوره قاجار، امروزه خود را همان اندازه تالش مي دانند كه خود تالشان.
اين نكته نيز كه برخي مي گويند تالشان سني مذهب غير تالشان شيعه اند، ادعايي بي پايه است. آنها كه تالش و تالشان را خوب مي شناسند، نيك مي دانند كه ميان مردم و پيشوايان مذهبي آنان، نه تنها هيچگونه اختلافي در اين زمينه وجود ندارد، بلكه همبستگي و روابط اجتماعي آنان نيز در نوع خود بي بديل بوده است.
پایان قسمت دوم
نویسنده مطلب
اقای دکتر محمد تقی رهنمایی استاد دانشگاه محقق پزوهشگر
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
به نام خداوند جان و خرد
انجمن مرم نهاد اطلاع رسانی و ترویج فرهنگ تالشان با همکاری فرمانداری تالش، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری و شورای شهر تالش واداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی برگزار می کند:
همایش بزرگ فرهنگی تالشان در مریان تالش
همراه با برنامه های فرهنگی شامل
بازدید از زیستگاههای انسانهای اولیه در خانه های کلان سنگی (دولمن ها ) و آثار تاریخی
به همراه برنامه های فرهنگی شامل سخنرانی، شعرخوانی اجرای موسیقی تالشی، نمایشگاه صنایع دستی و پذیرایی
زمان پنج شنبه 1404/03/01
از ساعت ۱۰ صبح تا عصر
مکان روستای باستانی و تاریخی مریان
با همت تالشان عزیز منطقه همه شرکت کنندگان در مراسم، نهار مهمان انجمن و بزرگواران پشتیبان برگزاری آیین خواهند بود
آدرس: ورودی شهر هشتبر، فلکه نماز به سمت منطقه ییلاقی مریان.
حضور خانواده های محترم در مراسم آزاد و موجب افتخار ما خواهد بود.
🌎 : //aztaleshim.ir
🆔 : //t.me/Angoman_Taleshan
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan