yarekhaksar | Unsorted

Telegram-канал yarekhaksar - یارِ خاکسار

2114

پَس عَدَم گَردَم عَدَم چون اَرغِنون...

Subscribe to a channel

یارِ خاکسار

هو

و از رسول خدا روایت شده است که: جوانمردترین شما علی است.
علی پرسید: جوانمردی چیست؟
فرمود: شرفی است که شجاعان و بخشندگان به آن مشرّف می‌شوند و تو ای علی؛ جوانمرد و جوانمردزاده و برادر جوانمردی.
علی علیه السلام پرسید: ای رسول خدا پدر و برادر فتوتی من چه کسان‌اند؟
فرمود: پدرت ابراهیم خلیل‌الرحمان است، و برادرت من. فتوت من از پدرت [ابراهیم] و فتوت تو از من است.

کتاب الفتوه
ابی‌عبدالله محمد بن‌ابی‌المکارم
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

[... وحسن بصری در نامه‌ای به امام حسن نوشت:] سلام خدای بر تو باد، ای پسر پیغمبرِ خدای و روشنایی چشم او، رحمت خدای بر شما باد و برکات او. شما جملگی بنی‌هاشم چون کشتی‌های روانید اندر دریاها و ستارگان تابنده‌اید و علامات هدایت و امامان دین. هر که متابع شما بوَد نجات یابد، چون متابعان کشتی نوح که بدان نجات یافتند مؤمنان. 

کشف‌المحجوب
علی بن‌عثمان هجویری
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

نقل‌ست که مردی پیشِ او [شیخ ابوالحسن خرقانی] آمد و گفت: «می‌خواهم که خرقه پوشم.»، گفت: «ما را مسأله‌ای‌ست، اگر جواب دهی، شایسته‌ی خرقه باشی!» گفت: «بگوی!»، گفت: «مردی چادرِ زنی درگیرد، زن شود؟»، گفت: «نه!»، گفت: «اگر زنی نیز جامه‌ی مردی درپوشد، هم مرد نشود؟» گفت: «نه!»، گفت: «تو نیز گر مرد نیستی، بدین مرقّع مرد نگردی.»

تذکره‌الاولیاء
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

همّتی کو تا چو ابراهیم بر آتش زنیم
آتش عشق خدا بر خویشتن بستان کنیم

یا چو اسماعیل در راه رضایش سر نهیم
خویش را در عیدگاه وصل او قربان کنیم

فیض کاشانی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

رکن پنجم حج است «وَلِلّهِ عَلَی النّاس حَجَّ البَیْتِ مَن استَطاعَ إِلیه سَبیلاً». ای عزیز بدان‌که راه خدا نه از جهت راست است و نه از جهت چپ، و نه بالا و نه زیر و نه دور و نه نزدیک؛ راه خدا در دل است، و یک قدم است: «دَعْ نَفْسک و تعالی». مگر از مصطفی- علیه السلام- نشنیده ای که او را پرسیدند: «أَیْنَ اللّه» خداکجاست؟ فقال: -علیه السلام- «فی قُلُوبِ عِبادِهِ المُؤمنین» گفت: در دل بندگان خود. «قَلْبُ المؤمِنِ بَیْتُ اللّه» این باشد. دل طلب کن که حج، حج دل است، دانم که گویی: دل کجاست؟ دل آنجاست که «قَلْبُ المؤمن بَیْنَ اْصْبَعین مِنْ أصابع الرّحمن».

ای عزیز حج صورت، کار همه کس باشد؛ اما حج حقیقت نه کار هر کسی باشد. در راه حج زر و سیم باید فشاندن در راه حق جان و دل باید فشاندن. این کرا مسلم باشد، آن را که از بند جان برخیزد. «مَنْ استَطاعَ الیه سَبیلاً» این باشد.

ای عزیز این کلمه را گوش دار. عمر خطاب بوسه بر حجرالاسود می‌داد و می‌گفت: «إِنَّک حَجَرُ لاتَضُرُّ وَلاتَنْفَعُ لَوْلا أَنّی رَأَیتُ رسولَ اللّه-صلّی اللّه عَلَیه و آله و سلَّم- قَبَّلَکَ لَما قَبَّلتُک» گفت: مصطفی را دیدم که برین سنگ بوسه داد و اگر نه من ندادمی. امیرالمؤمنین علی گفت: «مَهْلاً یا عُمرُ بَلْ هُوَ یَضُرٌ و یَنْفَعُ» آن عهد نامۀ بندگان خدا در میان اینست که «مَن اتَّخَذَ عند الرحَّمن عهداً». آن بوسه بر روی عهد ازل می دهند نه بر سنگ دریغا «الحَجَرُ الأسوَدُ یمینُ اللّه فی أرْضه» او را دست خدا خوانند، و تو او را سنگ سیاه بینی! ای عزیز آنچه موسی- علیه السلام- طالب و مشتاق کوه طور سینا بود، آن کوه سنگ نبود بلکه حقیقت آن سنگ بود «وأنَّ المساجِدَ لِلّه فلا تُدْعَوا مَعَ اللّهِ أحداً». جمال کعبه نه دیوارها و سنگ‌هاست که حاجیان بینند، جمال کعبه آن نور است که بصورت زیبا در قیامت آید، و شفاعت کند از بهر زائران خود.

ای عزیز هرگز در عمر خود یک بار حج روح بزرگ کرده ای که «الجُمْعةُ حجُّ المساکین»؟ مگر که این نشنیده‌ای که بایزید بسطامی می‌آمد، شخصی را دید گفت: کجا میروی؟ گفت «إِلی بَیْتِ اللّه تعالی» بایزید گفت: چند درم داری؟ گفت: هفت درم دارم. گفت: بمن ده و هفت بار گرد من بگرد و زیارت کعبه کردی. چه می‌شنوی! کعبۀ نور «أوّلُ ما خَلَقَ اللّهُ تعالی نوری» در قالب بایزید بود، زیارت کعبه حاصل آمد:

محراب جهان جمال رخسارۀ ماست
سلطان جهان در دل بیچارۀ ماست

شور و شر و کفر و توحید و یقین
در گوشۀ دیدهای خون‌خوارۀ ماست

در هر فعلی و حرکتی در راه حج، سِرّی و حقیقتی باشد؛ اما کسی که بینا نباشد خود نداند طواف کعبه و سعی و حلق و تجرید و رمی حجر و احرام و احلال و قارن و مفرد و ممتنع در همه احوال‌هاست «وَمَنْ یُعَظِمْ شَعائرَاللّه فإِنّها مِنْ تَقْوَی القُلوب». هنوز قالبها نبود و کعبه نبود که روح‌ها به کعبه زیارت می‌کردند «وأَذِّنْ فی الناس یأتُوکَ رجالا». دریغا که بشریت نمی‌گذارد که به کعبۀ ربوبیّت رسیم! و بشریت نمی‌گذارد که ربوبیّت رخت بر صحرای صورت نهد! هرکه نزد کعبۀ گِل رود خود را بیند، و هرکه به کعبۀ دل رود خدا را بیند. انشاء‌الله تعالی که به‌روزگار دریابی که چه گفته می‌شود! انشاءالله که خدا ما را حج حقیقی روزی کند.

تمهیدات
عین‌القضات همدانی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

🕋 اسرار و رموز حج در بیان امام زین‌العابدین (ع)

در برخی کتب روایی، گفت‌و‌گویی فی ما‌بین امام زین‌العابدین (علیه السلام) و فردی به نام شبلی در خصوص اعمال، مناسک و اسرار حج نقل شده است. بر اساس آنچه در این روایت آمده، شبلی پس از حج خدمت امام چهارم می‌رسد و امام از او سوالاتی پیرامون حج و نحوه زیارت بیت‌الله‌الحرام می‌پرسند‌.
این گفت‌وگو حاوی نکات عمیق عرفانی است که حضرت امام سجاد (ع) ضمن پرسش و پاسخ، پرده از اسرار حج بر می‌دارد و دل را به آن سوی ظاهر اعمال می‌برد و دیده را به سمت باطنِ مناسک سوق می‌دهد.
اینجاست که امام سیدالسّاجدین (ع) شریعت را به فراسوی طریقت می‌کشاند تا نور حقیقت را بر دلِ سالکان طریق الی‌الله بتاباند.

ذکر این نکته نیز ضروری است که مخاطب امام در این روایت اگر چه شبلی نام دارد اما باید فردی غیر از شبلی صوفیِ شهیر باشد که از عارفانِ هم‌عصر با جنید بغدادی بوده و در قرن سوم می‌زیسته است.

متن کامل
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

♦️شهرام پازوکی در این گفتار در خصوصِ محبت و مدارا در عرفان سخن می‌گوید🔺

مشاهده در یوتیوب

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

ای درویش! بسیار دیدم که دعوی شیخی می‌کنند و شیخی را دام مال و جاه ساخته‌اند!
خدای تعالی همه را از صحبت ایشان نگاه دارد!

شیخ عزیزالدین نسفی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

ابلهان بايزيد بسطامی را گفتند: ريش تو افضل است يا پوز سگ؟ گفت: آنكه مردم نيازارد و از صراط عبور كند.
و نقل است که یک روز می‌‌گذشت با جماعتی. در تنگنای راهی افتاد، و سگی می‌‌آمد. بایزید بازگشت، و راه بر سگ ایثار کرد تا سگ را باز نباید گشت، مگر این خاطر به طریق انکار برمریدی گذشت که حق تعالی آدمی را مکرم گردانیده است و بایزید سلطان العارفین است، با این همه پایگاه و جماعتی مریدان، راه بر سگی ایثار کند و بازگردد. این چگونه بود؟
شیخ گفت: "ای جوانمرد! این سگ به زبان حال با بایزید گفت در سبق‌السبق از من چه تقصیر در وجود آمده است، و از تو چه توفیر حاصل شده است که پوستی از سگی در من پوشیدند و خلعت سلطان العارفین در سر تو افگندند؟ این اندیشه در سر ما درآمد تا راه بر او ایثار کردم."

تذكره الاولياء
ذكر بايزيد بسطامی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

معرفی کتاب

روضه المریدین
ابن یزدانیار همدانی
به تصحیح و تحقیق محمد سوری و نصرالله پورجوادی
نشر فرهنگ معاصر
چاپ اول ۱۴۰۲
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً
كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ


سلام على آل طه و يس
سلام على آل خيرِ النّبيين

سلامٌ على رَوضَةٍ حلّ فيها
امامٌ يُباهى به الملك و الدین

امام به حق شاه مطلق كه آمد
حريم درش قبله گاه سلاطين

شه كاخ عرفان، گل شاخ احسان
در درج امكان، مه برج تمكين

على بن موسى الرضا كز خدايش
رضا شد لقب چون رضا بودش آيين

ز فضل و شرف بينى او را جهانى
اگر نبودت تيره چشم جهان بين

پى عطر، روبند حوران جنّت
غبار درش را به گيسوى مشگين

اگر خواهى آرى به كف دامن او
برو دامن از هرچه جز اوست برچين

شیخ عبدالرحمن جامی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

ابوسلیمان [دارانی] گفت: در این قرآن میکده‌هایی است که مریدان به آنها سر می‌زنند، چون بر آنها می‌گذرند.

من [احمد بن ابی‌الحواری] از این سخن نزد پسرش سلیمان یاد کردم. وی گفت: چون معرفت کسی کامل شده باشد، کل قرآن برای او تبدیل به میکده‌ها می‌شود.
پرسیدم چه وقت معرفت کامل می‌گردد؟
پاسخ داد: چون بزرگیِ آن کسی را که به وسیله آن با او سخن می‌گوید، دریافته باشد.

کتاب ابوسلیمان دارانی (عارفی از شام)
ریشارد گراملیش
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

می‌گویی که سِرّی با من بگو، چگونه سِرّ با تو گویم که آشکارا می‌گویم فهم نمی‌کنی، سِرّ چگونه فهم کنی؟ من می‌گویم، تو خود چیزی دیگر می‌شنوی، اگر سِرّ گویم چگونه طاقت داری؟

شمس تبریزی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

کاشکی هستی زبانی داشتی
تا ز هَستان پَرده‌ها برداشتی

مراسم تولد یک‌صد سالگی استاد ‌محمدعلی موحد
با اجرای استاد شهرام ناظری
دوم خرداد ۱۴۰۲

@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

خیالات انسان همانند چادرند و در چادر کسی پنهان است. هر گاه که خیالات از میان برخیزند و حقایق روی نماید، قیامت انسان ظهور کند.

فیه مافیه
جلال الدین مولانا
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

برنامۀ معرفت با حضور دکتر دینانی
بررسی فضیلت حضرت علی (ع) در مصیبت‌نامۀ عطار
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

یا مولا دلم تنگ اومده
با صدای زنده‌یاد حسین زمان
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

‏‌
تا بداند که شب ما به چه سان می‌گذرد
غمِ عـ.شقَش دِه و
عـ.شقَش دِه و
بسیارَش دِه …

‎#مولانا
سنگین ترین نفرین تاریخ

‌@kheshtbekhesht

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

و ابویزید بسطامی گوید: به نخستین حجّ من به‌جز خانه هیچ ندیدم، و دوم بار خانه و خداوندِ خانه دیدم. و سدیگر بار (سوم بار) همه خداوندِ خانه دیدم و هیچ خانه ندیدم.

کشف‌المحجوب
علی بن‌عثمان هجویری
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

گفت: کی باشد که ازین قصه‌ی قربان برهم؟
گفتم: قربان شو تا از قصه‌ی قربان برهی. الله‌اکبر نماز از بهر قربان است نفس را؛ تا کی باشد اکبر؟ تا در تو تکبر و هستی هست، گفتن الله اکبر لازم است، و قصد قربان لازم است.
اکنون تا کی بت در بغل گیری به نماز آیی؟!
الله و اکبر می‌گویی و چون منافقان بت را در بغل محکم گرفته‌ای.

شمس تبریزی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

خدايا!
به که واگذارم مي‌کني؟
به سوي که مي‌فرستي‌ام؟
به سوي آشنايان و نزديکان؟ تا از من ببرند و روي بگردانند؛
يا به سوي غريبان و غريبه‌گان تا گره در ابرو بيفکنند و مرا از خويش برانند؟
يا به سوي آنان که ضعف مرا مي‌خواهند و خواري‌ام را طلب مي‌کنند؟

من به سوي ديگران دست دراز کنم؟ در حالي که خداي من تويي و تويي کارساز و زمامدار من.

فرازی از دعای عرفه امام حسین علیه‌السلام

@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

ای درویش!
در ابتدای این مقام از سالکان هر آینه این آواز برآید که "لَیسَ فی جُبَتی سوی الله" و "لیس فی الدّارین غیر الله" و در وسط این مقام هر آینه این آواز برآید که "اَنا الحَق" و "سبحانی ما اَعظمَ شأنی"، و در انتهای این مقام چنان خاموشی و سکوت بر سالک غالب شود که با هیچ‌کس در هیچ وقت سخن نگوید مگر که ضرورت باشد؛ و چنان عجز و نادانی بر سالک غالب شود که به یقین بداند که ذات و صفات خدای را هیچ‌کس و چنان‌که ذات و صفات خدایست ندانست و نخواهد دانست.

عزیز الدین نسفی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

ای دوست عزیز! بدان که رنج در خورِ اشتیاق بوَد و اشتیاق در خورِ عشق؛ و هرچند عشق به کمال‌تر بوَد اشتیاق بیشتر بوَد؛ چه اشتیاق در فراقِ معشوق بوَد و اُنس و راحت در وصال معشوق؛ و هر چند که مرد عاشق‌تر بوَد، لذت انس در وصال و رنجِ اشتیاق در فراق بیش بوَد.
به‌قدر آنکه وجود چیزی موجب راحت بوَد، عدمِ آن موجب رنج بوَد. و اینجا می‌دان که به قدرِ آسایش که از لذات دنیاوی هست، رنجی پس از مرگ خواهد بود.

عین‌القضات همدانی
نامه‌ها، جلد سوم
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

و گفت: عالِم علم برگرفت. زاهد زهد برگرفت. عابد عبادت، و با آن وا پیش او شد.
تو پاکی برگیر و با پاکی پیشِ او شو که او پاک است.

شیخ ابوالحسن خرقانی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

آموزه‌های کوتاه اخلاقی از امام رضا(ع)     

[1] قَالَ الرضا(ع) من شَهرَ نفسَهُ بِالعِبادَةِ فاتَّهِموهُ على دینهِ؛ هر که خود را به عبادت شهره مى‌سازد، [ریا کاری و عبادت ابزاری] به دین [دیندارى] او بدگمان باشید

[2] قَالَ الرضا(ع‏ )لَمْ يَخُنْكَ الْأَمِينُ وَ لَكِنِ ائْتَمَنْتَ الْخَائِنَ. (تحف العقول؛ص442)؛ به کسی که امانتش را ضایع کرده بودند، فرمود: امين به تو خيانت نكرده، (و نمى‌کند) و لیکن‌ (تو) خائن‌ را امین‌ تصور نمودى‌ و به خائنى اعتماد کرده و امانت سپرده‏اى.[و منظور اين است كه به مردم امين بدگمان مشو، اما هر كس را امين مشمار] 

[3] قَالَ الرضا(ع) المُسلِمُ الَّذی یَسلَمُ المُسلِمونَ مِن لِسانِهِ و یَدِهُ ولَیسَ مِنّا مَن لَم یَأمَن جارُهُ بَوائِقَهُ (عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱،ص۲۴)؛ مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او آسوده باشند و از ما نیست آن که همسایه‌اش از شرّ او در امان نباشد

[4] قَال الرضا(ع) أَقْرَبُکُمْ مِنِّی مَجْلِساً یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً وَ خَیْرُکُمْ لِأَهْلِهِ (صحیفه الامام رضا(ع) ص67)؛ امام رضا (ع) به نقل از پیامبر( ص) فرمودند نزدیکترین شما به من در روز قیامت، کسی است که در مورد خانواده خود خوش رفتار باشد

[5] قَاَل الرضا(ع) إجتَهِدوا أن یَکونَ زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ: ساعَهً مِنهُ لِمُناجاهِ اللّه و ساعَهً لِأمر المَعاشِ و ساعهً لِمُعاشَرَهِ الإخوانِ و الثِّقاتِ و الَّذینَ یُعَرِّفُونَ عُیُوبَکُم و یَخلِصونَ لَکُم فِی الباطِنِ و ساعَهً تَخلُونَ فِیها لِلَذّاتِکُم و بِهذِهِ السّاعَهِ تَقدِروُن عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ (فقه الرضا (ع) ص337)؛ بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کند
۱- زمانى براى مناجات با خدا
2-زمانى براى تأمین معاش [کسب روزی] ۳- زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى که عیب‌هایتان را به شما مى‌شناسانند و در دل شما را دوست دارند ۴-ساعتى براى کسب لذّت هاى حلال [تفریح های سالم]
با بخش چهارم توانایى انجام دادن سه بخش دیگر را به دست مى آورید

[6]قال الرضا(ع) إنَّ اللّه أمَرَ بِالشُّکرِ لَهُ و لِلوالِدَینِ، فَمَن لَم یَشکُر والِدَیهِ لَم یَشکُرِ اللّه؛ خداوند به سپاس گزارى از خود و پدر و مادر فرمان داده است؛ پس هر که از پدر و مادرش سپاس گزارى نکند، خداوند را سپاس نگفته است( الخصال، ص 156).

[7]قال الرضا(ع): اَنَّ رَجُلاً اَتَى سَیِّدَنا رَسولَ اللّه ِ صلی الله علیه و آله فَقالَ یا رَسولَ اللّه ِ عَلِّمْنى خُلُقایَجْمَعُ لى خَیْرَ الدُّنْیا وَ الآْخِرَهِ فَقالَ صلی الله علیه و آله لا تَکْذِبْ.؛ مردى نزد سرور ما رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: به من اخلاقى بیاموزید که خیردنیا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند:دروغ نگو. (فقه الرضا(ع) ص354)

[8] قَالَ عَلِيُّ بْنُ شُعَيْبٍ‏ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَقَالَ لِي يَا عَلِيُّ مَنْ أَحْسَنُ النَّاسِ مَعَاشاً قُلْتُ أَنْتَ يَا سَيِّدِي أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي فَقَالَ ع يَا عَلِيُّ مَنْ حَسَّنَ مَعَاشَ غَيْرِهِ فِي مَعَاشِهِ يَا عَلِيُّ مَنْ أَسْوَأُ النَّاسِ مَعَاشاً قُلْتُ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ مَنْ لَمْ يُعِشْ غَيْرَهُ فِي مَعَاشِهِ يَا عَلِيُّ أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ فَإِنَّهَا وَحْشِيَّةٌ مَا نَأَتْ عَنْ قَوْمٍ فَعَادَتْ إِلَيْهِمْ‏ يَا عَلِيُّ إِنَّ شَرَّ النَّاسِ مَنْ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ أَكَلَ وَحْدَهُ . (تحف العقول، ص446)
على بن شعيب گويد: خدمت حضرت رضا (ع) رسيدم. بمن فرمود: زندگى كداميك از مردمان از همه بهتر است؟ عرض كردم: سرور من! شما از من به آن داناتريد، فرمود: اى على، كسى كه ديگرى از پرتو زندگانى او زندگى خوبى داشته باشد سپس فرمود: ای على! زندگى چه كسى از همه بدتر است! گفتم: شما داناتريد. فرمود: كسى كه تنها خود را در زندگى اداره كند، و در پرتو زندگانى او ديگرى زندگانى نكند. ای على! با نعمتها خوش رفاقتى كنيد (شكر آنها را بجا آريد) كه آنها  گريزپايند، و از قومى دور نشوند كه دگر بار نزدشان باز آيند. اى على، بى‏شكّ بدترين مردمان كسى است كه كمك و ياريش را از دیگران دريغ نمايد، و خيرش به كسى نرسد،  بتنهائى غذا خورد، و دیگری در غذای خود شریک نکند (میهمان یا نیازمند) 

[9]قال الرضا(ع) الغَضَبُ مِفتاحُ کلِّ شَرّ؛ خشم، کلید هر بدى است:

[10] قال الرضا (ع)  اذا كَذَبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إِذا جارَ السُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةُ، (بحار الانوار، ج‌ 73، ص‌373)؛ زمانى‌ که‌ حاکمان‌ دروغ‌ بگویند، باران‌ نبارد و چون‌ زمامدار ستم‌ ورزد، دولت‌، خوار گردد،[از میان رفتن اعتماد عمومی و نابودی سرمایه محبوبیت  و مشروعیت اجتماعی حاکمان بر اثر ستم] 


/channel/ChakaadeAndisheh

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

سکوت بر دو قسم است یکی سکوت زبان، لب و دهان انسان از ذکر هر کس و هر چیزی که غیر از خدا باشد بسته شود و دیگر سکوت دل که به حصن حصین آن جز یاد خدا امری راه نیابد؛ هرکه که دلش ساکت نشود ولی زبانش ساکت باشد گناهش کم است و هرکه دلش ساکت شود و زبانش هم ساکت شود مقامش عالی است و هر که دلش ساکت شود ولی زبانش ساکت نباشد گفتارش مثال حکمت است و هرکه نه دلش سکوت یابد و نه زبانش بیچاره نادانی است که بازیچه دست شیطان است وآخرلامر به خاک مذلت می‌نشیند.
سکوت زبان از مدارج اهل دل است و سکوت دل از صفات مقرّبین و اهل کشف وشهود؛ هرکس دل و زبانش ساکت شود سخنی جز سخنان الهی نشنود و از این رو همیشه به یاد او است.

سید صدرالدین کاشف دزفولی
حق الحقیقه
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

بدایتِ نهایتِ عشق آن بُوَد که عاشق معشوق را فراموش کند. عاشق را با معشوق چه حساب؟ عاشق را کار وا عاشق است، وا درد و وا حسرت! نشنیده‌ای:

چون از تو به جز عشق نجویم به جهان
هجران و وصال تو مرا شد یکسان
بی عشقِ تو، بودنم ندارد سامان
خواهی تو وصال جوی و خواهی هجران

این بدایتِ منتهیان است در عشق که می‌رود. نهایتش که گوید و که تواند شنید؟!

عین‌القضات همدانی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو
رندانه زود خیزید غوغا کنیم غوغا
هر جا که عاقلی هست شیدا کنیم شیدا
در پرده چند رقصیم تا خویشتن پرستیم
دستی زنیم دستی افشا کنیم افشا
در کوی نیکنامان نام و نشان نداریم
خود را ز ننگ هستی رسوا کنیم رسوا
خمخانه گر تهی شد فکر دگر نماییم
در کوی می‎پرستان مأوا کنیم مأوا
تا چند پرس پرسان از کو به کو دویدن
گمگشته‎ی نهانی پیدا کنیم پیدا
هر مرده ‎دل که باشد آریم در خرابات
جامی ز می چشانیم احیا کنیم احیا

حسین خراباتی
حامد زهیری

@zonnoun

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

به یک نظرِ مبارکِ شیخ که محبوب حق و مجذوب مطلق باشد چندان تصفیه و تخلیه ظاهر و باطن حاصل آید که به انواع عباداتِ ظاهر حاصل نیاید.

مولانا یعقوب چرخی
@yarekhaksar

Читать полностью…

یارِ خاکسار

هو

از نصایح شیخ نجم‌الدین کبری
(بخش دوم)


۸. و بهترین زینت و زیور را تواضع دیدم.
۹. و بدترین مرگ را درخواست از مردم دیدم.
۱۰. و زندگی دنیا را در خویشتن‌داری و مخفی کردن حال خویش دیدم.
۱۱. و زشت‌ترین چیز را بُخل دیدم.
۱۲. و چیزی را ندیدم که همه‌ی خیر را در بر داشته باشد چون حُسن خُلق.
۱۳. و چیزی را ندیدم که همه‌ی شرّ را در بر داشته باشد چون حسد.
۱۴. و هیچ حریصی را ندیدم جز آنکه محروم خواهد ماند.
۱۵. و هیچ طالب دنیایی را ندیدم جز آنکه مهموم و مغموم باشد.

از مجموعه ارزشمند کیمیا، جلد ۱۴
به اهتمام سید احمد بهشتی‌شیرازی
انتشارات روزنه
(بخش اول از اینجا)
@yarekhaksar

Читать полностью…
Subscribe to a channel