کانال وارثون؛ کانال عکس، اخبار، مطالب و نکات اخلاقی علما و بزرگان تشیع است. ارتباط با ادمین کانال: @varesoon_ir
قال الإمام الحسين عليه السلام:
سَأَلتُ أبي عليه السلام عَن رَسولِ الله صَلَی الله علیه وآله ، کَیفَ كانَ سيرَتُهُ في جُلَسائِهِ ؟ فَقالَ : كانَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله دائِمَ البِشرِ ، سَهلَ الخُلُقِ ، لَيِّنَ الجانِبِ ، لَيسَ بِفَظٍّ ولا غَليظٍ ، ولا سَخّابٍ ولا فَحّاشٍ ولا عَيّابٍ ولا مَزّاحٍ
امام حسين (عليه السلام): از پدرم عليه السلام) درباره رسول خدا صلي الله عليه و آله) پرسش كردم که شيوه حضرت (صلي الله عليه و آله) با همنشينانش چگونه بود؟
فرمود: پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) گشاده رو و خوش اخلاق و نرم خو بود و نه خشن و زمخت و فرياد نمى كشيد و ناسزا نمى گفت و عيب جويى نمى كرد و بسيار شوخى نمى كرد. .
دلائل النبوة بيهقيّ ،جلد 1 صفحه 290
@varesoon
مرحوم آية اللّه شیخ محمد كوهستانى در اين اواخر عمر بسيار نگران آخرتش بود، با همه زهد و ورع، خود را دست خالى مىديد.
.
از اين رو هرگاه برخى از شاگردان او از قبيل شهيد هاشمىنژاد و ديگر فضلا كه از مشهد به حضورشان مىرسيدند.
.
مىفرمود: سلام مرا به امام رضا علیه السلام برسانيد و بگوييد:
.
محمد دارد مىآيد، ولى با دست خالى.
.
@varesoon
آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی:
«این بنده حقیر ناچیز کمترین نیز به خدای خویش عرضه میکنم خدایا ... تو خود میدانی که من از آن زمان که خود را شناختهام مانند یک کرمک ناتوانی زیر پای نوکران در خانه حسین عزیزت میلولیدهام و اکنون نیز همان جا میلولم و تمام شرف و هویتم در دنیا همین بوده است و در عالم برزخ و محشر نیز شرفم همین خواهد بود انشاالله.»
.
@varesoon
سفیرکبیرانگلیس، قصد شرفیابی و تقدیم پیام دولتِ متبوع خویش را به حضرتعالی دارد!
آیت الله اصفهانی،حاضر به این دیدارنشدند، اما با اصرار فراوان اطرافیان فرمودند: به یک شرط او را میپذیرم! و آن اینکه: دیدار و گفتگو، عَلَنی و در حضورِ عموم باشد!…
پس از چندی، روزِ ملاقات فرا رسید و سفـیر انگلیس، با نخست وزیر عراق و گروهی از وزرأ با اسکورت و تشریفاتِ بسیار، به بیتِ «آیت الله العظمی اصفهانی»وارد شدند و ازسوی دیگر هم انبوهی ازشخصیّتهای مختلف که از سوی آن مرجع بزرگ، دعوت شده بودند گرد آمدند!
پس از جلوس حضرت آیت الله اصفهانی، سفیر بریتانیا که در کنار ایشان نشسته بود، بعد از عرض سلام و اظـهار ارادت و تقدیم پیام دولت متبوع خویش، گفت: عالیجناب! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر آلمان نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خـدمتِ شماـ به عنوان پیشوای جهان تشیّع ـ تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته میدانید، هزینه کنید!
آیت الله اصفهانی فرمود: مانعی ندارد! سفیر، بیدرنگ کیف خود را گشود و یک قطعه چـک صدهزار دیناری تقدیم نمودو مرجع بزرگ شیعیان هم آن را دریافت کرد و زیرِ تشکِ خود نهاد! این پذیرش چک، به وسیله آن مرجع شیعه، برخی ازعلمأ، تجّار و شخصیتهایِ حاضردر جلسه را نگران و رنجیده ساخت.أمّا طولی نکشید که دیدند «حضرت آیت الله» به سفیر انگلیس و همراهان فرمودند: ما میدانیم که در این جنگ، بسیاری از مردم اروپا، آواره و از هستـی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید: سیّدأبوالحسن، به نمایندگی از مسلمانان، وجهِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگانِ جنگ، تقدیم میدارد و از کمیِ وجه معذرت میخواهد!چرا که خود میدانید ما نیز در شرایط مشابهی هستیم.آنگاه، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود، روی آن گذاشته و به سفیر بریتانیا داد!!
این تدبیرِ دقیق و عزت نفس آیت الله اصفهانی، سفیر انگلیس، شرمنده و رنگِ چهرهاش تغییر کرد و بـلافاصله اجازه مرخّصی خواسته و بابـوسیدنِ دست آن مرجع بزرگ، از بیت ایـشان خارج شدند!پس از لحظاتی نوری سعید (نخست وزیر عراق) به خدمتِ «آیت الله اصفهانی» برگشت و خود را بر قَدَمهایِ ایشان انداخت! وگفت: ای پیشوای عظیمالقدر! قربانت گردم! نماینده انگلیس بعد از ترکِ محضر جنابعالی، از هوشیاری شما شـوکه شده و گفت: ما میخواسـتیم، شیعیان را استـعمار کنیم و آنان را بخـریم! أمّا پیشوایِ شما، ما را خرید! و پرچمِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید!!
@varesoon
به نیت زیارت حضرتش در هر روز :
صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین
صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین
صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین
صلی الله علیک و رحمة الله و برکاته
#زیارت قبول
▪️@varesoon
📽 «علاج ما اصلاح نفس است»
👌سؤالی که شاید برای همه ما پیش آمده:
🔹چگونه میتوان پیش خدا عزیز شد؟
🔹چطور از اسارت نفس رها شویم و به بندگی خدا درآییم؟
✨حضرت آیتالله بهجت(ره) در این کلیپ کوتاه، راز رهایی از اسارت نفس و رسیدن به عزت حقیقی را بیان میکنند…
🌱پاسخی که شاید سرنوشت معنوی ما را تغییر دهد...
@varesoon
@varesoon_bahjat
قال امیرالمومنین (علیهالسلام):
مَنْ قَرُبَ بِرُّهُ بَعُدَ صِيتُهُ
هر که بخشش را برگزيند، نام نيکش به دوردست ها خواهد رسید.
تصنیف غرر / ۱۰۳۲۶
@varesoon
درسال1342ش كه مناظره معروف علامه با فيلسوف بزرگ غرب برتراندراسل در جريان بود، روزنامه اطلاعات تصميم گرفت مطلبي را در مورد اين مناظره مكتوب، با تصوير هر دوطرف به چاپ رساند
.
.
به همين منظور، طي تماسي از استاد درخواست مي كند كه عكس خويش را براي آن روزنامه، توسط يكي از اطرافيان بفرستد. روزبعد، استاد شخصا دو قطعه عكس برداشته، به سوي ساختمان روزنامه اطلاعات به راه مي افتد
.
.
در بدو ورود به روزنامه، با توجه به ظاهر بسيار ساده شان ونيز عناد و ذهنيت منفي كه عناصر وابسته به ساواك در روزنامه ها نسبت به روحانيت ايجاد كرده بودند، مورد بي توجهي و بي اعتنايي كاركنان روزنامه واقع مي شوند. سرانجام پس از مدتي سرگرداني به اتاق رئيس راهنمايي مي شوند كه وي نيز پس از نزديك به سه ربع ساعت صحبت با فرد ديگر وبي توجهي عمدي با لحني سبك به ايشان مي گويد: .
.
بله، آقا چه مي خواهيد؟ آقا با سادگي خاصي پاسخ مي دهند:عكس هاي محمدتقي جعفري را آورده ام. وي ضمن استقبال از اينكه عكس هاي استاد جعفري را به دست آورده است، به آقا مي گويد: عكس را بدهيد و بفرماييد بيرون. در همين حين كه استاد در حال بيرون رفتن بودند، چشم رئيس به عكس ها مي افتد و با تعجب مي پرسد: شما خودتان آقاي جعفري هستيد؟ كه استاد پاسخ مثبت مي دهند وآن مرد نيز خجل از رفتار خويش، دستور مي دهد تا از ايشان پذيرايي شود
.
.
@varesoon
🔸عنوان > رؤیت جسد سالم وسلامت
شـیخ صدوق أبوجعفرمحمّد بن علی بن
حسين بن موسی بن بابويه قمي (رهم)
پس ازگذشـت ۸۵۷ سال
طـــی ادوار مختلف و بروز حوادث طبیعی
بقعه وی ، بارها تخریب و بازسـازی گردیده
بود. لکن در مجموع بقعه مختصری داشت.
مضجع شیخ صدوق ، این فقیه جلیل القدر
که در افواه منسوب بنام جدّشان ابن بابویه
مشتهر است در جنوب شهر طهران در مسیر
سابق حرم حضرت عبدالعظیم الحسـنی (ع)
قرار داشت. از دیرباز برای اهالی قدیم شهر
طهران و ری مکان قابل توجهی بوده است.
حادثهاى طبیعی درسنه ۱۲۳۸ هجری قمری در
عصر سلطنت سلطان فتحعلیشاه قاجار اتفاق
افتاد که باعث تعمق و فهم و درک بیشــتر از
عظمت و اعتبار شیخ صدوق(ره) گردید و از
آن پس مرکز توجه دو چندانی برای زائران و
ارادتمندان گردید.
شرح آن واقعه مطابق دو سند معتبر به نقل
ازعلامه خوانساری درکتاب روضات الجنات
و از علامــه مامقانی در کتاب تنقیح المقال
ذیلاً مذکور میگردد 👇👇
@varesoon_lavasani
🔹صاحب روضات الجنات 👇
(از کرامات صدوق که درین اواخر به وقوع
پیوست و عدّه کثیری از اهالـی شهر ، آن را
مشاهده کردهاند، آنست که در عهد فتحعلی
شاه قاجار در حـــدود 1238 هـ قمری مرقد
شریف شیخ صدوق که در اراضــی ری قرار
دارد از کثرت باران خراب شد و رخنهای در
آن پدید آمد.
به جـهـت تعمیر و اصــلاح آن ، اطرافش را
می کندند ، پس به سردابی که مدفنش بود
برخوردند ، هنگامی که وارد سرداب شــدند
با جســدی عریان و مسـتورالعـوره مواجـــه
شـــدند که در انگشـتانش اثـر خضـاب و در
کنارش تارهای پوسیده کفن بـشکل فتیلهها
بر روی خاک قرار گرفته است.
این خبر به سرعت در تهران منتشر شد وبه
گوش سلطان وقت رسید ، وی با جمعی از
بزرگان و امنای دولت به جـهت مشــــــاهده
حضوری به محل آمدند.
جمعی از علما و اعیان دولت داخـل سرداب
شده وصدق قضیه را به رأی العین مشاهده
کردند . پس از آن، فتحعلیشاه دستور تعمیر
و تجدید بنا و تزئینات آن بقعه راصادر کرد)
آقا سیدمحمدباقر خوانساری درآن زمان ۱۲
ساله بود و بعد ها در کتاب روضات الجنات
می نویسد : «من خـودم بعضـی از افراد را
که در آن واقعه حضور داشته اند ، ملاقات
نمودهام و بعضی از افرادی که خودشان در
معیت فتحعلی شاه رفته بودند به اصفهان
آمده و برای بعضـی از اسـاتید ما قضـیه را
شرح دادند.
🔹صاحب تنقیح المقال 👇
علامه مامقانی، صاحب کتاب تنقیح المقال
همین قضـیه فوق را نقل نموده و اضـــافه
مینماید : چهل سـال پیش سند صحیح از
سید ابراهیم لواسانی(متوفای ۱۳۰۹ ه ق)
که از علمای بزرگ تهران بود برای من نقل
شدکه وی به چشم خود جسد مطهر رابه
همانحال که ذکر شد مشاهده کرده است.
مرحوم آقاسیدابراهیم لواسانی که ساکن
طهران بـود و خــودش این قضیه را عیاناً
مشــــاهده نموده بود ، در چهل سال پیش
برای من نقل کرد که من خودم دیده ام.
علامه مامقانی میگوید :
این قضیه در نزد من جای تردید نیست.
@varesoon_lavasani
🔹 شرحی بسیط 👇
در سنه ۱۲۳۸ هجری زمان فتحعلیشاه قاجار
باران شدت پیدا میکند، سیل به جنوب شهر
و بـسمت شهرری روان میشود در قبر ایشان
شکافی پدیدار گردید(بقعه ای وجود داشته)
و افرادی که برای تعمیر میروند می بینند که
یک سـردابی است و یک آدم خوابیده است
و بـدن سـالم به تمام معنا . خــبر را به تهران
آورده و به سمع سلطان فتحعلیشاه می رسد
او کـه مردی متشـرع بـود و به چـنین مهامی
توجه داشـت ، با جماعتی از علماء طهران و
اعیان دربار حرکت می نماید به سـمت محل
إبن بابویه .
شاه میخواهد خود نیز برود به داخل سرداب
و جنازه صدوق را ببیند بزرگان مانع میشوند
و میگویند : شما نروید دیگران بروند و برای
شما خبر بیاورند.
علماء أعلام طهران و برخی اعیان یکی پس
از دیگری داخل سرداب شده و خبر میآورند
و اخبار همگی متفقاً این بود که : یک آقایی
خوابیده است ، کفن شده بوده ، ولی کفنش
ریخته و بدنش عریان عریان ،
بر روی عورتش به شکل ساتری عنکبوت تار
تنیده است و روی کفن ریخته شـده و پودر
شده ، و یک چیزی ست مثل طناب پیچیده
دور بدنش و گویا از همان ریسمانهایی ست
که دور کفن به روی بدن می پیچیده اند.
این بدن بلند قامت و بسیار خوش هیکل و
زیبا است ، محاسنش حنایی و دست هایش
حنایی و کف پایش حنایی ست وبه ناخنش
زردی رنگ حنا موجود است.
فتحعلی شاه نیز با تأئید نظر علماء دستور
میدهد آن حفره را بگیرند و قبه و بارگاهی
را بر مزار او بنا میکند.
@varesoon_lavasani
حضرت آیةاللّه المعظّم حاج سیّد ابراهیم
لواسانی برای اولاد و احفادشان این قضایا
را نقل کرده و فرمودند :
« من دست شیخ صدوق را بوسه ای زدم
و دیدم پس از قریب به نهصد سال دست
او نرم و لطیف بود و بدنش همچون روز
اول دفن ، تازه و بدون هیچ تغییر »
@varesoon_lavasani
📚منابع :
روضات الجنات
تنقیح المقال
سبیل الرشاد فی اثبات المعاد
قصص العلمآء
منتخب التواریخ
فؤاید الرضویه
معرفةالمعاد
طنین روحانی
اختران فروزان ری
@varesoon_lavasani
عن الحسین بن علیّ علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله:
مَن أخرَجَهُ اللّهُ عز و جل مِن ذُلِّ المَعاصی إلی عِزِّ التَّقوی، أغناهُ اللّهُ بِلا مالٍ، و أعَزَّهُ بِلا عَشیرَةٍ، و آنَسَهُ بِلا بَشَرٍ
از امام حسین (علیه السلام) نقل شده که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
هر کس را که خداوند از خواری گناهان به عزّتِ پرهیزگاری درآورد، او را بی نیاز گردانَد، بی آن که ثروتی داشته باشد و عزیز و قدرتمندش کند، بی آن که ایل و تباری داشته باشد و از تنهایی به درش آورد، بی آن که کسی با او همدم شود.
کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۴ ص ۴۱۰ ح ۵۸۹۰
@varesoon
تیمورتاش از طرف رضاخان به نزد حاج میرزا سید محمد امام جمعه آمد و گفت: اعلی حضرت سلام رساندند و گفتند که لازم است برای جا افتادن مسئله کشف حجاب،علمای تهران کشف حجاب خانمهای خودشان را اعلام و در مسجد شاه برای اعلام عمومی این مسئله به همراه زنان خود اجتماع کنند.
امام جمعه چند لحظه ای سرش را پایین میاندازد و به تیمورتاش میگوید:آقای تیمورتاش به اعلی حضرت سلام برسانید و بگویید که من در تمام طول عمر خود به این مردم گفته ام که حجاب از ضروریات اسلام است و الان بعد از ۹۰ سال نمیتوانم به مردم بگویم که ما دروغ گفتیم و حجاب واجب نیست و از مردم بخواهم که کشف حجاب کنند.
تیمورتاش میگوید«آقا این مسئله مهمی است و اعلی حضرت از شما انتظار دارد».سخن او در واقع به نوعی تهدیدآمیز بود.
امام جمعه نیز می گوید:من عمر خودم را کرده ام؛ اگر آقایی و ریاستی بود دیدهام و اگر بناست من در این راه قربانی شوم حاضرم.
روز بعد از این ماجرا به درس ایشان رفتم دیدم در بسته است و احدی آنجا نیست. در خانه را زدم و داخل شدم. آقای امام جمعه گفت: آقای امام! آمدی درس؟! نمیترسی؟ چون بعد از ماجرای دیروز دیگر یک نفر هم اینجا نیامد؛ تو چرا آمدی؟
@varesoon
....چرا عمامه نمی گذارید؟
آیت الله صاحب الزمانی بروجردی(ره)
🔸هیچگاه عمامه به رسم مرسوم بین علما نمی گذاشتند .
از ایشان سوال شد آقا چرا عمامه نمی گذارید؟
ایشان فرمودند : من خودم را لایق این لباس نمی بینم . این لباس خیلی شان بالاتری دارد .
.
.
🔸یکی از نزدیکان ایشان که کتاب «المسائل العددیه» را به چاپ رسانده است، می گوید: «زمانی که این جانب کتاب المسائل العددیه را آماده چاپ نمودم و نمونه آن را خدمت ایشان دادم تا در مورد آن اظهارنظر نمایند،
.
گفتند: اولاً: چرا آیت اللّه نوشته اید؟ و اصرار داشت که فقط نام ایشان نوشته شود؛
.
ثانیاً: نیازی نیست نام من نوشته شود. اسم خودتان را بنویسید! من حتی به طلاب گفته ام: دفاتر مرا جمع آوری نموده و به نام خودشان چاپ کنند.
.
عرض کردم: دوست دارم نام شما را زنده نگه دارم. فرمود: من خودم چه هستم که نامم چه باشد؟! هدف خدمت به دین است، نویسنده مهم نیست.»
.
.
🔸از وجوه شرعی و شهریه هرگز استفاده نکرد. یک زمین زراعتی داشت که از پدر به ارث برده بود و از محصول آن ارتزاق می کرد. در گرفتن وجوه نیز فوق العاده احتیاط می کرد و مراجعان را به دفاتر مراجع ارجاع می داد و می فرمود: «من [ موردی برای] مصرف آن را ندارم.»
.
.
🔸یکی از کرامات ایشان در یکی از سفرهای قم بود . که وقتی ایشان به قم سفر کردند و به حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شدند در حیاط حرم ، چند لحظه ای ایستادند گویا خانمی هم کنار ایشان بودند. ایشان گفتند : چقدر بوی حرم امام رضا می آید .
درحالی که ما هیچکدام بویی به شماممان نمی رسید.
که یکباره آقا نگاهی به خانم کردند و گفتند : خانم شما اهل مشهدید؟
خانم گفت : بله
گفتند : زیارت امام رضا رفتید مرا هم دعا کنید . .
ایشان بسیار به امام رضا علاقه داشتند و هربار که می رفتند مشهد چند هفته ای آنجا مقیم می شدند.
.
.
🔸یکی از فرزندان و یکی از نوه های دختری ایشان در دفاع مقدس به فیض شهادت نائل شده .
🔸شانزدهم بهمن ماه سال ۱۳۸۲ به رضوان الهی پیوسته و پیکر مطهرش در شام عید غدیر بر روی دوش هزاران نفر از مردم به سمت بهشت شهدا بروجرد تشییع در جوار استاد گرانقدرش مرحوم آیت الله حاج شیخ علی محمد بروجردی (رحمه الله) به خاک سپرده شد. « عاش سعیدا و مات سعیدا »
.
زاهد و عابد و صوفی همه طفلان رهند
مرد اگر هست به جز عالم ربانی نیست
@varesoon
همین دسته عینک مستعمل کافی است!
روزی مرحوم آیت الله سید محمد نجفی همدانی معروف به -آقا نجفی- فرمودند:
دسته عینک من شکسته است، این را به آقای سلیمانی بدهید، تعمیر کنند و دستهای برای آن بزنند!
عینک را نزد عینکساز بردم، ایشان دو تا عینک نو و تازه به من دادند و گفتند:
این دو را خدمت آقا بدهید، هر کدام را پسندیدند، انتخاب کنند!
محضر آقا نجفی رسیدم و عینکهای تازه را به ایشان دادم.
آقا فرمودند:
یکی دو نَفَس بیشتر از عمر من نمانده است، نیازی به این تکلفها نیست، عینک را به آن آقا بدهید، بگویید اگر دسته یدک دارند به این عینک بزنند، اگر هم ندارند که دیگر هیچ!
عینک را نزد آن آقا بردم و کلام مرحوم آقانجفی را نقل کردم. ایشان گفت:
من ندارم ولی آدرسی دادند که از آنجا تهیه کنم، به آن آدرس رفتم و بالاخره یک دسته عینک مستعمل پیدا کردیم، موقع حساب کردن گفتم: چقدر بدهم؟ فروشنده گفت:
هیچ، من میخواستم اینها را دور بیاندازم، حالا شما آن را برداشتید!
نقل خاطره از سعید بیات، ۹۵/۱۰/۲۵.
@sireyefarzanegan
@varesoon
برکات وجود مضجع نورانی حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام)
در بیان آیت الله فاضل لنکرانی
@varesoon
🔸عنوان > اوّلین همجواران با مزار متبرک
حضرت فاطمهٔ معصومه «سلام اللّه علیها»
🔹 زیرگنبد حضرت فاطمه معصـومه (س) و
داخل ضریح مطهرسابق، برخی از امامزادگان
(از بنات مخـدرات فاطـمیه و ســادات علوی)
« علیهم السلام » مدفون هستند .
آن محوطه درگذشته ای دور و ادوار مختلف
به مقابر بابلان ومقبره بابلان و قبور بابلانیه
خـــــــوانده می شد و به جهت تعدد مزارات
امامزادگان در کنار یکدیگر و همگی آن ها در
جـوار حضرت معصومه «علیهم السلام» نزد
شیعیان بسیار محترم و قابل تکریم بود.
در مقبره بابلان به مرور زمان جمع كثیری از
ذريــه پاک ائــمهٔ معصومین «علیهم السلام»
دفن شدند و گنبدهای متعددی در ازمنه های
مختلف بر سر آن قبور بنا گرديد .
امامزادگان بزرگواری که تا سال تأليف کتاب
تاريخ قـم سنه ۳۷۸ هـ قمری در مقبره بابلان
دفن شده اند ، نام و نسب شان در آن تاريخ
ثبت و ضبط است.
@varesoon_lavasani
🔹 یکـــی از صـاحبان قبـــور بابلانیّه که در
خط نَسَبی خاندان معظّم لواسانی از اجداد
این سلسله سیادت عظمیٰ بشمار میآید بنام:
امامزاده أبوعلی احمد الشجری است که در
کنار دیگـر سادات ذوالإکرام از بنی الأعمام و
درجوار مزار حضرة معصومه«علیها السلام»
تحت یکی آن قبه ها مدفون میباشد .
نسب ایشان بدین شرح است >
أبوعلـی احـمد النـقیب الخـطيب الشــجـری
إبن زین الدّین علی الشــجـری المحدث إبــن
أبی عبـداللّه محمّـد الشـجـری المحـدث إبــن
عمرالشجری المحدث بن علی أصغر المحدث
إبن عمرالأشرف ابن الإمام زين العابدين (ع).
نامبرده به همراه پدرش از اوّلین مهاجران از
سادات شجری حسینی علوی از مدینه به قم
بوده اند . ایشان فقیه و محدث ثـقه ای بود.
در قیام شیعی داعی کبیر به او پیوست و از
سرداران لشکر داعی کبیر و داعی صغیر بود.
در نبردی میان علویان طبرستان و سامانیان
پس از شکست لشکریانش ، به شــهـر قم نزد
پدر بزرگوارش بازگشـت و بـه نقابت سادات
قم منصوب شد.
از اولاد او نیز تعدادی در جوار او و در جوار
مزار حضرت معصومه «س» در مقبره بابلان
مدفون گردیدند ، ازجمله : دو تن از پسرانش
أبوجعفر محمّد الشجری
و أبومحمّد حسن الشجری
و نوه اش سیّد احمد إبن ابومحمّد حسن
@varesoon_lavasani
اين امامزادگان جلیل كه نام آنها ذكـر گــردید
به همراه دیگر ساداة در اطراف روضه منوّره
حضرة فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده
شـدند و دارای چـندين قبه جداگانه بوده اند
كه قرون متآخر ، جزء بيوتات آستانه مباركه
در آمده و دیگر هيچ اثری از قبور آن بزرگان
نمايان نمی باشد.
از كتاب تاريخ قم چنين برميآيد كه مجاورت
قبـه حضرت سیّدتنا فاطمـه معصـومـه «س»
دو قبه ديگر كه چسبيده به هم بوده، ساخته
شــده اسـت و در هر يک از آن قباب ، حـدود
سه تا چهار تن از سادات عظیم القدر مدفون
بوده اند . بــه نقل از کتاب گنجـينه آثـار قـم
در ســـنه ۴۴۷ هـ قمـری ميرابوالفضل عراقـی
جـِـدار آن سـه بـقـعـه را برداشــته ، پايه ها و
اسـاس هر يک را باقــی گذاشت تا محل دفن
هر کـدام از سادات معلوم باشـد و برفراز آنها
يک گنبد وسـیع بطوری كه كليه قبور موجود
در آن سـه بقعه را در بر بگـيرد ، بنيان نـمـود.
شایان ذکرست در نقشهٔ سياحان خارجی كه
در عصر صفویه ترسيم شــده ، حدود نوزده
قبه كوچک وبزرگ معیّن ونمودار بوده است.
@varesoon_lavasani
کلمة محکمه پیرامون آیة مبارکة «سَلامٌ عَلَی إل یاسینَ»
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ
بدان که کلمة «آل» در این آیة شریفه بنا بر هر دو قرائت («إل یاسین» و «آل یاسین») ـ به مقتضای تحقیق عمیق ـ معرّب ومخفّف کلمة «ایل» به معنی خاندان و عشیره است؛ گفته میشود:
«ایل بختیار»، «ایل قشقا»، «ایل خان» و مانند آن، و منظور از «ایل» در تمام این کلمات همان خاندان و عشیره است.
در این آیة مبارکه نیز همین معنی ـ و لو بنا بر قرائت «إل یاسین» به کسر همزه ـ مراد و مقصود است؛ زیرا «إل یاسین» از ابتدای نزول قرآن، جدای از هم نوشته شده است، و این بهترین دلیل است بر این که عبارت «إل یاسین» از دو کلمه ترکیب شده است.
امّا این ادّعا که «إل یاسین» لغتی در «إلیاس» مثل «میکال» و «میکائیل» است، و یا این ادّعا که «إل یاسین» پیامبری از پیامبران الهی و غیر از «إلیاس نبیّ» است، مبتنی بر قاعدة «لا یُقاسُ خَطُّ القرآنِ بِخَطِّ العَروضِ و القَواعِدِ» میباشد؛ به این معنی که کاتبان وحی کلمة «إل یاسین» را به صورت جدا از هم نوشتهاند، ولی مقتضای آن این بوده که پیوسته و متّصل نوشته شود.
در جواب این ادّعاها میگوییم: این گفتهها، محض ادّعا است و قابل التزام نیست، بلکه التزام به آن در امثال کلمة «قَواریرَ» در سورة انسان صحیح است که در قرآن با الف نوشته شده است، و مقتضای قاعده آن است که بدون الف نوشته شود، ولی این قاعده در کلماتی مانند «إل یاسین» که خلاف قاعده بودن آن، باعث اختلاف معنی میشود قابل التزام نیست.
بنابراین، مراد از کلمة «إل» ـ بنا بر هر دو قرائت ـ خاندان و عشیره است، و مراد از کلمة «یاسین» رسول مکرَّم اسلام میباشد، و سلام مذکور در این آیه به خاندان مکرَّم ایشان برمیگردد. صَلَّی اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی عَلَیهِ وَ عَلَیهِم اَجمَعینَ.
بنا بر آنچه که ذکر شد حرف «لام» در کلمة «إل یاسین» در هر دو قرائت، مجرور به حرف جرّ «عَلَی» بوده و باید مکسور خوانده شود، و اینکه کلمة «إل یاسین» در قرآنهای رایج به سکون «لام» خوانده میشود صحیح نیست ، و از طرفی سکون آن را نمیتوان به کاتبان وحی نسبت داد؛ زیرا اعرابگذاری در آن زمان متداول نبوده است، بلکه در اعصار بعد حادث شده است.
امّا علّت اینکه کلمة «إل یاسین» به سکون «لام» خوانده شده این است که خیال و توهّم شده است که کلمة «إل یاسین» بنا بر قرائت کسر همزه، یک کلمة واحد است، لذا آن را به سکون «لام» اعرابگذاری کردهاند، در حالی که از حقیقت امر و اینکه کلمة «إل یاسین» دو کلمة جدا از هم است غفلت کردهاند. والله عزّ وجلّ هو العالم بالحقائق؛ فافهم جیّداً.
فالحمد لله الّذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لو لا أن هدانا الله تعالی.
@ayatollah_langrodei
آیت الله سید رضا فاضلیان
.
گویند که علامه حلی رحمت الله علیه را، پس از رحلت در خواب دیدند. از او سوال کردند که: پس از مردن باشما چگونه معامله نمودند؟ در جواب فرمود که: «لَولا الالفَین و زیارة الحُسَین، لَهَلَکَتْنی الفَتاوی» یعنی اگر کتاب اَلفَین (کتاب استدلالی در امامت) و زیارت امام حسین علیه السلام نبود، هر آینه فتواهای من (فتواهایی که احتمالاً ناصحیح بوده اند)، مرا هلاک می نمود. و آن جناب هر شب جمعه از حِلّه به کربلا به زیارت امام حسین علیه السلام می آمد.
@varesoon
قال امیرالمومنین (علیهالسلام):
لَا تَفْنَی عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لَا تَنْجَلِي الشُّبُهَاتُ إِلَّا بِهِ
قرآن، شگفتیهايش تمام شدنی نيست و غرايبش پايانی ندارد و شبههها جز با آن روشن نمیشود.
تصنیف غرر / ۱۹۷۰
@varesoon
قالَ الاْمامُ سيد الشهداء أبُوعَبْدِ اللّهِ الْحُسَيْن(عَلَيْه السلام) :
كانَ صلي الله عليه و آله... لا يَحْسَبُ اَحَدٌ مِنْ جُلَسائِهِ اَنَّ اَحَدا اَكْرَمُ عَلَيْهِ مِنْهُ
امام حسين (عليه السلام) فرمودند:
پيامبر (صلي الله عليه و آله) چنان با هم نشينان رفتار مى نمودند كه هيچ يك از آنان گمان نمى كرد كسى نزد آن حضرت از وى گرامى تر باشد.
عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 284
@varesoon
#لحظات_ماندگار
عیادت حضرت آیت الله خامنهای از آیت الله نوری همدانی
حضرت آیتالله خامنهای عصر امروز با حضور در یکی از بیمارستانهای تهران، از آیتالله نوری همدانی عیادت کردند و از نزدیک در جریان روند درمان ایشان قرار گرفتند.
@varesoon
.....این قابلمه سیاه چیست؟؟
داستانهایی هم راجع به تلاش و سخت کوشی سید نقل شده است اگر واقعاً سید، سید یزدی شد به راحتی نبوده است، ایشان فرزند کشاورزی در روستای کسنویه یزد بودند چند کیلومتر با یزد فاصله داشته است و پدر ایشان در کودکی از دنیا رفت و یتیم شد، در فقر بزرگ شد. برای شرکت در درس با پای پیاده به یزد میآمده و بدون پاپوش و با پای برهنه حرکت میکرده تا درس بخواند، کتاب رسائل را نداشته اند و هر صفحه از رسائل را که مربوط به درس روز بعد بوده استنساخ میکرده تا برای فردا آماده کند.
.
.
جایی که او در دل مردم پیدا کرده بود نتیجۀ همین بوده است که توجهش به حضرت حق بود. عشایر عراق، مقداری از خاک پای سید را در هنگام گذرش جمع کرده و نگهداری میکردند و هنگام نزاعهای عشایری، برای قسم خوردن آن خاک را حاضر میکردند
.
.
شیخ محمدهادی خیاط در نجف عبا و قبا میدوخت. ایشان جد همین آقایان شیخ خانی است که امروزه در مشهد به همین حرفه مشغولند. ایشان یک عبا برای سید دوخته بود و میدید که سید وقتی راه میرود یک طرف عبا را در مشتش جمع میکند و میرود. میگوید از سید پرسیدم چرا چنین عبا را توی مشتتان جمع میکنید؟ سید گفت: سالها عبای من یک طرف اصلاً نداشت. من برای اینکه کسی متوجه نشود، کنار عبا را اینطور جمع میکردم. الآن همین کار را میکنم که فقرم را فراموش نکنم و خودم را گم نکنم
.
.
حکایتی است که مرحوم والد میفرمود که: «من از آقای مرعشی نجفی شنیدم که میگفت: من بچه بودم که با پدرم پیش مرحوم سید یزدی رفتیم. دیدم یک قابلمه خیلی سیاه روی طاقچه است. .
اینقدر کهنه بود که اصلاً ارزش نگهداری نداشت. به پدرم میگفتم: بابا این چیست؟ پدرم هم میگفت: زشت است، محضر سید نشستهایم، هیچ چیز نگو. سید متوجه شد که من یک سؤال دارم. گفت: این بچه چه میگوید؟ پدرم گفت: میگوید این قابلمه سیاه چیست
.
.
بعد سید گفت: بگذار برایش بگویم که خیالش راحت شود. من زمانی که اصفهان بودم هیچ چیز گیرم نمیآمد بخورم. یعنی در یک هفته هیچ غذایی گیرم نمیآمد و گشنگی میکشیدم
.
کاسبی در اصفهان دلش برای من سوخت و گفت که من هفتهای دو سیر گوشت به تو میدهم. قرار شد پنجشنبه هر هفته دو سیر گوشت به من بدهد. من همان را داشتم. یعنی حتی سیبزمینی و نخود یا چیز دیگری هم نداشتم که با این گوشت بار بگذارم. .
ولی برایم خیلی مغتنم بود. آن گوشت را در همین قابلمه میپختم. الان نمیخواهم خودم را گم کنم. این را بالای حجره و جلوی چشمم گذاشتهام که یادم باشد تو همان کاظمی هستی که طول هفته چیزی نداشتی بخوری.»
@varesoon
.....مهمان باغ کسی بودیم
🔶مهمان باغ کسی بودیم. همراه حاج شیخ عباس قمی.
دیدیم که شروع به نوشتن کرد، بعد از سلام و احوالپرسی!
.
🔶گفتند:
امروز، روز تفریح است.
تألیف را کنار بگذارید.
.
🔶صاحب مفاتیح الجنان فرمود:
روا نیست!
سهم امام خوردن و تلف کردن عمر به تفریح!
.
🔶میزبان گفت: سهم امام نیست، مال شخصی است، این میوهها و غذاها!
.
امروز را مهمان سفره و باغ منید! استراحت کنید! .
🔶فرمود: نامردی نیست؟
.
🔶بعد عمری کار نکنم برای مولا، چون مهمان سفره دیگری بوده ام؟! عمر، از خدا بگیرم و برای حجّت او کار نکنم؟! ترک نخواهم کرد، هیچ وقت و هیچ کجا، خدمت به امام زمانم را!
.
🔶به نقل از آیتالله میرزا حسنعلی مروارید، از علمای نامدار مشهد
@varesoon
به نیت زیارت حضرتش در هر روز :
صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین
صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین
صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین
صلی الله علیک و رحمة الله و برکاته
#زیارت قبول
▪️@varesoon
یا اباعبدالله (علیهالسلام)
سزد آنکه برندارم سر از این خمار مستی ۰۰۰!!!
مرحوم حضرت آیت الله کربلایی حاج سید احمد نجفی
@varesoon
✳️ شبها برای نماز بیدارم میکنند!
🔹 مرحوم شیخ مرتضی زاهد خودش نقل فرموده بود: «شبها برای عبادت سحری مرا صدا میزنند. یک شب میگویند: مرتضی برخیز! یک شب دیگر میگویند: شیخ مرتضی! و یک شب دیگر میگویند: آقا شیخ مرتضی!
من وقتی دقت میکنم، میبینم اینها به «روز» من بستگی دارد.
هر روز که من در رفتار و اعمالم دقت بیشتری میکنم و زیادتر مواظب هستم، در بیدارشدن، با احترام بیشتری روبهرو هستم.»
@varesoon
عنِ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ (علیه السلام) :
سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ: ألا إنَّ أهلَ بَیتی أمانٌ لَکُم، فَأَحِبّوهُم لِحُبّی، و تَمَسَّکوا بِهِم لَن تَضِلّوا.
قیلَ: فَمَن أهلُ بَیتِکَ یا نَبِیَّ اللّهِ؟
قالَ: عَلِیٌّ و سِبطایَ و تِسعَةٌ مِن وُلدِ الحُسَینِ، أئِمَّةٌ امناءُ مَعصومونَ، ألا إنَّهُم أهلُ بَیتی و عِترَتی مِن لَحمی و دَمی.
از امام حسین (علیهالسلام) نقل شده که از پیامبر خدا شنیدم که فرمودند:
«اهل بیت من، مایه امان شمایند. پس آنها را به سبب محبّت من، دوست بدارید و به ایشان، چنگ در زنید تا هرگز گم راه نشوید».
گفته شد: اهل بیت تو چه کسانی اند، ای پیامبر خدا؟
فرمودند: «علی و دو نوه من و نُه تن از فرزندان حسین، که امامانی امین و معصوم اند. آگاه باشید که ایشان، اهل بیت و عترت من و از گوشت و خون من اند»
بحار الأنوار: ج ۳۶ ص ۳۴۱ ح ۲۰۷
@varesoon
💠استاد جاودان:
🔸حضرت معصومه(سلام الله علیها) باب حضرت رضاست، چرا آنقدر مردم به دور او میگردند؟
🔸از بس از ایشان معجزه و کرامت دیده اند، برای اینکه ایشان ولی خداست.
🔸از طریق ایشان و به وساطت و شفاعت آن بانوی بزرگوار می شود دست به دامان حضرت رضا (علیه السلام) شد.
🔸دارایی و کرم و معرفت ایشان بی حد و مرز است.
🔸ما دست به دامان حضرت معصومه (سلام الله علیها) می شویم برای حاجاتی که داریم، ان شاءالله که ما را می پذیرند.
@varesoon
قال امیرالمومنین (علیهالسلام):
كُلُّ امْرِئٍ يَلْقَی مَا عَمِلَ وَ يُجْزَی بِمَا صَنَعَ
هر آدمی آنچه انجام داده را ملاقات میکند و به آنچه ساخته پاداش داده.
تصنیف غرر / ۳۲۳۴
@varesoon
🌱آیت الله مرعشی نجفی:
من در طول زندگی ام تمام چیزهایی که از خداوند خواستم را از حضرت معصومه سلام الله علیها گرفتم.
@varesoon