چشم خود بستم ک دیگر چشم مستش ننگرم ناگهان دل داد زد دیوانه من میبینمش🎶♡ رزرو تبلیغات : @axeset_tabligh
مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم
که دلم بند نفس های کسی هست؛
که نیست...
فریدون مشیری
آنجا که شادی راهش را
به تار و پودِ وجودم پیدا میکند ،
میفهمم قبل از تو ،
من آنقدرها هم زندگی نکردهام ..
مریم قهرمانلو
امشب که در هوای تو
پر می زند دلم
ای مهربان من
تو کجایی و من کجا....
حسین منزوی
شادی زِ میان غم بر انگیز
در عالم بی وفا وفا کن ....
سعدی
در عشق خوشا مرگ
که این بودنِ ناب است
وقتی همهی بودن ما
جز هوسی نیست
هوشنگ ابتهاج
نام بعضی نفرات
رزق روحم شده است.
وقت هر دلتنگی
سویشان دارم دست
جرئتم میبخشد
روشنم میدارد.
نیما یوشیج
به بهانه کتاب هایت با من تماس بگیر
به بهانه فیلم هایی که از اتاقت برداشته ام
به بهانه شعرهایی که برایم نخوانده ای
با من تماس بگیر
به بهانه بهانه هایی که نداری...
منیره حسینی
تو را دوست می دارم
به سان تندیس میدانی بزرگ،
که نشستن
گنجشک کوچکی را بر شانه اش
و محکومی
که سپیده ی انجام را...
یغما گلرویی
دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم...
از خود چه عاشقانه...
برونم کشید و رفت...
افشین یدالهی
تو مرد صحبت دل نیستی، چه میدانی
که سر به جیب کشیدن چه عالمی دارد
صائب تبریزی
تو که نیستی
احساس کودکی را دارم
که موقع یارکِشی؛
هیچکس برای بازی انتخابش نکرده!
همانقدر مظلوم
همانقدر تنها
همانقدر بیچاره!!
نرگس صرافیان طوفان
تلاقی لب های قرمز ات
با شال آبی
شهرآوردی ست
که بازنده اش منم ...
پیمان شمس
.
آرامش خود را
به هیچ چیز و هیچ کس
وابسته نکن
تا همیشه داشته باشیش
اگر عشق
با حضور همین روزمرّگی ها
عشق بماند؛
عشق است...
نادر ابراهيمى
اینجا
بعضی ها زندگی نمی کنند،
مسابقه ی دو گذاشته اند،
می خواهند به هدفی که
در افق دور دست است برسند
و در حالیکه نفسشان به شماره افتاده
می دوند و زیبایی های اطراف
خود را نمی بینند؛
آن وقت روزی می رسد که پیر و فرسوده هستند
و دیگر رسیدن و نرسیدن
به هدف برایشان بی تفاوت است...
جین وبستر
یکی بیاد که...
بزرگ شده باشه
فکر عشق و حال نباشه
رفیق بازیاشو کرده باشه تموم شده باشه
که نخواد همش بپیچونه
اینور اونور دنبال شیطونی نباشه
بیاد که بمونه
فقط حواسش پیش تو باشه
فقط فقط تورو بخواد
دنبال یه رابطه جدی باشه
فکر اینده ساختن با تو باشه
توقع زیادیه؟
اصن از اینا هست؟!
خوش بحالتون اگه دیدین!
مانند مرده ای میان زنده ها
یا زنده ای میان مرده ها
تفاوتی نمی کند
وقتی کسی تو را نمی فهمد ...
آریا ابراهیمی
ما گمان مىكرديم كه شادمانى
همان خوشحال كردن طرف مقابلمان است.
اما اشتباه مىكرديم؛
هرقدر كه خوشحالشان كرديم
به همان اندازه تنها مانديم ...
جمال ثريا
امیدوار چنانم که کار بسته برآید
وصال چون به سر آمد فراق هم به سر آید
سعدی
راه
مست بود
هر چه میرفتیم
ما را به جای دیگری میبرد...
مهدی اشرفی
در ایــن
جـادوی شـبِ
پـوشیـده از
بـرگِ گــلِ کـوکــب
دلم دیـوانه بـودن
با تـو را مـی خـواسـت
مهدی اخوان ثالث
دوش بیشمع رُخت مجلسِ ما نور نداشت...
خانه تاریکتر از دیدهٔ نابینا بود
طالب آملی
چوپان دشت عشقمٖ و نای غزل به لب
دارم غزال چشم سیه میچرانمت
لبخند کن معاوضه با جان شهریار
تا من به شوق این دهم و آن ستانمت
شهریار
Take every chance you get in life,
because some things only happen
ONCE...
از هر فرصتی که در زندگی داری استفاده کن،
چون بعضی چیزها فقط یکبار اتفاق می افته...
گاهی فکر میکنم دنیا با همه عظمتش تا چه اندازه میتواند حقیر و بی ارزش باشد. آدمها از بامِ باورِ ما سقوط میکنند، یکی... یکی. و قلبِ بی آلایشِ ما، تهی از عشق و اعتماد فرو میپاشد، زخم خورده، رنجیده، آرام ... آرام
نیکی فیروزکوهی
هزار خطبه هم بخوانند حرام است
معشوقه ی کسی را به دیگری دادن
چگونه فکر میکنی پنهانی و به چشم نمیآیی؟
تو که قطرهی بارانی بر پیراهنم
دکمهی طلایی بر آستینم
کتابی کوچکی در دستانم
و زخم کهنهای بر گوشهی لبم
مردم از عطر لباسم میفهمند
که معشوقم تویی
از عطر تنم میفهمند که با من بودهای
از بازوی به خواب رفتهام میفهمند
که زیر سر تو بوده است...
نزار قبانی
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
حافظ
صبحتون به شادی💜
سودای من
معشوق من !
سودای من آیا به سر داری
وز حال و روز من، هنوز آیا خبر داری؟
با من خیالت همره است امشب
وز حال و روز من ـ اگر تو نیستی ـ او آگه است امشب
امشب شب شوریدگیها و خرابیها و مستیهاست
امشب شب آزادی از قید بلندیها و پستیهاست
حسین منزوی