یکی از مریضا روم کراش زده مثل اینکه هر روز پا میشه میاد به بهونه های الکی
امروز اومده میگه برام آمپول بنویس خودتم آمپول رو بزن
گفتم نه من نمیزنم
گفت چه اشکال داره من اجازه میدم مال منو بزنی !
اشک تو چشام حلقه زد که منو لایق باسن خودش دونست 🥹
@Twittfarsi
خانوم راننده اسنپ تمام موزیکای ریمیکسو از حفظ باهاش میخوند، یهو یکی پیچید جلوش هول شد اشتباه خوند بعد زد کنار گفت ببخشید قاطی کردم دنده چندیم، از دنده یک دوباره راه افتاد:)))
گفتم میخوای دور بزنیم از اول بیایم؟
@Twittfarsi
یادش بخیر یه معلم داشتیم همیشه میگفت اگه درس رو نفهمیدین بهم بگین من صد بارم شده براتون توضیح میدم کارم همینه،
یبار گفتم متوجه نشدم گفت به جهنم
@Twittfarsi
خواهرم مریضه، دیشب زنگ زدم بهشون، خواهرزاده م(۴ ساله) میگه: ما شام نخوردیم
گفتم قربونت برم الهی گرسنته؟
مامانش داد میزنه: دروغ میگه سوپ داشتیم!
میگه: خوب اونو که چون مریض بودیم خوردیم، شام نبود 😂😂
@Twittfarsi
امروز به یکی از همکارای قدیم زنگ زدم گفتم نتایج دکترا اومده برو ببین
عکس فرستاد، زنگ زده میگه این خرابه ننوشته رتبهام چنده!
فقط نوشته ۱
گفتم اسکل نفر اول شدی
گفت چرت نگو من واسه مسخره بازی رفتم سر ازمون واقعا امکان نداره
گفتم والا بخدا اول شدی
گفت ریدم تو آزمونی که من اول شم و بعدش قطع کرد:))
@Twittfarsi
اوایل دانشجویی ردیف آخر کلاس خواب بودم
استاد بیدارم کرد گفت پا شو بیا ردیف اول
رفتم ردیف اول و در فاصله یک متری از میز استاد خوابیدم
گفت پا شو برو یک آبی به صورتت بزن
رفتم و برگشتم سر جای خودم ردیف اول دوباره خوابیدم
گفت پا شو برو ردیف آخر!
رفتم ولی دیگه تایم کلاس تموم شد:))))
@Twittfarsi
ظهر خورش بادمجون پخته بودم، بشقاب پلو رو که دید گفت تقصیر توعه من چاق میشم، چه خبره این همه؟
گفتم اضافیشو بریز تو قابلمه.
نصفشو خالی کرد.
برنجش که تموم شد داشت تو بشقابش بازی میکرد، گفتم برنج میخوای ولی روت نمیشه؟ گفت آره!
رفت همه برنج رو کشید خورد. آخر خورشم با نون بربری خورد!
@Twittfarsi
تو خوابگاه دختره اومد اتاقمون راجع به یه دختر دیگهای بد گفت
از در اتاق ما رفت بیرون یارو رو تو راهرو دید
داد زد
سلاممممممم عشقممممممممممممممممم :)))))))))
@Twittfarsi
هفته پیش یکی از دانش آموزام تکالیفشو انجام نداده بود پرسیدم چرا؟ گفت مامانم دستشو قطع کردن و مثل ابربهار گریه میکرد، به مدیر اطلاع دادم با خونوادش حرف بزنن و از روحیه بدش بگن مادرش امروز اومد، دروغ گفته بود😐😐😐😐😐
@Twittfarsi
ولي بياين ديگه صبح ها زود بيدار نشيم بريم سركار....اگه همه متحد بشيم دنيا مجبور ميشه بپذيره...
@Twittfarsi
در راستای تخصصم در تشخیص متاهل از مجرد، اینو بگم که طرف اومد دایرکتم، گفتم ویس بده و با صدای بلند بگو من زن ندارم. دیگه جواب نداد :))
@Twittfarsi
قرار اول به دختره گفتم تو نور چند تا تار سيبيلت معلومه قهر كرد.
پس چی ميگيد پسری كه به جزئيات توجه ميكنه جذابه؟!
@Twittfarsi
یه دوست دختر داشتم میگفت تعطیلات نوروز ددی قراره مارو ببره پاریس،
من خواستم کم نیارم گفتم اتفاقا ما هم قراره بریم کانادا میگن این فصل خیلی هواش خوبه،
روز بعدش تو ترافیک سر چهار راه حین گل فروختن دیدمش ولی اصلا به روش نیاوردم، رفتم یه چهارراه اونورتر شیشه ماشینا رو تمیز کنم.
@Twittfarsi
پریشب رفتم تو یه بقالی. صاحب مغازه داشت با شاگردش بحث میکرد. هی میگفت «آقا درستش کردم نترس.» شاگرده قبول نمیکرد.
من رو صدا کرد گفت «یه لحظه بیا این یخچال رو باز کن.» باز کردم. «دست بزن به کفِش.» زدم.
بعد گفت «آقا چیزیت شد؟» گفتم «نه».
برگشت به شاگردش گفت «دیدی برق نداره؟»
@Twittfarsi
در آستانه ۴۰ سالگی هستم و دوتا پسر دارم،امروز بابام بهم گفت:اینجا که میری قهوه میخوری کجاست؟اینقدر پول هات رو خرج قهوه نکن.(هفته ای یک بار یه اسپرسو دوبل کوفت میکنم به مبلغ ۲۰ هزار تومن)
@Twittfarsi
به خانمم میگم: هودی های منو ندیدی؟
میگه: همه زمستونیهارو جمع کردم!
میگم: اونا که زمستونی نیست، بهاره س.
میگه: خیلی حرف بزنی خودتم جمع میکنم میذارم توی چمدون.
خدارو شاکرم که زورش نمیرسه بلندم کنه.
این شکم و اضافه وزن یجایی به دادم رسید.
@Twittfarsi
تو تاکسی بودم. یه خانوم بسیار زیبا کنار خیابون بود. راننده نگه نداشت. گفتم چرا سوارش نمیکنی؟ گفت حجابش مناسب نیست. همونجا پیاده شدم رفتم پیش دختره گفتم عجب آدم بیشعوری! شمارو به خاطر حجابتون سوار نکرد. گفت مرسی ولی من منتظر دوست پسرمم.
متاسفانه هرچی دنبال تاکسیه دویدم واینساد.
@Twittfarsi
۹ سالم بود بابام میخواست برام یه سیمکارت ۹۱۲ کد ۴ بگیره. گریه و زاری که ۹۱۲ برای پیرمردهاست من ایرانسل میخوام 🤦♂️
@Twittfarsi
دانشآموز ۱۸ سالهای داشتم که دوستدختر ۲۶ ساله داشت. رفیقاش میگفتن استاد، شوگر ریییچ زده! اینم سرشو با غرور بالا میگرفت. بعد از این براش توضیح دادم که اون داره ازت استفاده میکنه و تو خودت رو هدر میدی واقعا منقلب شد و گفت میرم کات میکنم. منم گفتم آفرین، حالا شمارشو بده من.
@Twittfarsi
دوروز میخواستم تو کالاف اکانت بسازم هر کاری میکردم اسممو قبول نمیکرد
تا اینکه یکی از بچه ها گفت چون اسمت
mahboob
هست وتوش boob داره قبول نمیکنه🤣
زدم mahboub درست شد
@Twittfarsi
دوستم گفت یه فیلم خوب پیشنهاد بده، گذاشتم داشتیم میدیدیم، خواست بره دسشویی گفتم استُپ کنم تا بیای گفت نه نیازی نیس:)
خنجر میکرد پشتم دردش کمتر بود:))))
@Twittfarsi
من از ترم ۲ به بعد دیدم آدمای دانشگاه مالی نیستن شبیه کارتون خوابا میرم چندباری هم ازم پرسیدن اعتیاد داری؟
@Twittfarsi
امروز دوستم کاملا رندوم عکس دوستپسرش رو بکگراند گوشی یه دختره توی مترو دیده :))))))
بختت زن 😂😂😂
@Twittfarsi
هیچوقت یادم نمیره، ۶ سالم بود گم شده بودم اسممو داده بودن مسجد اون محل از بلندگو صدام کنه، من فکر کردم خدا داره صدام میکنه:)))) نشسته بودم لب جوب زار میزدماااا :))))))))
@Twittfarsi
بچه که بودم دوستم تو دفترچه خاطراتم برام نوشت “ به تو سمبوسه هدیه میدم؛ دو حرف اولش برای دشمنت و بقیهاش برای تو”.
بعد من اون زمان اینجوری بودم که WOW چقد ذکاوتمندانه =)))))))
@Twittfarsi
این دختر پلنگه تو ارایشگاه داشت خیلی واضح میگفت این شوهرم رو با جادو جنبل بهش رسیدم، تو عروسیمون تیراندازی شد و ۴۰ نفر شتر و نمیدونم طاق چی چیو فلان قدر طلا مهریمه، ما هم گذاشتیم به حساب چسی، با هم داشتیم از در میرفتیم دیدم یه پسر خیلی خوبی با یه بنز خفنی اومد دنبالش بردش😑
@Twittfarsi
دوستپسر ۱۸ سالگیم تو اینستاگرام فالوم کرده، کلی خاطره بازی کردیم خندیدیم. روحم شاد شد :))))
تو اولین دیتمون بهم گفت: من خیلی وقته از تو خوشم میاد، بهش گفتم: منم همینطور، بعد پرسید: پس چرا با فلانی دوست شدی!؟ گفتم: آخه از اونم خوشم میاومد. 😂😂😂😂😂
@Twittfarsi
اگه یه زنِ کارمند داشتم هرروز صبح قبل بیدار شدنش میرفتم نون تازه میگرفتم صبحانه رو واسش آمده میکردم،بعد واسه اینکه سرکار ضعف نکنه واسش لقمه درست میکردم میزاشتم توکیفش بعد میرسوندمش محل کارش موقع پیاده شدنش بوسش میکردم وتا آخرین لحظه چشم ازش برنمیداشتم.
فقط حیف که ازدواجی نیستم!
@Twittfarsi
دوستپسر ۱۸ سالگیم تو اینستاگرام فالوم کرده، کلی خاطره بازی کردیم خندیدیم. روحم شاد شد :))))
تو اولین دیتمون بهم گفت: من خیلی وقته از تو خوشم میاد، بهش گفتم: منم همینطور، بعد پرسید: پس چرا با فلانی دوست شدی!؟ گفتم: آخه از اونم خوشم میاومد. 😂😂😂😂😂
@Twittfarsi
نه که بگم فقیر بودیما ولی کلاس سوم که بودم، خورشید گرفتگی شد بچههای کلاس با عینک دودی نگاه میکردن من با عکس رادیولوژی پای داییم :))))))))
@Twittfarsi