1929
🦋💕🦋 به ترمه ی خیال تو حریرِ شعرِ من، سپید نوشت! تا خودِ بهشت که این دلم، برای تو دل تو هم، برای من ... #عرفان_یزدانی @Termeye_kheyal 🦋💕🦋
هر صبح دلم را مرتب می کنم!
وبا سینی امید،
فنجانِ چایِ عشق،
لحظه های انتظارم را می چینم؛
و بی قرار آمدنت می شوم...
#زهرا_عابدی
صبح خودراباخداآغاز کن
باامیدش سازِدل دمساز کن
برخدایت کن توکل برمدار زندگی
شادمانی رافزون وغصه را ایجاز کن
سلام. صبح بخیر ❤️
🔺🔻🔺🔻🔺
های بانو
خواب دیدم در کوچه ها
رازهایم را میفروشند ،لبخند میخرند
راست است که میگویند
لبخند در خواب شگون ندارد؟
پا برهنه تا کجا دویده ای
که این همه گل شکفته است؟
من و تیر چراغ برق دردمان یکیست!
شب که می شود
سرمان تاریک ، دلمان پر نور
صبح که می شود
سرمان سنگین ، دلمان خاموش!
پیچک نگاهم، دزدانه
تا پشت پنجره ی اتاق تو بالا امده!
#کیکاووس_یاکیده
🌸همسایۀ مهر و ماه و ناهید تویی
🍃تنها گل بوستان امید تویی
🌸با هر قدم تو می شکوفد گل نور
🍃سوگند به عشق، روح خورشید تویی
#محسن_خانچی
ســلام 🌸
صبحتون بخیر 🌸
و روزگارتون خوش و خرم🌸
آرام جانم
بمان و با ناز نگاهت
شب هایم را به رنگ نور در اور
نمی دانی چقدر دلم برای قدم زدن با تو
زیر نور مهتاب تنگ شده
باش
و این شب ها را پر کن از عشقی
که اندازه اش همیشگی است....
#امیر_عباس_خالق_وردی
صدایــت را مے برمــــــــــ
تادوستـ𔘓ـت دارم
را در راه برایم تڪرار ڪند
#محمدعلی_بهمنے
ماندنت را دوست دارم
اما نہ در حصار ،
بودنت را مے خواهم
اما نہ بہ اجبار،
ڪبوتر سپیدِ من! پرواز ڪن؛
جهان را زیر و رو ڪن
دنیا را بگرد آدم ها را محڪ بزن
اگر بہ آرزوهایت رسیدے و از یادم بردے ،
ڪہ هیچ...اگر نه؛
هر ڪجایِ راہ ڪہ خستہ شدی،
هر زمان ڪہ دلت گرفت
هر لحظہ ڪہ پشیمان شدی
برگرد و بہ خاطر بیاور
ڪہ آغوش شعرهایِ من،
تا ابد ،براے تو باز است
#آذین_قانع
نداری خال لب اما،
به چشم من ڪه زیبایی
فدای ناز لبخندٺ،
ٺو در من خوب دنيايی
دل از من برده ای،
ديڪَر به طنازى نيازى نيسٺ
به ڪَيسوی ٺو دل بسٺم،
چقد زيباسٺ شيدايی
#علیرضا_پویان
آسمان و ریسمان را
به هم می بافد، زمین!
هیچ خورشیدی، بدون نگاهت
به طلوع، نمی نشیند!
همین که پشت لبخندهای شاعری بنشینی
عشق هم تو را به آغوش می کشد!
صبح که لبخند می زند، بیدار شو!
عاشقی که با خودش حرف می زند،
سوگند می خورد، که
هنوز هم دوستت دارد ...
#عرفان_یزدانی
چشمهاے تو هر صبح
مرا بہ ضیافت نورمهمان میڪنند
لبهایٺ عطر سیب رابہ من هدیہ میڪنند
و اینڪَونہ مے شودڪہ من با ٺو
بهشٺ را در آسٺانہ هر روز
دوبارہ ٺجربہ مے ڪنم......
#رضا_قریشی_نژاد
عشق تنها بهانہ بود
تا با پیلہ بہ دستانت
پروانگے بیاموزم ...
#فرگان_جودت
هر روز به قلب تو می زنم!
که در بازدم نفس هایم،نبض بگیرد!
هر روز آغوش تو می شوم،
که به سرزمین جدید تر
و کُهن تری خو بگیرم!
هر روز به دست های تو پیله می کنم
تا برای پروانگی، به شهدِ جانت رو کنم!
این تو، همه من برای اوّلین لبخند امروز،
چشم هایت را به نزدم بیاور!
می خواهم واژه واژه با زبانم،
ریسه ببندم به تک تک مژگانت ...
#عرفان_یزدانی
زیبایی ها را چشم میبیند
ومهربانی ها را دل؛
چشم فراموش می کند
اما دل هرگز...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
جاده ی زندگیتون پر از
عطر گلهای مهربانی و
مسیر زندگیتون غرق نگاه خدا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
درود بر شما
دلتان آرام
پگاهتان پدرام
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
امروزدو شنبه ۱۴۰۳/۳/۲۱
عشق من!
ما همدیگر را تشنہ یافتیم و سر کشیدیم
هر آنچه کہ آب بود و خون
ما همدیگر را گرسنہ یافتیم
و یکدیگر را بہ دندان کشیدیم
آنگونہ کہ آتش میکند
و زخم بر تنمان میگذارد
اما در انتظار من بمان
شیرینی خود را برایم نگہ دار
من نیز بہ تو گل سرخی خواهم داد ...
#پابلو_نرودا
تنگنای آغوشت آتشکده ی
دم و بازدم های من است
به دیرینگیِ نخستین بوسه
و سرخ ترین پدیده
که به یادبود نیاکانمان
در آغوش زمین نهفته است
#فریبرز_مقدسی
خورشيد گيسو می افشاند بر زمين!
گونه هايش سرخ می شود!
می چکد شبنمی روی تنش!
از عطر بابونه ها داغ می شود لبانت، بانو!
مانده ام، تو خورشيدی یا زمین؟!
#عرفان_یزدانی
گندمزاری بر شانه هايت!
خوشه های زرّين خورشيد،
در نوازش نسيم
عشق می وزد بر دشت سينه ام
هر صبح با سر پنجه ی تارهايی که
پريشان کرده ای به وسعت زيبايی ات، بانو!
#عرفان_یزدانی
صبح زیبا آمد و چشم شقایق باز شد
لاله زلف سرکشش را شانه کرد و ناز شد
شبنم از خورشید عالم تاب، جانی تازه یافت
رفت بالاتر ز جو با ابرها دمساز شد
شاپرک آهسته نبض نرگس رعنا گرفت
ارغوان جامی به چنگ آورد و بس طنّاز شد
#حافظ
قدر لحظه لحظه ی عشق های دو طرفه تان را
قدر روزهای عاشقانه ی تان را
قدر همین منتظر ماندن هایتان برای جواب یک پیام را
قدر همین حسادت های عاشقانه ی تان را
حتی قدر همین قهر کردن ها
و کم آوردن هرباره ی یکنفرتان
و پا پیش گذاشتن هایتان را بدانید
از یک روزی ،از یک جایی به بعد ،
عشق چنان بی رحم می شود
که حسرت خیلی از همین تلخی و شیرینی ها را به دلتان می گذارد ...
#مسلم_علادی
آدم اضافىِ كسى نباش !
همانجايى كه احساس كردی
جايگزين بهترى پيدا كرده
دقيقا همانجايى كه نگاهش
سرد شده و كلامش بىمحبت،
ازهمانجا برو...
یک جورى بگذر و برو كه به همه ثابت شود
آدم اضافى بودن در مرامِ تو نيست
و عشق اولويت اول را مىخواهد!
#نازیلا_زارع
محبوبم!
نمیدانم چرا عاشقها در برابرِ
به هر سازی رقصيدن،
اين همه مقاومت میكنند!
من هرگز آنقدر از شما دور نشدهام
كه مرا صدا بزنيد.
اما وقتی مرا صدا میزنيد،
طعم صدايتان چنانكه گويی
از لابه لای گلهای همهی باغهای عالم
گذشته است....
#محمد_صالح_علاء
وقتی هستی
در دلم قیامتی ست
و تمامی ابنای بشر
به تماشای تو برمی خیزند
قامتی که زمین را
از ساق های گندمی
تا شانه آسمانی ات بالا می برد ...
#عباس_معروفی
نورخورشید خبرداده
ڪه در مشرق عشق
نغمهے صبح چه زیباست ،
اگر یار تویی.....!!
#شیدا_التیام_بخش
❤️💫صبح پنجشنبه تون عالی
🌸💫گلهـای مهـربان
❤️💫امـروزتان زیبـا و
🌸💫سرشاراز عشق و محبت
❤️💫آرزو دارم
🌸💫کوله بار امـروزتون
❤️💫پراز آرامش، برکت
🌸💫سـلامتی، عشـق
❤️💫بخشش ومعرفت باشه
🌸💫لحظه لحظه ی
❤️💫زندگیتون سرشاراز آرامش
❤️💫 پنجشنبه تون پر امید
تاریخ
هیچ جنگی را فراموش نمیڪند
من هم چشمهای تو را
#مهران_رمضانیان
میخواهم هر صبح که پنجره را باز میکنی
آن درخت روبهرو من باشم،
فصل تازه من باشم
آفتاب من باشم،
استکان چای من باشم
و هر پرندهای که نان از انگشتان تو میگیرد.
#روزبه_سوهانی
نگاه خورشید شکوفه می دهد
از لا به لای مژه ی درخت
و عطرهای گیاهان دست در دست هم
به سوی صبح و به لبخند روح تو
طراوت و آزادی می آورند ...
#محمد_پاییزان
این روزها،
در دنیا جز عشق، خبری نیست!
این روزها،
زمین مبتلا شده به خودسوزی!
و نفس دنیا آنقدر تنگ ست،
که بی قراری روی سینه ام سُرفه می کند!
و عشق کتیبه ای ست،
که هیچ کس در موزه های شهر
به دیدنش نمی رود!
همین که تو را
با عشق صدا بزنم، کافی ست!
محبوب من!
مدّت هاست پنجره ای رو به آسمان
گشوده نمی شود!
باران دلخوش نیست!
در دنیا خبری جز عشق، نیست!
راستی!
من خانه ام را گم کرده ام!
بی آنکه بدانم
میان ردّپای تنهایی
به هیچ خیابانی نمی رسم!
راستی!
کسی می داند خانه ام کجاست؟!
من پاهایم را گم کرده ام ...
#عرفان_یزدانی
من فقط دلتنگ شب هایی هستم
که زود هنگام بی آنکه به چیزی فکر کنم
به خواب می رفتم!
#ایلهان_برک
روزش مهم نیست دلبرجان ؛
تا وقتی قاصدڪها در آسمان میرقصند
تا وقتی آسمان عطرِ باران دارد
تا وقتی شڪوفہهاے نرڪَس لبخند میزنند و
درجهان ، ترنّم زیباے عشق شنیده میشود
من ڪنارت میمانم ؛
میمانم تا قاصدڪها بہ دستانمان برسند
میمانم تا باران شاهدِ بوسہهایمان باشد
میمانم تا نرڪَسیهاے چهارراه ها پژمرده نشوند ؛
روزش ڪہ مهم نیست
ڪافیست، تو هرلحظہ ڪنارم باشی
آنوقت ببین تقویم جهان دلش میآید
هر روز عاشقانہ نباشد؟
#شقایق_عباسی