وسط شادیهاتون برای برف و برفبازی من یه نکتهای رو عرض کنم خدمتتون،
اون غمی که با برفبازی برطرف بشه، #افسردگی نیست، اون اضطرابی که با دمنوش کم بشه، اختلال اضطراب فراگیر (GAD) نیست، اون اصرار برای شست و شو یا انجام دادن یه روتین خاص که با اطمینان دادن اطرافیان برطرف بشه، اختلال وسواسی جبری (OCD) نیست، اون خستگی که با خواب و سفر رفع بشه، اختلال خستگی مزمن نیست و همینطور الی آخر.
آدم افسرده اصلا نا نداره از پنجره بیرون رو نگاه کنه، یا حتی ممکنه بره برفبازی کنه و بخنده و خوش بگذرونه اما ته دلش اگه ازش بپرسی، شاد نیست، مثل اون چیزی که تو موارد افسردگی خاموش میبینیم.
غمگینی و اضطراب و فکرهای تکراری عادی و خستگی ناشی از فشار روانی یا کار جسمی رو بهشون برچسب اختلال نزنید. هم خودتون رو فرسوده و گیج میکنید و هم معنا مبتذل میشه.
تصور کنید که پیش یه نفر که اماس داره بشینید و بگید آره منم امروز زیاد راه رفتم و پاهام گزگز میکنه، لابد منم اماس دارم. اون آدم احساس میکنه از شما فرسنگها دوره؛ نه تنها نمیفهمید چی میکشه، بلکه دارید یه علامت زندگی روزمره و معمولی رو فاجعهآمیز میکنید و حسش رو معمولی و کوچیک نشون میدید.
خلاصه که پاشید برید با عزیزانتون برفبازی کنید و از همین دلخوشیهای کوچیک لذت ببرید، دنیا در نهایتش برایند همین اتفاقهای ساده و معمولی و غمهای گذارا و گاه و بیگاهه، نه یه خوشی عظیم و همیشگی و عجیبو غریب.
#روانشناسی
@yekravanshenaas