thisme | Unsorted

Telegram-канал thisme - [ مَن ]

-

مَن: ضمیر مفرد، به معنی خود، هرکس بدون حضور دیگری. 🎆ads: @adsThisme

Subscribe to a channel

[ مَن ]

روزها کتاب میخونم، چای میخورم، به تو فکر میکنم. فیلم میبینم، سینما میرم، تلفن‌های کاریم رو جواب میدم، به تو فکر میکنم. قدم میزنم، خرید میکنم، به تو فکر میکنم. پشت ترافیک می‌مونم، به تو فکر میکنم.
شب‌ها اما، فقط به تو فکر میکنم…

Читать полностью…

[ مَن ]

تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره
رنگ چشمای تو بارونو به یادم میاره
وقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره
قهر تو تلخی زندون و به یادم میاره
من نیازم تورو هر روز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه
تو بزرگی مثل اون لحظه ک بارون میزنه
تو همون خونی که هر لحظه تو رگ‌های منه
تو مثل خواب گل‌سرخی لطیفی مثل خواب
من همونم که اگه بی تو باشه جون می‌کنه
من نیازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه
تو مثل وسوسه‌ی شکار یه شاپرکی
مثل شوق رها کردن یه بادبادکی
تو همیشه مثل یه قصه‌ی پر حادثه‌ای
تو مثل شادی خواب کردن یه عروسکی
من نیازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه

این آهنگ فریدون رو خیلی دوست دارم، چون منو یاد تو میندازه.
اونجایی که میگه "من نیازم تو رو هر روز دیدنه" در واقع درستش "من نمازم تو رو هر روز دیدنه" هست.
میدونی؛
من وقتی تو رو دیدم
فهمیدم چطور میشه یک نفر رو پرستید، چطور میشه به یک نفر وابسته شد، چطور میشه به یک نفر گفت:
من نمازم تورو هر روز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه
💜
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

وقتی که ظلمت میکشه رو صورت خورشید نقاب
پلکاتو روی هم بزار
دنیای من آروم بخواب
فردا اگه مال تو بود
خورشیدکم آزاد بتاب
شب میگذره غمگین نباش
دنیای من آروم بخواب.
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

تو برای من
مثل ته‌دیگ سیب زمینی‌اضافه‌ای که مامان یواشکی میندازه توی بشقابم و بهم چشمک میزنه
مثل اون رنگین‌کمونی که بعد گریه‌ی آسمون میاد تا لبخندشو بهش برگردونه
مثل درس بیستم تاریخ دوازدهم که همش عکس بود
مثل باب‌اسفنجی برای اختاپوس که حتی یک لحظه هم به حال خودش رهاش نمیکرد
تو برای من
مثل پت برای متی
مثل هوا برای نفسی
مثل علت برای معلولی
تو مکمل منی
تو برای من
زیباترین دلیل زندگی‌ای
#تین‌آ

Читать полностью…

[ مَن ]

بلد بودن چه خوب است
و من چه نابلد به تو ظلم میکنم
وقتی با تمام زبان‌های جهان
نام تو را عاشقانه صدا نمیکنم.

Читать полностью…

[ مَن ]

اگه فردایی باشه من با تو میسازم
برد من وقتیه که به تو میبازم
@thisme 🖤

Читать полностью…

[ مَن ]

امروز جایی خوندم کلمه‌ی "Cwtch" در زبان ولزی به حس خوبی که تو بغل یه نفر تجربه‌اش میکنی گفته می‌شه، حسی که فقط با یه نفر خاص میشه تجربه کرد و وقتی به اصطلاح یکی رو کاچ می‌کنی در واقع بهش "یه گوشه‌ی امن" برای آروم شدن می‌دیم که هیچ کس دیگه ی نمیتونه جاشو بگیره.
•نیاز

Читать полностью…

[ مَن ]

یکی بفهمه چی میگم...

Читать полностью…

[ مَن ]

سلام بر قلبی که قبل از خواب درد میکشد و به وسعت دنیا می‌گرید و کسی آن را احساس نمی‌کند...

Читать полностью…

[ مَن ]

امروز از صبح بیدار شدم حالم خوب نبود ، فک کردم چون قهوه نخوردم حالم بده ، رفتم قهومم خوردم بازم حالم بد بود ، باز یکم فک کردم دیدم هیچی غذا نخوردم حتما واسه اونه ، غذامم خوردم بازم عصبی بودم ، باز تا غروب صبر کردم و همینطور عصبی بودم ، گفتم شاید درصد قهوم پایین بوده ، دوباره قهوه خوردم بازم عصبی بودم ، الانم که دارم اینو مینویسم هنوزم عصبی ام ، خواستم بگم یه روزایی هست کلا حالت خوب نیست سعی نکن اون روزو یکاری کنی فقط خوب شی چون هیشکی نمیتونه حالتو خوب کنه ، سعی کن فقط زودتر اون روزو بگذرونی ، منم الان برم بخوابم شب بخیر.

Читать полностью…

[ مَن ]

احتیاح دارم خودمو از تنم در بیارم
بشورم، بچلونم
بعد رو طناب توی حیاطمون پهن کنم
فردا بیام ببینم که باد منو با خودش برده!
به قول چهرازی
"خسته‌ام، دلم میخواد چهارتا پاییز بخوابم..."

Читать полностью…

[ مَن ]

نگید گریه نکن یا آروم باش یا ارزششو نداره. جمله های قشنگ تری هست که می تونید بهش بگید:
- من برای تو اینجام.
-هرچی پیش بیاد باهم حلش می کنیم و تنهات نمیذارم.
-میخوای زنگ بزنم تو سکوت کنی و من واست حرف بزنم؟
-من تا هروقت که بخوای برات وقت دارم و تا حالت خوب نشه و کمکت نکنم تا مشکلتو حل کنیم جایی نمی رم.
-بیام دنبالت بریم بیرون؟
-دوست داری راجع بهش حرف بزنیم؟
گریه کردن به معنای ضعیف بودن نیست، سعی نکن جلوی اشکاتو بگیری، یه موقع هایی حالمون خوب نیست و من درکت می کنم.
-بیا بغلم.
- توراهم، بستنی و شیر کاکائو میخرم که باهم بخوریم و اگه دوست داشتی برام تعریف کنی.
•دیاکو

Читать полностью…

[ مَن ]

دلم میخواد یه پلاکارد بگیرم دستم که روش نوشته:
من با يه نخ خيلى نازك به اين دنيا وصلم با من مدارا کنید.
‏من غرق غم، استرس، اضطراب، احساس عقب بودن، سختى و فشار هستم. خستم و در عین حال تلاش ميكنم كه اين نخ نازك بريده نشه و سعی میکنم شرایط رو هندل کنم.
•امیر مازندرانی

Читать полностью…

[ مَن ]

صبح تا شب به دیوار نگاه میکنم، به همه چی فکر میکنم غیر تو!
شبام قرصای آبیمو میخورم، خوابم نمیبره.
دیگه نترس، نمیام داد بزنم سرت، نمیامم دورت بگردم، نمیام اونقدر بخندونمت که ضعف کنی، نمیام برات شعر بخونم شبا.
ببخش اگه نبودم اون که میخواستی، دوست داشتم باشم، بلد نبودم!
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

کلمه‌ی Reverie به معنی رویا و خیال هست. کسی که باهاش رویا میسازی.🦢
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

کلمه‌ی Susuo ọnya اون فردی رو توصیف میکنه که با اومدنش تموم زخمای روحت رو بوسید و تو شکوفه زدی؛
یعنی بوسه‌ی زخم‌هات.

Читать полностью…

[ مَن ]

شیک و آیس کارامل که هیچی، کنارت حتی چای نبات تو استکان باریک هم میچسبه.
بام تهران و پل طبیعت که هیچی، کنارت حتی روی پل هوایی نشستن هم میچسبه.
مهمونی و پارتی که هیچی، کنارت حتی فوتبال دستی تو پارک هم میچسبه.
پاستا و همبرگر که هیچی، کنارت حتی فلافل چرک و کثیف سر چهارراه هم میچسبه‌.
مارلبرو و الکل که هیچی، کنارت حتی کام گرفتن از بهمن هم میچسبه.
ویلای شمال و جنگل ماسال که هیچی، کنارت حتی زندگی کردن تو دل شلوغی و دود و دم تهران هم میچسبه.
مهم نیست کجا باشم، تو چه شرایطی باشم، حالم چطور باشه، مهم اینه که وقتی هستی از دنیا و همه‌ی آدماش بی‌نیازم.
•مِین

Читать полностью…

[ مَن ]

خانه‌ای ویرانم
بدنی بی‌جانم
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

برای وقتی که خاموش شدی.
فقط چشماتو ببند و گوش کن.
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

هیچکس به شما هشدار نداده بود؛ زنانی که پای دویدنشان را بریده‌اید، دخترانی به دنیا می‌آورند که بال پرواز دارند

Читать полностью…

[ مَن ]

صبح میشه این شب؛ باز میشه این در!

Читать полностью…

[ مَن ]

حسم؟
مثل آقای اشپیلمان توی فیلم پیانیست وقتی فهمید خانوادشو دارن میبرن داخل دیگ مذاب.
مثل بکی توی فیلم سقوط وقتی فهمید تنها بالای اون دکل چند هزار متری گیر افتاده.
مثل دام کاب توی فیلم تلقین که انقدر توی خواب‌ و رویای خودش فرو رفت که دیگه نفهمید خوابه یا بیدار.
حسم؟
مثل وقتی که کل راه مدرسه تا خونه رو با دل ضعفه به امید زرشک پلو با مرغ میای خونه و میبینی که غذا سوپ.
مثل صدای تق‌تق کوبیدن خودکار بغل دستیت روی میز موقع امتحان.
مثل نخندیدن به جک‌های مسخره‌ی شوهر عمه توی دور همی خانوادگی.
حسم؟
مثل یه آدم سردرگم و نا امید، که خودشم معنی کار‌هاشو نمیدونه.
مثل آدمی که کلی حس داره و هیچ حسی نداره.
مثل من.
#تین‌آ

Читать полностью…

[ مَن ]

الان اینجوریم که با تموم وجودم حالم بهم میخوره از گوشی، اینترنت، تخت، اتاق، خونه‌، خیابون، شهر، کشور، آدم‌ها و در نهایت؛
خودم.

Читать полностью…

[ مَن ]

Küçük bir yoldayım en başındayım
Kendi kendimle hep sıfırdayım
Senin dağların benim yollarım
O sen olsaydın benim yanımda
توی یک راه کوچیکم، هنوز اول راهم
تنها خودمم و همش صفر مطلقم
کوه‌های تو راه‌های من هستن
کاش اونیکه کنارمه تو بودی...
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

من تو رو اندازه بوم نقاشی وانتونز، هیاهو کوروش،
پروانه‌ی من فریدون فروغی، کی میشه من هامیم، شروع ناگهان علیرضا قربانی،
هم‌گناه سوگند، کج مهراد هیدن، کاش بودی آرتا
دوستت دارم :)
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

جان گرین درباره درونگراها خیلی قشنگ میگه:
‏«همیشه افراد ساکت را دوس داشته ام، هیچگاه نمی فهمی که در حال رقصیدن در رویای خویشند و یا بار هستی را به دوش می کشند.»

Читать полностью…

[ مَن ]

دلم میخواست آنقدر کار کنم و آنقدر خسته شوم که شب نخوابم، بیهوش شوم. چشم‌هایم خسته بود از بار کشیدن، دهانم خسته بود از راه رفتن، پاهایم خسته بود از حرف زدن، دست‌هایم خسته بود از نگاه کردن، من سر جایش نبود!
باید خودم را گم میکردم تا پیدا شوم.
•علی سلطانی

Читать полностью…

[ مَن ]

در روانشناسی اصطلاحی وجود داره به نام Fear of engulfment که یعنی ترس از بلعیده شدن، یکی شدن و فرو رفتن در رابطه، به نحوی که خودت رو از دست بدی.
یکی از دلیل‌های شک و پشیمونی آدما روز قبل ازدواجشون همین ترسه🫧
@thisme

Читать полностью…

[ مَن ]

فرق کردم. برعکس قدیما دیگه داد و بیداد نمیکنم. احتمالا اون آدمی که زود عصبانی میشد و‌ همه‌ی دنیا رو میذاشت رو سرش و دو ساعت بعدشم انگار نه انگار دیگه زنده نیست! فرق کردم. توو اعصاب خوردیا آرومم. توو صف نونوایی دیگه عجله ندارم. ترافیک دیگه برام اذیت کننده نیست. بد رفتاریه آدما با آدما، آدما با خودشون و آدما با خودم دیگه برام اهمیتی نداره. چایی اگه گرم باشه میخورم، سرد باشه میخورم. لباسم اگه اتو کشیده باشه میپوشم، نباشه میپوشم. خیلی فرق کردم. احتمالا تغییر کردم. ول کردم همه چیو به امون خدا که فقط بگذره و بگذره و تموم شه و خاموش شه تا بالاخره راحت شه. ایشالا که راحت میشه. احتمالا اگه بگذره راحت میشم. اگه خاموش شه راحت میشم. اگه تموم شه راحت میشم. ایشالا که تموم میشه. احتمالا توام راحت میشی. اون موقع دیگه منی وجود نداره که آروم بودن و بی‌حال بودن و گوشه گیر بودنه همیشگیش بره رو مخت. اینجوری بهتره. بالاخره توام باید زندگی کنی دیگه. نمیشه که همیشه برعکس باشه! مگه نه..؟!
•آریانفر

Читать полностью…

[ مَن ]

انگار یچیزی اینجا کمه
نه از تو، اینبار از من
من یچیزی کم دارم
من سیاه مست قهوه‌ی چشماتم
من توی موج به موج موهای فرت گمَم
من معتاد سلول به سلول دستای تو اَم
من محتاج خش به خش صدای تو اَم
زمستونای من با عطر تنت بهار میشن
خنده‌های ماهت نور شب زندگی منه
ولی
همه‌ی اینا
برای دوست داشتن تو
کمه
خیلی کم.
حالا میفهمم حال اون نویسنده‌ای رو که نوشت:
"راهی سراغ داری تا بیشتر دوستت بدارم؟"
#تین‌آ

Читать полностью…
Subscribe to a channel