#در_چنین_روزی ٢٢ آوریل ۱۸۷۰، ولادمیر لنین رهبر حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه (بولشویک) و یکی از بنیانگذاران اتحاد جماهیر شوروی به دنیا آمد.
«تجربه انقلاب خیلی شیرینتر از نوشتن در مورد آن است. »
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱ اردیبهشت ۱۳۲۱، محمد مختاری شاعر، مترجم چپ و از از اعضای فعال کانون نویسندگان به دنیا آمد. مختاری از قربانیان ماجرای موسوم به قتلهای زنجیرهای است.
«درخت و سنگ و سار و سنگسار و دار، سایه دستیست که میپندارد دنیا را باید از چیزهایی پاک کرد!»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، معلمان با فراخوان «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» برای مطالبه حقوق خود دست به تجمعات سراسری زدند. از جمله مهمترین شعارها #معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد بود.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۳۱ فروردین ۱۳۵۹، با شکست قاطعانه انجمنهای اسلامی در انتخابات دانشگاهها، حملات حکومت تازه مستقر به شوراهای دانشجویی به نقطه اوجی رسید که منجر به تعطیلی دانشگاهها و «انقلاب فرهنگی» شد. که در جریان آن نزدیک به ۴۰ دانشجو کشته و تعداد بسیاری زخمی و بازداشت شدند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۳۱ فروردین ۱۳۰۴، معادل بیستم آوریل (نیسان) ۱۹۲۵ با گسیل نیروهای نظامی رضاخان به شهر محمره، سرکوب «کمیته قیام سعادت» با حمایت بریتانیا و گماشتن فضلالله زاهدی به ریاست حکومت نظامی در منطقه، دوره ای از اشغال سرزمین و استعمار مردم عرب به دست حکومت مرکزی آغاز شد. روزنامه ملی گرای حبل المتین از این اقدام با عنوان «فتح خوزستان» نام برد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۹ آوریل ۱۹۶۰، در «سهشنبه خونین» هزاران دانشجو دانشگاه کرهایِ سئول علیه دیکتاتوری مورد حمایت آمریکا راهپیمایی کردند و به این شکل انقلاب آوریل به نقطه اوجش رسید.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۳۰ فروردین ۱۲۸۸، هوارد باسکرویل آمریکایی، عضو انجمن شورایی و ایالتی تبریز و رهبر «فوج نجات» در نبرد برای شکستن محاصره شهر در جنبش مشروطه درگذشت.
«تنها فرق من با این مردم زادگاهم است و این فرق بزرگی نیست!»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۸ آوریل ۲۰۰۱، پلیس در الجزایر مرد جوانی به نام ماسینیسا را به قتل رساند و این واقعه نقطه شروع قیامی سراسری معروف به «بهار سیاه» شد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۹ فروردین ۱۳۵۴، بیژن جزنی فعال سیاسی چپ، تئوریسین و از بنیانگذاران چریکهای فدایی خلق به همراه تنی چند دیگر از زندانیان سیاسی به بهانه فرار از زندان، تیر باران شدند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۷ آوریل ۱۹۵۸، بلژیک نمایشگاهی جهانی را افتتاح کرد که شامل یک «باغ وحش انسانی» بود و در آن مردان، زنان و کودکان سیاهپوست در «شرایط بومی» خود در کنگو، که در آن زمان مستعمره بلژیک بود، به نمایش گذاشته شده بودند.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۷ فروردین ۱۳۶۰، معلم و شاعر مبارز چریک فدائیان خلق، سعید سلطانپور در شب عروسیاش دستگیر شد و ۲ ماه بعد در زندان اوین تیرباران شد.
«چشم هر اختر پوینده که در خون میگشت
برق خشمی زد و بر گرده شب خنجر شد»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۵ آوریل ۱۹۸۹، به موجب مرگ هو آیوبنگ* رهبر اصلاح طلب حزب کمونیست چین کارگران در میدان تیانانمن** جمع شدند. این امر موجی از اعتراضات دانشجویی و کارگری را در سراسر کشور به راه انداخت که تنها یورش نیروهای نظامی ارتش یارای توقف آن را پیدا کرد.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۶ فرودین ۱۳۸۴، مردم عرب خوزستان در اعتراض به نامه ابطحی رئیس دفتر رئیس جمهور، سید محمد خاتمی در مورد تصمیم شورای عالی امنیت ملی مبنی بر سیاست کوچدهی عربهای منطقه، تظاهرات کردند. در سال ۹۶ نیز به مناسبت این روز، معروف به «۱۵ نیسان»، تظاهرات شد که تخمینها حاکی از کشته شدن ۳۰ تا ۹۰ نفر است.
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۶ فروردین ۱۳۵۲، زندانیان بند سیاسی در عادلآباد شیراز شورش کردند.
«ما بیحرکت میمیریم، ماهیت مبارزهی ما در حرکت و جنبش است!»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۱۴ آوریل ۱۸۱۶، یکشنبه شب عیدپاک، قیام بوسا* در باربادوس** آغاز شد. این قیام که بزرگترین شورش بردگان آفریقایی بود به اسم فرمانده آن شناخته شد.
@TarTaKar
مختاری در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ اسطورهشناسی و ادبیات را در دانشکده هنرهای دراماتیک تدریس میکرد که با وقوع انقلاب فرهنگی و پاکسازیِ دانشگاهها از اساتید دگر اندیش از دانشگاه اخراج شد.
او علاوه بر سردبیری مجله بیداران در سال ۱۳۵۹، تا سال ۱۳۶۰ نیز دبیر کانون نویسندگان ایران بود. در آذرماه ۱۳۶۰ به مدت ۲ سال به زندان رفت و حکم انفصال دائمی از کلیه خدمات دولتی برای او صادر شد.
از آثار محمد مختاری میتوان به «بر شانه فلات»، «وزن دنیا»، «سحابی خاکستری»، «خیابان بزرگ»، «تمرین مدارا»، «حماسه زال»، «رستم و سهراب» و «هفتاد سال عاشقانه» اشاره کرد.
https://youtu.be/rXljNmIJWJs
@TarTaKar
در فراخوان شورای هماهنگی معلمان دلیل تجمع سراسری این ذکر شده است که نه تنها هیچ یک از مطالبات معلمان تحقق نیافته است بلکه چندی از معلمان تنها به جرم استفاده از حق قانونی خود یعنی داشتن تشکل صنفی مستقل از حاکمیت بازداشت شدهاند.
به علاوه فراخوان به خصوصیسازی آموزش و پرورش که حق دسترسی رایگان و برابر به تحصیل را از مردم سلب کرده است و همچنین خصوصیسازی صندوق ذخیره فرهنگیان که تبدیل به درآمدهای رانتی شدهاند به شدت اعتراض کرد.
جنبش معلمان و فرهنگیان بازنشسته ایران برای نخستین بار با اعتصاب سراسری در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ به صورت علنی خود را متشکل در غالب شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نشان داد و تاکنون نیز توانسته است با وجود تمامی فشارهای امنیتی، دستگیریها و پروندهسازیهای متعدد به کار خود ادامه دهد.
@TarTaKar
در فروردین ۵۹، انجمنهای اسلامی تنها توانسته بودند ۱۰ درصد آرا را در انتخابات دانشگاهی کسب کنند. حکومت تازه مستقر با تاکیدات روحالله خمینی بر «انقلابی اساسی» در دانشگاههای کشور، برای تصفیه استادان، تبدیل دانشگاه به محیطی برای علوم عالی اسلامی و عدم وابستگی آنان به دگر اندیشان، به خصوص کمونیست و مارکسیست، اقداماتی پی در پی در جهت محدود کردن و برخورد با مراسمها و شوراهای دانشجویان آغاز شد.
پس از درگیریهای خشونت آمیز در دانشگاههای تبریز، علم و صنعت، تربیت معلم، صنعتی شریف، تهران، دانشگاه شیراز و دانشگاه مشهد و تعطیلی دفاتر سیاسی برخی از احزاب، نیمه خرداد به عنوان پایان رسمی نیمسال تحصیلی اعلام و پس از آن فرصت لازم برای سرکوب شورایهای دانشگاههایی فراهم شد.
در ۳۱ فروردین ۱۳۶۰ و اولین سالگرد وقوع این حوادث نیز تظاهراتی برگزار و منجر به کشته شدن آذر مهرعلیان ۱۷ ساله، مژگان رضوانیان ۱۶ ساله، ایرج ترابی ۲۲ ساله و زخمی شدن بعضی دیگر از دانشجویان شد.
@TarTaKar
کمیته قیام سعادت به رهبری شیخ خزعل، غلامرضاخان فیلی، یوسفخان امیر مجاهد و حسینخان بهمنی در سال ۱۳۰۳ در خوزستان شکل گرفت و یکی از جناحهای اقلیت مجلس پنجم مشروطه بود. آنها مخالف سیاستهای مرکزگرایانه سردار سپه رضاخان بودند و از بازگشت به سیستم سیاسی مشروطه حمایت میکردند.
درگیری با حکومت مرکزی زمانی بالا گرفت که کمیته قیام سعادت از پرداخت مالیات به رضاخان امتناع ورزید. در ۲ مرداد ۱۳۰۴، مردم پس از سرکوب کمیته، دستگیری شیخ خزعل و برقراری حکومت نظامی قیام کردند که به شکست انجامید.
بيستم آوريل ۱۹۲۵ همچنین سر آغاز کشتار و کوچاندن اجباری مردم عرب به ساير مناطق ايران بود. به گفته عين السلطنه، برادر ناصر الدين شاه، فقط در مرداد ۱۳۰۴ ش، لشكريان اشغالگر پهلوى هفتصد عرب را در محمره (خرمشهر) كشتند و خانه هاى فراوانى را ويران كردند. آنان اين كار را - به گفته كتاب «گزيده اسناد خليج فارس» - به كمک ناو شكن انگليسى مستقر در عبادان انجام دادند. نيز به گفته روزنامه «پاريس تايمز» در سال ١٩٢٨ (١٣٠٧ش) نيروهاى حكومت مركزى تهران يكصد و بيست كشاورز و روستايى عرب را از قصبه تا بنى طرف كشتند زيرا به سنگينى ماليات استعمارگران پهلوى اعتراض داشتند.
در این متن از یادداشتی نوشته یوسف عزیزی بنی طرف استفاده شده است.
@TarTaKar
روز بعد دانشجویان معترض دیگری توسط حامیان دولت مورد حمله قرار گرفتند. پلیس به سوی مردم تیراندازی کرد که باعث کشته شدن ۱۸۰ نفر شد و دولت حکومت نظامی اعلام کرد. با این وجود جنبش رشد کرد و هفته بعد از آن، ارتش از شلیک به سمت مردم خودداری کرد.
جمهوری اول کره که به واسطه قدرت نظامی ایالات متحده در ۱۹۴۸ شکل گرفته بود با انقلاب آوریل سرنگون شد. و از تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۶۰ جمهوری دوم سر کار آمد.
@TarTaKar
هوارد باسکرویل فارغ التحصیل دانشگاه پرینستون بود و در زمانی که درگیریها آغاز شدند، او مدرسه مموریال تبریز مشغول به تدریس تاریخ بود. پس از گذشت ۱۱ ماه از محاصره شهر توسط نیروهای ضد انقلاب «فوج نجات» متشکل از دانشآموزان به رهبری او شکل گرفت. سرانجام در نبرد «شام غازان» با اصابت گلوله درگذشت.
«گل نصرانی» در ترجیع بند معروف زیر خطاب به هوارد است:«سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی، ما را ز سرِ بریده میترسانی؟ ما گر ز سرِ بریده میترسیدیم در محفل عاشقان نمیرقصیدیم»
@TarTaKar
پس از قتل ماسینیسا** در کابالی الجزایر*، اعتراضات و شورشهایی در سراسر کشور آغاز شد و نبرد برای شرایط اقتصادی مطالبه حقوق دموکراتیک و حقوق فرهنگی مردم آمازیغ (بربر)*** شدت گرفت.
هزاران نفر از افراد بیخانمان خانههای خالی را اشغال کردند و شوراهای سنتی روستاها تظاهراتی ترتیب دادند. همچنین معترضین در شهرها و روستاها دست به هماهنگیهای مشترک زدند و دهها مرکز پلیس را به آتش کشیدند. پلیس تنها پس از کشتن ۱۲۰ نفر توانست این شورش را سرکوب کند.
* Kabylie, Algeria
** Massinissa
*** Amazigh (Berber)
@TarTaKar
در این روز، بیژن جزنی از بنیانگذاران سازمان چریکهای فدایی خلق ایران به همراه حسن ضیاظریفی، احمد جلیلی افشار، سعید کلانتری، عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده، عباس سورکی و دو مجاهد به نامهای مصطفی جوان خوشدل و سید کاظم ذوالانواری تیرباران شدند.
فردای آن روز روزنامهها از کشته شدن ۹ زندانی در حال فرار خبر دادند. این موضوع تا بهمن ۵۷ مسکوت ماند و تنها بعد از محاکمه عدهای از اعضای ساواک بود که روشن شد این ۹ نفر به دست ماموران به تپههای اوین برده شده و در آنجا به رگبار گلوله بسته شده اند.
@TarTaKar
این افراد توسط تماشاگران سفیدپوست مورد سو استفاده و تمسخر قرار میگرفتند و تماشاگران از روی حصار بامبو، پول و موز پرتاب میکردند تا واکنشی برانگیزند. مردم کنگو که در این نمایشگاه حاضر بودند و همچنین کارگرانی از کنگو که آنجا کار میکردند، در یک ساختمان جداافتاده اسکان یافته بوند. آنها در محیطی تنگ و انباشته بودند و نمیتوانستند کسی را به حضور بپذیرند یا آنجا را تا زمان پایان نمایشگاه در ماه اکتبر ترک کنند.
این آخرین باغوحش انسانی بود که در دنیا برگزار میشد، اگرچه پیش از آن در همان قرن انسانهای دیگری را در جاهایی از جمله ایالات متحده، انگلستان، آلمان و نروژ روی صحنه برده بودند.
@TarTaKar
سعید سلطانپور اولین بار در اعتراضات ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ که از خواستهی اصلیشان افزایش حقوق معلمان بود دستگیر شد. بعدها اما او بیشتر به دلیل فعالیتهای نه صنفی بلکه سیاسی و هنریاش، یعنی شعرهای شورانگیزی که میسرود و نمایشنامههایی که در به صحنه بردن آنها نقش داشت بازداشت شد.
در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ سعید سلطانپور را در زندان اوین اعدام کردند. او را در شب عروسیش در فروردین همان سال دستگیر کرده بودند. بنا به روایت سرور علی محمدی نخست ۲ پاسدار وارد شدند و خواستند او را به بهانه قاچاق ارز یا چیزی شبیه به آن دستگیر کنند. سعید همراهشان نرفت. پاسداران رفتند و با شمار بیشتری برگشتند و این بار پذیرفتند تا پایان مراسم مزاحمت ایجاد نکنند، بعد او را ببرند، چند سؤال بپرسند و ۲ ساعت بعد خودشان او را بازگردانند. اما سرانجام مراسم با شلیک هوایی پایان یافت.
سعید در تاریخ ۳۰ خرداد پس از رد کردن پیشنهاد توبه و اعترافات تلویزیونی و اعلام عقب نشینی از اعتقادات خود، به همراه چند تن دیگر که بیشترشان از بازداشتیان تظاهرات معروف ۳۰ خرداد بودند، اعدام شد.
از مهمترین آثار او میتوان «صدای میرا»، «آوازهای بند» و «عباس آقا کارگر ایران ناسیونال» را نام برد.
@TarTaKar
https://youtu.be/TWV9m-ri00U
همواره از این جنبش به عنوان جنبشی دانشجویی طرفدار دموکراسی سرمایهداری یاد میشود و نقش پررنگ طبقه کارگر در آن مغفول می ماند. وقتی دانشجویان تحت سرکوب قرار گرفتند، کارگران زیادی برای حمایت از آنها دست به عمل زدند. در پکن بعد از اعلام حکومت نظامی، کارگران خیابان ها را سنگربندی کردند و با کمک عده ای از سربازان توانستند جلوی پیشروی نیروها به مرکز شهر را بگیرند.
اگرچه دانشجویان و روشنفکرانی که زبان انگلیسی می دانستند به چیزهایی درباره «دموکراسی» اشاره می کردند اما دغدغه اصلی کارگران مسائل اقتصادی بود که با اصلاحات بازار به دست دولت، وضعیت وخیمی پیدا کرده بود. کارگران آشفته از آزادسازی این امر را نتیجه ی بروکراسی غیر دموکراتیک حکومت چین می دیدند. به قول یکی از کارگران «در کارگاه ها حرف کارگران حساب است یا حرف رهبر؟! در کارخانه دیکتاتور دیکتاتور است و همه چیز طبق حرف یک نفر پیش می رود. اگر حکومت را از دریچه ی کارخانه ببینی این ها همانند هم هستند: یک نفر فرمان می دهد...ما خواسته ی عجیبی نداریم. فقط می خواهیم کارگاه های خود را مستقلانه اداره کنیم.»
وقتی نهایتاً سرکوب نظامی در چهارم ژوئن آغاز شد، بیشتر قربانیان از کارگران بودند و شدیدترین درگیری ها در مناطق کارگری پکن رخ می داد. تعداد دقیق قربانیان مشخص نیستند ولی عددهای تخمینی بین آمار رسمی دولت چین یعنی 300 نفر، تا چند هزار نفر قرار می گیرند. خانواده های زندانیان هویت دویست نفر از کشته شدگان را مشخص کرده اند.
@TarTaKar
این نامه که در ۱۳۷۷ نوشته شده بود، منسوب به محمد علی ابطحی مبنی بر تغییر بافت جمعیتی استان در ۱۳۸۴ منتشر شد، که در آن نشان میداد که او از وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط همچون وزارتخانههای مسکن و اطلاعات میخواهد تا با اقدامات خاص و تشویق کوچ غیر بومیان به استان و کوچ معکوس عربها به سایر استانها، طی ۱۰ سال جمعیت مردم عرب را از اکثریت به اقلیت بدل سازند. انتشار این نامه خشم عمومی را برانگیخت و منجر به تظاهرات ۴ روزه شد. بار دیگر نیز در ۲۶ فرودین ۱۳۹۰، مردم دست به تظاهرات زدند که پس از ۲ روز کاملاً سرکوب شد.
خود ابطحی این نامه را جعلی خواند و انتشار آن را تلاشی برای تخریب اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ دانست، که در آن پیروزی محمود احمدی نژاد به پیروزی رسیده بود. با این حال اما این اولین باری نیست که چنین نامههایی منتشر مییابد. به عنوان مثال میرزا آقا خان کرمانی در جزوه «خرید عربستان» به ناصرالدین شاه پیشنهاد میکند تا اجازه دهد زرتشتیان هند زمینهای حاصلخیز را از بومیان عرب بگیرند.
@TarTaKar
اکبر معصوم بیگی درباره این واقعه نوشته است: «در یک روز درخشان فروردین ماه سال ۵۲، در بند ۴ زندان عادلآباد شیراز، اتفاقی افتاد که سرنوشت بسیاری از زندانیان این زندان را از بیخ دگرگون کرد. برخی برای همیشه سیاست را بوسیدند و به کناری نهادند، برخی به «راست» افتادند، پارهای فرصت را مغتنم شمردند و زنجیرها و بندهای دروغین خودساخته و اطاعت کورکوانهی سازمانی را از دست و پا و ذهن خود پاره کردند و به دور انداختند و درضمنِ حفظ تعهد تشکیلاتی روش استقلال فکری را پیش گرفتند. برخی از فضای آزاداندیشانهی پیش آمده سود جستند و شکفتند و برخی پژمردند، برخی کسان هم همچنان به همان روشهای گذشته ادامه دادند، اما هرچه بود شورش ۲۶ فروردین موقعیت بسیار درخشانی در زندان عادلآباد پدید آورد که نظیرش را پیش از شورش در این زندان و در هیچ زندان دیگری در سراسر ایران، نمیشد پیدا کرد.»
telegra.ph/In-Memory-of-Farvardins-Rebellion-04-14
@TarTaKar
بردگان از فرصت تعطیلی موقت کار و اجتماعات مربوط به عید پاک استفاده کردند تا خود را سازماندهی کنند. آنها برای هر بخش مزارع نیشکر، یک رهبر انتخاب کردند و سه فرد سیاهپوست آزاد که با شورشیان دیدار می کردند، به کمکشان آمدند.
شورش با آتش زدن مزارع نیشکر در سن فیلیپ آغاز شد و به سرعت نزدیک به ۴۰۰ مرد و زن از ۷۰ ایالت به آنان پیوستند. روز بعد مقامات استعماری انگلیس حکومت نظامی اعلام کردند و به سرعت قیام را سرکوب کردند. طی گزارش ها در طی شورش و تنها دو نفر از سفیدپوستان کشته شدند، در حالی که شمار بردگان کشته شده ۱۲۰ نفر بود و پس از آن ۱۴۴ نفر اعدام و ۱۳۲ نفر تبعید شدند.
امروزه در باربادوس از باروس به عنوان قهرمان ملی یاد میشود. تصویر بالا مربوط به مجسمهی رهایی باربادوس است که در بین مردم به بوسا معروف است. این مجسمه نمادین است و نشانگر چهرهی خود او نیست.
* Bussa
** Barbados
@TarTaKar
مهدی صالحی در ۱۲ آبان ۱۳۹۸ به دلیل شرکت در تظاهرات دی ۱۳۹۶ بازداشت شد و سپس به ۲ بار اعدام و ۵ حبس تعزیری محکوم شد. اما او تمامی این اتهامات را رد کرده بود و گفته بود که به دلیل نگرانی از سلامت دوستش یعنی اصغر هارونالرشیدی به خیابان رفته بود. مهدی وقتی میبیند که دوستش از ناحیه کمر زخمی میشود به کمک او میشتابد و در هنگام جابهجاییاش با گلوله ساچمهای از ناحیه سر زخمی میشود.
مهدی یک دختر ۹ ساله در زمان درگذشتش داشت.
@TarTaKar