tazyehsimafilm | Unsorted

Telegram-канал tazyehsimafilm - استودیو سیمافیلم (تعزیه)

1750

آخرین اخبار . اطلاعیه و کلیپهای تعزیه خوانی در کانال استودیو سیمافیلم (آقابزرگی) ارتباط با مدیر @majid_3174

Subscribe to a channel

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

محمد بود شول از سیرجان
به فقدان بابش که بسپرده جان
پذیرا شود تسلیت از حقیر
که از مرگ نبود در عالم گریز
---------------------
زمرحوم حری رفیقی که بود
مرا یار و بر غصه هایم فزود
--------------------
زمیراحمدی هم بگویم چنین
حبیبش به طفلی هزار آفرین
-------------------
به فرزان علی جان سلام و درود
به محمود آباد عباس بود
شما نیز بودی دگر این حقیر
عجب دوره ای هر سه گشتیم پیر
------------------
قم

حاجی احمد شهرتش استهری
در لباس تعزیه نو آوری
هست از این مرد با لطف و صفا
او رفیق است با من و با عسگری
-------------------
تفرش

حمید صابریست تفرش است خوشخوان
مبارک و را عید با لب خندان
امیدم آنکه مه وسال و هفته خوش باشد
به حق شاه ولایت علی عالیشان
-------------------
اصفهان

یکی شمر ملعون ابالفضل نام
زسین است قربانی خوش مرام
امیدم به دربار شاه شهید
ورا خوش بود سال و مه .صبح وشام
----------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه چهاردهم

ز تصویر بردارها کن بیان
که الحق معرف به تعزیه خوان
به تصویرشان بوده اند هر کجا
پس از آن بگویم زصوت و صدا
-----------------
اول هست دهقان و اصغر بنام
که گنجینه او بود مستدام
به گنجینه اش صد هزار آفرین
چنین گنج نبود به ایران زمین
که دهقان بنام است از اصفهان
در آن سالهایی که بودی جوان
مشوق بر او بودم این افتخار
بود بر کیانی و او یادگار
---------------------
غلامی ز دهنو ست عباس نام
غلامی بزی در جهان شادکام
--------------------
زواره

دگر سید قد بلند ایزدی
ورا نام باشد محمدعلی
که هست فاطمیه و آوای او
به شهر زواره ز وصفش بگو
بود شوخ و خوش لهجه و با صفا
رفیقی شفیق است و نیکو لقا
------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه پانزدهم

اراک

زاصغر شهرت الواری برم نام
ورا حال خوشی خواهم درایام
--------------------
بود آقا بزرگی از دلیگان
که سیما فیلم او باشد درخشان
نمایان هست و میگوید کیانی
بود عباس بابش تعزیه دان
--------------------
دگر دهقان فلاورجان که با جاست
بگویم بر سرش هر گوشه غوغاست
به تنظیم صدا او بینظیر است
مگیرید خرده تعبیر از حقیر است
---------------------
قم

زسیما بگذر وحال از صدا گو
ز مهدی احمدی آن یار نیکو
سخن اول باید آغاز زان مرد
نه بتوان جمع سازد کس از او گرد
-----------------
تهران

زسیمای عرفان بود رنجبر
بگویم که دارد در این ره هنر
------------------
اصفهان

زعشاق باشد حمید حیدری
که دارد میان سران او سری
------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه شانزدهم

تفرش

به تفرش بود عسگری پر توان
که تعزیه دانیست بس مهربان
بود عادت او به تعزیه این
خودش ایستد در پس دوربین
---------------------
قزوین

به قزوین طنین از محمد رضاست
محمدی او شهرتش با صفاست
--------------------
زرین شهر

به زرین شهر دارم من رفیقی
رفیقی با ادب یار و شفیقی
تو مهدی بر کیانی بس عزیزی
بگویم طالبی از ملک ریزی
چه خوش ذوقی سلیقه با تو باشد
به این سان دوست غم هرگز نشاید
-------------------
قم

گلستانی چه مرغ است و برندش
عروسی وعزا هردو خورندش
اکو بر تعزیه گاهی عروسی
برد نی گبر باشد نی مجوسی
گهی باشد زبهر ساز وسنتور
گهی بر مدح وتعزیه کند جور
خدا خیرش دهد باشد خوش اخلاق
میان دوستان ما بود طاق
-------------------
زیاران

دگر گویم من از یاس زیاران
به شهرت جعفری بی عیب و نقصان
زبان زد کار او باشد بدانید
خدا دورش کند از شر شیطان
---------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه پایانی

الهی به حق شه دین رضا
به حق علی آن مه لافتا
خدایا به حق حسین شهید
مکن ذاکری از درت نا امید
نهفته هنر در شبیه است وبس
نه پنهان بود این بر هیچ کس
به محشر هر آنکس بود خوش سرشت
بر خالقش سوی باغ بهشت
امیدم بود این زخلاق پاک
کند دشمن شیعیان را هلاک
کیانی است خاک کف پایتان
چنان خار باشد دراین گل ستان
------------------------------------------------
عزیزان اگر ذاکری را از قلم انداختم
ببخشند چون سهو است
وعمد نیست همه ذاکران آقا
ابا عبدالله الحسین نور چشم این حقیر می باشند
حق نگهدار جمله ذاکران
ابوالفضل کبابیان (منبتکار )
تخلص کیانی
این مطلب را شعر ندانسته خود معترف میباشم

یاعلی مدد

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

ابوالفضل کبابیان (منبتکار )
تخلص کیانی
فروردین 1400

صفحه بیست ویکم

به قم قاسمی ها فتاد از قلم
که تعزیه دانند وصاحب قلم
چه گل گشت پرپر یکی زآن چهار
سر خوان مولای صاحب کرم
بود میهمان چون محمد یقین
برشاه مردان بود محترم
به فردا که کس را به کس کار نیست
به محشر چه بنهد محمد قدم
یقینا نظرسازد اورا حسین
عوض میدهندش زباغ ارم
خورند غبطه بر ذاکر آن جناب
بزن دم زمولا علی دم به دم
شما قاسمی ها ببخشید مرا
بود بابتان ذاکری بی ریا
امیر عزیزم ببخشا که من
زبان الکن است برشما از سخن

صفحه بیست ودوم

که بهر سلیمانی آن اسوه مرد
که بد بینظیر او به گاه نبرد
نبردی که با خواندن آید بکار
به تعزیه نی جوشن زرنگار
بود رحمت حق بر آن روح پاک
طلا پاک منت ندارد به خاک
بود چند سالی برآن راد مرد
به روستای گیو با غم و آه ودرد
به فقدان ویادش نمایید بپا
سه مجلس که الحق بود با صفا
به تائید تعزیه داران بسی
چه شاهانه برپا کنید مجلسی
بود بینظیر وبسی نکته ها
عزیزان ببخشید که مانده بجا
کیانی بود خار و عزیزان گلید
به قم گوئیا غافل از مشگلید

قسمت دوم اشعار
صفحه اول اصفهان
دروصف تعزیه خوانان

دوباره پس از حمد رب رحیم
کنم لعن ابلیس شوم رجیم
مرا یاد آمد ز اهل کسا
نبی فاطمه شیرحق مرتضی
حسین وحسن هردو سبط رسول
جگر بند احمد علی وبتول
کنم یاد از ذاکرانی دگر
مرا دور ماندی ز مد نظر
----------------------
زمرحوم ذوبی که در اصفهان
زملک هنر بود او را نشان
کنیم یاد و هم دیگر از دهنوی
حاج عباس نامی که الحق رهی
به جز راه سلطان تشنه جگر
نرفت و بود زنده پیش نظر
------------------
زفتاحی آن راد مرد عزیز
نه بتوان نمودن ز مطلب گریز
که بود عشق مداحی وتعزیه
که زهرای مرضیه و راضیه
شفاعت نماید بر او چون سزاست
جوانان اورا هم اینسان رواست
-------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه دوم اصفهان

دگر مرشد اصغر که بد بی نظیر
صدایش رسا بود و هم دلپذیر
سواریش بر مرکبان چموش
ربودی قرار از دل و صبر و هوش
--------------------------
زمرحوم بابایی آن خوش سرشت
کنم یاد بودش چنین سرنوشت
به تشییع او شد بپا انقلاب
ببرد او به عزت سرش بر تراب
------------------------
دگر استوار سعیدی مرا
رفیق است چون گوهری پر بها
-----------------------
محاسن سفیدیست نیکو سخن
بود عزت اله به هر انجمن
رفیق شفیق هم هستیم ما
چهل سال ما هر دو بی ادعا
-------------------------
از آن مرد دیندار مداح نیز
بگویم که باشد رفیقی عزیز
ندیدم به تعزیه اش بی وضو
دهد عمر و عزت و را حق نکو
----------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه سوم -تهران

زعباس گویم لقب حیدری
نباید گرفتن و را سر سری
که الحق نوازنده اصیل این جوان
عیانست و حاجت نه بهر بیان
----------------
معینیان که نوازد به طبل ریزد وسعیدش
بود مشوق و خوانندبه نام جمله حمیدش
به شیش وهشت کند ار کم به طبل ریز
یقینا نظر کند به صف حشر شاه شهیدش
------------------
زسید صالحی آن رفیق شفیق
به تعزیه داریست کارش دقیق
-------------------
رفیقی است برمن رضا صالحی
که سازنده باشد به تاج شهی
کمربندهایی که او می زند
به تعزیه دل از همه می برد
به شیپور شیرین بود پنجه اش
رفیق ونباید کنیم رنجه اش
--------------------
ز تسبیحی آن خوش بیان نام بر
که در مدح و تعزیه دارد هنر
--------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه چهارم -تهران

عزیزی است مسعود بس پرتوان
که جدش به حق بود تعزیه خوان
--------------------
قویدل علی سبزواری لقب
به تعزیه خوانیست صاحب نسب
نسخ ها که می خواند او بی نظیر
حجازی سلیمانی و خوش ضمیر
علا و رضایی بر این پرتوان
بهم جور بودند در هر مکان
ز لیلا و زینب که خواندی نکو
دو نسخه که بد هر کجا زان او
-------------------
دگران خسروان نام نیکش مجید
به برخورد خوبش دل از من تپید
چه نورانی است چهره اش در لباس
نخورده به تعزیه هیچ حق ناس
-------------------
عقیقی حسن حیف از آن نوجوان
کنیم یاد از آن مرد روشن روان
اخوان او نیز خوانند نکو
ز حاج حیدرم بابشان خوش بگو
--------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه پنجم

تهران
برادرهای گرگانی دو مرحوم
یکی اصغر یکی عباس محروم
اگر چه هردو می باشند از جان
به مولاشان علی بودند مخدوم

به طبل ریز حمیدم هست استاد
نبردم این عزیز خویش از یاد
علیرضا براوباشد برادر
دوگرگانی دو نام آور دو برتر
-----------------
کرمان
زکرمان عزیز دلم صادقی است
حسن نام و همچون گل رازقی است
------------------
دگر طالبی نام حاجی رضا
بود ذاکر شاه گلگون قبا
------------------
اراک
دگر مصطفایی امین نام او
شنیدم از او نام اما نکو
------------------
رفیعی است سید علی نام او
بده عمر و عزت خدایا بدو
-----------------

قسمت دوم اشعار
صفحه ششم

کرج

زبجنوردی آن ذاکر خوش سرشت
بگویم نصیبش کند حق بهشت
------------------

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

صفحه نهم
نبئی زند ساز و نامش سعید
زند خوش صدایش بباید شنید
دراین خاندان تعزیه خوان پدر
بد حاجی تقی هست صاحب نظر
ز شیپورش آید صدا دلنشین
ندیدم پر انگیزه کس را چنین
بصیری نگردیده ربانی ار
کم وبیش بر آن شجر هست بر
صدایی که از سازش آید به گوش
نگویم برد همچه ایوب هوش
ولی درحد خود نکو می زند
به کندی ره اوستادش رود
زطبل ار کیانی بران سخن
بود لنکرانی چه گل درچمن
نه هر ساز زن می تواند زدن
کنارش به هر مجلس و انجمن
ندیدم هنرمند چون آن عزیز
که الحق بود اسوه در طبل ریز

صفحه دهم

کنم یادی از حاج میرزا علی
حاج ابراهیم است و از او غافلی
سعیدی خصالی رسول این سه تن
روانیست زانان نگویم سخن
به کانون تعزیه یک کهربا ست
سخن گفتن از کهربا چون رواست
یکی خادمش خسروآبادی است
به نوباوه گان درسش از رادی است
مجیدم بخواند ولی بی ریا
از اینگونه ذاکر حسین است رضا
زمحسن کنم یاد میرزاعلیست
بود مرشد و کار او قابلیست
به تعزیه الحق بدی خوش بیان
که تعزیه خوان بود وتعزیه دان
دو تعزیه خوان هردوخوانند اصیل
چه این دو به تعزیه باشند قلیل
به مسعود ومهرداد از من درود
که فقدان بابش غم ما فزود
بزرگ مرد سر برده بر تیره خاک
بد استادیش بر کیانی ملاک
دهد عمر و عزت خدای جهان
به پایتخت برجمع تعزیه خوان

صفحه یازدهم

دگر مجمع آل طاها بود
امیدم که همواره بر جا بود
بسی اوستادان در این هنر
دراین مجمعند جمع و صاحب نظر
موسس مرادیست با خاتمی
بدیدم از این دو بسی حاتمی
یکی بد سفر جانب کربلا
کتب ها بسی داده اند پربها
به تهران گر افتاده کس ازقلم
ببخشید مرا بیش از این در رقم
نیامد به ذهنم که از پیری است
پس از پیری ذهنی زمین گیری است
به پیری خدایم نما سر فراز
مکن دست این بنده بر کس دراز
که خود رازق رزق بر بنده ای
که روزی ده حال و آینده ای

صفحه دوازدهم

ز قزوین منبت سخن ساز کن
از آنان که هستند آغاز کن
از آنان که رفتند بی جانشین
نباشد به حق حق اندر زمین
بگویم از آن رفته گان نامشان
سلیمانی آن ذاکر خوش نشان
بگویم ز نورانی و خوش ضمیر
حجازی و فیاض آن هر دو شیر
دگر لنکرانی و بلبل به نام
بد احمد که بودند هر دو گرام
از این یک زبان در دهان الکن است
ملقب بر ابراهیم گردن است
رضایی که رحمت ز حق واصلش
نکو بد لباس شهادت برش
ترابی و بابش به یاد آوریم
دگر یادی از میر غم می کنیم
که بد مصطفی نام و اسکندری
مشایخی آن در بر انگشتری
تقی عزیزی و مفتاح را
قبادی به یاد آمد اکنون مرا
ز خط شمالند آن دو بدان
دو ببرند زگیلان و مازندران
زصمصام گویم وز استادیش
ز ذهن عجیب خدادادیش
زشمری که بودی به قزوین بنام
مسما به اصغر بد آن با مرام
نکونام در اصفهان طاهری ست
به حق جاگزینش در این عرصه نیست

صفحه سیزدهم

سیاهپوش را هم به یاد آوریم
سپس رو بسوی صفاهان کنیم
نبی اله آن اوستاد سخن
دگر اعظمی ذاکر ممتحن
بدی اصغر شمر رمزی به قم
نگردد نکونام در دهر گم
دگر حاج سید عباس قاهانی است
دگر جده خواه میر دلخواهی است
دو سید که تعزیه با خونشان
عجین بود و نیکو بود نامشان
رضوی است با زند ذاکر دگر
ملقب به حر هردو تن نامور
به قزوین از آنها که هستند حال
دهد عمرشان خالق ذوالجلال
حسن بیگی است شمر و باشد بنام
جوانست وانگیزه اش مستدام
برادر بر او مصطفی اولیا
بخواند ولی مجتبی اشقیا
مرا یاد از آن نامدار آمده
که ایوبی است پیر بر میکده
زسید علی گویم و سید قوام
غفوری بود شمر آن نیکنام
اخوان نام آور پرتوان
زمانی بود شهرت جمله شان
خلیل از ملایر بود پیشه اش
به تعزیه خوانی ولی شهرتش
ورا میشناسند بر پیریا
کم وبیش می خوانده او با رضا

صفحه چهاردهم

تقی زاده را گویم و قهرمان
ز بخشی نیا گویم آن پر توان
چه نامش بیاید به هر انجمن
بگویند هنوزم زسازش سخن
ریاضی و باقر لقب توقولی
دوخوشخوان از آنان مگر غافلی
به قزوین کنم یاد از گیوه کش
به کارش هنر دارد وصوت خش
پزشکپور صوت ولباسش نکوست
بجا مانده هردواز باب اوست
بگویم زیزدان فیروز بخت
که عاشق شدن بر حسین است سخت

صفحه پانزدهم

عیان است بر جمع تعزیه خوان
بود مهر تعزیه تفرش بدان
زن و مردشان جمله پیر وجوان
همه وارد و جمله تعزیه خوان
بود شهرشان بحر شیران کنام
به تعزیه خوانان تفرش سلام
سلامم خصوصا به نام آوری
که استاد بر چاکرست حیدری
هنوزم طنین صدایش رساست
به اوج هر که خواند بگویند رضاست
از آن ملک نام آوران صابری ست
چنان در نگینی بر انگشتری ست
به خواندن ورا هست سبک و سیاق
کشد زورق خود ز بحر نفاق
زبان الکن از وصف آبایی است
که الحق در ایران زمین نامی است
نقی بیاتی ست نیکو بیان
که از حیدری دارد ایشان نشان

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

" یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال "
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد را به تمامی دوستان و ذاکران عزیز تبریک و تهنیت عرض کرده و سالی سرشار از برکت و معنویت را از درگاه خداوند متعال و سبحان برای شما عزیزان مسئلت دارم

ارادتمند همه دوستان مجيد آقابزرگي

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

میلاد مسعود اسوه ادب،وفاواطاعت ازولایت ،قمرمنیر بنی هاشم
حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را به پیشگاه امام زمان عجل الله تعالی و شیفتگانش تبریک عرض می نماییم🌹
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

#اسعدالله_ایامکم💐

سلام بر شعبان و اعیادش
سلام بر حسین و عباسش
سلام بر سجاد و سجودش

سلام بر نیمه شعبان
و ظهور مولودش

✨ حلول ماه پر برکت #شعبان_المعظم،
ماه پیامبر (صلی الله علیه و آله)
ماه عشق و رحمت خدا
و اعیاد سراسر نور و خجسته شعبانیّه؛
محضر امام زمان (عجل الله)
و همه شیعیان و محبان اهل بیت (علیهم السلام) تبریک و تهنیت باد
🙏#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🙏
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🎧 حیران شد چشمان حرا در عید🌹
🌙 #عید_مبعث_پیامبر
میثم مطیعی
🌹👇👇👇🌹🕊
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

تعزیه شهادت موسی بن جعفر(ع)

از حاج محسن گیوه کش و محمد میراحمدی

🎺 بانی نوازی فرهاد باقری

🎥 تصویربرداری: استودیو سیمافیلم(آقابزرگی)

🎞با سیستم فیلمبرداری فول اچ دی

⬅️ محل اجراء: حسینیه صاحب الزمان حسن آباد سیرجان سال 99

❌ کپی برداری با ذکر منبع مجاز میباشد

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷کلیپ تصویری تعزیه شهادت عباس (ع)

قسمت ورود شمر
از رسول خدابخش
عزت اله اصغری
مهدی شریف زاده
حسن دهقان

🎥 با تصویربرداری: استودیو سیمافیلم اصفهان

🎺 بانوازندگی: مجید معنوی زاده

⬅️ محل اجراء: خمینی شهر سال98

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷 کلیپ تعزیه شهادت حضرت عباس(ع)
ای زینب بلاکش آماده بلا باش.....
از حاجی نرگسخانی

🎺 با نوازندگی استاد عباس صالحی

⬅️محل اجراء: خمینی شهر گذر یازدهم محرم سال97

🎥 تصویربرداری توسط استودیو سیمافیلم (آقابزرگی)

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🌺🌺تیغ ازسرخود غلاف برداشته است
شب پرده ی اعتکاف برداشته است

🌺🌺در پوست خود بدان نمی گنجیده است
این خانه اگر شکاف برداشته است

🌺🌺میلاد مولا علی (ع) بر همه شیعیان مبارکباد
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🌺 ولادت با سعادت امام جواد علیه‌السلام مبارک باد 🌺

🌺🌼🌸امشب دردانه امام رضا(ع) ميهمان زمينيان مي شود و عرش الهي به يُمن ميلاد جوادالائمه نور باران است
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷کلیپ تعزیه بازارشام

قسمت گزارش دادن شمر برای یزید ملعون

از حاج اسماعیل معینی و حسین ملاحسینی

🎥 تصویربرداری: استودیو سیمافیلم(آقابزرگی)

⬅️ محل اجراء: حسینیه تاریخی دلیگان برخوار سال 97

❌ کپی برداری با ذکر منبع مجاز میباشد

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷کلیپ تصویری تعزیه شهادت علی اکبر (ع)

قسمت کبوتر خوانی
از رسول تقی زاده

🎥 با تصویربرداری: استودیو سیمافیلم اصفهان

🎺 بانوازندگی: عباس صالحی

⬅️ محل اجراء: دولت آباد سال98

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد🖤
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

دگر میرزایی نسب شد بیاد
به سمنان بود ذاکری خوب و راد
------------------
کاشان

بود رافعی هم به مولا غلام
دگر نوش آباد و مرشد بنام
ملکی بود گل و نیکو سخن
بود خوش بیان او به هر انجمن
------------------
قزوین

سیه کالی آن شمر خوش رو و بر
بنام است مهدی و دارد هنر
-------------------
دگر یوسفی خوش زند ساز را
که جان بخشد او مرد آواز را
-------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه هفتم

سبزوار

دگر خسروجردی که در سبزوار
بهم چند سالی بدیم یار غار
تو مهدی عزیزم بگو حال تو
چگونست گوحال و احوال تو
-------------------
دو اخوان سهیلی یکی ساز زن
یکی مرد میدان مدح و سخن
------------------
ز ایزی بگویم که در سبزوار
جوانست و خوشخوان و هم پا بکار
-----------------
به ایتالیا چون سفر داشتیم
جلینی به همراه بر داشتیم
-----------------
اصفهان

دگر هاشمی خطه اصفهان
علی اکبرش خوب خواند بدان
----------------
سمنان

به سمنان زاعرابی ارگویم این
چه بینی بگویی ورا آفرین
------------------

قسمت دوم اشعار
صفحه هشتم

سبزوار

دگر سیدی با نسب با صفا
بود موسوی گوهری پر بها
جواد آن رفیق خراسان ماست
---------------
قم

زشمری برم نام الحق بجاست
حسینی محمد ز قم هیئتش
بنام کهک بود بس شهرتش
بدی این که با نامداران بسی
به سر برد و میخواند چون او کسی
ندیدم . که رو راست حرفش زند
بود هرکجا عزتش حق دهد
-------------------
تهران

تحش را به تهران بیاد آوریم
زدیگر عزیزان سخن گستریم
-----------------
قزوین

ز قزوین رمضان حیدری است وپسر
که با احترامند پسر با پدر
-----------------
صفری است مسعود و دارد نشان
زبابش بزرگ مرد روشن روان
-----------------

قسمت دوم اشعار
صفحه نهم

نطنز

زلقمان که سر برده بر تیره خاک
کنم یاد فقدان وی دردناک
------------------
قم

زطهماسبی ها پدر با پسر
ببخشند نامد به مد نظر
اول چون زقم گفتم و نامشان
نیامد به خاطر مرا آن زمان
------------------
کرمپور هم ذاکری بی ریاست
دگر عابدینی که الحق رواست
بنام است یاسر بگویم صریح
بود راه او روشن اندر شبیه
------------------
کریمی و بابش ابوالفضل نیز
بود مجتبی در بر ما عزیز
ترمپت نوازد نبوغش نکو ست
مشوق در این راه عموی اوست
-------------------
جواد پاکنژاد است که باب او الحق
بدی به تخت روان وارد و شد او ملحق
به جمع تعزیه خوانان که گشته اند مرحوم
به روز حشر نیایند نادم و مغموم
-----------------

قسمت دوم اشعار
صفحه دهم

قم

سقایتی دگر حاج محمد دهقان
میان تعزیه دهقان سپرد چون او جان
به خوان حضرت مولا یقین شود مهمان
برادرش علی آن نیک مرد با ایمان
مدیح خوان حسین است و نیز تعزیه خوان
----------------
چاردولی راهم که اندر این هنر
دست دارد در بر صاحب نظر
گر بود لله کارش از خدا
عزتش خواهم که این باشد بجا
-----------------
اصفهان

زیکه سواری که هست بی نظیر
جوانست و بی باک و روشن ضمیر
حسن نام دهقان بود شهرتش
بلند است نزد سران او سرش
----------------
سمنان

آل طاها سیدی باشد بنام
او مخالف خواند و یادش گرام
----------------
رهنان

به رهنان بگویم ز سیدعلی
بود تعزیه خوان با قابلی
-----------------

قسمت دوم اشعار
صفحه یازدهم

ساوه

مجید نظیفی است شمایل جمال
شکیل و جوانست و نیکو به فال
چه خواند به تعزیه او آذری
خدایش نه بدهد در عالم زوال
----------------
اخوان مقصودی خوب خوان
به لفظ آذری جملگی پر توان
صداشان به تعزیه باشد رسا
به اهل هنر همچنان خور عیان
-----------------
ز سجاد گویم مجرد لقب
بود خواندنش همچه شهد رطب
به آذر زبانان بود نامدار
ستودن نه کس را توان بی سبب
--------------

قسمت دوم اشعار
صفحه دوازدهم

کاشمر
(دروصف استادحاج محمد رجب زاده )
زکاشمر گویم و از آن دو استاد
بگویم نیک چون آمد مرا یاد
بود حاجی محمد او رضا نام
رجب زاده بود الحق ز خدام
زجان بر دل بر هشتم امامست
به ما واجب به استاد احترامست
محمد هاشم است بر او برادر
ورا توفیق می خواهم ز داور
رضا زاده معرف شد برآنان
خود از سادات هست و پاک ایمان
-----------------
کاشان

ز اکبر زاده آن مرد هنر دوست
نمایم یادی ای یاران که نیکوست
محمد شهر را معروف کرده
عجین نام حسینش با رگ و پوست
شده الحق سزاواراست به تمجید
هر آنکس با حسین است حق سوی اوست
------------------
قم

دگر در جمکران حاجی امیر است
به سهرابی لقب او بی نظیر است
به پا سازد چه شاهانه مراسم
رفیقی خوب و یاور بر حقیر است
-----------------

قسمت دوم اشعار
صفحه سیزدهم

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

طنین صدایش چنان حیدری ست
میان سرانش در آنجا سری ست
حبیب بیاتی است یار و رفیق
منبت ندیده بسانش شفیق
چو تعزیه دانست سوزد چه شمع
نسخ های بسیار بنمود جمع
زملاح وانجم ز میرعزا
ز میر غم و شهیر و از رجا
نوشتست بس جنگ و تائید ماست
به تعزیه چون گوهری پر بهاست
تقی صابری و حسین حیدری
میان سران هر دو دارند سری
ولی هست داود چیزی دگر
گمان بد از نظم ناظم مبر
کلانتری چه به تفرش جوان وخوش نام است
که طفل خوانی او از قدیم الایام است
اگر که گشت فراموش نام او از یاد
به کند ذهنی من هست وفکر چون خام است

صفحه شانزدهم

گشا ساقیا حالیا درب خم
که تعزیه خوانان در شهرقم
بهم نیستند یکدل و یک زبان
وگرنه نه لازم بود بهرشان
غریبه بخواند که بس خوش نوا
در این شهر هستند صاحب صدا
که در این هنر بسکه نا محرم است
به یک نقطه محرم بدان مجرم است
سلاله سادات سید رضا ست
حسینی بود شهرتش این رواست
که خوانیمش از اوستادان قم
نگردد نکونام در دهر گم .
زگلختمی آن سید خوش بیان
در اول سخن آورم بر زبان
که صد ساله ره رفته او یک شبه
گواهم درایران زمین قاطبه
شنید هر کسی صوتش او را ستود
ولی نام قم آمده با حسود
حسادت کنندش بدون دلیل
نه او را نمایند .خود را ذلیل

صفحه هفدهم

غلامی است نامی و درقم شناس
و را میشناسند از عام وخاص
جوادش به تعزیه فهمش نکوست
بود عشق تعزیه با رگ و پوست
زبان الکن از حمزه کاظمی است
که لازم به تعریف و تمجید نیست
عیان هر چه آید به خلق جهان
عیان را نه حاجت بود بر بیان
گلیمش چه خوش می کشد او زآب
بود باب او حیدر خوش مآب خطاب
زنصرالهی گویم حاجی رضا
صدایش بسی دلکش است و رسا
ز صیادیم گو که زحمت کشید
ز طفلی که تا بر شهادت رسید
به حدادیان هردو ازمن درود
امیر ومحمد دوتن با وجود
یکی اشقیا و یکی اولیا
بخوانند زان هردو مردم رضا
گزاوند سیف اله آن با صفا
رفیق شفیق بود او مرا
به آواز شد استاد زینلی
امیراست نامش زمدح علی
به آواز خواند چه اندر شبیه
زلحنش کند شادمان هر دلی
دگر سید محسن همان ساز زن
که تعمیر بنمود دندان من
ز شاطر کهکی که آمد بیاد
حسین است ومحسن دو در جمع شاد

صفحه هجدهم

اخوان سادات سه تن جده خواه
که بر جدشان خلق آرند پناه
یکی مرتضی مهدی وکاظم است
به سادات کرنش زما لازم است
زمشعلچی و بخشی و پاکنژاد
کنم یاد از آن سه تن بی ریا
بود زنده نام پدر از پسر
سر خوان مولاش آرد به سر
جواد کریمی جواد دگر
فلاحتی آن نامجوی هنر
کلاسیک موسیقیش دلرباست
به سیمای قم افتخارش بماست
دو سید به میر هدایت لقب
حسین ومحمد به اصل نسب
که هستند وارد به کار شبیه
دوسادات خوانند به لحنی فصیح
دگر سیدحسن با دو نو خط پسر
به باغ هنر هر سه تن با ثمر
پدر سیدعباس و بودی مرا
به تعزیه او رهبر و ره گشا
دگر سید اصغر لقب جده خواه
به تعزیه چون کوه پشت وپناه
مرا آن دو شادان بود روحشان
از آنان بود آنچه دانم بدان
دوتن ذاکر شاه تشنه جگر
یکی شان بود باب و آن یک پسر
شناسید شان آن دو (اسماعیل نژاد )
درود فراوان بدان هردوباد

صفحه نوزدهم

تقی ساده و نوجوانش نگو
که شهرت ورا هست در قم عمو
زسجاد وگلوردیم یاد کن
ز کرمانی آنگه دلت شاد کن
ابوالفضل ودیگر غلام رضا
ز ورجانی عباس آن با صفا
کنم یاد شهرت فراموش شد
چه پیری درآمد ز سر هوش شد
به تعزیه چونکه زنانه بدن
بپوشد به تقلید بندد دهن
بود خوش بیان وبخواند نکو
کنند مستمع آفرین ها بر او
محمد و را شهرت حدادی است
که هر کس که خود شد نه خودخواهی است

صفحه بیستم

گذر کن زقم روبه سوی اراک
عجین با هنر گشته آن آب وخاک
علی صالحی و دگر سید علا
مرا یاد آمد دو بی ادعا
به دریایی وگنجش حسرت برم
چه بینم برد هوش من از سرم
نسخ های انجم بود گنج او
به تقدیر لایق بود گنج او
که آورده جمع و شبیه غریب
بود نزد او گر که میشد نصیب
مجللی آن کز قدیما بجا بود
احترامش بسی نزدما
دگر شاهوردی مهندس کزو
معارف بود دائراتش نگو
زکامبیز نوری رضایی بگو
که هستند ذاکر وارزنده خو
زتهرانیم گو بود نامجو
زمنصور گودرزیم کن بیان
دگر یاد آرم از قدوسیان
که اوستاد بودی بجا این زمان
فرامرز شهرت زمانی بود
که در خاک گنج نهانی بود
به اهل هنر از کیانی سلام
به نزد حقیرند بااحترام
دهد عمر و عزت خدای جهان
در استان مرکز به تعزیه خوان

دگر حاج سقا به مازندران
به اسلوب خود هست او خوش بیان
زعباس و حر خواندنش دیده ام
به خوبی من او را پسندیده ام

زسمنان زبیدختی ام یاد کن
دل آن عزیز دلم شاد کن

آخرین صفحه

مرا دستش آنگاه بوسیدمی
به پیشانیش بوسه می دادمی
کیانی است خاک کف پایتان
به حق ذاکر هستید وتعزیه خوان
بسی تعزیه خوان بود بی نشان
به ویرانه بس گنج باشد نهان
از آن گنج های نهان پوزشم
پذیرند زانکه خجالت کشم
مرا ادعا نیست بر شاعری
چه شاهیست بر حسین نوکری
کیانی ست کلب سرای علی
علی واقف است از خفی و جلی
اگر نام شخصی فراموش شد
زپیری است چون از سرم هوش شد
فراموشیم نی غرض باشدی
که نیسان بشر را مرض باشدی

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

بسم الله الرحمن الرحیم
حقیر ابوالفضل منبتکار تخلص کیانی
پس از تبریک عیدجمشید جم عید بزرگ ایرانیان وحمد و ثنای خدای بی همال ونعت پنج تن آل عبا چند سطرکه به زعم حقیر شعر نیست تا جایی که یاد آمدن بنده اجازه می داد تعزیه خوانان گذشته وحال را در این صفحات نام بردم اگر کسی را از قلم انداختم نه از عمد بلکه از سهو میباشد انشاالله که قبول ذاکران آقا ابا عبدالله الحسین ع واقع شود

ابوالفضل کبابیان (منبتکار )

صفحه اول

بیا ساقیا ده بدستم شراب
بزن پنجه مطرب به چنگ و رباب
بده لاله گون می که مستم کنی
به یک جرعه یزدان پرستم کنی
می وحدتم ده به یاد نبی
طهوری میم ده به یاد علی
که شیر خدا ساقی کوثراست
به کشتی دین مرتضی لنگر است
بنوشان مرا می که زاهل کسا
مرا یاد آمد اول مصطفی
سپس مرتضی وحسن با حسین
بده می که بارد سرشکم ز عین
به مظلومی فاطمه اشک خون
بریزم ز خود تا که گردم برون
پس از نعت الله واز پنج تن
زتعزیه خوانان برانم سخن

صفحه دوم

زتبریک از عید جمشیدجم
بگویم که دم باشدم مغتنم
صفاهان به وجدوسرورم فزود
دهد روح برجسم وجان زنده رود
که نصف جهان خواندنش بس بجاست
هنر الحق آنجا بود چون صفاست
نه می لازم است زانکه خود اصفهان
نه خورده میی مست نصف جهان
زتعزیه خوانان که چون بلبلان
بخواننددر ساحت گل ستان
جواهری آن بلبل خوش نوا
که الحق کند حق مطلب ادا
طنین صدایش چو گردد بلند
زچشم حسودش بسوزان سپند
علی هست فرزند ارشد بر او
که آواز و هم گوشه ها را نگو
بخواند که انگیزه آرد به بار
که الحق بود او چکیده به کار
پدر صاحب سبک ودارد مرید
که سبک قدیم او نمودی جدید

صفحه سوم

دوبیتی کنم سبک شعرم عوض
مرا نی غرض باشد و نی مرض
حاج حسن نام دلیگانی و نرگسخانی
شهرتش هست وبگویم که چه خوش میخوانی
ورا نقش عباس ودیگر امام
برازنده باشد بر خاص و عام
-----------------
برکتی پوراست حسنچی لقب
بود خواندنش همچو شهد رطب
نخواند هنوزم کسی اکبرش
لباس علی اکبر اندر برش
چه خوش نقش می باشد و دلربا
به شرطی وفا را نگوید بفا
-----------
دگر هست شکراله جعفری
که جویا بود بهر نام آوری
زحاشیه دور است ودارد مرید
بود علت ایمان او بر مزید
----------
ز یکه سواری که اندر شبیه
بود دلکش آوا و لحنش فصیح
حسین است وقربانی اورا لقب
به نظمم نکوبم کسی بی سبب
رسول خدابخش یکه سوار
دگر عزت اله نیکو عذار

صفحه چهارم

زعکاف گویم دگر اعظمی
علی جون بود شهرتش معنوی
که الحق علی جان بود اوستاد
بود خوش سخن هم بود با سواد
مجیدش چه خوش می زند ساز را
به وجد آورد صاحب آواز را
دگر احمدی آنکه شیپور خوش
نوازد که از سر برد عقل و هوش
زملاحسینی برانم سخن
معینی علی هم بود یار من
زطوطی بگویم محمد بنام
ادب دارد و لازمش احترام
منبت ز اسمال چی یاد کن
که ذاکر بود پس دلش شاد کن

صفحه پنجم

رسول تقی زاده را یاد کن
ز نورالهم قلب ما شاد کن
زشیپور آن استاد بزرگ
به مختار آن پنجه نیک سترگ
دگر عارفیان که ایمان او
نگوپیش خواندن بگیرد وضو
یکی یکه تاز است سرهنگ نام
به مهیارم باشد از من سلام
بگویم ز مومن ابا زادگان
که بد بابشان شوخ و نیکو بیان
بده می به یادش نه انگور تاک
سه فرزند آن سر سپرده به خاک
محمدحسین است ومحسن بنام
دو حاجی و یک کربلایی سلام

صفحه ششم

به تهران رویم ما پس از اصفهان
بود وصف شان همچنان خور عیان
نشان گر که خواهی به آنان ببین
ز نام آوران در ایران زمین
رضایی که الحق صدایش خوش است
مظفر که آوای او دلکش است
دگر قاسمی نام نیکش علا
که می خواند خوش . با صدایی رسا
زبان الکن از خواندن هاشمی است
هنرمند خوش مشرب وقابلی است
محمدی آن صاحب سبک را
ستایم بود گوهری پر بها
عزیزی بخواند اصیل این زمان
به تعزیه خوان زحمتش بیکران

صفحه هفتم

زسبکی که آورده ایشان پدید
سیاقی خوش است و بباید شنید
و حض برد زان لفظ نیک وبیان
نظیرش نداریم در این زمان
بگویم ز حاجی حسن برکتی
به تعزیه دارد چه خوش حرکتی
امینی است سادات و خوش هیکل است
به سبکی که خواند کمی مشگل است
گلو را بیازارد آن نعره هاش
ز حق عمر و عزت بخواهم براش
هنرمند واستاد وتعزیه خوان
بود مختص نام صفاریان
خدایش ورا عمر و عزت دهاد
تنش زار ورنجور هرگز مباد

صفحه هشتم

هنرهست درپنجه صالحی
به فرق هنر هست تاج شهی
صدایی که از سازش آید بدون
هنر دوست را می کشد بر جنون
بسی گوشه ها را نوازد نکو
در این صنف کمتر چو عباس جو
بگو ای کیانی ز صدیقیان
نی اول وی آورد وشد داستان
هرآنکس که رو در شبیه آورد
بدون نی امروز لنگ میزند
صفری جوانست ودارد نشان
زاستاد خود مرد روشن روان
مشایخی آن راد تعزیه خوان
ورادوست دارند پیرو جوان

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

میلاد خجسته قمر منیر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) و روز جانباز مبارک و فرخنده باد🌹
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🌸 عرض تبریک و تهنیت به مناسبت ولادت باسعادت حضرت امام حسین (علیه‌السلام)
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷تعزیه شهادت موسی بن جعفر(ع)

از سید حسن گلختمی
و
رسول تقی زاده

🎺 بانوازندگی مجید معنوی زاده

🎥 تصویربرداری: استودیو سیمافیلم(آقابزرگی)

⬅️ محل اجراء: اصفهان خ کهندژ سال 99

❌ کپی برداری با ذکر منبع مجاز میباشد

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)

ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)

دیده دل، جام جم به هیچ شمارد

سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)

عید سعید مبعث پیامبر اکرم (ص) بر همگان مبارک باد.

💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

#اطلاعیه_تعزیه
تعزیه شهادت حضرت امام موسی بن جعفر(ع)
دوشنبه ۱۸ اسفند ‌ماه ۹۹
پخش آنلاین مراسم تعزیه از طریق همین کانال
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷کلیپ صوتی قدیمی تعزیه شهادت عباس(ع)
قسمت طلایه داری (سر بالین حضرت زینب)

از
مرحوم رضا مشایخی


🎺 بانوازندگی استاد محمد بخشی نیا

🎥 پخش از استودیو سیمافیلم

⬅️ محل اجراء: جلوان سال 75

❌ کپی برداری با ذکر منبع مجاز میباشد

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷 کلیپ مدح حضرت علی (ع)
توسط ذاکرالحسین حاج حسن نرگسخانی
منزل خادم الحسین مرحوم حسین جوادی
سال 92
کوجان
🎥 با تصویربرداری: استودیو سیمافیلم اصفهان

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

دلم دوباره پر زده به کاظمین .🌹

🌙 #ولادت_امام_جواد (علیه السلام ) مبارک باد
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷 گوشه ای از سخنان زیبای مرحوم میرزا حسین طاهری
در مورد تعزیه خوان ها و عقاید مردم

🎥 با تصویربرداری: استودیو سیمافیلم اصفهان

⬅️ محل اجراء: قهجاورستان سال90

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

⚫️ اطلاعیه مجلس ترحیم حاجیه خانم خدیجه رضوی
معلم قرآن وهمسر مرحوم حاج میرزا حسین معینی
((مادر استاد حاج اسماعیل معینی دلیگانی))
شادی روحش الفاتحه مع الصلوات
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🔷 قسمتی کوتاه از تعزیه شهادت امام هادی(ع)

با اجرای مظفر قربانژاد

⬅️محل اجراء: قودجان خوانسار سال94

🎥 پخش از استودیو سیمافیلم

برای دریافت دی وی دی کامل این مجلس با ما تماس بگیرید
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…

استودیو سیمافیلم (تعزیه)

🏴 عرض تسلیت به مناسبت شهادت
امام علی النقی الهادی (علیه السلام)
((کانال سیمافیلم تعزیه)) 👇👇👇
@tazyehsimafilm

Читать полностью…
Subscribe to a channel