❌ یلدا ❌
به مناسبت شب یلدا از امشب چند مطالب خدمتتان ارائه خواهیم داد،امیدواریم که این مطالب را خوب دنبال کنید.
#حفظقرآن
ضحاک:
کسى را سراغ نداریم که قرآن را حفظ کرده و آن را فراموش کرده باشد، مگر به سبب گناه: «وما أصابكم من مصيبة فبما كسبت أيديكم/و هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر آن چیزی است که انجام دادهاید». سپس ضحاک گفت: مگر بلایی بزرگتر از فراموشی قرآن هم هست؟
📘[ابن كثير ,تفسير ابن كثير ت سلامة ,۷/۲۰۹]
🍃 برکت قرآن
☘حضرت ابن مسعود رضی الله عنه گفت:
"این دلها ظرفهایی هستند،
پس آنها را با قرآن پر کنید
و به غیر آن مشغول نسازید."
📘حلیة الأولیاء
❤️«امام احمد رحمه الله دعا میکرد که: یا الله مرا به طاعت خود عزت بخش و به معصیتت خوارم مکن!»
📘 ابن رجب حنبلی طائف المعارف: ۶۴
❤️فضل بن موفق، پسر دایی سفیان بن عیینه، میگوید: وقتی پدرم فوت کرد، بسیار برایم سخت بود، هر روز به زیارت قبرش میرفتم، بعد از مدتی، کوتاه آمدم، او را در خواب دیدم، «گفت: پسرم چه چیزی تورا از من دور کرد؟؟
گفتم هر وقت پیشت میامدم، خبر داشتی؟؟؟
گفت هر بار که می آمدی میدانستم، و خوشنود میشدم، و اطرافیانم خوشنود میشدند از دعای خیر تو؛ »
پس بعد از آن بسیار به زیارتش میرفتم.
📚 تفسير ابن كثير - امام ابن کثیر
📚شرح الصدور - امام سیوطی
📚أهوال القبور- امام ابن رجب حنبلی
📚شعب الایمان- امام بیهقی
❤️قال بعض الحكماء:
📘«إخفاء العلم هلكة و اخفاء العمل نجاة».
🖍«هلاکت، در پنهان کردن علم و نجات در پنهان کردن عمل است».
📘الاستذکار لإبن عبدالبر|2/143
آه استاد، چه ميشد اگر انسانها همانطور كه ديده ميشوند بودند، يا همانطور كه هستند، ديده ميشدند.
📕رسائل نــــــــــور، بـارلا - 230
💠﷽🔍یــارسـولاللهﷺ🔍﷽💠
#اصولاستنباطیاهلسنتچهارچیزاست
#اثباتچهاردلیلشرعی
#قرآنوسنتواجماعوقیاس
🔸قسمت اول...
📖«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ»
📖(نساء/ ۵۹)
🔹 ترجمه:ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= مجتهدین وحکّام] را ! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) .
📘درحاشیه تفسیرجلالین چاپ مکتبه رحمانیه ص۹۹عبارت تفسیرصاوی منقول است. (فی هذه الآیة ٳشارة للأدلة الفقهیة الاربعة، فقوله :
أطیعوا الله، ٳشارة للکتاب.
وقوله: أطیعوا الرسول،ٳشارة للسنّة . وقوله: أولی الأمر، ٳشارة للٳجمـاع وقوله:فٳن تنازعتم الخ، ٳشارة للقیاس)
;این آیه به چهار دلیل شرعی اشاره می نماید.
📗نیز امام فخر رازی (رح)در تفسیرکبیر تحت همین آیه، أدله اربعه را ٳثبات نموده می نگارد.
۱)-مراد از أطیعوالله:کتاب الله است.
۲)-منظور از أطیعوا الرسول; سنّت رسول الله است.
۳)-مراد از أولو الأمر: ٳجماع مجتهدین می باشد.
۴)-و منظور ازفٳن تنازعتم :ردّ النظرٳلی النظر ; یعنی قیاس شرعی است.
تفسیر لفظ أولو الامر از قرآن«وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ▣(نساء/۸۳)
در حالی که اگر آن را به حضرت پیامبرﷺ و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشههای مسائل آگاه خواهند شد. طبق آیه ی بالا مشخص شد که اولو الأمر مجتهدین هستند زیرا آنان توان استنباط احکام را دارند. از آنجایی که پس از کلمه اولی الأمر، (فٳن تنازعتم)آمده است معلوم می شود که أهل استنباط یعنی داوری مجتهدین بر دو قسم است.
🌱قسم اول: آنست که در آن ٳستنباط ، میان مجتهدین تنازع و اختلاف نظرهست که تحت فردّوه الی الله والرّسول داخل است .که به آن قیاس شرعی می گویند.
🌱قسم دوم: آنست که مجتهدین باهم اتفاق نظردارند و در آن تنازع نیست که به آن ٳجماع گفته می شود.
در این آیه به مجتهدین اولی الامر گفته شده است.
در این خصوص در تفاسیر، دو نوع اقوال وجود دارد
۱- مجتهدین مخلصین.
۲- حکّام و دولتمردان اسلام.
درعهد مبارک نبویﷺو عصر زرین صحابه کرام (رض) این دو نظریه وجود نداشت. چه درآن موقع مجتهدین زیاد بودند ،و حکّام نیز مجتهد بودند چنانکه در حدیث قولی آنحضرت ﷺ
آمده است. إذَا حَكَمَ الْحَاكِمُ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَصَابَ فَلَهُ أَجْرَانِ وَ إِذَا حَكَمَ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَخْطَأَ فَلَهُ أَجْر
📘❊بخاری /رقم ۶۸۰۵ٌ.
🔹نیز هنگامی که آنحضرتﷺ
حضرت معاذ (رض)را بعنوان حاکم بسوی یمن گسیل داشت ایشان مجتهد بودند. چنانکه فرمود: أَجْتَهِدُ رَأْيِي وَلَا آلُو فَضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ صَدْرَهُ وَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَفَّقَ رَسُولَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَا يُرْضِي رَسُولَ اللَّه❊
📘سنن ابی داؤد رقم/ ۳۱۱۹ِ
🌱لیکن در قرون بعدی که حکّام و کارگزاران، مجتهد نبودند بین مفسرین اختلاف نظر پدید آمد که چه کسانی را مصداق اولی الأمر قرار دهیم، مجتهدین یا حکّام را؟
♻️امام رازی(رح) می فرماید: در بخش استنباط احکام، مجتهدین اولی الامرهستند . و در بُعد نفاذ و ٳجرای أحکام دولتمردان و حکّام اولی الامر هستند. آن حاکمی که توانایی اجتهاد ندارد بر او واجب است که ازمجتهدین پیروی کند. چنانکه در حدیث ابوداؤد آمده است.
🌷سه نوع قاضی وجود دارد.
الْقُضَاةُ ثَلَاثَةٌ وَاحِدٌ فِي الْجَنَّةِ وَاثْنَانِ فِي النَّارِ فَأَمَّا الَّذِي فِي الْجَنَّةِ فَرَجُلٌ عَرَفَ الْحَقَّ فَقَضَى بِهِ وَرَجُلٌ عَرَفَ الْحَقَّ فَجَارَ فِي الْحُكْمِ فَهُوَ فِي النَّارِ وَرَجُلٌ قَضَى لِلنَّاسِ عَلَى جَهْلٍ فَهُوَ فِي النَّارِ ❋
📘ابوداود رقم /۳۱۰۲
سه نوع قاضی وجود دارد.
۱)- آن قاضی که شایستگی آنرا دارد ومطابق باحق، داوری می کند این چنین قاضی سزاوار بهشت است.
۲)- آن قاضی که اهلیت دارد لیکن از روی عمد داوری ناعادلانه می کند این نوع قاضی مستحق دوزخ است.
۳)- قاضی که شایستگی واهلیت ندارد و از روی نادانی قضاوت می نماید این هم دوزخی است.
آری ! اگراین حاکم و قاضی فیصله مجتهدین را نافذ و جاری نماید آنگاه فیصله او درست است.
امام رازی(رح) در ادامه می افزاید: از این تحلیل ثابت گردید که در واقع مجتهدین، اولوالامرِ حکّام و دولتمردان هستند .
🖍ان شاءالله ادامه دارد... 👇👇👇👇
❤️امام ابوحنیفه(رضی الله عنه )
اسم او نعمان پسر ثابت است و کنیه ی وی ابوحنیفه می باشد، در خانواده ای که در بین قومش دارای شرف و احترام بود بدنیا آمد، اصل او از کابل – پایتخت افغانستان امروز- می باشد جدش مرزبان در زمان خلافت حضرت عمر (رضیاللهعنه) اسلام آورد پس به کوفه آمده و در آنجا اقامت گزید. امام ابوحنیفه رحمة الله علیه در سال 80 هجری در کوفه در زمان عبدالملک مروان بدنیا آمد.
وی در خانواده ای مسلمان، با تقوی، ثروتمند و سخاوتمند پرورش یافت و چنین بنظر می رسد که تنها فرزند پدر و مادرش بوده است پدرش در کوفه به پارچه فروشی اشتغال داشت. امام ابوحنیفه ابتداء به علم اصول دین روی آورد و با کسانی که از راه و عقیده ی سلف صالح خارج و گمراه شده بودند به مناقشه پرداخت. به همین خاطر 27 مرتبه وارد بصره شده تا اتهامات و شبهاتی که به شریعت اسلام چسبانده بودند از اسلام دور کند و اسلام حقیقی را برای مردم بیان کند. با جَهم بن صَفوان بزرگِ گمراهان و با ملحدین و خوارج به مناقشه پرداخت و آنها را محکوم کرد.
زُفر که یکی از شاگردان امام ابوحنیفه میباشد، سبب روی آوردن امام ابوحنیفه را به فقه از زبان خود امام چنین بیان می کند. در علم کلام به درجه ای رسیده بودم که زبانزد عام و خاص شده بودم. حلقه ی درس ما، در نزدیکی حلقه ی درس حمّاد بن ابی سلیمان بود. روزی زنی از من سوال کرده که مردی می خواهد زنش را بر اساس سنت طلاق دهد او را چند طلاق می دهد؟ از او خواستم که از حمّاد سوال کرده و مرا در جواب مسئله قرار دهد. حمّاد به او گفته بود: باید زن از قاعده ی ماهیانه پاک باشد و شوهرش با او همخوابی نکند پس او را یک طلاق بدهد بعد از دو حیض دیگر (که در مجموع 3بار قاعده ماهیانه را پشت سر گذاشته است) غسل کرده و می تواند شوهر کند. امام ابو حنیفه می گویند: بعد از آن علم کلام را رها کرده و به حلقه درس حمّاد رفته و به خاطر خوب فهمیدن درس هایش جواب درست دادن مورد احترام حمّاد قرار گرفتم.
امام ابو حنیفه به افکار و آراءِ فقهی حمّاد روی آورده و از شاگردان ممتاز وی شد. بدین خاطر حمّاد او را در صدر حلقه ی درس خود می نشاند. رفتار او با استادش حمّاد هم جای تعجب و تأمل می باشد، مثلاً پشت در خانه ی استادش می نشست تا اینکه استادش از خانه خارج شود و از او سوال کرده و یا احتیاجات او را بر آورده کند، و مدت 18 سال بدین صورت در مصاحبت استادش بود تا اینکه حماد وفات یافت و شاگردانش، امام ابوحنیفه را به جانشینی حماد انتخاب کردند. امام ابوحنیفه می گویند: از زمانی که حمّاد وفات یافته هر نمازی می گزارم از خدا طلب مغفرت برای پدرم و حمّاد می کنم و من برای کسی که چیزی از او یاد گرفته و یا چیزی به او یاد داده ام طلب مغفرت می کنم.
خود امام ابو حنیفه کتابی در فقه تألیف نکرده اما آراء و افکار ش توسط شاگردان مخلصش در سراسر عالم پخش شده است. از جمله ابو یوسف یعقوب بن ابراهیم بن حبیب انصاری مشهور به قاضی می باشد. در کوفه بدنیا آمده و در حلقات درس ابن ابی لیلی شرکت می کرد پس به نزد امام ابوحنیفه آمده و ملازمت او را بر گزید. ابو یوسف مردی فقیه، عالم و حافظ بود که منصب قضاوت دوران سه تن از خلفای بنی عباس: مهدی و هادی و هارون الرشید را به عهده داشت و دارای تألیفات مشهوری می باشد.
و از جمله شاگردانش: محمد بن حسن شیبانی که در موقع وفات امام ابوحنیفه کوچک بوده اند، می باشد و تحصیلاتش را در نزد ابو یوسف به پایان می رساند و از سفیان ثوری و اوزاعی نیز استفاده کرده است. به نزد امام مالک رفته و حدیث را یاد می گیرد. در دوران خلافت هارون الرشید منصب قضاوت را به عهده گرفت دارای تألیفاتی می باشد که مرجع اول در فقه حنفی است.
و از دیگر شاگردان امام: زُفر بن هُذیل می باشد که از قدیمی ترین شاگردان امام ابوحنیفه است و از او کتابهای مشهوری بجای نمانده است.
پس ملاحظه می شود که امام ابویوسف شاگردانی داشته که خودشان امامانی در علم و فضل بوده اند و در فقه اسلامی تأثیر به سزا می گزاشته اند.
امام ابو حنیفه رضی الله عنه همانند باقی ائمه ی بزرگوار متحمل سختی و مشقت شده اند، چون ابوحنیفه از قبول منصب قضاوت خودداری کردند به دستور خلیفه شلاق زده شد پس زندانی شده و در زندان وفات یافتند.
در سال 150 هجری قمری امام ابوحنیفه رضی الله عنه وفات یافت.
عبدالله بن عمر بن خطاب (: عبد الله بن عمر ابن الخطاب؛ ح.۶۱۰ میلادی – ۶۹۳ میلادی) یکی از مشهورترین افراد نسل اول اسلام و یکی از بزرگترین راویان حدیث است. ٔ عبدالله پسر خلیفه دوم حضرت عمربن خطاب رضی الله عنه و برادر همسر حضرت پیامبرﷺو شوهرخواهر مختار ثقفی است.
عبد الله بن عمر بن خطاب عنوان(ها)عبدالله بن عمراطلاعات شخصی زاده۱۰ ق. هـ
ح. ۶۱۰ میلادی
مکه مکرمه، حجاز، عربستان
درگذشته۷۳ هـ (۸۲−۸۳ ساله)
ح. ۶۹۳ (۸۲−۸۳ سال)
مکه، خلافت اموی
همسرصفیه دختر ابوعبید ثقفی
آران بنت قمیس فرزندانسالم
حمزه
عبدالله المثنی
بلال
واقد
عبیدالله
زید
زینب
عایشه والدین
عمر بن خطاب (پدر)
زینب بنت مظعون (مادر)
دوراناوایل دوره اسلامی منطقه دانشمند مسلمان زمینههای های علم حدیث و فقه
يــرىٰ الشَّافعيـةُ...!
«أنَّ الــزَّوج الَّــذي لا يَغار علـىٰ زوجتـهِ
لا يصلِـح أن يَكـون مَحْـرَمًا لهَا فـي سفَـرِها».
دیـدگـاه و نظـر شافعـی ها رحمهـم اللـه:
«شـوهـری کـه بـه نسبـت همسـرش غیـرت نـداشتـه باشد، شایستـه نیسـت در سفـر بـرای او محـرم باشـد و همـراهیـش کنـد».
تحفـة المـحتاج|4/24
جهوههر ئاغا”، “ڕێویهکهی قهمچۆغه” و …
۹- سیری در کوردستان، که در سال ۱۹۵۶ به چاپ رسیده است. نقطه حائز اهمیت این اثر نثر زیبای آن است.
۱۰- و بالاخره یکی از مهمترین آثار سجادی، “رشته¬ی مرواری” است که در سال ۱۹۵۷ نگارش آن را آغاز کرده و این کار تا سال ۱۹۸۳ به طول انجامیده است. این کتاب در ۸ جلد به چاپ رسیده است.
همچنین علاالدین سجادی در زمینه علوم اجتماعی نیز آثاری دارد که عبارتند از:
– جنبش های کورد، تاریخ جنبش کورد، بغداد، ۱۹۵۹
– کورده واری، که در زمینه مردم شناسی است و در سال ۱۹۷۴ در بغداد به چاپ رسیده است.
علاالدین سجادی در سال ۱۹۸۴ فوت می کند و در گورستان شیخ عبدالقادر گیلانی رحمه الله به خاک سپرده می شود
📘منبع: رشته مرواری، علاءالدین سجادی، به کوشش فخرالدین آمیدیان،
قال طاووس بن كيسان رحمه الله لهشام بن عبد الملك رحمه الله:
يا أمير المؤمنين اتق يوم الأذان!
قال: وما يوم الأذان؟
قال:إن الله يقول {فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ} فصعق هشام رحمه الله.
فقال طاووس بن كيسان:سبحان الله هذا ذل الصفة فكيف بذل المعاينة!
طاووس بن کیسان رحمهالله به امیرالمؤمنین هشام بن عبدالملک گفت:
ای امیرالمؤمنین از روز إِعلام بترس...
هشام فرمود : روز إِعلام؟!
طاووس بن کیسان فرمود : الله متعال میفرمایند:(پس ندا دهندهای در میان آنها ندا دهد که: لعنت الله بر ستمکاران باد).
هشام که این آیه را شنید(منظور طاووس را فهمید و از ترس) بیهوش شد.
طاووس فرمود: سبحان الله!!! این رعب و وحشت، تنها برای شنیدن وصف این روز است پس رعب و وحشت دیدن آن روز چگونه باشد؟
📘الزواجر لابن حجر الهيتمي رحمهالله|2/269
🔴نجات از جهـــنـــــــنم
🍃اَللَّهُمَّ اَجِــــــــــرْنِی مِنَ الـنَّــــــــــار
🔰هر شخصی بعد نماز صبح و بعد نماز مغرب کلمات فوق را 7 مرتبه بخواند
الله تعالی آن شخص را از آتش
جهنم نجات میدهد .
📘 رواه ابوداود
❤️حضرت رسول الله ﷺ فرمودند:
☘کسی که قرآن را ماهرانه بخواند، همراه فرشتگان بزرگوار و نیکوکار وحی است و کسی که قرآن را به سختی و با وقفه بخواند و خواندن آن بر وی دشوار باشد، دو اجر دارد.
📘صحيح مسلم: ٧٩٨
﴿وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ﴾
📝علامه شيخ سعدى رحمه الله:
قرآن بالاترين مراتب دانش و آگاهی است،
چون بالاترين مراتب علم، يقين است.
و يقين علم و دانش ثابت و استواریست که متزلزل نمیشود و از بين نمیرود.
📘تفسير سوره الحاقة: ٥١
#فوتکردنبهغذاونوشیدنیکراهتدارد
❤️حضرت پیامبرﷺ فرمودند:
☘إِذَا شَرِبَ أَحَدُكُمْ فَلَا يَتَنَفَّسْ فِي الْإِنَاءِ
📘صحیح البخاری153
هر گاه چیزی آشامیدید، در ظرف ندمید و فوت نکنید
💐امام شافعی رحمه الله می فرماید:
🖍«کسی که علم را دوست نداشته باشد هیچ خیری در او نیست؛ پس با چنین کسی دوستی نکن».
📚ارتیاض العلوم|صـ 25
❤️مالک بن دینار رحمه الله میفرماید:
📘«كفى بالمرء شرا أن لايكون صالحا و يقع في الصالحين».
🖍«برای شر بودن یک شخص همین کافیست که خود صالح نباشد و به صالحان اهانت کند».
📘شعب الایمان بیهقی|3/216
🖍«هر كه خوشیِ سخنِ خدا را نچشد و از اين جهان برود، او را چيزی نرسيده باشد!»
❤️ابوالحسن خرقانی قدس الله سره العظیم
📘منبع: تذکره الاولیاء، (ص ۷۰۴)
#اصولاستنباطیاهلسنتچهارچیزاست
#اثباتچهاردلیلشرعی
#قرآنوسنتواجماعوقیاس
🔸 قسمت دوم و آخر...
📖 أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ ❋
📖(نساء/ ۵۹.
🔹《قاعده کلی واصولی》↯
«المُطلقُ ٳذا یطلق یُراد به الفرد الکامل» فردِ کامل أولو الامر، مجتهد است. حاکم در حد همان اولوالأمر است که تحت تقلیدِ مجتهد، حکم و فیصله می کند. یعنی حاکم، ٳجرا کننده ی حکمِ مجتهد است.
✍🖍تشریح اولی الأمـــــر❀
واژه اولی الأمر، اسم جنس است که بر یک نفر ٳطلاق می گردد نیز بر افراد زیادی. مانند لفظ انسان ، که اسم جنس است ; شامل یک انسان می شود و هم شامل همه ی آدمیان است.
همینطور اگر از یک مجتهد تقلید شود بر این آیه عمل می شود که آنرا «تقلید شخصی»می گویند.
اگر در مسائل مختلف از مجتهدین مختلف تقلید کند نیز بر این آیه عمل می شود.
البته ! چونکه در تقلید غیرشخصی و تلفیق، فتنهء هوا پرستی وجود دارد لذا تلفیق، بالٳتفاق حرام است.
از آنجایی که تقلید غیر شخصی ذریعه ی هواپرستی است بنابر قاعدهء «سدّ ذرایع» و قاعده ی «مقدّمةُ الحَرامِ حَرامٌ»; پس از سپری شدن عصر طلایی خیرالقرون، از تقلیدِ غیرشخصی و تلفیقِ اجتهادات فقهی، ممانعت بعمل آمد تا مردم دچار هواپرستی نشوند.
باتوجه به شرایط زمان ، اکنون فقط همین شیوه ی واجبِ تقلیدِ شخصی، جهت حفظ دین اقشار مردم باقی مانده است.
طبق قاعدهء «مقدّمةُ الواجبِ واجبٌ» که تقلید شخصی ذریعه ای جهت نگهداری و حفاظت دین است واجب قرار داده شده است.
📖دراین آیه اشاره است که بر هر آدمی لازم است که از حاکم و امیر شهر خویش پیروی نماید. از این رو در هر شهری که مذهب فقهی هر مجتهدی که عملا متواتر هست تقلید از آن مجتهد واجب است.
همچنین در یک شهر یک نفر بعنوان حاکم و امیــر، و بقیه رعایا هستند. آن دسته از رعیّت که از فرمان حاکم ،سرپیچی نموده نافرمانی می کنند «باغی و أشرار» محسوب می شوند.
👌 فعلا در دنیای اهلسنت و جماعت چهار مذهب فقهی عملا متواتر هست. هرکسی که مدعی اهلسنت است و از تقلید یکی از ائمه اربعه سرپیچی کند باغی و شرور است .
⚡️در بعضی از مناطق مذهب فقهی امام ابوحنیفه( رح) عملا متواتر هست و افرادی که نسل اندر نسل حنفی بوده اند حال از مذهب زیبای حنفی، به سمت فتنه ی لامذهبیت بگریزند، قطعاً باغی و سرکش هستند.
همین طور بقیه شهرها و ممالک اسلامی را مقایسه کن.
مثلا :کسی که نسل اندر نسل در مسلک زیبای امام شافعی (رح)بوده است و در منطقه او فقه شافعی عملا متواتر است اگر فردی از این فقه دوری بجوید مطمئنا بغاوتگر است.
❤️مالک بن دینار رحمه الله میفرماید:
🖍«كفى بالمرء شرا أن لايكون صالحا و يقع في الصالحين».
🖍«برای شر بودن یک شخص همین کافیست که خود صالح نباشد و به صالحان اهانت کند».
📘شعب الایمان بیهقی|3/216
🔸 از دعای مظلوم بترسید!
👈 الشیخ محمد متولي الشعراوي رحمه الله میفرماید:
➖ «حساب و جزا و عقاب همه چیز، موکول به روز قیامت شده، غیر از موضوع ظلم به مردم!
در این موضوع (ظلم به مردم) حتماً بایستی الله جل جلاله - علاوه بر عذاب آخرت - در همین زندگی دنیا ظالم را قصاص نماید، تا میزان حیات و زندگی به تعادل برسد ومردم بدانند که ظلم نمودن، علاوه بر قصاص آخرت، قصاص دنیوی نیز دارد...
➖ به همین دلیل است که حضرت رسول اللهﷺفرموده اند :
📝 " از دعای مظلوم بترسید؛ زیرا بین دعای مظلوم و بین إجابت الله متعال، حجابی نیست! خداوند متعال دعای مظلوم را بالاتر از ابرها نگه میدارد و خطاب به آن میفرماید:
ای مظلوم! قسم به عزت و جلالم حتماً تو را نصرت و یاری میدهم ، اگرچه - بخاطر حکمتهایی - این نصرت و یاری مدتی به تأخیر بیافتد »
❤️قَالَ ابنُ عَمْرٍو السَّلْمَانيُّ رَحِمَهُ ٱللّه:
«لَأَنْ تَكُونَ عِندِي شَعَرَةٌ منه أحَبُّ إلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا وما فِيهَا».
❤️«اگر تار مویی از حضرت پیامبرﷺنزد من باشد،برایم از دنیا و هر چه در آن است محبوبتر است».
📘صحیح البخاري|170
🌼(یک تار موی حضرت رسول ﷺنزدشان از همه دنیا محبوبتر بوده است)
#تاریخزرینکوردستان
ماموستا علاءالدین سجادی رحمه الله شاعر و ادیب برجسته کورد
یکی از اصلی ترین ویژگی های هر ملت را باید در «فرهنگ عامّه»ی آن ملت پیدا کرد. موضوع فولکلور پرداختن به جنبه های سنّتی جامعه؛ یعنی شیوه های اعمال رفتار، عادات و باورهای سنّتی یک ملت است که در حقیقت میراث مشترک زندگی اجتماعی یک گروه است که از نسل های گذشته بر جا مانده است.
قصّه های عامیانه و قصّه هایی که در میان عوام رواج دارند از اهمیت زیادی برخوردار هستند و شنیدن آن ها در دنیای پر از مشغله ی امروز سبب آرامش و لذّت و نیز باعث برانگیخته شدن حسّ شادی می شود. قصّه هایی که جامعه ی حال و گذشته ی ما را، هویت ملّی و دینی مان را برای ما روشن و ساده تصویر می کنند و ممکن است از نظر گروهی مهمل و بی ارزش باشند امّا همین گروه وقتی مشغول خواندن یا شنیدن آن می شوند حاضر نیستند نیمه کاره آن را رها کنند.
در این میان یکی از نویسندگان مشهور و توانای کورد در این زمینه علاالدین سجادی است که اشاره ای کوتاه بر سرگذشت استاد سجادی خالی از لطف نخواهد بود.
علاالدین فرزند نجم الدین فرزند حسام الدین و از خاندان سجادی، در سال ۱۹۰۷ در محله قطارچیان شهر سنندج دیده به جهان گشود. وی در دوران کودکی و نوجوانی خود علیرغم مشقت فراوان در شهرهای رواندز و بالک مشغول به تحصیل بوده است و در سال ۱۹۲۳ برای تکمیل تحصیلات آیینی خود به شهر سلیمانیه رفته و در مسجد حاج ملا رسول دیلیژه به عنوان فقیه سکنی گزیده است. در سال ۱۹۳۸ علوم اسلامی را به پایان رسانده است و در زبان عربی نیز به درجه استادی رسیده است. پس از آن به عنوان امام جماعت مسجد نعیمه خاتون به شهر بغداد سفر کرده است.
در طول جنگ جهانی دوم به کار روزنامه نگاری پرداخته و در همین زمینه مدیریت نشریات گلاویژ و نزار را به عهده داشته است. در سال ۱۹۵۹ در کالج زبان کردی دانشگاه بغداد به عنوان استاد پذیرفته شده و تا سال ۱۹۷۴ در همین منصب مانده است. در سال ۱۹۷۰ به عنوان وزیر اوقاف انتخاب می شود و تا سال ۱۹۷۷ که بازنشسته شده است به همین کار اشتغال داشته است.
پس از بازنشستگی همه توان خود را در زمینه ادبیات کردی به کار می گیرد اما کشته شدن پسر بزرگش در جریان جنگ ایران و عراق بر او تاثیری عمیق می گذارد.
سجادی به عنوان یک روزنامه نگار
همزمان با سکنی گزیدن سجادی در بغداد، ابراهیم احمد مشغول راه اندازی مجله گلاویژ بوده است؛ اما به دلیل مشغله فراوان مدیریت این نشریه را به عهده سجادی می گذارد.
کار مدیریت نشریه گلاویژ تجربه ای نو و نقطه تحولی در زندگی سجادی است. به دلیل کار در نشریه گلاویژ منابع زیادی از ادبیات کردی را جمع آوری می کند و در زمینه ادبیات و فولکلور کردی به استادی بی بدیل تبدیل می شود.
محل کار سجادی اتاقش در مسجد بوده است، بیشتر وقت خود را در اتاقش به سر می برده و با قلم و کاغذ سر و کار داشته است. این روند سبب می شود که به کار روزنامه نگاری اهمیت بیشتری بدهد و در سال ۱۹۴۸ نشریه ای به نام نزار را دایر کند، البته محتوای نشریه نزار بیشتر سیاسی و اجتماعی بوده است.
سجادی اعجوبه ادبیات کوردی
سجادی یکی از نویسندگان پرکار کرد بوده است، برخی از آثار سجادی در زمینه ادبیات کردی عبارتند از:
۱- تاریخ ادبیات کرد: این کتاب مهمترین اثر سجادی در زمینه ادبیات کردی به شمار می رود. این کتاب بار اول در سال ۱۹۵۲ و بار دوم نیز در سال ۱۹۷۰ چاپ شده است. در این کتاب سجادی اطلاعات فراوانی را در زمینه ادبیات کوردی از دوران آغازین آن تا صده بیستم گردآوری کرده است. در آن دوران این کتاب اتفاق بسیار بزرگی در زمینه تاریخ ادبیات به شمار می رفته است.
۲- دستور و فرهنگ زبان کوردی که در شهر بغداد و در سال ۱۹۶۷ به چاپ رسیده است.
۳- ادبیات کردی و پژوهشی بر آن که در شهر بغداد و در سال ۱۹۶۸ به چاپ رسیده است.
۴- نرخ شناسی، که این کتاب هم در شهر بغداد و در سال ۱۹۷۰ به چاپ رسیده است.
۵- “دوو چامه¬که ی نالی و سالم”، در شهر بغداد و در سال ۱۹۷۳ به چاپ رسیده است.
۶- متون ادبی کردی، در شهر بغداد و در سال ۱۹۷۸ به چاپ رسیده است.
۷- “خۆشخوانی”، در شهر بغداد و در سال ۱۹۷۸ به چاپ رسیده است.
۸- سجادی دستی در نوشتن داستان کوتاه داشته است و در رشد و پیشرفت داستان نویسی کردی نیز بی تاثیر نبوده است. نویسنده به نسل اول این سبک تعلق دارد که در بین دو جنگ جهانی اول و دوم ظهور پیدا کرده است. داستان هایش را در صفحات نشریه گلاویژ (۱۹۳۹-۱۹۴۹) به چاپ رسانده است. پس از این داستان ها را با عنوان “همیشه بهار”، در بغداد و در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسانده است. محتوای داستان های سجادی، زندگی در جامعه کرد به کلی و زندگی روستایی به طور خاص بوده است. برخی از داستان های کوتاه او عبارتند از: “شاییهکهی ڕهشهی خهجهلاو”، “بۆ نهچووین بۆ کوێستان”، “
👇👇👇👇
#نااميدي براي امتها و ملتها به منزله بيماري خطرناكيست كه سرطان ناميده ميشود؛ مانع كمالات و مخالف حقيقت
✨ـ﴿اَنَا عِنْدَ حُسْنِ ظَنِّ عَبْدِي بِيـ﴾✨
است؛ #نااميدي، شأن و بهانه مردمان بزدل، پست و عاجز است؛ نه شأن شهامت اسلامي.
مخصوصاً نميتواند شأن عرب باشد، كه در ميان نوع بشر مدار افتخار و ممتاز به سجاياي متعاليست.
ملتهاي مسلمان از متانت عرب درس گرفتهاند.
📚رسائل نــــــــــور، تاریخچه حیات - 115
💚استاد بدیع الزمان سعید نورسی (رض)
#پیامهاییازقرآن
📖﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ * هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ﴾ [القلم: ۱۰-۱۱]
🖍ترجمه «و از هر فرومایهای که بسیار سوگند [دروغ] یاد میکند، اطاعت مکن. [همان کسی که] بسیار عیبجوست و به سخنچینی آمد و شد میکند.»
سخنچینی، موجب گسستگی جماعات و از بین رفتن روابط میشود؛ و چه بسیارند سخنچینان!
هرگاه شخصی در غیاب دیگری خوبیاش را به زبان آورد اندک افرادی پیدا میشوند که این تعریف را به گوش طرف برسانند، اما اگر شخص، در غیاب دیگری بدش را بگوید، بسیاری تلاش میکنند او را از این خبر مطلع سازند!
سلف صالح پیوسته تلاش میکردند که درها را به روی سخنچینان ببندند.
[منیر غلام آزاد شده] فضل بن [ابی]عیاش میگوید: نزد وهب بن منبه بودم که مردی آمد و به او گفت: من از کنار فلان شخص عبور کردم و شنیدم که به تو بد و بیراه میگوید، وهب در پاسخ گفت: شیطان فرستادهای غیر تو نیافت؟ [1]
پس فرستاده شیطان نباشید!
📚پینوشت:
[1] البدایتة والنهایة، ابن کثیر، ج9، ص305.