او ۱۲ سالش بود که در کارخانهی پارچهبافی کار میکرد، او از یک خانوادهی برجستهی آنارشیست میآمد و خود نیز کمونیست شد. تریسا با آغاز جنگ داخلی در ۱۹۳۶ به عنوان پرستار برای سربازهای آنتیفاشیست کار میکرد تا زمانی که توسط اِنکِیویدی زندانی شد. بعدها توانست قبل از رسیدن نیروهای فرانکو فرار کند و به فرانسه رفت، جایی که در اثنای جنگ جهانی دوم به نیروهای مقاومت چریکی پیوست.
پس از جنگ، او به شدت درگیر جنبشهای رو به رشد هنری و فرهنگی در پاریس بود، همچنین با ژان پل سارتر و آلبر کامو همکاری میکرد و بااشتیاق در خیزش می ۶۸ شرکت کرد.
تریسا تا زمان مرگش و در «۳۰» سالگی، در سال ۲۰۱۵ فعال باقی ماند. هرچند که ریاضیدانان میتوانند ادعا کنند او در واقع ۹۵ سال سن داشت، اما اصرار خود ریبال همیشه بر این بود که اگر کسی میخواهد زمان مرگش را بنویسد، باید بگوید که او یک روز هم بیش از سی سال سن نداشت.
@TarTaKar
مراسم رقص یوم کیپور به ۱۸۸۸ در لندن آغاز شد و بعد از آن به نیویورک، فیلادلفیا، بوستون و شیکاگو گسترش یافت. در ۱۹۰۰ مجدداً در نیویورک اتفاق افتاد، زمانی که روزنامهی عبری همه را به جمع شدن سالن کلارندون دعوت کرد.
سرکوب پلیس در سال متعاقب افزایش یافت. قسمتی به دلیل حملهها به جریان موسوم به «پروپاگاندا به وسیلهی کردار» (در این روز یهودیان با گرفتن روزه و ادا یک سری از مراسم به تبلیغات مذهبی میپردازند) و قسمتی هم به دلیل سنت آخرهفتههای مراسم رقص که جای خود را به پیکنیکهای لانگآیلند داد.
@TarTaKar
فریره بیش از همه با اثر «آموزش ستمدیدگان» شناخته میشود که یکی از متون بنیادین جنبش آموزش انتقادی است. او که سراسر عمر خود را به فعالیت عملی سوادآموزی و آموزش انتقادی پرداخت، به مدل بانکی آموزش که در آن ذهن شاگردان همچون حساب هایی خالی پنداشته می شود که قرار است با دانش معلم پر شود، انتقاد داشت و در عوض همسو با متفکران دیگری از جمله رانسیر و جان دیویی، آموزش را مکانیسمی برای تغییر و تنظیم فرآیندی برای به اشتراک گذاشتن آگاهی اجتماعی می دانست.
«فرهنگ سکوت» از نظر او به وضعیتی اشاره دارد که در آن روابط اجتماعی نابرابر، برای ستمدیده تصویری منفی و منفعل از خود میسازد و افراد تحت سلطه را از واکنش انتقادی به فرهنگی مسلط باز می دارد.
@TarTaKar
او از اعضای فعال حزب بلشویک بود و در انقلاب اکتبر شوروی در روسیه و اوکراین نقش داشت. ولی بعد از ماجرای ماخنویست ها با حزب به مشکل خورد. او بعد از دوبار دستگیری به آلمان تبعید شد.
وسولود از طرفداران اصلی فرم سازمانی آنارشیستی موسوم به آنارشیسم سنتز بود و معتقد بود «این سه عنصر (سندیکالیسم، کمونیسم و فردگرایی) سه وجه یک پروسه هستند، ساختنِ سازماندهی طبقهی کارگر (سندیکالیسم) در اجتماع آنارکوکمونیستی که چیزی بیش از زمینهی مادی ضروری برای غایت کمال فرد آزاد نیست.
* Volin
* Synthesis Anarchism
@TarTaKar
خود کاظم دارابی در صحنهی ترور حضور نداشت. اتهام اصلی دارابی این بود که تمام اقدامات تدارکاتی، شامل شناساییهای اولیه، عضوگیری ابتدایی برای تیم ترور از بین فعالان لبنانی حزبالله در آلمان، فراهم کردن امکاناتی نظیر محل اقامت، اتوموبیل، پاسپورتهای جعلی برای فرار بعد از عملیات و ... را به عنوان عنصر اصلی تیم ترور در آلمان انجام داده است.
یک سال بعد از این ترور دو عضو لبنانی تیم ترور به اسامی عباس راحیل و محمدیوسف امین بازداشت میشوند و اعترافات آنها مبنای دستگیری دارابی میشود. حکم دادگاه برای او حبس ابد بود اما بعد از ۱۵ سال آزاد شد و هنگام بازگشت به ایران مورد استقبال مقامهای رسمی جمهوری اسلامی قرار گرفت. مسئول اصلی ایرانی تیم ترور که به نظر دادگاه تیرانداز اصلی با مسلسل هم بوده است، عبدالرحمن بنیهاشمی بود که هرگز بازداشت نشد و بعد از عملیات به سرعت به ایران گریخت.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به کتاب «هنوز در برلن قاضی هست» نوشته مهران پاینده، عباس خداقلی و حمید نوذری مراجعه فرمایید.
@TarTaKar
شعار «ما ۹۹% هستیم» در این جنبش، به نابرابری دستمزد و ثروت بین ۱% جمعیت ثروتمند و بقیهی مردم اشاره داشت. معترضین برای نیل به اهداف خود بر اساس تصمیمات توافقی در مجامع عمومی، عمل میکردند که بر تغییر از طریق انجام کنش مستقیم به جای دادخواستنویسی به مقامات تاکید داشت. خارج از این مجامع نیز معترضین در گروههای غیرمتمرکز سازمان یافته بودند. افقیگرایی، اتونومی و نافرمانی، به عنوان سه هستهی نظری و عملی جنبش برشمرده شدهاند. دیوید گریبر* در مطلبی که در گاردین منتشر شد، استدلال کرد که اصول آنارشیستی کنش مستقیم، دموکراسی مستقیم و نفی نهادهای سیاسی موجود بنیانهای جنبش تسخیر والاستریت بودند.
* Occupy Wall Street (OWS)
* David Graeber
@TarTaKar
هانی در این جنبش به «دختری با موهای قرمز» معروف بود، نازیها به هویت او پی بردند و والدین او را به اردوگاه کار اجباری فرستادند. سرانجام آنها آزاد شدند و هانی موهای خود را سیاه کرد و به فعالیت خود ادامه داد. سرانجام به خاطر ریشههای موهای قرمزش شناسایی، دستگیر و به دست فاشیستهای هلندی شکنجه شد و به قتل رسید. پس از آزادسازی، شفت در تشییع جنازه ای دولتی به خاک سپرده شد، اما وقتی کمونیسم در هلند از پا افتاد، برگزاری بزرگداشت برای او ممنوع شد.
@TarTaKar
پس از مرگ ژینا در ۲۵ شهریور فضای ملتهبی در رو به روی بیمارستان کسری تهران و در میدان آرژانتین شکل گرفت که مردم شعارهایی سر دادند. اما شعار اصلی قیام یعنی «زن، زندگی، آزادی» در مراسم خاکسپاری ژینا در سقز توسط جمعیت انبوه معترضین طنین انداز شد. در ۲ روز اول عمده اعتراضات در کردستان مخصوصاً سقز، سنندج، دیواندره بود تا اینکه در ۲۸ ام با فراخوان «جمعی از فعالان اجتماعی و حقوق زنان» به سایر شهرها مخصوصاً به بلوار کشاورز تهران و چهارراه حاجی آباد رشت گسترش پیدا کرد. فردای آن روز شعار «زن، زندگی، آزادی» به اکثر خیابانهای شهرهای ایران یعنی خیابان شهناز تبریز، خیام قزوین، میدان مادر خرم آباد، بندرعباس گلشهر، فردوسی شاهین شهر، میدان دانشگاه شهر کرد، ۲۲ بهمن ایلام، میدان دوم بابلسر، پارک شادی بابل، همدان، لاهیجان، انزلی، جونقان، یزد، بهبان، اراک، زنجان، قم، شیراز، ارومیه، کیش سرایت یافت. اما از پس از روزهای اولیه شروع قیام، هر محلهای که توانست «کمیته انقلابی» خود را تشکیل دهد همچنین توانست شعله قیام را بشتر روشن نگهداشته و هزینه جانی کمتری دهد.
فارغ از اعتصاب کسبه، از جمله اولین اعتصابات میتوان کشاورزان اصفهان در ۱۲ مهر، کارگران پروژهای در ۱۸ مهر و تجمع تاریخی کانون وکلا در ۲۰ مهر (این اولین تجمع اعتراضی وکلای این نهاد است که نزدیک به یک قرن سابقه دارد)، گروه ملی صنعتی فولاد در ۳۰ مهر، تحصن سراسری معلمان در ۱ آبان، اعتصاب کارگران شرکت موتورسازان تراکتورسازی تبریز در ۲ آبان را نام برد. اما اوج اعتصابات کارگری یعنی اعتصابات کامیون داران و رانندگان، کارگران ذوب آهن، شرکت لوازم خانگی پارس، جوشکار مجتمع فولاد بافق، کارگران شرکت صنعتی تولیدی مرتب، پرستاران بیمارستان امام تهران، کارگران شرکت گندلهسازی مادکوش بندرعباس، کشاورزان اصفهان، کارگران کاشان، کارگران پیمانی پتروشیمی ماهشر و معدن مس سونگون، آلومینیوم المهدی بندرعباس، سیمان سپاهان، سیتی سنتر، داروگر، پتروشیمی سنندج، تراکتورداران تربت جام در روزهای منتهی به ۱۶ آذر #روز_دانشجو، در همبستگی با دانشجویان بود که از همان اولین روز یعنی ۲۶ شهریور زیر بیشترین فشارها، سرکوبها و یورشها چون ۹ مهر دانشگاه تبریز، ۱۰ مهر دانشگاه شریف، ۷ آبان دانشگاه تهران، ۸ آبان دانشگاه آزاد تهران شمال و دانشگاه آزاد مشهد همه روزه قیام را روی دوش خود کشیدند و به جلو بردند.
آمار دقیقی از قربانیان قیام زن، زندگی، آزادی در دست نیست اما تخمینها حاکی از کشته شدن حدود ۶۰۰ نفر از جمله حدود ۷۰ کودک و بازداشت شدن بیش از ۶۰ هزار نفر است. بیشتر آمار تلفات از مناطقی غیر از مرکز ایران بود؛ تنها در چند ساعت یک بعد ازظهر جمعه در ۸ مهر، #جمعه_سیاه_زاهدان، تعداد ۹۱ نفر کشته شدند که تقریباً دو برابر تعداد کسانی بود که نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی در نزدیک به یک هفته در کل ایران کشته بود!
@TarTaKar
ماکس که مکانیک بود، دوران سربازی خود را در جنگ جهانی اول در صف نیروهای آلمانی جنگید. جنگ که چشمان او را به طبیعت سرمایهداری باز کرده بود، متاثر انقلاب اکتبر شوروی، پس از جنگ عضو حزب کمونیست آلمان شد و شعبه حزب را در شهر خود فالکنشتاین تاسیس کرد و اعتراضات بیکاران را رهبری کرد.
او سپس به مبارزات مسلحانه شهری روی آورد؛ او به همراه رفقایش اماکن پلیس را متلاشی میکرد، پولها را از بانکها سرقت میکرد و به کارگران میداد، آرشیوهای اطلاعاتی حکومت را نابود میکرد.
ماکس سپس پناهنده شوروی شد و در آنجا چندین بار گروههای نازی به قصد کشتن او به سخنرانیهایش حمله بردند. در ۱۹۳۳ و در دورهی استالین او منتقد شرایط رفاهی کارگران بود تا اینکه نهایتاً او از حزب کمونیست اخراج شد.
@TarTaKar
مرتضی راوندی افسانه پرورانی ناسیونالیستها که سلطه مذهب بر زندگی مردم را به بعد از ورود اسلام محدود میکنند را میزداید. او قدرت «طبقه» روحانیان در دوره ساسانیان را در کتاب «زندگی روزمره ایرانیان» اینگونه توصیف میکند که: «طبقه روحانیان در دوره ساسانیان در راس طبقات ممتاز قرار داشتند. قدرت آنها در آن حد بود که حتی گاه در مقابل سلطان پایداری میکردند. روئسای آنان از میان مغان انتخاب میشدند، نفوذ معنوی روحانیان به حدی بود که هر کس از گهواره تا گور تحت نظارت و سرپرستی آنان بود، اجرای تشریفات مذهبی و هدایت معنوی مردم با آنان بود.»
او همچنین زندگی مردم عادی را در دوره «شکوه و افتخار» ناسیونالیستها این گونه بیان میکند: «در حالی که کشاورزان زیرفشار مالیات و بیگاری قادر به تامین مواد غذایی مورد نیاز خود نبودند، طبقات ممتاز، گندم، روغن، شراب انواع میوه و گوشت خود را از کشاورزان میگرفتند … کلیه کسانی که به طبقه ممتاز متعلق نبودند مجبور بودند به هر قسم خدمت تن دهند و در ساختمان کاخ شاهی شرکت کنند… همین نظام و نابرابری منشا نهضت مزدکی گردید … زنان وابسته به طبقات متوسط و محروم برای امرار معاش و تامین زندگی دوشادوش مردان در امور اقتصادی شرکت میکردند. به جز زنان وابسته به طبقات ممتاز، دیگر زنان اسیر حجاب نبودند.»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۴ سپتامبر ۱۸۶۷، جلد اول مهمترین اثر کارل مارکس «سرمایه» در آلمان رونمایی شد. این کتاب پس از آن به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شد و کارگران بیشتری آن را مطالعه کردند. مارکس در این کتاب، سرمایهداری را شیوه تولید بر پایه استثمار طبقهکارگر تعریف میکند و نشان می دهد که مالکیت خصوصی ابزار تولید یا احتکار سرمایه، انسانها را مجبور میکند که ارزش اضافه تولید شده در چندین ساعت از ۸ ساعت کاری خود را برای داشتن فرصت معاش به نام سود به سرمایهدار باج دهند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، #نوید_افکاری از معترضین اعتراضات مرداد ۹۷ در شیراز به اتهام محاربه و قتل یک مأمور امنیتی اعدام شد.
«دنبال یک گردن برای طناب دارشان میگردند.»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی۱۲ سپتامبر ۲۰۰۱، آنارشیست اسپانیایی و کارگر منسوجات دلورس پرات* در سن ۹۶ سالگی درگذشت.
* Delores Prat
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳، ژنرال راست گرا آگوستو پینوشه علیه دولت منتخب چپ گرای سالوادور آلنده در شیلی کودتا کرد. آلنده یک ماه قبل از آن پینوشه را به عنوان رئیس نیروهای مسلح خود منصوب کرده بود و او از این موقعیت برای سازماندهی کودتا استفاده کرد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۰، میرنا مک چانگ* انسان شناس که با مستند کردن قتل عام بومیان مایا معروف شده بود، توسط نیروهای نظامی تحت حمایت آمریکا، در گواتمالا به قتل رسید.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۱ سپتامبر ۱۹۱۹، تریسا ریبول* خواننده فولک انقلابی در بارسلونا متولد شد. تریسا از مبارزان ضدفاشیسم در اسپانیا و از فعالان می۶۸ فرانسه بود.
*Teresa Rebull
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۰ سپتامبر ۱۸۹۳، روزنامهی آنارشیست عبری «صدای آزاد کار» اولین کنسرت، مراسم رقص و بوفهی یوم کیپور* را میزبانی کرد. مراسم ضدمذهب پرجمعیت ۲۴ ساعته که ملاقاتی بین چندصد نفر بیرون از سالن کلارندون بود. بعد دخالت پلیس چند نفر را بازداشت شدند.
* Yom Kippur
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۹ سپتامبر ۱۹۲۱ پائولو فریره*، آموزگار و فیلسوف مارکسیست برزیلی و یکی از مبلغان پیشگام آموزش انتقادی متولد شد.
«هر وضعیتی که در آن برخی افراد دیگران را از شرکت در فرایند پرسشگری بازدارند، وضعیتی خشونت آمیز است... بیگانه ساختن انسان ها از تصمیم گیری های خود، بدل ساختن آنها به ابژه است.»
*Paulo Freire
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۸ سپتامبر ۱۹۴۵، وسولود میخائیلوویچ ایکنباوم*، آنارکوسندیکالیست روس که بیشتر با نام وُلین شناخته میشود، در اثر سل درگذشت. او معتقد به ادغام کمونیسم با آنارشیسم بود.
* Vsevolod Mikhailovich Eichenbaum
Все́волод Миха́йлович Эйхенба́ум
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۶ شهریور ۱۳۷۱، صادق شرفکندی، دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران، فتاح عبدلی، عضو کمیتهی مرکزی و مسئول اروپای حزب و همایون اردلان، مسئول کمیتهی آلمان حزب به همراه نوری دهکردی، کارمند صلیب سرخ و فعال در امور پناهندگان ایرانی مقیم آلمان توسط تیمی متشکل از کاظم دارابی و همدستان وی در رستوران #میکونوس برلین آلمان ترور شدند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، جنبش «تسخیر والاستریت»* در اعتراض به نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، مصرفگرایی و فساد سیاسی، در جریان طغیان جنبشهای تسخیر در آمریکا و کشورهای دیگر شکل گرفت.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۶ سپتامبر ۱۹۲۰، هانی اسخافت* مبارز کمونیست هلندی متولد شد. او در زمان اشغال نازیها، ابتدا برای ساکنان یهودی کارتهای شناسایی میدزدید ولی سپس به اقدامات مسلحانه دست زد.
* Hannie Schaft
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، #ژینا_امینی، با ضرب و شتم بازداشتگاه گشت ارشاد کشته شد. مرگ او قیام #زن_زندگی_آزادی را جرقه زد که نتنها با مبارزه برای حقوق زنان و #حجاب_اجباری، ایدولوژی طبقه حاکم را نشانه رفت بلکه با درنوردیدن مرزهای مصنوعی دولتها که ملتها را به زیر یوغ خود میکشانند، فریاد همبستگی خود را علیه هرگونه تبعیضی به گوش تمامی زحمتکشان جهان رسانید.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۵ سپتامبر ۱۹۳۳، ماکس هوئلز*، کمونیست آلمانی ملقب به «رابینهود سرخ» در رودخانه غرق شد. او نام مستعارش را در طول انقلاب آلمان کسب کرد که از بانکها سرقت میکرد تا به کارگران بدهد.
* Max Hoelz
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۳ شهریور ۱۳۷۸، مرتضی راوندی تاریخ نگار چپ درگذشت. کوشش او پر کردن جای خالی زندگی مردم، حتی پوشاک و غذا و تفریحات آنها در تاریخ نویسی ایران است.
@TarTaKar
نوید که کارگر و همچنین کشتیگیر حرفهای بود به همراه دو برادرش دستگیر شد و بدون دسترسی به وکیل تحت فشار شکنجه مجبور شد علیه خود و برادرانش اعتراف کند. فشارهای بازداشت منجر شد که یکی از برادرانش دو بار دست به خودکشی بزند.
افشاگری وی دربارهی شکنجه، اعتراف اجباری و اعدام قریبالوقوعاش کارزارهایی در فضای مجازی برانگیخت و موجب واکنش کمیتهی بینالمللی المپیک و کشتی شد. اما نهایتاً آنها که «دنبال یک گردن برای طنابشان میگردند» او را بدون اطلاع قبلی و ملاقات آخر، صبح شنبه اعدام کردند.
@TarTaKar
به عنوان انقلابی مادامالعمر او از نوجوانی برای ۸ ساعت کاری در روز مبارزه کرد، در انقلاب اسپانیا شرکت کرد و در پی شکست آن به فرانسه گریخت، جایی که او و خانوادهاش در اردوگاه کار اجباری به کارآموزی گماشته شدند و بعد به اسپانیا دیپورت شدند.
دلورس توانست با نوردیدن پیرنه از مرگ قطعی بگریزد و به فرانسه برود و در معدن کار پیدا کند. او در تبعید در اتحادیهی آنارشیست CNT فعال باقی ماند و در سن ۹۱ سالگی به طور فعال آغاز به حمایت از مهاجران بدون ویزا کرد. هر سال از ۱۹۹۶، گروهی از مردم مسیر او را از کاتالونیا تا فرانسه از بین کوهها دنبال میکردند.
@TarTaKar
در روز اول ، دولت جدید شروع به انتقال هزاران نفر-عمدتا فعالان طبقه کارگر و چپ گراها-در ورزشگاه ملی کرد و بسیاری را کشت. دیکتاتوری وحشیانه نظامی، که توسط قدرتهای غربی مانند ایالات متحده و بریتانیا حمایت می شد، ایدئولوژی اقتصادی خشن راست گرایان نئولیبرال منسوب به پسران شیکاگو** را اجرا کرد.
در حالی که ناظران بین المللی وعده «معجزه اقتصادی» می دادند، در حقیقت استانداردهای زندگی برای اکثریت قریب به اتفاق مردم افت کرد و همراه با کاهش دستمزد ها بخشی از هزینه های مراقبت های بهداشتی ، آموزشی و مسکن قطع شد.
هر کارگری که تلاش می کرد مقاومت کند، کشته، شکنجه، زندانی یا «ناپدید» می شد. یکی از روشهای رایج اعدام توسط رژیم این بود که غیرنظامیان را از هلیکوپتر به داخل اقیانوس یا از بالای کوههای آند پایین بیندازد.
طی ۱۷ سال پس از آن، بیش از سه هزار نفر توسط رژیم کشته و بیش از سی و هفت هزار نفر دیگر به طور غیرقانونی زندانی یا شکنجه شدند. بسیاری از زندانیان ، علی الخصوص زنان و همچنین مردان، مورد تجاوز منظم و سوء استفاده جنسی از سوی نگهبانان قرار می گرفتند. علاوه بر تجاوز توسط نگهبانان ، برخی از زنان با استفاده از سگ ، موش و عنکبوت مورد آزار قرار می گرفتند و گزارش شده که برخی مجبور به برقراری رابطه جنسی با اعضای خانواده خود می شدند. بسیاری از فرزندان کشته شدگان به کلیسای کاتولیک واگذار شده یا به فرزندخواندگی پذیرفته شدند، در حالی که بچه ها یا از وضعیت والدینشان بی خبر می ماندند یا به آنها گفته می شد که پدر و مادرشان را طی حادثه ای از دست داده اند.
* Chicago Boys
در ایران موسسه فکری نیاوران این سنت اقتصادی را یدک میکشد.
@TarTaKar
او انتقاداتی صریح درباره نحوه برخورد دولت گواتمالا با افراد بومی مایا عنوان کرده و قتل عام این مردم به دست ارتش در کوهستان های محل زندگی مایا ها را مستند کرده بود.
خواهر او هلن در سال ۱۹۹۲ جایزه حقوق زیستن** را برای «شجاعت و پیگیریش در دادخواهی و پایان بخشیدن به مصونیت قضایی قاتلین سیاسی» دریافت کرد.
این جایزه را که معمولاً با نام جایزه نوبل آلترناتیو عنوان میشود جایزهای سالانه برای فعالان و کنشگران در زمینههای حقوق بشر، بهداشت، حفظ محیط زیست، آموزش و صلح در سراسر دنیا است.
* Myrna Mack Chang
** Right Livelihood Award
@TarTaKar
انتشار ویدیوهایی که او در همان روز کشته شدنش با گوشی موبایلش گرفته بود و روی آنها روایت کرده بود، توجه رسانهای زیادی را جلب کرد. او در بخشی از این ویدیوها میگوید: «من هم پسر کسی هستم، آمدم اینجا جان خودم را به خطر انداختم، مادرها، پدرها شما هم بگویید بچههایتان بیایند بیرون»
@TarTaKar