va89ne | Unsorted

Telegram-канал va89ne - واژه نوشت

-

💌 جستارهایی برای فهم بیشتر زندگی آدمی 📎 مینیمال داستان تصویر نوشت صدا کلیپ

Subscribe to a channel

واژه نوشت

هیچکس آنقدر عاقل نیست
که همیشه سکوت کند

Читать полностью…

واژه نوشت

می گفت-
هرچقدر ناشناخته تر بمانی جذاب تری

Читать полностью…

واژه نوشت

می گفت -
سکوت قوی تر از اثبات یک نکته است

Читать полностью…

واژه نوشت

من خدا را در قُمقُمه‌ی آب یافته‌ام!
در عطر یک گُل
در خلوص برخی کتاب‌ها و حتی نزد بی دینان!
اما تقریبا هیچ‌گاه وی را نزد آنانی که کارشان سخن گفتن از اوست، نیافته‌ام....

#کریستین_بوبن

Читать полностью…

واژه نوشت

‌ ‌ ‌‌

اگر رویای خود را نسازی
به استخدام کسی در خواهی آمد تا کمک کنی رویایش را بسازید .

Читать полностью…

واژه نوشت

پدر ژپتو گفت :
پینو کیو چوب بمون انسان ها همشون از سنگن ..‌.

Читать полностью…

واژه نوشت

جامعه ای را سرزنش می کنیم
که در حقیقت آن جامعه خود ما هستیم!

Читать полностью…

واژه نوشت

: عیسی مسیح سرور ونجات دهنده ما میتونه شمارو نجات بده اون میتونه همه گناهانتون رو ببخشه

: اوه راست میگین پدر ، محبتت برام خیلی ارزش داره ، اما گناهان من تمام چیزیه که برام مونده .


#دیالوگ فیلم

Читать полностью…

واژه نوشت

می گفت -
پذیرش واژه اعجاب انگیزی است
کمی در موردش تامل کنیم

Читать полностью…

واژه نوشت

می گفت -
حتما سواری دادن را یاد بگیر
اگر نه گفتن نمی دانی

Читать полностью…

واژه نوشت

به عقب نگاه نکن ، تو به آن سمت نمی روی

Читать полностью…

واژه نوشت

ما تصور می کنیم
یا خودمان را گول می زنیم
کسانی را که دوست داریم با دیگران فرق دارند

Читать полностью…

واژه نوشت

این روزها حالم همچون دایره ای می ماند که هیچ گوشه ای برایش دنج نیست!

Читать полностью…

واژه نوشت

خاطره ای از شهریار مربوط به دوراني که دانشجوی پزشکی بود

هوشنگ ابتهاج

در زمان دانشجویی مطبی در تهران دایر کرده بودم و مریض می‌دیدم.

روزی دختری به مطبم آمد
و گفت: "آقای دکتر دستم به دامنت پدرم دارد می‌میرد!"
می‌گفت سریع وسایل پزشکی‌ام را برداشتم و از در مطب بیرون زدم.

وقتی آنجا رسیدم دیدم خانه‌ی مخروبه‌ای است که کف آن معلوم بود که گلیمی یا زیلویی بوده که از نداری برده‌اند و فروخته‌اند. یک گوشه اتاق پیرمردی دراز کشیده بود و ناله می‌کرد.
پدر را معاینه کردم. و چند قلم دارو نوشتم و دست دخترک دادم و گفتم برو فلان جا از آشناهای من هست. این داروها را مجانی بگیر و بیاور.
همه این کارها را کردم و نشستم بالای سر بیمار زار زار گریه کردن

می‌گفت صاحب مریض (همان دخترک) آمده بود بالای سرم دلداری‌ام می‌داد که : "عیب نداره آقای دکتر! خدا بزرگه، انشالله خوب می‌شه!"

می‌گفت خب من با این روحیه چطور می‌تونستم پزشک بشم؟
راست هم می‌گفت. سید محمد حسین بهجت تبریزی نیامده بود که دکتر باشد! آمده بود تا شهریار شعر ایران شود.

Читать полностью…

واژه نوشت

می گفت-
کشتی ها به خاطر آب اطرافشان غرق نمیشوند
آنها به دلیل آبی که داخلشان جمع میشود
غرق میشوند
هیچگاه اجازه نده اتفاقات پیرامونت
به داخل ت نفوذ کند.

Читать полностью…

واژه نوشت

می گفت -
خرت که از پل گذشت خودت را به فراموشی نزن وگرنه اونطرف پل که رسیدی فقط خر همسفرت است

Читать полностью…

واژه نوشت

بنده خدا خورجین شخصی را دزدیدند
یکی گفت : سوره ی یاسین بخوان که مال ت پیدا شود!
گفت: کل قرآن یک جا درون خورجین بود!


"عبید زاکانی

Читать полностью…

واژه نوشت

حدس یک زن،
دقیق‌تر از یقین یک مرد است!
.
#رودیارد‌کیپلینگ

Читать полностью…

واژه نوشت

- تو از درد چی می دونی؟

+ درد مثل وامه!
مهم نیس چی کارش می کنی
اما هیچ وقت نمیشه صافش کرد! ...

#دیالوگ فیلم

Читать полностью…

واژه نوشت

#عکس_روز

آرامگاه کمال الملک _ نیشابور

Читать полностью…

واژه نوشت

یکی از نشانه های بلوغ همین است که بدانی
چیزی را که برای دیگران اهمیت دارد درک کنی
حتی اگر برای خودت اهمیت چندانی نداشته باشد



#کالین هووِر

Читать полностью…

واژه نوشت

هرکس به میزان حقارت هایش
دیگران را آزار می دهد

Читать полностью…

واژه نوشت

-می گفت
جمله ی "کاری نداشتم، زنگ زدم صداتو بشنوم"
قابلیت این را دارد که به تنهایی در صدر عاشقانه ترین جملات جا بگیرد

Читать полностью…

واژه نوشت

یک عده از ما هیچوقت بزرگ نشدیم
فقط کودکی مان را از دست دادیم

Читать полностью…

واژه نوشت

من اهمیت می دهم
مشکل من همین است

Читать полностью…

واژه نوشت

گاهی وقت‌ها هندزفری،
برای شنیدن نیست
برای نشنیدن صداست...!

Читать полностью…

واژه نوشت

می گفت -
اگر ندانی که از زندگی چی میخواهی
آخر سر دور و برت پر میشود
از چیزهایی که لازمشان نداری.

Читать полностью…

واژه نوشت

می گفت -
انسان تا وقتی فکر می کند نارس و کال است، به رشد و کمال خود ادامه می‌دهد
و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است دچار آفت می‌شود .

Читать полностью…

واژه نوشت

افسوس که نانِ پخته، خامان دارند
اسبابِ تمام، ناتمامان دارند

آنان‌که به بندگی نمی‌ارزیدند،
امروز کنیزان و غلامان دارند...


#شیخ_بهایی

Читать полностью…

واژه نوشت

‌ ‌ ‌‌
می گفت-
مهربانی
مثل برف است
هرچه را می‌پوشاند ،
زیباتر می‌کند

Читать полностью…
Subscribe to a channel