Telegram-канал yaheidarfh - 🥀فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🥀: Unsorted

🥀فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🥀

07 Jan 2025 05:51

داغ مصیبت علی اکبر به قدری بر...😭😭

✍مرحوم شیخ جعفر شوشتری میگوید : داغ مصیبت حضرت علی اکبر علیه السلام به قدری بر حضرت ابی عبدالله علیه السلام سخت بود که آن حضرت سه بار حالش بد شد و به حالت جان دادن و احتضار رسید بار اول وقتی که حضرت علی اکبر علیه السلام از پدر اذن رفتن به میدان گرفت سپر را بر دوش گرفت و سوار بر اسبش شد که عقاب نامیده می شد. امام سجاد علیه السلام می فرماید : وقتی که حضرت علی اکبر علیه السلام سوار بر اسبش شد همچون ماهی بود که بر آن عقاب نمایان شده بود. افسار اسب را گرفت و پاهای خود را بر رکاب اسبش قرار داد زنها از خیمه ها بیرون آمدند دور او جمع شدند عمه ها و خواهرانش جلوی او را گرفتند تا مانعش شوند تا او به میدان نرود که در این هنگام حضرت ابی عبدالله علیه السلام حالش به شدت منقلب شد به قدری که آثار مرگ بر چهره اش نمایان شد و در همان حال میگفت : او را بگذارید برود چون او ذوب شده ی لقاء خدایش میباشد و او در راه خدا کشته خواهد شد. سپس حضرت ابی عبدالله علیه السلام زنها را از دور و بر او کنار زد اما به حضرت علی اکبر علیه السلام نگاه ناامیدانه ای می کرد گویا می دانست که این آخرین دیدار با او است.
و بار دوم که حضرت ابی عبدالله علیه السلام به شدت حالش منقلب شد و آثار مرگ بر چهره اش نمایان شد آن وقتی بود که حضرت علی اکبر علیه السلام پس از یک مبارزه زخم و جراحات زیادی برداشت و همه جای بدنش خون آلود شده بود حتی سپرش نیز آغشته به خونش شده بود و از طرفی گرما و خستگی و عطش او را به زانو در آورد به طرف خیمه ها برگشت تا پدر را دید گفت: پدرجان! تشنگی مرا از پا در آورده حضرت ابی عبدالله علیه السلام او را در آغوش گرفت و آن قدر گریه کرد و از حال رفت به قدری که رنگ و رخسار آن حضرت همانند کسی بود که در حال احتضار است و غم و اندوه حضرت علی اکبر علیه السلام آن حضرت را تا پای مرگ رساند.
بار سوم که حضرت ابی عبدالله علیه السلام حالش به شدت منقلب شد به قدری که به حالت احتضار و جان دادن رسید آن وقتی بود که حضرت علی اکبر علیه السلام در میدان از روی اسب بر زمین افتاد و صدا میزد : ابتاه! حضرت ابی عبدالله علیه السلام صدای ناله و فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام را شنید حضرت زینب سلام الله علیها میگوید : به چهره اش نگاه کردم دیدم رنگ از رخسارش پرید و چشمانش از حال رفت و همانند کسی شد که در حال احتضار و جان دادن است به اطراف خیمه ها نگاه میکرد و با آن حال ناتوانش صدا میزد : ولدی علی قتل الله قوما قتلوك ...😭😭

📚 مَعالِی السِّبْطَیْن فی أحْوالِ السّبْطَیْنِ الاِمامَیْن الحَسَن و الحُسَیْن، محمدمهدی حائری مازندرانی (۱۳۰۲-۱۳۸۵ ه.ق)، ترجمه فارسی انتشارات تهذیب، چاپ ششم ١٣٩٦ شمسی، صص۵۹۳

الهی ‌بِحَقِ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج

@yaheidarfh