tomashghulemordanatboudi | Unsorted

Telegram-канал tomashghulemordanatboudi - تو مشغول مردنت بودی

13394

Instagram: mohammadreza.farzad دریچه‌ای به شعر، عکس و موسیقی جهان

Subscribe to a channel

تو مشغول مردنت بودی

گذر از مشاهده
عزیمت‌هایی ناگزیر در سینمای مستند

درسگفتارهای نظری همراه با نمایش فیلم:

از عینیت به ذهنیت
از واقعیت واقعیت به حقیقت واقعیت
از توصیف به تالیف
از شخص به شخصیت
از مصاحبه به گفتگو
از واقعیت سازی به موقعیت سازی
از ساخت و پاخت به ساخت و ساز


این دوره تاملی‌ست انتقادی درباره برخی جزم‌های مسلط در سینمای مستند ما. نگاهی‌ست عمیق‌تر به مناقشات نظری و حرفه‌ای دیرپایی که هر مستندسازی با آن‌ها روبروست. پرسش‌هایی که هر کارگردان این عرصه روزی باید سنگ‌هایش را با آن‌ها وا بکند تا جهان خود را پی بریزد و برسازد.


*حضور برای تمامی علاقه مندان به سینمای مستند آزاد است.

پنجشنبه‌ها ۹:۳۰ تا ۱۲:۳۰
۷ جلسه
شروع دوره : ۱ آذر‌ماه

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

به دنیا که آمدیم
زندگی رنگی بود و
عکس‌ها سیاه و سفید
حالا عکس‌ها رنگی‌اند و
زندگی سیاه و سفید

غیاث المدهون
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

سیرکوسکا/مجارستان

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

کسی صدایش را نشنید، صدای مرد مرده را
که همچنان مویه می‌کرد:
دورتر از تصورتان بودم
برایتان دست تکان‌ نمی‌دادم بلکه داشتم غرق می‌شدم

بینوا، همیشه عاشق شوخی‌کردن بود
اما حالا جدی‌جدی مرده
می‌گفتند
لابد انقدر سرد بوده که وا داده.

آه، نه، نه، نه، همیشه‌ی خدا انقدر سرد بود
(مرده همچنان مویه می‌کرد)
تمام عمر همین‌قدر دور بودم
برایتان دست تکان‌ نمی‌دادم بلکه داشتم غرق می‌شدم

استیوی اسمیت
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

لوآن/فرانسه
@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

اورلی سعده/ لبنان

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

زیر دستانم
پستان‌های کوچک تو
شکمِ طاقباز گنجشککانِ به زمین افتاده‌ای را مانَد
که نفس‌نفس می‌زنند

با هر جنبش تو
صدای بال‌هایی می‌شنوم
که دارند بسته می‌شوند
دارند فرو می‌افتند

زبان در کشیده‌ام
چرا که تو فرو افتاده‌ای در کنار من
چرا که مژگِانت
به استخوان‌های جانوران کوچک ظریف می‌ماند

بیمناک آن دَمم
که دهانت یک‌ریز
مرا شکارچی لقب می‌دهد

وقتی می‌گویی بیا نزدیک‌تر
تا به من بگویی که
«تن من قشنگ نیست»
دلم می‌خواهد چشم‌ها و دهان‌های ناپیدایِ
سنگ و نور و آب را احضار کنم
تا علیه دعوی تو شهادت دهند.

دلم می‌خواهد
محض استحضار تو
شعر لرزان چهره‌ات را
از نهانگاه ژرف خود بیرون کِشند.

وقتی می‌گویی بیا نزدیک‌تر
تا به من بگویی که
« تن من قشنگ نیست»
دلم می‌خواهد تن و دستانم را
شناگاهِ نگاه و خنده‌ی تو کنم.

لئونارد کوهن
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

عبیر نعمه/ لبنان
@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

«سلطان قلب ها» با طعم فرانسوی.
«پاسکال دلوشِک» و «پی یر بلوُتو» گیتارنوازان مشهور فرانسوی در قطعه ای با نام «چادر»، آهنگ محبوب «سلطان قلب ها» از ساخته های انوشیروان روحانی را تنظیم و اجرای مجدد و دلنشینی کرده اند. بشنوید.
👇👇
@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

مانوس میلوناکیس/یونان

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

اولیویا روییس/فرانسه

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

ماه را می‌شود هر دو ساعت یکبار
مصرف کرد
یک قرص یا یک قاشق غذاخوری
مسکن است و خواب‌آور
آرامبخش کسانی که زیاده فلسفه مصرف کرده‌اند.
تکه‌ای ماه توی کیف‌دستی
کارگشاتر از هر مهره‌ی ماری‌ست.
بخت‌گشاست و
ثروت‌آور
و بی‌نیاز می‌کندت از ناز مطب و طبیب.
بچه که خوابش نبرد
مثل آب‌نبات می‌شود کف دستش گذاشت
و چند قطره ماه توی چشم محتضران
ضامن مرگ راحت آن‌هاست.

یک گلبرگ تازه‌ی ماه
که بگذاری زیر بالش
حاجت‌ات رواست.
و اگر می‌خواهی خودت را از غرق‌شدن بیمه کنی
همیشه بطری کوچکی از هوای ماه با خود داشته باش.
کلید ماه را
بده به زندانیان و نومیدان.
برای محکومان به مرگ و
محکومان به زندگی هم
اگر مرتب و به‌اندازه مصرف کنند
هیچ مسکری بهتر از ماه نیست.


هایمه سابینس
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

امروز صبح، زمستان مُرد
بادهای ترانه‌خوانش خاموش شدند وُ
گرته‌های برفش آب
پیش از آن‌که شکل بربندند
مثل کودکانی که بر آن‌ها نام نهاده‌اند
پیش از آن‌که نطفه بربندند
و تابستان
با شلتاق تندر از راه رسید وُ
گرما همچون دستی بر سینه کوفت
امسال هرگز بهاری در کار نبود
تنها یاد سبزه‌دمان بر خاطر ‌آمد
یاد گل‌های زعفران و یاس‌های زرد.
و یاد تو
که زنده بودی
کنار من راه می‌رفتی
و شِکوه‌های من از دست آب و هوا را
مسخره می‌کردی

لیندا پاستان
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

به شهادت همه دوربین‌های مدار بسته
به شهادت همه پاسبان‌های چهارراه‌ها
به شهادت همه نگاه‌های کنجکاو پیرزنان هر کوی و برزن،
دوستت دارم!

به شهادت همه عشاق کوچه‌های شبانه
به شهادت همه درگاه‌های تاریک
به شهادت همه بوته‌ها و درختان انبوه پر برگ،
دوستت دارم!

و حک شده در یاد
همه راه پله‌های ساختمان‌های متروک
همه آسانسورهای ساختمان‌های شلوغ
همه نیمکت‌های پارک‌های مهجور
همه سالن‌های سینماهای تاریک
بوسه‌هایمان و نیز این آوای مان
دوستت دارم!


یوزف زینکلایر
ترجمه: رضا نجفی

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

فدریکو آوبله/آرژانتین
@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

اجیپشن پراجکت/مصر
@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

ووتر دویت/بلژیک

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

.
بین بازوان تو
بین بازوان من
بین ملحفه‌های نرم
بین شب
ما نوازشگریم
تنهاییم
درنده‌ایم
بین سایه‌ها
بین ساعت‌ها
بین یک قبل و یک بعد

ایدئا ویلارینیو
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

پاریس کمبو/فرانسه

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

نه حاشیه‌ی دور صفحه
که خالیِ سفید بین کلماتِ روی کاغذ را
در نظر بگیر
یا خالیِ بین فکرها را:
لحظاتی که ذهن
موضوع فکر خود را فراهم می‌کند
و دهان
در انتظار پر شدن با کلمات است.
خالیِ بینِ دو عاشق را در نظر بگیر
بعد از جر و بحثی طولانی
ملحفه‌ی سفیدِ بین آن‌ها را
که همچون استعاره‌ی سردی‌ست.
حالا آن خالیِ کوچک را تصور کن
خالیِ پیش از ورود مرگ
مرگِ کلاه به دست:
این سال‌های روشنِ رو به خاموشی را.


لیندا پاستان
ترجمه: محمدرضا فرزاد

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

«داکیوتک»
مستند به انتخاب محمدرضا فرزاد
«نمایش الهام‌بخش‌ترین و خلاق‌ترین آثار مستند متاخر جهان»


شماره ۱ /مهر ماه

2012‏
/First Cousin Once Removed
‏Alan Berliner



سه‌شنبه ۲۴ مهر
ساعت ۱۹:۳۰

تهیه بلیت: https://ppng.ir/d/j0Uf

فیلم «پسردایی مادرم» ساخته «اَلن برلینر»

خلاصه: سفر الن برلینرِ کارگردان به ذهن مه آلود و آلزایمرزده‌ی پسر داییِ مادرش، ادوین هانیگ، شاعر و مترجم پرآوازه آمریکایی. حاصل پنج سال همراهی، همدلی و گفتگوی فیلمساز با ادوین و دوستان و شاگردان سابق‌اش، پرتره ی به یادماندنی، منحصر به فرد و پراحساسی‌ست که هرگز از یادش نخواهید برد.

نامزد دریافت بهترین اسکار مستند
جشنواره فیلم مستند ایدفا ( جایزه بهترین فیلم بلند مستند) و …

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

دو تا قالب صابون دارم
که بوی بادوم می‌دن
یکی‌ش مال من یکی‌ش مال تو
آبِ وان رو پر کن
یه تنی از هم بشوریم.

وضع مالی‌م خوب نیست.
زدم حمومی‌‌فروش رو کشتم.

این‌جا یه قوطی‌روغن هست
درست عینهو انجیل.
توُ بغلم دراز بکش
تن‌ات رو برق بندازم.

وضع مالی‌م خوب نیست.
زدم کرِم‌‌فروش رو کشتم.

از پنجره یه نگاه بنداز
به مغازه‌ها و آدم‌ها
به‌م بگو چی عشقت می‌کشه
سه‌سوته برات جور کنم.

وضع مالی‌م خوب نیست
وضع مالی‌م خوب نیست

لئونارد کوهن
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

پاسکال دلوشِک & پی‌یر بلوُتو/فرانسه
#بی‌کلام
@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

به من می‌گویند برای کم‌کردن وزن باید ورزش کنم
که چاقی و سیگار برای آدم پنجاه ساله سخت خطرناک است
که باید حساب اعداد و ارقام را داشته باشم
و به جنگ سن‌و‌سال و زمان بروم

رفیقان طبیب و کاربلد
محض چند سالی بیشتر عمر کردن
تجویز رژیم و پرهیز می‌کنند

از صمیم قلب سپاسگزارشان هستم
ولی راستش
به ریش این طفره‌های بی‌فایده و دغدغه‌های وجیه‌العامه می‌خندم
( لابد مرگ هم می‌خندد)

توصیه کوچکی که سخت لحاظ می‌کنم
داشتن زن جوانی در بستر است
چون در این منزل عمر
جوانی فقط از طریق تماس بدنی قابل‌‌انتقال است

هایمه سابینس
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

پرسه می‌زنم
و
پرسه می‌زنم

تنها
در خیابان‌های کلمات

در انتظار کسی
که دستم بگیرد
و
راه رحلت نشانم دهد


یوناس مکاس
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

نمی‌دانم
کار کار آفتاب است
باد یا باران
ولی من که دلم هوای برف و سپیدی‌ کرده‌ست.

به چک‌چک باران بهار گوش سپرده بودم
که غنچه‌های سرخِ شاه بلوط را می‌شُست
به چشمه‌ی کوچکی که از تپه به دره سرازیر بود
و دلم هوای برف و سپیدی داشت.

در حیاط خانه‌ها، بر شیب تپه‌ها
دوشیزگان لُپ‌گُلی دِه
در باد
بر طناب
رختِ‌ شسته پهن می‌کردند
یله می‌دادند
به تماشای گیسوان زرد بیدها

چه؛ عشق همچون باد است
همچون آب
که بهار گرمی‌بخش اوست وُ
پاییز سردی‌بخش‌اش

می‌دانم که باد
رخت‌ها را خواهد جنباند و خواهد جنباند
و باران
بیدها را خواهد شست و خواهد شست
اما عشق، که همنفسِ برف، آب شده‌ست
هرگز باز نخواهد آمد

کلمات و عواطف
در اعماق برف، خفته‌اند
با این همه امروز
که به تماشای بارانِ پشتِ درها نشسته بودم
باران بهار!
بار دیگر عشق را دیدم

در باران از برابرم گذشت
زیبا بود و لبخندی به لب داشت



چه؛ عشق همچون باد است
همچون آب
که بهار گرمی‌بخش اوست وُ
پاییز سردی‌بخش‌اش
اما نمی‌دانم
کار کار آفتاب است
باد یا باران
نمی‌دانم چرا
ولی من که دلم هوای برف و سپیدی کرده‌ست.


یوناس مَکاس
ترجمه: محمدرضا فرزاد

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

سینما آرگو | روز شعر یوناس مکاس
با همکاری مرکز پمپیدو و بنیاد یوناس مکاس

اکران فیلم: مرثیه (۲۰۱۹) یوناس مکاس
یک‌شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ | ساعت ۲۰
نشست با حضور رها رییس‌نیا و محمدرضا فرزاد

> تهیه‌ی بلیت

کارخانه آرگو با اکران فیلم «مرثیه» آخرین فیلم یوناس مکاس و نشستی با موضوع سینمای شعر و روزنگاری در سینما با حضور رها رییس‌نیا (هنرمند) و محمدرضا فرزاد (نویسنده، مترجم و فیلم‌ساز) در برنامه‌ی «روز شعر یوناس مکاس» با برنامه‌ریزی مرکز پمپیدو حضور دارد. این رویداد، شامل اکران فیلم، شعرخوانی و نشست، برای ادای احترام به این هنرمند اهل لیتوانی برگزار می‌شود.

آدرس: خیابان فردوسی، خیابان تقوی، کوچه بهداشت – کارخانه آرگو

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

توماهاک/آلمان
بر اساس قطعه‌ای از بتهوون
@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

تانیا لیبرتاد/مکزیک

@tomashghulemordanatboudi

Читать полностью…

تو مشغول مردنت بودی

گلسرخ، گلبرگ‌هایش را پس دهد آیا؟
انسان عشقش را پس دهد آیا؟
شاعر کلامش را پس دهد آیا؟
جهان صورت‌هایش را پس دهد آیا؟

کیست که این همه را به وام‌مان داده؟
هر آینه، نمی‌دانیم
اما شاید نقش ما
وام دادنِ دوباره‌ی آن‌هاست
در زنجیره‌ی پنهانی از وام‌های دست‌گَردان:
گلبرگ‌ها، عشق‌ها، کلمات و صورت‌ها.

به وام گرفته و پس‌داده ناشده‌اند
گویی کسی نیست
تا به او بازشان گردانیم

روبرتو خوآرّوز
ترجمه: محمدرضا فرزاد

Читать полностью…
Subscribe to a channel