2132
موسسه فرهنگی طوبای محبت مرکز تنظیم و نشر آثار حاج محمد اسماعیل دولابی ٠٢١٢٢٨٥١٨٥١
کتاب طوبای محبت ۹، حاوی شش مجلس از گفتارهای حکیمانه ی انسان الهی، حاج محمد اسماعیل دولابی توسط انتشارات محبت وابسته به موسسه فرهنگی طوبای محبت منتشر شد
تعداد صفحات ۱۶۹
قیمت کتاب ۲۲۰ هزار تومان
بنام خدا
از آنجا که یکی از گروههای سیاسی در صدر فهرست کاندیداهای خود برای انتخابات مجلس، تصویری از عارف واصل حاج محمد اسماعیل دولابی را مورد استفاده قرار داده است، این موسسه که زیر نظر فرزند ارشدشان بعنوان وصی شرعی و وکیل حقوقی آن عزیز می باشد، صراحتا اعلام میدارد اقدام گروه مذکور کاملا غیر اخلاقی و غیرقانونی است و شخصیت الهی و معرفتی حاج اسماعیل دولابی نسبتی با هیچ شخصیت و گروه سیاسی ندارد. در صورتیکه سوء استفاده ی یاد شده طی روزهای آتی ادامه یابد، اقدامات حقوقی لازم در مورد آن انجام خواهد شد.
موسسه فرهنگی طوبای محبت
مرکز تنظیم و نشر آثار حاج
محمد اسماعیل دولابی
🌹
برای رفتن از دنیا، عجله نداشته باشید؛ عجله خوب نیست. صبر کنید زیبایی ها را درک کنیم. نگرانی هم نداشته باشیم که کجا می رویم. آدم یک مهمانی که می خواهد برود می پرسد کدام ناحیه است، چه جور است؛ آب و هوایش چطور است؟ شما هم از افراد، از کتابها، از عقلتان و از ائمه بپرسید. بپرسید که کجا می رویم. ما چون خبر نداریم، قدری وحشت داریم. البته اختیاری نیست، انسان را می برند؛ اما می خواهیم بدانیم جای خوبی است که با کِیف برویم و خودمان جلو بیفتیم. وقتی می گویند بفرمایید! جلو برویم..
اگر بدانیم جای خوبی است، خودمان جلوتر می رویم؛ اما اگر انسان نداند کجا می رود، یک مقدار آهسته و کند می رود. کمی می رود، بعد می ایستد. ولی بالاخره ما را می برند کفار و اشقیا را به زور می برند.
چقدر بشر جاهل است که او را به زور به طرف خدا می برند. زور او هم نمی رسد که نرود؛ جیغ می زند. خدا ما را بینا کند که ببینیم این مهمانی اعظم است. مهمانی خدا بعد از این عالم طبیعت است. هر چه از ایمان نصیب شما شده باشد، و سفره ی خدا را دیده باشید، آن مهمانی خداست، ملاقات خداست،. هر چه عبادت کردی جزایش آن است.
🌹
کتاب طوبای محبت یک، چاپ جدید(هجدهم)
مجلس نهم
صفحه ی ۹۹
سؤالى كه مكرّر از جانب علاقمندان چه آنها كه بهره‌مند مجالس او بوده و چه كسانى كه تازه نام ايشان را شنيده‌اند طرح مى‌شود آن است كه تشنگى خود را پس از حاج محمّد اسماعيل دولابى در محضر چه كسى مى‌توانند رفع كنند و آيا آن انسان كامل در اين زمينه اشاره‌اى به تلويح يا صراحت داشته‌اند؟
پاسخ روشنم آن است كه ايشان هيچ توصيه‌اى در اين خصوص ننموده‌اند و اين نه به آن خاطر بود كه او شهر و كشور را از وجود اولياء الهى خالى مى‌دانست، بلكه ايشان گرفتار آمدن رهروان طريق الهى را به زنجير سلسله بازى‌ها برنمى‌تافته و هرگز نمى‌پسنديدند و اين گرفتارى را حجابى مى‌دانستند كه زيباترين گلبن‌هاى عرفان و حكمت و محبّت الهى را به گلخن تنزل مى‌دهد. كما اينكه ايشان هرگز كسى را به خودشان نيز فرا نخواندند.
براى آنان كه عهدى با اولياى الهى داشته‌اند، طرح اين سؤال كه پس از يكى از آنها سراغ ديگرى را از كجا بگيرند اگر خود نوعی بی‌ادبی تلقی نگردد، ضامن نوعى فراموشى است. پاسخ آن است که از همان جايى كه اوّلى را سراغ گرفتند. دوست سفر كرده‌ى شما چگونه در زندگی‌تان طلوع كرد؟ خاطرات خود را مرور كنيد تا پاسخ سؤال خويش را بيابيد.
دوست ما دعاى ماست كه مستجاب شده است. مگر آن دوست الهى خود نمى‌فرمودند اجابت پيش از دعاست. يك وقت نگوييد هرچه دعا مى‌كنيم مستجاب نمى‌شود. اگر خدا نمى‌خواست شما نمى‌توانستيد دعا كنيد. يا مى‌فرمودند از چند سال پشت در ايستادن نترسيد. پشت در بهترين جاهاست. مبادا يك وقت در را بزنيد و بسوزانيد. حتّى در نزنيد. صاحبخانه خودش از پشت در خبر دارد. از پشت در دور هم نرويد كه بگوييد چيزى نمى‌دهند.
محمد خان احمد دولابی
هو الحی
کتاب طوبای محبت مجموعه‌ی موضوعی کلام انسان الهی و عارف معاصر، حاج محمداسماعیل دولابی از سوی نشر محبت، وابسته به موسسه‌ی فرهنگی طوبای محبت، مرکز رسمی و انحصاری تنظیم و نشر آثار ایشان، منتشر شد.
این اثر عرفانی نفیس دربردارنده‌ی دویست و پنجاه و شش عنوان در قطع وزیری و در دو چاپ با جلد شومیز و گالینگور اینک در دسترس رهروان طریق حق و همه‌ی خوبانی است که در اندیشه‌ی کسب معارف و حقایق زلال معنوی و عرفان عرفی‌مدار مبتنی بر نگاه معصومین هستند.
بی‌گمان نگاه آن مرد الهی و ژرف‌اندیش و آن سالک درس‌ناخوانده‌ی دنیایی می‌تواند برای همه‌ی انسان‌ها و در همه‌ی ادوار، امیدآفرین باشد. چرا که پیوند وثیقی میان آموزه‌های آسمانی و نیازهای معنوی بشر برقرار می‌نماید. آنان که در پی بهره‌مندی از یک زندگی اخلاق مدار و صلح‌جویانه هستند یقیناً به کلام این مرد الهی از عمق جان دل می‌بندند.
این اثر همچنین حاوی گفتگویی است که با فرزند ایشان انجام گرفته است. علاقه‌مندان میتوانند برای کسب اطلاع از نحوه‌ی خرید این کتاب با موسسه‌ی طوبا در تهران تماس بگیرند.
۲۲۸۵۱۸۵۱
ان‌شاءالله به يك جايى برسيم و به يك روزى برسيم كه بنشينيم و ديگر هميشه پيش خداى خودمان نشسته باشيم. آنجا منتهاى كمالات همه انسان‌هاست؛ چه زن، چه مرد، چه مؤمن، چه انبياء، چه اولياء، همه. فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ آنجا محل نشيمنگاه صادقين و راستگويان است در پيش خدا. عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ يعنى نزد آن مالك حقيقى‌شان كه مقتدر است. يعنى پيش او نشسته باشيم كه تمام ماسوا در چنگ اوست. آن وقت چقدر راحتيم! هم خودمان و هم هر چيز كه به ما بسته است.
اگر خودمان آنجا باشيم بستگانمان هم همه با ما هستند. نه فقط اينهايى كه زنده‌اند یعنی پسرو دخترت، بلكه از اوّلى كه ايجاد شده‌اى تا قيامت هر چيزى كه بسته به شماست آن هم با شماست. من مى‌دانم كه اگر كار بروبچّه‌هاى زنده‌ات را درست كنى، فكر آنهايى هستى كه نيستند. اگر كار پدر و مادرهاى زنده‌ات را سامان بدهى به فكر آنهايى مى‌افتى كه نيستند. گفت نه تنها فكر نيست‌ها كه رفته‌اند از حضرت آدم تا حالا هستم، فكر آيندگان هم هستم. آیا اين‌جور نيستيم؟ فكر آيندگانمان هم هستيم. از آن طرف، پدرانت را از روزى كه خدا آدم را آفريد و از اين طرف هم تا قيامت هرچه اولادت و اولاد اولادت اولاد بگذارند، به همه دست انداختى. خيلى اشتهايت ولنگ و واز است! همه اينطورهستیم. موجودى‌هايت كه درست شد به فكر آن يكى مى‌افتى. آن دسته كه درست شد فكر آن دسته ديگر هستى. همين جور دسته دسته جلو مى‌روى تا پيش آدم. يك دعايى هم براى آدم و حوّا مى‌كنيم كه خدايا! همه‌ی فرزندانشان را عاقبت به خير كن كه يكى از آنها هم خودِماييم.
طوبای محبت۵، ص۸۶
#از_پشت_سر_نيفتيد
خيلى نگو من گناهكارم. اين را ادامه نده تا به يقين برسد. روى صفات خوب و كارهاى خوب كار كن تا به يقين برسند. معصيت را به يقين نرسان. ايمان را به شك تبديل نكن. اينكه به شما روزى داده، خلق كرده، اينجا نشانيده، هيچ كدام دست ما نبوده است، همه را خدا كرده است. در اين يقين ها شك نكنيد. از آن طرف پشت بام نيفتيد! بعضى ها احتياط مى كنند عقب عقب مى روند، از آن طرف پشت بام مى افتند. جماعت زيادى از آن طرف افتادند. اصلا من نديده ام كسى از جلو بيفتد؛ همه از پشت سر مى افتند. پشت رو هم افتاده اند. حالا چطور مى شود بياوريشان بالا وقتى كه از پشت سر افتاده اند؟
رفتى علم را بفهمى خراب كردى. رفتى بچه را تربيت كنى فاسدش كردى؛ بچه را دشمن خدا كردى. هر كارى كردى از پشت سر افتادى!
وقتى بسم الله را بفهميد ديگر نه از جلو مى افتيد نه از پشت سر.
#طوباى_محبت
مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى
كتاب دوم، چاپ دهم، مجلس اول
صفحه ى ٢٤-٢٣
@toobayemohabat
راحتِ جان
بزرگِ خانه اگر تكان نخورد خانه محفوظ‌تر است. اگر بچه‌ها به سر يكديگر مى‌زنند وقتى بزرگ خانه از جا در نرود تمام آنها سلامت مى‌مانند. وقتى سفره پهن كردند مى‌بينيد كه همه مثل آدم حسابى آمدند و نشستند و غذا خوردند؛ اما اگر بزرگ خانه تكان بخورد همه مى‌ترسند و خيلى شلوغ مى‌شود.
ان‌شاءالله شما از بزرگان و دوستان و شيعيان اميرالمؤمنين باشيد. راحت باشيد. خداوند راحتى را برايتان آفريده است و نشانتان مى‌دهد. بچه‌ها هرچه شلوغ كنند آخرش ساكت مى‌شوند. غصّه نخوريد، پيش خودتان مى‌آيند. هرجا اضطرابى باشد پيش شما مى‌آيند. يك روز هم ان‌شاءالله خبر مى‌آيد كه آنها هم خود را اصلاح كردند. هرچه دنيا ساكت‌تر و آرام‌تر باشد، مؤمنين كيفشان بيشتر است.
اگر همسايه‌هاى خوب آخرتشان رو به راه باشد و همسايه‌هاى بد هم شكمشان سير باشد، شما راحتيد. همسايه‌ها دو قسم‌اند، بعضى شكم مى‌خواهند و پول و ثروت و بعضى عزّت و ايمان و مثل اينها را و اينها آدم‌هاى خوب و متّقى و پاك و خوش‌نيّتى هستند. خلاصه ما مى‌خواهيم يك چرتى بزنيم و خيالمان راحت باشد. بنده به رفقا مى‌گويم ما مى‌خواهيم در دنيا يك غذايى بخوريم و يك چرت هم بخوابيم.
از هر طرف تا چهل خانه همسايه‌اند. ببين مؤمنين چقدر ريشه دارند. آن‌وقت سور همه ما از جانب خدا و ائمه است. شما الان در اينجا با قلب‌هاى پاكتان براى همه روى زمين دعا مى‌كنيد. خدا هم دوست دارد. مى‌خواهى همه همسايه‌ها سير باشند تا اذيّت نكنند.
طوبای محبت۱، ص۱۴۰
اگر انتظار کامل و محبت به حد کمال برسد، طوری می شود که امامش را ببیند یا نبیند در یقین او اثر ندارد. بلکه همه وقت با قلب خود مشاهده می کند. مثل پیامبر اکرم و اویس قَرَن که به ظاهر اصلا یکدیگر را ندیده اند اما هرگز از هم جدا نبودند. امام سجاد می فرماید منتظرین واقعی در زمان غیبت، آن قدر فهم پیدا کرده اند که غیبت و شهود برای آنها فرق نمی کند.
Читать полностью…
آنها خودشان شجرۀ طيّبه را تشريح كرده‌اند؛ فرمودند دوستان ما حكم برگ شجره را دارند. زينت درخت هم به برگ‌هاى آن است. اصلا درخت، اول برگ مى‌كند و بعد گل، اينها مال آن درختند و درخت مال اهل بيت خداست. برگ از درخت آب مى‌خورد؛ بنابراين ما ميهمان اهل بيتيم. اين درخت را خدا آفريده است. ريشه‌اش محمّد است و ساقه‌اش على و اولاد على و شاخه‌ها و شكوفه‌ها و برگ‌هاى آن هم شيعيان، دوستان و محبّين هستند.
نيّت گُل و فكر گُل اين است كه خودش را نشان بدهد. نيّت برگ اين است كه خودش را به صاحبش و خالقش نشان دهد، به صانعش نشان دهد. چقدر لذّت‌بخش است وقتى صاحب باغ به باغ مى‌رود و مى‌بيند باغ آب خورده و خوش و شنگول است! بهار كه به باغ مى‌رود لذّت مى‌برد، مى‌بيند برگ‌ها و گل‌ها با هم در حركتند و همه دارند درخت را نشان مى‌دهند. ما همه از شجره آب مى‌خوريم. هركس در حدّ خودش نمايش دارد و با نيّت خوب هرچه رشد كند به درخت نزديك مى‌شود؛ از برگ به گل و از گل به شاخه.
بالاخره اين درخت همه روى زمين را فرا مى‌گيرد. خدا خبيث‌ها را هم از بين مى‌برد، تيغ‌ها و خارها را از بين مى‌برد. خود قرآن خبر داده است لِيَميزَ اللهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ؛ خبيث را رد مى‌كند و از طيّب كنار مى‌زند.
اميدوارم آن‌قدر پاك شده باشيد و بخشيده شده باشيد كه هر وقت الله اكبر مى‌گوييد خدا را همه جا ببينيد. همه جا با خداى خود راه برويد. ان‌شاءالله اينها همه در قلب شماست. چند مرتبه كه عمل كردى خدا درش را به سوى شما باز مى‌كند.
قلب انسان مثل غنچۀگل است؛ وقتى مقابل آفتاب قرار مى‌گيرد باز مى‌شود و بعد از آن عطرش پراكنده مى‌شود. قلب مؤمن وقتى ذكر خدا مى‌كند مثل غنچه باز مى‌شود. وقتى باز شد خندان مى‌شود و خودش را به باغبان نشان مى‌دهد. وقتى باغبان به آن آب ندهد سرش را پايين مى‌اندازد يعنى من تشنه‌ام.
محمّد و آل محمّد باغبانند، به موقع آب مى‌دهند. اگر زياد آب بدهند گل خراب مى‌شود، اگر هيچ‌گاه آب ندهند خشك مى‌شود. اين كار را نمى‌كنند، بلكه به اندازه آب مى‌دهند. وقتى آب مى‌دهند شنگول مى‌شود و شكر خدا مى‌كند. همين‌كه خودش را نشان مى‌دهد شكر است. يعنى دست شما درد نكند.
مؤمن وقتى به ذكر خدا خوشحال مى‌شود اين خوشحالى شكر است. ان‌شاءالله يك روزى طورى قلبت بخندد كه خودت هم‌صدايش را بشنوى؛ يعنى از خدا راضى شده است؛ آنجا ديگر كار تمام است؛ غم راه ندارد؛ خانه را تميز كرده است؛ يعنى خدا خودش را نشان داده است، ائمّه خودشان را نشان داده‌اند، آن‌وقت انسان بى‌اختيار خنده‌اش مى‌گيرد. آنجا كار مؤمن تمام است. يعنى كارش قرص و پايدار شده است. وحشت و اضطرابى ندارد. ان‌شاءالله خدا روزى كند. او معدن است و در خزانه‌اش باز است.
ادرس جایگزین هم ذکر شده چون خیابان مطهری در ادرس اول از سمت جنوب به شمال ورود ممنوع است.
Читать полностью…
هوالمعشوق
شکوفه‌های طوبا کلام مردی است الهی که سالیان سال در پی آشتی خلق با خالق مهربان برآمد و از آنجا که از لطف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام برخوردار گردیده بود،توانست با کلام ساده و در عین حال عمیق خویش که گویی ترجمان قرآن و وحی الهی و ترجمان کلام حضرات معصومین علیهم‌السلام بود چهره‌ای زلال از دین و سرشار از عشق و محبت به دلدادگان و رهسپران وادی حقیقت نشان دهد و بی‌آنکه کسی را به خود بخواند، دست اهل سلوک و معرفت را در دست خوبان عالم بگذارد.
تکیه‌اش بر شرافت و عزت انسان‌ها و یگانه ساختن محب و محبوب، زبانزد اهل خرد بود و هست.
اینک کتاب شکوفه های طوبا حاوی عبارات کوتاه و کلیدی و زندگی ساز آن انسان الهی برگرفته از هفت کتاب طوبای محبت و برخی کلام منتشر نشده ی ایشان در دسترس حقیقت جویان است.
کتاب در قطع پالتویی در ۲۲۱ صفحه و با قیمت ۶۰ هزار تومان به چاپ رسیده.
برخی از عبارات کتاب پیشتر در صفحه ی اینستا در معرض نگاه عزیزان قرار گرفته است.
دوستانی که مایل به داشتن این کتاب هستند با موسسه ی فرهنگی طوبای محبت تماس بگیرند.
۰۲۱- ۲۲۸۵۱۸۵۱
علاقمندان و دوستداران معارف گرانقدر کلامی انسان الهی و عارف واصل، حاج محمداسماعیل دولابی میتوانند آثار منتشر شده از مجالس معرفتی ایشان را که در حال حاضر در قالب هفت کتاب طوبای محبت و کتاب ریشه های طوبا و توسط انتشارات محبت وابسته به موسسه ی فرهنگی طوبای محبت ارائه گردیده، در سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران ابتیاع نمایند.
مصلای تهران، شبستان اصلی، راهرو۲۰، غرفه ی ۲۸
نور چيز خيلى مهمّى است. ان شاءالله خداوند چشم‌هاى قلب ما را بيدار كند. نور مثل عصمت است؛ عصمت نيست امّا همسايه‌ی عصمت است، آدم را همسايه‌ی عصمت مى‌كند. صاحبش مثل چهارده معصوم نيست؛ امّا نور كه آمد مثل اينكه آدم همسايه‌ی معصوم است، ديوار به ديوار آنهاست.
چقدر خوب است كه آدم همسايه‌ی اميرالمؤمنين باشد، همسايه‌ی خانم زهرا باشد! نور اين‌جور است. هركس كه به واسطه‌ی تقوايش، به واسطه‌ی عبادتش، يا به واسطه‌ی صدق نيّتش به او نور داده شد، همسايه مى‌شود. همسايه‌ی چه كسى؟ خانم زهرا و معصومين. نيمچه عصمت مى‌شود. عصمت نيست، نيمچه عصمت است! مى‌گويد من همسايه‌ی خوبى دارم. محمّد است، على است، فاطمه است. نشنيده‌اى كه مى‌گويند همسايه‌ی خوب خيلى خوب است؟ آدم، شب‌ها نيمه‌شب، وقت و بى‌وقت مرتبآ از آنها ياد مى‌كند؛ اين آن نور است كه سبب مى‌شود از آنها ياد كنى.
خلاصه‌اش نور چيز خوبى است. بعد از ايمان و بعد از تقوا، نور يك چيز خوبى است كه براى مؤمنين چراغ مى‌شود تا قشنگ ببينند كه در اين عالم چكار مى‌كنند. نور، خودش در قلب‌هاى مؤمنين راه مى‌رود و در دل‌هاى مؤمنين و در جان مؤمنين مرتبآ زياد مى‌شود. هرچه چراغ روشن‌تر مى‌شود صاحبش مى‌گويد اى طرفم! اى عزيزم! اى نمى‌دانم چه و مانند اينها، باز چراغ روشن‌تر مى‌شود، باز همين‌طور التماس مى‌كند و مرتبآ خودش را به مقصودش جا مى‌كند. يا به مقصودش نزديك‌تر مى‌شود، به آن مقصودى كه در سرّ همه‌ی مؤمنين هست.
حاج محمّداسماعیل دولابی
طوبای محبّت ۵، ص ۱۰۶
#لباس_رافت
تقوا زينت و لباس مؤمن است. ببين مؤمن كيست كه لباس او تقواست.
و لباس التّقوى ذلك خير*.
خيلى لباس داريد. خدا براى من و شما خيلى لباس آفريده است، در رنگ‌ها و اسم‌هاى مختلف. اخلاقيات همه لباس هستند. لباس خوب با لباس چرك فرق مى‌كند. نيّت خوب با نيّت بد خيلى فرق مى‌كند.
وقتى لباس‌هاى خوب داريد و شاكر مى‌شويد خدا چند برابر مى‌كند. لباس‌هاى قيمتى زياد داريم كه خدا به ما نشان نداده است.
خدا و ائمه(عليهم السّلام) براى شما لباس‌هاى خوب زياد بريده‌اند. خدا نشان داده است و شما داريد لذّت مى‌بريد. آنجا كه با خداى خود خلوت كردى، لباس تقواست، لباس غفران است، لباس عفو و گذشت است. لباس رأفت و رحمت نسبت به همسر و فرزندان است.
لباس رأفت و رحمت در زن‌ها بيشتر از مردان است. مى‌گويند مردى كه مورد رحمت زنش قرار مى‌گيرد عرش خدا را سير مى‌كند و راه برايش باز مى‌شود. يعنى وقتى زنش ترحّم كند و بگويد اين مرد من، هم زحمت‌كش است و هم اخلاق خوبى دارد و چيزى به من نمى‌گويد و مرتب دور هم بنشينند و از همديگر تعريف كنند؛ ملكه‌شان مى‌شود و راه برايشان باز مى‌شود و قافله‌اى خدايى مى‌شوند.
*سوره ى اعراف، آيه ى ٢٦
#طوباى_محبت
مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى
كتاب يك، مجلس پانزدهم
صفحه ى١٧١-١٧٠
یکصد و پنجاه و هشتمین برگ از شاخه های طوبا
Читать полностью…