1929
🦋💕🦋 به ترمه ی خیال تو حریرِ شعرِ من، سپید نوشت! تا خودِ بهشت که این دلم، برای تو دل تو هم، برای من ... #عرفان_یزدانی @Termeye_kheyal 🦋💕🦋
دل دل نکن
بیا که زمان دیر می شود
امروز شنبه است
و سرآغاز عاشقی..
#فاطمه_دشتی
خدا نیاورد آن روزی را که زنی سکوت کند
و نگاه غم انگیزی زندگی اش را فرابگیرد...
و آن لحظه ای را
که جای خنده بر لبانش
و شوق در چشم هایش،
اندوهی بنشیند که هدیه ی مردی باشد
که جای دوست داشتن،
دلش را شکسته!
خدا نیاورد آن روز را....
#مژگان_بوربور
تو را از میان اندوه بیرون می کشم
روی شانه هایم می گذارم
تا کفش هایت گل آلود
و قدم هایت زخمی سنگ ها نشود
دست هایت را باز نگه می دارم
تا فراموشت نشود ؛
پرواز به بال نیست ؛به باور است...
#رسول_ادهمی
آسمان شب،
همچون لباس حریری ست بر تنت!
چه زیباست پیکرت!
تراشیده شده، عاج گونه!
و من تقدیس می کنم،
با بوسه هایم، هر روز تو را ...
#عرفان_یزدانی
او گفت :
من به شعر، عشق و مرگ اعتقاد دارم
دقیقاً به این خاطر است که به جاودانگی معتقدم
من هستم ، دنیا هست
من بیتی می سُرایم، دنیا را می سُرایم
از سر اَنگشتانم رودخانه جاری است
آسمان هفت بار آبی تر است
و این همان حقیقت ازلی است ...
#یانیس_ریتسوس
14 تیر :
روز قلم بر صاحبان
قلم و اندیشه مبارک باد 🖌🖌
🖋🖌قلم :
زبان عقل و معرفت و احساس
انسان ها و بیان کننده اندیشه و
شخصیت صاحب آن است.
قلم، زبان دوم انسان هاست.🖌🖌
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
هر صبح، از بلندی نگاهم
پيشانی ات را می بوسم
عطر فنجانت را آغشته به گل سرخ می کنم!
تا عشق از دهانت نيفتد!
وقتی جهان رگ سرخی می شود
که تا امتداد قلبم از سمت تو کشيده می شود ...
#عرفان_یزدانی
به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد ونیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید...
#شفیعی_کدکنی
14 تیر :
روز قلم بر صاحبان
قلم و اندیشه مبارک باد 🖌🖌
🖋🖌قلم :
زبان عقل و معرفت و احساس
انسان ها و بیان کننده اندیشه و
شخصیت صاحب آن است.
قلم، زبان دوم انسان هاست.🖌🖌
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
شب که می‌خوابم می‌گويم
صبح که آمدے
با شاخہ‌اے گل سرخ وانمود می‌کنم
هيچ دلتنگ نبودم
صبح که بيدار می‌شوم
می‌گويم شب با چمدانی بزرگ می‌آيی
و ديگر نمی‌روی ...!!
#کیکاووس_یاکیده
هنوز خیره شدن در چشمان تو
شبیه لذت بردن از شمردن ستاره
در یک شب صحرای یست
و هنوز اسم تو تنها اسمی است
در زندگی من که هیچ کسی
نمی تواند چیزی در موردش بگوید
هنوز یادم می آید
و به خوبی بوی دستانت را به یاد دارم
چوب آبنوس و ادویه ی عربی پنهان
که بویش شبها از کشتی هایی می آید
که به سوی نا شناخته ها می روند
اگر حنجره ام غاری از یخ نبود
به تو حرفی تازه می گفتم..
#غاده_السمان
نمی‌شود که تو باشی
من عاشق تو نباشم
نمی‌شود که تو باشی
درست همينطور که هستی
و من ، هزار بار خوبتر از اين باشم
و باز ، هزار بار ، عاشق تو نباشم.
نمی‌شود ، می‌دانم
نمی‌شود که بهار از تو سبزتر باشد.
#نادر_ابراهيمی
گل آفتابگردان ونمازِ آفتابش
به شب و به ابر و ظلمت
نشود دَمی بر او گُم
دل اوست قبله یابش
#شفیعی_کدکنی
🪴 ســــلام
🌼 سلامی به زیبـایی
🪴 نگـاه مـهربـونتون
🌼 امـروزتان پـراز
🪴 مـهربانی و آرامـش
🌼 و حس قشنگ زندگی
🪴 امیـدوارم در ایـن
🌼 روز زیبـا غـرق در
🪴 باران خوشبختی باشید
#صبـح_دوشنبه تـون_زیبـا
شبیہ دخترے کہ زیباترین رژ را
براے معشوقش میزند ،
زیباترین شعرهایم را
نگہ داشتہ‌ام زیر ڪَوش تو بخوانم ..!!
#قرقانی_وحید
زیباترین بوسه ی جهان را
ازلبان تو چیدم
در بارش ِ باران بر روی آینه
وقتی سیب را آدم چید
و حوا از عشق ممنوعه سیراب شد.
زیباترین نوازش را از انگشتان تو به تاراج بردم
وقتی آرام گونه هایم را مینواخت
طره ی گیسوانم را می بافت.
عمیقترین نگاه را در چشمان تو دیدم
وقتی من غرقِ امواج آبیش بودم و
تو مست از خُمار چشمانم ...
لبانت شرابی هفت ساله شد
وقتی لاله های وحشی لبانم
از جام لبان سرخ تو شراب نوشیدند
و هزار مرغ لاهوتی در چشمانت آشیان ساختند
#مینو_پناهپور
عاشق تر از این بودم
اگر لحظهٔ پرواز
در دست نجیب تو کلید قفسم بود
عاشق تر از این بودم
اگر عطر نفسهات
در لحظهٔ بی همنفسی ،همنفسم بود
عاشق تر از این بودم
اگر فاصله ها را
این آینهٔ شب زده رو تکرار نمی‌کرد
عاشق تر از این بودم
اگر هق هق ما را
این سایه ی سرمازده انکار نمی‌کرد
با تو بهترین بودم ‚ همسایهٔ خورشیدی
تو نقش تبسم را ‚ از آینه دزدیدی
عاشق تر از این بودم
اگر در شب وحشت
مثل تپش زنجره نایاب نبودی
عاشق تر از این بودم
اگر وقت عبورم
آنسوی سکوت پنجره خواب نبودی
#یغما_گلرویی
وقتی نیستم
برایم جای خالی بگذار
کنار بوق‌ها و ترافیک‌ها،
کنار بی‌قراری میدان‌ها
کنار قرارهایت با کسی که من نیستم...
#سیدمهدی_موسوی
عشق یک مرد را با حرفهایش،
نه از رفتارش باید فهمید
عشق یک زن را هم می‌توان
چه میگویم من
زن که عاشق نمی‌شود
دیوانه می‌شود...!
#علی_قاضی_نظام
دوستم داشته باش،
که آدمی منهای دوست داشتن،
مانند آسمانی است که هیچ ستاره ای
در آن نمی درخشد،
مانند رودخانه ای است
که هیچ چشمه ای برایش نمی جوشد،
مانند مزرعه ای است
که هیچ نهالی در آن نمی روید،
دوستم داشته باش
که آدمی منهای دوست داشتن،
مانند آدمی است که آدمش نمی شمارند...
#حمید_رها
در یک آغوش می‌توانید
همه چیز را انجام دهید
لبخند بزنید و گریه کنید
دوباره متولد شوید و بمیرید
یا آرام بمانید و در درون خود بلرزید
انگار که آخرین است •••
#چارلز_بوکوفسکی
یک روز صبح
و سرانجام دانستن آن که
کدام فکر جان از تن به در می کند
و کدام، جان رفته باز می‌گرداند
باران یا اشیائی هم هستند
که از یادرفته ها را بازمی‌گردانند ؛
ابعاد آرام قطره‌ها، وزنشان ،
شور زندگی و اشتیاق
و چه غریب است این اشتیاق
اشتیاق یک جوانهٔ سبز کوچک شدن...
#جین_هرشفیلد
🌸 ســـــلام
صبح پنجشنبه تون بخیر ☕️
🌸آخر هفته تابستونی شما
سرشار از مهربانی و اتفاقای
خوب و دلنشین..
🌸امیدوارم
تنتون سالم
زندگی تون پر برکت
و شادی مهمون همیشگیِ
دلهای مهربونتون باشه ... 🌸
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
دوست داری صبحی برخيزی
سهم لبخندهايت را بر بام شهر ببری!
در صف طولانی عشق، قدم بزنی!
دست و روی مهربانی را به چشم هايت برسانی!
سلامی، به حوض کوچک خانه بکنی!
دوست داشتنت را، با منی تقسيم کنی
وقتی هنوز دستانش طعم و عطر نارنج می دهد
به اشتياق بوسه ای، که
از لاله ی سرخ لبانش چيده ای!
و هنوز هم مبهوت شوی
و دل ببندی، سر شوق بيايی
از آشوب چشمی، که
دارد برايت شعر مشق می کند ...
#عرفان_یزدانی
این است عطر خاکستری هوا
که از نزدیکی صبح سخن می‌گوید.
زمین آبستن روزی دیگر است
این است زمزمهٔ سپیده
این است آفتاب که بر می‌آید
#احمد_شاملو
مرا با یک نفس عطر تنت احیا کن
بی تو در غربتِ بی‌همنفسی می‌میرم
#آناا_ڪیاجمالی(الهه‌ی‌خیال)
داشتم کف دستهایم را روی تخت می کشیدم
گفت چکار میکنی؟!
گفتم یک بوسه ی داغ دیشب همین ساعتها
از رو لب هایمان سر خورد و افتاد همین جاها!
دنبالش می گردم
با مهربانی و شیطنت نگاهم کرد
و گفت صبح پیدایش کردم،
اینجاست،بیا برش دار!
چشم هایش را بست،
عطر موهایش را به اتاق پاشید
و یک نرگس کوچک روی لبهایش کاشت!
چشمهایم از شیطنت برق زد
وقتی دیدم همه جای
صورتش پر است از بوسه
با لبخند گفت باااااز چکار میکنی؟
گفتم خب دنبال همان دیشبی می گردم
مجبورم همه را بچشم تا همان پیدا شود!
او که خندید دنیا خندید عشق خندید
خدا هم خندید و من
مثل باران یک ریز بوسیدمش!
#حامد_نیازی
ارّابه ی خورشيد، در دست توست!
هر صبح، از آن سمتِ نيایشِ عشق،
طلوع می کند، بر باران بوسه هايت!
از حريرِ تن پوشِ گل هایِ سرخی،
که بر گونه هايم می وزند ...
#عرفان_یزدانی
تا عطر تنت اینجاست ؛
نبضم به تو وابسته ست
با بوي نفسهایت ؛
جانانه شدن با من…
#شهریار
آنقدر دوستت دارم
که خودم هم نمی‌دانم
چقدر دوستت دارم؟
هربار که می‌پرسی "چقدر؟"
با خودم فکر می‌کنم
دریا چطور حساب موج‌هایش را نگه دارد؟!
#نزار_قبانی