#در_چنین_روزی ۶ آذر ۱۳۹۲، صدها کارگر معدن چادرملو استان یزد برای افزایش دستمزد و در اعتراض به اخراج دبیر انجمن صنفی کارگران اعتصاب کردند. که نهایتا پس از ماهها مقاومت به بخشی از خواستههای خود برسند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۶ آذر ۱۳۷۳، علیاکبر سیرجانی نویسنده و پژوهشگر زبان فارسی و از مدافعین آزادی مطبوعات در دوره پهلوی و در جمهوری اسلامی پس از بازداشتی طولانی با شیاف پتاسیوم به قتل رسید. این جنایت یکی از سلسله #قتلهای_زنجیرهای سیاسی بود.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۶ نوامبر ۱۹۲۶، اعتصاب کارگران ملی زغال سنگ دربریتانیا، با شکست پایان یافت و نمایندگان کارگران معدن به آنهایی که در اعتصاب مانده بودند توصیه کردند که سر کار برگردند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۴ آذر ۱۳۶۷، کاظم سامی روانپزشک، از بنیانگذاران جنبش انقلابی مردم ایران، نخستین وزیر بهداشت بعد انقلاب و نماینده مجلس اول از تهران، منتظر ویزیت آخرین بیمار بود که با ضربات ممتد کارد به قتل رسید. این جنایت یکی از سلسله #قتلهای_زنجیرهای سیاسی بود.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰، سه خواهر انقلابی گروه پروانهها در دومنیکن به نامهای پاتریا، مینروا و ماریاترزا میرابل پس از ماهها زندان، شکنجه و تجاوز جنسی در رژیم رافائل تروخیو، دیکتاتور تحت پیشتیبان آمریکا، به قتل رسیدند. امروز به یاد آنها روز مبارزه با خشونت علیه زنان است.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۵ نوامبر ۱۹۴۱، سه پسر جوان اتریشی، از اعضای جنبش شلورف، به دلیل تخریب تابلوی اعلانات جوانان هیتلر به دست گشتاپو دستگیر شدند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۳ آذر ۱۴۰۰، جمعیت انبوهی در اصفهان در اعتراض به بیآبی و سیاستهای مدیریت آب حکومت، تحصن کردند و در بستر زاینده رود چادر زدند که با یورش نیروهای امنیتی تعداد زیادی مجروح و بازداشت شدند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۳ نوامبر ۱۹۶۹، فرد همپتون، رهبر پلنگهای سیاه، در جلسهای که توسط اتحادیه بینالمللی زنان برای صلح و آزادی در دانشگاه ایلینویز برگزار شده بود، سخنرانی آتشینی کرد. و چند روز بعد با کمک لوئیس کاتنر، جاسوس افبیآی و از بنیانگذاران سازمان عفو بینالملل، کشته شد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۲ نوامبر ۱۹۶۸، در دوران جنبش زنگاکورن با فراخوان مشترک کمیتههای اعتصابی دانشجویان دانشگاه توکیو، مردم از سراسر ژاپن مقابل سالن یاسودا جمع شدند و کنار دانشجویان با پلیس مقابله کردند تا اینکه مسئولین تسلیم خواسته دانشجویان شدند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۱ نوامبر ۱۹۲۲، ریکاردو فلورس ماگون، آنارشیست کمونیست مکزیکی از زاپوتک، پس از ماهها بیماری و غفلت در زندان لونورث، کانزاس درگذشت. او یکی از متفکران اصلی انقلاب مکزیک و جنبش انقلابی مکزیک در حزب لیبرال آنارشیست مکزیک بود.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۸ آبان ۱۳۷۷، مجید شریف نویسنده و مترجم، با لباس گرمکن از منزل مادرش در یوسفآباد خارج شد و هرگز به خانه بازنگشت. این جنایت یکی از سلسله #قتلهای_زنجیرهای سیاسی بود.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۹ نوامبر ۲۰۱۱، وقایع معروف به خیابان محمدمحمود در مصر میان نیروهای امنیتی و خانوادههای دادخواه کشتهشدگان میدان تحریر به وقوع پیوست. صدها نفر طی این اعتراضات کشته و زخمی شدند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۸ نوامبر ۱۹۴۹، نیروهای امنیتی ۲۱ معدنچی اعتصابی و یک رهگذر را دریک معدن ذغال سنگ متعلق به دولت انگلیس در انوگو نیجریه قتل عام کردند. عمده معدنچیان از سربازان کهنهکار ارتش انگیس بودند و معدن را در اعتراض به تعویق در پرداخت دستمزدها اشغال کردهبودند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۷ نوامبر ۱۹۱۵، صدها تن از زنان خانهدار و کارگران گلسگو در حمایت از ۲۰هزار اعتصابکننده اجارهبها به سمت دادگاه کلانتر راهپیمایی کردند که منجر به ارائهی کنترل اجارهبها در سراسر بریتانیا شد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۷ نوامبر ۱۹۸۲، ۵۰ تن از اعضای کلکتیو انگلیسی روسپیها، کلیسای صلیب مقدس را در کینگز کراس لندن در اعتراض علیه تعرض پلیس، خشونت و نژادپرستی تسخیر کردند.
@TarTaKar
سیرجانی همواره بر آزادی قلم پافشاری میکرد و به شرایط اختناق و کنترل بر آثار ادبی اعتراض مینمود. او نامه معروفی به آیتالله خامنهای دارد که در آن مینویسد: «چرا حکومت قانون را جانشین شیوه های بدنام کننده و واقعا بیحاصل وزارت ارشاد نمیکنید و نویسندگانی را که مرتکب خلافی شدهاند به محکمه نمیکشید…مادام که حلقوم متفکران و صاحب نظران از پنجه مخوف قانون شکنان وزارت ارشاد رهایی نیابد و حاصل عمری جان کندن اهل تحقیق از سلطه سلیقه و اغراض شخصی نرهد، یقین داشته باشید که در بر همین پاشنه میگردد».
@TarTaKar
این اعتصاب در تاریخ یک مه و در اعتراض به کاهش حقوقها، افزایش ساعات کاری و حذف اتحادیه از مذاکرات دستمزد، آغاز شده بود.
کنگره اتحادیه معاملات* که نهادی نزدیک به کارفرما بود، در ابتدا و در حمایت از کارگران معدن، اعلام اعتصاب سراسری کرده بود اما با وجود موفقیت در تعطیل کردن امورات کشور، بدون گرفتن هیچ امتیازی اعتصاب را لغو کرد. این امر معدنچیان را در مبارزه تنها گذاشت.
با رسیدن ماه اکتبر، گرسنگی و سختی، تعداد قابل توجهی از اعتصاب کنندگان را مجبور به بازگشت به کار کرد و در اواخر نوامبر، اعتصاب از دست رفته بود.
بخشی از شرایط کاری مورد اعتراض کارگران معلول سیاست انقباض مالی با افزایش مالیات ها به منظور پرقدرت شدن پوند در برابر دلار، به دستور وینستون چرچیل در آوریل ۱۹۲۵ بود. امری که موجب شد کارفرمایان از دستمزد ها بزنند تا مالیات پرداخت کنند.
*The Trades Union Congress
@TarTaKar
کاظم سامی وقتی در دبیرستانهای مشهد تحصیل میکرد عقایدش تحت تاثیر نهضت ملی نفت قرار گرفت. مدرک روانپزشکی خود را از دانشگاه تهران گرفت. پس از انقلاب ۵۷، سامی به عنوان وزیر بهداری در کابینه مهدی بازرگان منصوب شد. او از عاملین طرح «طب ملی» بود که به موجب آن دولت موظف میشد تمام هزینههای درمانی و دارویی بیماران را بپردازد.
در ساعت ۱۱:۳۰ چهارشنبه ۲ آذر ماه ۱۳۶۷ پس از شنیدن فریادهای سامی، همسرش سراسیمه از طبقه بالا منزلشان به طبقه پایین که مطب بود مراجعه کرد و مردی را دشنه بهدست و خونآلود در کنار فرق شکافته و پیکر غرق به خون کاظم مشاهده میکند. او ۲ روز بعد در ساعت ۲۱:۳۰ روز جمعه ۴ آذر ماه ۱۳۶۷ درگذشت.
@TarTaKar
از ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۱، بسیاری از مردم دومنیکن زیر دیکتاتوری رافائل تراخیلو زندانی، شکنجه و کشته میشدند. در زمانی که فضای سیاسی آمریکای لاتین متاثر از انقلابیون چریکی بود، رژیم تروخیو نماینده ایالات متحده در منطقه بود تا کومونیسم را از مردم دومنیکن دور نگهدارد.
در ۱۹۵۹، بسیاری از جمله پاتریا، مینروا و ماریاترزا و شوهرانشان ملهم از انقلاب کوبا گروه «پروانهها» را مخفیانه تشکیل دادند تا دیکتاتوری را واژگون کنند. ژانویه سال بعد اما بیشتر اعضا دستگیر شدند. خبر شکنجه، تجاوز و قتل این سه خواهر خشمی را در مردم برانگیخیت که سقوط دیکتاتور را تسریع کرد. تروخیو نیز یک سال بعد ترور شد.
@TarTaKar
شلورفها* جوانان طبقه کارگر اتریشی بودند که نازیسم، نظامیگری، نژادپرستی و اخلاق کاری را رد میکردند. آنها موهای بلندی داشتند و موسیقی جاز و سوئینگ گوش میدادند. پسران کت و شلوارهای چهار دکمه و دختران یا «بچهگربههای شلورف» لباسهای رنگی میپوشیدند که دامن آن تا زانو بود.
نازیها علیه «تهدید شلورف» مبارزه کردند و بسیاری از شلورفها در خیابانها با جوانان هیتلر جنگیدند. پس از پیروزی متفقین، مقامات «دموکراتیک» جدید همچنان کارگران جوانی را که انضباط و اقتدار کار را رد میکنند، به شلورف بودن متهم میکنند.
* Schlurf
@TarTaKar
نیروهای امنیتی به معترضین که اغلب کشاورز بودند و به صورتی کاملا مسالمت آمیز تحصن کرده بودند حمله کردند و چادرهای آنها را به آتش کشیدند و روزنامه حکومتی کیهان متحصنین را «اراذل اجارهای» نامید! اما این برخورد نه تنها باعث عقب نشینی معترضین نشد بلکه تعداد بیشتری از مردم شهر را به داخل اعتراضات کشاند.
در مجموع دست کم ۲۱۴ نفر بازداشت شدند که از جمله آنها ۱۳ نفر کودک بود و ۱۹ نفر به دلیل شلیک گلولههای ساچمهای دچار مشکلات بینایی شدند. دامنه این اعتراضها در داخل زاینده رود متوقف نماند و به شهر کرد و نواحی حومه اصفهان گسترش یافت.
@TarTaKar
در بین حاضران لوئیس کاتنر، وکیل و بر اساس گزارش روزنامه نیویورک تایمز، از بنیانگذاران سازمان عفو بینالملل حضور داشت. مخفی از همپتون، کاتنر یکی از جاسوسهای افبیآی بود که از جلسه سخنرانی به ماموران خود گزارش داد که همپتون «هیاهوی بسیاری» آفرید و گفت که رئیسجمهور نیکسون «عضوی از مجموعه سرمایهداری» است و «نیکسون باید بمیرد». کاتنر گفت که این را به خاطر «تخطی احتمالی از قوانین فدرال» به افبیآی گزارش میدهد. چند روز بعد، افبیآی همپتون را که تنها ۲۱ سال داشت، در خواب با دارو بیهوش و به قتل رساند.
اگر چه که رسانههایی مانند تایمز و شیکاگو تریبون برای سالها کاتنر را به عنوان یکی از بنیانگذاران عفو بینالملل توصیف کردند، در سال ۲۰۲۰ و پس از شدت گرفتن شکایتها علیه کاتنر، عفو بینالملل بیانیهای منتشر کرد که این مطلب را رد کرد، هرچند که آنها تایید کردند که کاتنر در تأسیس این سازمان حضور داشته و در دهه ۱۹۶۰ در هیئت مشاوره آن بوده است.
@TarTaKar
خبر رسوایی بزرگترین دانشگاه خصوصی ژاپن یعنی میدی آکیتا در مورد فرار مالیاتی و داشتن بازار خرید و فروش مدارک تحصیلی، تظاهرات متعددی را در دانشگاههای توکیو شعلهور کرد. این دانشجویان کنفرانسی به نام زنگاکورن به معنی مبارزات دانشجویی بین دانشگاهی شکل دادند. این کنفرانس از ماه ژانویه ۶۸ اعلام اعتصاب کرد. به دنبال آن دانشجویان در سراسر کشور شروع به بستن کلاسها و دانشگاهها کردند تا مطالبات خود را بگیرند.
دانشجویان با مسئولین دانشگاه در سالن یاسودا وارد فرآیند چانهزنی شده بودند. اعم خواستهی دانشجویان رفع توبیخ دانشجویان اعتصابی و منع ورود پلیس به فضای دانشگاه و عذرخواهی رسمی از دانشجویان بود. این دیدارها در ۱۸ نوامبر به بنبست رسید. در این زمان دو گروه دانشجویی جنبش را رهبری میکردند. تفاوت این دو یعنی «کنسول متحد» و «زنکیوتو» در میزان خشونتی بود که در روششان اعمال میکردند. بعد از فراخوان مشترک و هماهنگ هر دو گروهها مردم از سرتاسر ژاپن به دانشجویان پیوستند تا عزم و جدیت خود را رو به روی سالن یاسودا، محل مذاکرات به مسئولین نشان دهند که این امر باعث شد دانشگاه خواستههای دانشجویان را بپذیرد.
خواسته های داشنجویان در آوریل رادیکال تر شد. آنها مبارزات خود را به خیابان گسترش دادند جایی که مردم، فمینیستها و احزاب چپ ژاپن نیز آنها را همراهی کردند. مبارزه آنها دیگر برای ممنوعت سلاح های اتمی، جلوگیری از آلودگی طبیعت و پایان دادن به استثمار طبقه کارگر در ژاپن بود. معترضین موفق شدند برای مدتی اطراف دانشگاه توکیو را تسخیر کنند و منطقه آزاد زنگاکورن را شکل دهند. تا پایان ۶۹ اما پلیس موفق به سرکوب معترضین شد. تحولات سال های بعد ژاپن همگی تحت تاثیر جنبش زنگاکورن قرار گرفتند بخصوص جنبش زنان ژاپن. در ادبیات نیز این جنبش ژانر زنکیوتو را به وجود آورد.
files.libcom.org/files/Zengakuren_all_processed.pdf
@TarTaKar
ریکاردو با اتحادیه کارگران صنعتی دنیا همکاری میکرد و از نویسندگان و ویرایشگران روزنامه آنارشیستی رجنراسیون بود که کارگران را علیه دیکتاتوری پورفیریو دیاز بر میانگیخت.
در زندان، او توصیف کرد که چگونه آزار و اذیت دولت امپریالیستی ایالات متحده را تجربه کرد و احساس کرد که «توسط مکانیسم وحشتناک یک ماشین غولپیکر گرفتار آمدهام که گوشتهایم را میتواند پاره کند، استخوانهایم را خرد. و نالههایم فضا را پر میکند و جهان را به لرزه میاندازد، اما ماشین متوقف نمیشود! و همچنان آسیاب میکند، آسیاب میکند، آسیاب میکند.»
@TarTaKar
نزدیکان او ۶ روز بعد از ناپدید شدن مجید جسدش را در پزشکی قانونی پیدا کردند. پزشکی قانونی علت مرگ او را نامعلوم اعلام کرده بود اما برخی گمانهزنیها حاکی از آن بود که او را با آمپول پتانسیم کلرید به قتل رسانده اند.
مهرداد عالیخانی از عاملان قتلهای سیاسی زنجیرهای سال ۱۳۷۷ نحوهی قتل مجید شریف را اینگونه توضیح میدهد: «بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیادهرو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم.»
مجید شریف که از سال ۶۲ از ایران خارج شده بود و به مدت دوازدهسال در فرانسه زندگی کرد، در آبان ۷۴ به ایران بازگشت و ۳ سال بعد به قتل رسید. او در مورد علت بازگشتش به ایران گفته بود:«مرگ یا زندان، باید بروم، خانه طبیعی من آنجاست».
@TarTaKar
خیابان محمدمحمود شاهد درگیریهای خونبار میان معترضین مصری و نیروهای امنیتی بود. این اعتراضات با اقدام نیروهای امنیتی مرکزی مصر برای متفرق کردن تحصن خانوادههای کشتهشدگان و زخمی ها در میدان تحریر به اوج خود رسید.
درگیری ها تا یک هفته پس از آن ادامه داشتند و نیروهای امنیتی از تیرهای مشقی و جنگی و گاز اشک آور برای مقابله با مردم استفاده کردند و دیوارهای بتنی ساختند تا از پیشروی جمعیت جلوگیری کنند. صدها نفر طی این اعتراضات کشته و زخمی شدند. بیشتر شلیکها چشمان تظاهرات کنندگان را هدف داشتند.
@TarTaKar
دولت حزب کارگر انگلیس مشتاق بود به منظور تأمین بودجه بازسازی زیرساختها و بازپرداخت بدهیها به ایالات متحده در پی جنگ جهانی دوم ، تولید خود را به حداکثر برساند. معدنچیان، که بسیاری از آنها سربازان کهنه کار ارتش انگلیس بودند و در جنوب شرقی آسیا خدمت میکردند ، معدن خود را با مطالبه کرایه عقب افتاده برای مدتی اشغال کرده بودند. آنها حقوق خود را طبق سیستمی غیررسمی به اسم " rostering" دریافت میکردند که چندی بعد غیرقانونی اعلام شد.
دفتر مستعمراتی انگلیس ، بوروکراتهای اتحادیه را از کنگره اتحادیه معاملات به سراسر امپراتوری اعزام کرده بود تا تلاش کند کارگران را به شکلی سازماندهی کنند که نارضایتیهایشان با سیستم همسو شود. یک مشاور محلی **TUC سعی کرد کارگران معدن را به پنج شاخه جداگانه تقسیم کند. این مسئله مغایر با فرهنگ کارگران محلی مزدبگیر در رابطه با سازماندهی مشترک در جلسات عمومی بود، بنابراین آنها اعتنایی به وی نکردند. از آنجایی که در زمان اعتصاب غیرقانونی بود، کارگران از معدنچیان دورهم*** در انگلستان الهام گرفتند و روش "wildcat go slow " (تلاش برای پایین آوردن تولیدات کارخانه) را به کار گرفتند. بسیاری از کارگران اخراج شدند و همین امر باعث شد که در واکنش کارگران معدن را اشغال کنند.
خشونت زمانی آغاز شد که یک پلیس انگلیسی، کاپیتان فیلیپ، با دیدن برخی از معدنچیان آفریقایی در حال رقص و شعار، وحشت کرد و یک معدنچی جوان را هدف گلوله قرار داد و او را به قتل رساند. او سپس یک کارگر ماشین سازی را کشت، بعد از این یکی دیگر از کارگران با شنیدن سر و صدا به سرعت از معدن بیرون آمد و پرسید «مشکلی پیش آمده؟» که او هم همانجا با گلوله کشته شد! تیراندازی برای چند دقیقه ادامه یافت و دهها کارگر از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و نیروهای امنیتی مجروحان را روی زمین رها کردند. علاوه بر ۲۲ کشته، ۵۱ نفر زخمی شدند و این قتل عام حمایت سریع و گستردهای نسبت به جنبش ضد استعمار برانگیخت.
*Enugu
**TUC: کنگره اتحادیه های تجاری
***Durham
**** Sunday Anyasado
@TarTaKar
یکی از مشاهدهکنندگان، ویلی گالاچر، نوشت: «از اوایل صبح زنان به سمت مرکز شهر جایی که دادگاه کلانتر در آن قرار داشت، راهپیمایی کردند. ارتش آقای باربور در راهپیمایی بود. ولی حتی وقتی آنها شروع به راهپیمایی کردند یک نیرورسانی قوی از طرف کارگاهها و باغچهها صورت گرفت. از دالمویر دوردست در غرب، از پارکهد در شرق، از کثکارت در جنوب و هایدپارک در شمال، ارتش کتانیپوش پرولتریا به مرکز شهر حمله کردند.»
@TarTaKar
اعضای کلکتیو انگلیسی روسپیها* شش مطالبه داشتند: پایان دستگیریهای غیرقانونی کارگران جنسی؛ پایان تهدید پلیس، خشونت و نژاد پرستی؛ پایانِ گرفتن حضانت کودکان کارگران جنسی؛ پایان دستگیری دوستپسرها و وابستگان مرد (به ویژه سیاهپوستانشان) به عنوان «قواد»؛ بهزیستی و مسکن برای زنانی که تمایل دارند صنعت سکس را رها کنند و نهایتاً دستگیری و متجاوزان و قوادان.
این تسخیر از نمونهی مشابه توسط زنان لیون فرانسه در ۱۹۷۵ الهام گرفت. در طول ۱۲ روز، کارگران جنسی بیشتری به تسخیر پیوستند. در حالی که شورای کامدن به زنان قول داد که دستگیریهای غیرقانونی پلیس را دیدهبانی کند، بعد از پایان تسخیر آنها را پیگیری نکرند. با این حال این واقعه به جنبش فمینیستی کمک کرد.
* English Collective of Prostitutes
@TarTaKar
۱۱ سال پس از تاسیس ارتش آزادیبخش ملی زاپاتیستا* حدود ۳۰۰۰ عضو برجسته بومی مسلح از زاپاتیستا خیزشی را آغاز کردند که در پی آن توانستند کنترل میزان قابل توجهی از زمینهای منطقه را بدست بگیرند، زندانیان را آزاد کنند و پلیس و پادگان ارتش را نابودکنند.
با حمله ارتش مکزیک، چریکها کنترل بسیاری از شهرها را از دست دادند و به سمت جنگل لاکاندون عقبنشینی کردند. متعاقباً، زاپاتیستا تعدادی اجتماع خودآیین خودگردان با جمعیت بیش از ۳۰۰هزار نفر تشکیل دادند.
جدا از داراییهای شخصی، مالکیت خصوصی ملغی و مالکیت جمعی زمین و مالکیت و ادارهی جمعی کارگاهها جای آن را گرفت. مدارس رادیکال و دموکراتیک که دانشآموزان در آن درجهبندی نمیشدند، تأسیس شدند و همچنین خدمات عمومی بهداشت به طور قابل ملاحظهای سلامت عمومی را بالا برد و مرگ و میر نوزادان را کاهش داد. اجتماعات نیز تعهدی قوی به حقوق بومیان، زنان و الجیبیتی+ داشتند.
* Zapatista Army of National Liberation (EZLN)
@TarTaKar