-
اشعار زیرخاکی را از ما بخواهید!📖 هزلیات و هجویات خود را برای ما بفرستید تا در کانال منتشر کنیم. راهِ ارتباط مشروع با ما: @andarooni_bot
[به آن وزیرک اسبق احمق ارشاد که آرزو کرده بود عید قربان جانشین عید نوروز شود!]
تو ای ارشاد و فرهنگی اسبق
چه با ادراک چرخاندی زبان را
به جای عید نوروز، عید قربان
خودت الساعه اجرایی کن آن را
بکُش یک گوسفند و احتراما
"خبر کن شخص بهمان و فلان را"۱
بپیچان روده را دور سر خویش
بکن تقلید، شیخ روضه خوان را
دکور کن در میان هفت-سینت
به جای سبزه، سیراب شیردان را
به گلدان، جای سنبل، پاچه بگذار
ز بویش تازه کن اعماق جان را
کنون بهر تو، ادرارش گلاب است
بِچش قدری و پر کن استکان را
به جای نُقل، وقت سال‌تحویل
بکن با پِشکلی، شیرین دهان را
به جای تخم مرغِ رنگی آن‌وقت
بفرما رنگ کن این دنبلان را!
#هادی_خرسندی
۱- به دلایلی، به این‌مصرع از شعر استاد خرسندی انگشت رساندیم.
#اشعار_خاردار
@xaarda
شرح احوال سپوخنده‌ی تبریز عزیز
داستانی است پر از آب و غم‌انگیز عزیز
لیک زود است که انگشت ندامت بگزد
جوجه را می‌شمرند آخر پاییز عزیز*
*گذشته از تمثیل زیبا، طبق محاسبات شاعر ۹ماه دیگر که آخر پاییز است نتیجه این جوجه‌ریزی معلوم خواهد شد.
#عیب‌النساء_لاهیچی
#اشعار_خاردار
@xaarda
#شرح_حال
سپوخی یحتمل بیچاره گشته
دلش در شهر غم آواره گشته
در آن شب که شود امسال او پار
دو جا از کاندوم وی پاره گشته!
#سپوخی_تبریزی
#اشعار_خاردار
@xaarda
آن چهر‌هٔ صدرنگ چنان نقاشی
شد صاف و سفید و صیقلی چون کاشی
دیدم که عذارش به زهارش می‌گفت
«من چون تو بُدم تو نیز چون من باشی»
#درزی_بفشار
آن موی رها کمند کردن بهتر
دلها با آن به بند کردن بهتر
از داف خیابانی و موی سر و کـ‌ير
از من بشنو؛ بلند کردن بهتر
#خواهر_ماری_کوری
ای موی تو همچو دنب روباه، بیا،
با کوتهی و سپیدی‌اش راه بیا
یک مو زدی و دو ماه کس خواهی‌گفت؟
گاییدیمان بهمن! کوتاه بیا
#شیخ_سوزمانی‌پناه
#اشعار_خاردار
@xaarda
#نقیضه_گایی
حاکمان در دَم از او قبجر و تمغا۱ خواهند
عنکبوت ار بنهد کارگهِ جولاهی۲
شیر، چون گربه در این مُلک کند موش شکار
بهر نان گربه کند نزد سگان، روباهی
#سیف_فرغانی
✧
دختران گرچه از او قامت رعنا خواهند
ک‌یرِ خوابیده بُوَد بخت من از کوتاهی
ک‌یر بدبخت در این شهر کند موش شکار
بهر ک‌ون، یا که کند نزد نران روباهی
۱- تمغا، قبجر (قاپچور) و نوع سومش قاقلان، اسامی مالیات‌های دوره ایلخانان مغول است.
۲- بافندگی
#سپوخی_تبریزی
#اشعار_خاردار
@xaarda
سلام و مهر ما تقدیمتان باد
عزیزان همانطور که پیش از این گفته‌ایم ما تک‌تک پیامهای شما را خوانده و پاسخ داده‌ایم.
متأسفانه در چند مورد ارتباط یکطرفه است و هرچه کوشیدیم پاسخ ما برای برخی عزیزان ارسال نشد لذا
۱-بدانید و آگاه باشید که امکان ندارد پیامهای شما را به هیچ‌جایمان نگرفته باشیم بلکه به همه‌جایمان گرفته‌ایم(فکر کنم اینطور گفتم بدتر شد😒)
۲-آن عزیرانی که درباره ارسال شعر به ربات در ربات از مسؤول ربات سؤال کرده‌اند و پاسخی نگرفته‌اند بدانند که پیام را دیده‌ایم و منتظر اشعارشان هستیم و اگر در همان ربات آثارشان را ارسال کنند به دست ما می‌رسد و خوشحال می‌شویم و دعای خیر می‌گوییم و سکوت ما به این خاطر است که امکان ارسال پیام به آنها را نداریم😔
#ادمین‌علی‌البغل‌خارندار
زمین‌افتاده‌ای از ماورایی ؟
و یا سرکرده‌ای از مافیایی؟
گرفتی ژست یک‌جوری که انگار
ز خود در کرده‌ای گوز طلایی
#جواد_زرنیچه
#اشعار_خاردار
@xaarda
ریش سفید داد و فلک موی سر ببُرد
هم رخت شیب داده و هم دردسر ببُرد
از رنج باد و شانه رها خواست او تو را
هم مزدِ دست و منتِ اصلاح‌گر ببُرد
.
پیش‌تر مطایبه‌ای بود با دوستی که از ریزش موی سر و سپیدی ریش پُر تشویش بود
اما به ناگهان دریافتم که خود نیز از رنج شانه و مزد و منت اصلاح‌گر به تدبیر فلک رسته‌ام
#بهمن_ساکی
#از_چشم_رود به روایت #بهمن_ساکی
🆔 @AZ_chashme_rood
/channel/AZ_chashme_rood
[در فقره‌ٔ حضور الکسیس تگزاس در ویدئوی کذایی ساسی مانکن:]
عزیـزان! جنده‌ها مشکل گشایند
بـه نـوعـی درد مـردم را دوایـنـد
بـکن این نکته را آویزه‌ی گـوش:
که مشکل‌ساز "مادرجنده"هایند
#احسان_ناصر
#اشعار_خاردار
@xaarda
استقبال و #نقیضه‌گایی
تـو عـروس کـسـی اگـر بـشـوی
ک‌یر خود را به کار خواهم کرد
کــ‌ون او را دریــده و زخــمــی
هـردوتـان را فـگـار خواهم کرد
#ابن_بکن_اصفهانی
#اشعار_خاردار
@xaarda
خر شـد و من باقـالـی بارش دادم
خوشحالی کرد، من فشارش دادم
من ناشر بی پولم و او شاعر پول
هـر گـــوز کٕه داد انتشـارش دادم
#جواد_زرنیچه
#اشعار_خاردار
@xaarda
#نقیضه‌گایی
[همنوا با #سپوخی_تبریزی و
تقدیم به ناصر حامدی، شاعر خوب، باحال و باحوصله هم‌استانی]
دلی بی‌قرار و شبی تار دارد
اسیری که دیدار با یار دارد ...
#ناصر_حامدی
✧
«دلی بی‌قرار و شبی تار دارد»
که شب تا سحر با کسی کار دارد
چه برنامه‌هایی که در ذهن این زن
برای خودش آن شب تار دارد
نه تنها روش‌های ناجور و نافرم
که بر فرم یونیک اصرار دارد
چه بهتر که در خلوتش کرد ازیرا
صداهای بس نابه‌هنجار دارد
خودم می‌روم یا بگویم بیاید؟
مکان نیز تأثیر بسیار دارد
شوم حرفه‌ای تا گروهی توانم
کنم آنچه فعلا دوتا یار دارد
شگفتا که بر عکس هر کار دیگر
بر آن مادرم نیز اصرار دارد
بسی می‌کند افتخار او به این کار
که عیب‌النسا مشق گیتار دارد
#عیب‌النساء_لاهیچی
#اشعار_خاردار
@xaarda
دوستان سلام
همه پیامها را خواندیم و به همه پاسخ دادیم و همه اشعار جالبی را که فرستاده بودید برای بررسی و انتشار ذخیره کردیم.
در چند مورد پاسخهای ما به پیام‌دهنده ارسال نشد که احتمالا به خاطر تنظیمات تلگرام شما یا تضعیفات ربات ما است پس بدانید و آگاه باشید که اگر برای پیام یا شعر ارسالی شما پاسخی نیامده دلیلش حوالت دادن آن به جناب بیضایی نیست و دلیل فنی دارد.
دوستتان داریم و از همراهی با شما حال می‌کنیم.
#واحد‌گوه‌خوری‌اشعار‌خاردار
دوستان خارفرست
بالاخره مشکل ارتباط ما حل شد و توانستیم به پیامهای شما دسترسی پیدا کنیم.
با اعتذار از همه دوستانی که در یک‌ماه گذشته شعر،پیام،انتقاد،فحش و فضیحت و حتی پیام بدون متن فرستاده‌اند، امروز همه پیامهای شما را می‌خوانیم و پاسخ محبت شما را می‌دهیم.
#ادمین_علی‌العمل_اشعارخاردار
#قطعه
چـکـی که در همهٔ بانکها محـل دارد
گـلــی که در همهٔ فصلهـا عسـل دارد
متـاع عرضـه شده در تمامی عـالـم
که نه غش و ضرر و قلب و نه بدل دارد
همان که هم کَل کوهی و هم جوانک لات
برای داشتنش کل‌کل و جدل دارد
شبیه قفل ولی خود کلید مشکل‌هاست
برای هـر چـه که انـدوه راه‌حـل دارد
اگرچه خاموش اما زبان عامه‌فهم
برای کـلّ جـهـان و هـمـه ملل دارد
اگر ذکاوت داری بگوی نامش را!
کس است،کس! انکارش مکن علل دارد
#ابن_شیرین
#اشعار_خاردار
@xaarda
هفت شین
سنجاق و اجاق و سیخ و سنگ است مرا
سیگاری و سیگار و سرنگ است مرا
با سـوخـتـه هفت سین گذارم اینک
همسفره چو اهل بست و بنگ است مرا
#ابن_شیرین
#اشعار_خاردار
@xaarda
سپـوخی واقعاً بیچاره گشته
دلش در شهر غم آواره گشته
چرا رفته سراغ جنس کیـ‌ری؟
که دیشب آبگیرش پاره گشته
#شاکیر
#اشعار_خاردار
@xaarda
برای همان کارنسناس
جز نان ریا و کـ‌ـون‌گشادی نخوری
یک لقمه الهی که به شادی نخوری
گفتی نخورید میوه و مرغ و برنج
میمیری اگر گه زیادی نخوری؟
#بگای_کاریزی
#اشعار_خاردار
@xaarda
رباعی نخست را سرسری سرودم و در یکی از گروه‌های دوستانه فرستادم و دوستان از سر لطف و مطایبه رباعی‌هایی زیبا در پاسخ سرودند و بعد دیگران هم به ترتیب زیر اضافه شدند. از طبع سرشار و قریحهٔ پربار دوستان به وجد آمدم و لذت بردم و خوشحالم از داشتن این دوستان عزیز و مهربان که هر یک در چند فن استاد یک‌فنند.
مو یک نمه کوتاه کنم یا نکنم؟
یک عالمه کوتاه کنم یا نکنم؟
در زشتی بنده زلف بی‌تقصیر است
با این همه کوتاه کنم یا نکنم؟
#بهمن_بنی_هاشمی
به ترتیب سرایش:
ای دوست شبم را تهی از ماه مکن
ما را به سواد زلف گمراه مکن
دل دست به زلف مشک‌بوی تو زده‌ست
دستِ وی و زلف خویش کوتاه مکن
#امیر_براتی
بهمن ادبیات سرشت من و توست
موسیقی و شعر خشت خشت من و توست
این بافهٔ مویی که سیاه است و سپید
طومار بلند «سر»نوشت من و توست
#محسن_حسنی
ای بهمن نکته‌دان شیرین‌حرکات
ای موی تو کارنامهٔ صبر و ثبات
ماری‌ست سیاه زلف طولانی تو
آن مار سیه عصا نگردد صلوات!
#فرزاد_ارشادی
قیچی بزنید و دل ما نرم کنید
ما را به دو زلف خویش دل‌گرم کنید
آقای بنی‌هاشمی از ما هم نه
از موی سپید خودتان شرم کنید
#سمیرا_عاطفی
ای زندگی اولویت چندمی‌ات
حیف است میان زلف «سر»درگمی‌ات
خوابی دیدم که زارعی افتاده‌ست
با داس به جان موی جوگندمی‌ات
#رضا_صالحی
بهمن! هرکس خوب به یادت دارد
اقرار به دانش زیادت دارد
پیداست کمی بیاض در موهایت
هرچند که ریشه در سوادت دارد
#رضا_صالحی
ای زلف تو چون داف به هم گشته کلاف
سرگشته‌ی زلف تو عزیزان خلاف
بستند گشادان به سر زلف تو دل
کوتاه بیا و زلف را باز بباف
#صابر_قدیمی
این سر به هوای موی تو سر شده است
این شب به طلوع روی تو سر شده است
کوتاه مکن امید ما را ای عشق
چون قصه‌ی شب به بوی تو سر شده است
#محمد_نوروزی
مقراض! بیا چو قاطعان، ره بزنش
اغماض مکن که نیست آگه... بزنش
یا آنکه چو #آهی بگذر از زدنش
یا مثل #بیابانکی از ته بزنش
#محمد_نوروزی
زلفت که دراز بود هر کوته‌دست
امّید بدست خویش بر وی می‌بست
امروز که کوتاه شد آسوده مباش
از دست‌درازی هر آن داف که هست
#سعید_مزروعیان
همواره سرت بلند بادا بهمن
بام هنرت بلند بادا بهمن
کوتاه شد ار موی تو غمناک مباش
جای دگرت بلند بادا بهمن
#علی_ارجمند
مو را نکند خدای کوتاه کند
ما را ز مسیر راست گمراه کند
با ما کف کله‌اش تفاوت دارد
ما را نکند به «فرقش» آگاه کند
#سعید_طلایی
ای زال حسد برده به موی سختت
رودابه طمع کرده به گیس لختت
بخت تو سپید باد همچون مویت
موی تو بلند باد همچون بختت
#پدرام_بابازاده
زاهد گفتا که خلق گمراه مکن
بهر دروداف هی مکَن چاه، مکُن!
شاهد گفتا دلم به زلفت بند است
کوتاه بیا و زلف کوتاه مکن!
#منوچهر_فروزنده_فرد
هم نظم لطیف همچو قندی داری
هم نثر دل‌انگیز و لوندی داری
از کم شدن زلف تو را غم چه رسد؟
تا همت و اقبال بلندی داری
#علی_اکبر_یاغی_تبار
هرچند نود مساویِ با صد نیست
اما پیداست فرق تا این حد نیست
آقای بنی‌هاشمی خوانساری
در عالم مُد کمی تنوع بد نیست
#یکی_از_بانوان
چون دفتر آفتاب بازش کردی
سرحلقه ی کاشفانش رازش کردی
رخ کآیت رشک عرش پیمایان بود
گیسو که به صد ناز درازش کردی
دکتر #محمدعلی_شیوا
وقت است دلی ز فتنه آگاه کنی
خود را ز فریب خلق گمراه کنی
گیسوی تو حبل اعتصام خلق است
بیهوده تو را که گفت کوتاه کنی
دکتر #محمدعلی_شیوا
ای نور دو دیده! العیاذ بالله
ای پرده دریده! العیاذ بالله
زین پس بیند هر آنکه رویت گوید
ای گیس بریده! العیاذ بالله
دکتر #محمدعلی_شیوا
عمر به مراد رفته را چون بخشیم؟
یا ذکر ز یاد رفته را چون بخشیم؟
گیسوی به باد داده را عذری هست
گیسوی به باد رفته را چون بخشیم؟
دکتر #محمدعلی_شیوا
هرچند همه حول و ولا بود و بسوخت
با آفت برق مبتلا بود و بسوخت
صد کشور دل چو دانه در زنجیرش
گیسو نه که خرمن بلا بود و بسوخت
دکتر #محمدعلی_شیوا
عالم نور و دو چشم بی سو ما را
هرسو صد قبله، سوی بی سو ما را
"زلف تو اگر نبود زلف دگری"
تهدید مکن به قطع گیسو ما را
دکتر #محمدعلی_شیوا
ناکام دلی که در کمند تو نبود
در حلقه ی زلف بی گزند تو نبود
یلدا شب قدر عاشقان بود اگر
موقوف به گیسوی بلند تو نبود
دکتر #محمدعلی_شیوا
سیلاب به غمزه ی لوندت نرسد
طوفان به قدمگاه سمندت نرسد
گرداب هزار حلقه زنجیر شود
یک حلقه به گیسوی کمندت نرسد
دکتر #محمدعلی_شیوا
بعد از انتشار در اینستاگرام این چند رباعی هم افزوده شد:
ایّام، شب است و شبِ ما گیسویت
شب، تار به تار آمده تا بازویت
هر چند که کوتاه نمودی شب را
روزست جهان ما به لطف رویت
#سیدحسین_ابراهیمی
لب‌های چو بستنی، لپِ فالوده
ایمان مرا گسسته از شالوده
با کهنه طناب تو به چاه افتادم
کوتاه کن این گیس گناه‌آلوده
#صادق_تکاب
هر شب که شب زلف بلند تو بدید
بیچاره شد از بلندیش دست کشید
دل بست به زلف همچو روز و شب تو
این خیر ندیده دیده چشم سفید
#افسانه_حسنیه
@bahmanbanihaashemi
[در هجو آن مردک دبنگ که خود را استاد دانشگاه می‌داند:]
باید که دهان او ز عنعن بستن
با سـرگـیـن الاغ فــوراً بستن
حـمـالی که نشـایـد او را حتی
جای ورزا به گــاوآهــن بستن
#ابن_شیرین
#اشعار_خاردار
@xaarda
#نقیضه‌گایی
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه‌رسان من و توست
#ه_الف_سایه
✧
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
که اگر فاش شود، صاف دهان من و توست
نه به من زن بدهند و نه تو شوهر بکنی
نه برای تو و من آب، نه نان من و توست
زیپ‌هامان همه بسته‌ست به جز زیپِ دهان
بازی زیپ تو و من، به زیان من و توست
گرچه این‌قدر که ما عاشق و دلباخته‌ایم
آخر و عاقبتش هم به فلان من و توست
امشب البته کسی جز من و تو این‌جا نیست
پس در این جا و مکان، وقت و زمان من و توست
خانه خاموش و یخ اما من و تو روشن و داغ
آتش البته که در روح و روان من و توست
ماجرایی اگر از خانه‌ی ما درز کند
مشکلِ درز نه، ایراد زبان من و توست
بله جز راست نگو، البته هر راست نگو
راست گفتند زبان دشمن جان من و توست
چون اگر فاش شود، صاف دهان من و توست
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
#روح‌الله_احمدی
#اشعار_خاردار
@xaarda
#کلاسیک_ها
[در هجو ملا حسن نخودبریز نامی گفته است]
در خواب شهیدِ کربلا را
دیدم که ز دیده اشک‌ریز است
گفتم ز غمت ای آن که تا حشر
هر چشم ز گریه چشمه‌خیز است
ما بر تو همی چکیم کوکب
چشم تو چرا ستاره‌ریز است
باز ابن‌‌زیاد در جدال است
یا شمر شریر در ستیز است
گفتا: نه! ننالم از اَعادی
بر من ز اَحباب رستخیز است
خاصه خرکی که در تکایا
هر شام و سحر به عرّ و تیز است
رسوایی آل مصطفی را
منبر منبر به جست و خیز است
جوشد چو خم شراب انگور
جایی که سراغ یک مویز است
پشت سـر اهـل‌بـیـت زارم
چون غارتی از پی گریز است
گه در کوفه گهی به شام است
گاهی به مدینه،گه حَجیز است
گه گوید عابدین غلام است
گه گوید فاطمه کنیز است
در کینه‌ی ما چنانکه گویی
جنگ اُرُس است و اِنگریز است
صوت خشنش ز حنجر شُوم
چون خنجر شمر تند و تیز است
گفتم: به فدات، این ستم‌ها
بر تو ز کدام بی‌تمیز است!؟
این روسپی از کدام پشت است
این زن‌جلب از کدام هیز است !؟
مولود وی از چه مرزوبوم است!؟
شغلش چه و نام او چه‌چیز است!؟
آهی ز جگر کشید و گفتا:
"ملاّحسن نخودبریز" است
#یغمای_جندقی
#اشعار_خاردار
@xaarda
#قضیبیه
دردت فراق بود، ببین حالی ای قضیب
حالی تو و وصال چه مینالی ای قضیب
دیدی که در فراق دهل خوش‌صداتر است؟
ای جان فدای دلبر توخالی ای قضیب
سر بر کن ای که دست به سر کرده‌ای مرا
یکبار وصل دست دهد سالی ای قضیب
حقا که کار تو به درازا کشد چو تو
یک آن تو در صعود و در انزالی ای قضیب
سر می فراختی و منی می‌کشیدی و
حالا نگاه کن که به مثقالی ای قضیب
اشکِ تو تا جدارهٔ چاهی نمی‌رسد
سر بر کدام خاک همی‌مالی ای قضیب؟
خود را بزرگ دیدی و دیدی که کوچکی
دیگر در این میان به چه میبالی ای قضیب
#دستکیر
#اشعار_خاردار
@xaarda
#ارسالی_دوستان
رفتی و دل به که بستی؟ عوضی
بی گمان تک ننشستی ، عوضی
گو به او، دل به تو بستن غلط است
و بگو پول پرستی ، عوضی
بیش از این حوصله فحش ندارم یابو*
خری و احمق و پستی، عوضی
بیش از اینها که بگفتم، بخدا
هستی و هستی و هستی عوضی
#بردیا
#اشعار_خاردار
*این مصرع درازتر افتاده، ولی دیگر چون دوستمان حوصله نداشت ما هم حوصله نکردیم دمش را بچینیم.
@xaarda
گفتا كه جهنم است از اين پس وطنت
چـون بـوی اتـانـول دهـد اجـزای تـنـت
گـفـتـم:« بـرو بابا ولـمـان كـن، حاجـی
ارزانـی تـو بـهـشـت. كــ‌یـرم دهــنـت»
#گاعر
#اشعار_خاردار
@xaarda
من که چهل و شش است سالَم
از یـاد گـذشـتـه، پُـرمـلالــم
لیکن چو به سهم خویش، فرزند
مانند پدر فکنده‌ام چند
عذری به جز این دگر ندارم:
"از کرده‌ی خویش شرمسارم"
ای آن که ز دست مشکلاتت
داٸم به پدر کنی شماتت
این که پدرم مرا چرا ساخت
آخر ز چه رو، مرا پس‌انداخت
از کار پدر، مباش در خشم
یک نکته بگویمت، بگو چشم:
با راست‌شوندگان، چه تدبیر؟!
خوش راست نشانده بر هدف، تیر
(این "تیر" به حرف "کاف" می‌خوان
پس کـ‌یر پدر، معاف می‌دان
آن راست‌شونده نیز"کـ‌یر"است
هر آدمی‌ای ورا اسیر است)
می‌کوش که آن یگانه‌فرزند
فرهیخته گردد و هـنـرمـنـد
آنگاه ز روی قـدردانـی
یاد آورَد از تو در جوانی
عیبت نکند، گزاف کردی
کاری که تو در لحاف کردی
#سپوخی_تبریزی
#اشعار_خاردار
تک‌خور نباشید و کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید👇
@xaarda
#مجابات
[فتأمّلات در ملازمت و ملایمت #فلفل‌خاتون]
شما را غنی دیده‌ام ساحرا
در این سِحر بحر نیناش‌ناشتان
چنانکه ازین‌پس خود جان‌نثار
بخوانم شهنشاهتان تاشتان
چنانکه مصرّم که دارید ک‌یر
سه‌سر سرتر از مال داداشتان
افق زیر پا دست‌وپا می‌زند
عمود است وقتی‌که سرپاشتان
چه پاها که خورده به‌هم پیشتان
چه سرها زده طبع دان‌پاشتان
چه کیفی از اسم شما می‌کند
زبان‌سرخِ سرسبز آداشتان
شما قهرتان آیهٔ رغبت است
شما زهرتان عین شاباشتان
نیایید قربان از اینها به خشم
که دشنامتان هست پاداشتان
مگر مرده چاکر که ناراحتید
که سر برده تا خاش پرخاشتان
به ک‌ون فساد و همه مفسدین
فرو بعدازاین ک‌یر فرّاشتان
#فراشباشی
#اشعار_خاردار
@xaarda
چک بی‌محل
تا دم احتضار چک دادیم
تا درآمد دمار چک دادیم
در زمان خرید بی ام وِ
غرق در افتخار چک دادیم
چک بی ام فرم خورده و ما
نرخ روز دلار چک دادیم
وقت در رفتن از طلبکاران
قبل هر استتار، چک دادیم
یک طلبکار مرده.... دق کرده
به زنش بر مزار چک دادیم
"وام حافظ بگو که بازدهند"
در ضمانش هزار چک دادیم
وام لازم شدیم با هر چک
بس که پای قمار چک دادیم
"ما گدایان خیل سلطانیم "
به همین اعتبار چک دادیم
تا به پست ریاستی بودیم
دست هر پاچه خوار چک دادیم
زندگی گرچه هی فشار آورد
نرم وبا اقتدار چک دادیم
تا بخوانند نغمه ای خوشتر
به هزاران هَزار چک دادیم
و به امّید شادی دل‌مان
به غم روزگار چک دادیم
بابت کفن ودفن مان ای دوست
عاقبت پای دار چک دادیم
#احسان_ناصر
#اشعار_خاردار
@xaarda
#نقیضه‌گایی
#مرد_دوزنه
دلی بی‌قرار و شبی تار دارد
اسیری که دیدار با یار دارد
زبانم تو را گر چه انکار کرده
دل من به عشق تو اقرار دارد...
#ناصر_حامدی
✧✧
دو سرخر، دو نان‌خور، دو تا کار دارد
کسی که یکی نه، دو تا یار دارد
نه تنها خر است او که پشتش دو پالان
نهادند و پوزَش دو افسار دارد
سرش بر تهش می‌زند هی پنالتی
که مرد دوزن، فکر بسیار دارد
گشوده به ظاهر برایش دو در لیک
تنعّم نه از دو، نه از چار دارد
بدرَّند هرشب دو زن خشتکش را
غلط‌کرده‌ای که دو شلوار دارد
مخش سوده و خورده و ریده گردد
که بر شانه‌هایش دو تا مار دارد
#سپوخی_تبریزی
#اشعار_خاردار
@xaarda
این بیل چو من، در کف یاری بوده‌ست
دنبال فروشدن به غاری بوده‌ست
این دسته که امروز کج و کوله شده
شقّ و رق و راست، چون چناری بوده‌ست
#سپوخی_تبریزی
#اشعار_خاردار
@xaarda