از مستقل بودن خستم، ازینکه هرچی خواستم خودم برای خودم خریدم، نمیدونم اسم این کمبود چیه ولی من واقعا نیاز دارم طرف مثلا بیاد بگه "عه کیف میخوای؟ خودم برات میخرم عزیزم".
Читать полностью…فقط یه نفره که می تونه ترانه عاشقانه رو با لحنِ طلبکارانه و خشمگین شروع کنه و با التماس تموم..
Читать полностью…وقتی دوست دخترتون قهره با فامیلی خودتون صداش کنین :)) اینم من باید بهتون یاد بدم؟!
Читать полностью…از اونایی که بجای قهر کردن و سکوت کردن، با حرف زدن مشکلاتشون رو حل میکنن تشکر میکنم.
Читать полностью…چه حوصلهای دارین برای تلافی و ..
محمود درویش خیلی قشنگ میگه
«همین مجازات تو را بس که من دیگر تو را
آنطور که میدیدم، نمیبینم!»
تموم شد و رفت!
بچه ها من تقریبا یکساله، از کلمهی دوست برای هر آدمی استفاده نمیکنم (تقریبا اصلا استفاده نمیکنم و بجاش از لغاتی مثل همکار، آشنا، همسایه، همکلاسی سابق، همخونه قبلی و.. استفاده میکنم
و باورتون نمیشه اگه بگم کیفیت زندگیم خیلی بهتر شده..
اون قسمت از مغزم که تا وقتی اسم دوست میومد روی ادما لیبل پس حالا بیا بهش اعتماد کنیم و انتظار محبت و صداقت ازش داشته باشیم، میچسبوند، کم کم نقشش کمرنگ شد و همین مورد خیلی بهم کمک کرد تا واقع بینانهتر به آدما و حدود رابطه نگاه کنم و انتظارم از اطرافیانم تقریبا به صفر برسه:)
وقت خوابیدن است. خواب زخمها را التیام خواهد بخشید، چیزی نیست که بشود با قرص و آمپول و نمیدانم قدمزدن کنار خیابان یا روشن کردن یکی دو سیگار کاریش کرد. اینجا، باور کنید، من گاهی دیگر انگار نمیتوانم نفس بکشم. به هرحال این اوضاعی است که میبینید و تفسیر لازم ندارد، ما هم میسوزیم و میسازیم. قسمتمان این بوده یا نبوده دیگر اهمیتی ندارد. سگ بریند روی قسمت و همهچیز. آماده میشویم و میخوابیم تا فردا زخمهای دیگری برداریم.
-برایهمهیما
«جدی حسودیم میشه وقتی میبینم آدمایی هستن که عشق و علاقهشون به خودشون مستقل از میزان کار مفیدی که انجام میدن هستش. من رضایتم از خودم به پروداکتیویتیم گره خورده. گره کور.»
Читать полностью…من واقعا نمیدونم به ارشد فکر کنم؟ به کار فکر کنم؟ به زندگی فکر کنم؟ به مهاجرت فکر کنم؟ به آیلتس فکر کنم؟ به امتحانای دانشگاه فکر کنم؟بزرگسالی رو نمیتونم ، نه:”)
Читать полностью…قبول دارین شناخته شدن بالاترین نوع دوست داشته شدنه:
«میدونم چه پیتزایی دوست داری»، «هر وقت خستهای صورتت اینجوریه»، «وقتی استرس داری قهوه زیاد میخوری»، «میدونم از حرف فلانی دلخور شدی و چیزی نگفتی»،«میخوای یه چیزی بگی و نمیگی، از حالت چشمات معلومه»، «کیک مورد علاقهت رو سفارش دادم»،…
شناخته شدن دوست داشته شدنه🩵
مرا دوست بدار، حتی کم، حتی کوچک، که در این زندگی سرتاسر شب، آدمیزاد باید یک چراغ داشته باشد!!
Читать полностью…دو قابلیت داشتم که از من گرفته شد؛ یکی کونِ درس خوندن بود و دیگری حوصلهی بحث کردن.
Читать полностью…پذیرش،
بخش مهمی از پخته شدنه.
اما اگر ازم بپرسند بعد از «پذیرش» چی نشانه پختگی است، میگم «پافشاری نکردن» روی هیچ چیز این دنیا.
دلم میخواد یکی انقدر دوستم داشته باشه،
که رنج های من غمگینش کنه
و عاشق شادی چشم هام باشه.
پارتنر ایدهآل برای من کسی هست که اونم حوصله کسیو جز من نداره و ما میتونیم باهم تا ابد بی حوصله باشیم.
Читать полностью…بذار خیالت رو راحت کنم
اون رفتارهای کوچیکش هست که آزارت میده و با خودت میگی تغییرش میدم یا عادت میکنم؛
همونا رابطه جدی تر بشه نه تنها تغییر نمیکنه، چند برابر بیشتر هم میشه..
یه دیالوگی بود که میگفت:
«میدونی من همیشه برا سفت نگه داشتن رابطم با اونایی که دوسشون داشتم، به اندازه هر دوطرف تلاش کردم، ولی الان فهمیدم اشتباه بوده.»
و چقدر درست میگفت..
کاش گوگوش صبر میکرد من پولدار شوم بعد خداحافظی کند. در اوج فقر و بدبختی این چه کاری بود کردی زن.
Читать полностью…