قلمرو زبانی https://t.me/zabanfarsiva
🔹 انواع فعل مضارع 🔹
۱.#مضارع_اخباری (می+ بن مضارع) +شناسه مضارع( م ی د یم ید ند )
مثال : می + خور + م= #می_خورم
۲.#مضارع_التزامی (ب+بن مضارع )+ شناسه مضارع (م ی د یم ید ند )
ب+ خور + م= #بخورم
۳.#مضارع_مستمر (جاری)
دار + شناسه مضارع(م ی د یم ید ند)
مضارع اخباری
مثال : دار + م + می خورم
( #دارم_میخورم )
🔹نکته : گاهی در نثر و شعر های کهن نشانه (ب و می) از ابتدای افعال حذف می شوند و باید با توجه به معنا، نوع فعل را تشخیص داد .
مثال :
اگر در خانه ای شوی...
( #وارد_بشوی )
مدتی دراز وصف آن گویی...
( #میگویی)
نکات قابل تامل در آموزش انواع مضارع :
🔺📘مضارع اخباری گاهی بدون نشانه به کار می رود .
مثال:
آید دوان دوان و نهد در کنار من
آید به معنی می آید .
🔺همی در گذشته از نشانه های مضارع اخباری بوده است .
مثال:
همی گویم و گفته ام بارها
🔺فعل " است و دارد" اگر به تنهایی به کار روند فعل مضارع اخباری هستند.
زان یار دلنوازم شکری است با شکایت
🔺گاهی ممکن است فعل مضارع التزامی به معنی مضارع اخباری به کار رود.
مثال:
بخواهد هم از تو پدر کین من
🔺📗فعل مضارع التزامی معمولا با کلمه هایی مانند: باید ، شاید ، اگر ، حتی، کاش و تا همراه است .
🔺مضارع التزامی منفی به جای تکواژ ب ، ن بر سر فعل می آید .
برود نرود
🔺مضارع التزامی گاهی بدون نشانه است.
مثال:
به کزو ماند سرای زرنگار
ماند به معنی بماند
🔺مضارع التزامی را با فعل امر دوم شخص جمع اشتباه نگیریم .
درس بخوانید . فعل امر
اگر درس بخوانید فعل مضارع التزامی
🔺فعل مضارع التزامی را با ماضی ساده تاریخی اشتباه نگیریم .
روزی بیفتاد و دستش بشکست .
بیفتاد ماضی ساده
از جور تبر زار بنالید سپیدار
بنالید به معنی نالید ماضی ساده
🔺 فعل مضارع التزامی از مصدر بودن به صورت زیر می باشد :
باشم باشی باشد
باشیم باشید باشند
دقت کنیم بدون همراهی با صفت مفعولی
اگر مردم را با گوهر اصل گوهر هنر نباشد.
نباشد مضارع التزامی منفی
🔺📕منفی مضارع مستمر مانند مضارع اخباری منفی است .
مثال: دارم می روم
منفی آن : نمی روم
🔺 گاهی بین دو جزء مضارع مستمر فاصله می افتد .
مثال : مدتی است که دارم در مورد این موضوع فکر می کنم .
دارم فکر می کنم .
🔺در تشخیص مضارع مستمر دقت کنیم
مثال:
کتابی دارم هر شب آن را مطالعه می کنم .
دارم فعل مستقلی است و به عنوان فعل کمکی مصارع مستمر به کار نرفته است.
به طور کلی برای نوع زمان به معنی جمله دقت کنیم.
#جزوه_دستور_زبان_و_آرایه
#فارسی_دهم
به همراه نمونه سوالات نهایی
تهیه کننده: آقای حسنعلیپور
استان کهگیلویه و بویراحمد
جزوهٔ آموزش قلمرو زبانی و ادبی فارسی
(دستور زبان و آرایهها)
آقای محمود کرمی
بانه
🟣آموزش_تصویری_لغات
✅ گَرزه: ویژگی نوعی مار سمّی و خطرناک (بگرای چون اژدهای گرزه)
(فارسی دوازدهم، درس پنجم)
📣 دام تستی طراح:
گرزه: مار
گرزه: غضبناک
📣 حواستون باشه!
🟢 ((گرزه)) رو با ((شَرزه: خشمگین، غضبناک)) اشتباه نگیرید!
🟣آموزش_تصویری_لغات
#اکبر_یحیوی
✅ جَرّاره: ویژگی نوعی عقرب زرد بسیار سمّی که دُمش روی زمین کشیده می شود. (فارسی دوازدهم، درس هشتم)
دام تستی:
جرّاره: ۱-ویژگی نوعی مار سمّی و خطرناک
۲- عقرب زرد
در ادب
دفترچه راهنمای دوازدهمین امتحان مشترک فراگیر دستگاههای اجرایی کشور
🔹ویرایش جدید
📆برنامه زمانبندی آزمون
🔹مهلت ثبتنام: از روز پنجشنبه 10 آبانماه 1403 تا پایان روز 20 آبانماه 1403
🔹دریافت کارت ورود به جلسه: از روز سهشنبه 20 آذرماه 1403
🔹برگزاری آزمون: روز جمعه 23 آذرماه 1403
خَندِستانی: تمسخر؛ استهزا؛ ریشخند.
خَندِستانی کردن: مسخره کردن؛ ریشخند کردن.
هرکه بر وی بگذشتندی خندستانی میکردندی که این پیرِ خرف همی آب را پالان میسازد.
سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۱۲۹.
ای جوامرد، خندستانی مکن، که من به جای رحمتام.
همان، ص ۲۱۳.
#کهنواژهها
گزین گویه ها
#اکبر_یحیوی
📣 شیوه شمارش تعداد مفعول ها در یک عبارت
✅ گفت: «دیناری بِده پنهان و خود را وارهان» / گفت: «کارِ شرع، کار دِرهم و دینار نیست»
در ادب
بنویسیم
شنا در دریاچه ممنوع است.
ننویسیم
شنا در دریاچه ممنوع میباشد.
بنویسیم
این نوع مار سمی نیست.
ننویسیم
این نوع مار سمی نمیباشد.
#درستنویسی
#فیلم_آموزشی
#انواع_فعل
#زمان_افعال
●استاد آرش یاری، دبیر ادبیات کرمانشاه
جزوه #قلمرو_زبانی
#پایه_دهم
گروه آموزشی ادبیات فارسی استان بوشهر
آمادگی برای شرکت در آزمون نهایی فارسی پایۀ دهم
کانال فارسی و علوم فنون ادبی
#قلمرو_زبانی
#دستور
سوالات انواع "را" در کتاب های فارسی
✍️ گردآوری: خانم زهرا امینی
دبیر ادبیات ملایر
کانال فارسی و علوم فنون ادبی
#آموزش_تصویری_لغت
#اکبر_یحیوی
🟦 ثنا: ستایش، سپاس (تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی) فارسی دوازدهم، ستایش
🟦 هم آوا: سنا: روشنایی
📣 این واژه اهمیت زیادی در امتحان نهایی از جهت «املا» و «لغت» دارد.
❎ انواع فعل از نظر زمان ❎
پیش از پرداختن به فعل از نظر زمان، یادآوری چند نکته لازم است:
✅یادآوری:
الف) بن ماضی= مصدر بدون «ن»:
مصدر ..................... بن ماضی
رفتن ........................ رفت
گفتن ........................ گفت
دیدن ........................ دید
شنیدن ...................... شنید
نگریستن .................. نگریست
جستن ...................... جست
ب) بن مضارع= فعل امر بدون « ب »:
مصدر ..... فعل امر ..... بن مضارع
رفتن ........ برو .............. رو
گفتن ....... بگو .............. گو
دیدن ....... ببین ........... بین
شنیدن ..... بشنو ........... شنو
نگریستن .... بنگر............ نگر
جستن ...... بجو ........... جو
و...
پ) صفت مفعولی:
بن ماضی + ه ه
نمونه: رفته، دیده، گفته، شنیده، خوانده، نوشته، ساخته، شناخته، نشسته، انداخته، آمده و...
✅ انواع فعل از نظر زمان:
الف) ماضی: فعلی است که بر زمان گذشته دلالت دارد.
ب) مضارع: فعلی که بر زمان حال و گاهی آینده دلالت دارد.
پ) مستقبل (آینده): فعلی که بر زمان آینده دلالت دارد.
✅ انواع فعل ماضی:
۱- ماضی ساده:
بن ماضی+ شناسههای ماضی (--َم، -ی، ... / -یم، -ید، --َند):
شناختم، شناختی، شناخت/
شناختیم، شناختید، شناختند
۲- ماضی استمراری:
می+ ماضی ساده:
میگفتم، میگفتی، میگفت
میگفتیم، میگفتید، میگفتند
🔺نکته:
در فارسی کهن، ماضی استمراری به چند صورت دیگر هم به کار میرفت:
الف) «همی» به جای «می»: همیگفتم...
ب) می/ همی + ماضی ساده + ی (استمراری): میگفتمی...
ت) ماضی ساده + ی (استمراری): گفتمی...
۳- ماضی بعید:
صفت مفعولی + بودم، بودی، بود/ بودیم، بودید، بودند:
رفته بودم، رفته بودی، رفته بود
رفته بودیم، رفته بودید، رفته بودند
۴- ماضی نَقلی:
صفت مفعولی + ام، ای، است / ایم، اید، اند:
شنیدهام، شنیدهای، شنیدهاست
شنیدهایم، شنیدهاید، شنیدهاند
🔺نکته:
در فارسی کهن، ماضی نقلی به صورت زیر، هم به کار میرفت:
شنیدهستم، شنیدهستی، شنیدهاست
شنیدهستیم، شنیدهستید، شنیدهستند
۵- ماضی التزامی:
صفت مفعولی + باشم، باشی، باشد / باشیم، باشید، باشند:
آمده باشم، آمده باشی، آمده باشد
آمده باشیم، آمده باشید، آمده باشند
۶- ماضی مستمر (ملموس):
داشتم، داشتی، داشت/ داشتیم، داشتید، داشتند + ماضی استمراری:
داشتم میگفتم، داشتی میگفتی، داشت میگفت
داشتیم میگفتیم، داشتید میگفتید، داشتند میگفتند
✅ انواع فعل مضارع:
۱- مضارع اِخباری:
می + بن مضارع + شناسههای مضارع (--َم، -ی، --َد / -یم، -ید، --َند):
میشناسم، میشناسی، میشناسد
میشناسیم، میشناسید، میشناسند
🔺چند نکته:
* فعلهای است، هست، نیست و دارم، داری، دارد، داریم، دارید، دارند، نیز مضارع اِخباری بهشمارمیآیند.
* در فارسی کهن، گاهی فعل مضارع اخباری، بدون «می» به کار میرفت:
روم، روی، رود/ رویم، روید، روند
* در فارسی کهن، گاهی به جای «می»، «همی» به کار میرفت: همیگویم...
۲- مضارع التزامی:
ب + بن مضارع + شناسههای مضارع:
بدانم، بدانی، بداند / بدانیم، بدانید، بدانند
🔺چند نکته:
* گاهی فعل مضارع التزامی بدون «ب » به کار میرود؛ مانند: فعلهای باشم، باشی، باشد، باشیم، باشید، باشند/
شوم، شوی، شود، شویم، شوید، شوند/
برگردم...، روی دهد و...
* در فارسی کهن، گاهی فعلهای مضارع التزامی که امروزه، همراه « ب » به کار میروند، بدون «ب » به کار میرفتند: گویم = بگویم و...
* در فارسی کهن، گاهی فعل مضارع التزامی در معنی مضارع اخباری به کار میرفت:
بخواهد: میخواهد / بگوید: میگوید
۳-مضارع مستمر:
دارم، داری، دارد/ داریم، دارید، دارند + مضارع اخباری:
دارم میروم، داری میروی، دارد میرود
داریم میرویم، دارید میروید، دارند میروند
۳- آینده:
خواهم، خواهی، خواهد/ خواهیم، خواهید، خواهند + مصدر بدون --َن:
خواهم دید، خواهی دید، خواهد دید
خواهیم دید، خواهید دید، خواهند دید
🛑وندهايي كه #صفت_نسبي ميسازند:
1⃣ ي: ايراني، دمدمي، دمپايي، خودي، استانداري، دوراهي، صدتايي، شيري، خانگي.
2⃣ ين: نمكين، زريّن، نوين، پشمين، آهنين، راستين، چركين.
3⃣ ينه: پشمينه، دوشينه، ديرينه، كمينه، سيمينه، پسينه، زرينه.
4⃣ ه: هرروزه، دوباره، يكشبه، ريزه، نصفه، زيره، نبرده.
5⃣ گان: گروگان، بازرگان (بازارگان)، رايگان(راهگان)، هزارگان، مهرگان.
6⃣ كي: آبكي، شُلشُلكي، دروغكي، دزدكي، پولكي، طفلكي.
7⃣ انه: دخترانه، پدرانه، دليرانه، زيركانه، رندانه، خيرخواهانه، موذيانه.
8⃣ اني: خسرواني، روحاني، كياني، جسماني، عصباني، نوراني، طولاني.
9⃣ گانه: دوگانه، جداگانه، چندگانه، دهگانه.
🔟 و یا (او): ترسو، اخمو، شكمو، غرغرو، نقنقو
#حروف_اضافهی_مرکب
علاوه بر حروف اضافهی ساده، حروف اضافهی مرکب نیز به صورتهای خاص به کار میروند. حروف اضافهی مرکب بر حسب واژه های سازندهی آنها در دو دسته قرار میگیرند:
الف) حرف اضافه + حرف اضافه:
از پیش، از روی، از کنار، بر بالای، بر روی، به دنبال، به جز، به روی، به کنار، تا به، تانزدیک، در کنار، درپشت، در پیش، در جلو، در میان، غیر از.
ب) حرف اضافه+ پایه واژه:
از جهت، از لحاظ، با وجود، بر پایه، برحسب، به پیش، به داخل، به سوی، به طرف، به دست، به جای، به سبب، به علت، به نسبت، در برابر، در عوض، درباره، در برابر، در مقابل.
ممکن است در برخی موارد حرف اضافه ی آغازین در برخی حروف اضافه ی مرکب دستهی ( الف) و ( ب) ظاهر نشود؛ در این گونه موارد تنها جزء باقی مانده نقش و مفهوم حرف اضافهی مرکب را داراست. به مثال های زیر دقت کنید:
الف) به دنبال، دنبال/ به جز، جز/ به روی، روی/ به کنار، کنار/ در برابر، برابر/ در پشت، پشت/ در پیش، پیش/ در جلوی، جلوی
ب) برحسب ،حسب / به سوی، سوی/ به طرف، طرف/ در عوض، عوض
#آموزش_تصویری_لغات
#اکبر_یحیوی
✅ اَرغَند: خشمگین، قهرآلود، شَرزَه، ژیان، دژم (بخروش چو شرزه شیر ارغند)
فارسی دوازدهم، درس پنجم
📣 حواست باشه: واژه ارغند یکی از مهم ترین واژه ها در امتحان نهایی است که هم ارزش املایی زیادی دارد و هم معنای آن
ادبیات (فارسی نهایی- فنون ادبی)
🟣آموزش_تصویری_لغات
#اکبر_یحیوی
✅ مار غاشیه: ماری بسیار خطرناک در دوزخ (فارسی دوازدهم، درس هشتم)
#واژگان_هم_آوا_خیلی_مهم
#اکبر_یحیوی
🟪 صریر: بانگ قلم (صورت عقل را به دارالملک / به صریر قلم کند تصویر)
🟪 سریر: تخت پادشاهی، اورنگ (سریر مُلک، عطا داد کردگار تو را / به جای خویش دهد هرچه کردگار دهد) فارسی دوازدهم، درس پنجم
گروه کلمه: سریر و تخت پادشاهی، تاج و سریر
📣 واژه《سریر》از واژگان پرتکرار در سوالات امتحان نهایی از مبحث لغت و املا هست.
#آموزش_لغت و املا
#اکبر_یحیوی
✅ غوک: قورباغه
🟦 «غوک» از واژگان تک املایی است.
🟦 گفت: «بلبلان را دیدم که به نالش درآمده بودند از درخت و کبکان از کوه و غوکان در آب و بهایم از بیشه؛ اندیشه کردم که مروت نباشد همه در تسبیح و من به غلفت، خفته (فارسی دهم، درس هشتم)
مصدرهای عتیقۀ فارسی
مَخیدن: رفتن.
مَخیدن در: روی آوردن به.
دانش آموز و چو نادان ز پسِ میر مَمَخ/
تا چو دانا شَوی آنگه دگران در تو مَخَند
ناصر خسرو
دیوان، به کوششِ مینُوی و محقق، تهران: دانشگاهِ تهران، ۱۳۵۳، ص ۴۰۳.
#مصدر
گزین گویه ها
مصدرهای عتیقۀ فارسی
مَحودن/ مَحاویدن/ مَحاییدن: محو کردن؛ پاک کردن؛ زدودن.
رسول، صلّی الله علیه، گفت مر علی را که «رسولالله» بمَحای. علی را از دل برنیامد که «رسولالله» بمَحودی. هر چند که رسول میگفت، علی میپیچید. رسول، صلّی الله علیه، گفت: انگشتِ من بر آن نِهْ تا من بمَحایم... رسول، صلّی الله علیه، آن را بمَحود.
سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۳۹۷.
این مصدر در لغتنامۀ دهخدا نیامدهاست.
#مصدر
گزین گویه ها
#_نکات_فارسی
#ترکیب ها دونوع میباشند
❇️1) ترکیب وصفی ( اسم + صفت )
❇️2) ترکیب اضافی ( اسم + اسم یا اسم یاضميرمنفصل) ضمیرمنفصل:من،تو،او،ما،شما،ایشان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️اسم:کلمه ای که برای نامیدن انسان،حیوان و اشیا بکار برده میشود
✳️صفت:ویژگی یک چیز و نشان میدهد
یکی از مهمترین نشانه های تشخیص صفت استفاده از پسوند های ( تر یا ترین ) به آخر کلمه است
🔴نکته:زمانی که دو اسم کنار هم یا اسم و صفت کنار هم قرار بگیرد. و وسط آنها کسره قرار بگیرد یک ترکیب را میسازند
برای تشخیص ترکیب وصفی از اضافی راههايي وجود دارد که در اینجا به چند روش اشاره میکنیم که خیلی مهم هستند.
❇️1) به آخر ترکیب تر یا ترین اضافه میکنیم اگر معنی دهد وصفی در غیر این صورت اضافی
مثال:کتاب خوب + تر یا ترین
کتاب خوب تر یا خوب ترین کتاب پس ترکیب وصفی است
دست پدر + تر یا ترین معنی نمیدهد پس ترکیب اضافی
❇️2) به اول ترکیب ( این ) و وسط ترکیب ویرگول و آخر ترکیب است اضافه میکنیم اگر معنی دهد وصفی در غیر این صورت اضافی
مثال:کوه بلند : این کوه،بلند است ترکیب وصفی
❇️3) وسط ترکیب ( خیلی یا بسیار ) اضافه میکنیم در صورت معنی وصفی ودرغیر این صورت اضافی
مثال: مداد علی : مداد خیلی علی،چون معنی نمیدهد اضافی است.
❇️4)در بین موصوف و صفت می توانیم حرف" ی" بیاوریم . مانند: درخت زیبا که می توان گفت: درختی زیبا. در بین مضاف و مضاف الیه نمی توانیم" ی "بیاوریم .مانند :" دفتر امین " ؛ در اینجا نمی توان گفت: "دفتری امین."
❇️5)در بین مضاف و مضاف الیه می توان « این » و آن » اضافه کرد مانند : "برگ درخت" :"برگ این درخت" یا "مدیر آن مدرسه. " اما در بین صفت و موصوف نمی توانیم صفت اشاره « این » و « آن » اضافه کنیم .
مانند :" درخت زیبا "که نمی توانیم بگوییم:" درخت این زیبا یا درخت آن زیبا "
✳️اضافه ی تشبیهی :
تشبیهی است که در آن " مشبه " و "مشبه به"
به هم اضافه شده باشند و در این صورت ادات تشبیه و وجه شبه ، محذوف است . به این گونه تشبیه در علم بیان ، تشبیه بلیغ می گویند .☆☆
اضافه ی تشبیهی، یک ترکیب اضافی( مضاف + نقش نمای اضافه + مضاف الیه ) است که در آن رابطه ی شباهت و همانندی وجود دارد.
مثال :
قد سرو : قد مانند سرو ، بلند است.
لعل لب : لب مانند لعل ، سرخ است .
هست " طومار دل " من به درازای ابد
برنوشته ز سرش تا سوی پایان : " تو مرو "
مولانا
طومار دل : اسم + نقش نمای اضافه + اسم
بنابراين ترکیب اضافی داریم.
دل : مشبه
طومار : مشبه به
دل طومار است ، بنابراین اضافه ی تشبیهی داریم.
"درخت دوستی" بنشان که کام دل به بار آرد
"نهال دشمنی" برکن که رنج بی شمار آرد
حافظ
درخت دوستی : ترکیب اضافی
دوستی : مشبه ، درخت : مشبه به
درخت دوستی : اضافه ی تشبیهی
نهال دشمنی : ترکیب اضافی
دشمنی : مشبه ، نهال : مشبه به
نهال دشمنی : اضافه ی تشبیهی
✳️صفت ها عبارتند از :
🔴1.تمام رنگ ها: سبز، آبی، نیلی ...
درختان سبز :ترکیب وصفی
🔴2. تمام اعداد براساس پسوندomوomen:چهارم ششم.دوازدهم...
کلاس ششم ترکیب وصفی...
اعداد پیش از اسم :ترکیب وصفی مانند صد گیاه. یک دسته ....
🔴3.تمام مشاغل: رفتگر،بنا، نجار.....
مردهیزم شکن :وصفی
🔴4. تمام جنس ها:چوبی، فلزی ،شیشه ای،پلاستیکی، سفالی، کاغذی..
مداد چوبی ،کوزه ی سفالی :تر کیب وصفی.
🔴نکته ی مهم :اسم +ی=صفت
مانند بهار+ی =بهاری ..صفت
باد بهاری...وصفی
صفت+ی=اسم
خوب +ی=خوبی:اسم
جوان +ی=جوانی :اسم
چراخوبی وجوانی اسم میشن
زیرا می توانیم جمع ببندیم
خوبی ها جوانی ها
دوران جوانی: ترکیب اضافی.
صفت به تنهایی معنا نمیدهد
نکته : به ترکیبی که اسم با صفت خود می سازد ، ترکیب وصفی می گویند
🔴نکته بسیار مهم :
در زبان فارسی موصوف چه مفرد باشد چه جمع ، صفت آن همیشه به صورت مفرد می آید .
استاد کنجوری
مصدرهای عتیقۀ فارسی
کُماریدن/ گُماریدن: لبخند زدن؛ تبسّم کردن.
ابراهیم در میانِ آنهمه تنعّم میکُمارید.
سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۱۹۰.
فریشتهای دیدم ترشروی که هیچ نمیکُمارید.
همان، ص ۲۰۰.
#مصدر
گزین گویه ها
#اکبر_یحیوی
📣 شیوه شمارش تعداد مفعول ها در یک عبارت
✅ گفت: «دیناری بِده پنهان و خود را وارهان» / گفت: «کارِ شرع، کار دِرهم و دینار نیست»
#جزوه_دستور_زبان
درسنامۀ تمام مباحث قلمرو زبان فارسی دوازدهم
پایه #دوازدهم
✍استاد محمد بنینعمه
آبادان
کانال فارسی و علوم فنون ادبی
#لغات_درسبهدرس_فارسی
پایههای #دهم، #یازدهم و #دوازدهم
کانال فارسی و علوم فنون ادبی