عشق، تبدیل شدن به ایدهآل یک فرد دیگر نیست. عشق، یافتن فردیست که به شما کمک میکند تا آنچه در شما بهترین است، نمود پیدا کند...
#زیگموند_فروید
اکثر آدمها، علاقه و محبتشون رو در رفتارهای روزمره نشون میدن. همیشه حواسشون هست به پلی کردن آهنگی که دوست دارین، یادآوری کارایی که باید انجام بدین و حتی خرید وسایلی که احتیاج دارین. اما این دلیل کافی برای داشتن یک عاشقانهی سالم نیست؛ چون گوشها هم نیاز به شنیدن حرفهای عاشقانه دارن.
#سعیده_سعیدی
عشق واقعا پروسهی عجیبیه
الان حال ندارم توضیح بدم چرا ولی خدایی خیلی عجیبه
یعنی طرف نه خوراکیه نه پوله نه پیتزاست
صرفا یه آدم عادیه و وقتی میبینیش قند تو دلت آب میشه💜👌🏽
یجایی خوندم:
اگه عشق، عشق حقیقی باشه و رابطه، رابطه سالمی؛ تو ۲ بار عاشق میشی!
"یه بار عاشق اون"
" یه بار به کمک اون، عاشق خودت"
از تو کبریتی خواستم که شب را روشن کنم
تا پلهها و تو را گم نکنم
کبریت را که افروختم ، آغاز پیری بود
گفتم دستانات را به من بسپار
که زمان کهنه شود
و بایستد
دستانات را به من سپردی
زمان کهنه شد و مُرد
#احمدرضا_احمدی
@violet_channell
از نردبان بودن، بسیار غمگینم!
از آسمان بودن، بسیار غمگینم!
تمرین کنم باید؛ دیوار بودن را.💁🏻♀💜
@violet_channell
یه چیزی داریم تو پزشکی بهش میگن: سندروم اندام خیالی. تصور کن تو یه تصادف دست چپت رو از دست میدی. چند ساعت بعد وقتی به هوش میای، وقتی میخوای گونه هات رو نوازش کنی فقط یک دستت رو روی صورتت احساس میکنی و اینجا تموم نمیشه... وقتی متوجه میشی یه دستت نیست، درد خیلی شدیدی رو احساس میکنی. اون هم درست تو همون دستی که دیگه نداریش. عجیب نیست؟ خیلی از آدمها که دچار قطع عضو شدن میگن گاهی هنوز دستی که از دست دادنش رو حس میکنن یا میخوان که بخاروننش گاهی.
بگو چرا اون آدم وقتی خودش نیست فکرش هست؟
چرا مواظبم کاری نکنم ناراحت بشه یا اصلا چرا نگرانشم هنوز؟ انگار یه چیزی شبیه به همون سندروم اندام خیالی، یا اصلا عشق خیالی، رابطه ی خیالی... آدم خیالی. نگران بودن برای کسی که نیست. درد گرفتن جایی از قلبت که حتی زخمش دیگه پیدا نیست. وقتی ما کنار یه نفر، به مرور دست میشیم، پا میشیم، میشیم قلب یه آدم... تمام فکر و روح یک آدم.
من می دونم چرا الهام اصرار داره اسم بچشو بذاره امیر، می دونم چرا دایی حسام هیچوقت ازدواج نکرد. من می فهمم چرا حاج آقا صاحب خونمون، درست چند ماه بعد از فوت ربابه خانم بی هیچ مریضی یک روز از خواب بیدار نشد. میفهمم خودمو بعد ماه ها بی خبری از تو؛ این مردگی، این دردهای خیالی، این نگرانی ها...
کاش می شد تحمل کرد این سندروم تعهدهای خیالی رو.
#امیرعلی_ق
@violet_channell
ماهی قرمز حافظش تا سه ثانیه بیشتر نمیکشه!
ولی تو دیدی شنا کردن رو یادش بره؟!
دوست داشتن شبیه اون ماهیهس! به ذات نیست به دله؛ میگیری که؟!
-هانیه قبادی
@violet_channell
هلالیجغتایی :
مگر جانی که هرگه آمدی ناگه برون رفتی؟
مگر عمری که هر گه میروی دیگر نمیایی؟💜
در گفتگویی از احمد شاملو میپرسند، آیا هنر و سیاست جایی به هم می رسند؟
او پاسخ میدهد: «آه بله، حتما. نرون شهر رم را به آتش میکشید و چنگ مینواخت. شاهاسماعیل خودمان صدها هزار نفر را گردن میزد و غزل میگفت. بتهوون عظیمترین سمفونی عالم رادر ستایش شادی ساخت و هیتلر که آرزو داشت نقاش بشود، عظیم ترین رنجگاه تاریخ، کشتارگاه «زاخسن هاوزن» را. ناصرالدین شاه هم شعر میسرود و هم نقاشی میکرد و نقاش میپروراند. اما، برای یک تکه طلا میداد سارق را زنده زنده پوست بکنند. انسان برایش با بادمجان تفاوتی نداشت.
خب بله، یک جایی به هم میرسند: متاسفانه بر سر نعش یکدیگر!
- احمد شاملو
اون کسی که برای اولین بار در دنیا جنگ رو شروع کرد، بدون شک رنج دوری از معشوق رو هرگز تجربه نکرده بود!
✍🏻 لئو تولستوی
دری را اگر قفل دیدی، نه بترس، نه نومید باش؛
اگر قرار بود باز نشود؛ جای آن دیوار بود ...
[محمد رضا رنجبر]
ای کاش، آدمی وطنش را
مثل بنفشهها
(در جعبههای خاک)
يک روز میتوانست
همراه خويشتن ببرد هر کجا که خواست
👤محمدرضا شفیعی کدکنی
میدونی خود ده سال دیگهات
الان اگه میتونست باهات حرف بزنه بهت چی میگفت؟
"به خاطر تمام امیدهایی که بهم دادی
به خاطر تمام تلاشهایی که کردی
و به خاطر تسلیم نشدن و جا نزدنت
امروز من به اینجا رسیدم. ازت ممنونم
و خیلی دوستت دارم."
#آذر_خرم
بدون عشق، تمام عبادتها تنها یک عادتند، تمام رقصیدنها تنها یک حرکتند، و تمام موسیقیها سر و صدایی بیش نیستند …💜🍃
Читать полностью…امیر خسرو دهلوی :
بر دیگران نوشت بسی نامه وفا
در حاشیه،سلام هم از من دریغ داشت...💜🌱
@violet_channell
سلام رفقایِ بنفشم. من سحرم ادمینِ اصلی ویولت ،میخواستم چند تا نکته رو بهتون بگم و برم . یک اینکه ممنونم با فعالیتِ کم و بیبرنامهی من همچنان کنارم موندید و تحمل کردید ، راستش خودم هم خیلی این بیبرنامه بودن رو دوست ندارم ولی دچارش شدم و توش گیر افتادم و هیچ راهِ فراری ندارم ، دو اینکه من بارها قصدِ دیلیت کردنِ چنل رو داشتم ولی باز به هوایِ اون چند نفری که واقعا بنفش دوست دارن و استفاده میکنند دیلیت نکردم(میدونم تعداتون کم نیست). سه اینکه من واقعا از لحاظِ روحی از شعر و تکست ادبی و دنیایِ بنفشام دور شدم و نمیتونم اینجارو درست مدیریت کنم و ازتون میخوام اگر اینجا هستید و اینجا میمونین با این شرایط اینجا بمونید و ازم انتظارِ فعالیتِ بالا نداشته باشید همین. کلی دوستتون دارم و برایِ موندنتون ارزش قائلم💜🌿
Читать полностью…انتظاری از کسی ندارم و این نشانه قدرت من نیست!مسئله؛خستگی از اعتماد های شکسته است!💜✨
Читать полностью…هم آمدنت را دوست داشتم
هم انتظار آمدنت را
حالا بگو
تو زيباتری
يا انتظار آمدنت؟
@violet_channell
دلتنگی دیوانهایست نشسته پشت سرت، که همینکه فراموشش میکنی، دستش را بر شانهات میزند و میگوید یادت هست؟، و تمام یادهای دنیا در دلت میریزد باز و دیوانه نیشش تا بناگوش باز میشود و موهای آشفته و چربش را با ناخنهای بلندش میخاراند و میخندد و میخندد و انگار که ناگهان چیزی یادش افتاده باشد، با دهانی باز از خنده و چشمانی خیره بر ناکجا، ثابت میماند و در خودش فرو میرود و فرو میرود و ناگهان دیگر چیزی از او باقی نمیماند و خودت میمانی و خودت و یادهای فراموش شدهی یه یاد آوردهی تکرار شوندهی دلتنگ
"یک مماس نوشت"
@violet_channell