مجامع اسلامی ایرانیان: بحران سازی های رژیم ولایت مطلقه فقیه حیات ملی ایران را تهدید می کند
از شاخصه های رژیم ولایت مطلقه فقیه بحران سازی و ادامه حیات در سایه آن است. تجاوز رژیم استبدادی بعث عراق به فرمان صدام به مام وطن، آغاز گر جنگی ویرانگر برای دو کشور بزرگ منطقه شد. اما آقای خمینی بنیان گذار نظام ولایت مطلقه فقیه که قصد باز سازی استبداد را داشت، علیرغم آموزه های دینی، جنگ که جز نکبت و ویرانی نیست را "نعمت" خواند. او و قدرت طلبانی که وی را وسیله کسب قدرت کردند، فرصتها که برای صلح آبرومندانه و پایان دادن به جنگ پیش آمد را سوزاندند تا، ادامه جنگ به مدت هشت سال فرصتی برای تبیث استبداد دینی بشود.
هموطنان
نزدیک به ۴۵ سال، بحران سازی های استبداد حاکم بر ایران، کشور را در وضعیت خطرناک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی قرار داده است( ناهنجاریهای فرهنگی- اجتماعی جامعه را در آستانه سقوط قرار داده است). رژیم ولایت مطلقه، امروز، بسیار بیشتر از گذشته در انزوای درونی، از حل معضلات و مشکلات عاجزاست. از این رو در پی ماجراجویی و بحران سازی است.
از قرار، حاکمین مستبد، زورمدار و به دور از خرد در ایران، با ماجراجویی در منطقه در پی جنگند تا در سایه "نعمت" آن، چند صباحی به حیات ننگین و پر از فساد رژیم ولایت مطلقه که با حیات ملی ایران در تضاد است ادامه دهند.
مجامع اسلامی ایرانیان حمله موشکی سپاه پاسداران نظام ولایت مطلقه به هدفهایی در عراق و سوریه و بلوچستان پاکستان، که تحت عنوان غلط و توجیه ناپذیر"حمله پیشگیرانه" و یا "تلافی جویانه" انجام گرفت را در همین راستا دانسته و به شدت محکوم می کنند.
@tribunesarzaminman
قلبهایِ شعله ور
رحمان- ا
شهر خاموش وُ زخمی
زیر تابش آفتابِ بی رمق
موج می زند
بوسهِ دو عاشق
با قلبهایِ شعله ور
آسمان را فتح می کند
هنوز کمی از روشنایی مانده
چه اشتیاقی موج برمی دارد
در غروبِ درختِ پیر
با شاخه ها و استخوان هایم
اندوهِ زمین را
در آغوش میگیرم
چشم انداز مرگ،
آشوبِ میدانی پایِ چوبهِ دار
از چشمانِ آسمان می بارد
آنانِ که واپسین نَفَس-
و واپسین فریاد را
بر لبانیِ خشگیده نظاره گرند
هرگز ندانستند
طلوعِ سرخ از فلق سر می زند
و اینجا...!
بازار مکارهِ راهزنان دنیاست
که در هیاهوی استیصال وُ گرسنگی
چشم در چشم آفتاب
می بُرند وُ می بَرند،
و لاشه هایِ گندیده
و اشباحِ بی چشم و گوش
چرخ می زنند در مدارِ بیهودگی
مردِگانی که نفس می کشند
با چشمانِ خواب آلود باز می گردند
به خلوتِ تنهایی خویش
آنان هیچ ندانستند
چگونه و چرا عشقی،
در هوایِ سربی
بی دریغ به پرواز در می آید
و خونِ جوشان،
زیر تابش آفتاب می درخشد
و دردِ سنگینی
بر قلب آسمان می نشیند.
@tribunesarzaminman
باغ ها را گرچه دیوار و در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه ها را از جدایی گر غم است
"ریشه" هاشان دست در دست هم است...
دست تو با دست من دستان شود
کار ما زین دست کارستان شود
✍هوشنگ ابتهاج
@tribunesarzaminman
بازی با ابرها
@tribunesarzaminman
بازی با ابرها
@tribunesarzaminman
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
که باز میشود
بسوی وسعت این مهربانی مکرّر آبیرنگ
و میشود از آنجا
خورشید را
به غربت گلهای شمعدانی مهمان کرد
یک پنجره برای من کافیست ...
@tribunesarzaminman
سادگی را,
من از خواب یک پرنده
در سایهِ پرندهِ دیگر,
آموختم...!
#سید_علی_صالحی
@tribunesarzaminman
قسمتی از جنایتهای آمریکا از سال 1990 تاکنون
Читать полностью…جنبش سندیکایی زحمتکشان و انقلاب صنعتی چهارم
دگرگونیها در دنیای کار در سالهای اخیر و با توسعۀ بیشتر در طول همهگیری کووید-۱۹ سرعت گرفته است. نه تنها صنعت فناوری تقویت شد، بلکه بهتدریج فناوری و دیجیتالی شدن در زندگی روزمرۀ مردم نهادینه شد.
در میان همه، پلاتفرمهای دیجیتال متعدد برای تحویل، حملونقل، نمایش آنلاین، ویدئوکنفرانس، کار از راه دور، و کار مشترک، بخشی از زندگی خانوادگی شدند. این فرایند انقلاب صنعتی چهارم است که بهشدت درحال پیشروی است و با هوش مصنوعی، یادگیری اتوماتیک، فناوری نانو و روباتیک پیشرفته مشاهده میشود که نه تنها بر نحوۀ زندگی، بلکه بر دنیای کار نیز تأثیر زیادی خواهد گذاشت.
پژوهش مککنزی (McKinsey & Company) در گزارش سال ۲۰۲۰ / ۱۳۹۹ خود با عنوان “آیندۀ کار در عصر هوش مصنوعی” نتیجه میگیرد که از بیش از دو هزار فعالیت کاری در بخشهای مختلف، حداکثر ۳۰ درصد کارها را میتوان بهصورت خودکار انجام داد که تا سال ۲۰۳۰/ ۱۴۰۹ به ۶۰ درصد کل مشاغل میرسد. یعنی ۲۰ درصد از کارهایی که درحالحاضر بهوسیلهٔ افراد انجام میگردد با استفاده از هوش مصنوعی میتوان انجام داد. امروزه روشهای کار نیز تغییر کرده است و کارگران دیگر بهطوردائم در محل کار نیستند. کار در خانه، کارهای کامپیوتری، و کار از راه دور، کارگر را از فضای معمول خود دور میکند، در کار از جامعه جدا میشود، و رقابت و فردیت را افزایش میدهد.
مهم است که جنبش سندیکایی از چند جهت مفهوم این درگرگونیها را درک کند: اول، از دست دادن شغل بهدلیل فرایند اتوماسیون؛ اصلاحات کاری، مشاورههایی را از پیش با سازمانهای سندیکایی موجود در شرکت ایجاب میکند تا فرایندهای تبدیل مجدد و جابهجایی نیروی کار در شرایط کاری مشابه یا بهتر ایجاد شود، اما در صورت اتمام امکانات فوق، کارفرما باید از وزارت کار درخواست مجوز کند تا بتواند با تضمین حقوق کارگران، اخراج و جبران خسارت کند.
دوم، ایجاد پویایی سازمانی ضروری است به کارگرانی که بهواسطۀ دیجیتالی شدن و هوش مصنوعی خود را در میانه میبینند اجازه دهد بتوانند از حقوق سندیکایی و چانهزنیجمعی و بسیج برای کار آبرومندانه و شایسته استفاده کنند. این چالش “مرکز واحد کارگران” [اتحادیۀ کارگری کلمبیا] با درنظر گرفتن دگرگونیهای دنیای کار است. تشکیل سندیکا برای این کارگران جدید را نمیتوان بهروش کلاسیک انجام داد، افزون بر این، در نتیجۀ ایدئولوژیزدایی و نهادینه کردن فلسفۀ نولیبرال در طبقۀ کارگر برای بسیاری از مردم داشتن حقوق کار مهم نیست و آنان خود را در مقام “همکار” فرض میکنند.
کنگرههای بعدی “مرکز واحد کارگران”، کنگرۀ هفتم زنان کارگر، کنگرۀ چهارم جوانان کارگر، و کنگرۀ هشتم عادی کنفدراسیون سندیکایی کارگران کلمبیا باید در مورد این عناصر بحث کنند، زیرا حال و آیندۀ بخش بزرگی از جنبش اتحادیهای کلمبیا را تعیین میکنند. این چالش جوانان و زنانی است که بیشتر قربانی ناامنی شغلی هستند، اما درعینحال منبع اصلی رشد و تقویت سازمانهای سندیکایی در کشور ما هستند.
نویسنده: لینا ماریا مونتییا دیاز (Lina María Montilla Díaz) عضو و مدیر بخش جوانان شاغل و ریشهکنی کار کودکان و عضو کمیتۀ اجرایی ملی کنفدراسیون سندیکایی کارگران کلمبیا.
[منبع نقل و برگردان به فارسی: هفتهنامۀ “آوا”، وابسته به حزب کمونیست کلمبیا- ۸ آذرماه ۱۴۰۲].
یادآوری: “تفاوتی نمیکند که دربارهٔ درآمد پایهٔ همگانی صحبت میکنیم یا خودکارسازی یا هوش مصنوعی؛ بحث مهم و اصلی که لازم است پیش کشیده و پیش برده شود باید روی این متمرکز باشد که چه کسی صاحب این تغییرها است [از آنها نفع میبرد]، اختیار آنها را در دست دارد، و درنهایت، دربارهٔ این تغییرها تصمیم میگیرد. بحث را باید از مزایای خاص این تغییرها- اینکه آیا اثر مثبت یا منفی بر زندگی و کار مردم دارند- دور کرد و قاطعانه در چارچوب مبارزهٔ طبقاتی و نکتهٔ مرکزی آن- مالکیت وسایل تولید- پیش برد.”
[برگرفته از: کتاب “شعبدهبازیِ سرمایهداری، راهنمایی برای اقتصاد سیاسی در قرن بیستویکم”، ترجمهٔ ح.ن. کوشا، انتشارات حزب تودهٔ ایران، چاپ اول، ص ۹۶، تابستان ۱۴۰۲].
@tribunesarzaminman
بیستوهشتمین نشست تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد: »کاپ ۲۸« در جمع ناکارآمدها
تضادهای موجود در این که کشورهای تولیدکنندهٔ نفت میزبان نشستی هم در مورد تغییرات آب وهوایی باشند امری اجتنابناپذیر است. آلن سیمپسون، مشاور سابق وزیر امور زیست پایشی دولتِ در سایه (۲۰۲۰-۲۰۱۷/ ۱۳۹۶- ۱۳۹۹) و نمایندهٔ ترقیخواه حزب کارگر بریتانیا از شهر ناتینگهام- از۱۹۹۲ تا ۲۰۱۰ (۱۳۷۱ تا ۱۳۸۹ خورشیدی)- در این نوشته توضیح میدهد که آنها [کشورهای تولیدکنندهٔ نفت]بهراحتی میتوانند بهسوی اقتصادهای مبتنی بر انرژیهای بازیافتپذیر حرکت کنند. ما تنها به نقطه عطف تاریخیای جدید یا “لحظهٔ ۱۹۴۵/ ۱۳۲۴خورشیدی” نیازمندیم.
صحنههای نشست تغییرات اقلیمی (کاپ ۲۸) همچون جایگزین کردن یک نمایش تئاتری دربارهٔ مبدأ کریسمس با نمایشی کمیک برای کودکان بود، ولی در دنیای واقعی بیشتر به تراژدی شباهت داشت. با نزدیک شدن به لحظههای پایانی این کنفرانس فعالان مسائل اقلیمی نفسشان را در سینه حبس کرده بودند ولی گروههای فشار هوادار سوخت فسیلی بودند که قدرت واقعی در تعیین سطح بودجه اختصاصی را در دست داشتند. بسیاری از مردم خیرخواه در دُبی تلاش فراوان کردند تا از رهبران جهان بخواهند شرایط اضطراری کنونی را درک کنند. ولی تعداد ۲,۴۵۶ نفر از نمایندگان هوادار استفاده از سوخت فسیلی برنامههایی دیگر برای این نشست در نظر داشتند. آنان مصمم بودند نگذارند نمایش کریسمسی سه مرد فرزانه ارمغان آورندگان برای مسیح نوزاد [از سرزمین شرق] تکرار شود. در عوض، نادانان بزرگی از هواپیماهای شخصی خود فرود آمدند که تنها جواهرات بدلی و پول خُرد هدیه کردند و همه کوشششان را کردند تا اذهان عمومی را از بزرگترین تهدید علیه زندگی، آنطور که همه به آن اِشراف دارند، منحرف کنند. هیچ نمایش کودکستانیای توان تقلیدی چنین تمسخرآمیز را ندارد. با عذرخواهی از رهبران جهان تلاش شد دستورکار سطحی نشست به بررسی مسئلههایی مهمتر تبدیل گردد. ایجاد یک صندوق ضرروزیان برای جبران خسارتهای وارده به کشورهای درحال توسعه که بیشترین آسیب را از اختلالهای آبوهوایی را متحمل شدهاند کاستیهای سیاست نمایشی را برجسته ساخت. از تعهدات نخستین به این صندوق حدود ۷۰۰ میلیون دلار پرداخت شد. مبلغ مورد نیاز یک هزار برابر بیش از این مبلغ است و تنها راه تأمین آن از راه ترتیب دادن الزامهای نهادینه شده خواهد بود نه از طریق کمک [مالی] کشورها، ولی در اینجاست که مسئله مشکلتر میشود.
گزینههای شیطانی!
از همان ابتدا مشخص بود که عربستان سعودی مثل همیشه مانعی اصلی خواهد بود. اگر قدرت و نفوذ یک کشور مستقیماً از ذخایر عظیم نفتی آن ناشی شود آن کشور هیچ قدمی بهسوی اقتصاد غیر سوخت فسیلی بر نخواهد داشت. سعودیها میخواهند از هرگونه تعهدی برای کاهش تولید و استفاده از سوخت فسیلی اجتناب کنند. آنان دوست دارند واژههایی چون “بدون وقفه” را به موضوع کاهش کربن اضافه کنند. این بدان معناست که آنان میتوانند در جایی درختی بکارند و وانمود کنند که آن درخت انتشار کربن از گاز و نفت استخراجی را جبران خواهد کرد. بازرگانان مالی نیز به چنین توجیههای فانتزیک علاقمندند، زیرا دنیایی از معاملههای سوداگرانه را بهروی خود باز میکنند تا ثروتی فراوان بهدست آورند بدون اینکه به حفاظت از کره زمین کمکی کرده باشند. بااینحال، مشکل اصلی نشست “کاپ ۲۸” کشورهای تولید کننده یا شرکتهای بزرگ نفت و گاز نیستند، بلکه کشورهایی هستند که از نظر نقدینگی ضعیفاند ولی ذخایری غنی از نفت و گاز دارند. اینها کشورهاییاند که علاقمندند بخشی از یک انقلاب سبز باشند اما فقط میتوانند این علاقمندی را با داراییهای نفتی و گازیشان تأمین کنند. اوگاندا تحت تأثیر رویدادهای ناشی از تغییرات آبوهوایی شدید قرار گرفته است. این کشور خواهان حرکت بهسوی اقتصادی همراه با انرژیهای تجدیدپذیر است، ولی تنها راهی که میتواند این هزینه را تأمین کند استفاده از ذخایر نفت و گازش بهارزش تخمینی ۴۷ میلیارد دلار است. عراق نیز در وضعیتی مشابه قرار دارد. در خشکسالیهای سال گذشته حدود هفت میلیون عراقی با کمبود آب مواجه بودند. با خشک شدن رودخانهها، مردم عراق برای دسترسی به آب پاکیزه تا ۸۰ دلار در ماه پرداخت میکردند. با توجه به اینکه عراق قرار است به سومین کشور تأمین کننده نفت و گاز جهان تبدیل شود، چه کسی می تواند به عراقیها بگوید نمیتوانند از ذخایر نفت و گازشان برای زنده ماندنشان استفاده کنند؟...
@tribunesarzaminman
عشق
گوش به دل خاک نهادم
از دلدادگیش با باران برایم گفت
گوش به دل آب نهادم
از عشق خودش و سرچشمه هایش برایم گفت
گوش به دل درخت نهادم
از شیفتگی به برگهایش برایم گفت
گوش که به دل خود عشق نهادم ،
برایم سخن از آزادی گفت.
شیرکو بیکس
ترجمه : بهروز حسن زاده
@tribunesarzaminman
نگاه جهان به اسرائیل، زیر و رو شده
بازگشت اسرائیل به
پیش از 7 اکتبر ناممکن است!
وزیر خارجه امریکا پس از سفر، دیدار و مذاکراه با نخست وزیر و ژنرال های جنگ طلب اسرائیل که هر دو در جنگ غزه وامانده اند، اعلام کرد که تشکیل یک کشور فلسطینی به سود روابط اسرائیل با کشورهای عرب منطقه و راه حل کنترل ایران است. بلینکن دقیقاً گفت: «تشکیل کشور فلسطین بهترین راه منزوی کردن ایران، حزبالله و حوثیهاست»
او در حقیقت بر همان طرحی که نتانیاهو تا پیش از حمله 7 اکتبر حماس به داخل اسرائیل دنبال می کرد تاکید کرد. اگر نبود وحشت از افکار عمومی جهانی، نفرت وسیع مردم جهان از اسرائیل، ناتوانی ارتش اسرائیل در شکست فلسطینی ها در غزه و همچنین بحران اقتصادی ناشی از ادامه جنگ و بسته شدن تنگه باب المندب به روی کشتی های حامل بار برای اسرائیل، وزیر خارجه امریکا چنین مسئله ای را مطرح نمی کرد. این اظهار نظر او صرفاً برای رسانه ها بیان نشده و باحتمال قریب به یقین در جلسات محرمانه با رهبران نظامی و دولتی اسرائیل نیز مطرح و ای بسا در باره آن تصمیم گرفته شده باشد. یعنی خاتمه دادن به جنگ غزه و بازگشت دوباره به سیاست پیش از 7 اکتبر. بازگشتی که بسیار دشوار است، به این دلیل که دیگر کوچکترین اعتبار و اعتمادی به دولت اسرائیل در میان کشورهای عرب منطقه وجود ندارد، نفرت مردم از اسرائیل عمیق تر و گسترده تر از آنست که بتوان به این آسانی به قبل از 7 اکتبر بازگشت و ویرانی و کشتاری که اسرائیل در غزه از خود باقی گذاشته، نفرت و عزمی به مراتب قوی تر و بیشتر از 7 اکتبر برای مبارزه با اسرائیل در میان فلسطینی ها بوجود آورده است. ضمن آنکه این عقب نشینی و بازگشت به گذشته، عملاً اعتراف به شکست در جنگ غزه است.
آیا راه حل دیگری برای امریکا و اسرائیل باقی مانده است؟ حتی دیوید کامرون نخست وزیر اسبق و وزیر خارجه کنونی انگلستان نیز روز گذشته گفت: «نگرانم که مبادا اسرائیل قوانین بینالملل را نقض کرده باشد.»
این سخن بسیار محتاطانه عملاً به معنای نقض قوانین بین المللی است که اکنون در دادگاه لاهه با شکایت افریقای جنوبی در حال بررسی است. اسرائیل در جنگ غزه 30 هزار کشته روی زمین و تعدادی کشته در زیر آوار از خود باقی گذاشته که با بیرون کشیده شدن اجساد این زیر آوار ماندگان رقم 30 هزار بسیار زیادتر خواهد شد.
آفریقای جنوبی در دیوان لاهه اسرائیل را به نقض کنوانسیون نسلکشی متهم کرده است. چنان که حتی حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل نیز نمیتواند کشتار مردم در غزه را توجیه کند.
وزیر خارجه آمریکا: تشکیل کشور فلسطین بهترین راه منزوی کردن ایران، حزبالله و حوثیهاست
@tribunesarzaminman
هوشنگ ابتهاج(سایه)
زندگی موسیقیایی
@tribunesarzaminman
متهم میکنم
پیشگوییهای فرستادگانی را
که از صندلیهای راحتی نجوا میکنند.
متهم میکنم
مریدانی را که واژهی سلوک را
نمیفهمند .
متهم میکنم مردانی را که از روی سکوی
پارکها اعتراض میکنند.
متهم میکنم
گربه را که با نگاههای مزورانه
شیر را
از نعلبکی لیس میزند
متهم میکنم حیوان دوستانی را
که مگس می کشند و گوشت میخورند
متهم میکنم
گیاهخوارانی را که
مدعی داشتن جسم انسانیاند و کودکانشان را کتک میزنند.....
من نفی بلد میکنم
هواداران مذهب را، مذهبشان
هر چه میخواهد باشد باشد .
نفی بلد میکنم
آنان را
که به اسطورهها به عنوان بنیاد استوار ملیت خود نیاز دارند
نفی بلد میکنم
آنان را که مغزشان را بر دیوار آجری نکوبیدهاند
تا بدانندکه مغز از چه ساخته شده است.
نفی بلد میکنم
بیمارستانها را، زندانها را ، و مدرسهها را که در آنها هیچ امیدی نیست.
نفی بلد میکنم
خورشید را
اگر ارادهام بر آن قرار گیرد که در ظلمت زندگی کنم
و همگان را وادارم درظلمت زندگی کنند.
نفی بلد میکنم
خدایان را
هرگاه بخواهند در طرحهای شجاعانهی من مداخله کنند
گاوین بنتاک
برگردان: احمد میر علایی
@tribunesarzaminman
مشکلات مالی؛ خودکشی کارگرِ میدانِ ترهبار خانیآباد و محیط بان گیلانی
هادی اسدی (کارگر نگهبان کلاه سبز میدان ترهبار مرکزی تهران اهل مشگین شهر) روز شنبه این هفته با حلق آویز کردن خود در منطقه خانیآباد؛ در دهه سوم زندگی اش به حیات خود پایان داد….
به گزارش ایلنا، برخی از همکاران نزدیکتر او که بیشتر با وی ارتباط داشتند، میگویند این اواخر مدام از دیگران درخواست کمک و پول دستی کرده، عصبیتر شده و حتی بیشتر از همکارانش فاصله گرفته بود.
مرگ «هادی» کارگرِ سادهی میدانِ ترهبار خانیآباد شاید به همین زودی از اذهانِ همکارانش پاک شود و با حذفِ نامش از میانِ کارگران در سیاحهی کارگران شاغل در این میدان، وقتی نوبتِ استراحتشان رسیده یا پایان ماه که باید فیش حقوقی به دستشان سپرد، خیلی زود «هادی» را حتی دوستان نزدیکش به یاد نخواهند داشت اما خانوادهی این کارگر در نبود سرپرستِ خود چگونه و از چه مسیری به زندگی خود ادامه خواهند داد؟
محیط بان گیلانی در اقدامی هولناک دست به خودکشی زد
یک محیط بان گیلانی در اقدامی هولناک دست به خودکشی زد. به گزارش دیده بان ایران؛ فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور خبر خودکشی یک محیطبان شهرستان آستارای استان گیلان را تأیید کرده و گفته است به نظر میرسد مشکلات مالی در خودکشی این محیط بان نقش داشته است.
@tribunesarzaminman
شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری ،
چهارشنبه ۲۷دیماه۴۰۲
ماههای متوالی ادامهی تجمع همکاران استوار آغاجاری؛ و همچنان نهضت پیگیری و مطالبهی حق و حقوق توسط کارکنان آغاجاری ادامه دارد...
همان همیشگی
اهم مطالبات:
برکناری مدیران نالایق
➖حذف کامل سقفحقوق
➖حذف محدودیت حقسنوات بازنشستگی
➖عودت کسورات مازاد مالیات
➖اجرای کامل ماده۱۰ و پرداخت بک- پی
عدم ادغام و دستدرازی به صندوق بازنشستگی کارکنان
@tribunesarzaminman
به شبنمی می ماند آدمی
و عمر چهل روایتش،
به لحظه رویت نور
بر سطح سبز برگی
می لغزد و بر زمین می چکد....
تا باری دیگر
و کی؟
وچگونه؟
وکجا؟...
#حسین_پناهی
@tribunesarzaminman
بازی با ابرها
@tribunesarzaminman
بازی با ابرها
@tribunesarzaminman
بازی با ابرها
@tribunesarzaminman
آنقدر در میهنمان درد بسیار است که دمی پناه بردن به کودک درون می تواند آرامش بیافریند
@tribunesarzaminman
حمله پلیس برلین به تظاهرکنندگان کمونیست حامی فلسطین
امروز پلیس در برلین به تظاهرکنندگان کمونیست که در سالگرد قتل رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت، رهبران قیام کارگری اسپارتاکوس، شعارهایی در حمایت از فلسطین میدادند، حمله کرده و تعدادی را دستگیر کرد. همچنین دستکم ۱۵ نفر بر اثر جراحات وارده در بیمارستان بستری شدهاند.
تظاهرکنندگان همچنین خواستار توقف حمایتهای رژیم آلمان از نئونازیها در اوکراین و اسرائيل در اراضی فلسطین هستند.
این تظاهرات که به "لوکزامبورگ لیبکنشت لنین" (LLL) موسوم است، رویداد برجسته سالانه سازمانهای کمونیستی و سوسیالیستی در آلمان است. هر سال هزاران نفر از سراسر کشور بسیج میشوند تا با هم به سمت "مزار سوسیالیستها" در پایتخت راهپیمایی کنند و یاد سه رهبر کمونیست رزا لوکزامبورگ، کارل لیبکنشت و ولادیمیر لنین را گرامی بدارند.
همچنین دیروز شعارهایی برای «آزادی فلسطین» در کنفرانس بینالمللی رزا لوکزامبورگ در برلین طنینانداز شد.
@tribunesarzaminman
وزارت دفاع آمریکا:
یک میلیارد دلار از تسلیحات اهدایی به اوکراین گم شده است!/العربية
زمین و زمان داد میزند که اینها ماندنی نیستند.
✍ ناصر دانشفر
سال ۸۸ من نیز به مانند بسیاری از هموطنان افتخار فتنهگری نصیبم شد. بر خلاف نظر حضرتآقا ما بدنبال اردوکشی خیابانی نبودیم، اما حالا میفهمیم که بیهوده آمده بودیم رأیمان را پس بگیریم.
به همین جرم دستگیر شدم و توسط مدافعان ولایت به انحاء مختلف تحقیر و تنبیه گردیدم. پس از انداختن پلاک به گردن و گرفتن عکس به مدل تبهکاران، امضاء برگهٔ از پیش آماده شدهٔ اتهامات، برای محاکمه اعزام، اما پس از مدت کوتاهی آزاد شدم.
فردا صبح راهی مدرسه شدم که طبق معمول به تدریس درس دیفرانسیل بپردازم. چند دقیقهای از حضورم در کلاس نگذشته بود که مدیر مدرسه با چشمانی اشکآلود در زد و از من خواست که همراهش به دفتر وی بروم.
دل توی دلم نبود و نمیدانستم که چرا حال و احوالش اینگونه گشته، پرسیدم چه شده؟ گفت: تماس گرفتهاند و گفتهاند که همین حالا باید از کلاس بیرون بیاید والا خودت اخراجی.
مانده بودم که چه بگویم، گفتم اجازه هست با بچهها خداحافظی کنم. بندهٔ خدا از شرمندگی نمیدانست که چه کند، گفت برو، مشکلی نیست.
برگشتم به کلاس کیف کوچکم را برداشتم و به بچهها گفتم که چه اتفاقی افتاده و دیگر اجازه ندارم معلمی کنم. عزیزان گلم چنان آشفته شده بودند و درد و رنجشان را به گونهای بروز میدادند که امکان تصویر کردن و یا قلمی نمودن آن صحنهها هیچگاه برایم مقدور نخواهد شد.
چند دقیقهای با بغض صحبت کردم، از جمله گفتم رژیمی که از یک معلم ساده تا این حد هراسناک است و حضور وی را در کلاس برنمیتابد، بیشک ماندنی نیست. آن روز را هرگز فراموش نمیکنم و به گمانم قشنگترین و پر افتخارترین روز معلمی من بوده است.
اما شاید بپرسید که چه شد که یکباره به یاد آن روز افتادهام؟ عرض میکنم، احتمالاً باخبر شدهاید که الههٔ محمدی و نیلوفر حامدی به قید وثیقه آزاد شدند. چند دقیقهٔ پیش عکسی از این دو مبارز خستگیناپذیر منتشر شد که در ذیل این متن قابل مشاهده است. هر چه به این عکس بیشتر نگاه کردم مطمئنتر شدم که جمهوریاسلامی رفتنی است.
به چهرهٔ معصوم این دو دختر جوان بنگرید، ذرهای شرارت در آن میتوان دید؟ آیا جز صفا و صمیمیت در نگاه آنان چیز دیگری قابل مشاهده است؟ این نظام به کجا رسیده که جوانانی چون اینان را به حبس میبرد، برخی از آنان را نابینا میسازد و عدهای را با گلولههای آتشین یا طناب دار از هستی ساقط میکند؟ این رفتار، رفتار یک نظام مقتدر و ماندگار نیست.
رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون
مردم شک نکنید که اینان رفتنیاند، پس به فکر فردای سرزمین مادری باشید.
عزت زیاد
سرچشمه کانال میرحسین موسوی
@tribunesarzaminman
«گوانتانامهرا»
قطعهی معروف «گوانتانامهرا» ساختهی شاعر، متفکر، نویسندهی انقلابی و قهرمان کوبایی «خوزه مارتی» است که در سال ۱۸۹۵ سروده شدهاست.
خوزه مارتی از هفده سالگی وارد جنبش انقلابی شد و در اثر این فعالیت از کوبا تبعید گردید، سالیان دراز در مهاجرت و از آن جمله دوازده سال در تبعید بسر برد.
در ۴۲ سالگی به کوبا بازگشت و در نبرد ضد امپریالیسم شرکت کرد و در این نبرد کشته شد. خوزه مارتی قطعه «گوانتانامهرا» را که معروفیت جهانی دارد در آستانهی مرگ سروده است.
آزادهای هستم از دیار رویش نخلها،
پیش از مرگ میخواهم
تا منظومهی روح خود را
فریاد کنم،
شعرم گاه سبز روشن است
و گاه سرخ شعلهور
چون آهوی زخمی است
که به کوهستان پناه میبرد
رز سفیدی میپرورانم.
در ژوئیه چون ژانویه
برای آزادهترین رفیق
که دستان بازش را به من میدهد
میخواهم سرنوشت خویش را
با همهی بینوایان جهان تقسیم کنم.
من جویبارهای کوهستانی را
بیشتر دوست دارم
تا دریای پهناور را...
مترجم: ش. حسینی
@tribunesarzaminman
مگر نمی شنوی ؟
کُفر بیابان
از عطش
نیست
بلکه زندگی را
در شعاع حسرتهایش
طلب میکند
📝 #برشی_بسیار_کوتاه_از_یک_شعر_بلند
✍ #امید_آدینه
@tribunesarzaminman
🔴🔴ارسالی یک یار قدیمی
، منظومه ی "بابك خرّمدین"
(به فراخور هفدهم دی ؛ سالگرد جانباختن بابک در راه ایران)
دست هایش
بسته بود از پشت
اما مشت،
جامه اش از جنس خون و
جامش از خمخانه ی زرتشت؛
خسته تن؛ جان در خطر؛ آزردهدل خاموش؛
مهر را در سینه می پرورد،
کینه را در خویشتن می کشت؛
ارغوان دیدگانش
با شفقها و شقایق های میهن
گفتگو می کرد:
تیرباران نگاهش بار گاه معتصم را
زیر و رو می کرد؛
دل
به فرمان دلیری داشت،
ترس را بیآبرو می کرد؛
اهرمن
از خشم میلرزید
دژدل و دژخو و دژآهنگ؛
بانگ زد، با واژههایی زشت و بیفرهنگ..
ای سگ، ای زندیق،
کامت چیست؟
ای موالی ای عجم،
سودای خامت چیست؟
پس چرا از ما نمیترسی؟
پس چرا بر خود نمیلرزی؟
بابک اما
رای دیگر داشت،
کشتی اندیشه در دریای دیگر داشت،
در نگاهش مرگ آسان مینمود اما
زندگی در ذهنِ او معنای دیگر داشت،
زیر لب
نجوای دیگر داشت؛
زنده باید بود و شادی کرد،
مام بوم خویش را باید نگهبان بود،
با پیام راستی
با مردمان بایست رادی کرد،
اهرمن فریاد زد افشین،
چه میگوید؟
و افشین، آه افشین، وای افشین؛
آن گنهکار پریشان روزگار شرمسار از برگ برگِ خونی تاریخ،
آن همان آکنده از هر گند،
@tribunesarzaminman
بسیار خلاف عهد کردی
آخر به غلط یکی وفا کن
ما را تو به خاطری همه روز
یک روز تو نیز یاد ما کن
#سعدی
@tribunesarzaminman
❑ افق روشن
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.
ـ□
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادریست.
روزی که دیگر درهای خانهشان را نمیبندند
قفل
افسانهییست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوستداشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف، زندگیست
تا من به خاطرِ آخرین شعر رنج جستوجوی قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانهییست
تا کمترین سرود، بوسه باشد.
روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم…
ـ□
و من آن روز را انتظار میکشم
حتا روزی
که دیگر
نباشم.
■ احمد شاملو | از دفتر هوای تازه
@tribunesarzaminman
گزارش هایی از پیکار و زندگی مردم
گرانی گلوی تهیدستان جامعه را میفشارد
هرچند قیمتهای مواد غذایی در پی حذف کمکهای دولتی همواره روندی رو به افزایش داشتهاند، باوجود این سیاستهای آزادسازی اقتصادی بدون توجه به نقش مخرب آن بر زندگی و سلامت مردم کماکان ادامه دارند. یارانههای نقدی و طرحهایی چون کالابرگ نیز بهخاطر تورم و سقوط دائمی ارزش پول ملی تاثیری محسوس بر زندگی قشرهای کمدرآمد جامعه نداشته است. گرانیِ روزافزون شیر، ماست، پنیر، در مقام منبعهایی برای تأمین پروتئین و دیگر مواد ضروری برای رشد و سلامت بدن و همچنین جانشینی برای دشواریِ دسترسی به گوشت- قلم مصرفیای که دیگر برای اکثر مردم بهویژه آنانی که زیر خط فقر قرار گرفتهاند به کالایی لوکس و دستنیافتنی تبدیل شده است- دشواریِ دسترسی به این مواد و دیگر مواد لبنی را نیز باعث شده است. بنابه گزارشهای رسمی، همه کارخانههای تولید لبنیات تا پایان ششماههٔ اول امسال بهدلیل افزایش هزینههای تولید ۳۰ درصد به قیمت مواد لبنی اضافه کرده اند… مصرف لبنیات حتی بعد از افزایش مصرف آن بهدلیل گران شدن گوشت و روی آوردن مردم به مواد لبنی، نسبت به سال گذشته پنج درصد کاهش داشته است. البته این کاهش مصرف لبنیات شامل حال خانوادههای مرفه و متعلق به دهکهای بالا نمیشود، دهکهایی که هزینه سبد غذاییشان بنابر آمار منتشر شده ۷ برابر پایینترین دهک جامعه است. بنابه گزارشهای منتشر شده، قیمت یک کیلوگرم شیر خام در طی کمتر از دو سال از ۶ هزار تومان به ۱۵ هزار تومان افزایش پیدا کرده است. بنابر گزارش “فائو” [سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل] مصرف سرانه شیر در ایران ۸۰ کیلوگرم در سال است که نصف مصرف سرانه جهانی است. با توجه به شکاف عمیق طبقاتی در ایران، باید پذیرفت که مصرف سرانه شیر خانوادههای فقیر و فرزندانشان بهمراتب کمتر از این مقدار است. همه اینها در شرایطی است که ایران یکی از کشورهای مطرح در تولید و صادرات لبنیات در منطقه بهحساب میآید. کمبود پروتئین و ویتامینهای لازم تأثیرهایی درازمدت و مخرب بر رشد و سلامت جسمی و فکری بهویژه کودکان، بیماران، سالخوردگان و زنان باردار بهجا خواهد گذاشت و بدن را در مقابل بیماریها آسیبپذیرتر خواهند کرد. گرانی دیگر مواد غذایی ازجمله نان و دارو و هزینههای درمان و اثرهای آلودگی محیطزیستی بهویژه آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، و فشارهای روانیای متعدد ناشی از محدودیتهای اجتماعی و اختناق حاکم، زندگی را برای بسیاری از زحمتکشان و تهیدستان جامعه را به شکنجهای مدام تبدیل کرده است.
مخالفت با حجاب اجباری، بخشی از مبارزه برای دستیابی به حقوق و آزادیهای دمکراتیک فردی و اجتماعی است
بیانیهٔ گروهی از فعالان سیاسی، اجتماعی، و حقوقی داخل کشور پیرامون حجاب اجباری از مهمترین خبرهای هفتههای اخیر بود. ۹ تن از چهرههای سیاسی، اجتماعی، مدنی، و حقوقی ازجمله شخصیتهایی مانند ناصر زرافشان، زهرا رهنورد، صدیقه وسمقی، و دیگران، در بیانیهای در دفاع از پوشش اختیاری و محکومکردن سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی اعلامداشتند: “در روزگاری که گفتمان برابری حقوق انسانها صرفنظر از جنسیت، نژاد، قومیت، عقیده و دین به دالّ مرکزی گفتمان بشریت مترقی تبدیل شده، حکومت اسلامی موضوع حجاب را برای اعمال تبعیض مضاعف علیه زنان ابداع کردهاست.” این فعالان با اشاره به تقابل رژیم با خواست زنان قهرمان و مجموعهٔ جنبش مردمی برای لغوِ حجاب اجباری، در بیانیهشان مینویسند: “نامهٔ محرمانهٔ وزیر کشور که اخیراً توسط روزنامه اعتماد افشا شد فقط دروغگویی وزیر را برملا نمیکند، بلکه نشاندهندهی اتخاذ سیاستهای پنهانکارانهای است که تصمیمگیرندگان آن جرئت پذیرش مسئولیت مربوطه را ندارند. هماهنگی نیروهای مراکز مختلف و نیز مکاتبات بیننهادی نشان میدهد که پدیدهٔ حجاببانی نهیک حرکت خودجوش و مردمی، بلکه یک سیاست سازمانیافتهٔ حکومتی است.”...
@tribunesarzaminman