پَس عَدَم گَردَم عَدَم چون اَرغِنون...
هو
ای درویش! دعوت و تربیت آن نیست که شقی را سعادت بخشند، و نامستعد را مستعد کنند، و حقیقت چیزها بـر مردم آشکار گردانند. دعوت و تربیت آن است که عادتهای بد از میان مـردم بردارند، و زندگانی کردن و تدبير معاش بر مردم سهل و آسان کنند و مردم را با یکدیگر دوست و بر یکدیگر مشفق گرداند، و سعی کنند تا مـردم با یکدیگر راستگفتار و راستکردار شوند. دعوت و تربیت ایـن اسـت کـه گفتـه شد و بیش ازین نیسـت، و امر معروف و نهی منکر از برای این است.
انسان الکامل
شیخ عزیز الدین نسفی
@yarekhaksar
هو
رسول (ص) نشسته بود سائلی برخاست و سؤال کرد. رسول (ص) روی سوی یاران کرد و گفت: با وی جوانمردی کنید.
على (ع) برخاست و رفت چون باز آمد یک دینار داشت و پنج درهم و یک قرص طعام.
رسول (ص) گفت: یا علی این چه حالست؟
گفت: یا رسول الله چون سائل سؤال کرد، بر دلم بگذشت که او را قرضی دهم، باز در دلم آمد که پنج درم به وی دهم، باز به خاطرم بگذشت که یک دینار به وی دهم، اکنون روا نداشتم که آنچه به خاطرم فراز آمد و بر دلم بگذشت نکنم. رسول (ص) گفت: «لا فتى إلّا على»، جوانمردی نیست مگر علی.
کشف الاسرار
رشیدالدین میبدی
@yarekhaksar
هو
تا توانی در میان این ظلمات از قلم و دست و زبان و مال و جاه راحتی به محتاجی میرسان...
و "ارحموا من فیالارض یرحمکم من فیالسَّماء" فراموش مکن...
و یقین دان که تو را هیچ کاری نیست الّا راحت رسانیدن چندان که بتوانی...
جوانمردا! چندان که توانی از مال و جاه و از قلم و زبان از هیچ کس دریغ مدار که وقت آید که خواهی خیری کنی و نتوانی.
عینالقضات همدانی
@yarekhaksar
مرقد هدایت علیشاه کوهبنانی از شاگردان عارف شهید ملا عبدالصمد همدانی صاحب بحرالمعارف. وی به جرم تصوف بوسیله حاکم کرمان از شهر اخراج شد و در سال 1328ق در راه مشهد به دست اشرار کشته شد و در کوهبنان کرمان مدفون گرديد.
غیر ناکامی در این ره کام نیست
راه عشق است این، رهِ حمّام نیست!
@bazmeghodsian
هو
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانهای به دام جنونم کشید و رفت
پس کوچههای قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت
یک آسمان ستارهی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت
من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت
خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت
تا از خیال گنگ رهایی رها شوم
بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت
شاید به پاس حرمت ویرانههای عشق
مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت
تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت
دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت
افشین یداللهی
@yarekhaksar
شبِ ما را به درِ صبح نه آن قفل زدند
که به مفتاح دعاهای سحر بگشایند
#وحشی_بافقی
تصنیف گنبد مینا
با صدای محمدرضا شجریان
ساخته پرویز مشکاتیان
غزل حافظ
@yarekhaksar
هو
من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد
تا به غایت ره میخانه نمیدانستم
ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد
زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز
تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد
زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است
عشق کاریست که موقوف هدایت باشد
من که شبها ره تقوا زدهام با دف و چنگ
این زمان سر به ره آرم چه حکایت باشد
بنده پیر مغانم که ز جهلم برهاند
پیر ما هر چه کند عین عنایت باشد
دوش از این غصه نخفتم که رفیقی میگفت
حافظ ار مست بود جای شکایت باشد
لسانالغیب حافظ شیرازی
@yarekhaksar
خطابها
در وحیِ اسلام، آنچه بیشتر دل را میلرزاند، اَشکالِ خطابیِ کلام است. به ویژه آنجا که میگوید: «یا أیها الإنسان» و «یا أیها الناس». ای آدمی، ای مردمان... اغلب وقتی قرآن میخوانیم، خود را غایب فرض میکنیم. سومشخصی که خوانندهٔ سخنی است. سخنی که میان دو شخص رفته است. اما خصلتِ حیاتبخشِ وحی وقتی عمل میکند که خواننده خود را مخاطب احساس کند. شنوندهٔ صدایی که او را بیواسطه خطاب میکند. وحی را باید شنید و خود را مخاطب آن صدا و دعوت دانست. از میان خطابات قرآن این چند نمونه بسیار مؤثرند:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ
أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ
وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
(سوره فاطر، آیه ۱۵)
«ای مردم،
شمایید که به خدا نیازمندید،
و خداست که بینیازِ ستوده است.»
يَا أَيُّهَا النَّاسُ
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ
فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا
وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ
(سوره فاطر، آیه ۵)
«ای مردم،
وعدهٔ خدا حق است،
پس مبادا زندگی دنیوی، شما را بفریبد،
و مبادا آن (شیطانِ) فریبکار
شما را دربارهٔ [وعدهٔ عفو] خدا فریب دهد!»
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ
إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا
فَمُلَاقِيهِ
(سوره انشقاق، آیه ۶)
«ای انسان،
حقاً که تو به سوی پروردگار خود
بهسختی در تلاشی،
و او را ملاقات خواهی کرد.»
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ
مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
(سوره انفطار، آیه ۶)
«ای انسان،
چه چیز تو را در برابر پروردگارِ بزرگوارت
گستاخ کرده است؟»
به گمانم حقیقتِ متعالی کتابهای مقدس، وقتی جان ما را دربرمیگیرد که خود را در موقعیتِ خطاب احساس کنیم.
@sedigh_63
هو
میفرمودند که حضرت حق تعالی در وصف پیغامبر -صلیالله علیه سلم- فرموده: "ما زاغ البصرُ و ما طَغی" تا امت اقتدا و متابعت کند.
میفرمودند که درویشی و فقر ذکر گفتن نیست، درویشی متخلّق شدن است به اخلاق نبوی -صلی الله علیه و سلم- از حلم و کرم و سخاوت و تواضع و ایثار و سایر اوصاف کمال خصوصا در آن کوشیدن که دل را به هیچ چیز از مکنونات التفات نماند.
احوال و سخنان خواجه عبیدالله احرار
@yarekhaksar
هو
بدانک مبدأ مخلوقات و موجودات، ارواح انسانی بود؛ و مبدأ ارواح انسانی روح پاک محمّدی بود علیهالصّلوه والسلام، چنانک فرمود «اول ما خلقالله تعالی روحی» و در روایتی دیگر «نوری». چون خواجه علیهالصلوه والسلام زبده و خلاصه موجودات و ثمره شجره کاینات بود که «لولاک لما خلقت الافلاک» مبدأ موجودات هم او آمد و جز چنین نبایدکه باشد زیرا که آفرینش بر مثال شجرهای است و خواجه علیهالصلوه والسلام ثمره آن شجره و شجره به حقیقت از تخم ثمره باشد.
شیخ نجمالدین رازی
مرصاد العباد
@yarekhaksar
هو
شیخ ابوالحسن به دعا خواسته بود که: خدایا! غُرَبا را در خانقاه من مرگ مده، که ابوالحسن طاقت مرگ غریب ندارد که آواز در دهند که غریبی در خانقاه ابوالحسن گذشته شده است...
نور العلوم
شیخ ابوالحسن خرقانی
@yarekhaksar
هو
هر صباحی که از منزل بيرون میآيم میگويم شايد که طالبی سر بر آستان نهاده باشد، همه عالم شيخ است، مريد نيست.
بهاء الدین محمد نقشبند
@yarekhaksar
هو
و اندر حکایات یافتم که شیخ ابوطاهر حرمی رضی الله عنه روزی بر خری نشسته بود و مریدی از آن وی عنان خر وی گرفته بود اندر بازار همیرفت. یکی آواز داد که آن پیر زندیق آمد. آن مرید چون آن سخن بشنید از غیرت ارادت خود رجم آن مرد کرد و اهل بازار نیز جمله بشوریدند.
شیخ گفت مر مرید را اگر خاموش باشی من تو را چیزی آموزم که از این محن باز رهی. مرید خاموش بود.
چون به خانقاه خود باز رفتند این مرید را گفت آن صندوق بیار. چون بیاورد درزههای نامه بیرون گرفت و پیش وی افکند، گفت نگاه کن از همه کسی به من نامههاست که فرستادهاند یکی مخاطبه شیخ امام کرده است و یکی شیخ زکی و یکی شیخ زاهد و یکی شیخالحرمین و مانند این، و این همه القاب است نه اسم، و من این همه نیستم، هر کس بر حسب اعتقاد خود سخنی گفتهاند و مرا لقبی نهادهاند، اگر آن بیچاره نیز بر حسب عقیدت خود سخنی گفت و مرا لقبی نهاد این همه خصومت چرا انگیختی؟
علی بن عثمان هجویری
کشف المحجوب
@yarekhaksar
شاهِ شجاع کرمانی و خواجه علیِ حسن سیرجانی
سخنرانی دکتر محسن پورمختار
@yarekhaksar
هو
شرک جلی از در دیرها و شرک خفی از مسجدها برآید. مرد عظیم باید که مسلمان در مسجد شود و مسلمان از مسجد بیرون آید. مرد عظیم باید که ایمان را وقايه مراد خود نسازد و محراب را و قبله را دام خود نسازد. فردا بتپرست را حاضر کنند و خواجهپرست را حاضر کنند. بتپرست بر عذری فاسد در آویزد گوید: پدران را بدین یافتم، یا گوید: پنداشتم که نفع بود.
تو چه گویی؟!
روضةالفریقین
شیخ ابوالرجاء خمرکی مروی
تصحیح و تعلیقات عبدالحی حبیبی
@yarekhaksar
هو
حضور با او بهشت است و غیبت از او جهنم،
قرب به او لذت است و دوری از او حسرت،
و انس با او حیات است و وحشت از او ممات.
شیخ ابومدین شعیب
@yarekhaksar
... ما وارثان دردهای بیشماریم
ما گریههای چشمهای انتظاریم
ما سرزمینی دور و تنها در غباریم
چیزی به غیر از غم به غیر از هم نداریم
ما حسرتِ یک خندهی دنبالهداریم
ما خسته از این روزهای بیقراریم...
با من بخوان...
با صدای علیرضا قربانی
آهنگساز: حسام ناصری
شاعر: حسین غیاثی
@bashgahandishe
#شباهنگ 🌙
فاتح و مفتوح تویی،
بیش میازار مرا
@baadaztohichh
علیرضا قربانی
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانهای به دام جنونم کشید و رفت
@yarekhaksar
حـافظا روزِ ازل گـر بـه کف آری جامی
یکسر از کوی خرابات بَرَندَت به بهشت
بیستم مهر سالروز بزرگداشت #حافظ
@kheshtbekhesht
هو
شمسالدین محمد حافظ شیرازی، رحمة الله تعالی وی لسانالغیب و ترجمان الاسرار است. بسا اسرار غیبیه و معانی حقیقیه که در کِسوت صورت و لباس مجاز باز نموده است. هر چند که معلوم نیست که وی دست ارادت پیری گرفته و در تصوف به یکی از این طایفه نسبت درست کرده، اما سخنان وی چنان بر مشرب این طایفه واقع شده است که هیچ کس را آن اتفاق نیافتاده.
مصباح الانس من حضرات القدس
نورالدین عبدالرحمن جامی
بیستم مهرماه سالروز بزرگداشت شمسالدین محمّد حافظ شیرازی
@yarekhaksar
هاونیاز (HAWNIYAZ)
به معنی «با هم بودن» یا «برای یکدیگر»
موسیقی فولکلور کردی
گویش کرمانجی
صدای آینور دوغان
آهنگسازی کیهان کلهر
@yarekhaksar
غزلی از مولانا دربارهی پیامبر اکرم(ص) با دکلمهی عبدالکريم سروش و آواز محمدرضا شجریان
@bashgahandishe
هو
آفتاب «أللّهُ نورُ السَّمواتِ والأرض» بی آیینهی جمال محمد رسولُ الله دیدن، دیده بسوزد. بهواسطهی آیینه مطالعهی جمال آفتاب توان کردن علی الدوام؛ و چون بی آیینه معشوق دیدن محال است و در پرده دیدن ضرورت باشد.
عینالقضات همدانی
تمهیدات
@yarekhaksar
هو
یکرنگ شاد
دو رنگ هدایت
از کَرَم شاه ولایت
@yarekhaksar
هو
با یارم اگر نیست رهِ دیداری
آرید بهبالین مَنَش یک باری
تا گر منِ خستهدل نبینم رویَش
او خستهی خویش را ببیند باری
عمعق بخاری
@yarekhaksar
آرامگاه دو عارف نامی در سیرجان
شاهِ شجاع کرمانی و خواجه علیِ حسن سیرجانی (سیرگانی)
@yarekhaksar
از من بگذر
علیرضا قربانی
غمگین چو پاییزم از من بگذر
شعری غم انگیزم از من بگذر
سر تا به پا عشقم دردم سوزم
بگذشته در آتش همچون روزم
@yarekhaksar