رئیس بزرگ اتحادیه بومیان بی سی استوارت فیلیپ گسترش صنعت گاز مایع طبیعی و فراکینگ [استخراج گاز از لایههای سنگی زیرزمینی] را گامی ترسناک خواند.
@tribunesarzaminman
دیدم که درخت هست
وقتی که درخت هست
پیداست که باید بود
باید بود
و ردّ روایت را تا متن سپید
دنبال کرد...
@tribunesarzaminman
هنر ، فرهنگ و تمدن به جای جنگ ، تعصب و خونریزی
می گویند خاور میانه مرکز تمدن است. اولین مراکز فرهنگی و تمدن بشری از این منطقه برخاسته است. خاستگاه اولین مظاهر عالی این تمدن از فلسفه و دین و عرفان و شعر و ادبیات و هنر ، در این منطقه بوده است.دریغ و درد که امروز به مرکزی برای جنگ ، کشتار و خونریزی تبدیل شده است. هر روز رنج شنیدن خبری تاسف بار را از این گوشه ی چرکین جهان باید تحمل کرد. می گویند ، نبینید و نشنوید که از آسیب های آن هم مصون بمانید . آخر مگر می شود ، ندید . چگونه می توان چشمها را بست و گوش را پنبه گذاشت و از کنار این همه فجایع گذشت و شکر گفت که " دکان ما را گزندی نبود." مگر نه آن است که امروزه عملاً بخش بزرگی از جامعه و متاسفانه اهالی فرهنگ و هنر نیز همین گونه برخورد را پیشه کرده اند. گویا فراموش کرده ایم که تاریخ فرهنگ ، هنر و ادبیات این مرز و بوم ، تقابل و رویایی اهل هنر است با همه سفاکان و جنایتکاران .
فردوسی در توصیف شاهنامه ، آن را ستم نامه عزل شاهان می نامد:
ستم نامه عزل شاهان بود
چو درد دل بی گناهان بود.
عطار که هفت شهر عشق را گشته بود ، در حمله مغولان به نیشابور در حالی که در آستانه هشتاد سالگی بود ، شمشیر به دست گرفت و به جنگ مغولان رفت و اتفاقاً در نبرد با آنان کشته شد.
مولانا در دشوار ترین شرایط پس از حمله مغولان و در اوج خونریزی ها و تعصبات مذهبی و بی ارزش شدن جان آدمی ، به بزرگداشت انسان پرداخت و دیگر بار به جامعه یادآورد که ارزش آدمی بسی بیش از آنست که این چنین خوارش کرده اند.
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
سعدی رو در روی حاکم زمان خود می ایستد و به یاد او می آورد که اگر در شهنامه ها صحبت از رستم و اسفندیار است ، برای آنست که امثال شمایان بدانید که این جهان از بسی خلق است یادگار و نپندارید که دنیا " ملک مطلقه " شماست.
این که در شهنامه ها آورده اند رستم و رویینه تن اسفندیار
تا بدانند این خداوندان ملک . کز بسی خلق است دنیا یادگار
حافظ در روزگاری می زیست که حکومت از آن جنایتکاری بود که امیر مبارزالدینش می نامیدند . خود را " مبارز دین " می گفت و از پای قرآن بر می خاست و احکام اعدام را شخصاً اجرا می کرد. حافظ با شجاعت او را " محتسب " می نامید. و با صراحت جلوه گری او را در محراب و منبر ، تزویر و ریا معرفی می کند.
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند.
و در جای دیگر به مردم امید می دهد که به " ثبات دهر اعتماد نکنند که این کار خانه ایست که تغییر می کند."
فی الجمله اعتماد نکن بر ثبات دهر
کاین کارخانه ایست که تغییر می کنند.
حتی شاعری چون " صائب تبریزی " نیز در اوج تعصبات حکومت صفویه ، زهد ِ زاهدان خشک را بی کیفیت می نامد تا جایی که محراب نیز از آن به ستوه آمده و به شکل خمیازه ای نمایان شده است:
زهد بی کیفیت این زاهدان خشک را هیچ برهانی به از خمیازه محراب نیست
پیشینه هنر ، ادبیات و فرهنگ این مرز و بوم مقابله با جنگ ، کشتار ، خونریزی و تعصباتی در کور و بی پایه است. امروزه نیز اهل فرهنگ و هنر نباید بی تفاوت باشند . موضوع مردم ، هنرمندان و اندیشمندان جامعه ، جنگ فارس و عرب ، شیعه و سنی و جنگ های قومیتی و نیابتی نیست. خون هیچ انسانی نباید به این دلایل و به هیچ دلیل دیگری ریخته شود.
حداقل کاری که می توان کرد این است که اهالی فرهنگ و هنر و اندیشمندان جامعه در شبکه های اجتماعی به مقابله با جنگ و خونریزی برخیزند و هم صدا اعلام کنند که آنچه امروزه در پیرامون ما رخ می دهد ، هیچ ارتباطی با ما با تاریخ ما با فرهنگ و با هنر و ادبیات ما ندارد. ما با هیچ قومی ، هیچ زبانی ، هیچ ملیت و مذهبی دشمنی نداریم و این گونه جنگ ها و دشمنی ها را نه خواست مردم که در تقابل با آن می دانیم.
بهروزحسن زاده
@tribunesarzaminman
«روشنفکران اخته»
روزی ، انسان ساده یی از ملت من
روشنفکران اخته ی سرزمین مرا
باز جویی خواهد کرد
از آنان خواهند پرسید
چه کرده اند
بدان زمان که میهن آرام آرام
همچون بوسه ی نرمی
کوچک و تنها ، خاموش می شد
در باب جامه هاشان از آنان چیزی
نمی پرسند
نه حتی در باب مبارزات عقیم شان با عدم
نه درباب اساطیر یونان از ایشان
چیزی نمی پرسند
نه در باب نفرتی که از خود دارند
به هنگامی که تنی از ایشان درمحکمه ی وجدان خویش
آماده می شود که به بی غیرتی بمیرد
از حجت نامعقولی که در سایه ی دروغی عظیم آماده کرده باشند
از ایشان چیزی نخواهند پرسید
آن روز ، مردمی ساده خواهند آمد
مردمی از آن دست که در کتاب ها و در اشعار ِ روشنفکران اخته جایی
نداشته اند
مردمی که جامه ی ایشان را دوخته اند
سگ ها و باغ های ایشان را نگهبانی
کرده اند
و به پای ایشان زحمت کشیده اند
و این چنین مردمی از آنان خواهد پرسید :
" چه کرده اید به هنگامی که بیچیزان رنج می برده اند
و نوازش و حیات ، شعله زنان در جان شان خاکستر می شده است ؟ "
روشنفکران اخته ی سرزمین محبوب من
شمارا پاسخی نخواهد بود
کرکس سکوتی احشا شما را خواهد درید
شور بختی تان جان شمارا خواهد جوید
و شما ، شرمسار از خویش
خاموشی خواهید گزید .
اوتو رنه کاستیو
برگردان:احمد شاملو
@tribunesarzaminman
دل قوی دار .
تا جای زخم ِپیکر ِتاریخِ سرزمینم ژرف تر شود ؛
تا فریاد درد تیر کشیدن قلبم ,
هولناک تر باشد ؛
تا شب تاریک دیرتر پاید؛
و طلوع روز روشن برایم دل انگیز تر شود ؛
فریادم خاموش نخواهد شد..
شیرکو بیکس
ترجمه : بهروز حسن زاده
@tribunesarzaminman
درخت کُنار
که شبیه یک انسانه!
سیستان و بلوچستان
@tribunesarzaminman
من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
چیزی نظیر آتش در جانم پیچید
سر تا سر وجود مرا گویی چیزی بهم فشرد
تا قطره ای به تفتگی خورشید جوشید از دو چشمم
این سالها وقتی در فیلم ها وحشیگری فاشیسم را در قتل عام مردم می دیدم و یا صحنه اعدام یا شکنجه را از صفحه تلویزیون نشان می دادند ، رو بر می گرداندم یا خودم را با چیز دیگری مشغول می کردم. تاب دیدن نداشتم.
امروز در مقیاسی دهشتناک مردم بی دفاع را می کشند ، دهها هزار تن بمب بر سر مردم می ریزند ، بیمارستان ها را با قساوت و وقاحتی بی سابقه ویران می کنند و بیماران پیش چشم مردم جهان ، جان می سپارند. تا کنون بیش از ده هزار کودک را سلاخی کرده اند ، چند میلیون انسان را همچون گوسفندانی که در انتظار سلاخی اند ، از این سو به آن سو می کشانند و همه اینها را نه درخفا ، که پیش چشم مردم جهان انجام می دهند.
دولت هایی که مدعی دموکراسی و حقوق بشر هستند با مرگ یک انسان در سرزمین خود فریاد وامصیبتا سر می دهند و در بوق های تبلیغاتی خود می دمند و گوش جهان را کر می کنند؛ حتی حاضر نیستند که نه در عمل فقط در حرف هم خواستار توقف این ماشین عظیم کشتار شوند.
اما دردناک تر و فاجعه بار تر آن است که جماعتی به بهانه این که فلسطینیان در برابر کشتار هر روزه مردمشان عکس العمل نشان دادند و از هر هزار باری که کودکان و زنانشان را می کشند و خانه هایشان را ویران می کنند ، یکی را پاسخ داده اند ، آنان را مقصر می دانند که آغاز کننده حملات بوده اند و هفتاد سال نسل کشی روزمره این مردم را نادیده می انگارند. و به سهولت آب خوردن از کنار مرگ دسته جمعی مردم می گذرند.
در همنوایی و همصدایی با «دموکراسی های حامی حقوق بشر »، که همه ما و از جمله همین جماعت هم نوا نیز در تعاریف آنان از بشر جایی ندارند، نسل کشی و جنایات جنگی اسرائیل را درغزه ، با آنچه در اکراین می گذرد قیاس می کنند و به تبعیت از شعر « گنه کرد در بلخ آهنگری » ، گردن زدن کودکان در غزه را توجیه و تفسیر می کنند. فارغ از آنکه آنچه در فلسطین می گذرد ، با هیچ منطقی و در هیچ تفکر و دیدگاهی در شمار جنگ قرار نمی گیرد . کشتار ، نابودی مردم ، ویرانی خانه ها ، هجوم به بیمارستان ها ، حمله به پناهگاه ها و پناهجویان ، سوق دادن گله وار مردم از جایی به جای دیگر . و ریختن یکصد هزار تن بمب بر سر مردمی که جایی برای پناه بردن ندارند ، جنگ نیست ، کشتار و نابودی و غارت است . وقاحت و بی شرمی نیو لیبرالیسم حاکم بر غرب در این جنایت به وضوح عریان شد و پرده ها برافتاد و جهان، زشتی و پلشتی حاکمان اتو کشیده را نظاره کردند و افسوس که جماعتی که هرگز طرفی از آنان نبستند ، همچنان دل در گرو لفاظی هایشان دارند و راه رفته را باز می جویند.
... افسوس
آفتاب مفهوم بي دريغ عدالت بود و
آنان به آفتاب شيفته بودند و
اكنون،
با آفتاب گونه اي، آنان را
اينچنين دل، فريفته بودند! ...( احمد شاملو)
بهروز حسن زاده
@tribunesarzaminman
🔵🔴برای باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: چینیها الان ۲۰ تریلیون دلار ذخیره ارزی دارند ولی هر شهروند چین با روزی ۱ دلار زندگی میکند!(خبرگزاری ها).
جناب مهندس باهنر لطفا ارقام زیر را که نشاندهنده میزان مصرف رسمی مردم چین است، یادداشت کنید. ماخذ این اعداد و درصدها CIA و یا ویکی پدیا نیست، بلکه اطلاعات رسمی مأخوذ از دولت برادرتان جمهوری خلق چین می باشد:
۱- سرانه مصرف سالیانه گوشت مردم چین در سال ۲۰۲۳، بیش از ۵۳ کیلو بوده است(هفتم جهان)؛
۲- سرانه مصرف آبزیان دریایی مردم چین در سال ۲۰۲۳، حدود ۱۴/۸ کیلوگرم بوده است(چهارم جهان)؛
۳- سرانه مصرف سالیانه میوه مردم چین در سال ۲۰۲۳، بیش از ۸۲/۲کیلوگرم بود.(دهم جهان)؛
۴- سرانه مصرف سالیانه شیرینی مردم چین در سال ۲۰۲۳، حدود ۱۲/۵ کیلوگرم بود(یازدهم جهان)؛
۵- سرانه مصرف سالیانه برنج مردم چین در سال ۲۰۲۳، کمی کمتر از ۷۵/۸ کیلوگرم بود.(نخست جهان.ولی رو به کاهش مصرف)؛
۶- سرانه مصرف سالیانه چای مردم چین در سال ۲۰۲۳، حدود ۳/۵ کیلو بود(نخست جهان)؛
۷- سرانه بیماران بستری مردم چین در سال ۲۰۲۳، فقط ۱/۴ در هر ۱۰۰۰ تن. رتبه ۱۰۶ جهان و بهتر از ایتالیا، ژاپن، آلمان و فرانسه؛
۸- شمار چینی هایی که مرتب ورزش می کنند، در سال ۲۰۲۳، بیش از ۵۰۰ میلیون تن بود. تا دو سال دیگر این تعداد به ۷۰۰ میلیون خواهد رسید؛
۹- تا پایان سال ۲۰۲۳، درصد شهروندان چینی که تحت پوشش کامل بیمه درمانی قرار دارند، ۱/۳ میلیارد یا ۹۵٪ جمعیت این کشور بوده است. تا ۲۰۲۵، با برنامه دولت، ۱۰۰٪ مردم زیر پوشش بیمه قرار خواهند گرفت؛
۱۰- میزان مالکیت خودرو در چین۱۶۰ واحد برای هر ۱۰۰۰ شهروند بود(چهاردهم جهان)؛
۱۱- بر پایه آمار سازمان گردشگری چین(Cnta) در سال ۲۰۲۳،در مجموع ۲/۴ میلیارد سفر در چین انجام شده که بیش از ۶۰٪ آن با هدف گردشگری و تفریح بود(نخست جهان)
۱۲- میزان مالکیت شخصی خانه در چین طی سال ۲۰۲۳، حدود ۹۰/۱٪ بود. از این منظر چین در رتبه نخست جهان و پیش از سوئیس، سنگاپور و سوئد(دوم تا چهارم) قرار دارد ؛
۱۳- سرانه مصرف سالیانه سبزیجات و صیفیجات در چین در سال ۲۰۲۳، بیش از ۳۸۰ کیلوگرم بود(رتبه نخست تولید و مصرف جهان)؛
۱۴- و بالاخره درآمد سرانه چین در سال ۲۰۲۳، بیش از ۱۰۴۰۰ دلار و بر پایه قدرت خرید داخلی، ۲۵۳۰۰ دلار بود.
جناب مهندس باهنر، به گمانتان دستیابی و حفظ چنین سطحی از زندگی، با درآمد یک دلار در روز محتمل است؟!!!هیچ گمان ندارم که جناب شما نخواسته اید برای توجیه نمودار نشیبی فقر در جمهوریاسلامی، دروغ ببافید. به اغلب احتمال این گونه داوری ها ناشی از ناآگاهی است که شوربختانه میان مدیران روبه گسترش و بلکه فراگیری است. وقتی وزیر امورخارجه کشورم در انظار عموم جهانیان، ایالت بلوچستان پاکستان را از روی ندانستن و نپرسیدن استان سیستان و بلوچستان پاکستان می نامد، دیگر از شما که یک مهندس هستید و البته ناحق در جایگاه تشخیص دادن مصالح کشورم نشسته اید، چه انتظاری می رود؟!
✍ #یدالله_کریمی_پور /مدرس ژئوپلیتیک
@tribunesarzaminman
در میانهی خبرهای وحشتناک
از اعدامهای وحشیانه گرفته
تا نسل کشی آدمهای بیگناه به ویژه کودکان
وقتی نظرات برخی از مردم رو میخوانم
حیرت زده می شوم که می بینم جماعتی نه تنها چشم بر جنایت می بندند ، که جلادان را در جای قربانیان می نشانند و قربانیان را جلاد جلوه می دهند.
یاد این شعر تاریخی برتولت برشت افتادم:
ما نیازی به گردباد نداریم
ما نیازی به طوفان نداریم
کارهای وحشتباری که
تندبادها و طوفان ها می توانند
ما خود می توانیم...
گردباد سهمگین است
و طوفنان سهمگین تر
اما هیچ چیزی سهمگین تر
از انسان نیست..
@tribunesarzaminman
دریاچه ارومیه پس از بارش برف و باران
@tribunesarzaminman
“خصوصیسازی” بیانی نولیبرالیستی برای چپاول، مبارزه میطلبد – رَیموند ارنست
برگردان، اقتباس، و تلخیص: مرداد شرقی
پیشدرآمدِ برگرداننده
مارکس و انگلس به انتقاد از شرایط حاکم بسنده نکردند. تعمق و عملکرد آنان تنها مبنایی بود برای تعمق اکثریت در جنبش کارگری به برنامه انقلابی خود. آنان در نامهها و مشارکتهایشان و همچنین در بحثها، رویکردشان را توضیح میدادند تا از این طریق رویکردهای اصلاحطلبانه در سوسیالدموکراسی اولیه را بهعقب رانند. “نقد برنامهٔ گوتا”، پیشنویس برنامهٔ کنفرانس حزب اتحاد سوسیالدموکراسی آلمان در سال ۱۸۷۵/ ۱۲۵۴ خورشیدی، از نظر تئوری بسیار جالبتوجه است.
مارکس در نقدِ “برنامهٔ گوتا” توضیح میدهد تا زمانی که تولید به شیوهٔ سرمایهداری (مالکیت خصوصی) سازماندهی شده باشد، توزیع عادلانهای وجود ندارد: “توزیع وسایل مصرف در هر زمان تنها نتیجهٔ توزیع خود شرایط تولید است”. این بدان معنی است که تا زمانی سرمایهٔ مالی و ابزار تولید در مالکیت خصوصی بورژوازی است، این طبقه قادر خواهد بود همواره ثروت اجتماعی را هرچه بیشتر بهتصاحب خود درآورد و طبقهٔ کارگر تا زمانی که در چنین “شرایط” تولیدی بهسر میبرد، درنهایت همواره زیر بار ستم خواهد بود. هیچ کاری نمیتوان از طریق اقدامهای مالی علیه این روند انجام داد، زیرا قدرت بورژوازی بسیار بیشتر از قدرت حتی تهاجمیترین ادارهٔ مالیاتی است. بازتوزیع مالی از سوی چنین مؤسسههایی در خوشرفتارانهترین حالت آن، تلاشی خوشباورانه برای از میان برداشتن استثمار و ظلم است.
برای نمونه کافیست به شعار مردمفریب سردَر بانک جهانی: “آرزوی ما جهانی بدون فقر است” اشاره کنیم و این فریبکاری را با گزارهٔ “… و اطمینان داشته باشید که این آرزوی ما، در قالب رؤیا باز خواهد ماند.” آشکار کنیم.
بیان تأملهایی بر فعل لاتین “privare” سرآغازی برای بحث و تعمق امروز ما است، فعلی که همهٔ واژهنامههای آلمانی به لاتین آن را “چیزی را از شخصی جدا کردن، شخصی را غارت کردن” و همچنین “رهایی” معنی میکنند، معنیای که در بخش میانی نوشتار حاضر به تفسیر آن- واژهٔ “رهایی”- خواهیم پرداخت.
حتا با اشاره به نقش نخستین مثبت تاریخی مالکیت خصوصی در گسترش قدرت تولیدی، ما به بررسی حقوقی گزارهٔ یاد شده در بالا پا نخواهیم نهاد، و در اینجا به بررسی تفاوت میان دزدی و زورگیری نیز نخواهیم پرداخت، زیرا هر دو بهگونهای تبلور جلوهای از تفسیر معناهای آمده در سطرهای بالا- بهاختصار: “جدا کردن، غارت کردن”- هستند.
با ریزنگریای کنجکاوانه عنصر نهفتهٔ خشونت که نهادی جداناپذیر از “خصوصی” و فرایند عمومیت بخشیدن به آن یعنی “خصوصیسازی” است، آشکار میشود. بدینسان ما دریافتی واقع بینانهتر از “خصوصی” را بهچالش میکشیم تا در چنین نگاهی دریابیم که این “خشونت” چگونه از سوی افراد یا جامعه بهصورت عام خود احساس میشود. آیا اصلاً “خصوصی” یا عمومیت بخشیدن به آن که “خصوصیسازی” است، همچون چیزی “خشونتآمیز” تجربه میشود؟
شاید بسیاری “خصوصی” را مثبت و ارزش تلاش عنوان کنند؟ اما خلاصهٔ بازگو کردن تجربهٔ واقعی آن اینگونه است: در زمانی که عنصر خشونت نهفته در اینجا و آنجا بهگونهٔ اجبار سایهاش را بهشکل ریاضت بر زندگی مردم تحمیل میکند، صدای نارضایتی از ناتوان بودن یا خواهان نبودن دولت یا ضعیف شدن “بخش عمومی” به فریاد تبدیل میشود، چرا که همان خشونت نهفته اکنون به اجبار سایهٔ شومش را بر ما نمایان میکند.
ما در اینجا با رجوع به بخشی برجسته شده از “مانیفست حزب کمونیست” گواهدهندگان به شُبههها در دیدگاه مارکسیستی نسبت به “خصوصی” را به خود شُبههگرایان وامیگذاریم، زیرا “آفتاب آمد دلیل آفتاب”:
“ما کمونیستها را سرزنش میکنند که میخواهیم مالکیتی را که افراد شخصاً بهدست آورده و حاصل کار خودشان است، مالکیتی که بنیاد هرگونه آزادی، فعالیت، و استقلال فردی را تشکیل میدهد، براندازیم. مالکیت شخصی حاصل کار و لیاقت خودشان! شاید شما از آن مالکیت خردهبورژوایی و خردهدهقانی که پیش از مالکیت بورژوازی وجود داشته است سخن میگویید؟ ما را نیازی به برانداختن آن نیست. پیشرفت صنعت آن را برانداخته و هر روز در کار برانداختن آن است. یا شاید از مالکیت بورژوازی امروزین سخن میگویید؟ ولی مگر کار مزدوری، کار پرولتر، برایش مالکیت ایجاد میکند؟ بههیچوجه” [“مانیفست حزب کمونیست”، کارل مارکس و فردریش انگلس، ترجمهٔ محمد پورهرمزان (ترجمه جدید)، انتشارات حزب تودهٔ ایران، ۱۳۸۵، چاپ دوم، صفحه ۴۰].
دفاع آمریکا از اقدامات اسرائیل علیرغم حکم دادگاه لاهه
علیرغم صدور حکم در دیوان بینالمللی دادگستری علیه اسرائیل دولت آمریکا به حمایت از اقدامات این رژیم در غزه ادامه داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا علیرغم صدور حکم در دیوان بینالمللی دادگستری علیه اسرائیل باز هم به دفاع از اقدامات این رژیم در غزه پرداخت.
طبق گزارش شبکه خبری الجزیره سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت ادعاهای مطرحشده علیه اسرائیل در خصوص نسلکشی در غزه «بیاساس» هستند.
@tribunesarzaminman
تنظیم مقررات هوش مصنوعی و کارِ پلتفرمی در اروپا: چارهجویی برای استخراج (دیجیتال) ارزش
ترجمه شده از نوشتهٔ کارولین مورفی و تونی داندن در نشریهٔ حقوق سندیکایی بینالمللی، شمارهٔ ۳، ۲۰۲۳
کاربرد هوش مصنوعی (AI) در شکل دادن به کار و اشتغال تقریباً در همهجا دیده میشود. نام شرکتهایی مانند اوبر (Uber)، دلیورو (Deliveroo)، آمازون، گوگل (و بسیاری دیگر [از جمله نمونههای ایرانی اسنپ و تپسی و دیجیکالا]) بخشی جدانشدنی از زندگی روزمرهٔ مردم شده است، هم بهدلیل خدماتی که میدهند و هم چون محلهایی برای کار و اشتغالاند. اقتصاد گیگ [پراکندهکاری و بیثباتکاری غیراستخدامی و غیررسمی، بدون مزایا، و اغلب بر اساس پلتفرمهای دیجیتال] شاید در مقایسه با دیگر شکلهای اشتغال مزدی نسبتاً کوچک باشد، اما بُرد و گسترهٔ فناوریهای آن، از جمله هوش مصنوعی، بهسرعت در حال رشد است که در ضمن، با روشهای جدید مدیریت کارگران نیز همراه است. در اروپا، اکنون در حدود ۲۸میلیون نفر از طریق پلتفرمهای دیجیتالی مشغول کارند که در آنها از هوش مصنوعی استفاده میشود. پیشبینی میشود که این تعداد تا سال ۲۰۲۵ تا ۵۲درصد افزایش یابد (یادداشت ۱ در انتهای مقاله را ببینید).
در این مقالهٔ کوتاه نگاهی میاندازیم به «کار پلتفرمی»، کاربردهای گستردهتر هوش مصنوعی و امکان تنظیم مقررات برای آن، همراه با اینکه چگونه سندیکاها و اتحادیهها (کارگران) میتوانند در چنین عرصههایی دست به اقدام و حرکت جمعی بزنند.
کار پلتفرمی چیست؟
شورای اروپا کار پلتفرمی (platform work) را شکلی از اشتغال تعریف میکند «که در آن سازمانها یا افراد از پلتفرمهای آنلاین برای دسترسی به سازمانها یا افراد دیگر و حل مشکلاتی خاص یا ارائهٔ خدماتی خاص در ازای پرداخت [پول یا معادل آن] استفاده میکنند.» (یادداشت ۲)
[پلتفرم مجموعهای سختافزاری-نرمافزاری است بهصورت برنامکهای (اپلیکیشینها یا اپهای) خاص، مانند تلگرام یا گوگل یا اسنپ و دیجیکالا، از جمله برای خرید و فروش کالا و خدمات، تراکنشهای بانکی، تبلیغات، آموزش، اطلاعرسانی، و کاریابی]
از دیدگاه حقوق کار، مقررات هوش مصنوعی، و کوشش اتحادیهیی و سندیکایی، توجه به الگوی کسبوکار [پلتفرمی] اهمیت مییابد. شالودهٔ این الگو چنین است: تولید درآمد (ارزش) از راه تطبیق دادن درخواستهای مشتری برای خدمت یا کاری خاص با کارگرانی که مایل به انجام وظایف مورد نیازند. نکتهٔ اصلی در این الگوی کسبوکار این است که آنهایی که کار را انجام میدهند معمولاً خویشفرما یا آزادکار (فریلَنسِر) هستند. این الگو میتواند برای میلیونها نفر، که بسیاری از آنها در بخشهای کمتر توسعهیافتهٔ جهاناند، فرصتی برای دسترسی به کار با مزد فراهم کند؛ جمعیتی که در غیر این صورت ممکن است چنین فرصتی برای اشتغال نداشته باشد. اما، یکی از پیامدهای این الگو این است که دسترسی پیدا کردن به چنین کارهایی خطرهایی نیز برای کارگران همراه دارد. برای مثال، این بهاصطلاح کارگران پراکندهکار خویشفرما (گیگ) فاقد حمایتهای شغلیای هستند که بسیاری از شهروندان از آنها برخوردارند. پیکهای تحویل غذا در خیابانها، یعنی در محل کارشان، اغلب در معرض حوادث گوناگون و خشونت قرار میگیرند. دیگرانی که از طریق پلتفرمهای دیجیتال استخدام میشوند- مثلاً پرستاران یا خدمتکاران و کارگران خانگی، که بیشترشان زناند- مورد اذیت و آزار و استثمار قرار گرفتهاند.
به طور کلی، بسیاری از حقوق استخدامی مانند ساعت کار معیّن، بهداشت و ایمنی، حداقل مزد، ممانعت از اخراج ناعادلانه، که حاصل مبارزات زحمتکشان است و حقوق مسلّم فرض میشود، از دسترس کارگران پلتفرمی خارج است. استفاده از هوش مصنوعی در بخشهای دیگر نیز ممکن است باعث کاهش چنین حمایتهایی شود.
بهدلیل این مسائل، سیاستگذاریها اکنون به این سمت هدایت میشود که در حوزهٔ کارهای پلتفرمی، و برای آنهایی که در معرض فشار فزایندهٔ هوش مصنوعی در کارشان قرار دارند، به حمایتهای شغلی و استخدامی بهتری نیاز است. در اتحادیهٔ اروپا، سه روند مرتبط با یکدیگر وجود دارد که احتمالاً برای اتحادیههای کارگری و سازماندهی نیروی کار در سالهای آتی اهمیت دارد...
@tribunesarzaminman
غوغای ستارگان
پروین
@tribunesarzaminman
سیاستهای رژیم ولایتفقیه علیه حقوق و معیشت زحمتکشان
بهرغم تشدید فشار و تحمیل فقر و محرومیت به بخش بزرگی از جامعه از سوی رژیم فاسد و غارتگر ولایی برای غارت زحمتکشان و تحمیل حالت تدافعی به آنان، روزانه شاهد گسترش اعتراضها و اعتصابهای بخشهای مختلف زحمتکشان هستیم. اعتراضهای بازنشستگان صندوقهای مختلف و مبارزه کارگران بخشهای مختلف صنعت نفت مانند: اعتراض و اعتصاب کارگران مجتمع پارس جنوبی برای اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، اعتراض کارکنان شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری و شرکت فلاتقاره سیری برای حذف کامل سقف حقوق، عودت کسورات مازاد مالیات، مبارزه کارگران صنعت فولاد و معادن، مبارزه کارگران و بازنشستگان مخابرات و توزیع برق، مبارزه معلمان و پرستاران، نمونههایی از این اعتراضها و مبارزهها است. اجرای قانون طبقهبندی مشاغل یکی از خواستههای مهم طبقه کارگر کشور بوده است. بهدنبال مبارزه متحد کارگران فولاد اهواز و تحمیل اجرای طبقهبندی مشاغل واقعی به رژیم ولایی، ۱۶ دیماه ما شاهد خواسته بازنگری در اجرای طبقهبندی مشاغل در “پالایشگاههای گاز مجتمع گاز پارس جنوبی”، اجرای درست و بازنگری طرح طبقهبندی مشاغل در مجتمع نیشکر هفتتپه، وصول مطالبات مزدی و اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و نزدیک کردن حقوق کارگران مجتمع “فولاد پارس هفتتپه” به دیگر شرکتهای فولادی بودیم و روز ۱۸ دیماه نیز اعتراض گستردۀ کارگران معدن زغال سنگ طرزه البرز شرقی با خواسته “بازنگری در اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و نزدیک کردن حقوق خود به کارگران دیگر شرکتها” را شاهد بودیم. روز ۱۸ دیماه همچنین کارگران فولاد پارس هفتتپه که در اعتصاب هستند تجمع اعتراضیای مشترک با بازنشستگان تأمین اجتماعی شوش برگزار کردند.
بر اساس ماده ۴۱ قانون کار شورای عالی کار همهساله باید میزان حداقل مزد کارگران را بر اساس دو معیار تعیین کند. نخست: سبدِ معیشت و دوم: نرخِ تورم واقعی. با نرخ تورم لگامگسیخته و در شرایطی که دستمزد و مستمری اکثر کارگران و بازنشستگان یکچهارم خط فقر بالای ۳۰ میلیون تومان در تهران و کلان شهرها و ۲۵ میلیون تومان در ماه در شهرستانهاست و وزارت کار خواستههای مکرر ۹ ماه قبل برای ترمیممزد و مستمری را رد کرده است، با هدف آزادسازی مزد و تحمیل مزد توافقی بهمیل کارفرما و حفظ حالت تهاجمی در مقابله با جنبش “زن زندگی آزادی”، کارگزاران رژیم و اتاق بازرگانی یورشی گسترده برای تحمیل بهاصطلاح مزد منطقهای برای سال ۱۴۰۳ را آغاز کردهاند. بهرغم اصرار زحمتکشان به قرار گرفتن ترمیم مزد در دستور کار شورای عالی کار، “به پیشنهاد وزارت اقتصاد”، وزیر کار مرتجع صولت مرتضوی، هر دو جلسه اخیر شورا را بهبررسی “مزد منطقهای” اختصاص داده و از قرار دادن خواست ترمیممزد در دستورکار خودداری کرده است. در گفتگویی با ایلنا در ۱۸ دیماه یک فعال کارگری “مزد منطقهای” را یک “کوچه انحرافی” خواند و اهداف کارگزاران رژیم در اصرار بهاجرای “مزد منطقهای” را “فلج” کردن و به “حاشیه” بردن مذاکرات مزدی ۱۴۰۳ توصیف کرد. او افزود: “بدون اعمال سازوکارهای لازم، مزد منطقهای امکان پیادهسازی و استقرار ندارد… باید مشارکت نمایندگان واقعی کارگران در استانهای مختلف بهرسمیت شناخته شود.” یکی از شعارهای تجمع اعتراضی بازنشستگان اهواز، کرمانشاه، و شوش در ۱۸ دیماه عبارت بود از: “شورای عالیِ کار، حامیِ سرمایهدار”.
بر اساس گزارش ۱۳ دیماه ایلنا، همزمان با جلسهٔ نهم دیماه شورای عالی کار و با تأکید روی “پیشنهادات بسیار علمی و کارشناسانه”، یکی از اعضای اتاق بازرگانی توئیت زده بود که “دستمزد کارگران تهرانی حدود ۱۰ میلیون تومان، دستمزد کارگران در سیستان و بلوچستان ۳ میلیون تومان و در باقی استانها دستمزد بین ۳ تا ۱۰ میلیون تومان” باشد. در این مورد ۱۳ دیماه یکی از اعضای کارگری شورای عالی کار به خبرنگار ایلنا گفت: “وزارت اقتصاد بهدنبال تصویب مزد توافقی بنا بهمیل و ارادهٔ مؤسسه خیریه نذر اشتغال و نهادهای مشابه است. … هیچکجا در کشور سبد معیشت… کمتر از ۱۸ تا ۲۰ میلیون تومان نیست!” یک کارگر زن با ماهیانه حقوق “۷ تا ۹ میلیون تومان” و مسئول اصلی تأمین درآمد خانوار در زاهدان نیز به خبرنگار گفت: “ایشان بیایند با ۳ میلیون تومان در زاهدان یک آپارتمان کوچک برای یک خانواده ۳ نفره اجاره کنند”. یک کارگر شهرداری خاش که ماهها دستمزد را با تأخیر دریافت میکند نیز گفت: “با ۸ یا ۹ میلیون تومان حقوق نمیتوانیم هزینههای سفره را تأمین کنیم، اجاره خانه بماند!… آنانی که میگویند کارگران سیستان و بلوچستان باید با ماهی ۳ میلیون تومان حقوق زندگی کنند، قیمت کت و شلوار خودشان بیشتر از ۳ میلیون تومان است!”...
@tribunesarzaminman
سرمایهداری، زیستن در زمین را ناممکن میسازد!
در هفتههای گذشته با فاجعههای طبیعیای متعدد در نقاط مختلف جهان روبرو بودیم که باز باعث کشته شدن صدها انسان، بیخانمانی دههاهزار نفر، و کوچ اجباری هزاران خانواده شد.
واقعیت امر این است که در تمامی این فاجعههای زیستمحیطی زحمتکشان بیشترین صدمه و فشار را متحمل میشوند. آنان با از دست دادن کار، مسکن، و تمامی امکانهای زندگیشان فرصت بازگشتن به وضعیت قبل از رویداد فاجعه زیستمحیطی را عملاً هیچوقت در زندگی پیدا نمیکنند. بهعنوان نمونه، آتشسوزی اخیر در جزیرهٔ “مائووی” (یکی از جزایر هاوایی) تمامی ساختمانهای مسکونی و تجاری منطقهٔ لاهینا را با خاک یکسان کرد و هزاران ساکن این مناطق را بیخانمان کرد. هنوز یک هفته از این حادثه نگذشته بود که شرکتهای مقاطعهکاری ساختمانی با حضور در زمینهای خاکستر شده به کسانی که خانه و کاشانهشان را از دست داده بودند اعلام کردند که ما اینجا آمدهایم که تمامی زمینهای شما را بخریم و شما را از ورشکستگی نجات دهیم. گستاخی شرکتها را مردم با شعارهایی علیه آنها و نیز دولت پاسخ دادند. ولی واقعیت چنین است که درنهایت مردمی که تمامی داروندارشان را از دست دادهاند و دولت نیز هیچ کمکی به آنان نمیکند مجبور خواهند شد بهقیمتی بسیار نازل زمینهایشان را بفروشند.
در بازدید بایدن و همسرش از این جزیره در بهاصطلاح اظهار همدردی با ساکنان آنجا دو هفته پس از این آتشسوزی، مردم با پلاکاردها و شعارهایی کمک دولت به ساکنان بهجای ارسال پول و اسلحه به اوکرائین را خواستار شدند. در آتشسوزیای دیگر که در غرب کانادا پیش آمد نیز هزاران نفر به ترک خانه و کاشانهشان مجبور شدند.
در اطلاعیهای اضطراری که از سوی کمیتهٔ استانی “بی سی” حزب کمونیست کانادا منتشر شده است نکتههایی درست و مهم در مورد دلایل بدتر شدن وضعیت محیط زیست در استان “بی سی” ذکر شده است که در زیر ترجمهٔ آن را میخوانید:
اطلاعیهٔ اضطراری کمیتهٔ استان “بی سی” حزب کمونیست کانادا- ۱۹ اوت ۲۰۲۳/ ۲۸ مردادماه ۱۴۰۲
در تابستان امسال بار دیگر آتشسوزیهایی وسیع در جنگلهای کانادا را شاهد هستیم که دال بر شواهدی جدید و چشمگیر مبنی بر تغییرات آبوهواییای هستند که با فعالیتهای اقتصادی انسان- بهویژه انتشار کربن- مستقیماً مرتبط است. پانل بررسی تغییرات آبوهوایی میان دولتهای کانادا هشدار میدهد که تغییرات آبوهوایی تهدیدی در برابر رفاه انسان و سلامت سیاره [زمین] است و تأکید میکند که برای تضمین آیندهای پایدار فرصتی کوتاه وجود دارد. خطرات و اثرات منفی پیشبینیشده و زیانها و خسارتهای مرتبط با هر افزایش گرمایش جهانی افزایش مییابند و امکان اثرگذاری اقدامهایی عاجل را برای کاهش خسارات وارد آمده بهوسیلهٔ اجرای پروژهها در این ده سال را نیز کاهش میدهند.
اما بهجای اقدامی جامع در برابر این بحران، دولت سوسیالدمکرات نئودمکرات “بریتیش کلمبیا” [در کانادا] به حمایت از زیرساختهای جدید سوخت فسیلی ادامه میدهد درحالی که ادعا میکند هنوز میتواند هدفهایش برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای را برآورده کند. دولت همزمان با اعلام برنامههایی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای از بخش سوختهای فسیلی، کارخانه گاز مایع طبیعی سدار را بر خلاف بیانیه آژانس بینالمللی انرژی مبنی بر اینکه “برنامه جهانی به سمت صفر خالص تا سال ۲۰۵۰/ ۱۴۲۹ شامل سرمایهگذاری در پروژههای جدید تأمین سوخت فسیلی نمیشود” و نیز بهرغم هشدار آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد که “سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید سوختهای فسیلی یک جنون اخلاقی و اقتصادی است”، راهاندازی میکند.
دیوید ابی تنها چند هفته قبل از ادای سوگند برای برعهده گرفتن مقام نخستوزیری اظهار داشت: “ما نمیتوانیم از طرفی به توسعه زیرساختهای سوخت فسیلی ادامه دهیم و از طرف دیگر به هدفهای آبوهواییمان دست یابیم.”
در همان روزی که ابی طرحی را برای کاهش آلودگی آبوهوایی ناشی از تأسیسات گاز مایع طبیعی اعلام کرد، همزمان پروژه گاز مایع طبیعی کارخانه سدار را نیز تصویب کرد. کارخانه سدار از مشوقهای مالیای بسیار زیاد که از سوی دولت استانی (بی سی) به صنایع ارائه میشود استفاده کرد. ازجمله این مشوقها به حذف مالیات بر درآمد گاز مایع طبیعی، قیمت پایینتر برق، معافیت مالیات فروش استانی مصالح ساختمانی، و نیز تخفیف مالیات استفاده کربن جدید میشود اشاره کرد.
به همان اندازه شرمآور است که (دولت) نئودمکرات از مشارکت کارخانه گاز مایع طبیعی سدار با بومیان هیسلا بهعنوان فرصتی برای پنهان کردن این واقعیت استفاده میکند که آنان درحال ایجاد پروژههای سوخت فسیلیای جدید هستند.
هرگز نبوده قلبِ من
اینگونه
گرم و سُرخ:
احساس میکنم
در بدترین دقایقِ این شامِ مرگزای
چندین هزار چشمهی خورشید
در دلم
میجوشد از یقین؛
احساس میکنم
در هر کنار و گوشهی این شورهزارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب
ناگهان
میروید از زمین.
آه ای یقینِ گمشده، ای ماهیِ گریز
در برکههای آینه لغزیده توبهتو!
من آبگیرِ صافیام، اینک! به سِحرِ عشق؛
از برکههای آینه راهی به من بجو!
من فکر میکنم
هرگز نبوده
دستِ من
این سان بزرگ و شاد:
احساس میکنم
در چشمِ من
به آبشرِ اشکِ سُرخگون
خورشیدِ بیغروبِ سرودی کشد نفس؛
احساس میکنم
در هر رگم
به هر تپشِ قلبِ من
کنون
بیدارباشِ قافلهیی میزند جرس.
آمد شبی برهنهام از در
چو روحِ آب
در سینهاش دو ماهی و در دستش آینه
گیسویِ خیسِ او خزهبو، چون خزه بههم.
من بانگ برکشیدم از آستانِ یأس:
«ــ آه ای یقینِ یافته، بازت نمینهم!»
@tribunesarzaminman
14 بهمن روز شهادت دکتر تقی ارانی و روز شهدای حزب توده ایران
”سخت پرکار بود. هنگامی که چشم از جهان می بست 36 سال داشت. یعنی در جوانی شهید شد ولی تا آن هنگام کتاب های علمی متعدد و قطور و مقالات سیاسی و حتی آثار ادبی گوناگون نوشته بود. به سبب شوق متنوعی که در فرهنگ انسانی داشت، بسیاز چیزها می دانست: از ریاضی و فیزیک و شیمی گرفته تا فلسفه و روانشناسی و زبان و ادبیات! و در همه این گستره ها مردی ژرف اندیش و پٌر خوانده بود: می اندیشید، می کوشید. زندگی را رسالتی دشوار و پر مسئولیت برای انسان می دانست…“ احسان طبری
14 بهمن ماه امسال مصادف است با هفتادمین سالگرد شهادت دکتر تقی ارانی به دست دژخیمان رژیم رضا خان. دکتر ارانی، اندیشمند فرزانه، کمونیست مبارز و معلم انقلابی میهن ما را در سیاه چال های استبداد به قتل رساندند تا صدای رسا و اوج گیرنده جنبش کارگری و کمونیستی ایران را خاموش سازند. ولی مبارزه ارانی با قتل او خاتمه نیافت و اندیشه های دوران ساز او برای بنا کردن ایرانی آباد، آزاد و رها از بندهای استعمار، استثمار و استبداد، آنچنان نیروی عظیمی را در جامعه ما بسیج کرد و به حرکت درآورد که تا به امروز همچنان به راه پر فراز و نشیب خود ادامه می دهد. پرچم رزم ارانی، نو آوری های او در بردن آگاهی به درون جامعه عقب مانده ایران آن دوران و انتشار آثار علمی، از جمله بنیاد گذاری مجله ”دنیا“ آموزش دهنده نسل های پی در پی ای از انقلابیون برجسته همچون روزبه ها، سیامک ها، مبشری ها، وارطان ها، کیوان ها، حکمت جوها، تیزابی ها، افضلی ها، هاتفی ها و کی منش ها بود که تاریخ واقعی مبارزات مردم، کارگران و زحمتکشان میهن ما را با فداکاری های خود نگاشتند. 14 بهمن همچنین روز شهدای حزب توده ایران و روز تجدید عهد با آرمان های والای جنبش کارگری و کمونیستی میهن ما و تجدید عهد با خاطره کاروان عظیم ده ها هزار شهید توده ای است که جان خود را برای بهروزی توده های ستم دیده کار و زحمت فدا کردند. به قول بالزاک: ”از تمام بذرهایی که بر زمین افشانده می شود خون قربانیان ستم است که غنی ترین محصول را به بار می آورد.“
”با ارانی بوده ایم، با ارانی هستیم و خواهیم بود“ هفت دهه پس از شهادت دکتر تقی ارانی فرزندان و ادامه دهندگان راه او، اعضاء و هواداران حزب توده ایران، به رغم همه پیگردها و سرکوب های خونین و پی در پی رژیم های استبدادی حاکم بر میهن ما همچنان به مبارزه خود ادامه می دهند و تا تحقق آرمان ها والای انسانی که ارانی به خاطر پایبندی به آنها جان باخت، از پای نخواهند نشست.
درود آتشین به خاطره تابناک همه شهدای توده ای و همه رزمندگان راه آزادی و عدالت اجتماعی!
@tribunesarzaminman
تو موجی
تو موجی و دريای حسرت مکانت
پريشان رنگين افقهای فردا
نگاه مه آلوده ديدگانت
تو دائم به خود در ستيزی
تو هرگز نداری سکونی
تو دائم ز خود میگريزی
تو آن ابر آشفته نيلگونی
چه میشد خدايا
چه میشد اگر ساحلی دور بودم
شبی با دو بازویِ بگشودهٔ خود،
ترا میربودم، ترا میربودم
@tribunesarzaminman
🔴سرودهای به یادِ اعدامیان
🔷شیرکو بیکس
هر دوی آن ها در دوراهی مرگ و تاریکی به یکدیگر می رسند…..
در حقیقت ما خود زندگی هستیم و جوانان مان آینده ای بی پایان اند…
خوب به من بگویید: از شرق تا به غرب.. از بالا تا پایین این سرزمین ها
از قدیم الایام تا به امروز.. طناب های دار چه چیزی را توانسته اند در ما بکشند!؟
چه کاری توانسته اند با فریاد بلند مبارزه و آزادی مان بکنند…
طناب های دار توانسته اند «شاهو» را بترسانند..؟
توانسته اند دریاچه ی « وان» و «ارومیه» را خاموش کنند..؟
توانسته اند « پیر مگرون» را به زانو درآورند ؟
آن چه تا به امروز طناب دار توانسته انجام بدهد
نتایج معکوس خواسته های عاملان آن بوده است:
کاروان مان طولانی تر …و
صدایمان زلال تر و نیروها و ازدحاممان بزرگ تر شده است..!
طناب های دار ترسیده اند…..
طناب های دار بازنده های همیشگی اند و ما هنوز هستیم..
.......
بفرمایید سنندج را اعدام کنید؟!
سر مهاباد را ببرید…
بفرمایید نگذارید کودکان ما به دنیا بیایند؟!
بفرمایید
نگذارید باران ببارد و نگذارید گیاه بروید و
نگذارید زمین زندگی کند!
......
از رویا تا شعر و
از شعر تا زن و
از زن تا نان و
تا آب و تا گل و تا چشمه
آن چه را هرگز هرگز نتوانستند اعدام کنند
آینده و آزادی است
مترجم: شهاب الدین شیخی
@tribunesarzaminman
🔻نشر ثالث پلمب شد
🔹حساب مجموعه فرهنگی انتشاراتی ثالث در اینستاگرام اعلام کرد شعبه کریمخان این مجموعه به دستور اداره اماکن پلمب شده است.
@tribunesarzaminman
https://youtu.be/auPoqCUf1iI?si=2fobttCSQXRIQm1a
Читать полностью…خیابانهای اهواز زیر پای کارگران معترض فولاد
کارگران در خیابانها و معابر شهر اهواز از جمله خیابان نادری و پل سفید حضور قاطع دارند. آنها شعار میدهند: «ما کارگران فولاد، علیه ظلم و بیداد، میجنگیم، میجنگیم»
روز یکشنبه هشتم بهمن ماه ۱۴۰۲، کارگران اعتصابی گروه ملی فولاد اهواز پس از تجمع مقابل استانداری خوزستان، فرمانداری اهواز و ساختمان مرکزی بانک ملی استان در سطح خیابانهای شهر دست به راهپیمائی و تجمع زدند.
این ششمین روز متوالی است که کارگران گروه ملی فولاد اهواز دست به اعتصاب و اعتراض میزنند.
کارگران پس از گردهمایی و برگزاری مجمع عمومی در داخل شرکت، در اعتراض به عدم تحقق خواستههایشان تصمیم به تجمع مقابل استانداری گرفتند.
تجمع از مقابل استانداری و با شعارهایی از جمله «مشکل ما حل نشه، اهواز قیامت میشه» آغاز شد. کارگران سپس با حرکت به سمت ساختمان مرکزی بانک ملّی استان، مقابل این محل تجمع کردند و شعار دادند: «بیت الفساد اهواز، همینجاست، همینجاست.»
پس از تجمع مقابل استانداری و ساختمان مرکزی بانک ملّی، کارگران در خیابانهای شهر راهپیمایی کردند و شعار دادند.
از جمله شعارهای کارگران از این قرار بودند:
«همشهری به گوش باش، اهواز صاحاب نداره»
«ما کارگران فولاد، علیه ظلم و بیداد، میجنگیم، میجنگیم»
«مشکل ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست»
«فولادی داد بزن، حقتو فریاد بزن»
«هیهات من الذله»
«عدالتی ندیدیم، ما دیگه رأی نمیدیم»
راهپیمایی کارگران فولاد در خیابان نادری اهواز...
@tribunesarzaminman
اعدام چهار زندانی سیاسی؛ سازمانحقوقبشر ایران خواستار لغو سفر ندا النشیف به ایران در اعتراض به اعدامها شد
«اعدام این چهار زندانی بر اساس اعتراف زیر شکنجه و بدون دادرسی عادلانه صورت گرفته و قتل فراقضایی محسوب میشوند که خامنهای و قوهقضاییه نظام فاسد جمهوری اسلامی باید در قبال این قتلها مورد پاسخگویی قرار گیرند»
اعدام چهار زندانی سیاسی؛ سازمانحقوقبشر ایران خواستار لغو سفر ندا النشیف به ایران در اعتراض به اعدامها شد
سازمان حقوق بشر ایران؛ ۹ بهمن ۱۴۰۲: حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کرد بهنامهای محسن مظلوم، پژمان فاتحی، وفا آذربار و هژیر فرامرزی در زندان قزلحصار کرج به اجرا درآمد.
سازمان حقوق بشر ایران اعدام این چهار زندانی سیاسی را شدیدا محکوم کرده و از جامعه جهانی میخواهد که سکوت خود را در قبال موج اعدامها در ایران بشکنند. این سازمان از ندا النشیف معاون کمیساریای عالی حقوق بشر میخواهد که سفرش به ایران را در اعتراض به اعدامها لغو کند.
محمود امیریمقدم، مدیر این سازمان در این خصوص گفت: «اعدام این چهار زندانی بر اساس اعتراف زیر شکنجه و بدون دادرسی عادلانه صورت گرفته و قتل فراقضایی محسوب میشوند که خامنهای و قوهقضاییه نظام فاسد جمهوری اسلامی باید در قبال این قتلها مورد پاسخگویی قرار گیرند». او در ادامه گفت: «جامعهجهانی باید در قبال اعدامهای بیرویه و روزانه جمهوریاسلامی واکنش عملی نشان دهند و کوچکترین واکنش کمیساریای عالی حقوقبشر سازمان ملل به اعدامها، لغو سفر ندا النشیف معاون کمیساریا به ایران و گفتگو با مقامات جمهوریاسلامی است»...
@tribunesarzaminman
بازپس گیریم. اینجا باید آن چیزها – بهعنوان حداقل – که اگر با نمونههایی بارز و مشخص معرفی شوند عبارتند از: مراقبتهای بهداشتی رایگان، حق تضمین کاشانه مناسب بدون تبعیض برای یکایک مردم و دسترسی بدون مانع به مؤسسات آموزشی مختلف از مهدکودک تا دانشگاه و همچنین مشارکت رایگان در فعالیتهای فرهنگی و ورزشی. درعینحال، ما باید شرایطی را ایجاد و راههایی را پیدا کنیم که این “فتح مجدد” در دست “عموم” باقی بماند و حفظ شود. در تظاهراتی که بهمناسبت “گرانی، نان، و صلح” در آوریل سال جاری ۲۰۲۳ / ۱۴۰۲ در آلمان برگزار شد، سخنران نماینده “جوانان سرخ روستوک“ سخن خود را با این جمله آغاز کرد: “امروزه برای اکثر مردم تصور پایان جهان آسانتر از پایان سرمایهداری است!” البته مشهود است که رسانههای عمومی هر روز بیشتر از دیروز به ما نشان میدهند که در هرجومرج تغییرات اقلیمی چگونه زمین ما بهتدریج فرومیرود و مردم جامعههای بشری در برابر جنگ، کمبود آب، گرسنگی، بحرانهای پیدرپی اقتصادی، تورم و بیماریهای همهگیر پیشبینینشدنی چگونه آسیب پذیرتر میشوند. اعتراض و مقاومت نسل جوان در برابر این افراطهای سرمایهداری نولیبرال کاملاً درکشدنی و موجه است. سخنران مشکلات را بهدرستی تشریح کرد، علتها را بهطورقانعکننده توضیح داد، و از مسئولان آن با صراحت نام برد و در ادامه گفت: ”برای دستیابی به شرایط معقول زندگی، اکثر مردم مدتهاست متوجه شدهاند که از سرمایهداری باید عبور کنیم و به جامعهای بر بنای همبستگی برسیم، اجتماعی که در آن نه سود بلکه سعادت برای زندگی ارجح باشد. اما چرا تصور دست یافتن به چنین هدفی برای ما سخت است؟“
دقیقاً ما از همین رؤیاها که امیدها بر آن استوار هستند نیرو میگیریم، و بدینگونه همدردی مردمی را برمیانگیزیم که میخواهیم در مقام همرزمهایمان بههدف دستیابی به آرمان بزرگمان بههمراهی دعوت کنیم. حتی اگر این هدف بسیار دور باشد، زمان رسیدن به آن نامشخص باشد، همه شرایط فعلی حتی مخالف تحقق آن باشند، دستیابی به این هدف نهتنها مهمترین محرک اقدامهای ما باقی میماند، بلکه به ما اجازه میدهد تا در مبارزه برای دستیابی به سوسیالیسم استوار بمانیم. آگاهی از این که آرزوی رهایی بشر، آرزوی “آزادی، برابری، و برادری” فرونانشدنی است، انگیزه برای دست یافتن به این آرمان، محرک بزرگ ما در تلاش و مبارزه است.
منبع:
مقالهٔ رَیموند ارنست (Raimund Ernst)، منتشر شده در “برگههای مارکسیستی”، آپریل ۲۰۲۳/ ۱۴۰۲
@tribunesarzaminman
ابراز نگرانی مجموعه فعالان حقوق بشر در خصوص سفر تایید شده کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد به ایران
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با انتشار بیانیه ای نگرانیهای عمیق خود را در مورد سفر برنامهریزی شده کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل به ایران، که قرار است از ۱۳ تا ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ انجام شود، ابراز داشت. در نامهای که این سازمان به نادا النشیف، معاون کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل نوشته است، بر اهمیت انجام پیششرطهای اساسی برای تضمین پاسخگویی و حفاظت از حقوق بشر تأکید کرده است.
خبرگزاری هرانا – متن کامل بیانیه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را در ادامه بخوانید:
ابراز نگرانی مجموعه فعالان حقوق بشر در خصوص سفر تایید شده کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد به ایران
به: دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
«پیششرطهای اساسی باید قبل از سفر رعایت شود تا از پاسخگویی و حمایت از حقوق بشر محافظت شود»
ما این نامه را برای طرح نگرانیهای عمیق خود در مورد سفر برنامهریزی شده خانم نادا النشیف، معاون دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر (OHCHR) به ایران، که قرار است از ۲ تا ۵ فوریه ۲۰۲۴ (۱۳ تا ۱۶ بهمن ۱۴۰۲) انجام شود، مینویسیم.
در حالی که ما اهمیت تعامل با کشورها و مسئولان رسمی برای رسیدگی به مسائل حقوق بشر را به رسمیت میشناسیم و چنین تعاملی را وقتی که به طور مداوم و با نیت سازنده صورت میگیرد، تشویق میکنیم، اما اشاره می کنیم که سابقه حکومت ها باید در نظر گرفته شود، تاکنون حکومت ایران تنها با مکانیزمهای سازمان ملل در زمانی که چنین تعاملی با نیازهایش تطبیق داشته است – به ویژه برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و خارجی – همکاری کرده است. ما باور داریم به دلیل سابقه چنین استفاده ابزاری در گذشته، باید چندین عامل حیاتی قبل از بازدید توسط آن نهاد محترم مد نظر گرفته شوند تا از بروز پیامدهای غیرسازنده جلوگیری شود.
در وهله نخست باید اشاره کنیم، زمانبندی تعیین شده بازدید، به باور ما بسیار مشکلساز است، با توجه به نزدیکی این زمان به نشست آتی شورای حقوق بشر. نگرانی قابل توجهی وجود دارد که مقامات ایرانی از بازدید این هیئت برای تضعیف حمایت از تمدید سازوکارهای پاسخگویی حیاتی موجود استفاده کنند، به عبارت دیگر، از مثال سفر شما، بعنوان نمونه مشارکت خود با مکانیزم های سازمان ملل، برای رد گزارشهای مبتنی بر واقعیت و شواهد که قرار است در ماههای آینده در جلسات سازمان ملل ارائه شود استفاده کنند. وجود نمونه هایی در گذشته از چنین سواستفاده هایی توسط حکومت ایران نیاز به احتیاط آن کمیساریا را دوچندان میکند.
با توجه به اینکه سفر آن مقام کمیساریا قبل از هرگونه مشورت با جامعه مدنی ایران برنامه ریزی شده است، با تاکید بر نگرانی های فوق، مجموعه فعالان حقوق بشر مسائل حیاتی و پیششرطهایی را که باید مورد توجه قرار دهد، به شکل زیر توصیه می کند:
۱- مجموعه فعالان حقوق بشر از کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد میخواهد تا فقدان همکاری کامل ایران با کمیته حقیقت یاب سازمان ملل در مورد اعتراضات ایران را که تا به امروز ادامه دارند برجسته کند...
@tribunesarzaminman
جان عثمان اسماعیلی، کارگر زندانی در زندان سقز در خطر است
عثمان اسماعیلی، فعال کارگری زندانی در زندان سقز بهرغم نیاز فوری به انتقال به بیمارستان برای عمل جراحی، از دسترسی به خدمات درمانی محروم شده است. یدالله صمدی، سخنگوی کمیته دفاع از عثمان اسماعیلی در گفتوگو با زمانه از وخامت وضعیت جسمی این فعال کارگری باسابقه خبر داد و گفت او به وکیل نیز دسترسی ندارد.
گفتوگو با یدالله صمدی: همزمان با گسترش نارضایتی در میان کارگران شاغل و بازنشسته و سایر مزدبگیران علیه فقر معیشتی و سرکوب، نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی اعمال فشار بر فعالان کارگری را در ابعاد بیسابقهای افزایش دادهاند. صدها کارگر و فعال کارگری که با وثیقههای سنگین به طور مشروط آزاد هستند هر لحظه درمعرض احضار و دستگیری قرار دارند. دهها فعال کارگری محروم از امکانات درمانی و رسیدگیهای پزشکی زندانی هستند.
عثمان اسماعیلی یکی از فعالان کارگری زندانی است که بهرغم نیاز فوری به انتقال به بیمارستان برای عمل جراحی، از دسترسی به خدمات درمانی محروم شده است. او به تشخیص پزشکی قانونی سقز نیاز فوری به جراحی دارد.
مسئولان زندان او را به تهران بردند و بدون معالجه به سقز بازگرداندند. یدالله صمدی، سخنگوی کمیته دفاع از عثمان اسماعیلی در گفتوگو با زمانه از وخامت وضعیت جسمی این فعال کارگری باسابقه خبر داد و گفت او حتی به وکیل نیز دسترسی ندارد.
عثمان اسماعیلی، کارگر نقاش و فعال کارگری با سابقهی سقز در سالهای گذشته بارها دستگیر و به قید وثیقه آزاد شده است.
اسماعیلی آخرین بار ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ در جریان جنبش زن، زندگی، آزادی بازداشت و فروردین ۱۴۰۲ به قید وثیقه یک میلیارد تومانی به صورت موقت آزاد شد. شهریور ۱۴۰۲ به اتهام «تبلیغ علیه نظام از طریق شرکت در مراسم خاکسپاری ژینا امینی» و «عضویت در کومله» در مجموع به ۳۹ ماه حبس محکوم شد که ۱۶ ماه آن قابل اجراست.
این فعال کارگری ۲۲ آبان، پس از احضار توسط شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب سقز، بازداشت و برای اجرای حکم ۱۶ ماه حبس به زندان مرکزی سقز منتقل شد.
کمیته حمایت از عثمان اسماعیلی سوم دی در بیانیهای نوشتند که او در پی وخامت وضعیت جسمیاش به پزشکی قانونی اعزام شده:...
@tribunesarzaminman
هارمونی رنگها در پوشش زنان كردستان
@tribunesarzaminman
هنر یک عکاس حرفه ای 📸
انتخاب زاویه و زمان مناسب برای عکس گرفتنه
@tribunesarzaminman
گزارش هایی از پیکار و زندگی مردم
رژیمِ ناتوان از حلِ مشکلات اساسی مردم
ادامۀ گرانی مواد اساسی غذائی خصوصاً نان، اجارۀ مسکن، و نیز افزایش تعرفه اینترنت بهمیزان ۳۴ درصد در هفتههای گذشته، فشار بیشتری بر گردۀ زحمتکشان وارد آورده است. خالی شدن صندوق توسعه ملی بهدلیل برداشتهای پی در پی دولت از این صندوق، عدم پرداخت حقوق کارگران و نیز عدم افزایش دستمزد کارگران و بازنشستگان متناسب با نرخ تورم را نیز باید به این سیاهه افزود. بحران زیستمحیطی خصوصاً آلودگی شدید شهرهای بزرگ بهواسطه استفاده از سوخت مازوت در بسیاری از نیروگاهها بهخاطر کمبود گاز و نیز کاهش شدید سطح آب در پشت سدها مشکلاتی دیگر را بهویژه برای کشاورزان و درمجموع برای ساکنان شهرهای بزرگ بهوجود آورده و بیش از این خواهد آورد. امنیت جانی و اجتماعی مردم نیز مسئلهٔ بسیار مهم دیگری است که رژیم از برقراری آن در کشور ناتوان بوده و همچنان ناتوان است. کشته شدن بیش از صد نفر از مردم کرمان در حادثه تروریستی اخیر یکی از آخرین نمونههای عدم تأمین امنیت مردم است. افزایش جرائم اجتماعی که دلیل عمده آن مشکلات اقتصادی است تأثیری مستقیم بر زندگی مردم دارد. تمامی شواهد نشان از آن دارند که رژیم از حل بحرانهای رو به گسترش- درصورتی که ارادهاش را داشته باشد- ناتوان است و نتیجه این ناتوانی ریزش بیشازپیش نیروهای درون و پیرامون رژیم بوده است. بههمین دلیل است که مردم خصوصاً زحمتکشان هرروزه شیوههایی مختلف برای نشان دادن نفرتشان از رژیم و حاکمان بهکار میبرند.
جنبش اعتراضی کارگران و بازنشستگان
تجمعهای بازنشستگان تأمین اجتماعی و لشگری و کشوری بههمراه تجمعهای اعتراضی بازنشستگان فولاد و نیز کارگران اعتصابی نفت و فولاد پارس، هفت تپه، و کارگران پالایشگاه پارس جنوبی ادامه دارد. کارگران معدن زغالسنگ طرزه نیز برای افزایش حقوق اعتصاب کردند. یکی از نکتههای مهمی که میتواند گسترش کمی و کیفی تجمعهای اعتراضی را موجب شود حضور مشترک بازنشستگان تأمین اجتماعی و لشگری و کشوری و فولاد میباشد.
افزایش رسمی قیمت اینترنت، اینترنتِ گران و طبقاتی
بالأخره پس از مانورهای عوامفریبانه کارگزاران رژیم، قیمت تعرفههای اینترنتی از سوی دولت افزایش یافت. برخلاف اظهار نظر وزیر ارتباطات مبنی بر اینکه “ما در دولت بهدنبال سود اپراتورها نیستیم”، دولت با افزایش رسمی ۳۰ درصدی تعرفهها موافقت کرده است و برای توجیه این موافقتش شرط بالا بردن کیفیت خدمات از سوی شرکتهای عرضه کننده اینترنت را مطرح کرده است. این افزایش در شرایطی صورت میگیرد که قیمت اینترنت، با توجه به سقف قیمتهای تعیین شده در قرارداد سال ۱۳۹۶، همیشه رو به افزایش داشته است. علاوه بر اینها، حذف بستههای پرحجم و مجبور کردن کاربران به خرید بستههای کمحجمتر که افزایش هزینه کاربران را باعث میشود، از شگردهای دیگر شرکتها برای تأمین سود بیشتر بوده است. بهعبارتی، کاربران بهجای بستههای پرحجمی که در آن قیمت یک گیگابایت دادههای اینترنتی ۲ هزار تومان تمام میشد، اکنون مجبورند بستههای کمحجمتری را که در آن قیمت هر گیگابایت به ۶ هزار تومان میرسد بخرند، یعنی افزایش قیمتی معادل ۳۰۰ درصد. افزایش قیمت تعرفههای اینترنت بهتنهایی تأثیری مستقیم بر درآمد حدود یک میلیون نفر فعال در فضای مجازی داشته است.
کاربرد و نقش فزاینده اینترنت در عرصههای مختلف نظیر آموزش، صنعت، معیشت، و کسب وکارهای گوناگون، جایگاه این فناوری در مقام عامل اساسیای در زندگی اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی کشور را نشان میدهد. بنابراین، پیشبینی میشود افزایش قیمت اینترنت به افزایش بازهم بیشتر قیمت کالاها و خدمات منجرشود. تصمیم دولت برای افزایش قیمت اینترنت در ادامه سیاستهای کلان رژیم در راستای آزادسازی قیمتها بهمنظور تقویت پایگاه اجتماعیاش یعنی کلانسرمایهداری فعال در عرصه اینترنت است، کلانسرمایهداریای که عمدتاً زیر سلطهٔ شرکتهای متعلق به سپاه، ستاد اجرایی امام، و بنیاد مستضعفان هستند. قربانیان موافقت دولت در بالابردن قیمت تعرفههای اینترنتی چون همیشه کارگران، زحمتکشان فکری، کسبهٔ خُرد، و تهیدستان جامعه خواهند بود که دسترسیشان به اینترنت بازهم محدودتر خواهد شد.
@tribunesarzaminman