💎واسہ نوشتڹ متنامـ مخمَـو آزاد مےڪنمـ از هـر ناحیہِ↻✘ 💎☜بهتـریڹ ها رو تایپ مےڪنمـ همـراه با 💎قافیہِ↻✘ 💎☜عیب و ایــرادے نـــدارڹ از هـر دیــــد و 💎زاویہِ↻✘ 💎☜واسہ اینـِـڪہ تڪسامـ از هـر نظـر عالیہِ↻✘ 💎 @TEXTT 💎 creator: @Nimix021 Addmins: @jrc1997
طایرِ مسکین که مهر بست به جایی
گر بِکُشندش، نمیرود به دگر جا
ما هر دو در آغوش خیالی هم سقوط کردیم، بیآنکه حتی دست هم را گرفته باشیم. شاید قرار نبود بمانیم، فقط باید با هم محو میشدیم
Читать полностью…کاش یکی از قطره های اشکت بودم
میتونستم توی چشمت به دنیا بیام
روی گونه هات سر بخورم
و روی لب هات بمیرم
آدرس شانه ام را به تو خواهم داد!
اگر روزی به تکیه دادن نیاز داشتی
بدون ذره ای تردید، بیا!
متاسفانه واقعیت اینه که دونفر هیچ وقت همدیگه رو تو یک زمان به یک اندازه دوست ندارن. یکیشون همیشه وقتی به خودش میاد که اون یکی یا حسش وجود نداره یا خودش.
Читать полностью…همهی ما یه نفر رو داریم،
که بهش پیام نمیدیم
ولی از ته دل شدیدا دوستش داریم …
تو ديگر نيستی
مگر به صورتِ شعری در دهان
و لمسِ سرانگشتهای تمام شدهات
در دستهایمان...
اینقدر از دلتنگیت گریه کردم،
که ابرهای آسمون فکر کردن منم ابرم
نیستی بر گونه ات یک بوسه ارزانی کنم
دوری ات بغض است و من هی چانه لرزانی کنم
گر خونِ دلم خوری ز دستت ندهم
زیرا که به خونِ دل به دست آمدهای...
میگن هر هزار تا داگز حدودا ۷۰دلار قیمت قراره بخوره
چند روز دیگه هم لیست میشه اگه نزدید لینک پایینو برنید مثل ناتکوین که نزدیم نره توو پاچمون
/channel/dogshouse_bot/join?startapp=15QyKT_iTh-6nTgcNVTkQw
آغوشت آخرین یادگاری بود!
حس قشنگی که
گاه به گاه نا خواسته در خواب میبینم
با شرایط سخت کنار میام ولی حسرت اینکه همه چیز میتونست طور دیگه پیش بره، همیشه تو دلم میمونه.
Читать полностью…در غمش هر شب به گردون پیکِ آهم میرسد
صبر کن ای دل! شبی آخر به ما هم میرسد
با کوتاهی موهایش و زیبایی دلش همانند یک نغمهی زیبا در سمفونی عشق، به زندگی من رنگ و بویی تازه میبخشید، با لبخندهای شیرینش، هر گوشهای از دنیایم را به روشنی تبدیل میکرد و با چشمان شفافش، هر نگاهی را به عشق ترجمه میکرد و هر روز، در دنیای او غرق میشدم.
Читать полностью…کاش میتوانستم
کلماتی را اِختراع کنم
که با آن زَخم را بدوزم...
دلم تنگ است،
نه برای گذشته،
نه برای حرفهایی که گفته نشد.
دلم تنگ است
برای سادگیِ حضورت،
برای دیدن تو
در میان روزمرگیها،
بیهیچ زینت و تشریفاتی،
فقط با موهای کوتاه و دلی که
هرگز کوتاه نمیآید.
پرسید:
چگونه در میان شلوغی او را پیدا کردی؟
گفتم: کدام شلوغی...؟!
من غیر از او کسی را ندیدم!
هر کجا می نگرم، باز هم اوست
که به چشمان ترم خیره شده
درد عشق است که با حسرت و سوز
بر دل پر شررم چیره شده