مهلقا ملاح پس از گذراندن دوره کتابداری در کتاب خانه ملی فرانسه به ایران باز میگردد و تا سال ۱۳۵۶ در کتابخانه دانشگاه تهران مشغول میشود. پس از بازنشستگی وقت خود را برای مبارزه با آلودگی هوای تهران و سپس برای مبارزه با آلودگی آبهای ایران میگذراند تا اینکه به این نتیجه میرسد که تنها با کار جمعی و تشکیلاتی میتوان مسائل محیط زیست را حل کرد و به همین دلیل جمعیت زنان مبارزه با آلودگی را برای سازماندهی عمدتاً زنان خانهدار تاسیس کرد.
در یکی از مصاحبهها مهلقا دلیل اهمیت زنانخانهدار راه مبارزه با مشکلات محیط زیستی این چنین عنوان میکند که آنها اولاً با بازتولید نیروی کار، عامل اصلی تولید هستند. دوماً کارخانگی سهم زیادی در تولید زبالهها دارد و در آخر آنها زیر بیشترین آماج حملات تبلیغاتی سرمایهداران برای افزایش مصرف و کسب سود بیشتر قرار دارند.
جمعیت زنان مبارزه با آلودگی همچون سایر جمعیتها و تشکلات مدنی در ایران زیر فشار نیروهای امنیتی فعالیت کرده است.
@TarTaKar
سیالآر جیمز در جوانی به جنبش ضد استعمار انگلیس پیوست و بعداً به انگلیس رفت و خبرنگار کریکت نشریه گاردین منچستر شد و از پیشگامان روزنامه گاردین بود. او همچنین برای مدتی در ایالات متحده زندگی کرد و در کنار رایا دونایفسکایا و گریس لی بوگ*** گرایش تأثیرگذار جانسون-فارست**** را شکل داد. با بازگشت به انگلیس، به نوشتن متون داستانی و غیرداستانی از جمله تاریخ انقلاب غنا ادامه داد و درنهایت در خانه خود از دنیا رفت.
تمرکز عمده آثار او تحقیق در مورد دینامیک و رابطه میان جنبش های سوسیالیستی با جنبش های دیگر مانند ضد امپریالیستی، نژادی، قومی و جنسی بود.
* CLR James
** Trinidad and Tobago
*** Raya Dunayevskaya and Grace Lee Boggs
****Johnson-Forest
@TarTaKar
میخائیل باکونین* در روسیه تزاری متولد شده بود و نفرت سوزانی از بیعدالتی با او رشد کرد. او ارتش را رها و خود را وقف جنبش رادیکال کرد و نقشی کلیدی در شورش ۱۸۴۸ درسدن*** به عهده داشت. او از فرانسه اخراج و در آلمان دستگیر و به مرگ محکوم شد، سپس در اتریش هم به مرگ محکوم شده و به روسیه مسترد و در آنجا زندانی و به سیبری تبعید شد و نهایتاً از آنجا فرار کرد. با وجود کاستیها، تجربههایش او را به سمت پیشبرد ایدههای شکلدهندهی بنیان جنبش آنارشیستی مدرن سوق داد.
او بسیاری از نوشته های سوسیالیستی مانند نقد برنامه گوتا کارل مارکس را به روسی ترجمه کرد. پنج جستار کوتاه از او در کتابی با عنوان «باکونین: پنج جستار» ترجمه و منتشر شده است. داستان زندگی او نیز در کتاب «میخائیل باکونین: شورشی سودایی» توسط ادوارد هلتکار**** به رشتهی تحریر درآمده و به فارسی نیز ترجمه شده است.
* Mikhail Bakunin
** Collectivist Anarchism
*** Dresden
**** Edward Hallett Carr
@TarTaKar
درگیری زمانی آغاز شد که شهرداری خانه مردم ساکن در محله کوی طلاب را تخریب کرد تا زمینها را به «مالک قانونی» آن یعنی آستان قدس رضوی بدهد. آستان قدس نیز آن را سپس به پیمانکار خصوصی برای ساخت و فروش آپارتمان فروخت تا هم این رانت و هم آن سود خود را کسب کرده باشند.
بنا بر اکثر روایتها، ۱ زن میانسال در یکی از این خانهها کشته شد. سپس وقتی دانشآموزان از مدرسه برگشتند با نیروهای انتظامی درگیر میشوند و در جریان تیراندازی مامورین ۲ نفر از آنها کشته میشوند. مردم جسد او را به مرکز شهر برده و ناگهان جمعیت چندین برابر میشود.
معترضین ابتدا کلانتریها را تسخیر کردند تا با برداشتن اسلحه و از کار انداختن انتظامات شهری، شهرداری، دادگستری و سازمان تبلیغات اسلامی را به آتش بکشند. تا ۳ روز کنترل شهر مشهد در دست معترضین بود تا زمانی که نیروهای سپاه پاسداران از پایتخت بسیج شده و با بازداشت حدود ۸۰۰ نفر شورش را سرکوب کردند. از تعداد کشتهشدگان و زخمیها غیر از کشته شدن ۶ مامور امنیتی هیچ اطلاع دیگری در دست نیست.
در این سالها شورشهای وسیع در شهرهای دیگری به خصوص با شدت گرفتن سیاست اقتصادی نئولیبرالیستی «تعدیل ساختاری» دولت هاشمی رفسنجانی صورت گرفت. آیتالله خامنهای که اولین تجربه سرکوب گسترده خود را در شهر زادگاهش تجربه میکرد، آنها را به عناصر خارجی نسب داد و «اراذل و اوباش چاقوکش» خطاب کرد. ٢١ خرداد نیز، یعنی تنها ١١ روز بعد روزنامهها خبر دادند که ۴ نفر به نامهای جواد گنجخانلو، غلامحسین پورشیرزاد، علی صادقی و حمید جاوید به عنوان عوامل اصلی شورش اعدام شدند. حکم اعدام را ابراهیم رئیسی دادستان وقت تهران صادر کرده بود که برای رسیدگی به این پرونده به مشهد فرستاده شده بود.
@TarTaKar
در این روز تیمسار احمد مدنی استاندار وقت و نیروهای شبهنظامی به رهبری محمد جهانآرا به مردم عرب متحصن در کانون فرهنگی و سازمان سیاسی خلق عرب حمله کردند و آنها را به گلوله بستند و صدها نفر از جمله کودکان را کشتند. باقی معترضین به سرعت به شهرهای دیگر منتقل شدند و طی ۳ روز بعد از آن و با وجود درگیریهای پراکنده، شهر در کنترل نقابداران مسلح بود. اما پس از آن مقاومت مردمی اوج میگیرد و عدهای از شهر عبادان و دیگر محلهها آمده و در چند نقطه تحصن میکنند و با پیوستن دیگر مردم به آنها حکومت نظامی شکسته میشود.
تعداد کشته و اعدامیان ثبتشده این واقعه را ۳۰۰ نفر و در کل تا ۵۰۰ نفر ذکر کرده اند. با همدستی گروهی از مردم غیرعرب با این کشتار و بیاعتنایی گسترده گروههای سیاسی به این واقعه، ادامه سرکوبها از سمت حکومت مرکزی تسهیل شد.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به «پرونده قتل عام محمره» از انتشارات پادماز مراجعه کنید.
@TarTaKar
بعد از جریانات کمون پاریس، مقامات تهدید کردند که مادرش را میکشند و او مجبور شد خود را تحویل دهد. اتهامات او شامل تلاش برای سرنگونی دولت، تشویق شهروندان به مسلح شدن، حمل و استفاده از سلاح، پوشیدن یونیفرم نظامی، برنامهریزی برای کشتن گروگانها بود و به تبعید ابدی به زندانی در منطقه مستعمره نئوکالدونیا محکوم شد.
میشل در آنجا از قیام ضداستعماری مردم بومی کاناک حمایت کرد و حدود ۷ سال بعد زمانی که کموناردهای زندانی شامل عفو شدند، بازگشت. پس از آن باز هم زندانی شد و از یک تلاش برای ترور که طی آن به سرش شلیک شده بود، جان سالم به در برد.
@TarTaKar
بر اساس هندویسم جامعه به چندین قسمت تقسیم میشود؛ سر خدا یعنی معلمان و روحانیون، دست خدا یعنی حاکمان و ارتشیان، پای خدا یعنی دهقانان و تجار، کف پای خدا یعنی کارگران و دالتها* یعنی رفتگران. گفته می شود که ریشهی ساختار مدرن سیستم کاست*** با سقوط حکومت رانی مغولها در هندوستان و شروع استعمار بریتانیا بر این منطقه دوباره بنا شده است.
دالیتها فارغ از بیبهره بودن از حقوق اولیهی خود، در معرض شدیدترین خشونت فیزیکی مانند در آوردن کاسهی چشم توسط طبقات بالاتر نیز قرار داشتند. با اینکه بعد از استقلال هندوستان در ۱۹۴۷ این سیستم ملغی اعلام شد اما تا به امروز همچنان دالیتها در معرض تبیعیضهای شدیدی قرار دارند.
اعضای پلنگهای دالیت عمدتاً ترکیبی از جوانان گرایش به بودیسم و مارکسیسم بود و آنها در مانیفست خود معنای دالیت را به پرولتاریا و زنها و هرکسی که تحت تبعیض و ستم قرار دارند گسترش دادند.
اوج فعالیت پلنگهای دالیت طی دهههای ۷۰ و۸۰ میلادی بود. تصویر بالا مربوط به جلد یکی از نشریات آنهاست.
* Dalit Panthers
** Maharashtra
***Caste
@TarTaKar
پارک گزی در نزدیکی میدان تقسیم استانبول قرار دارد. شهرداری قرار کرده بود که این فضای سبز را تخریب و آن را به مال تغییر دهد. در ابتدا گروه کوچکی از فعالان محیط زیست جلوی این اقدام ایستادند اما پس از بازنمایی برخورد پلیس باعث شد افراد بیشتری برای حفظ پارک به میدان بیایند و این اعتراض را تبدیل به جنبش ۱.۵ میلیون نفری تبدیل شود و پس از بازداشت و زخمی شدن بسیاری در این اعتراضات نهایتاً در ۱۱ ژوئن پارک نجات یافت و دولت اردوغان از اجرای طرح عقب نشینی کرد.
سونگور که کارمند دانشگاه بود و نمی خواست شناخته شود، گفته بود:«افراد زیادی در پارک بودند و آنها هم گاز فلفل خوردند... بین آنها و من هیچ تفاوتی نیست.» او بعداً به دلیل «تحریک مردم به نافرمانی از قوانین» بازداشت شد، اگرچه سال بعد از این اتهامات مبرا شد.
@TarTaKar
اتحادیههای صنفی در پاسخ به فراخوان اعتصاب و تظاهرات اتحادیه سراسری کارگران در اعتراض به قیمت بالای سوخت و هزینه های زندگی، در مناطق مختلف لبنان به خیابان آمده بودند.
طی این اعتراض که یکی از شدیدترین اعتراضات کارگری پس از جنگ داخلی بود، معترضان خشمگین ساختمان پنج طبقه وزارت کار را به آتش کشیدند و نیروهای امینتی بیش از ۱۳۰ نفر را دستگیر کردند.
ارتش در محله مسکونی السم گلوله های جنگی شلیک کرد و در همین زمان دولت لبنان به ریاست رفیق حریری، یک هفته مانده به برگزاری جلسه اوپک* در بیروت، در حال آمادگی برای میزبانی نمایندگان دولت ها بود.
* Organization of Petroleum Exporting Countries – سازمان کشورهای صادرکننده نفت
@TarTaKar
هما ناطق استاد دانشگاه تهران و دانشگاه سوربن پاریس بود. او هیچگاه عضو حزب سیاسی نبود. قبل از انقلاب از هوادارن فکری حزب توده بود و در کنفدراسیون جهانی دانشجویان خارج از کشور فعالیت سیاسی میکرد. اما در انقلاب بهمن از حزب توده فاصله گرفت و به سازمان چریکهای فدایی خلق نزدیک شد.
هما ناطق در کتاب «دوزخسازان روی زمین» به قدرت رسیدن روحانیون در عصر نوین را اینگونه توضیح میدهد که:«حکومت به دنبال شورشهای شهری و دهقانی بابیان ناگزیر شد حمایت روحانیت را بخرد. همراهی نوین علما و امرا در اشکال گوناگونی تجلی یافت و اهل منبر را از اقتدار بیسابقهای برخوردار کرد…ملایان در کنار وزرا و سفرا در مراسم سلام نوروزی شرکت کردند و از دست شاه و صدراعظم سکه زر دریافت داشتند.»
او در جایی دیگر ادامه میدهد:« باید آن تصور باطل و رایجی را که روحانیت را نیروی ضداستعماری و معترض به قراردادها و امتیازات ترسیم میکند را یکسره زدود. وانگهی مدونات و منابع این مخالفت کجاست؟! … آیتالله بهبانی از قرارداد بانک استقراضی روسی هزار لیره ستاند، طباطبایی از امتیاز تنباکو متنعم گشت. آیتالله آشتیانی از شاه رشوه گرفت و پای منبر مردم را به استعمال تنباکو فراخواند.»
@TarTaKar
مجازاتها و فشارهای بسیار روی نیروهای سیاسی سوسیالیست، کمونیست و فعالین کارگری قبل از تصویب این قانون البته وجود داشت به نحوی که کلمه «کارگر» سانسور شده و به کار بردن آن ممنوع بود و به جای آن کلمه «عمله» استفاده میشد.
پس از انقلاب نیز سرکوب نیروهای سیاسی چپ و جلوگیری از به قدرت رسیدن آنها از توجیهات اصلی سانسور و کنترل فضای سیاسی و مدنی بوده است، همانطور که در مصاحبه اوریانا فالاچی از آیتالله خمینی در ۲ مهر ۱۳۵۸ آمده است:« اقتصادمان الان ورشکسته است، پی ریزی بکنیم، ما الان مهلت نداریم، ما الان در آشفتگی هستیم. و همه آشفتگیها هم زیر سر همینهایی است که شما میگویید دمکرات هستند. و شماها میگویید کمونیست هستند و اینها. ما همه گرفتاریمان اینها هستند. این گرفتاریها که رد بشود احزاب آزاد هستند. ما جلوی آزادی را هیچ وقت نمیگیریم. اسلام هم جلوی آزادی را هیچ وقت نگرفته است بیش از اینکه جلو توطئه را، که همه عالم همین طورند. ما هم همین طور هستیم.»
@TarTaKar
اگرچه بسیاری از شاهدین بالقوه از شهادت علیهش سرباز زدند، او محکوم شد و قاضی اعلام کرد که باید اشد مجازات را اعمال کنند. حبس او موجب ایجاد مشکلات جسمی شدیدی شد که به مرگ زودهنگامش انجامید.
نوشتههای اسکار وایلد به شدت تحت تاثیر پتر کروپتکین بود. او در مقالهای به نام «روح انسان در سوسیالیسم» مینویسد:« رسیدن به فردگرایی واقعی، زیبا و سالم تنها با الغای مالکیت خصوصی ممکن است. آنگاه که هیچکس عمرش را برای انباشت سرمایه و نمادها هدر نخواهد داد. انسان زندگی خواهد کرد. زندگی کردن از کمیابترین چیزهاست. مردم تنها زندهاند، تنها همین!»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۴ مه ۱۹۱۰ آگوست لندمسر* کارگر آلمانی کارخانه کشتی سازی، متولد شد.
او کسی است که گمان می رود به طرزی جسورانه از نمایش درود نازی در یک برنامه رونمایی از کشتی سرباز زد. لندمسر پس از اینکه عاشق یک زن یهودی شد با قوانین نژادی نازی ها مشکل پیدا کرد. از آنجا که حاضر نشد رابطه اش را قطع کند، به زندان افتاد و برای مجازات به یک واحد نظامی فرستاده و همان جا کشته شد. آن زن را هم به یک اردوگاه کار اجباری تبعید کردند و کشتند.
* August Landmesser
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲ خرداد ۱۴۰۱، بخشی از برج دوقلوی متروپل در مرکز شهر عبادان فروریخت که تظاهرات گستردهای را برانگیخت.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۳ مه ۱۹۶۶، والتر آدامز به عنوان رئیس دانشگاه مدرسه اقتصاد لندن انتخاب شد. معروف بودن او به اِعمال سیاستهای نژاد پرستانه، باعث گشت که انتصاب او مجموعه ای از اعتراضات دانشجویان را در ماه های آتی موجب شود.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۰ خرداد ۱۳۷۴، مهلقا ملاح معروف به «مادر محیط زیست ایران» در جهت سازماندهی عمدتاً زنانخانهدار برای حفاظت از محیط زیست «جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» را تاسیس کرد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۳۱ مه ۱۹۸۹، سیالآر جیمز مارکسیست ترینیدادی در لندن درگذشت. او نویسنده کتاب ژاکوبنهای سیاه بود که تاریخی طبقاتی از انقلاب هائیتی ارائه میداد و متون دیگری هم درباره طبقه اجتماعی، استعمار و کریکت نگاشت.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۳۰ مه ۱۸۱۴، میخائیل باکونین انقلابی روس و مؤسس آنارشیسم کلکتیویستی متولد شد.
«آزادی سیاسی بدون برابری، تنها یک تظاهر، فریب و دروغ است؛ و طبقهکارگر دروغ شنیدن را تحمل نمیکند.»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۹ خرداد ۱۳۷۱، با کشته شدن ۱ زن زیر آوار خانهاش، به دست بولدوزر شهرداری که آنرا تخریب میکرد و سپس کشته شدن ۲ دانشآموز با تیر نیروهای انتظامی، #شورش_مشهد جرقه خورد و تا ۳ روز شعلهور ماند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۹ خرداد ۱۳۵۸ درگیری خونین بین مرکز فرهنگی و سیاسی خلق عرب و نیروهای سپاه درگرفت که به #چهارشنبه_سیاه_محمره (خرمشهر) معروف شد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۹ مه ۱۸۳۰، لوئیز میشل کمونارد پاریس، معلم و آنارشیست فرانسوی متولد شد.
«وظیفه یک معلم این است که ابزارهای فکری انقلاب را بتواند یاد بدهد.»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۹ مه ۱۹۷۲، پلنگهای دالیت در ماهاراشترا در هند شکل گرفتند. آنها خود را بر اساس الگوی کمونیستی پلنگهای سیاه در آمریکا سازمان داده بودند و علیه ساختارتبعیض آمیز کاست در هند مبارزه میکردند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۸ مه ۲۰۱۳، در جریان اعتراضات اشغال پارک گزی ترکیه، پلیس به «زن قرمزپوش»، سیدا سونگور، اسپری فلفل زد و این تصویر به سمبل جنبش تبدیل شد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۷ مه ۲۰۰۴، طی یک تظاهرات صنفی در منطقه السلم در حاشیه جنوبی بیروت، با شلیک گلوله از سمت ارتش لبنان شش نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۵ خرداد ۱۳۱۳، پژوهشگر تاریخ و فعال سیاسی مارکسیست در ارومیه به دنیا آمد.
«ایدئولوژی به کرسی نشاندن یک حکم است و تاریخنویسی حکم برنمیدارد.»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۵ خرداد ۱۳۱۰، قانون «ضد مرام اشتراکی» به تصویب رسید که به موجب آن رویهای قضایی برای ممنوعیت فعالیت نیروهای سیاسی سوسیالیست و کمونیست در ایران به وجود آمد که تاکنون پابرجا مانده است.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۵ مه ۱۸۹۵، اسکار وایلد شاعر نویسنده سوسیالیست ایرلندی به جرم «بی نزاکتی» یا همجنسگرایی، به ۲ سال زندان با اعمال شاقه محکوم شد که به مرگ زودهنگامش انجامید.
«امروز مردم قمیت همه چیز را میدانند و ارزش هیچ چیز را»
@TarTaKar
در حالیکه از دقیقه های اول، حضور گسترده خانواده های مفقود شدگان حاکی از آمار بالای قربانیان بود، رسانه های رسمی سعی در کوچک جلوه دادن ابعاد حادثه و تقلیل آمار کشته شدگان داشتند و همچون موارد مشابه، کار خبری درباره انعکاس آمار را به مساله ای امنیتی تبدیل کردند. ساکنین محلی و کارگران نجات یافته، به حضور بیشتر از دویست نفر از کارگران در زمان فروریختن ساختمان اذعان دارند در حالیکه آمار رسمی کشته شدگان چهل و سه نفر اعلام شد.
از ساعت های اولیه پس از این حادثه، در غیاب تجهیزات مناسب برای آواربرداری و امداد، خیابان اصلی شهر به استقرار نیروهای ضد شورش در آمد. با این وجود از دو روز بعد و با از دست رفتن امیدها برای نجات بازماندگان احتمالی از زیر آوار، اعتراضات خیابانی آغاز و به چند شهر دیگر از جمله محمره، معشور، اهواز، بوشهر، بهبهان و شاهین شهر گسترده شد. مردم شهر یکی از مغازه های خانواده عبدالباقی را به آتش کشیدند و به ساختمان شهرداری حمله کردند. با وجود گسیل شدید نیروهای سرکوبگر از استان های دیگر و همراه با قطعی کامل اینترنت منطقه و بازداشت بیشتر از ششصد نفر و همچنین تلاش برای برگزاری مراسم عزاداری حکومتی، اعتراضات تا ده روز پس از آن با قدرت ادامه یافت.
سازنده این بنا هلدینگ عبدالباقی بود که طی سالهای قبل از این حادثه به یکی از بزرگترین عاملین پروژه های بزرگ ساخت و ساز در شهری با زیرساخت های مخروب و ناکارآمد، بدل شده بود. این ساختمان عظیم که در بافتی قدیمی و با ایرادات ایمنی و فنی بسیار و به مدد پرداخت رشوه به به نهادهایی از جمله شهرداری برای دریافت مجوز بالا رفته بود، با سقوطش فاجعه ای را رقم زد که- جدا از کشته شدگان بیشمار جنگ ایران و عراق- در خاطره این شهر در کنار آتش سوزی سینما رکس و چهارشنبه سیاه محمره قرار گرفت.
پس از پخش شایعه کشته شدن مدیرعامل هلدینگ عبدالباقی برای گریز از دادرسی، پروژه آواربرداری و تخریب بقایای این ساختمان در دست سپاه پاسداران قرار گرفت که از ابتدا پشتیبان و سرمایه گذار اصلی پروژه های عبدالباقی و همینطور عامل جلوگیری از توقف پروژه متروپل با وجود هشدارهای کارشناسی بسیار، و البته مدیر کنترل امنیتی فضا و ضابط بازداشت و پرونده سازی علیه فعالین بوده است.
هر سه اقدام بعدی که برای تخریب کنترل شده ویرانه باقی از برج انجام شد، جان تعداد دیگری از شهروندان و از جمله کارگران بی نام و نشان را گرفت، که در جو امنیتی شدید اطراف ساختمان و در غیاب مطلق خبرنگاران مستقل، مسکوت ماند.
همینطور برای کنترل خشم و اندوه خانواده قربانیان، تعدادی از مدیران میانی بازداشت و برایشان در دادگاه هایی سراسر نمایشی محاکماتی برگزار شد که در کمتر از یک سال بعد، پرونده همه آنها بسته و آزاد شدند.
@TarTaKar
والتر آدامز* پیش از این انتصاب، رئیس دانشگاه رودیژیا، زیمباوه کنونی، بود. در آن زمان فعالین دانشجویی دانشگاه رودیژیا همواره به سیاست های نژاد پرستانه ی او اعتراض می کردند.
قبل از نهایی شدن انتصاب او در الاسای**، در ابتدا دانشجویان برای جلوگیری ازعمل درخواست کردند که اتحادیه دانشجویان در انتخاب رئیس دانشگاه نقش داشته باشد که این خواسته به سرعت از سوی دانشگاه رد شد.
سپس نشریه انجمن سوسیالیستی دانشگاه گزارشی از اینکه والتر آدامز کیست منتشر کرد که این شماره نشریه در کمتر از یک ساعت کاملاً فروخته شد. دانشگاه دیوید ادلستین*** و مارشال بلوم**** را به دلیل پخش این مقاله مجازات کردند.
در ژانویه ۱۹۶۷ یکی از دانشجویان بعد از برخورد با گارد دانشگاه که سعی در متفرق کردن و سرکوب دانشجویان داشت دچار سکته قلبی و سپس فوت شد. پس از این سانحه دانشجویان رفتن به کلاس ها را بایکوت کردند.
مارس همان سال مردم لندن و دانشجویان دانشگاه های دیگر در اعتراض به نحوه برخورد دانشگاه با خواستهی دانشجویان به خیابان ها آمدند. دانشگاه برای کنترل دانشجویان دروازه های امنیتی نصب کرد که دانشجویان آنها را با دستان خود از بین بردند. ۳۰ تن دستگیر و ۱۳ دانشجو اخراج شدند اما نهایتاً هم دروازه ها برداشته شدند و هم والتار آدامز از دانشگاه اخراج شد.
مارشال بلوم یکی از رهبران اتحادیه دانشجویان در سال ۶۹ و در سن ۲۵ سالگی خودکشی کرد.
* London school of economics (LSE)
**Walter adams
***David Adelstein
****Marshal bloom
@TarTaKar
دلورس جیمنز آلوارز* از ۱۱ سالگی شروع به کار كرد و خیلی زود به جنبش آنارشیستی پیوست. با شدت گرفتن جنگ داخلی در سال ۱۹۳۶، او به ستون دوروتی پیوست و علیه نیروهای راست ژنرال فرانکو جنگید.
دلورس در فعالیتهای فرهنگی در مناطق انقلابی هم شرکت داشت تا اینکه توسط نیروهای حزب کمونیست و مسئولیت افسری به نام والنتین گونزالس دستگیر شد. او در حین انتقال به زندان موفق به فرار شد و سرانجام به فرانسه رفت و به دیگر پناهندگان اسپانیایی پیوست.
او در آنجا از مقاومت فرانسه در برابر اشغال نازیها حمایت کرد و پس از آن به گروه مقاومت زیرزمینی مبارزان افسانهای چون فرانسیسکو سابات و خوزه فاسریاس** علیه فرانکو پیوست. او تا سال ۱۹۷۰ به انجام مأموریتهای مخفی خطرناک و همچنین تدارکات و تهیه سلاح برای نیروهای مقاومت علیه فاشیستهای اسپانیایی ادامه داد.
* Dolores Jiménez Alvarez
** Francisco Sabate and Jose Facerias
@TarTaKar