🔆⚜مونولوگ گویی⚜🔆
🎙تمرین شماره:(۱۴۶)
🔘متن مونولوگ:
🔺توضیحات : (فردی در کارگاه دور افتاده از شهر دزدیده شده است، و در حال راضی کردن نگهبان غول پیکر اتاقش است تا بگذارد فرار کند. حالت غمگین وهم بر انگیزی دارد.)
ای بابا من که از دیروز آوردید اینجا که چی بشه؟ من یه آدم الاف هستم که هیچکس منو گردن نمیگیره بعد شما منو دزدید؟
یه ننه پیر دارم که مریضه باید دواهاشو سر ساعت بخوره. تو رو خدا بزار برم. آخه من به چه دردتون میخورم. دارایی من فقط لباس های توی تنمه. چیزی ندارم بدم بهتون که. تو رو جون بچت بزار برم.
عهههه چرا میزنی من که چیزی نگفتم.
خواهش میکنم بزار برم. کسی نیست به اون پیر زن بیچاره برسه. بابا دلت به رحم بیاد دیگه. اصلا ببینم اون تو دله یا سنگه؟
لاعقل بگید منو چرا دزدید تا تکلیفم روشن بشه.!
دلتون رو به کلیه و قلب منم خوش نکنیدا، همشون از دم نا سالمن.
اگرم منو دزدید که از خانوادم پول بگیرید بازم در اشتباهید. چون من فقط یه ننه ناخوش احوال دارم که منو اصلا نمیشناسه. بشناسه هم پول نداره که بده.
بخدا آدم اشتباهی دزدید.
بابا یه کلمه حرف بزن سکتمون دادی.
نویسنده: #تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigar
✅ لینک های معتبر #گروه_آرتیست
🔅 کلیه ی لینک های معتبر گروه بازیگری آرتیست (جز این کانال یا گروهی نداریم )
🔅 کانال فراخوان بازیگر و عوامل :
🔘 @artist021
🔘 @bazigarsho021
................................................................
🔅 پاتوق هنرمندان
🔘 @PatoqeHonarmandan
.................................................................................................
🔅 کانال تست بازیگری
🔘 @TestBedeDideSho
🔺 گروه نقد اتود تست :
🔘 @TestBazigariRayegan
................................................................
🔅 کانال کتابخانه بازیگری :
🔘 @AmoozeshBazigariArtist
..................................................................................................
🔅 کانال مونولوگ و دیالوگ بازیگری :
🔘 @tamrinbazigari
🔺 گروه تمرینات مونولوگ :
🔘 @GorooheTamrinat
..................................................................
🔅 کانال مسابقه بازیگری :
🔘 @Acting_competition
....................................................................................................
🔅 کانال اطلاع رسانی کلاس بازیگری :
🔘 https://t.me/joinchat/y-3GupDTakNiY2Y0
....................................................................
🔅کانال فراخوان مدلینگ :
🔘 @modling_ir
.......................................................................................................
🔅 گروه فراخوان واتساپ :
🔘 https://chat.whatsapp.com/JUeFFMWCiIBKhk4Z6xWwqo
.......................................................................................................
🔥اینستاگرام گروه آرتیست :
https://www.instagram.com/bazigarsho.021?r=nametag
🔺 منبع فراخوان های فیلم و سریال از استوری اینستاگرام آقای رفیعی و فراخوان های با مجوز ساخت هستند .
🔆⚜مونولوگ گویی⚜🔆
🎙تمرین شماره (143)
🔘متن مونولوگ :
همه میگن نمیشه. میگن هیچ دارویی نمیتونه جلوی رشد این تومور لعنتی رو بگیره. اما شما باور نکن بابا.
من مطمعنم الوند میتونه تحمل کنه. اون مرد روزای سخته بابا. شما به حرف این دکترا گوش ندید. اگه دارو هاشو از خارج از کشور بیاریم مطمعنم خوب میشه.
من با بهترین جراح ها صحبت کردم. امید هست به بهبودی الوند، فقط کافیه شما لب تر کنید تا الوند رو به بهترین بیمارستان های دنیا ببرم.
انقدر یک دنده و لجباز نباشید بابا.
این لجبازی با کارمندای شرکتون نیست. این لجبازی با جون پسرتونه.
اصلا میبریمش پاریس یا شایدم برلین.
فقط باید از اینجا بره تا خوب شه، با بودنش تو اینجا و خوابیدن روی این تخت چیزی درست نمیشه فقط روز به روز دارن سلول های زنده اش میمیرند. پس تا دیر نشده بجنب بابا.
ازتون خواهش میکنم.
التماستون میکنم الوند رو نجات بدید.
الوند خوب میشه یعنی باید خوب شه تا دشمن های شما دستشون قلم بشه و نتونند به مال و منال شما دست درازی کنند.
ها بابا؟
باشه ؟
🔺 نویسنده : #تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔆⚜منولوگ گویی ⚜🔆
🎙تمرین شماره (۱۴۱)
🔘متن منولوگ:
عه بابا. اینکه نشد حرف. جواب من منفیه دیگه چه صیغهای؟
ببین عاطفه من خاطرتو میخوام. به این راحتیام دست از سرت برنمیدارم. بیا و بله رو به ما بگو قول میدم خوشبختت کنم.
ببین دختر جون یه محله سر اسم من قسم میخورن. آره خب قیافم یه نمه غلط اندازه اما جون ننم که همه کس منه، من خطری نیستم. نامردا بد اسم منو در کردن.
آخه تا کسی با من کاری نداشته باشه که من کاری ندارم.
ولیکن کسی بخواد چپ به ناموس من نگاه کنه زندگیشو به آتیش میکشم.
تو هم اگه کسی گفت بالا چشمت ابرو، فقط کافیه به من بگی. دمار از روزگارشون در میارم. بالخره تو هم ناموس من حساب میشی دیگه.
ببین هر جا رفتی کافیه بگی عیال داوود خطری.
دیگه کسی جرأت نمیکنه بهت چپ نگا کنه.
شنُفتی چی گفتم؟
🔺 نویسنده : #تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🎭 #مسابقه_بازیگری
🔘 برای اطلاع از شرایط مسابقه وارد کانال مسابقه شده و اطلاعیه های منتشر شده را مطالعه نمایید.
⚜ کانال مسابقه :
🎖 t.me/acting_competition
🔸 @artist021
🔹 @bazigarsho021
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (138)
🔘متن مونولوگ:
بابامو چرا انداختیش بیرون ؟؟؟ چه آزاری برات داشت جز اینکه پول موادشو میدادی ؟ نمیتونستی بدی میگفتی خودم چشمم کور بابامه خرج عملگیشو میدادم . اصلا فکر کردی چرا بعد از ترکش دوباره شروع کرد به کشیدن مواد ؟ از بس که دقش دادی . از بس لهش کردی . یادته اون روز که با اون مرتیکه هرزگی میکردی اومدم گفتم جمعش کن بابا داره میاد ؟ یادته مامان ؟ بابا همه چیو میدونست بابا دیده بود تو رو با اون مرد . ولی به رو خودش نیاورد اون روز کلافه اومد خونه رفت توو اتاق هی کشید و کشید تا خیانتی که بهش کردیو بتونه هضم کنه . اون روز تو جا خجالت همش غر زدی غرورشو له کردی بعدم رفتی خونه خاله . من رفتم داخل پیش بابا ،دیدم حالش خیلی بده .کلی گریه کرده بود توو تنهاییش .بهم گفت چند وقته با اون مرده رابطه داره ؟ اول خودمو به اون راه زدم ، قسمم داد گریه کرد ، گریه بابا رو اولین بار بود میدیدم یهو دلم ریخت نتونستم نگم از هرزگیات . بابام همینطور اشک میریخت فقط و میزد توو سر خودش . میگفت همش تقصیر خودمه، من زنمو هرزه کردم ، بابا فکر میکرد بخاطر خرجی خونه با اون مرد رابطه داری نمیدونست خرج زندگیمونو عمو جواد میده . بابام خیلی بدبخته که زنی مثل تو داره .بابا اون شب منو قسم داد که نگم بهت میدونه رابطتونو که خجالت نکشی شرمنده نشی. اما تو با کمال وقاحت توو این سرما بخاطر اعتیادش انداختیش توو کوچه ؟؟ خیلی پستی .حالم ازت بهم میخوره مامان .
🔺 نویسنده : #نیما_رفیعی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (137)
🔘متن مونولوگ:
#آنا : همیشه عاشق رقص و آوازش بودم توو مدرسه ، باهم هم کلاس بودیم ، هم آواز هم رقصش از من بهتر بود ، وقتی بهم گفت دوستم داره ، برای اینکه امتحانش کنم بهش گفتم اگه صد شب بیاد دم در پانسیون دخترها یه لنگه پا زیر شیروونی وایسه من حاضرم باهاش ازدواج کنم ، هرشب زیر برف و بارون و یخبندون یه لنگه پا می ایستاد ، هرشب تا صبح دخترا بهش زل میزدن به من حسودی میکردن ، شب نود و نهم شد فقط یک ساعت مونده بود که صد شب تموم بشه ،من باهیجان توو اون شب برفی داشتم میرفتم بغلش کنم اما دیدم نیست ، رفته بود ، همه جارو گشتم ، گوشه به گوشه شهرو ، همه ی دلم پر از غم بود ، دیگه نه آوازی داشتم و نه خواب و خوراکی ، رفت و دلمم با خودش برد .
(نمایشنامه افسانه های یک کشتی سوخته / مهدی تنگستانی )
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔅⚜️شعر خوانی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (135)
🔘 شعر زیر را آکسان گذاری کنید و با حس و لحن و ریتم مناسب بخوانید :
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
در بین غزل نام تو را داد زدم، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما …
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
در محفل شعر آمدم و رفتم و … گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت …
محمد سلمانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔰نقد تمرین دیگران چه منفعتی برای ما دارد :
1) با توجه به اطلاعات بازیگری که داری، راهنمایی و کمک میکنی به بقیه ، نقد کنی اونام نقدت میکنن و چیزی که بلدن بهت میگن
2) توو بازیگری گوش یه ابزار مهم هست . بتونی درست بشنوی باعث میشه تمرکز شنواییت بره بالا . تمرکز شنوایی بره بالا حافظه شنوایی میره بالا ، با اون تمرکز شنوایی نقاط ضعف و اشکالات بیان خودت مشخص میشه و راحتر متوجه میشی و برطرفش میکنی. وقتی تمرکز شنواییت بالا باشه و حوافظه شنواییتم قوی باشه وقتی یه صدا یا فیلم میبینی اکت بیان بازیگر رو با قدرت بالا تجزیه تحلیل میکنی و یاد میگیری از اون بازیگر و توو ذهنتم میمونه بخاطر حافظه شنوایی بالا و بعد ازشون توو بازی بهره میبری ،حافظه شنوایی یکی از ابزار خلاقیت و تخیل هست . تو مثلا رفتی بازار و صدا یه معتاد یا یه تیپ خاص رو گوش کردی . این میره توو حافظه حسیت و وقتی جایی نقش معتاد خواستی بازی کنی وقتی تخیل میکنی و از حافظه شنیداریت کمک میگیری اونجا خیلی واست موثر هست ( تخیل قوی باعث افزایش مهارت بازیگری میشه)
3) یاد آوری میشه برات چیزایی که یاد گرفتی و فراموش نمیکنی
4) حواست جمع میشه و اشکالات دیگران توو تمرین خودت کمتر یا رفع میشه
5) وقتی همه به هم کمک کنن باعث اراده بیشتر برای تمرین میشه و وقتی میبینی ویس یا اتود تمرینو میفرستی و کلی ادم نقدش میکنن و اشکالاتت رفع میشه ،انگیزه داری برای تمرین مجدد، ولی وقت تو نقد نکنی اون نقد نکنه و هیچکی نقد نکنه نه اشکالات رفع میشه و نه دیگه میلی به تمرین فرستادن داری. پس نقد کن تا نقد بشی . این کار هم برای تو نفع داره هم برای بقیه
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (133)
🔘متن مونولوگ:
اولین باری که سوار هواپیما شدم هفت سالم بود…من برای مسابقات کشوری انتخاب شده بودم و باید میرفتم تهران..خیلی حس عجیبی داشتم وقتی داشتیم میرفتیم سمت هواپیما…. اصلا همه چیز انگار جادویی بود…یادم میاد پدرم توی پرواز خیلی آدم متفاوتی بود.. میدونی.. جوری که با مهماندارا صحبت میکرد خیلی مهربون بود. همش داشت با همکارش که همراهمون بود میخندیدن..من مدت زیادی میشد که خنده بابامو ندیده بودم…. خیلی بچه بودم… فکر میکردم وقتی میری توی هواپیما هر کسی که میخوای میتونی باشی!!..این خاطره رو هیچ وقت برا مامانم تعریف نکردم… حتی وقتی بابام تنهامون گذاشت!!!
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (132)
🔘متن مونولوگ:
شما کلن اعتقادی ندارین که یه دختر میتونه آزاد باشه و استقلال داشته باشه…نه؟.. من اصلن دوست ندارم با کسی باشم. من از هیچ پسر و دختری خوشم نمیاد چه برسه که الان بخوام زن کسی باشم.. شاید یکم خودخواهانه است ولی من… من فقط خودمو دوست دارم. چرا باید با کسی باشم. چرا باید به دیگران احتیاج داشته باشم؟ .. چرا باید همش منتظر باشم که یکی بیاد منو بگیره که مثلا خوشبختم کنه… چرا فکر میکنی من نمیتونم خودمو خوشبخت کنم…من هنوز سنم کمه و میخوام تا دلم میخواد لذت ببرم از زندگیم..چیزهای جدی زندگی هم میذارم برا بعدا…حالا هم لطفا برو به مامانم و مامانت بگو از من خوشت نمیاد… باشه؟
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
@tamrinbazigari
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (۱۳۰)
🔘متن مونولوگ:
دومین محرم هم اومد. دقیقا دوسال و دو ماهه که نیستی. دلم نیومد دسته عذاداری رو همراهی کنم و تو نباشی، بخاطر همین گفتم که بیام اینجا . جایی که دو ساله شده خونت. آخرین محرمی که پیش ما بودی یادته چی گفتی ؟
گفتی نذر کردم اگه بهم برسیم از سال بعدش شب عاشورا آش نذری بدم. پس چرا نموندی تا نذرت رو اُدا کنی ؟ ما که بهم رسیده بودیم. چند روز زندگی با تو بهترین روزهای عمرم بود. تو اون چند روز خوشبخترین آدم روی زمین بودم. دیگه هیچی از خدا نمیخواستم. چون همه چیز من خلاصه میشد تو بدست آوردن تو.
برات گل رز آوردم . همونی که عهد بسته بودیم هر سه شنبه بهم بدیم. بی وفا دوساله که فقط من گل میارم و تو جواب گل هامو نمیدی.
امروز یه احساس خاص دارم . احساس خلا میکنم. خالیم، از تمام حس ها . نمیدونم چمه.از اون روزهایی که هر وقت این شکلی میشدم با شوخی می گفتی : نکنه داری میمیری. و من هر بار با خنده می گفتم که تنهات نمی زارم و باهم میمیریم.
حالا تو مردی و من هنوزم اون حس و حال هارو دارم ، اما نمردم و دارم نفس میکشم.
کمکم کن بتونم زود بیام کنارت. فقط همین .
#نویسنده: تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
@tamrinbazigari
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (128)
🔘 #متن_مونولوگ :
بی کلاسه؟ فکر میکنی کلاست رو پایین میاره؟ شما همش میگین که اون بی کلاسه.ممکنه اون پول نداشته باشه ولی کلاسش بالاتر از تو و دوستای مسخرته مامان. دیگه برام مهم نیست مامان..تو میتونی بهم بگی چی بپوشم…کجا برم، کجا بیام و چیکار کنم و چیکار نکنم اما قرار نیست بهم بگین چه کسی رو باید دوست داشته باشم…مامان میدونم امیر اون کسی نیست که تو برا من میخوای.. امیر وضعیت درستی نداره، پول و ماشین نداره ولی برام مهم نیست چون اون وجدان داره. مامان من سرتاپاشو دوست دارم.. دوسش دارم!!!
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
@tamrinbazigari
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (126)
🔘 #متن_مونولوگ :
#دنیل : ما نمی تونیم اعتراض کنیم.چرا؟ چون خلاف قوانینه.شاه اعلام کرده همه چی جرمه ، روزنامه نگارها رو زندانی کردن. اونها مطبوعات رو داغون کردن… دوستان من رو کشتن… من اگر همین جنایات رو مرتکب بشم چیکارم میکنن؟ اما خودشون دارن بهش افتخار می کنن. چرا هیچ رحم و بخششی نیست؟ چرا کاری نیست ؟ آینده بچه های ما قراره چی بشه؟ نوشتن جرمه. حرف زدن جرمه.چند روز پیش چند نفر از دوستان من رو توی دانشگاه دستگیر کردن. دانشجو بودن جرمه؟ ولی من فکر میکنم ترسو بودن جرمه.. جرم همه ما ترسو بودنمونه…
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
📍 تمرین را با فرمت Ogg ( ویس تلگرام) بفرستید یا بوسیله بات ، فایل صوتی ( mp3) را تبدیل به ویس کنید.
📍 طبق قوانینی که داخل گروه تمرینات هست ویس بفرستید.
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (124)
🔘 #متن_مونولوگ :
(با آرامش و خرده خرده صحبت میکند انگار دارد کلماتش را مزه مزه میکند ) عجب بارونیه ...صداشو میشنوی ؟ یاد اون روز افتادم که میخواستیم از رودخونه رد شیم (مکث کوتاه )به این فکر کن اگه میشد من و تو کل رودخونه رو شنا میکردیم و میرسیدیم اون ور الان داشتیم چیکار میکردیم اونجا (مکث ) من میدونم میگی من سیگار میکشیدم تو برام میخوندی (با خنده تلخ ادامه میدهد ) تو قول داده بودی اگه برسی اونور سیگار کشیدنو ترک کنی (مکث کوتاه )ببین من دوست دارم تو حرف بزنی من گوش بدم ولی حالا که تو حرف نمیزنی خودم حرف میزنم (مکث کوتاه ) اصلا به چیزی که گفتم فکر کردی ؟ (مکث کوتاه ) اصلا تو فکر میکنی ... مثلا الان داری به چی فکر میکنی ؟(مکث کوتاه )به نظر تو چرا هر روز من دارم واست اسفناج درست میکنم میارم اینجا که دوتایی بخوریم (از اینجا به بعد با لحنی که مدام تندتر میشودحرف میزند )فکر میکنی لذت میبرم از اینکه خودم بشینم رو این مبل چرم توعم رو اون صندلی چوبی خشکیده که حتی روغن کاریشم نمیکنی که کمتر صدا بده بشینیو باهم منتظر غروب آفتاب بشینیم بعد بریم توو خونه اسفناج بخوریم ؟ یا فکر میکنی طعم اون چای سبز و دوس دارم که به خاطرش میام اینجا تو رو تحمل میکنم.. این حرف نزدنت داره منو دیوونه میکنه (مکث کوتاه ) قبل از از این فکر میکردم فقط فقط گوشاتو از دست دادی امما الان مطمئنم چشاتم رفتن (مکث کوتاه )من دارم جلوت خودمو تیکه پاره میکنماما تو یه جوری ای انگار من وجود ندارم (عصبانیتشو کنترل میکند ) حالا تو منو نادیده بگیر ... ولی این بارون قرار سه روز بباره (نیش خند ) این رودخونه ول کنمون نیست ... با این بارون آب رودخونه میاد بالا سرریز میکنه .. به من گفتن باید این خونه رو خالی کنین ( مکث کوتاه )باید از اینجا بریم و گرنه هرسه تامون میمیریم ... من تو و بچمون
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
📍 تمرین را با فرمت Ogg ( ویس تلگرام) بفرستید یا بوسیله بات ، فایل صوتی ( mp3) را تبدیل به ویس کنید.
📍 طبق قوانینی که داخل گروه تمرینات هست ویس بفرستید.
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
@tamrinbazigari
🔆⚜مونولوگ گویی⚜🔆
🎙تمرین شماره:(۱۴۵)
🔘متن مونولوگ:
تولد تولد، تولدت مبارک. مبارک مبارک، تولدت مبارک.
بیا شمعا رو فوت کن که صدسال زنده باشی.
هووووو.
مبارکه عزیز دلم.
دخترم بدون تولد تو برام بهترین روزه.
تو ثمره عشقمی.
ایشالا که توو زندگیت موفق باشی و منو همیشه سرافراز کنی، که میدونم میتونی.
این کادو منه!
همون که دوست داشتی. کتاب تولدی دیگر.
برات فردا پست میکنم.
درست که تموم شد برگرد. دوست ندارم به زندگی کردن تو اونجا عادت کنی.
هم من هم خواهرات دلمون برات خیلی تنگ شده.
مراقب خودت باش.
🔺 نویسنده : #تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔆⚜مونولوگ گویی⚜🔆
🎙تمرین شماره(۱۴۴)
🔘متن مونولوگ:
کجا بودی؟ باز رفتی دعوا کردی؟
هوی با توام کجا میری، دارم باهات حرف میزنم.
آدم باش جوابمو بده.
د آخه عزیز من، من اگه به کمکت نیاز داشته باشم خودم میگم. چرا اینو نمیفهمی؟ دخالت های تو باعث میشه بدتر بشه.
چرا خودتو نخود هر آش میکنی؟
داری یه کاری میکنی اونا جری تر بشن شبمونه بیان خفتمون کنن.
من از دیشب هی بهت میگم، عزیز من، داداش من، تاج سر من خودم میرم دفتر این یارو شکوری با زبون حل میکنم.
نمیفهمی دیگه!
رفتی با دار و دسته شکوری دعوا میکنی؟
تو دیگه خیلی نفهمی. هبچی نمیفهمی، فقط تا یه چیز میشه رگ گردنت باد میکنه.
حالا یه کاری رو هم از پیش نمیبریا، که بگم اره حالا دوتا داد و بیداد کرد حل شد. فقط داری زحمت های منو به باد میدی.
هفته پیش حرف زدم داشت کوتاه می اومد باز دوباره باید برم دوساعت مخشو به بازی بگیرم.
اه!
🔺 نویسنده : #تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔆⚜منولوگ گویی ⚜🔆
🎙تمرین شماره(۱۴۲)
🔘متن منولوگ:
چی تموم میشه؟
چی درست میشه؟
هفت سال عمر من میاد سرجاش مادر من؟
چرا همیشه باید من کوتاه بیام؟
چرا نمیزارید برای یبارم شده خودم تصمیم بگیرم؟
بخاطر همین رفتارتون باعث شدید من برم مستقل بشم. برم اون غلط اضافه رو بکنم. اگه یکم به حرفام گوش میدادید، اگه یکم باهام بجای اینکه بگید زشته نکن مردم چی میگن، همراهم بودی و مادرانه نه، دوستانه کمکم میکردی الان وضعیت من اینجوری نبود. همش به فکر حرف مردم بودی.
پس لطفا الان، الان که بیست و پنج سالمه دست از سرم بردارید . بزارید یبارم شده خودم انتخاب کنم.
خواهرزادتون انتخاب شما بود. دیدی پس چی شد .
دیدی؟
حالا من موندم و یه دل که دادم و رفته. من موندم و دیوارای این اتاق. من موندم و این موسیقی های غمگین. میفهمی یعنی چی اینا؟
یعنی بچت افسرده شده.
یعنی منتظر مرگ بچت باش.
🔺 نویسنده : #تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔆⚜مونولوگ گویی⚜🔆
🎙تمرین شماره (140)
🔘متن مونولوگ:
سلام قشنگم. امروز برات چی بخونم. آخه فروغ رو تمام کردم!
امروز هیچ کتابی نیاوردم. راستش قهرم باهات.
گفتم تنبیه بشی. قرار نبود هیچ وقت انقدر زیاد بخوابی.
یادت میاد وقتی اومدید خواستگاری، مامانت گفت پسر من خیلی میخوابه. تو هم چشم غره رفتی به مامانت و گفتی آخه وسط خواستگاری آدم از پسرش بعد میگه؟
همگی خندیدیم به این حرص خوردنت.
اما الان به حرف مامانت رسیدم. خیلی میخوابی. بی معرفت کی میخوای از روی این تخت لعنتی بیدار بشی پس.
مامانت میگه نمیشنوی! اما من مطمعنم که میشنوی پس لطفا چشماتو باز کن.
میدونی که من تو این دنیا کسی و جز تو ندارم.
پس نه بخاطر خودت بلکه بخاطر من چشماتو وا کن.
امروز دلم اندازه یه دنیا گرفته! خواستم تو رو تنبیه کنم و شعر نخونم برات.
اما دلم نمیاد.
پس بیا یه قول بده. فردا برات کتاب فریدون مشیری رو میارم. ولی فقط به این شرط که بعدش چشماتو وا کنی!
نمیتونی باور کنی که چقدر دلم برای دوتا چشمای رنگ شبت تنگ شده!!!.
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم .
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم.
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم.
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.
#فریدون مشیری
🔺 نویسنده : #تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (139)
🔘متن مونولوگ:
چکار باید میکردم؟
بابای عوضیشون بخاطر پول اون زهرماری به بچههای خودشم رحم نمیکرد! جز مواد چشمش هیچ جارو نمیدید! البته اسمش بابا بود ولی اون یه آشغال بود که فقط به فکر خودش بود!
از من بچه میخواست که بتونه پول موادشو جور کنه! منم که هنوز نه از دهنم بیرون نیومده بود تا به خودم میومدم سیاه و کبود بودم و یه بادمجونِ گُنده پای چشمم!
دِ آخه لعنتی چطور دلت اومد دختراتو بفروشی اونم به مردای سن بالا و پولدار که فقط بتونی اون زهرماری رو بکشی!! یعنی دخترات به اندازه موادت برات ارزش نداشتن؟!
منم که دخترزا بودم و نونِ غلام افتاده بود تو روغن!
باید یکاری میکردم. باید این زندگی کوفتی رو خودم تموم میکردم! رفتم توی اتاق و دیدم چنان مشغولِ کشیدنه که توی دود و کثافت غرق شده!
وقتی میکشید دیگه هیچ کس و هیچ چیزو نمیدید، منم شبانه از اون خرابه که اسمش خونه بود زدم بیرون!
نباید میذاشتم این یکی هم طعمهی دست اون عوضیا بشه!
نمیخواستم این یکی هم مثل خواهراش سیاه بخت بشه!
گذاشتمش سَرِ راه، چاره دیگهای نداشتم! منم مادر بودم جگرم سوخت تا پاره تنم رو از خودم جدا کردم اما فقط بخاطر خودش بود! بخاطر آیندهاش!
خدا کنه یه خانواده خوب پیداش کنن! خدا کنه مثل منو خواهراش نشه!
شاید اگه بزرگ بشه و بفهمه مادرش کی بوده و چطور زندگی کرده، بتونه منو ببخشه!
🔺 نویسنده : #نگین_ولدی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
🔅🏆 اطلاعیه نهمین مسابقه بازیگری آرتیست 🏆🔅
🔰 انشاا... توو این ماه میریم برای برگزاری نهمین مسابقه بازیگری در سه دوره مقدماتی ، نیمه نهایی و فینال ، تاریخ ثبت نام متعاقبا اعلام می شود.
🎖در مرحله مقدماتی شرکت کنندگان چالش اکت صدا دارند ، بدین صورت که ویس و صدای بازیشونو فقط میفرستند که بر اساس امتیازاتی که کسب میکنند میتونن به مرحله بعد بروند.
🎖در مرحله نیمه نهایی شرکت کنندگان چالش اکت صدا و بدن دارند و باید فیلم بازیشونو بفرستند تا امتیازشون لحاظ بشه . ( به احتمال زیاد برای این مرحله و و مرحله فینال صفحه اینستاگرام هم باز بشه تا بازخورد بیشتری داشته باشه بازیتون و دیده بشه )
🎖مرحله فینال هم مختص افرادی هست که امتیاز لازم جهت این مرحله رو کسب کنند ، در این مرحله آیتم هایی برای امتیازات شرکت کنندگان اضافه میشه .
🏆 /channel/Acting_competition
_____________________________________________________________________
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (136)
🔘متن مونولوگ:
#توماج : اون شب فقط ناله دریا بلند بود ،خون جلو چشامو گرفته بود . فقط دنبال آنا میگشتم یهو دیدم یه صدایی از کابین ناخدا توماس میاد ، از پنجره داشتم داخل کابینو میدیدم ،آنا جلوی توماس نشسته بود ، توو چشماش میخوندم که داره قیافه نحس توماس رو به زور تحمل میکنه ، ناخدا توماس از مستی داشت توو لباس های آنا غرق میشد و کشتی رو دریا میرقصید ،دیگه وقتش بود ،تفنگ پنج تیرمو درآوردم و ناخدا توماس رو خلاص کردم ...
(نمایشنامه افسانه های یک کشتی سوخته / مهدی تنگستانی )
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
سلام من نیما رفیعی هستم مدیر کانال
لینک زیر رو لمس کن و هر انتقادی که نسبت به من یا نسبت به ادمین یا کانال داری رو با خیال راحت بنویس و بفرست. بدون اینکه از اسمت باخبر بشم پیامت به من میرسه.
👇👇👇
/channel/HarfBeManBot?start=MzEzNTI3ODc5
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (134)
🔘متن مونولوگ:
خیلی وقتا زندگی بهت لیمو میده.. تو میتونی آب و شکرش رو اوکی کنی و شربت لیمو بخوری و میتونی هم همون لیمو رو با پوست تلخش بخوری…دوتا انتخاب داری.. برای یکی از انتخاب ها باید از سر جات بلند شی و برای یکیش نیازی نیست هیچ تکونی به خودت بدی…پس پاشو و یه کاری کن.. جرات کن ..جسارت کن و رویاهاتو دنبال کن… هدفتو پیدا کن و برنامه بریز و برو دنبالش..و بدون که یه بی پول با برنامه خیلی موفق تر میشه از یه پولدار بی برنامه!!
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅 @tamrinbazigari
#ورکشاپ_فن_بیان
🔺 ثبت نام دوره جدید آموزش بازیگری آغاز شد :
🔅 در این دوره آیتم های مورد نیاز برای فن بیان بازیگر آموزش داده می شود .
🔅 جلسات دو ساعته روزانه ( آنلاین)
🔅 تعداد جلسات : حداقل ۶ و حداکثر ۱۲ جلسه
🔅 پشتیبانی آموزشی از هنرجو بعد از پایان دوره
🔅 آموزش مفید و مختصر و کاربردی
🔅 حداکثر نفرات در هر کلاس ۵ نفر
💰 هزینه کلاس ۲۰۰ هزار تومان
♨️ شما فقط هزینه ۴ جلسه را پرداخت میکنید ، بقیه جلسات رایگان می باشد.
🔰 استاد : آقای نیما رفیعی
🔘 برای شرکت در این ورکشاپ به آیدی تلگرام زیر پیام دهید :
🆔 @actor_r
🔘کانال اطلاع رسانی کلاس بازیگری :
https://t.me/joinchat/y-3GupDTakNiY2Y0
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (131)
🔘متن مونولوگ:
کدام یک از شما میداند این مکان کجاست؟ اینجا اسپاد است.پنجاه هزار مرد در این میدان نبرد جان خود را از دست داده اند.همان نبردی که تا امروز ادامه داشته است و ما در آن می جنگیم.در همین میدان نبرد سبزه زارها با خون پسران جوان رنگین شده است و بوی خون وسرب داغ هوا را پر کرده است. ای مردان به روح آنها گوش دهید. من در این همین میدان نبرد بخاطر کینه قلبم برادرم را کشتم. نفرت خانواده من را نابود کرده است. به روح آنان گوش دهید آیا عبرت می گیرید؟ اهمیتی نمیدهم و نمیخواهم که هم اکنون همدیگر را دوست بدارید اما به یکدگر احترام بگذارید. من نمیدانم اما شاید در آخر ما بیاموزیم که با یکدیگر سخن بگوییم…
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
@tamrinbazigari
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (۱۲۹)
🔘متن مونولوگ:
تا حالا هیچ وقت تو زندگیم انقدر مطمعن نبودم.
آره میخوام برم. برم پیش خانواده واقعیم.
این نقش بازی کردناتونم تموم کنید. حناتون دیگه پیش من رنگ نداره. شما که از پس شکم خودتون نمیتونستید بر بیایید چرا منو وارد زندگی خودتون کردید .
دِ آخه به من چه شما بچه دار نمیشدید؟ به من چه شما بچه دلتون میخواست؟ چرا منو وارد بدبختی های خودتون کردید؟ ها چرا ؟
چیه چرا اونجوری زل زدید به من ؟
شاید به گمان خودتون من دل سنگم یا شایدم پرو و نمک نشناسم.
نه عزیزای من ، شما سنگ دلید، شما بی رحمیت ، شما نمک نشناسید. شمایی که بچه ده روزه رو از مادرش جدا کردید، شمایی که منو تو لجن زار بزرگ کردید بجای خونه .شمایی که خیانت کردید به زن و مردی که بهتون جا خواب و غذا داده بودند.
هیچوقت نمیبخشمتون! پس اونجوری نگاهم نکنید. شما لایق بدتر از اینا هستید.
برید خداتون رو شکر کنید که ازتون شکایت نکردم، اونم فقط و فقط بخاطر اینکه با همه نداریتون شکمم رو سیر کردید.
#نویسنده:تینا_سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
📍 تمرین را با فرمت Ogg ( ویس تلگرام) بفرستید یا بوسیله بات ، فایل صوتی ( mp3) را تبدیل به ویس کنید.
📍 طبق قوانینی که داخل گروه تمرینات هست ویس بفرستید.
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (127)
🔘 #متن_مونولوگ :
من میخواستم باهات باشم افسانه…حتی شده باشه یکم… من فکر میکردم میتونم کاری کنم که دوستم داشته باشی.. میخواستم که آرامش داشته باشی کنارم… میدونم که شاید من اولین انتخاب و اولویت تو نیستم ولی خب… چجوری بگم…خوشحالم که گاهی شاید یکم منو دوست داشتی…. هیچ وقت نفهمیدم چرا بهم نگفتی برو، البته هیچ وقت هم بهم نگفتی بمون..من بهترین تو رو و بدترین تو رو دیدم و همشو دوست دارم… عاشق حرف زدنتم… عاشق عصبانی شدنت…عاشق وقتی میخوای یه چیزی رو برام تعریف کنی… عاشق وقتی خنگ میشی و اشتباه می کنی… نمیدونم در مورد من چی فکر میکنی یا اصلا برات مهم هست یا… افسانه من فقط خواستم برای آخرین بار ببینمت چون که دارم میرم….فقط میخواستم بت بگم من واقعا دوستت داشتم و دارم…
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
/channel/GorooheTamrinat
🔺🔺
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
@tamrinbazigari
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (125)
🔘 #متن_مونولوگ :
#سارا : امروز که اومدم سر تمرین تئاتر میخواستم سینه تو پاره کنم و قلبتو درآرم… میخواستم ازت متنفر باشم.از ته دلم دوست داشتم ببینم که توی بازی اون نقش شکست میخوری. تو داری دیالوگ های منو میگی، لباس های منو می پوشی، داری نقش منو بازی می کنی!! اما وقتی نشستم و تمریناتت رو دیدم فهمیدم که نمیتونم ازت متنفر بشم…چون.. چون تو خوب هستی. تو بهتر از منی. خوب این یه حقیقته که مخاطب دوست داره جوونی و زیبایی و طراوت ببینه و این چیزایی که تو داری شون…ده سال تئاتر منو از هر چیزی که میخواستم دور نگه داشت… این چیزی بود که مچ پای شکسته ام بهم فهموند… برات آرزوی موفقیت دارم!!
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
📍 تمرین را با فرمت Ogg ( ویس تلگرام) بفرستید یا بوسیله بات ، فایل صوتی ( mp3) را تبدیل به ویس کنید.
📍 طبق قوانینی که داخل گروه تمرینات هست ویس بفرستید.
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
🔅⚜️مونولوگ گویی⚜️🔅
🎙تمرین شماره (۱۲۳)
یه چته خو؟
صداته بیار پایین. اینجا مجلس اروسیه نا سلامتی . از صبح میگوم نمیدانم. نمیفهمی؟
بجا این حرفا برو جنگی پاتیل رو بیار و برو .
انقدرم پیله و چلب من نشو. تا فردا صبح هم واستی من چیزی نمیگویوم.
واز برگردی انشالله خدا رو کولت. پس نزار نفرینت کنم .
خوبه ؟؟؟
هواهم که تیرهَ شد میری کارم سرا.
خوبه؟ ملتفت شدی ؟
🔰 #نویسنده :تینا سلطانی
〰️〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
📍 ویس تمرینتون را داخل گپ تمرینات قرار دهید. (برای نقد)
📍 تمرین را با فرمت Ogg ( ویس تلگرام) بفرستید یا بوسیله بات ، فایل صوتی ( mp3) را تبدیل به ویس کنید.
📍 طبق قوانینی که داخل گروه تمرینات هست ویس بفرستید.
〰️〰️〰️〰️🔅〰️〰️〰️〰️〰️
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
@tamrinbazigari