#یادداشت_هفته
کتابشناسی فلسفه علم (منابع اصلی، زبان فارسی)
اشاره: کمتر دیدهام استادان و دانشجویان به اهمیت مطالعه تاریخمند و مطالعه کتابهای کلاسیک در هر حوزه دانشی توجه داشته باشند. توجه به این نکته که پیشگامان و کتابهای دست اول، در چه ارتباط تاریخی و (حتی) جغرافیایی با یکدیگر قرار میگیرند، به فهم مضمون دیالوگی و ماهیت مسالهمحور دانش کمک شایانی میکند و نتیجه همه اینها #اندیشیدن_با_اندیشمندان و #پروش_تفکر است.
در اینجا فهرستی از مهمترین کتابهای پیشگامان فلسفهی علم (فلسفه علوم تجربی) با رعایت ترتیب تاریخی و به زبان فارسی تقدیم کردهام:
💎تا قبل از ١٩۵۵ (نقطه عطف)
١. زبان، حقیقت، منطق
(١٩١٠م.)، الف-ج. ایر، ترجمه: منوچهر بزرگمهر، انتشارات شفیعی، ١٣٨٢
٢. رساله منطقی-فلسفی
(١٩٢١ م. به آلمانی)، لودویگ ویتکنشتاین، ترجمه: میر شمس الدین ادیب سلطانی، امیرکبیر، (چاپ سوم ١٣٨۶)، (چاپ اول، ١٣٧١) (این اثر ترجمههای دیگری نیز دارد).
٣. اتمیسم منطقی (درسگفتار در ١٩١۴م.)، برتراند راسل، ترجمه: جلال پیکانی، نشر علم، ١٣٨٨
۴. تحلیل ذهن (١٩٢١ م.)، برتراند راسل، ترجمه: منوچهر بزرگمهر، انتشارات خوارزمی. (چاپ اول ١٣۴٨.)
۵. مقدمه ای بر فلسفه علم (مبانی فلسفی فیزیک) (تاریخ سخنرانیها ١٩۴۶ م.)، رودلف کارنپ، ترجمه: یوسف عفیفی، انتشارات نیلوفر، (چاپ اول ١٣۶٣.)
۶. منطق اکتشاف علمی (١٩٣۴ م. به آلمانی)، کارل پوپر، ترجمه: سید حسین کمالی (ویراسته عبدالکریم سروش)، انتشارات علمی-فرهنگی، (چاپ اول ١٣٧٠.)
٧. فلسفه و نحو منطقی (سه سخنرانی در ١٩٣۴)، کارنپ، ترجمه: رضا مثمر، نشر مرکز.
٨. علم، نظریه، انسان (١٩٣۵ م.)، اروین شوردینگر، ترجمه: احمد آرام، شرکت سهامی انتشار، (چاپ اول ١٣٩٢.)
٩. پیدایش فلسفه علمی(١٩۵١ م.)، هانس رایشنباخ، ترجمه: موسی اکرمی، علمی فرهنگی، (چاپ دوم ١٣٨۴)
📌منبع مناسب تکمیل کننده:
١٠. کارنپ، آرن نائس، ترجمه: منوچهر بزرگمهر، انتشارت خوارزمی، چاپ دوم، ١٣۵٧ (چاپ اول١٣۵٢)
💎پس از ١٩۵۵
١. فلسفه علوم طبیعی (١٩۶۶ م.)، کارل همپل، ترجمه: حسین معصومی همدانی، (چاپ دوم ١٣٨٠) (چاپ اول ١٣۶٩)
٢. ساختار انقلاب علمی(١٩٧۶ م.)، توماس کوون، ترجمه: سعید زیبا کلام. انتشارات سمت ( این اثر چهار ترجمه دیگر نیز دارد).
٣. بر ضد روش؛ طرح نظریه آنارشیستی معرفت؛ پائول فایرابند (١٩٧۵ م.)، ترجمه: مهدی قوام صفری ( بر اساس ویرایش و متن ١٩٨٨)، انتشارات فکر روز، (چاپ اول ١٣٧۵.)
کتابهای درآمدگونه و کتابهای آموزشی در زمینه فلسفه علم در فهرست دیگری معرفی خواهد شد.
#کتاب_شناسی
#فلسفه_علم
#حامد_صفایی_پور
#معرفی_کتاب
شهر فرنگ اروپا (چکیدهای از پیدا و پنهان تاریخ قرن بیستم)
نویسنده: پاتریک اوئورژدنیک
مترجم: خشایار دیهمی
نشر: ماهی، 1394
به قلم: حامد صفاییپور
این کتاب روایتی طنزپردازانه اما واقعی، از تاریخ اروپا در قرن ۲۰ام است. نویسنده دو جنگ جهانی را محور روایت خود قرار داده است؛ از جنگ جهانی دوم به عنوان مبداء روایت آغاز و در میان متن و به فراخور به گذشته میپردازد. موضوعاتی مانند پیشرفتهای علمی در اروپا، موضوعات مرتبط با زنان و بسیاری از فرازهای تاریخی مهم در اروپای قرن بیستم در این کتاب روایت شده است.
به زعم من، روش (طنزآمیز) نویسنده در این اثر، مقابلنشاندن حادثههای به ظاهر نامربوط است؛ که همنشینی آنها، به صورت تلویحی، نتیجه بکری را به ذهن میرساند. حادثههایی مثل اختراع لیوان یکبار مصرف، و رئیس جمهور دو دوره مصرف. اینها برخی از جالبترین این موارد است:
#اختراع قرص ضدحاملگی، که نویسنده آن را موثرترین اختراع قرن بیستم میداند چراکه امکانهای جدیدی را به زنان، برای مقابله با تسلط مردانه و نپذیرفتن نقشهای جنسیتی ایجاد کرد.
#سانسور عکسهای روزهای گرم انقلاب در کمسیونهای تاریخی کمونیستها و حذف تصویر افرادی که از زمان گرفتن این عکسها تا امروز، بورژوا از کار درآمده بودند؛
اختراع زبانهای همگانی مثل «اسپرانتو» به عنوان شیوههای نوین آگاهیبخشی اجتماعی و نخستین گام به سوی انقلاب جهانی کمونیستی؛
ایجاد آزمایشگاههای تولید جنین آزمایشگاهی که به صورت اینترنتی، امکان سفارش اسپرمهای مختلف، بر اساس ۱۵۰ شاخص -با قیمت میانگین هر اسپرم، هزار و پنجاه دلار؛
رای یهودیان بر حرام بودن اهدای خون، چراکه آمیختگی خون به هر نحو برخلاف قوانین الهی است؛
گزارشهای بسیار وحشتانگیز از اردوگاههایِ کارِ اجباری و اتاقهای گاز برای تولید صابونهایی با چربی کاملا یهودی!؛
نوار ۳۸ کیلومتری سربازان کشته شدۀ آمریکایی، با متوسط قد ۱۷۳ سانتیمتر، که در ۱۹۴۴ در جنگ نورماندی؛
اجباری بودن نرمش سوئدی برای کارگران در کشورهای کمونیستی تا نیرو و شادابی مضاعفی برای کار بیابند؛
مرگ بسیاری از سربازان روسی به دلیل بیماری قانقاریا، چون شبها با پوتین میخوابیدند تا مبادا کسی آن ها را بدزدد؛
مخالفت نازیها نظریه نسبیت به این دلیل که آن را نظریهای تهاجمی، ساخته و پرداختۀ ذهنی یهودی میدانستند؛ یا رای کمونیستها که نظریه نسبیت را ابداع بورژوازی برای نسبیکردن علم و بیاعتبار نمودن مبانی علم کمونیسم معرفی میکردند.
اینها مواردی از روایتهای نویسنده است تا وقاحت و دیوانگی انسان و ایدئولوژیهای خودساختهاش را به تصویر کشد.
#تاریخ_قرن_بیستم
#حامد_صفایی_پور
#یادداشت_هفته
پرورش مهارت «آغازگری» در کودک و نوجوان
نخستین روز از تعطیلات نوروز بود. علی چند دقیقهای پس از برخواستن از خواب، در تختخواب ماند و به کارهایی که میتوانست انجام دهد، فکر کرد. در اوج افکار لذتبخش خود بود که ناگهان به یاد تکلیفهای مدرسه افتاد، انگار نمیشد یکسال با خیال راحت از تعطیلات نوروز لذت برد! هرچند زمان زیادی تا پایان تعطیلات مانده بود و نیازی نبود از الان تعطیلات خود را خراب کند. با گذشت دو هفته از تعطیلات به جز انجام تکلیف درس مورد علاقهاش، ادبیات، کار دیگری انجام نداده بود. نزدیک شدن به سیزدهبهدر اضطرابش را بیشتر میکرد اما هر بار برنامهریزی برای انجام بقیۀ تکالیف را پشتِ گوش میانداخت.
یقینا اضطراب علی برای همه شما آشنا است. «آغارگری»، یکی از تواناییهای شناختی ماست که توضیح مناسبی برای این موقعیت فراهم میکند. داوسون و گوائر (٢٠١٠) «آغازگری» را توانایی آغاز اقدام در زمان درست، بدون تعلل بیهوده تعریف کردهاند. آغازگری پیونددهندۀ دو جریان اندیشه و اقدام است. افراد دارای این توانایی وظیفهها را حتی اگر این وظیفهها از نظر ذهنی نامطلوب باشد، به تاخیر نمیاندازند. در مثال بالا، علی با وجود تجربهی فشار روانی نمیتوانست رسیدگی به تکالیف مدرسه را آغاز کند.
شما میتوانید ردپای آغازگری را در تمام کنشهای هدفمند روزمره پیدا کنید، دانشآموزی که پیش از نوشتن مشقهایش چند بار مدادش را میتراشد یا روی صفحه دفترش نقاشی میکشد؛ دانشجویی که شب امتحان در اینستاگرام چرخ میزند و کارمندی که بذلهگویی با همکارانش را به نگارش صورت جلسه مهم هفته گذشته ترجیح میدهد. در تمام این مثالها فرد با پرداختن به رفتار دیگر، «رفتارِ هدف» را به تعویق میاندازد.
برای تقویت مهارت آغازگری در کودکان و نوجوانان چه باید کرد؟ یک راه، مداخلهمحیطی است. تخصیص ساعتهای مشخصی در روز برای رسیدگی به امور کودکان در فهم و ایجاد یک نظم درونی به آنها کمک میکند. با چنین روشی کودکان میفهمند که برخی کارها فقط در زمان مشخص انجام میشوند. روش دوم، عینیتبخشی به گذر زمان است، شبیه به کاری که زندانیان برای فهم گذر زمان میکنند(!). مثلا رسم مربعهایی کوچک در طول تعطیلات نوروز و خطزدن آنها در پایان هر روز. استفاده از زمانسنج -برای محاسبۀ زمان از دسترفته- نیز برای نوجوانان مفید است. والدین و مربیان میتوانند با استفاده از این مداخلهها، مهارت آغازگری را در کودکان و نوجوانان خود تقویت کنند.
#روانشناسی_کودک
#روانشناسی_نوجوان
#کارکردهای_اجرایی
#اهمال_کاری
#حامد_صفایی_پور
#بازخورد_کلاسی
🟡 خانم صابره عبدیزدان
دانشجوی پزشکی دانشگاه اصفهان
(نهمین دوره نگارش دانشگاهی)
سلام به همه ی دوستان و فرهیختگان
علیرغم قرار دادن فرم نظرخواهی، تمایل داشتم بازخوردی شخصی هم از این دوره #نگارش_دانشگاهی در گروه ارائه دهم.
آشنایی با #تفکر_نقادانه، برای من حکم یافتن قایقی را داشت در حالی که در پیمایش اقیانوس حقیقت، در تلاش هایی نافرجام به تخته چوبها چنگ میانداختم.
این مهارت، استفاده از ابزارها و آشنایی با #مغالطات من را به نوعی استقلال فکری رسانده و از وابستگی به مراجع و مکاتب گنگ، رها کرده است.
همهی اینها بود اما، تا پیش از ورود به دوره ی نگارش، نمود تفکر نقاد را در سایر حیطه های زندگیم ندیده بودم.
به راستی که نوشتن ریلی برای اندیشیدن است. من حالا، میتوانم مهارت تفکر نقادانه را در مقیاس واژههای انتخابیم هم به کار بگیرم و فرآیند اندیشیدنم را، هرچه بیشتر دقیق سازم.
این دقیق سازی در نحوه درس خواندنم هم اثر کرده است.
حالا می توانم ببینم پزشکان و اساتیدی را که تشخیصهای غیردقیقشان، نه بخاطر ساعات کم مطالعه، که به دلیل نا آشنایی با ابزارهای #شفافاندیشی است.
بسیار خرسندم که با این دورهها و تیم دکتر صفاییپور آشنا شدم.
واقعا ممنونم.
@Tizfekri
تفاوت نقش معلم با تسهیلگر چیست؟
معلم میگوید؛ تسهیلگر میپرسد،
معلم در مقابل میایستد و سخنرانی میکند؛ تسهیگر از پست سر حمایت میکند،
معلم پاسخها را بر اساس برنامه درسی ارائه میکند؛ تسهیلگر خطوط راهنمایی را فراهم میکند و محیطی را خلق میکند که فراگیر بتواند خود به نتایج برسد؛
معلم غالبا تک-گویی (منولوگ) میکند؛ تسهیلگر گفتگو (دیالوگ) پیوستهای با فراگیران دارد.
A teacher tells, a facilitator asks; a teacher lectures from the front, a facilitator supports from the back; a teacher gives answers according to a set curriculum, a facilitator provides guidelines and creates the environment for the learner to arrive at his or her own conclusions; a teacher mostly gives a monologue, a facilitator is in continuous dialogue with the learners.
منبع:
Rhodes, Lynn K.; Bellamy, G. Thomas (1 January 1999). "Choices and Consequences in the Renewal of Teacher Education". Journal of Teacher Education. 50 (1): 17–26.
لینک: https://journals.sagepub.com/doi/10.1177/002248719905000103
💡تیزفکری:
نکته:
یک خطای رایج این است که واژهها و توصیفهای جذاب در توصیف تسهیلگر، اهالی آموزش را به خطا اندازد که در همه مراحل آموزش لازم است نقش تسهیلگر داشته باشند یا به زبان ساده، معلمی، دیگری کاری منسوخ شده است. اینطور نیست. تسهیلگری یکی از روشهای تفهیم و یادگیری است و معلمی نیز یکی دیگر. هر کدام ظرفیتها و محدودیتهایی دارند.
برای مثال در آموزش بزرگسالان روش آموزش مفهومی و محتوا محور همچنان یکی از بهترین روشهاست و روشهای #سخنرانی و "تکرار مطالب" در مواردی (و البته با ظرافتهایی) همچنان کاربرد دارند. مثلا سرودهای کلاسی روشهایی تلقینی اند اما اثربخش اند و شادابی آموزشی به همراه میآورند.
#جهان_آموزش
#حامد_صفایی_پور
@Tizfekri
#معرفی_کتاب
آشنایی با روش مسئلهگشایی
نویسنده: کن واتانابه
ترجمه: منیژه مدبر
نشر: اختران، 1397
قلم: دکتر حامد صفاییپور
این کتاب درباره روش شفافسازی و حل مساله ست. مخاطب کتاب دانشآموزان، -به گمان من دانشآموزان ۱۰ تا ۱۶ سال- هستند. کتاب با طراحی موقعیتی داستانی آغاز میشود. نوجوان مسالهگشا در میان «خانم آه»، با آرزوهایی که به افسوس تبدیل میشوند؛ «آقای خردهگیر» که فقط روی نقاط منفی انگشت میگذارد؛ «خانم رویایی»، که مثبتاندیشی ناواقعبینانهای دارد؛ و «آقای اهلعمل» که قبل از اینکه خوب به چم و خم کارها فکر کند، دست به اقدام میزند، قرار میگیرد تا به حل واقعی مسئله بیاندیشد. نویسنده با ایجاد این تعارض، قهرمان داستان خود را معرفی میکند: «بچۀ مسالهگشا». و حالا قرار است این کتاب دستمایههای اولیه را برای روش مسالهگشایی در اختیار او قرار دهد.
کتاب چندین راهبرد شفافسازی مساله را در بردارد و با تصاویر و نمودارهای فانتزی و ساده، روشهای تصمیمگیری نقادانه را آموزش میدهد. از این جهت این کتاب، از کتابهایی که پیش از آموزش شفافسازی مساله به آموزش ایدهآفرینی و خلاقیت میپردازند برتری دارد. کتاب، نقش عادتهای فکری در ارائه راه حلهای مزخرف برای مسائل را به خوبی ایفا میکند(!) مثلا در یکی از موقعیتهای کتاب، گروه موسیقی «عشاق قارچ» برای اینکه دوباره گاوشان نزاید(!) و سالن کنسرت خالی خالی نباشد، باید همه علل این «افتضاح» را شناسایی و دستهبندی کنند، تا مبادا راهکارشان برای حل این مساله، از خود مساله «افتضاحتر» نباشد. نشاندادن این پدیده که وقتی با مسالهای روبرو میشویم و برای آن راه حل ارائه میکنیم و ممکن است وضعیت را بغرنجتر کنیم، از درسهای مهم در تصمیمگیری نقادانه است. از اینروست که نویسنده در پیشگفتار، هدف خود را نه صرف آموزش چندی از ترفندهای حل مساله، بلکه تلاش برای تغییر عادتهای فکری نوجوان معرفی کرده است.
مطالعه این کتاب را به مربیان اندیشیدن، مدیران مدارس، اهالی کسبوکار و توسعه مهارتهای تصمیمگیری از کودکی به کودک و نوجوان توصیه میکنم. پدر و مادرها هم میتوانند با الهام از این کتاب تلاش کنند که در زندگی روزمره موقعیتهای ساده را به تمرینهایی برای سنجشگرانهاندیشی کودکان و شکلگیری عادتهای درست فکری در آنان تبدیل نمایند.
#تصمیم_گیری_نقادانه
#کتاب_نوجوانان
#مهارت_حل_مساله
#تفکر_خلاق
#تفکر_نقاد
#تفکر_نقادانه_برای_کودکان
#حامد_صفایی_پور
#معرفی_کتاب
در ستایش دیوانگی
نویسنده: دسیدریوس اراسموس
ترجمه: حسن صفاری
نشر: فروزان روز، 1398
به قلم: حامد صفاییپور
در یادداشت پیشین به معرفی ایده کلی اثر آراسموس پرداختیم، اکنون به نقد آراسموس به آزاددستی کشیشان در فهم متن مقدس میپردازیم.
دیگر جنبه آشکار کتاب، سرزنشهای کنایهآمیز آراسموس به رفتارها و استدلالهای مندرآوردی کشیشهای مذهبی است. آراسموس نشان می دهد که چگونه پیامِ روحانی مسیح، در آماج دستاندازیهای کشیشها به آموزههای خشک و خشمگین تبدیل شده است تا جایی که دیگر هیچ مسیحیای را با واقعیت مسیحیت روبرو نمیکند. او پس از اشاره به برخی از مهملات کشیشان که به نام غمز و رمزگویی گفته شدهاست، میگوید: « ... اگر حواریون مسیحی ناچار بودند که با این حکمای الهی بر سر این مسائل به بحث پردازند، حتما به روح القدس تازهای احتیاج داشتند». یا میگوید: «حواریون مزبور، مادر عیسی را بخوبی میشناختند اما کدام یک از ایشان توانسته است مانند علمای حکمت الهی با چنین استدلال فیلسوفانهای ثابت کند که وی یگانه بشری است که از لکه ننگ گناه کبیره آدم و حوا مصون مانده است» (108). آرسموس میگوید: «این پیشوایان مذهبی –(حواریون) – از گناه پرهیز داشتند اما من به جان خودم شرط میبندم که آنان قادر نبودند آنچه را که در دوران ما گناه می نامند به صورت علمی تعریف نمایند...» (109).
نقد دیگر او، دوری کشیشان از تجربه روحانی دین و دلمشغولی به قیل و قال مدرسه است: « ... برخی دیگر از ایشان چنان از خود راضی هستند که به کار خود مفتخرند و چون شب و روز با این مهملات دلانگیز مشغولاند، اصلا فرصت آن را ندارند که گاهی به کتاب مقدس انجیل و رسائل سن پل نظری بیندازند. و چون رسالات ایشان نیز جز به این مباحث کودکانه نمیپردازد، تصور ایشان این است که مبنا و متکّای کلیسای مسیحی هستند، و بیوجود احکام منطقی ایشان بنای مذهب فرو خواهد ریخت...» (111).
آرسموس، آزاددستی کشیشان در بازی با متن مقدس را نیز به طعنه میگیرد: «خودتان می توانید تصور کنید که اینان تا چه اندازه شادمانند که مرتبا متن مقدس را مانند موم تغییر بدهند و به صورتی نو در آورند ... اینان غالبا با لحنی که گویی ابلاغکننده مشیت الهی است، اظهار میدارند که این حکم شرم آور و مفتضح است، بیان آن حکم از احترام مذهبی عاری است؛ ... و آن دیگری به گوش خوش نمی آید» (112).
ادامه دارد ....
#حامد_صفایی_پور
#هرمنوتیک
#آسیبشناسی_دین
#فهم_متن
#روش_شناسی
#روحانیت_مسیحی
مجله پژوهشی مهارتهای اندیشیدن و خلاقیت
https://www.sciencedirect.com/journal/thinking-skills-and-creativity
#یادداشت_هفته
انعطافپذیری شناختی در کودک
آموزگار ریاضی در انتهای کلاس، صورتمسئله جدیدی را روی تابلو نوشت و گفت: «هر کسی که این مساله را حل کند، یک نمره به او اضافه خواهم کرد». پیشنهاد او هیجان کلاس را برانگیخت؛ «حتما مساله، راهحل پیچیدهای دارد». فرنوش، دانشآموز ممتاز کلاس در ریاضی، با عجله اطلاعات سوال را روی یک کاغذ نوشت و تمام زنگ تفریح درگیر آن بود. با اینحال حتی پس از چندین کوشش، پاسخاش با دادههای مسئله تناقض داشت. سرانجام فرنوش، با کلافگی تلاش خود را متوقف کرد. دو روز بعد، آموزگار پاسخ مسئله را از آنها خواست، زهرا، با استفاده از یک راهبرد بسیار ساده، تنها دانشآموز موفق در حل مسئله بود. این موضوع دیگران را شگفتزده کرد؛ تنها تفاوت، در درک متفاوت او از صورتمسئله بود.
«انعطافپذیری شناختی (ا.ش)، توانایی جابهجایی توجه، میان جنبههای گوناگون مساله است و به واسطۀ آن، فرد میتواند چشمانداز و راهبرد خود را نسبت به یک مسئله تغییر دهد» (پرون، آلمی، زلازو؛ ۲۰۱۸). ذهن انسان شبیه به یک نمایش بزرگ است که در آن کارگردان به صورت لحظهای نور را روی بازیگران جابهجا میکند. در این مثال، نور، همان «توجه» و کارگردان همان، ا.ش است.
نمودهای گوناگونی از ا.ش در زندگی روزمره وجود دارد. اغلب، کودکان در بازیهای خود استفادهی خلاف عادتی از اشیا دارند. برای مثال آنها از ملاقه به عنوان چوب جادو، از قابلمه به عنوان کلاه استفاده میکنند. در همۀ این موارد آنها توجه خود را از یکی از آشناترین جنبههای شیء به یک جنبۀ کمتر آشنای آن جابهجا میکنند. در موقعیت کلاس ریاضی، بیشتر دانشآموزان نتوانستند توجه خود را از راهبردهای پیشرفتۀ حل مسئله به نفع درک آن به شیوهای متفاوت، جابهجا کنند، در نتیجه علیرغم استفاده از راهبردهای پیشرفتهتر نتوانستند مسئله را با موفقیت حل کنند.
محیط نیز میتواند ا.ش شناختی را تقویت کند. خانوادهای را تصور کنید که برنامۀ گردش آخر هفتهاش، به علت بارش باران بههم خورده است. در چنین موقعیتی پدر و مادرها میتوانند به کودکان در «جابهجایی توجه» خود از برجستهترین جنبۀ ناکامی موقعیت، به سایر جنبهها کمک کنند، . برای مثال میتوانند به کودک نشان دهند "بههم خوردن برنامۀ گردش بسیار ناراحت کنندهاست، اما در عوض موقعیت جدیدی وجود دارد که در آن میتوانیم از بارش باران لذت ببریم" اهمیت این تمرینهای ساده در این است که پس از مدتی، کودکان صدای والدین خود را درونی میکنند و در موقعیتهای چالش برانگیز مشابه به صورت خودکار از ا.ش استفاده میکنند.
#کارکردهای_اجرایی
#executive_functions
@tizfekri
#اطلاعیه
برنامه آموزشی دورههای نگارش «موسسه تیزفکری» از سال آتی، با تغییراتی، به شرح زیر خواهد بود:
▫️یک
دوره پُرمایهنویسی: شامل آموزش چگونگی رفع موانع نگارش، نگارش یک بند(پاراگراف) و توسعه آن، تا نخستین گامهای نگارش یادداشت پنج-بندی.
▫️دو
دوره جستار نویسی: شامل آشنایی با انواع یادداشت و جستارهای روایی، استدلالی، مقایسهای، گفتوگویی و ...
▫️سه
دوره پژوهشنویسی: شامل نکاتی در زمینه روشهای پژوهش و به طور خاص، روش پژوهش کتابخانهای، آشنایی با برخی از نرم افزارهای پژوهش و ارائه پژوهش است.
☀️ملاحظات اجرایی:
الف: شرکت در هر یک از این دورهها پیشنیاز شرکت در دوره آتی است.
ب: دوره پیشین این موسسه با عنوان دوره «نگارش دانشگاهی» معادل دوره نخست این مجموعه (دوره پُرمایهنویسی) است.
ج: کلیه این دورهها بر بستر آموزش مجازی طراحی شده است. لیکن، در شرایطی، امکان برگزاری حضوری آنها وجود دارد.
د: هر یک از این دورهها در یک دوره آموزشی شش-هفتهای برنامهریزی شده است.
ه: در همه دورهها آموزش با تمرینهای گام به گام و تصحیح فرد به فرد تمرین فراگیران همراه است.
ی: بر اساس برنامه ریزی فعلی، دوره نخست در هر فصل (چهار بار در سال)، دوره دوم در فصل تابستان و زمستان (دو بار در سال)، دوره سوم یکبار در سال برگزار میشود.
#نگارش_دانشگاهی
#تفکر_پژوهشی
@TizFekri
▫️وبینار معرفی دوره تصمیمگیری نقادانه
- با ارائه: دکتر حامد صفاییپور
- 45 دقیقه
- دی ماه 1399
#تصمیم_گیری_نقادانه
@TizFekri
▫️معرفی درس دکتر پرستو علیخانی در دوره «فبک با فاصله» از زبان ایشان
عنوان درس: ابزارهای یادگیری و ارزیابی الکترونیکی با تاکید بر تعامل و مشارکت
#قبک
#فبک_با_فاصله
@TizFekri
💡اطلاعات دوره:
🔗 جلسه معرفی دوره (رایگان): شنبه ٢٧ دی ماه، ساعت ۱۸
دریافت لینک ثبت نام: اینجا
• 💯 مجازی، در سامانه SkyRoom
• بدون پیشنیاز
• تلاش لازم: ۳ ساعت در هفته
🎁 همراه با بسته آموزشی دوره شامل منبع اصلی دوره و اینفوگرافی اختصاصی الکوی تصمیمگیری مایکل کلت.
• شروع دوره: شنبه ۴ بهمن ماه
• طول دوره: ۷ هفته، ۲۴ ساعت
- شنبهها، ۱۶ تا ۱۸
- چهارشنبهها، ۱۶ تا ۱۸ (دو هفته یکبار)
• ظرفیت: ۳۶ نفر
• هزینه: ۰۰۰'۳۸۰'۱ تومان
- با تخفیف ویژه شرکتکنندگان دوره سالانه.
📌لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره محتوا و روش اجرای دوره دفترچه معرفی دوره را مطالعه فرمایید: اینجا.
🔅 این دوره #تنها_یکبار_در_سال برگزار میشود.
▫️ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر:
☎️ 03136414841| 09217716474
@Tizfekri_info
#تفکر_نقادانه
#تصمیم_گیری
#حل_مساله
#تیزفکری
#برداشت_کلاسی
محمد فاضلی| کارشناسی ارشد زیست بوم انسانی
دو و نیم ساعت قرار کلاسی صبح سه شنبه 16 دی 99، برای من دو یادگیری ارزشمند داشت. اول، هنگام بررسی تمرینهای همکلاسیهایم دوباره با این حقیقت مواجه شدم که نوشتن میتواند همراه فکر کردن باشد و لازم نیست فقط منتظر افکار رتوش شده و شیک ماند، تا آنها را بر روی کاغذ بیاوریم. چقدر با این روش سریعتر محصول نهایی که میتواند جُستار، مقاله یا حتی کتابی باشد، حاضر میشود. دوم، پنج مرحلهی پژوهش بود که البته با آنها آشنایی داشتم ولی به صورت منسجمتر آنها را درک کردم. اولین مرحله، جستجو کردن در ادبیات پژوهش است، وارد شدن در محفل گفتوگوی متخصصان آن رشته و موضوع، تا پیش از سخن گفتن با دقت ببینیم و بشنویم. دومین مرحله مسالهی ماست که مشخص میکند ما به چه مبحثی که در این محفل شنیدیم بیشتر علاقمند شدیم و آن را کاملا توضیح دهیم. سومین مرحله اهمیت موضوع است، معنای آن این است که چه طور این مسالهی انتخاب شده میتواند این دیالوگ بین متخصصان را یک قدم دیگر جلو برد. مرحله چهارم در مورد روش پژوهش است که باید طبق نیاز مساله و هدف تحقیق انتخاب شود و نه برعکس. پنجمین مرحله نیز فرضیه است که میتواند اثبات یا رد شود، در صورتی که بسیاری از پژوهشها به دنبال اثبات فرضیه به هر طریقی هستند که مخالف ذات پژوهش است.
میدانید مهمترین برداشت شخصیام چه بود؟ معمولا ما ادبیات پژوهش را پس از مساله و اهمیت آن مطرح میکنیم که این مرا از حقیقتی دلپذیر تا حدودی غافل ساخته بود. در پژوهش ما ادبیات تخصصی را مقدم بر هر کاری آغاز میکنیم! ما دانشجویان کارشناسی ارشد و حتی دکترا پیش از ساختن و پرداختن ایدههای خود مانند جوانی به مهمانی بزرگترها میرویم و فقط میشنویم و میبینیم و بازی میکنیم. بعد با کمک یکی از همان بزرگترها فرآیند پژوهش را آغاز میکنیم تا در نهایت به این لحظه برسیم که راهنمای ما همه را به سکوت دعوت کند و بگوید: «خانمها و آقایان گوش کنید این جوان هم چند ساعت هست که با دقت در محفل نشسته و داشت به صحبتهای ما فکر میکرد، ایشان هم سخنی برای گفتن دارد. بفرما محمد! میشنویم.»
#تفکر_پژوهشی
@TizFekri
به زودی ...
این دوره قرار بود در پاییز سال جاری برگزار شود که به علت کرونا برگزاری آن به زمستان موکول شد.
شروع دوره: یکشنبه 5 بهمن ماه
• طول دوره: 7 هفته، ۲۴ ساعت آموزشی
• وبینار رایگان معرفی دوره: شنبه 30 دی ماه، ساعت 18
به زودی لینک وبینار و اطلاعات کامل دوره را منتشر خواهیم نمود.
#تصمیم_گیری_نقادانه
@TizFekri
سوال: آیا مربی فلسفه برای کودکان لازم است فلسفه بداند؟
پاسخ: رای پیشگامان فبک در این زمینه متنوع است. من نظر خودم را میگویم. به نظر من، پیشنیاز قطعی تسهیلگری فلسفه برای کودکان این است که شخص تسهیلگر، "تعریق فلسفی" داشته باشد. یعنی تجربه مواجه فلسفی با چندین مساله را داشته و در این تجربه، با فرایند فعالیت فلسفی آشنا شده باشد. و به تدریج این آشنایی به عادت ذهنی و روش تاملی او در مسایل تبدیل شده باشد. به نظر من، صاحب این تعریق فلسفی بودن، شرط لازم و نه کافی تسهیلگری شایسته فبک است. بدون این شرط لازم، به نظر من، فبک با سبک (سفسطه برای کودک) تمایز قاطعی ندارد. مربی پرورش فکری کودکان لازم است کتاب داستان سوفی خودش را نوشته باشد (یا پیوسته در حال نوشتن آن باشد).
دلیل این مطلب این است که کار مربی پرورش فکر، همگامی با مسیر فکری کودک و نوجوان در حلقه گفتوگو و کشف مسیر تجربه امور و تجدید بنای این تجربهها از طریق فعالیتهای تاملی (reflective) است. اگر مربی خود، تجربه این کوهنوردی یا صخرهنوردی، و گاهی گمشدگی در دل کوه را نداشته باشد، نمیتواند راهبر شایستهای برای کودک باشد و تقلید او از متون، و برنامههای درسی فبک، به خلق موقعیتهای خلاق و پویا منجر نمیشود. در مواردی نیز، پیشساختههای ذهنِ نا آموخته خود را به نام "کندو کاو فلسفی" به خورد دانشآموزان میدهد.
بنابراین خواندن فلسفه اگر کمکی به تعریق فلسفی کرده باشد، این شرط حاصل شده است، اما اگر کمکی نکرده باشد، نه! (دیده ام برخی فلسفه را مثل رمان میخوانند!). به بیان دیگر، چه بسا کسی با چند مواجه فلسفی، درکی از روش تاملی فلسفه (اندیشیدن ژرف، جامع، منعطف) به دست آورده است و چه بسا کسی انبوهی از کتابهای فلسفی خوانده اما #تفکر_فلسفی را تجربه نکرده است.
حامد صفاییپور
هجده اسفند نود و نه
#فبک
#فلسفه_برای_کودک
#تربیت_مربی
#تعلیم_و_تربیت
@Tizfekri
#تجربهنگاری
«تقلب» و یادگیری عمیق!
به قلم: حامد صفاییپور
تدریس را تمام کردم و مشغول جمعکردن کیفم شدم. چند دقیقهای به زنگ مانده بود. رو به کلاس گفتم: «بسیار خب! هفته آینده از این سه فصل امتحان میگیرم». صدای اعتراض بچهها بلند شد: آقا ما نمیرسیم!؛ به خدا همان روز امتحان داریم؛ سه فصل زیاده! و از این صحبتها. گفتم: «مطالب زیادهِ؟» پاسخ دادند: «بله خیلی». گفتم: «بسیار خُب، با خودتان تَقلُّب همراه بیاورید(!)». سکوت و لبخندی کلاس را گرفت؛ «واقعا آقا؟»؛ «بله! میتوانید نصف کاغذ آ-چهار تقلُّب همراهتان بیاورید». زنگ خورد. با نگاهی به چهرههای غافلگیرشده بچهها از کلاس خارج شدم.
هفته اینده با شوق دیدن تقلبهای بچهها به کلاس آمدم! وقتی وارد کلاس شدم گویی چند میناگر در حال کشیدن گُل و بوتههایی ظریف بر کاغذ اند؛ میکروفیلهایی تودرتو با نظمی هندسی و تماشایی. بچهها مثل جلسات ارائه دانشجویان معماری در آتلیههای هنری، کاغذهای تقلب یکدیگر را میدیدند. برخی تلاش کرده بودند همه کتاب را در این، به قول خودشان، «یُختهجا»، جا دهند و برخی هم برگۀ تقلب نهایی را پاکنویس کرده بودند و درختوارههای مفهومی ترسیم کرده بودند.
با شروع آزمون گفتم: «وقت آزمون یک ساعت است؛ نیم ساعت دوم میتوانید از تقلبها استفاده کنید». نیم ساعت گذشت. فرمان صادر شد. تقلبها را در آوردند. برخی همه پاسخها را نوشته بودند و از سر سیری به تقلبها نگاه میکردند. گاهی هم نگاهی به من! که ناسزای آبداری در آن نهفته بود.
پنج دقیقه پایانی گفتم میتوانید «تقلبهایتان را به دوستانتان تقلب بدهید». بامزه بود. بچهها تقلبها را جابهجا میکردند.
وقت تمام.
بچهها یکی یکی برگهها را تحویل میدادند و هنگام خروج از کلاس چیزی میگفتند:
💎«آقا اجازه! ما از تقلب استفاده نکردیم! خودمون بلد بودیم»
💎«آقا اجازه! ما اینقدر که برای نوشتن این تقلب وقت گذاشتیم روی کتاب وقت گذاشته بودیم تمام شده بود!»
💎«آقا اجازه! این سوالها را با تقلب که هیچی با خوردن کتاب را هم نمیشد جواب داد.
با بدجنسی تمام از درون میخندیدم.
ما معلمان باید کاری کنیم که بچهها با همان روشی که تقلب میکنند، درس بخوانند. تا به حال توجه کردهاید که تقلب، نیازمند چه سطحی از مهارتهای شناختی است؟ در تمرین ما، کم بودن جا، برای نوشتن تقلب، نیاز به ترسیم «نقشه مفهومی» را به وجود میآورد. دانشآموزان مجبورند مطالب را به صورت ساختارمند بفهمند. امتحان، پرسش کلاسی و همه بخشهای نظام آموزشی فرصتی برای یادگیری اند.
#نوآوری_آموزشی
#حامد_صفایی_پور
#تدریس_منطق
#تجربهنگاری_آموزشی
اصفهان؛ دبیرستان دخترانه فرزانگان؛ 1395
نویسنده: حامد صفاییپور
از بچههای کلاس سوم ادبیات، امتحان پایانی فلسفه و منطق گرفتم. در سوال سوم، دانشآموز فیلسوف ما میبایست با خودش شطرنج بازی کند! یعنی یکبار نقش دوست بذلهگویش را بازی کند و یکبار نقش خودش را! کلیدی ترین جملات در طول امتحان دربارۀ این سوال اینها بود:
👀 آقا! ما قانعش کردیم ولی این حرف تو گوشش نمیره! 😍
👀 آقا! من از زبان این بذلهگو یک چیزی گفتم که خودم نمیتونم جوابشو بدم! 😊
👀 آقا! من تا حالا اینقدر حس بیاعتمادی به چیزهایی که میدانم را نداشته ام! ... میدانم که نمی دانم (و خندهای از ته دل) 😶
👀 آقا! این بذلهگو سریع قانع شد! اشکالی نداره؟ و جواب من: به شرطی که در پاسخ دادن مغالطه پهلوانپنبه نکرده باشی! و دوستت به اندازه خودت عاقل باشد! 💡
در پایان امتحان، خستگی ام در شد وقتی یکی از بچهها گفت: خیلی لذتبخش بود!
اما سوال سوم چه بود؟
🌨یکی از همشاگردیهای بذلهگوی شما یک آجر ساده را به صورت مورب روی میز گذاشته است و ادعا میکند این یک اثر هنری است. شما میدانید که او واقعا چیزی از زیباییشناسی و سبکهای هنری و غیره نمیداند اما وانمود میکند که میداند و هماکنون با یکسری دلیلتراشیها در صدد است که این اثر قلابی را به اسم اثر هنری غالب کند. پرسش ما از شما این است که با طرح چند سوال فلسفی درباره هنر از او، و نوشتن جوابهای احتمالی دوستتان، او را با جنبههای زیرین و ماهیت یک اثر هنری آشنا سازید و با این «#پرسشگری_سقراطی» نقشههای شوم او را برملا نمایید. البته ممکن است در خلال این گفتوگو از استدلالهای همشاگردی قانع شوید و حتی به دایره طرفداران او بپیوندید. در این حال نمره این سوال را میگیرید ولی واقعا برای شما و هنر این مرز و بوم متاسفیم! هرچند ممکن است ما نیز در این تاسف خوردن، برحق نباشیم!
آغاز گفتوگو چنین است:
🔵 شما: چرا فکر میکنی این یک اثر هنری است؟ چه ویژگی ای آن را از دیگر چیزها جدا میکند؟
🔴همکلاسی: من در اینجا یک آجر ساده را که میتواند نمادی از سرشت خاکی آدمی باشد بر روی میز گذاشتهام. آن هم با زاویه خمیده. فکر نمیکنید این مفهوم عمیقی در بردارد؟
🔵شما: آری، هر چیزی ممکن است از زاویهای نگاه عمیقی در برداشته باشد، اما فکر نمیکنی این برای بیان این ادعا که یک چیز اثر هنری است کافی نیست؟
🔴نه! زیبایی در چشم ماست! اگر چیزی را زیبا و هنرمندانه میبینیم آن چیز زیبا و هنرمندانه است.
🔵 شما: ....
این گفتوگو را تا چندین مکالمه دیگر ادامه بدهید.
#حامد_صفاییپور
#فلسفه_برای_کودکان_و_نوجوانان
#فلسفه_عمومی
#آموزش_فلسفه
☀️ برای ارزیابی آموزشهای خود از چه روشهایی استفاده کنیم؟ (ارزیابی در روشهای تدریس سازندهگرا -Constructivist teaching methods)
▫️بحث شفاهی
به دانش آموزان یک پرسش مشخص بدهید؛ پرسشی که کلی نباشد و تمرکز در مساله ایجاد کند؛ و اجازه دهید درباره آن پرسش به صورت آزاد در کلاس بحث کنند.
▫️پرسشهای شناختشناسانه
پرسشهایی از قبیل پرسشهای زیر، پرسشهای معرفتشناسانه اند:
- چه میدانیم؟
- چه میخواهیم بدانیم؟
- چه آموختیم؟
- چگونه میخواهیم بدانیم؟
چرا؟ برای اینکه فرد را به نگاهی مرتبه-دوم نسبت به دانش و دانستنیهای خود دعوت میکنند. این پرسشها را میتوانید در قالب یک کوئیز کلاسی هم مطرح کنید. این پرسشها میتوانند با سرعت، مرحله باز-آفرینی مفاهیم جلسات گذشته را به انجام رسانند.
▫️کارهای دستی
ساختن ابزارهای آموزشی نتیجه همین رویکرد است. وقتی دانشآموزان به کارکردن با دستهایشان ترغیب میکنیم یادگیری مفهومی را با برخی فعالیتهای بدنی پیوند دادهایم.
▫️پیش-آزمون
هدف اصلی پیش آزمون این است که ببینم دانشآموزان پیش از آموزش چه تجارب و آموختههایی را درباره موضوع بحث با خود آورده اند. دانستن این مطلب در #هدایت_یادگیری دانشآموزان بسیار موثر است.
▫️ترسیم نقشه مفهومی
در این فعالیت دانشآموزان مفاهیم و ایدههای مرتبط با موضوع را مقولهبندی میکنند تا به تصویری کلی از رابطه مفاهیم با یکدیگر دست یابند. توجه کنید که رابطهیابی و شبکهسازی مفاهیم یکی از مراحل سطح بالا در یادگیری است.
منبع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Constructivist_teaching_methods
@TizFekri
#یادداشت_هفته
اسباببازی بزرگترها
نویسنده: حامد صفاییپور
دانشگاه، اسباببازی کودکانهای است وقتی استاد علوم تربیتی و فلسفه تربیتاش، تعامل اثربخشی با آنچه به نام تربیت در جامعهاش رقم میخورد ندارد. برای مثال، وقتی در طول دهها سال فعالیت دانشکده علوم تربیتی و دانشکده روانشناسی، حتی یک جلسه با موضوع بررسی نظریه و عمل مدارس شهر برگزار نمیشود تا #عقلانیت_انتقادی را نسبت به عملکرد این مدارس در محیط شهر و خانوادهها تقویت کند. دانشگاه به خود، با خود، در خود و به تدریج به چیزهای بیخود مشغول میشود.
این در حالی است که تفکر اصیل در جایی -و بهتر است بگویم در جانی- ظهور میکند که اندیشیدن-به-متن (thinking-about-text) جای اندیشیدن-به-چیزی (thinking about thing) را نگرفته است. دانشگاهیان به فراخور کارهای پژوهشی و متن-محور ممکن است به این امر عادت کنند که از مقالهای به مقاله دیگر رفت و آمد کنند و سرچشمه اندیشه را در نه در موضوع تجربهها، بلکه در لابهلای متون بیابند در حالیکه سرچشمه دانش، نه در متنها که در خود "چیزها" وجود دارد.
کودک کنجکاو با مشاهده رنگینکمان به لحظههایی تکرارنشدنی و با شکوه دیدن و فهمیدن وارد میشود اما مهد و مدرسه، این رویارویی ناب را به توضیحی ساده از کتابهای درسی فرو میکاهند. چرا؟ چون معلم مدرسه نمیداند ناب بودن و ژرفای این تجربه، از درستی و نادرستی باورهای کودک با اهمیتتر است و از اینرو سکوت دلهرهآوری را که همراه با پرسش کودک ایجاد شده است، به سرعت با پاسخهای حفظی خود میشکند.
و حالا قرار است این عبور شتابزده از تجربههای ادراک چیزها، خویشتن و دیگری، در همه دورانهای تحصیل ادامه یابد تا به تدریج کودک پرسشگر دیروز به کارگزار مطیع بایدها و نبایدها و هستها و نیستهای بتکده فرهنگ عمومی تبدیل شود.
ناامید کننده است، نه؟ بر همین مبناست که آموزش و پرورش سیاسیترین وزارتخانه هر کشور است که معین میکند اندیشیدن به چه "متنی" از چه "چیزی" ارزشمندتر، و اهمیت دادن به چه "کاری" از چه "افکاری" شایسته تر است. دانشگاهی که نقد و ژرفاندیشی از آن بخت بربسته است، اسباببازی بچههای بزرگ است.
#آسیب_شناسی_دانشگاه
#آسیب_شناسی_آموزش
#آسیب_شناسی_آموزش_و_پرورش
#حامد_صفایی_پور
#معرفی_کتاب
در ستایش دیوانگی
نویسنده: دسیدریوس اراسموس
ترجمه: حسن صفاری
شر: فروزان روز، 1398
به قلم: حامد صفاییپور
جنبه دیگری از نقد آراسموس، نقدی است که امروزه، بسیار بر ما شناخته شده است و از این جهت تصریح آراسموس به آن، در قرن شانزده میلادی، واقعا اعجابانگیز است. « ... همه میدانند که حکما ... حق دارند که در صورت لزوم آسمان را هم مانند پوست کش بیاورند، یعنی متون مقدس را تغییر دهند (۱۴۳) این جنبه، توجه آراسموس به استدلالهای زبان-بنیاد کشیشان است.
در این استدلالها کشیش، با بازی مفهومی با الفاظ متن مقدس، آنها را بر واقعیت امروز تطبیق میدهد و هر آنچه که میخواهد، بدون در نظر گرفتن کاربردهای واقعی کلمات به خورد عوام میدهد.
برای نمونه میگوید: «چند روز قبل، چنانکه عادت من است، در جلسه دفاع از رسالهای در حکمت الهی حضور یافتم. یکی از حضار مجلس سوال کرد که بر اساس چه حکم و آیهای از کتاب مقدس، مردم مُلحد را به جای اینکه با بحث و مشاجره مُجاب سازند در آتش میسوزانند. پیرمردی که قیافهای بسیار جدی داشت و تفرعُن و تبحر او نشان میداد که عالم حکمت الهی است، با حدّت و حرارت جواب داد که حواری بزرگ سن پل چنین دستور داده است آنجا که می فرماید: «بعد از یک یا دو بار اخطار، از شخص مُلحد احتراز کنید.» وی چندین بار این گفته را با صدای رعد آسا تکرار کرد، تا آنجا که حضّار تصور کردند اختلالی در مشاعر او پدید آمده است؛ اما وی بالاخره در صدد توضیح برآمد و گفت Devita، یعنی احتراز کنید در واقع، «De Vita» است، یعنی مُلحد را از شمار زندگان حذف کنید. عدهای به خنده درآمدند و جمعی دیگر این توضیح را کاملا مطابق با حکمت مسیحی دانستند؛ ولی چون صدای اعتراض بلند بود یکی که اصطلاحا وکیل تندوس نامیده میشود و فرمودههای او در حکمت مسیحی انکار ناپذیر بود، چنین توضیحی داد: «در کتاب مقدس نوشته شده است: مگذارید که شخص بدکار زنده بماند- و چون هر ملحدی طبعا بدکار است، بنابراین ... .» همه حضّار مجلس از نبوغ این مرد به حیرت درآمدند و قول او، مورد قبول همه آن گروه عامی قرار گرفت. اصلا به فکر هیچ کس نیامد که این حکم کتاب مقدس در مورد جادوگران و طلسم دهندگان و افسونگران آمده است که در زبان عبری اصطلاحا همه ایشان را Mehascefim ، یعنی بدکاران، مینامند زیرا در غیر این صورت، میبایست تمام بدکاران و بدمستان و ... را نیز محکوم به اعدام کرد. ۱۴۶-۱۴۷
#حامد_صفایی_پور
#هرمنوتیک
#روش_شناسی
#فهم_متن
آموزش سطحی در علوم انسانی
حامد صفاییپور
یک بیتوجهی دردآور در برگزاری دورهها و کارگاهها در علوم انسانی تقلید از روش برگزاری workshop ها در رشتههای فنی است. در «کارگاه جوشکاری» میتوان در یک صبح تا به عصر به هنرجو آموخت که چگونه یک ترفند اولیه را به بهترین نحو انجام دهد؛ هر جلسه یک مهارت، تا به تدریج هنرجو جسارت و مهارت کار را بیابد. اما در کارگاههای علوم انسانی امکان ندارد «مهارتی» بدون وجود امادگی ذهنی و درک چارچوبهی نظری -آنچه معانی را در فعالیتها ایجاد میکنند- شکل یابد. این واقعیت که بیشتر افراد در کسب «مهارتها» و نه خواندن کتابها ناتوانند دلیل کافی نیست که اموزشها صرفا عملی (و نه نظری) باشد.
از نظر من، در نهایت ابتذال است که یک مربی تربیتی، بدون خواندن و مباحثه، تاکید میکنم مباحثه، چند صد صفحه بحث نظری در پیرامون موضوع فعالیت خود به دنیای مربیگری وارد شود.
کارگاه و دوره مربیپروری ایدهآل علوم انسانی، از نظر من، جایی است که در فاصله هر دو جلسه آن، هنرجو صدها صفحه از منابع اصلی را خوانده و اکنون برای درک مشکلات خود و پیادهسازی این دانشها و مهارتها تلاش میکند. غیر این هر چه باشد بیپروایی در ورود به ساحت دانش و علوم انسانی است.
مسئولیت اصلی در این زمینه به عهده نهادهای علمی کشور است. آنان وظیفه دارند با ایجاد نسخههای اصیل و ارزشمند، از شکلگیری نسخههای سطحی و فیک جلوگیری کنند. این موسسات وظیفه دارند خود را از منطق بازار به دور بدارند.
تربیت مربی، «مشتریداری» نیست. باید با شجاعت استانداردها و ارزش مدارک و مدارج علمی در علوم انسانی را حفظ کرد.
#آسیب_شناسی_آموزش
#تربیت_مربی
#علوم_انسانی
#حامد_صفایی_پور
@TizFekri
🔹نگاهی به نتایج آزمون تیمز ۲۰۱۹
اخیراً گزارش آزمون تیمز (ریاضی و علوم) سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. این آزمون مربوط به ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است که در پایههای چهارم و هشتم تحصیلی برگزار میشود. از ایران حدود ۱۲۵۰۰ دانشآموز پایههای چهارم و هشتم از ۴۴۴ مدرسه در آزمون حضور داشتهاند. در ادامه برخی از نتایج این گزارش را میخوانید.
🔸در این دوره نیز کشورهای شرق آسیا جایگاههای برتر را به خود اختصاص دادهاند و برای چندمین دورۀ متوالی دانشآموزان سنگاپوری در صدر جدول قرار دارند. در ریاضیات پایۀ چهارم ایران با نمره ۴۴۳ در بین ۵۸ کشور در جایگاه ۵۰ام قرار دارد. در علوم پایۀ چهارم نیز ایران با نمرۀ ۴۴۱ در جایگاه ۴۸ام قرار دارد.
🔸در آزمون ریاضی حدود ۳۲ درصد دانشآموزان پایۀ چهارم نمرۀ کمتر از ۴۰۰ گرفتهاند؛ یعنی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند. این نسبت برای دانشآموزان سنگاپوری ۱ درصد و میانگین آزمون ۱۹ درصد بوده است. در درس علوم پایۀ چهارم، تنها ۱۱ درصد دانشآموزان ایرانی موفق به کسب نمرۀ بالای ۵۵۰ شدهاند، درحالیکه میانگین آزمون ۳۲ درصد بوده است. همچنین ۹۲ درصد دانشآموزان شرکتکننده در آزمون علوم نمرۀ بالای ۴۰۰ را کسب کردهاند، اما از دانشآموزان ایرانی تنها ۶۸ درصد موفق به کسب این نمره شدهاند.
🔸در آزمون پایۀ هشتم نیز ۳۹ کشور حضور داشتهاند که ایران در جایگاه ۲۹ام قرار دارد. در آزمون ریاضی این پایه حدود ۳۲ درصد دانشآموزان ایرانی موفق به کسب نمرۀ حداقلی آزمون (۴۰۰) نشدهاند؛ درحالیکه این میانگین در سطح بینالمللی حدود ۱۳ درصد بوده است.
🔸در علوم پایۀ هشتم نیز در بین ۳۹ کشور، ایران جایگاه ۳۲ام را دارد. در این آزمون نیز تنها ۱۳ درصد دانشآموزان ایرانی موفق به کسب نمرۀ بالا ۵۵۰ شدهاند، درحالیکه میانگین بینالمللی ۲۹ درصد بوده است. ۲۸ درصد دانشآموزان ایرانی نیز موفق به کسب نمرۀ حداقلی (۴۰۰) نشدهاند، که این میانگین در سطح بینالمللی ۱۵ درصد بوده است.
🔸بهلحاظ جنسیتی، در درس ریاضی پایۀ چهارم در مقایسه با دورۀ قبل آزمون، پسران نمرۀ بالاتری را کسب کردهاند و در درس علوم نیز پسران رشد بیشتری داشتهاند و تقریباً با دختران همنمره شدهاند. اما در پایۀ هشتم، در درس ریاضی فاصلۀ دختران (۴۵۳) از پسران (۴۴۰) بیشتر از دورۀ قبل شده است، و در درس علوم نمرۀ دختران نسبت به دورۀ قبل ثابت مانده (۴۵۹)، اما پسران با افت ۱۳ نمرهای نسبت به دورۀ قبل، نمرۀ ۴۴۱ را کسب کردهاند.
🔸براساس این گزارش در برنامۀ آموزش رسمی ایران برای درس ریاضی و علوم پایۀ چهارم بهترتیب ۱۰۹ و ۷۸ ساعت اختصاص مییابد که میانگین بینالمللی بهترتیب ۱۵۴ و ۷۳ ساعت است. در پایۀ هشتم نیز برای ریاضی و علوم بهترتیب ۱۰۳ و ۸۲ ساعت اختصاص مییابد که میانگین بینالمللی ۱۳۷ است.
🔸میزان رضایت دانشآموزان ایرانی از آموزگاران در مقایسه با میانگین بینالمللی بالاتر است (بعضاً تا ۲۰ درصد) و سطح تحصیلات آموزگاران ایرانی نیز در مقایسه با میانگین بینالمللی از وضعیت نسبتاً مناسبی برخوردار است. در شاخصهایی نظیر احساس تعلق دانشآموزان به مدرسه نیز وضعیت ایران تقریباً در سطح میانگین بینالمللی است.
🔸یکی دیگر از دادههای جالب گزارش تیمز، ارزیابی دانشآموزان از تأکید مدرسه بر موفقیت تحصیلی [برای ورود به دانشگاه] است. در این زمینه هم ایران در وضعیت میانگین بینالمللی قرار دارد و در سطح کشورهایی نظیر دانمارک، هنگکنگ، فرانسه، و اتریش است.
🔸برخلاف دورههای قبلی آزمون، نتایج براساس پایگاه طبقاتی دانشآموزان ارائه نشده است. اما گزارش حاوی دادههایی دربارۀ ترکیب جمعیتی مدارس بهلحاظ پیشزمینههای اقتصادی-اجتماعی دانشآموزان، امکانات آموزشی مدارس، و امکانات آموزشی خانواده است. برای مثال ۳۱ درصد دانشآموزان ایرانی پایۀ هشتم اظهار کردهاند در خانه امکانات (اینترنت، کتاب، سطح سواد والدین) کمی برای آموزش دارند و تنها دو کشور مراکش و آفریقای جنوبی وضعیت ضعیفتری را اظهار کردهاند.
پینوشت: نتایج این آزمون برای کشورهایی که نسبت به کیفیت نظام آموزشی خود حساساند، بسیار جدی است. برای مثال، طی سالهای اخیر کشورهایی نظیر امارات و عمان برای ارتقای وضعیت خود حتی مشاوران بینالمللی را بهکار گرفتهاند. در همین آزمون اخیر نیز امارات بیشترین تعداد مدارس (۱۳۰۰) و دانشآموز (حدود ۵۰ هزار) خود را در این آزمون شرکت داده است. در ایران، «مرکز ملی مطالعات بینالمللی تیمز و پرلز» وابسته به وزارت آموزش و پرورش طی سالهای اخیر ضمن برگزاری این آزمونها، گزارشهای تحلیلی مختصری از این آزمون را منتشر کرده است.
@omidi_reza
▫️وبینار معرفی دوره تصمیمگیری نقادانه
- با ارائه: دکتر حامد صفاییپور
- 45 دقیقه
- دی ماه 1399
#تصمیم_گیری_نقادانه
@TizFekri
▫️معرفی دوره فبک با فاصله توسط دکتر حامد صفاییپور (مدیر موسسه تیزفکری)
#قبک
#فبک_با_فاصله
@TizFekri
▫️معرفی درس دکتر روح الله کریمی در دوره «فبک با فاصله» از زبان ایشان
عنوان درس: پیشرفت در گفتوگوی فلسفی با کودک
#قبک
#فبک_با_فاصله
@TizFekri
آغاز ثبتنام دوره سوم
#تصمیم_گیری_نقادانه
#تیزفکری_در_چهار_فصل
سال 99
☀️ما رویای جامعهای را در سر داریم که توانایی حل ریشهای مسائل در ان تبلور یافته است . ☀️
#تیزفکری هر سال #فقط_یکبار برگزار میشود.
@TizFekri
#برداشت_کلاسی
خانم فاطمه بهمنی | کارشناسی معماری
اسم کلاس این هفته «دوره نگارش دانشگاهی» را «تیزفکری در پژوهش» میگذارم. زیرا کمک کرد تا عمیق تر و دقیق تر بیندیشیم که اساسا پژوهش چیست و مخاطبت در پژوهش کیست؟ آموختمان که حتی اگر سالها کتابها و افکار بزرگترین متفکران جهان را زیر و رو کنیم، به این معنا نیست که خودمان پژوهش کردهایم. برعکس حالا که عمیقتر فکر میکنم، می بینم سرگرم شدن صرف به اندیشههای بزرگان، خصوصا برای فلسفهدوستانی چون من، گاهی رهزن است. این هفته «آقا معلم» همه داشتههای ذهنیام درباره پژوهش را «کن فیکون»کرد و به من آموخت که پژوهش چیزی است که «تولید معرفت» کند. معرفتی که اقناع کننده باشد، نیازمند مخاطب یا مخاطبانی است که در مقابلشان نه میتوانی تکرار مکررات کنی و نه حرفهای نامستدل بزنی. آنها منتظر شنیدن نقدی نو و نظریهای جدید هستند. چرا که مخاطب تو در پژوهش، نظریهپردازان و اندیشمندان عالی رتبه در همان حیطهاند.
این نگرش هرچند مسیر نوشتن و پژوهش را سخت و باریک میکند اما مشعل آگاهی را روشن میکند.
برای این آموزه ناب، سپاسگزارم
@TizFekri
🌷#هدیه_تیزفکری
▫️صدای کلاس
▫️عنوان: نگاه اصولی به پژوهش و مقاله پژوهشی
▫️77 دقیقه
▫️دکتر #حامد_صفایی_پور
@Tizfekri