termeye_kheyal | Unsorted

Telegram-канал termeye_kheyal - ترمه خیال

1929

🦋💕🦋 به ترمه ی خیال تو حریرِ شعرِ من، سپید نوشت! تا خودِ بهشت که این دلم، برای تو دل تو هم، برای من ... #عرفان_یزدانی @Termeye_kheyal 🦋💕🦋

Subscribe to a channel

ترمه خیال

صبح که می آید
تو نیز رقص کنان
در طلوع خورشید پیدایت می شود
از سمت مشرق
از همان جای همیشگی می آیی
و امیدی می شوی برای سپری شدن آرزوها
برای رسیدن به آنچه که لیاقتش را داریم
تو نقطه امید زندگی هستی در دل من


#داوود_چراغی

Читать полностью…

ترمه خیال

خدایا امروز خوشحالم💐
چون توقعی از کسی ندارم
میدانم پر توقعی آغاز زودرنجی‌ست
قدرت بی نظیر تو مرا برکت میدهد
تا به عالی‌ترین ثمرات نیکو  برسم🙏

درود صبحتون به خیر

Читать полностью…

ترمه خیال

مگر می شود ،
در میخانه چشمانت توبه کرد
وقتی طعم مستی تمام هستی ام را
جرعه، جرعه تسخیر کرده



#معصومه_قنبری‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌
.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

ترمه خیال

هنوز صدای کفش هايت،
در سرسرای دلم، راه می رود!
هنوز عشق،
پشت پلک هايم، رژه می رود!
به من بگو، چشم هايت را
کجای تاريخ جا گذاشته ای؟!
سرباز هخامنشی قلبم،
با بی خيالی، تکيه
به ديواره های کنده کاری شده اش،
در نيمه ی تاريک شب
به خواب رفته است ...


#عرفان_یزدانی

Читать полностью…

ترمه خیال

آهای گمشده ترین
آرزوی هر دو دستانم
آهای رویای شیرین
هر روز و هر شبِ تنهایی ام
باتوام
خبر داری هر نفسی را که می کشم
هر دَم عاشقانه به گور می برم
بودنت را...!!



#امید_آذر

Читать полностью…

ترمه خیال

براے زیستن هنوز بهانہ دارم ؛
من هنوز می‌توانم بہ قلبم کہ فرسوده است
فرمان بدهم کہ تو را دوست داشته باشد ..!!



#احمدے_احمدرضا

Читать полностью…

ترمه خیال

همزمان با صبح
چشم خورشیدی تو
جهت پنجره را می کاود
دشت روشن شده از روشنی رخسارت
ابر بیداری در غربت ما می بارد
بال اگر ذوق پریدن دارد
صبح اگر میل دمیدن دارد
باغ اگر سبزتر از سبز آمد
برکت آب زلالی است
که از چشم ترت می بارد...


#سلمان_هراتی

Читать полностью…

ترمه خیال

🌸ســـــلام 
🌺یه صبح دیگه
🌸از فصل زیبـای
🌺تابستان آغاز گشت
🌸آرزو می‌ڪنم
🌺قلبتون پر باشد
🌸از مـهر و محبت
🌺تنتون سـلامت
🌸روحتون سرشار از آرامش
🌺و روزے و برڪتتون روز افزون

      #صبح_چهارشنبه‌تون_زیبـا

Читать полностью…

ترمه خیال

می گویم : "حسین"

باران از گلوی ابرها چکّه می کند ...


#عرفان_یزدانی
#امیری_حسین_و_نعم_الامیر

Читать полностью…

ترمه خیال



در کنار آنهایی باش
که نور می‌آورند و جادو می‌کنند
آنها که با چوبِ جادویی کلام، گفتار،
نگاه، رفتار و منشِ ویژه خودشان
تو و جهان را متحول می‌کنند
و همه بازی‌ها را به هم می‌زنند
کسانی که قصّه‌های زیبا می‌گویند
و تو را به چالش می‌کشند
و تغییرت می‌دهند •••
کسانی که به تو اجازه نمی‌دهند
که خودت را دستِ‌کم بگیری
و افق زندگی‌اَت را کوچک بپنداری
این جادوگران با قلب‌های تپنده
و پُر شور، قبیله اصلی تو هستند
و باید کنارشان بمانی •••


#ويلفرد_پترسون

Читать полностью…

ترمه خیال

تاسوعا تسلٻٺ🏴🏴

التماس دعا🖤🖤🖤🖤🙏🏻🙏🏻

✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾

Читать полностью…

ترمه خیال

خرّم آن بُقعه
که آرامگهِ یار آن‌جاست
راحتِ جان و شــــفای دلِ بیمار آن‌جاست

من در این‌جای،
همین صورتِ بی‌جانم و بس
دلم آن‌جاست که آن دلبرِ عیّار آن‌جاست


#سعدی

Читать полностью…

ترمه خیال

چون او را دوست دارد
هر شب از پله های تاریکی
پابرهنه بالا می رود
"نکند کفش هایش آسمان را بیالاید!"

پایین نمی آید
جز آن که ماه در دستانش
نانی است که به شکلِ ستاره ها
تکه تکه می کند
بدون گُم کردنِ یک دانه ی گندم!

نانهای گرمش را می بخشد
به بچه های خیابان
به پنجره های خفتۀ بی شام و امید
حتی به سگها و گربه های ولگرد،
زیرا او را دوست دارد!
و آنکس که انسانی را دوست بدارد
همه ی انسانها را دوست خواهد داشت..


#سوزان_علیوان ترجمه

Читать полностью…

ترمه خیال

زیبای من !
سیاه اگر چشم تو باشد
سرم که بر زانوان تو باشد
می‌دانم، شب از چشم‌های تو می‌آید
پنهانی به دره‌ها می‌ریزد
بر کوه‌ها و دشت‌ها می‌گسترد
دریایی تاریک،زمین را در خود می‌پوشد
سیاه اگر چشم تو باشد
روشنای من است ...!



#لوسیان_بلاگا

Читать полностью…

ترمه خیال

خـط خـورده اعتـمادم
از دست نسل آدم
عمریست_دورم_قلبم
دیوارچین_ڪشیدم



#حجت_مومنی

Читать полностью…

ترمه خیال

لبخند بريز بر تن شهر
تا اوج عشق قدم بزنم
تا جایی، که خواب را
از پلک هايت بگيرم
از شوقی، که دوست داشتنت
بر چشمم کشيده ست
در آغوش صبح بوسه های شيرينت، بانو!


#عرفان_یزدانی

Читать полностью…

ترمه خیال

مضمون لبخندهايم را از خاطر برده ام!
دارم می روم!
اين جهان،
پای احساسش می لنگد!
وقتی به شعرهايم
نسبت دروغ می دهند!
کاش کسی می فهميد،
شعر است، که تو را سروده است،
نه چشم های شاعری، که عشق را
بر لب هايت می ريخت،
تا کلمات ورق ها را سپيد کنند ...


#عرفان_یزدانی

Читать полностью…

ترمه خیال

یک چند غزل به پلکهایش آویخت
میخانه ای از عشق به چشمانش ریخت

تا دید که دیوانه ی چشمش هستم
قهر و غم و غمزه را به نازش آمیخت


#اکرم_نورانی

Читать полностью…

ترمه خیال

خدا نیاورد آن روزی را که زنی سکوت کند
و نگاه غم انگیزی زندگی اش را فرابگیرد...
و آن لحظه ای را 
که جای خنده بر لبانش
و شوق در چشم هایش،
اندوهی بنشیند که هدیه ی مردی باشد
که جای دوست داشتن،
دلش را شکسته!
خدا نیاورد آن روز را....

#مژگان_بوربور

Читать полностью…

ترمه خیال

زهی شکوه قامت بلند عشق
که استوار ماند در هجوم هر گزند
نگاه کن هنوز آن بلند دور
آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نور
کهربای آرزوست
سپیده‌ای که جان آدمی هماره در هوای اوست
به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن
سزد اگر هزار بار
بیفتی از نشیب راه و باز
رو نهی بدان فراز ...



#هوشنگ_ابتهاج

Читать полностью…

ترمه خیال

می خواهم وقتي توفان می گیرد
تو را در سینه ام نهان کنم
یا با تو زنده می مانم
یا غرق می شوم!

#سعاد_صباح

Читать полностью…

ترمه خیال

گنجشکان،
روی بام خانه ات می نشينند
قناری ها نیز‌ پشت پنجره ی کنار ايوان
صبح که از راه می رسد،
کنسرتی بر پا می کنند،‌
تا دستانت را به سوی آغوشم بگشايی!
می دانم عشق،
بايد موسيقی نفس های تو باشد
بر خورشيدِ گرمِ لب هايم ...


#عرفان_یزدانی

Читать полностью…

ترمه خیال

زیارت نامه بخوان برای دلم

اشک هایم تاب نمی آورند!

بگذار به کربلای دیگری بروم

حسین چشم های من، تشنه ی باران است ...


#عرفان_یزدانی

#اللهم_الرزقنا_زیارة_و_شفاعة_الحسین_ع

Читать полностью…

ترمه خیال

سلام سروروسالارشهیدان
سلام روزعاشورا🖤
سلام روزغمبار
سلام روزبی عباس🖤
سلام تشنگی طفلان
سلام زینب داغدار
سلام عزاداران حـسینی 🖤
امروزتون حسین پسند
شهادت امام حسین (ع) تسلیت باد🖤

✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾

Читать полностью…

ترمه خیال

☘🍃☘🍃☘🍃
🍃☘🍃☘🍃
☘🍃
🍃☘


وفا و عشق و صداقت نگاه عبّاس است
دلم به رسم ادب بی قرارِ عبّاس است

تمام شهر دلم شیفته ی زیارت اوست
امید اهل جهان شفاعت عبّاس است


#عرفان_یزدانی

#سلام_بر_علمدار_کربلا


   

Читать полностью…

ترمه خیال

کوچ کرده از من،
چند پرنده ی بی آشيان!
وقتی بالی برای پرواز
به سوی چشم هايت، نيست ...




#عرفان_یزدانی

Читать полностью…

ترمه خیال

هر بار ڪه سر بر شانه ام می نهی
هنگام ڪه غرق در طره ے موهایت می شوم
در بیشه ے گیسوانت
چونان پروانه اے سرگردان
گم می شوم و باز نمی آیم..

هر بار ڪه دست در دستانم می گذارے
پنج انگشتم پنج ماهی ڪوچڪ می شوند
می روند در ژرفاے دیدگانت
گم می شوند و باز نمی آیند..

و هنگامی ڪه به پیڪر خود باز می گردم
آن دَم است ڪه می بینم تنهایم وُ
تو اینجا نیستی.!!


#شیرکو_بیکس

Читать полностью…

ترمه خیال

مجسّمه ی قرن بیستمی!
بی روح، بی جان!
یخ زده در ازدحام احساسات!
لبانت رنگ پریده اند!
دوست داشتن را نمی دانی!
بگذار، این روند ادامه پیدا کند
فردا مومیایی تاریخ، می شوی!


#عرفان_یزدانی

Читать полностью…

ترمه خیال

اولین باࢪۍ ڪہ بوسیدمش
‏فهمیدم حق با مادࢪم حوّا بوده
‏گاهے بعضے ممنوعہ ها
‏اࢪزش ࢪاندہ شدن
‏از بهشت ࢪا هم داࢪند ...




#طاهࢪه_اباذࢪی‌هࢪیس⁩

Читать полностью…

ترمه خیال

نه ! تو را بر نتراشیده ام
از حسرت های خویش :
پارینه تر از سنگ
تُردتر از ساقه ی تازه روی یکی علف
تو را بر نکشیده ام از خشم خویش :
ناتوانیِ خِرد از بر آمدن ،
گُر کشیدن در مجمر بی تابی
تو را بر نَسَخته ام
به وزنه ی اندوه خویش :
پَرّ کاهی در کفّه ی حرمان ،
کوه در سنجشِ بیهودگی
تو را برگزیده ام رِغمارَغمِ بیداد ...

#احمد_شاملو

Читать полностью…
Subscribe to a channel