1760
محفلی برای شعر فاخر؛ حمایت از شاعران طرز تازه
به کوی دوست، لسانی! مقام خود بشناس
که ما غلام و سگ کوی اوست صاحب ما
#لسانی_شیرازی
@voque_hendi
زعفرانم بدل به مرجان شد
سیلی روزگار را نازم
#باقر_صفاهانی
@voque_hendi
سلیم پیش اجل برد شکوه‌ی هجران
خبر نداشت که او خود مصاحب اجل است
#سلیم_تهرانی
@voque_hendi
∆خوش است گاه به عشاقِ خویش دل دادن
نمی‌توان همه‌ی عمر دل‌ربایی کرد
#صائب_تبریزی
@voque_hendi
∆داغ امید به دل ماند و تحمل کردیم
آرزو مرد! شنیدیم و تجاهل کردیم...
#محمد_قهرمان
@voque_hendi
¤برای صلح بشر می زنند مردان تیغ
اگر به صبر ببینی حسین هم حسنی است
#محمد_سهرابی
@voque_hendi
*خنده در چشم آب گرداند
ماتم و سور اين زمانه يكى است
#صائب_تبریزی
#مولانا_صائب
@voque_hendi
∆هر تار زلف دوست به یک جاست متصل
قلبم جدا گرفت و زبانم جدا گرفت
#محمد_سهرابی
@voque_hendi
∆ز پرواز پرستوها کسی را دل نمی جنبد
که داده این چنین پیوند،سرها را به زانو ها؟
#محمد_قهرمان
@voque_hendi
∆عشق در پیکر ما قوت آهی نگذاشت...
#طالب_آملی
@voque_hendi
∆غرض تسلی شوق است در تمنی وصل
وگرنه کام ز دیدار بر نمی آید
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
∆کار ما بیطاقتان را می توان از خنده ساخت
احتیاج لب به زهر آغشتن دشنام نیست
در میان خاک و خون،بی تاب زخم دیگر است
اضطراب مرغ بسمل از پی آرام نیست
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
∆این شگون نیست که عاشق به مرادی برسد...
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
∆کدام روز در این شعله زار،همچو شرار
ز بی وجودی خود خنده بر عدم نزدیم؟
#محمد_قهرمان
@voque_hendi
*ز بس کز اهل جهان خاطرم گریزان است
به خانه‌ای که سری می‌کشم، گریبان است
#سیرتی_قزوینی
@voque_hendi
سال و حال شیخ اگر پرسد کسی
در جوابش می‌توان گفتن «چل است»
#پیام_اکبرآبادی
@voque_hendi
وقت پا شستن ز بس شیرین تحرک می‌کند
می‌شود شان عسل، در دست خادم، سنگ پا
#بیخبر_بلگرامی
@voque_hendi
به پیش آنکه ندارد سواد عشق، سلیم!
کتاب لیلی و مجنون، رساله‌ی عربی‌ست
#سلیم_تهرانی
@voque_hendi
∆گر وعده به فردا دهی ام، از تو نرنجم
دنیا که به آخر نرسیده است عزیزم...
#محمد_قهرمان
@voque_hendi
∆ناله از دل تا به لب از ضعف مشکل می رسد
گوش اینجا کی به داد ناله ی دل می رسد
∆جذبه ی محمل نشین گر تن به سستی در دهد
شوق بی طاقت کجا بر گرد محمل می رسد
∆گر نباشد گرمی اشکم، شراب ناز هست
باده ی خون جگر از آتش دل می رسد
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
∆ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
از آه دردناکم سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن‌کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد
پر شور از «حزین» است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد
#حزین_لاهیجی
@voque_hendi
∆لب تشنگی از حرمت و حرمان دو مقام است
یک روز ِ محرم نشوند این رمضان‌ها
#محمد_سهرابی
@voque_hendi
∆دور از آغوش رقیبان نشوی،پنداری
دست این طایفه را در کمرت ساخته اند
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
∆به آن بیگانه امشب یک دو حرف آشنا گفتم
غرض را بی غرض کردم،سخن بی مدعا گفتم
نگاهش را نظر بر همزبانی آشنا دیدم
گهی منع جفا کردم گهی حرف وفا گفتم
رخش نازک دلش نازک حیا از هر دو نازک تر
سخن پیچیده در صد پرده از رنگ حیا گفتم
ز نام بوسه بیم رنجه گشتن بود آن پا را
ولی پیغام اشک آهسته با رنگ حنا گفتم
نگاهش کرد اقراری که صد جان پیشکش بایست
خجل گشتم که نادانسته حرف خونبها گفتم
نمی دانم چها گفتم ولیکن اینقدَر دانم
که با من هر چه آن ابروی جادو گفت وا گفتم
لبت را غنچه فردوس گفتن حرف بی جا بود
تبسم را بهشت جاودان گفتم بجا گفتم
به من از گوشه ابرو چها کردی چها گفتی
من از نظاره حسرت چها کردم چها گفتم
به او فیاض گفتم هر چه دل می خواست در مستی
تو اکنون عذرخواهی کن که اینک من دعا گفتم
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام
چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده‌ام
دست رغبت کس نمی‌سازد به سوی من دراز
چون گل پژمرده بر روی مزار افتاده‌ام
#صائب_تبریزی
#مولانا_صائب
@voque_hendi
∆تو را دریای خون ای دیده زان دادم که گر روزی
ز من کاری نیاید آبروی کار من باشی
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
∆اگر به دوزخ هجران اگر در آتش وصل
هر آنچه سوخته تر آرزوی خام تو بود...
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
∆در تمناگاه وصلش،دست در آغوش شوق
مردنی کردم که جان زنده را آتش زدم
بود در دل ذوق خندیدن که کردم یاد او
در میان سینه و لب خنده را آتش زدم
سرو او از بندگی های دل ما عار داشت
سرو را آزاد کردم بنده را آتش زدم
#فیاض_لاهیجی
@voque_hendi
∆گر چه دارد نوبهار حسن او جوش دگر
برگریزان دل صد پاره ما هم خوش است
#صائب_تبریزی
@voque_hendi