از اون اتاقْ صدای تلاوت قرآن میاومد، در کمال تعجب رفتم که ببینم ماجرا از چه قراره؛ فهمیدم داداشم توی بازی آنلاینش رقیب عرب داره و براش آیهای که سجدهی واجب داره پخش میکنه تا اون بیچاره بازی رو رها کنه و ایشون از این فرصت بهره ببره برای زدنش.
@Twittfarsi
بابابزرگم همینجوری که نشسته انگار یکی از وقایع صدر اسلام بهش وحی میشه
دیروز سر سفره نشسته بود یهو گفت لعنت به یزید و یزیدیان، آخه طفل 6 ماهه چه گناهی کرده بود؟ بعد یهو شروع کرد فحش دادن به حرمله و شمر و یزید. بعد انقدر عصبانی شد که پاشدیم واسش آب آوردیم خورد یکم آروم شد
@Twittfarsi
پسره داشت میگفت: من یه دوس دختر ایرانی داشتم ولی بهم زدیم، چون همیشه خیلی عصبانی بود، و میگفت عصبانی بودن یه فرهنگ ایرانیه! تو هم مثل اون زیاد عصبانی میشی؟ گفتم: خودت و اون دختر جفتتون گه خورید، جرت میدم یه بار دیگه به ایرانیا بگی عصبانی!
@Twittfarsi
چرا برای ورود به سایت فروشگاه کفش باید وریفای کنی که هیومنی؟!!!
نه اصلا گاوم اومدم ببینم سُم جدید چی آوردین 😐
@Twittfarsi
نظرتون درباره یه سری از شوخی پسرا باهم چیه؟
مراسم ازدواج دوستم که دیروز برگزار شد وقتی صدا زدن پدر داماد بیاد بالا، ۶ تا از دوستای داماد باهم بلند شدن :)))))
@Twittfarsi
یه دوستی دارم هروقت زنگ میزنه یا سفرم یا نیستم کلا
اون روز زنگ زد گفت بابا تو مگه مارکوپولویی چرا هیچ وقت نیستی؟
یک ده دقیقه ای طول کشید تا قانع ش کردم که این اتفاقیه و من همه ش مسافرت نیستم
تا اینکه ۱۰ روز پیش تو شهسوار منو دید😂
@Twittfarsi
تو تاکسی بودم یه بوی خیلی بدی اومد راننده پیله کرده بود الا و بلا کار تو بوده،
گفتم داداش بخدا من قیافهم تابلوعه وگرنه من نیستم، گفت پس ثابت کن
چجوری ثابت کنم بیشرف؟ ده گردش اخر باسنمو برات بگیرم؟
@Twittfarsi
یکم پیش دم بیمارستان یه پسربچه ۴-۵ ساله شکم مامانش رو که داشت میرفت برای زایمان بوس کرد، همین که اومدم بگم ای جونم چه پسر شیرین و مهربونی یهو برگشت به مامانش گفت: «کم مونده مامان، تحمل کن یکم دیگه همهمون از دست این نکبت راحت میشیم.» :))))))
@Twittfarsi
رفتم دانشگاه یه سری به استادم بزنم. دیدم بشدت عصبانیه. درب اتاقشو بستم. پرسیدم استاد چیزی شده؟ گفت یکی از دخترا رو با نمره ۹ انداختم، دیروز رفته به مدیر گروه گفته استاد از من خواستگاری کرده بوده و چون من جواب رد داده بودم من و انداخته. چندتا از پسرا هم بعنوان شاهد برده😕😂
@Twittfarsi
هیچ خوشم نمیاد به مامانم میگم کادو چی میخوای میگه موفقیت شما رو. اون رو نمیتونم زن لباسی چیزی بخواه. 😡
@Twittfarsi
پارسال مىخواستم برنزه كنم، اکسم گفت نه به تو سفيد مياد
گفتم اتفاقاً قيافهى من از اين قيافههاس كه همه رنگى بهش مياد
رفتم كلى برنزه كردم، دلتون نخواد شكل عن شده بودم
@Twittfarsi
من نمیفهمم چطور تو هری پاتر هم یه عده فقیر بودن. بابا جادوگری تو لامصب. جادو کن. وینگاردیوم پولیوسا.
@Twittfarsi
شدید داره بارون میاد، یکم پیش یه خانوم مسنی گفت پسرم میشه دست منو بگیری باهم از خیابون رد شیم کفشام لیزه خیلی میترسم، بازومو گرفت با هم لیز خوردیم افتادیم. :))))
@Twittfarsi
امروز همکارم گفت رب نمیخواید بخرید؟
گفتم نه بابام پارسال خریده هنوز داریم وقتش بشه خودش میخره دوباره
گفت منظورم ربع سکه بود🤦♀️😅😅
@Twittfarsi
سوم راهنمایی بودم یه اکیپ پنج نفره بودیم، دوست پسر یکیمون بهش خیانت کرد ما هم یه برگه امتحانی از پسره و کارایی که با دوستمون کرده و خیانتاش نوشتیم، بعد یک هفته از روش با دست مینوشتیم تا شد هزار برگه بعد سه ماه تمام این برگه هارو پخش میکردیم تو سطح شهر.
از اجتماع دخترا بترسید 😂
@Twittfarsi
نشستم درس بخونم، پاراگراف اولو حفظ کردم سرمو گرفتم بالا تکرار کنم دیدم سقف اتاق درز داره و ممکنه تو زمستون منو به دردسر بندازه واسه همین از صبح دنبال ایزوگام کارم!
@Twittfarsi
یه بار عکس بابام رو گذاشتم پروفایلم
عمه بزرگوارم پیام داد
داداش خوبی ؟
پسره اسکولت چطوره ؟
@Twittfarsi
نظرتون درباره یه سری از شوخی پسرا باهم چیه؟
مراسم ازدواج دوستم که دیروز برگزار شد وقتی صدا زدن پدر داماد بیاد بالا، ۶ تا از دوستای داماد باهم بلند شدن :)))))
@Twittfarsi
۴۸ سال پیش بابابزرگ من اسم دخترشو گذاشت سپیده
بعد همین خانومِ محترم سپیده با این اسم زیبا
اسم منو گذاشت مائده
زن یکم خلاقیت
یکم مدرنیته
@Twittfarsi
پشت ماشین جلوییم ۱ چیزی ریز نوشته بود
منم که فضول! رفتم نزدیکتر که بخونمش
نوشته بود:
میتونی اینو بخونی؟ این یعنی زیادی چسبیدی بهم عوضی !😂😂😂
@Twittfarsi
خونهمون عجیبه واقعا، من خودم غذا درست میکنم، بعد غذا که تموم میشه به مامانم میگم «دستت درد نکنه»
اونم میگه «خواهش میکنم، نوش جان»
@Twittfarsi
بچه بودم پسر همسایمون داشت سیگار میکشید، منو دید گفت: شتر دیدى ندیدى، اومدم به مادرم گفتم: شتر دیدی ندیدی یعنى چى؟ گفت کى بهت گفته؟ گفتم پوریا، داشت سیگار میکشید
@Twittfarsi
وسط جلسه آنلاین میکروفونم باز بود، داد زدم من کوکوووو نمیخورم، گفتن یکی میکروفونش بازه، ببنده لطفاً، منم بستم ولی به روی خودم نیوردم. حالا جلسه رو ضبط کردن گذاشتن رو سایت، وقتی میگم من کوکوووو نمیخورم، اون بالا اسمم میفته!
@Twittfarsi
طرف با من دیت صبونه گذاشته = ))))) من بیست دقیقست اینجا نشستمم = )))))) زنگ زدم میگم کجایی = ))))) خواب مونددده 😂😂😂😂😂
@Twittfarsi
چند وقت پیش یک مکانیکی بود اومد بیمارستان ماشینم رو درست کرد و به خاطر اینکه یکم جروبحث کردیم بهم فحش داد و سر همون فحش دادن بهم تخفیف داد.
امروز بهش زنگ زدم که اون ماشین که درست کردی دوباره همون مشکل رو داره!
میگه شما رو یادم نمیاد
گفتم پفیوزم دیگه
میگه آهان!
@Twittfarsi
با بابام از جلوی مدرسه ای که درس میخوندم رد شدیم، بابام گفت: یادش بخیر به چه اجباری اینجا ثبت نامت کردم/:
گفتم چرا اجبار؟
گفت من اصرار داشتم تورو تو باغ وحش بنویسمت، ولی اونا اجبار کردن بیارمت اینجا:)))))
بعد با مامانم تا خونه خندیدن:)
@Twittfarsi
امروز دختر دایی کوچولوم پرسید چکار میکنی؟ براش بچگونه توضیح دادم که دورکاری چیه و متوجه شد.
بعد از یه مدتی که مشغول کار بودم بلند شدم برم دستشویی یهو داد زد: بشین کارتو بکن! 😂
@Twittfarsi
دیشب به این پسره میگم من با اسنپ میرم تهران نمیخواد ساعت ۱۲ شب تو هم بیای که منو برسونی چکار داری
اصرار که خودم میبرمت
اول اتوبان گفت من چشمام نمیبینه انقدر خوابم میاد تو بشین
هیچی تا تهران رانندگی کردم اونم کنار خوابید:))))
@Twittfarsi