xaarda | Unsorted

Telegram-канал xaarda - اشعار خاردار

-

اشعار زیرخاکی را از ما بخواهید!📖 هزلیات و هجویات خود را برای ما بفرستید تا در کانال منتشر کنیم. راهِ ارتباط مشروع با ما: @andarooni_bot

Subscribe to a channel

اشعار خاردار

یک عمر نبود در دلش بیمِ حسین
از بیخ نداشت میلِ تکریمِ حسین

یک مرتبه ده روز به‌طورِ قرضی
از تیمِ یزید رفت در تیمِ حسین!

#شروین_سلیمانی
@ShervinSoleimani

Читать полностью…

اشعار خاردار

*یک

کیر از هوس جلق زدن سیر شده
از جمعه ی بی جماع دلگیر شده
من فکر نمی کنم که آدم باشم
سلول به سلول تنم کیر شده

*دو

ما صبر نکرده‌ایم تا جا بزنیم
بر عمر به باد رفته امضا بزنیم
کارت شده گاییدن ما ای دنیا
بگذار دو تا تلمبه هم ما بزنیم

*سه

چه عزل شوی چه نصب، باید بخوری
پاره نشوی! که چسب باید بخوری
یک بار ز مال غصب خوردی، حالا
یک عمر ز مال اسب باید بخوری

#جواد‌_زرنیچه

@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

[فیلم را با صدای کم گوش کنید]
#بداهه
#خماسی

سوزاکی جنده‌گاده ای کـ‌س‌خرنه
رو کـ‌یر کلفت یاب و بر آن برجِه
وی کـ‌سْ‌خرکش خرِ ننه‌کس‌فربه
رو این ک‌س خر به کسخلی دیگر ده
خردرچمنی ز کیف در ده، در ده

#درزی_بفشار
#ابن_شیرین

@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#نقیضه‌سایی

هر ناله که بر سر شتر می‌کردم
در پای شتر، نثار دُر می‌کردم

هر چاه که کاروان تهی کرد ز آب
من باز به آب دیده پُر می‌کردم!

#مهستی_گنجوی

هر ناله که در زیر شما می‌کردم
کاریست که بی‌حجب و حیا می‌کردم

آن آب که ناگهان کمر خالی کرد
من باز پر از بهر صفا می‌کردم

#دروغ_فرخزاد
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

مشاوره اقتصادی

با پول فقط پول فزون خواهد شد!
سرمایه اگر نبود چون خواهد شد؟

تـو پای به راه نِه، سپس قـمـبـل کن
سـرمایـه‌ی اول‍ـیه کـ‌ـون خواهد شد

#دمر_ایام
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

فال سینه

افتاد در دو چنگم یک شام کال سینه
هرگز ندیده بودم با این خصال سینه

خوش‌فرم و یک‌قواره بود آن دو گوی سیمین
چون شاخص ترازو در اعتدال سینه

مانند توپ چرمین هم نرم و هم کمی سفت
با کوچکی ولی در حدِ کمال سینه

بی خط و خال سینه، آن ایده آل سینه
لب‌بسته از هیاهو، بی قیل و قال، سینه

هر عضو کار و باری دارد میان اعضا
زین عضوها ولی بود صاحب جلال سینه

ناخورده مست بودم ناگاه هاتفی گفت:
دریاب ای زبردست در وقتِ حال سینه

فالی زدم ز خواجه تا حکم شرع گیرم
گفتا که سینه مالا یعنی بمال سینه

فی‌الفور من گرفتم منظور خواجه این بود
فرصت شمار یارا هر ماه و سال سینه

صلی علی محمد صلوات بر محمد
گفتیم و خود نمودیم بر خود حلال سینه

کشف حجاب کردم آن سینه‌ها و دیدم
هم در مثال سینه هم بی مثال سینه

القصه حمله کردم از شرق و غربِ اندام
هم از جنوب، لمبر هم از شمال، سینه

الله هم کَرَم کرد مالیدمش وَرَم کرد
چون هندوانه کردم آن پرتقال، سینه

#سیخکی_یزدی
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

[استقرار اتاق استراحت سیار در فرودگاه مهرآباد]

برای کوکایین بدون خطر
لبالب شدن قبل و بعد سفر

خودارضایی ناگهان آن زمان
که چشمت بیفتد به کون و کمر

برای گریز از پلیس سمج
گر افتد به دنبالت آن بی‌پدر

برای هم‌آغوشی پارتنرز
چو بالا زند وقت رفتن، حشر

نه تنها مسافر، اهالی شهر
که هستند بی‌خانه و دربه‌در

برای زدن بر ک‌س گاو، پول
که صرفا دهی چند میلیون هدر

زهازه بر این طرح«کانکس‌کش»
که کان است و ک‌س اندر آن مستتر

#ابن_شیرین
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#پرکاری

دیشب به من و هومن و هادی دادی
یک دور به من ولی زیادی دادی

جای تو بهشت است که با این اخلاص
اینگونه به من حالِ جهادی دادی!

#قلندر
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

[تصویر: غارنگاره‌های پیش از تاریخ مکتوب، قاره آمریکا]

هزاران سال پیش از این جوانی
میان غار چشمش خورد بر یار

به دور از چشم ملاها، هوس کرد
که آبش را کند در جوی دلدار

نه زاهدوار وردی، صیغه‌ای خواند
نه عارف‌‌سان به تقوی کرد اصرار

فرو کرد و سپس شکر خدا کرد
چنان که کردگارش داد آمار

به دور از چشم مسئولین ذی‌ربط
ز دختر هم درآمد ناله‌ای زار

که آهش روی عرش حق اثر کرد
هزاران آه از آن گرز ستمکار

ملائک تحت تأثیرات آن آه
به‌‌ زن دادند بالی بس سزاوار

که روحش پر زند تا عرش اعلا
بگردد داخل جنت پری‌وار

ز کیر شق مرد، اجری خفن یافت
به زیر سایهٔ او شد از ابرار

چنین شد که قلم برداشت نقاش
برای ثبت نقشی زد به دیوار

رسید آن نقش امروزه به ماها
و شد نام اثر: «شق کرده در غار»

#شاکیر
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#نقیضه‌گایی

چه نشستی شکسته کنج قفس؟
مرغِ بی‌دانه را پری هم هست
من که می‌گویم عصرهای بهار
کارهای مهم‌تری هم هست
...
#ناصر_حامدی

***
چه فرورفته‌ای به خویش چو کیر؟
نه مگر کیر را سری هم هست؟
تکیه بر خایه می‌کنی تا کی؟ 
روی هر تخم کفتری هم هست

کوچه‌ها گاه تنگ و بن‌بستند
تو زرنگی کن و برو تویش
ته هر کوچه‌ای، کلوچه خوب
زیر دامان اختری هم هست

می‌شود با کُسی قرار گذاشت
در خیابان خلوتی حتی
می‌شود دست توی شرتش برد
یا روش‌های دیگری هم هست

مثلا خرزه را به دستش داد
تا زند ساک آبداری را
تو بپا ساک وی خرت نکند
که کُس خیس و محشری هم هست

تا کی ای کسمشنگ می‌خواهی
کیر را توی دست بفشاری؟
شک نکن در جهان به غیر از جق
شیوه حق و بهتری هم هست!

#سپوخی_تبریزی
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

شب،سکوت،کویر

چون به اسم دیدن جرم سماوی در کویر
شب جوانان وطن سکنا و بستر می‌کنند

جای ماه آن ماهرو را گاه با ناز و ادا
هم تماشا هم رصد هم تور هم خر می‌کنند

بعد از کشف و شهود و بررسی در گوشه‌ای
خلوت و خاموش با هم کار دیگر می‌کنند

باد می‌گردد شکمهایی پس از این ماجرا
گاه بکری را در این جنجال پنچر می‌کنند

جفت می‌یابند در صحرا شبیه آهوان
بی‌نظارت عقد خود در غیر محضر می‌کنند

چشم ما را دور می‌بینند و حالی می‌کنند
گوش ما را با صدای خنده‌شان کر می‌کنند

مشکل ما با همین شادی است که گاهی شبی
مردم بیچاره دور از چشم ما در می‌کنند*

#ابن_شیرین
*شادی در کردن را به ضرورت قافیه نیاوردم بلکه گوشه چشمی نیز به برره‌ای و برّی بودن گفتمان داشتم.
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

عبرت

ای هزل نویس، رو رها کن مو را
پنهان بنمای کـ‌ون پشمالو را

چون این دو گروه عاقلان هم‌دستند
انگشت کنند باسن هالو را

#مازی_مار
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#فصل_الخطاب

نـه مـیــل بـه اصـلاح‌پـذیــری داریـد
نـه مـیـل بـه تَـرکِ زورگـیــری داریـد

کونِ وطن از هشت جهت جِر خورده
از بـس که تـفـکـراتِ کــ‌یــری داریـد!

#قلندر
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

با این همه سوز جای شکرش باقی است
اندازه‌ی گــــوز جـای شکرش باقی است

کــ‌یــ‌ری شــده روزگــار، اگـر پـاره نـشـد
ک‌ون تـو هنـوز جای شکرش باقی است

#فلفل_فومنی
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

روی خود کم کن آخر ای پررو!
به سگ پاچه‌گیر می‌مانی


در نچسبی به تابهٔ تفلون
در سیریشی به قیر می‌مانی


چندش‌آور، مهوّع و بدبو
تو به تیز و زحیر می‌مانی


از سر راه مردمان برخیز
برنخیزی به زیر می‌مانی


زیر مردم چو می‌روی هش‌ دار
ای فلان‌کاره دیر می‌مانی!


#بانوی_دوزخ
#اشعار_خاردار


@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#کشف_تاریخی

از فروغ خور باشد نور ما
کاستی کی می‌پذیرد زور ما

ای که می‌پرسی که این وافور چیست
گرز آدم هست این وافور ما

#سپوخی_تبریزی
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

چشم خودمان را همه‌دم تر کردیم
آینده و کون خویش پرپر کردیم

تاریخ بیا ثبت کن این را ما با
پنجاه تومن کس‌کشی خر کردیم

#شاکیر

این خطّهٔ جنده‌خیز، جنبش کم داشت
یک راهِ نوین برای گایش کم داشت

با اینهمه بچه‌کـ‌ونیِ ک‌ی‍ـ‌ربه‌دست
انگار فقط یک کس‌خرکش کم داشت!

#قلندر
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

در تلاشی که از امروز به فردا برسی
دیده‌‌ای خواب که یک روز به رویا برسی

هر کجا، هر که، به هر جا که رسیده، ریده
ترسم این است به آن ریده، تو یک‌جا برسی!

#سپوخی_تبریزی
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

نام اثر: محبت از عقب*

او گریه نموده ما طرب می‌کردیم
ما حفرهٔ کون فقط طلب می‌کردیم

«تا بیخ طرف کرده»، نمی‌دانستیم
یک عمر محبت از عقب می‌کردیم

#شاکیر

*نام نقاشی جداً همین است فقط نقاش نگفته است که این محبت به کدام طرف است.
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

تقدیر، مدیر کرده هر میمون را
کرده‌ست رئیس هر عنِ ملعون را

بعد از سخنانِ بعضی از مسئولین
باید بکِشی سه مرتبه سیفون را!

#قلندر
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#نقیضه

«هرکسی از زندگی یکجور لذت میبرد»
فی‌المثل شیخ از دهانِ حور لذت میبرد

یک نفر با بوسه‌ای از ذوق می‌میرد ولی
دیگری از موی لَخت و بور لذت می‌برد

در شب جمعه یکی از لاس و لیس و دیگری
از فشار و هِنّ و هِنّ و زور لذت می‌برد

می‌کشد بر چشمهایش عکس خر را یک هَوَل
یک عَزب از ساقِ پای مور لذت می‌برد

گفت با من پیرِ جاافتاده‌ای بر روی پل
از کلنگ و دسته‌ی ساطور لذت می‌برد

در ادامه  پنجه زد در خاک و با یک آه گفت
از فشنگ و نیزه‌ی مأمور لذت می‌برد

مؤمنان با نان خشک و ظرف دوغی سرخوشند
کافر از نوشابه‌ی انگور لذت می‌برد

تا که باطل شد وضویش، گفت آقازاده‌ای
چون پدر از وصله‌ی ناجور لذت می‌برد

پشت‌بندش زیر گوش مادرش با ناز گفت:
از خیارِ گل‌به‌سر یا شور لذت می‌برد

انتری چون ریگ دارد داف و دوف و باز هم
می‌زند مخ این الاغ از تور لذت می‌برد

برلب دریا نشسته زیدِ خوش‌فرمی لذیذ
اسگلی لم داده  و از نور لذت می‌برد

در چنین اوضاع بی‌دلداری و بی‌دلبری
یک نفر هم مثل من از گور لذت می‌برد

*مصراع نخست تضمین است از شعری سروده مهدی خداپرست عزیز.
#قرا_باغ
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#نقیضه‌گایی

پیراهنت ترکیب پاییز و بهار است
بوییدن پیراهنت را دوست دارم

از این دو فصلت بگذرم، ای جمع اضداد،
آن داغیِ برف تنت را دوست دارم


#پویا_پرهیزجوان

ک‌ون تو ترکیب دو شکلِ  گِرد و بیضی‌ است
قوسِ قشنگِ باسنت را دوست دارم

از ک‌ون خوبت بگذرم، دَه‌سانت پایین
خط مماسِ واژنت را دوست دارم


#سپوخی_تبریزی
#اشعار_خاردار

@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

گاهی که نشسته با خودت حال کنی
در چاه مبال، آب خود چال کنی

یک لحظه خیال کن‌ که فرعون شدی
باید سرپا به نیل انزال کنی!

#سپوخی_تبریزی
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

سرکار اگر که آدمی بی‌عاری
تخمِ سگ و پاچه‌پاره و روداری

یک عمر درازکش اگر کون دادی
حالا سرِپا شدی ولی بی‌کاری

در کودکی‌ات اگر همه توی محل
دیدند به کَرّات که بی‌شلواری

در هیکلِ خود اگر به جز کونِ گشاد
از یک دهنِ گشاد برخورداری

در کُلِ تَنَت یک ژنِ ایرانی نیست
از واژهٔ ملی تو اگر بیزاری

خود را اگر از تخمِ عرب می‌دانی
با کورش و داریوش در پیکاری

با نوحه اگر فقط به ارگاسم رسی
از شادی و از جشن ولی بیزاری

در جنگلِ ریش و پشم پنهان شده‌ای
تا ک‌یر به ک‌ونِ ملتی بگذاری

یک داغ اگر زدی به پیشانیِ خود
تا جار زنی که مؤمن و دینداری

بستی یقهٔ کیریِ خود را از بیخ
از بیخ ولی چون خَرِ بی‌افساری

بی‌هیچ تخصص و سواد و مدرک
چون گاو اگر فقط پیِ نشخواری

در گفت و‌شنود با دو تا نخبه اگر
بی‌منطق و هیستریک و ناهنجاری

اِسماً شده‌ای اگر مسلمان اما
مادربه‌خطاتر از خودِ کُفّاری

در رشتهٔ دیّوثی و تزویر اگر
شایستهٔ دریافتِ شش اُسکاری

سردستهٔ فوجِ خایه‌مالان هستی
در ارتشِ جاکشان ولی سرداری

ذکرِ تو اگر که مرگ بر امریکاست
از شوق سفر به آن ولی سرشاری

بر سفرهٔ انقلاب اگر می‌خواهی
بنشینی و سهمِ همه را برداری

در بحثِ وطن‌فروش بودن هم اگر
ثابت بکنی که سَرتر از قاجاری

تبریک! شما برای مسئول شدن
یکجا همهٔ شرایطش را داری!

#قلندر
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

این نسلِ جوان اسیر کردند مرا
با فعلِ حرام، پیر کردند مرا

هر شب به بهانهٔ رصد در دلِ شب
رفتند کویر و کـ‌یر کردند مرا!

#قلندر
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#ارسالی

کنار ساحلی بودم ، غزل خوان
که از دور آمد آن ناخوانده مهمان

بلورین سینه و کونش قلنبه
و لب های کسش مانند دنبه

هوس با چشم من پیکار میکرد
و سالار مرا بیدار میکرد

پلنگی وحشی و خوش رنگ و بو بود
لذیذ و خوردنی مثل هلو بود

نظر انداخت بر رخسار کیرم
به پولادین تَنِ آهار کیرم

کمی آن بینوا را زیر و رو کرد
سرش را در دهان خود فرو کرد

پس از اندی وجودش سفت تر شد
کلفت و صاف چون دسته تبر شد

چنان ، او دارکوبی ساک میزد
که تا فرسنگ ها پژواک میزد

خلوص نیّتِ خود را عیان کرد
تمام آب من را نوش جان کرد

کنار هم دِرازیدیم آرام
سبک بار و رها و کام در کام

کنار گوش من آهسته می‌گفت
که شرط اولم را بُرده ای مفت

برایت شرط دوم می‌گذارم
و با کیرت بدان که کار دارم

تو میخوابی به روی گُرده ی تخم
و با کیرت زمین‌ را میزنی شخم

اگر دیدم که قرص و استواری
اجازه میدهم کونم گذاری

خلاصه ، آخر قصه همان شد
هنر مندی کیرم بر زبان شد

مثال گاو آهن بود کیرم
زمین ، هاشور ها می‌خورد زیرم

در آخر روی آن لعبت پریدم
کس و کون قشنگش‌ را دریدم

همینجا قصه ی ساحل سر آمد
و جان از کون آن لعبت درآمد

#کژدم_میرزای_خاردار
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#فصل_الخطاب_پلاس

با کُلّ جهان مصاف کردید و نشد
اطرافِ پکن طواف کردید و نشد

جز مالِ همانی که شفا می‌بخشد
مالِ همه را شیاف کردید و نشد!

#قلندر
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

تیغیم برای رگ ولی برگشتیم
گشتیم هوای رگ ولی برگشتیم

سخت است برای من که باور بکنم
رفتیم به گای سگ ولی برگشتیم

#جواد_زرنیچه
@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

#هزل_بنگ


در مدارِ مشتریِ مهرِت ای مه زاده‌ام
دلبرا ده سالِ دیگر در زحل دِه باده‌ام

تا دهم شخصاً رواجِ صنعتِ گردشگری
از همین حالا برای این مهم آماده‌ام
#درزی_بفشار


با دخترکی سفر به مرّیخ کنم
هر لحظه برای کردنش سیخ کنم

تا حفظِ تعادل بکنم موقع سکس
باید ممه را گیرم و تا بیخ کنم!
#قلندر


آن روز که فتح سطح مریخ کنم
بانو چو هوس نماید و سیخ کنم،

طوری بزنم که نفت بیرون آید
وین کشف بزرگ، ثبت تاریخ کنم
#ابن_شیرین


ای کاش چنین زود به پیری نرسیم
از کردن کون و کس، به سیری نرسیم

با این خبر جدید، ترسم این است
تا دوره کُسکشان شیری نرسیم
#سپوخی_تبریزی


#اشعار_خاردار


@xaarda

Читать полностью…

اشعار خاردار

🔎 شاعری که مو می‌بیند:

چون زلف کمان و تاب گیسو دارد
همواره کف و سوت و هیاهو دارد

از شاعره‌هاست انجمن‌ها بر پا
چون ما همگی صورتمان مو دارد

#نیما_قزللو

🔬شاعری که پیچش مو می‌بیند:

هم مخرج و هم صورت ما مو دارد
هم دور و بر آلت ما مو دارد

هر شاعره در محفل ما وارد شد
از بخت بد و نکبت ما مو دارد

#سپوخی_تبریزی
#اشعار_خاردار
@xaarda

Читать полностью…
Subscribe to a channel