سلام
حتما میدانید من در گروه ها و کانال های زیر بدون هیچ چشم داشتی و فقط برای خدمت به زبان #مادری ام، #زبان_تبری فعالیت مینمایم
اینجانب مالک و ادمین کانال های زیر هستم که اساتیدم در آن فعالیت مینمایند و من به عشق و علاقه ای که به آنها دارم در پیشبرد کانال به ایشان کمک میکنم
کانال شعر مازندرانی خودم
/channel/sheere_taberi
کانال استاد #حجت_اله_حیدری
آدرس /channel/hojjatollah_heidari
کانال تاریخ استاد #حجتاله_نائیج
آدرس
/channel/shevar96
کانال ترانه های ماندگار استاد شعبان نادری
آدرس
/channel/shaban_naderi
ترانه های خواننده دوست داشتنی شمس حسینی
آدرس
/channel/shams_hosseini
و همکار در #کانال_چکل
/channel/chekel96
که بهترین اشعار تبری ذخیره میگردد
همچنین ادمین کانال زیر که به جمع آوری نقد شعر تبری میپردازم تا راهگشای دوستان شاعر تبری سرا باشد و از اساتیدم جناب حیدری، ذبیحی، خانلری، جعفری، مدانلو، کولائی، سلیمانی، ریاحی، رحمانی، محمودی... نقدهای محکم و قوی در این کانال ذخیره میباشد
آدرس /channel/naghde_taberi
و مدیر کانال #آسنی که قصه و داستان نویسندگان تبری نویس را ذخیره میکنم تا راهگشای نویسندگان تبری نویس در آینده باشد
آدرس
/channel/gheseh_asni_tabari
و کانال
/channel/mahta_darzi
و در کانالهای زیر شاعران دوستداشتنی تبری را همراهی و ترغیب نمودم تا شعرشان را با شما به اشتراک بگذارند
جناب کاظم صداقتی
/channel/shere_sedaghty
/جناب محمودی/جناب ساجدی /جناب خطی
و...
این کانال ها شعر و داستان و مطالب مرتبط به زبان تبری را ذخیره نمودم
#طنز_تبری
/channel/tanze_mazani
#دوبیتی_تبری
/channel/dobeyti_tabri
#غزل_تبری
/channel/taberi_gazel
#مرجع_اشعار_تبری
/channel/taberigap
#واژه_شناسی_تبری
/channel/tabari_vazheh
#نگارش_زبان_تبری
/channel/nessum1
و...
در گروه های زیر هم به عنوان ادمین فعالیت نموده و به شعر و زبان تبری کمک میکنم
#گروه_تبریسرایان_مازندران
#انجمن_شعر_تبری_کردکوی
لینک گروه
/channel/+R-JMdZGRSl10zhIn
#گروه_انجمن_شعر_شوار_نور
گروه شعر...
در هیچ یک از گروه ها و کانال ها تا کنون هیچ گونه #تبلیغ_شخصی از هیچ #کالائی ثبت و درج نکردم
کانال شخصی شعرم
/channel/sheere_taberi
#روح_اله_نظرنژاد_کدخدا
بشنوید:
مستند صوتی سپرچاربهدار
بررسی زندگی سامنسا (سپر)، بانوی شجاع و دلاوری گه حدود ۱۲۰ سال پیش در آلاشت سوادکوه به کار دشوار و مردانه چاربیداری مشغول بود.
او در یکی از سفرها زمانی که همراه سه مرد چاربیدار از بارفروش به آلاشت برمیگشت دربرف هفت متری گرفتار شد و جان سپرد.
منظومه سپرچاربیدار سروده استاد علیاعظمحیدری سوادکوهیست.
🔘ڪانالــ اهــورا
/channel/Ahurn60
اصلاحیه و تکمیلی :
محمدرضا گودرزی فرزند اسماعیل
پژوهشگر و نویسنده
زادروز: 4 آرکه ماه 1483 تبری باستانی برابر 9 فروردین 1351 خورشیدی
زادگاه : پرور ( از روستاهایی که پیش از انقلاب جزئی از استان مازندران بود)
تحصیلات: لیسانس مهندسی شیمی دانشگاه تهران 1375
فوق لیسانس مهندسی شیمی دانشگاه تهران 1378
فوق لیسانس مدیریت M.B.A از دانشگاه شیراز
کتابهای چاپ شده :
عقاب كوهستان، گوشههایی از زندگي مشدي پروري ( انتشارات حبله رود)
سوت و ناجش، سرودهها و ترانههای بومي پرور( انتشارات حبله رود)
سرواجه ، کتاب شعر همراه لوح فشرده با صدای شاعر ( انتشارات کتاب سمنگان)
آخرين نشانههای باستان، ازقومس تا تبرستان، نگاهی به ميراث معنوی باشندگان البرز( انتشارات حبله رود)
پرور دیار فراموش شده، نگاهی به تاریخ و فرهنگ مردم پرور(انتشارات حبله رود)
گنج اسرار مازندرانی (تصحیح نسخهای خطی از امیر مازندرانی در سنپترزبورگ) ، با همکاری علی ذبیحی ( انتشارات درنگستان)
کتابهای در دست چاپ :
واژه نامهی صنعتی
ترانههای اجتماعی باشندگان البرز
شکوفهی مهتاب( مجموعه داستان )
فعالیتهای فرهنگی :
مقاله پرور و آخرین نشانههای تبرستان کهن ، فصلنامه ی اباختر شماره 17 و 18 ، پاییز 1388، صفحات 33-34
مقاله نقدی بر مقاله مازندرانی زبان یا گویش ، فصلنامه ی اباختر شماره 15 و 16، بهار و تابستان 1385 ، صفحات 289-294
مقاله جشنهای باستانی در پرور ، کتاب از فرهنگ و گویشهای کومش (به کوشش اسماعیل همتی) ، صفحه 73
مقاله نسخهی خطی اشعار امیر پازواری در سن پترزبورگ، با همکاری علی ذبیحی، دوماهنامه گزارش میراث ، شماره 69-68، فروردین و تیر،1394، ص 34
مقاله ورمزد، مجمومه مقالات شلاب ، دفترسوم ، زمستان 1394، ص 147
مقاله جشن پنجک در تبرستان، مجمومه مقالات شلاب ، دفتر چهارم، زمستان 1394، ص 225
مقاله امیر؛ پازوای یا مازندرانی، کدامیک؟ ، با همکاری علی ذبیحی ، فصلنامهی فرهنگ و ادبیات عامه، سال4، شماره 10، پاییز 1395
مقاله خوانشی بر یک دوبیتی امیر پازواری، با همکاری علی ذبیحی، مجمومه مقالات شلاب ، دفتر چهارم، زمستان 1394، ص 91
مقاله سوت امیر اعظم و پیوند تاریخ و ترانه ، فصلنامه اباختر
افسانه آقا پلنگ ، چامه پاریندرا ، کتاب سمنان سرزمین گویشها ( به کوشش اسماعیل همتی ) ، صفحات 265-269
مقاله افسانههای تبری، مجموعه مقالات شلاب، دفتر پنجم
مقاله جشنهای باستانی در پرور ، مجلهی مهرگان
همکاری با پایگاه اینترنتی کومش زیر نظر اسماعیل همتی
همکاری با بخش فرهنگ مردم رادیو سمنان زیر نظر علی رضا شاه حسینی در تابستان 1388و1391
همکاری با دکتر ایران کلباسی در چاپ کتاب فرهنگ توصیفی گونههای زبانی ایران ، صفحات 178- 188
نصاب پلوری ( معنای واژههای پروری در 80 بیت ) ، کتاب نصابهای دیار کهن کومش
چند ترانه به گویش پروری ،کتاب کومش سرزمین هزار گویش ( به کوشش اسماعیل همتی ) ، صفحه 268
حماسه ، کتاب کومش سرزمین هزار گویش ( به کوشش اسماعیل همتی ) ، صفحه 271
ضربالمثل و چیستان ،کتاب کومش سرزمین هزار گویش ( به کوشش اسماعیل همتی ) ، صفحات 140-145
شعر بومی بهار مازندران (در شعر تبری در صد بیت در وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل)
راه اندازه وبلاگ پرور سرزمین دلیران و سروش تبرستان
چاپ مقالاتی پراکنده در سایتها و وبلاگها
نگارش بیش از چهل مقاله در زمینه آیینها و گویشهای مناطق تبری زبان استان سمنان ( در دست انتشار)
همکاری با مجلات اباختر؛ بارفروش ؛ شلاب و فصلنامهی فرهنگ و ادبیات عامه و ...
نگارش بیش از چهل مقاله فرهنگی در دانشنامه مازندران
@wwwpelverir
💽نموترنهمار
نِماشون سرآ، وا دکته دار
نِمو ترنه مار، منِ گِلدار
قَلِم چکومه، نَهینه قِرار
نِمو تَرنه مار، من گلدار
خرابه نسوم چارکَلِ تلار
نمو ترنه مار، من گلدار
کَتله دَکِشم شو بَوه وِرسار
نمو ترنه مار، من گلدار
جار بزنم جار، نمو ترنه مار
گو خِسه نمونه، لیلی و خالدار
نمو ترنه مار، من گلدار
مونگکه بند سر، بِلندِ اِزدار
نمو ترنه مار، من گلدار
پَلِنگ غِرنوئه، رَمنه اشکار
نمو ترنه مار، من گلدار
مِن دره گلیا، شیر نمو قارقار
نمو ترنه مار، من گلدار
گلدار نِموئن، تن بَیه نِخار
نمو ترنه مار، من گلدار
جار بزنم جار، نمو ترنه مار
گو خسه نمونه، لیلی و خالدار
میا بمو اِفتاب بیه نادیار
نمو ترنه مار، من گلدار
چرده ره بهیرم ممرز و نمدار
نمو ترنه مار، من گلدار
تشکِله هاکنم، لَوه بوو بار
نمو ترنه مار، من گلدار
صدا ره سر هادم، بَزنم مار مار
نِمو ترنه مار، من گلدار
جار بزنم جار، نمو ترنه مار
گو خسه نمونه، لیلی و خالدار
نمو ترنه مار، من گلدار
ته چش سِرمه، ته نَکِن بِرمه
ته نکن برمه، ته بِلاره
جار بَزِنم جار، نِمو ترنه مار
گو خسه نمونه، لیلی و خالدار
نمو ترنه مار، من گلدار
این چچییه
چو لوه چو لوه د سر
قر قره کنده دار سر
جواب : کندل ماز
عجایب صنعتی دیدم که ۶ پا با دو سم دارد
عجایب تر از آن دیدم که دندان روی دم دارد
جواب : ترازی
کمین درخته که میوه دنه گل ندنه؟
جواب : انجیل
این چچییه
۵ تن و چهار نفس و ۱۰۰ ناخن
جواب : میت با چهار نفر تشیع کر
عجایب صنعتی دیدم در این دشت
سرش را میبریدم زنده میگشت
جواب : ناخون
این چچییه
پچک خنه د رنگ آبشله
جواب : مرغنه
این چچییه نا در دارنه نا دوخت خردنی هم هسته
جواب : مرغنه . هندوانه
این چچیه
صندق دله جا نینه دست دله جا گیرنه؟
جواب : تفنگ
مه پییر اتا رمه گو دارنه همه دم اسپه هسته؟
جواب : پایه ی پرچیم
این چچیه
روز خانمه شو کنیز
جواب : دوشک زیر انداز . دواج زیر انداز
این چچییه
اکرک تیم مکرک تیم
زنده چله نکنده تیم
جواب : چِماز
این چچییه روز دیم کنده شو کینگ؟
جواب : درب منزل
این چچییه پیشی شونه پشت سر ره اشنه؟
جواب : لینگِ کاب
این چچیه
قشنی کلاج بی دم نا جو خرنه نا گندم بار ره ورنه پیش مردم؟
جواب : مجمه
مه پییر اتا رمه گو دارنه همه زَنا؟
جواب : ماز
این چچیه
سه لینگه گرد کینگه سر فرازه دم درازه؟
جواب : دیزندون لوه کتری
این چچیه
کوه کش کش مجنه
لاقلی به سر کش مجنه؟
جواب : لِسِک
کمین وچه هسته که ۶ ماهه شونه بازار؟
جواب : بینج
این چچییه
تیلمه تپیلمه آقای دوش نشیرمه؟
جواب : بینج
این چچیه
زرد هستا زردک نییه
جواب : ده شاهی
شیر هستا شمشیر نییه شمشیر هستا برنده نییه؟
جواب : ده شاهی
این چچیه
بوینی نخریندی
بخرینی نکندی
دکنی نویندی؟
جواب : کفن
کمین یک هسته که دو نوونه؟
جواب : خدا
استاد علیمراد محمدی
چیستان مازندرانی
اِتّا رَمه گو، همه زَنا
معنا :
یک گله گاو همه حمله کننده
پاسخ : زنبورها
چیستان (چیست آن؟) تبری
1_چو لَوه چو دی سر قِل ِقل کِنّه دار سر
برگردان
_دیگ چوبی درپوش و سَرزن چوبی بالای درخت قُل قُل می کند
پاسخ: کندو ( کَنِّل)
2_درازیش دراز و وَریش تَنگ خِدش آهن وخِراکش سنگ
برگردان:
_درازیش دراز پهنایش تنگ خودش آهن خوراکش سنگ
پاسخ: تفنگ
3_سنگ ِسر، سنگ و ریک سر، آهن ِ سر مِرس دی سر
_روی سنگ ،روی سنگ ریک، روی آهن در پوشی مِسین
پاسخ:
آسیاب( اسیو)
روایت عامه مردم مازندان چمستان نور
نگارش حجت مقیمی مقدم 13_بهمن95
/channel/shiarem
شیارم
این هم مثل بقیه در فضای دوبیتی مونده! به روند استدلالی و حکمی در ترتیب گان ها باید توجه بشه!
Читать полностью…این یه سه گانی توصیفیه اما فضاش بیشتر شبیه دوبیتیه اگرچه وزن دوبیتی رو نداره!
در سه گانی ترتیب گان ها مثل ترتیب استدلال منطقیه: صغری اوسط کبری
بیشتر شبیه رباعیه! یعنی گان های اول فضا رو آماده می کنن برای حرف آخر
#کوبش_در_سه_گانی
بیشتر کوتاهسرایان امروزی در بارهی فرم درونی- کلی شعر کوتاه، دریافت درستی ندارند و تمامشدگی آن را عین قانعکنندگیاش میدانند و بدین دلیل، شعرهای کوتاه امروزی غالبا از خاصیت اقناع مخاطب بیبهرهاند. برای رفع این مشکل، یک راه بیشتر نمیشناسیم: شعر کوتاه در عوض کوتاهی خویش باید چیزهایی به مخاطب ببخشد که این کوتاهی را جبران نماید. آن چیزها چیست؟ یک موردش زدن ضربهی ذهنی است؛ ضربهای که به جای منفعل ساختن احساس یا اندیشهی مخاطب، فعّالیت احساسی و اندیشگی او را برانگیزد. البته این کار به لحاظ تصویر و تزئین و موسیقی و زبان، همگام پیش میرود و یک شاعرانگی انفجاری پدید میآورد که همان «ناگهانیگی» یا «درلحظگی» است. ضمنا جلوههای تصویری و تزئینی چنین کاری، متفاوت است و گاه از راه کاربرد یک تشبیه بدیع و گاه از راه کاربرد استعارهای غریب و گاه از راه کاربرد ایهام و گاه حتی از راه گرهگشایی روایی و مانند آنها پدید میآید:
حیرانم از این حس؛
گلها همه زیبا،
من عاشق نرگس.
باری، ضربهی ذهنی نمیتواند جز در مصراع یا سطر سوم سهگانی بخورد و دستکم نمونههای برتر، اینگونه نشان میدهند. بااینحال، چهبسا این کار، به صورت تصاعدی از مصراعها یا سطرهای پیشین آغاز شود و در مصراع یا سطر سوم، به اوج برسد:
هرچند به ماندنش در اين دنيا
جز تا سرِ ظهر، دل نمیبندد،
آدمبرفی هميشه میخندد.
اصول #سهگانی:
این اصول، مقوّم فرم درونی سهگانی است. پیش از توضیح چنین اصولی این دو نکته را بگوییم که اولاً ترکیب آنها مهم است، نه کاربرد یکی از آنها و ثانیاً جزئی و عملیاند، نه کلی و نظری.
1. کشف و اتفاق شاعرانه
یک نهنگ پیر
میکند شنا
روی ماسهها.
در این سهگانی، دو مصراع زیر، حاوی یک کشف شاعرانه است:
...
میکند شنا
روی ماسهها
و همچنین دو مصراع زیر، حاوی اتفاقی شاعرانه:
یک نهنگ پیر
...
روی ماسهها
«کشف» بودن مورد اول به دلیل کاربرد تعبیر «شنا» برای قرار گرفتن نهنگ روی ماسهها و «اتفاق» بودن مورد دوم به دلیل همان «قرار گرفتن نهنگ روی ماسهها»ست. دنیای سهگانی دنیای اینگونه مکاشفهها و حادثههاست. البته گاه در هر سهگانی یکی از این دو مورد کاربرد مییابد و گاه هر دو مورد کاربرد میپذیرند. ضمنا گاه در هر سهگانی یکی از این دو مورد، دو بار یا حتی بیشتر به کار میرود. برای نمونه، سهگانی زیر حاوی دو کشف شاعرانه در مصراعهای دوم و سوم است:
حرفهایت قشنگ است؛
آری، اما تو رنگینکمانی،
حرفِ رنگینکمان، هفت رنگ است.
بههرحال، در این میان، گاه سهگانی از داستان کوتاه کوتاه کوتاه سر برمیآورد:
پیچکی با نخ پوسیدهی خود گفت:
برنیاید به هوس، عشق؛
اعتماد است و سپس، عشق.
@diarkoo
📕 تأثیر تلفظی زبان فارسی بر
زبان مازندرانی (گونۀ ساروی)
✏نویسنده : حسین قاسمی ،
محسن جعفرزاده کرچنگی
و مراد باقرزاده کاسمانی
🇯🇴🇮🇳 🔰
تاریخ و دانشنامه شمال ایران
/channel/+KAwerwnqjX9mNjlk
✨بخش نهم✨
👇وزن عروضی به زبان ساده👇
ادامهء اختیارات شاعری
١- بلند بودن هجاي پايان مصراع: آخرين هجای هر مصراعی بلند است اما شاعر می تواند به جای آن هجای كشيده يا كوتاه بياورد. هجای پايان مصراع را هميشه باعلامت هجای بلند نشان مي دهيم.
سرو را مانی و ليكن سرو را رفتار نه / ماه را مانی و ليكن ماه را گفتار نيست
گر دلم از شوق تو ديوانه شد عيبش مكن / بدر بی نقصان و زر بی عيب و گل بی خار نيست
در این جا آخرين هجا در مصراع نخست كوتاه است و در مصراع های دوم و چهارم كشيده است بی آن كه موجب كم ترين اختلالی در وزن شده باشد. پس بايد به خاطر بسپاريم كه در پايان مصراع فرقی ميان هجای كشيده و كوتاه يا بلند نيست و همه بلند به شمار می آيند. امروزه هيچ يك از شاعران فرقی ميان اين سه نوع هجا نمی گذارد و همه را بلند به شمار می آورند، اما در عروض سنتی به غلط ميان هجای كشيده و بلند در پايان مصراع فرق گذاشته اند
٢- بعضي از اوزان با "فعلاتن" آغاز می شوند. شاعر هجای اول را در آغاز مصراع می تواند بلند به شمار آورد. يعنی به جای "فعلاتن" با بلند تبديل كردن هجای آغاز مصراع آن را به "فاعلاتن" تبديل نمايد.
یعنی اگر شعری با فعلاتن شروع شود مانند فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن و یا فعلاتن مفاعلن فعلن می توان در رکن اول و "تنها در رکن اول" بجای فعلاتن از فاعلاتن استفاده کرد یعنی در رکن اول،بجای هجای کوتاه اول از هجای بلند استفاده کرد اما عکس این قضیه درست نیست.
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
مشاهده می شود که در مصرع دوم، در رکن اول بجای فعلاتن از فاعلاتن استفاده شده
۳- شاعر می تواند به جای دو هجای كوتاه ميان مصراع، يك هجای بلند بياورد. اين عمل بيش تر در دو هجای كوتاه ماقبل آخر مصراع صورت مي گيرد. يعني شاعر به جاي "فَعَلن" با تبديل دو هجای كوتاه اول به یک هجای بلند، آن را به "فع لن" تبديل مي نمايد.
عکس این مورد صحیح نمیباشد . این اختیار که در اصطلاح به آن «تسکین» میگویند، جز در آغاز مصراع( مگر به ندرت) در همه جا قابل اعمال است.
معمولا در وزن هایی که به “فَعَلن” ختم می شوند به چشم می خورد. مانند:
هرکه آمد به جهان نقش خرابی دارد (دا / رد)
در خرابات بگویید که هشیار کجاست ( ر/ ک/ جاست)
که مصرع اول به “فع لن” و مصرع دوم به “فَعَلن” ختم شده است
ست هم چون هر دو ساکن هست در آخر مصرع به حساب نمی آید.قبلا گفته شد
٤- قلب : شاعر به ضرورت وزن می تواند يك هجای بلند و يك هجای كوتاه كنار هم را جا به جا كند. اين اختيار شاعری به ندرت اتفاق می افتد و آن هم در "مُفتَعِلُن" و "مفاعِلُن" رخ می دهد.
یعنی اینکه گاهی در شعر جای یک هجای کوتاه با هجای بلند کنار آن عوض خواهد شد. البته این اختیار بسیار کم کاربرد است و به وفور قاعده تسکین نیست و همانطور که عرض شد معمولا تنها بین “مفتعلن و مفاعلن” اتفاق می افتد
(چند چیستان تبری)
کچکه تنیرک چارتا نونک = اَغوز
تنگه کِرِس مَشتِ دِمِس = انار
کچکه لفتیکا، مَشته چپا = انجیر
تاریک خِنه اَسبِ شیره = دوشِن
لِمنه لوی سر سیو بارِوَن = بِلفه
گو اِسّا رَسِن شونه = کدو
نگارش حجت مقیمی مقدم
چیستان مازندرانی
این تا چه چیه، اسب کره کاک بی دم، نا جو خرنه نا گندم، بار وَرنه پیش مردم
پاسخ : دونه پاچ ـ سینی
چیستان های شیرین مازندرانی
اون چچیه؟ اون چچیه؟
۱- صندوقچه ی بیابونی، نا قفل دانه، نا کِلی = قبر
۲- فیلِ سینه، اسبِ گردن، گوی شاخ = ملخ
۳- کچیکِ آسمون، ورف وارنه = غربال
۴- پچوکِ لَوه، پِر از چِفا = انجیر
۵- وِنه گوشت بیرون دَره، ونه پوس دله دره = هَسینگ ( سنگدون )
۶- همه چی ره خِرنّه، بعد شَه میرنِه = تَش
۷- یک وِجه قد، دِ وِجِه ریش = بلال
۸- اتا رَمه گو، همه زَنا = ماز
۹- اتا وِرزا، هفتا کول دارنّه = کاتی
۱۰- تَب کِنده، تیب کِنده، بِنه ره تاریک کِنده = گویی
۱۱- اتا پیرمردی هفتاد تا پینه = تندیر با نون
۱۲- اتا پیله کا، دِرنگه دو = مرغنه
۱۳- پچوکِ زنا، گتِ مِکِنا = درزِن و نخ
۱۴- قشنیک کلاج بی دِم، نا جو خِرنه نا گندم، بار وَرنه پیشِ مردم = مجمه
۱۵- دِ تا اشکم اتا کمر = خِرجین
۱۶- دِ تا گوش دانّه، اتا اشکم = زنبیل
۱۷- را شونه پرچیم کِنده = درزِن
۱۸- سبزِ قِوا، سِرخِ پیرَن، سیو پولِک = هندوانه
۱۹- بی کاتی، شونه بوم = دود
۲۰- تَنِّ تو دارنا، دل غرقِ خونِ = قوری
۲۱- تنگِ کِرِس، مَشتِ دِمِس ( گوساله) = انار
۲۲- جاهِله ونه سر راس بوئِه، پیر بَیِّه ونه سر سیو = پَلِم
۲۳- خر کَته، اوسار چرِنه = کَهی یا کَئی
۲۴- لَم لَمِ په، سِرخِ دسّه چو = پیتلوس
۲۵- وِنه دِم ره نَیری، کِلوم نشونه = کَچه
فرمهای بیرونی- جزئی سهگانی
#سهگانی در هر شاخه، فرمهای بیرونی- جزئی چندی دارد که دست سهگانیپرداز را برای گزینش هر کدام از آنها به اقتضای حال، باز میگذارند:
کلاسیک
فرمهای بیرونی- جزئی سهگانی کلاسیک عبارتند از:
1. کلاسیک با طرح قافیهی یک- سه:
این اوجِ یک تلاقیِ زیباست:
ساحل، همیشه اوّلِ دریا،
دریا، همیشه آخرِ دنیاست.
2. کلاسیک با طرح قافیهی دو- سه:
جا به جا آتشی برقرار است،
تا سیاوش چه اندیشه دارد؛
مرگ در ذهن ما ریشه دارد.
3. کلاسیک با طرح قافیهی یک- دو- سه:
در کار تو آمدن جداییست،
آنگونه که رفتن آشناییست؛
ماهیّت ماه، خودنماییست.
4. کلاسیک با طرح قافیهی یک- دو:
زندگی، پیر میکند ما را،
مرگ، تحقیر میکند ما را؛
وای اگر شوکران عشق نبود!
5. کلاسیک بیقافیه:
بیم از مرگ، عاشقم کردهست؛
وای! اما تو آنچنان خوبی
کز برایت سهسوته میمیرم!
در سه گانی اول وزن میزان نیست
یعنی اگه گان اول مفاعیلن مفاعیلن به کار رفته گان های بعد نباید شکسته بشه: مفاعیلن فعولن
اگه مفاعیلن فعولن به کار رفته تا آخر باید مفاعیلن فعولن بمونه
نکته: در این سه گانی با یک روایت روبرو هستیم اما گان سوم گره گشایی غیرمنتظره ای از روایت نداره
Читать полностью…ترجیحات #سهگانی:
1. برای شعر کوتاه، شمارهگذاری از نامگذاری ارجح است.
2. بهتر است نشانههای نگارشی در سهگانی تا حد ممکن به کار بروند، چرا که ابهام عارضی تقویت شاعرانگی را از پی نمیآورد و ابهام ذاتی، ماورای اینگونه ولنگاریهاست.
3. بجاست سهگانیپردازان اوزان دوبیتی و رباعی را برای سرودن سهگانی مورد استفاده قرار ندهند، به دو دلیل:
الف) احترام به استقلال دوبیتی و رباعی از سهگانی،
ب) جلوگیری از عرضهی دوبیتیها و رباعیهای ناقص به عنوان سهگانی.
بااینحال، اگر در این اوزان خلاقیتی صورت گیرد، کاربرد آنها برای سرودن سهگانی بلامانع است:
به چشمم زندگی یکسر تباهیست؛
پس از تجویز دکتر،
خوراکم بوسهماهیست
دلخستهام از اینهمه آدم حرفی؛
دلتنگ توام
آدمبرفی!
4. هرچند شاعر نسبت به کاربرد ردیف در سهگانی آزادی عمل دارد، تا آنجا که تجربه نشان میدهد، کاربرد ردیفهای ساده، بویژه فعل ربطی «است» در آن، بنا بر زندگیگرایی سهگانی، طبیعیتر مینماید.
نکته: در سه گانی از وزن دوبیتی باید اجتناب کرد و درصورت استفاده باید اون رو به صورت نیمایی به کاربرد!
Читать полностью…