«بگذار با حسینم...»
حجة السلام محمد حسین یوسفی
سید هادی گرسویی
#کلیپ_کوتاه #حضرت_زینب #پیشنهاد_ویژه
کاری از «کلمات مدیا» : @KalematMedia
به سفارش «عین الحیاة» : @AynAlHayaat
🌹در سوگ بانویم زینب(ع)🌹
🔹امروز از قفس دنیا پر کشید...
🔹کسی که عقل ها در درک مقامش عاجز و غواصی فهم ها برای رسیدن به ژرفای بحر شناختش بی ثمر است...
🔹کسی که حجت خدا در زمانش او را عقیله نامید...
🔹کسی که امامش که در مقابلش انبیای الاهی جاهلند او را عالمه نامید آن هم عالمی بی معلم...
🔹کسی که دختر امیر عالم امکان علی(ع) و بانوی عالمیان فاطمه(ع) بود...
🔹آن بانوی والامقامی که همچو قمر بنی هاشم عباس(ع) خم میشد و زانویش را با افتخار نردمان سوار شدنش در کجاوه میکرد...
🔹کسی که همه و در همه حال با امام زمانش و در کنار او بود...
🔹کسی که با اقتدا به مادرش فاطمه(ع) تمام هستیش را در راه مولایش حسین(ع) نمود...
🔹کسی که هرچند چون پدرش علی(ع) روزگار آنقدر پایینش آورد که آن بانوی قدسی را مجبور کرد با دستان بسته و در حال اسارت با پلیدترین و خبیث ترین مردان روزگار، آن هم در دارالحکومه و کاخشان و در میان جلال و جبروتشان همکلام شود ولی آنگونه با آنها با عزت و قدرت سخن گوید که کاخ حکومتشان بر سرشان خراب سود...
🔹کسی که ایوب ها از صبرش حیران ماندند و قدسیان از ندای ما رایت الا جمیلای او مبهوت شدند...
🔹کسی که در زمانی بسیار کوتاه با کلام و منشش مردمان سرزمینی را که سال ها با تبلیغات عظیم معاویه ذهن هاشان شستشو داده شده بود و با فساد خو گرفته بودند و ذکر مدامشان لعن بر امیرمومنان(ع) بود را بیدار کرد تا آنجا که پایه های حکومت اموی را فرو ریخت...
🔹شیر زنی از تبار حیدر(ع) و کوثر(ع) که با منطق رسا و نفوذ و سوز کلامش طی چند روز کاری کرد که مردم سنگدل شهری که پیش از این از کاروان فرزندان و اهل بیت علی(ع) چون اسرای کافر هلهله کنان استقبال میکردند آنها را نادم و پشیمان و اشک ریزان بدرقه کنند...
🔹کسی که دوش به دوش امامش با روح بزرگش جامعه ای را که بیش از همه جوامع بشری آن روزگار در لجنزار فساد و گمراهی و ضلالت فرو رفته بود را به ساحل هدایت رهنمون کرد و با ابلاغ و رساندن پیام قیام حسین(ع) جنبشی عظیم به پا کرد که تا قیام قیام موعود گمراهان را به سرمنزل هدایت رهنمون میشود و آزادمردان جهان را در مقابل ظالمان به پا میکند...
🔹کسی که چشم های حجت های خدا و آنان که نمی از یم معرفتش نوشیده اند در مصیبت اسارتش هماره گریان و اشک ریزان است...
کسی که بارگاهش گواه پیروزی حسین(ع) در کربلاست، چرا که امروز در سرزمین حکمرانی امویان که روزگاری مردمانش همه سرسپرده و مطیع بی چون و چرای آنان بودند امروز بارگاهش مطاف ارادتمندانش است حال آنکه بر دور قبر محقر و تاریک معاویه ملعون و فرزند پلیدش پرنده نیز پر نمیزند...
🔹🌱کسی که خداوند درهای فرج را بر جهانیان میگشاید اگر خدا را به حقش قسم دهند و منجیشان را بخواهند...
🔸مهدی جان!
🔸خدا را شکر که امروز در کنار تو عزادار عمه بزرگوارتان زینب کبرا (ع) هستیم...
🔸میدانیم امروز از فرط اشک ریختن از یاد مصائب عمه جانتان برایش خون گریه میکنی...
🔸خدا را شکر که با وجود روسیاهی هنوز در این آشفته بازار دنیا با توایم و همراه توایم...
🔸میدانیم اگر مانده ایم به لطف نگاه توست وگرنه چیزی در بساطمان نیست...
🔸مولا جان! میشود گوشه ی چشمی به ما کنی
🔸آخر با گوشه چشم تو ذره ای سیاه هم به آسمان رود و کار آفتاب کند...
🔸میشود کاری کنی که ما هم کمی شبیه زینب(ع) و عباس(ع) حسینت شویم؟
🔸میشود کاری کنی که ما هم که چه بسیار تو را رنجانده ایم حر روزگار تو شویم؟
میشود؟
🌱مولا جون
🌱عمه جانت گاه پر کشیدن از خاک و پس از اتمام ماموریتش به شام برگشت
🌱برگشت تا قیام قیامت سایه اش بالای سر دردان سه ساله حسین علیه السلام بماند و رقیه جانش تنها نماند
🌱 و ببخش دردانه ی حسین مهدی عزیز که یک عمر دانستیم بیابان نشین و کوه نشینی و تنهایت گذاشتیم
️😭❤
/channel/yadekhorshid
🌹روزت مبارک پدر مهربانم🌹
🔹امشب باز کوچه و خیابان های شهر پر از گل💐 و شیرینی🍰🍬 میشود...
🔹هر که بویی از انسانیت برده باشد هدیه ای🎁 در دست به سوی خانه پدر روان است...
🔹امشب پدرها منتظرند تا فرزندانشان، حاصل یک عمر زحمت و از خود گذشتگی و خون دل خوردنشان، با وجود همه گرفتاری ها و مشغله هاشان زنگ🔔 در خانه شان را به صدا در آورند و به دیدار پدر دلسوزشان بیایند یا لااقل تماسی📞 با پدر بگیرند و از حالش جویا شوند...
🔹خلاصه امشب پدرها همه چشم به راهند...
🔹و خدا میداند چه میگذرد بر دل پدری که فرزندانش حتی امشب سراغی از او نمیگیرند...
🔸ممکن است بگویی مگر میشود؟!
🔸مگر میشود فرزندی پدر دلسوزش را، آن هم در چنین شبی فراموش کند؟!
🔸میگویم البته که میشود...
🔸پدری را میشناسم که هرچند دلسوزترین و مهربان ترین پدر دنیا است ولی کمتر کسی امشب به یاد اوست و سراغی از او میگیرد!
🔸میدانی که را میگویم؟!
🔸امام زمانمان را...
🔸پدر مهربانمان را...
🔸آنکه خداوند طینت ما را از باقیمانده طینت او سرشته...
🔸آن پدری که به یاد ماست و نگران حال ما؛ هر چند ما ساعت ها و روزها و هفته ها و ماه هامان را در غفلت از یادش سپری میکنیم...
🔸همان پدری که فقط هر سال نیمه شعبان ها تولدش🎂 را بی حضورش جشن🎊🎉 میگیریم و بی توجه به جای خالیش در جشن تولدش، شربت🥤 و شیرینی🍬🍰 میخوریم و بدون نمی دلتنگی برایش به شادی و سرور میپردازیم...
🔸همان پدری که گمان میکنیم به سفر رفته است، حال آنکه سال هاست در زندان🔒 پر کرب و بلای غیبت است و تنهای تنها در کوه ها و بیابان های دور دست روزگار میگذراند...
🔸همان پدری که چون پدران والایش شب ها که ما در خواب نازیم کوله بار مهر و نان بر دوش به در خانه هامان می آید و گره از کارمان میگشاید و به لطف دعایش بلاها از سر ما و اهل و عیالمان دور میشود و به برکت ریش گرو گذاشتن و استغفارش خداوند از سر تقصیراتمان میگذرد...
🔹امشب او چشم به راه است...
🔹چشمش به در است تا شاید یتیمی از ایتامش با او خلوت کند و چند کلامی حرف دل گوید و به آغوش مهربانش باز گردد...
🔹تا شاید فرزندی از فرزندان گنه کار و گریخته اش🏃♂ بیاید و به بهانه سلامی با او آشتی💕 کند و او همچنان که جد والایش حسین علیه السلام حر را بخشید دست نوازش بر سرش بکشد...
🔹تا شاید بچه روسیاهی🧟♂🧟♀ دست گلی💐 از دعای فرج در دست، به شوق ملاقات پدر پشت در زندان غیبتش بیاید و سراغی از او بگیرد و از صمیم جان بگوید پدر زندانیم دلم برایت تنگ شده نمی آیی؟!
❤️بیایید امسال دیگر در چنین شبی پدر دلسوزمان امام زمان علیه السلام را منتظر نگذاریم و خوشحالش کنیم...
💐💐💐💐💐
/channel/yadekhorshid
🌹به یاد امام هادی علیه السلام🌹
(پیمانه های کرم در دعای بر امام)
🔹اهل اصفهان بود...
🔹از عامه مردم بود و با اهل بیت علیهم السلام بیگانه...
🔹از ظلم حاکم اصفهان به ستوه آمده بود...
🔹فقر، امانش را بریده بود...
🔹همراه عده دیگری از شجاعان دیارش به بغداد آمده بود تا به درگاه متوکل از ظلم حاکمشان شکوه کند...
🔸در این حال شنید که متوکل با خشم کسی را احضار کرد...
🔸از لحن متوکل فهمید گویا میخواهد او را بکشد...
🔸از مردم پرسید که آن نواده رضا که متوکل در پی اش فرستاده کیست؟
🔸گفتند: او امام رافضیان(شیعیان) است...
🔹ناگهان دید که اجتماع مردم شکافته شد...
🔹مردم راهی باز کردند و از دو طرف صف کشیدند و غرق تماشای ابن الرضا شدند...
🔹نگاهش به ابن الرضا افتاد که سوار بر مرکبش در حالی که سرش را به زیر افکنده بود و کاکل اسبش را نگاه میکرد به آرامی جلو میامد...
🔹او نیز از هیبت و جمال ایشان مبهوت شد و مرغ دلش بی اختیار به پرواز در آمد و بر بام او نشست...
🔹آنچنان مهر امام هادی علیه السلام در دلش لانه کرد که شروع کرد به دعا برای او و مدام زیر لب و از صمیم قلب از خدا میخواست که شر متوکل را از سر ایشان دفع کند...
🔹ابن الرضا در میان سیل جمعیت نزدیک و نزدیک تر میشد و او زیر لب مدام دعایش میکرد تا به مقابل او رسید...
🔹ناگهان رویش را به سمت او برگرداند و در میان خیل مردم چشمان مهربانش را که از محبت لبریز بود به چشمان او گره زد و فرمود:
⚜خدا دعایت را مستجاب کند و عمرت را طولانی و مال و فرزندت را زیاد کند⚜
🔹این را گفت و به راهش ادامه داد
🔹و او از شدت بهت و هیجان این ماجرا از حال رفت
❤️
🔸اکنون سال ها از این ماجرا میگذشت...
🔸عجبا که خداوند آن روز دعای او را در حق حجتش مستجاب کرده بود و شر متوکل را از سر ایشان دفع نموده بود...
🔸پس از آن ماجرا به برکت دعای امام هادی علیه السلام درهایی از ثروت به روی او باز شده بود و اکنون او که روزی از فقرای اصفهان بود جزو ثروتمندان آن دیار شده بود. تا آنجا که فقط در خانه اش یک میلیون درهم اندوخته داشت...
🔸اکنون او 70 سال از خدا عمر گرفته بود و 10 فرزند داشت...
🔸از همه بالاتر او راه هدایت را یافته بود و به سرمقصد سعادت رسیده بود و شیعه شده بود...
🔸او به امامت امام هادی علیه السلام و حجت خداوند بودن ایشان ایمان آورده بود چرا که دیده بود خداوند دعای امام هادی علیه السلام را در حقش مستجاب نموده است...
🌸مهدی جان!
🌸مولای مهربانم!
🔹چقدر به پدربزرگت امام هادی علیه السلام شبیهی...
🔹خوشا به حال آنان که در این روزگار که زندانی زندان دشوار و پر از رنج و شکنج غیبتی و متوکل های دوران دیوانه وار قصد جانت را کرده اند؛ از صمیم قلب، برای فرج و رهائیت دعا میکنند...
🔹آنها بی شک پیمانه های کرمت را دیده اند و نوازش های پدرانه ات را چشیده اند...
🔹بی شک تو کریم کریمان دعای آنها را با دعای خیر مستجابت و سیل الطاف مادی و معنویت جبران خواهی کرد...
🔹بی شک دستشان را خواهی گرفت و به سر منزل خوشبختی رهنمونشان خواهی شد...
🔹بی شک در کهف امنت از طوفان های دوران پناهشان خواهی داد و در گرفتاری ها به فریادشان خواهی رسید...
🔹بی شک آنها در این دوران که همه به خاطر طولانی شدن غیبت و حس نکردن گرمای خورشید وجودت یک به یک دست از باورشان به جنابت بر میدارند بر ایمانشان به تو پابرجا خواهند ماند؛ چرا که هرچند رویت را ندیده اند ولی گرمای حضور تو مهر جهان تاب را با همه وجود یافته اند...
🍁راستی بیچاره آنان که در تمام عمر حتی یک بار طعم شیرین مهربانی پدرانه ات را نچشیده اند و به ساحل امن حضورت نرسیده اند...
❤️
/channel/yadekhorshid
اصلا چهار پسر آورده بود
که بلاگردان فرزندان علے باشند!
ام البنین یعنی:
عباس داشته باشی و بگویی:
از حسین چه خبر؟!...
@borrhan
🌹 کاش میدانستم چند ام البنین داری! 🌹
🔹آوازه دلاوری و جنگاوری او که بزرگ شیرزن عرب و از تبار دلیرترین قبائل آنها بود تا روم پیچیده بود...
🔹بیهوده نبود که مرد مردان علی علیه السلام به خواستگاری او آمده بود...
🔹هرچند خواستگاران ثروتمند و قدرتمندی همچون معاویه داشت؛ ولی در روزگار غریبی حیدر، روزگاری که کسی حتی جواب سلام علی علیه السلام را هم نمیداد، به پیشنهاد ازدواج او با افتخار و اشتیاق پاسخ مثبت داد...
🔹با آن همه شکوه و آوازه آمده بود تا برای کودکان فاطمه سلام الله علیها کنیزی کند...
🔹تا شاید التیامی بر دردهای عظیم آنان باشد و اندکی از جای خالی مادر بزرگوارشان بانوی بانوان عالم فاطمه سلام الله علیها را پر کند...
🔹آن قدر در این تصمیم استوار بود که حتی از همسرش امیرالمومنین علیه السلام خواست برای اینکه تشابه نامش با مادرشان صدیقه کبرا علیها السلام غم مصیبت مادر را به یادشان می آورد، او را ام البنین صدا زنند...
🔹آرزویش این بود که فرزندانی داشته باشد که همچو مادرشان نوکری فرزندان بانویش فاطمه سلام الله علیها را بکنند و خداوند هم آرزویش را برآورده کرد...
🔹خداوند چهار پسر به او داد و او آنها را از کودکی جوری بار آورد که همه غلام فززندان فاطمه سلام الله علیها باشند و این بود که هر چهار نفر افتخار جانبازی در رکاب امامشان حسین علیه السلام را یافتند...
🔹وقتی بوسه های امیرالمومنین علیه السلام به دستان عباسش را در حالی که در قنداق بود دید و اشک های شیرخدا بر عباس را مشاهده کرد و شنید که عباسش در رکاب حسین علیه السلام به شهادت میرسد گل از گلش شکفت...
🔹این بود که خودش به عنوان بزرگ شیرزن عرب از کودکی به عباس علیه السلام در کنار مشق نوکری و خدمتگزاری، درس دلاوری و جنگاوری آموخت...
🔹بیهوده نبود که وقتی بشیر برایش خبر شهادت فرزندانش و حتی عباس عزیزش را آورد خم به ابرو نیاورد و گفت همه آنها به فدای حسینم و مدام با اضطراب خبر از مولایش حسین علیه السلام را میگرفت...
🔹و آنقدر بر مصیبت حسینش گریست و بنی امیه را با اشک ها و ناله هایش رسوا کرد که عاقبت او را مسموم کردند و به فوز شهادت رسید...
🌹او بزرگ بانویی بود که از دنیا و شهرت در راه یاری امام زمانش گذشت و تمام هستیش را در راه دفاع و یاری فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله فدا نمود تا از تبار مومنان راستینی باشد که فرزندان پیامبر را از فرزندان خویش دوست تر دارند...
🔸مهدی جان!
🔸کاش میدانستم بین ما شیعیانت چند ام البنین داری؟!
🔸چند شیرزن داری که از کودکی لباس پرافتخار و سعادت بخش نوکری و خدمتگزاریت را بر قامت فرزندانشان نموده باشند و آنها را مهیای نثار جان و مال و هستیشان در راه تو فرزند دردانه فاطمه سلام الله علیها کرده باشند؟!
🔸چند نفر ام البنین داری که به فرزندانشان درس یاری تو را بیاموزند و عباس وار آنان را بار آورند؟!
🔸اگر داشتی امروز نباید تو را غریب می نامیدند و طرید و شرید و فرید می خواندند...
🔸اگر داشتی کودکانمان به دور از یادت بزرگ نمیشدند و جوانانمان بی درد فراقت بار نمی آمدند و اینگونه تنها و خیمه نشین کوه ها و بیابان ها نبودی...
🌹راستی کسی هست که فقط به گریستن بر ام البنین سلام الله علیها اکتفا نکند بلکه سعی کند برایت ام البنینی باشد و برایت عباس بار آورد؟!!
❤️
/channel/yadekhorshid
🌹 به یاد مادر 🌹
🔹این روزها چقدر بوی مادر میدهد
🔹بوی خوب ترین و مهربان ترین مادر دنیا
🔹این روزها روزهای استجابت دعای مادر است.
🔹روزهای خلاص شدن از کوه عظیم دردهایی که دیگر جسم و جان والایش را توان به دوش کشیدن آن نبود
🔹مادری که گرگ های درنده ای که تا دیروز در لباس میش و در زمان حیات پدر بزرگوارش به او احترام میگذاشتند، هنوز جسم مطهر پدر عزیزش به خاک سپرده نشده بود که نقاب از چهره برداشته و دل پر غصه اش از عزای پدر را خون تر کردند
🔹هنوز رخت عزای پدر بزرگوارش بر تنش بود که سیل حسد و بغضشان را بیرحمانه بر سرش فرود آوردند و حقش را غصب کردند و سیلی به روی ماهش زدند و خانه اش را آتش زدند و بین در و دیوار حبیه خداوند عالمیان را پهلو شکستند و جنینش را کشتند و در راه دفاع از پدرمان علی علیه السلام چهل مرد جنگی آنقدر او را در کوچه ها زدند که پرپرش کردند و با بال و پر شکسته و بلکه له شده و جسمی رنجور که از آن شبهی نمانده بود و روحی مالامال از غم راهی دیدار پدر بزرگوارش نمودند
🔹راستی این روزها بر پدر عزیز و شجاع و قدرتمندمان حیدرکرار که با دستان بسته دید با بانوی عزیزش و دردانه یادگار محبوبش چه میکنند آمد؟!!
🔹آن روزها چه بر سر فرزندان خردسالش حسن و حسین و زینب و ام کلثوم آمد؟!!
🔹🔹حسن جان تو که دیدی ماجرای کوچه و جسارت آن حرامزاده ترین را چه بر سرت آمد؟!!
🔸مادر جان
🔸این روزها میگویند خوب نیست بلند بلند در عزایت گریستن
🔸میگویند خوب نیست پرونده ی ظلم های عظیمی که بر تو شده و هنوز که هنوز است رسیدگی نشده را گشودن
🔸آخر دلگیر میشوند فرزندان و مریدان آنان که به شما و پدرمان ظلم ها کردند و جسارت را به نهایت رساندند
🔸این است که این یتیمان سیاه رویت های های در عزایت اشک نمیریزد و گوشه ای بر پشت دیوار خانه ات مثل فرزندان پاک و خردسال و دلبندت که در غم مادر جوان خوبترین پرپر شده شان بی صدا گریه میکردند بی صدا از سنگ دل اشک میفشانم تا مبادا آنان که دوستت ندارند و بغضت را به دل دارند دلگیر شوند
🔹مادر جان
🔹میدانم که با وجود همه دردهای فراوانت غمی که از پای درآوردت و کاسه عظیم صبرت را لبریز کرد غم غربت و مظلومی مولایت امام زمانت علی علیه السلام بود
🔹میدانم دیگر تاب نداشتی بین مردمانی که نه تتها امام زمانشان را رها و خانه نشین کرده بودند، نه تنها به او سلام نمیکردند که جواب سلامش را هم نمیدادند بمانی
🔹میدانم آنگاه که در وقت وداع با همسر و مولایت علی علیه السلام با انگشتانت اشک های پدر را که خجالت زده آخرین توشه ی نگاه به زهرایش را میبست پاک میکردی در دلت به او میگفتی شرمنده ام که میروم و تو میمانی و دل شب ها و چاه، ولی میروم تا با رفتن غریبانه ام یاریت کنم و مظلومیتت را بر فراز قرن ها فریاد کنم، تا باطل رسوا شود و حق برای همگان تا آشکار و راه یابند به این شعله ی عیان در تاریخ، مردمانی فراوان که گرفتار بیابان تاریک گمراهی گشته اند تا واپسین روز دنیا
🌱راستی مادر جان
🌱میگویند دعای مادر در حق فرزندش مستجاب است
🌱و مگر میشود دعای مهربان ترین و پاک ترین مادر دنیا در حق یتیم هر چند خطاکارش مستجاب نشود
🌱دعایمان کن مادر مهربانم
🌱دعایمان کن در امتحان دشوار غیبت مردود نشویم
🌱دعایمان کن که درس بزرگت را فراموش نکنیم و امام زمانمان را با همه وجودمان یاری کنیم
🌱یادمان نرود در دوران غربت و تنهایی و گرفتاری پدر و مولای مهربانمان، امام زمانمان، فرزند نازنینت مهدی علیه السلام به سر میبریم
همو که بین در و دیوار نامش را صدا زدی، همو که با شیشه دارو و درمان خواهد آمد و بر زخم های جسم و جانت مرحم میگذارد
🌱دعا کن از قافله یاری و خدمتگزاریش جا نمانیم
🌱دعا کن به فریاد نجات بخش و سعادت آفرین یاری خواهیش پاسخ دهیم
🌱دعا کن در دفاع از آستانش تاب تازیانه ها و سیلی ها را بیاوریم و دم نزنیم و دل از دنیا کنده و خود را برای ظهور موفورالسرورش مهیا کنیم و از سوز جان دعا کنیم بیاید شادی بخش دل علی و زهرا علیهما السلام
❤️
◾اسماء، همسر جعفر طیّار نقل میکند که :
در لحظههای پایانی عمر حضرت زهرا علیها السلام ...
دیدم آن حضرت دستها را به سوی آسمان برآورده، چنین دعا میکند:
«اِلهی وَ سَیِّدی اَسْئَلُکَ بِالذَّیِنَ اصْطَفَیْتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارَقَتِی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شیعَتِی وَ شیعَةِ ذُرِّیَتِی»
🤲 «پروردگارا! بزرگوارا! به حق پیامبرانی که آنها را برگزیدی و به گریههای حسن و حسین در فراق من، از تو میخواهم گناهکاران از شیعیان من و شیعیان فرزندان من را ببخشائی...»
📚 کوکب الدری ج1 ص 254
(مشابه در عوالم العلوم ج ۱۱ ص 891)
اللهم عجل لولیک الفرج وَالعافیه وَالنَّصر
پیام حضرت فاطمه سلام ا... علیها
🎧دکتر علیرضا هزار
#فاطمیه #پیشنهاد_دانلود
@kindfather1
ویدئویی کوتاه و حیرت انگیز که به اتفاق دانشجویانی از ۱۱ کشور جهان ساخته شده است
تا آخر ببینید ... !! و نشر دهید...
@BelanedGroup
☢ لطفا
جهت زیاد شدن دعاگویان بر حضرتش
اطلاع رسانی کنید!
✴️ تهران و شهرستانها
ایران و خارج از ایران
#رسانهدعایبرتعجیلفرجباشیم.
📽کلیپ "عالمه غیر معلمه" کاری از بنیاد علمی فرهنگی محمّد (ص) بمناسبت
شهادت حضرت زینب کبری (س)
لینک دانلود:
mohammadfnd.org/multimedia-fa/clip-fa/2017-04-11-13-52-31?lang=
@BooyeNarges_atre_Yass
انس و گفتگو با امام مهربان
#پیشنهاد_دانلود
استاد مرحوم آیت الله شیخ محمدباقر علم الهدی
@kindfather1
🌸 شب آرزوها 🌸
🔹بار دیگر شب آرزوها دارد از راه میرسد...
🔹سال هاست که انتظار میکشم که قطار عمرم به ایستگاه این شب برسد تا گوهر آرزوهایم را از سلطان جهان، پروردگار مهربان بخواهم...
🔹و اکنون تنها یک ایستگاه دیگر مانده تا ایستگاه شب آرزوها...
🚂🚋🚋🚋🚋
فردا روزه میگیرم...
با خدایم خلوت میکنم...
نماز این شب را میخوانم...
و آرزوهایم را از پروردگارم میخواهم...
🚉
🔸سال هاست که سالی یک بار در این ایستگاه سفره دلم را برای پروردگار دارا و توانایم باز میکنم و از او آرزویم را میخواهم و او برآورده میکند...
🔸یک سال ماشین خواستم و او به من داد...
🔸یک سال کار خواستم و او به من عطا کرد...
🔸یک سال همسر خواستم و او عنایت فرمود...
🔸یک سال خانه خواستم و باز خانه دارم کرد...
🔸یک سال فرزند خواستم و مرحمت نمود...
⚠️ولی با اینکه همه چیز داشتم باز دلم قرار نگرفت...
💠💠💠
🔸این بود که سال دیگر ماشینی بهتر خواستم...
🔸خانه ای بزرگتر تمنا کردم...
🔸ثروتی بیشتر طلب نمودم...
⚠️ولی افسوس که باز دلم آرام نشد...
💠💠💠
👈تازه وقتی گرد سپیدی بر سرم نشست بود بود که فهمیدم کپن آرزوهایم را هدر داده ام...
👈تازه فهمیدم که تا امروز هرچه آرزو کرده ام خوراک بهتر و استبل زبباتر و زین بهتر و آسایش بیشتر برای مرکب تنم بود و چیزی برای خودم یعنی همان روحی که سوار بر این مرکب است نخواسته ام!!!
⚠️دیگر بس بود هرچه برای خرم خواستم!!!
💠💠💠
🔷این بود که از آن پس در شب آرزوها گوهر آرامش و سعادت را برای خودم از خدا تمنا کردم...
🔹و به من چشاند جرعه ای از شراب لذیذ مناجاتش را...
🔹مهمانم کرد به سفره آرامش بخش بندگیش...
🔹دست من یتیم را در دستان امام و حجت زمانم که سال ها از یادش غافل بودم گذاشت و طعم شیرینی زندگی و آب گوارای حیات را به من چشانید...
🔹آنگاه بود که عطش تشنگیم رفع شد و روحم آرام گشت...
⚠️ولی باز دلم قرار نگرفت...
💠💠💠
🔺چطور قرار گیرد در حالی که خواهرم در خانه اش دارد زجر میکشد و آرزوی مرگ میکند...
🔺چطور قرار گیرد در حالی که برادرم از فقر رنج میبرد و آبرویش دارد از کفش میرود...
🔺چطور قرار گیرد در حالی که فرزندم گرفتار دوستان ناباب شده و در دام انحرافات فکری و اخلاقی اسیر شده...
🔺چطور قرار گیرد، حال آنکه در شهرمان همه خنده هاشان سراب است و پشت نقاب چهره هاشان قلبی پر از غم و درد نهفته است...
🔺چطور قرار گیرد، حال آنکه میبینم در دوزخ سوزان غیبت رنج میکشند و از بهشتی که از آنان دور نیست غافلند...
🔺چرا که آنها چون من آب حیات را نیافته اند و در کشتی نجات سوار نشده اند و از خواب سنگین غفلت بیدار نگشته اند...
💠💠💠
🔶و امسال در شب آرزوها میخواهم بهترین آرزوهایم را از پروردگارم بخواهم...
🔸آرزو میکنم روزگاری را که در آن همه دل ها قرار گیرد و لب ها همه خندان شود...
🔸آرزو میکنم روزگاری را که در آن غریبی، اسیری، فقیری، بیماری، گرسنه ای، برهنه ای و مقروضی نیست...
🔸آرزو میکنم روزگاری را که انسان ها آنقدر عاقل شوند که روح هایشان سوار بر مرکب تنهاشان شود...
🔸آرزو میکنم روزگاری را که در آن مرزها برداشته شود و نژاد پرستی ها پایان یابد و جنگ ها و خونریزی ها خاتمه پیدا کند...
💠💠💠
مهدی جان!
⚠️مگر این روزگار جز با ظهورت تحقق میابد؟!!
⚠️مگر وعده این روزگار را پروردگار جهان در دولت کریمه ات نداده است؟!!
🔵امسال در سفره آرزوهایم تنها یک آرزو است و آن فرج و ظهور توست...
⚠️و چه دردی بزرگتر از در زمان علی (ع) زیستن و بی یاد و مهر و حضور او روزگار گذراندن...
⚠️⚠️⚠️راستی اگر همه مومنانی که در شب آرزوها به درگاه خداوند میروند تو را آرزو کنند مگر میشود خداوند اذن ظهورت ندهد و به دستانت فرجشان را نرساند از غم ها و دردها و گره ها و رنج های این دوران سخت غیبت نجاتشان ندهد!!!
/channel/yadekhorshid
🎤 مرحوم شمشیری
🗓 سال ۵۸
🏴 مصیبتخوانی درباره امام هادی(علیه السلام) آغاز شده و گریز مصیب زده شده به مجلس یزید پلید.
@ashkvareh
✨گمشده ی طرید✨
🔹دیشب گوشیم گم شده بود
🔹همان گوشی مدل خورده ی قدیمی از چند جا ترک برداشته که همیشه برای اینکه به خاطر داشتنش مسخره ام نکنند قایمش میکردم
🔹با اینکه به شدت خوابم می آمد و نیمه شب بود و منع طردد و احتمال جریمه شدن و آسمان بارانی و خیابان ها خلوت و خطرناک ولی
🔹سراسیمه هرجایی که فکر میکردم گوشیم آنجا باشد میگشتم
🔹نه یک بار که بارهای بار میگشتم
🔹مدام هر ذکری را که برای پیدا شدن گمشده ای سودمند میدانستم میخواندم و ناخودآگاه و از صمیم قلب دعا میکردم و توسل داشتم تا گوشیم پیدا شود
🔹نه فقط خودم، که همه اهل خانه هم با دیدن حالم بسیج شده بودند.
🔹با اینکه دیر وقت بود ولی از هر کس که ممکن بود سراغی از گوشیم داشته باشد میپرسیدم که "گوشیم را ندیدی؟"
🔹حتی تمام آشنایانی که در منزل صاحب خانه ای که امشب مهمانش بودیم بودند هم وقتی آشفتگیم را دیدند همه با هم دنبال گوشیم میگشتند
🔹حتی همان ها که به خاطر داشتن این گوشی مسخره ام میکردند
🔹دروغ چرا
🔹من هم گوشیم را دوست نداشتم
ظاهرش زشت بود، قدیمی بود، به درد پز دادن نمیخورد، سرعت و امکاناتش خوب و به روز نبود
🔹ولی چه کنم؟!
🔹به آن نیاز داشتم
🔹فردا بدون گوشی قطعا فردای سختی بود
خلاصه آنقدر گشتم و گشتند تا بعد از ساعتی گوشیم را پیدا کردم
☘راست میگویند که عاقبت جوینده یابنده است
🔸مهدی جان!
🔸مولای مهربانم!
🔸ببخش که باز دارم با متاع غربتت تجارت میکنم و خودی نشان میدهم
🔸ببخش که تو طاووس اهل بهشت و یوسف مصر وجود را با گوشی زشت و کهنه و معیوب خودم قیاس میکنم
🔸آخر خوب میدانی که این حرف ها را فقط میدانم و به آن علم دارم و معرفت و باور به آن در عمق جان تیره ام رسوخ نکرده است و من هم مثل خیلی های دیگر تو را نشناخته ام
🔸ولی با دستگیری ها و نوازش ها و شبانه نان و مهر بر در خانه مان گذاشتن هایت چون یتیمان کوفه یافته ام نمی از یم مهربانی و رافت پدرانه ات را و حیرانم از این همه بی وفایی و نمکنشناسیم
🔸کاش یک ساعت از عمرم را همانطور که دنبال گوشیم بودم در پی تو پدر گمشده ی همه ی خوبان عالم بودم
🔸کاش با تو مثل یک گمشده ی طرید (دور انداخته شده) رفتار نمیکردم
🔸کاش نه از سر دوستی و محبت که لااقل از سر نیاز دنبالت میگشتم و با سراسیمگیم دیگران را هم به جستجو و طلبت میکشیدم و غیبتت به سر می آمد
🔸کاش حالا که جهان در این بیماری هولناک به سر میبرد و چنگ و دندان نشان دادن فرعون ها و نمرودهای زمین با سلاح های مهیبشان برای جنگی تمام عیار را میبینم باور میشد که فردای بی تو برای من و دلبندانم چه فردای تلخ و هولناکی است
🌱مهدی جان
🌱مولای مهربانم
🌱چقدر با ما هندوانه های تلخ شب یلدای غیبتت مهربانی!
🌱با ما که تو پدر گمشده مان را طرد کرده ایم و دور انداخته ایم
🌱با ما که خوب میدانی که فقط ادای دوست داشتنت و دعا کردن برایت را در می آوریم
🌱با ما که تو را فقط در این حد میشناسیم که تو اماممانی و پدر فریادرس بسیار رئوف و مهربانمان
🌱با ما که اگر هنوز از غربال امتحان دشوار غیبتت رد نشده ایم نه به خاطر درشت دانه بودنمان است، بر ریزدانه هایی هستیم که چون هنوز از چشمانت مهربانت نیفتاده ایم با گوشه ی چشمت مانده ایم
🌸راستی مولا جان
🌸میشود با گوشه ی چشمی شیرینمان کنی؟!
❤️
#سخنرانی_کامل
دوشنبه ۲۹ بهمن ۹۷
شب رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها
قم المقدسه
حجم فایل: 16 mb
@alhekmat
#کلیپ_تصویری
💠 سخنران :
#آقای_معاونیان
▪️عنوان :
بالاترین توسل ها ، توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها است.
⏰ ۲دقیقه و ۴۶ثانیه
🎥 کانال برهان و پخش کلیپ های صوتی و تصویری کوتاه
@borrhan
#کلیپ_صوتی
💠سخنران :
#استاد دانشمند
🍃عنوان :
عنایت عجیب حضرت زهرا (ع) به جوان گناهکار
🕰زمان : 13 دقیقه
/channel/yadekhorshid
👇👇👇👇👇
💠 "ر" مثل رفاقت😭
ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت مظلومانه حضرت زهرا سلام الله علیها
کلیپ فوق را تماشا کنید و اگر دل شما لرزید برای فرج منتقم ان حضرت دعا کنید.
🌹توشه ای برای فاطمیون🌹
فاطمیه دارد از راه میرسد...
دارم خودم را برای عزاداریت آماده میکنم مادر جان!
باز لباس سیاهم را به تن میکنم...
دلم را غمخانه ات میکنم...
خنده را بر لب هایم حرام میکنم...
و چشم هایم را با آب توبه میشویم تا زیبده اشک بر غمت باشند...
با افتخار مدال خدمتگذاریت را بر سینه میچسبانم و آستینم را برای نوکریت بالا میزنم...
در کلاس درست که امامان و پیامبران و قدسیان و خوبان به شاگردیش فخر میکنند مینشینم...
و توشه یک سالم را در بهشت عزایت بر میدارم...
🌹🌹🌹
امسال هم می آیم...
ولی سرافکنده و شرمگین...
چرا که سال هاست که درسی بزرگی در مکتبت میگیرم ولی بدان عمل نمیکنم...
درس یاری امام و حجت زمان را...
درسی که تو آن را به جهانیان آموختی...
نه فقط با حرف...
که با عمل...
با پهلوی شکسته ات...
با قبول تازیانه ها و جسارت های ظالمان زمان به جان گرانت...
با فدا کردن محسنت...
با صورت کبودت...
با گریه های طولانی در بیت الاحزانت...
با قبر بی نشانت...
🌹🌹🌹
🔹امسال هم برای یاری فرزندت مهدی کاری نکردم...
🔹امسال هم علی زمان خویش را یاری نکردم...
🔹امسال هم دیدم که بدکاران طناب افتراها را بر گردنش انداخته و نقاب زشتی بر سیمای پر مهر و زیبایش زده و به مردمان جهان چهره طاووس اهل بهشت را بسیار کریه و زشت نشان میدهند، ولی سکوت کردم و هیچ نگفتم و از او دفاع نکردم و همرنگ جماعت شدم...
🔹امسال هم بارها فریاد استغاثه و یاری خواهیش را شنیدم ولی آه که آماده یاریش نبودم و نتوانستم دل از اهل و عیال و کار و بار و زندگیم بشویم و به سویش بشتابم...
🔹امسال هم قلبی را با او پیوند نزدم و دست یتیمی را در دستان آن مهربان پدر قرار ندادم و بر کشتی نجات نشستم و تنها غرق شدن مردمان زمان را دیدم و به دادشان نرسیدم...
🌹🌹🌹
🔸شرمگینم که امسال هم در راه یاریش نه خاری به پایم رفت نه تازیانه تهمتی بر جانم نشست...
🔸شرمگینم که امسال هم در راه یاریش حتی خراشی بر نداشتم چه برسد به اینکه سینه خود را در مقابل امواج بلایی که بر جان امام مهربانم فرو می آید سپر کنم...
🔸شرمگینم که روزی نبود که دامنم به گناه آلوده نشده باشد و دلش را با کارنامه کردارم به درد نیاورده باشم...
🔸شرمگینم بابت روزهایی که بر من گذشت و حتی لحظاتی از آن را صرف نکردم که یادی از آن سلیمان زمان نمایم و سراغی از جنابش بگیرم و دعایی از صمیم جان برایش کنم و یا لااقل سلامی به پیشگاهش تقدیم نمایم...
🌹🌹🌹
☘فاطمه جان!
☘میگویند دعای مادر در حق فرزند مستجاب است...
☘و مگر میشود آن مادر برترین بانوی جهان و حبیبه خداوند رحمان و رشک فردوس و جنان باشد و دعایش به هدف استجابت نرسد...
☘مادر جان برای فرزند ناخلف و سیاه رویت دعا میکنی؟!...
☘دعا کن که از اکثریتی که علی و حسین (ع) را تنها گذاشتند نباشم...
☘و از اقلیتی باشم که تا بودند علی (ع) سر به چاه نمیبرد و با چاه درد دل نمیگفت...
☘از اقلیتی که تا بودند حسین (ع) تنها نبود و گرگ های درنده را به سوی خیمه گاهش راه نبود...
❤️
/channel/yadekhorshid
💎 فَلَوْلَآ إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ. ۴۳ انعام
📖 پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنها رسيد زارى نكردند؟ زيرا دلهايشان را قساوت فرا گرفته ...
🌒 در دوران تاریک ریزش عذاب، خبری از پناه بردن به درگاه پروردگار و اهل بیت عصمت و طهارت آنچنان که انتظار میرود نیست.
😔 کجاست آن تضرّع و توسّلی که دلمان را نرم و سنگینی قلبمان را چاره کند...
💢 برآنیم تا چهل صبح و این بار در ایام عزای مادر سادات جهت ظهور امام عصر ارواحنالهالفدا دست به دعا برداریم و رفع این همه بلا را طلب کنیم، شاید که رحممان کند...
💠 چه زیباست که با دعوت دوستان و بستگان، دعاگویان بر حضرتش را بیشتر سازیم؛ به امید سربلندی وقت ظهور...
☑️ برای بانوان و آقایان
🦋 مجلس به صورت حضوری–مجازی و از تاریخ شنبه ۶ دی ماه تا چهارشنبه ۱۵ بهمن ماه (روز میلاد حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها) در مسجد اعظم قلهک تشکیل میشود.
۶:۱۵ نماز
۶:۳۰ -۷:۳۰ دعا و مناجات
http://www.aparat.com/chelle.doa/live
http://instagram.com/chelle.doa
t.me/ostadsebt